شِعراَنگیز | sherangiz
77 subscribers
1.43K photos
45 videos
26 files
536 links
خدمات شعرانگیز

1.سفارش دکلمه های مناسبتی
2. سفارش شعر و متن ادبی
3.سفارش اسم های اختصاصی

سفارش:
@younes_m
تماس:
09915819830
اینستاگرام ما:
https://www.instagram.com/sherangiz/
ایمیل:
sherangiz1@gmail.com

با ما باشید با شعرانگیزترین کانال تلگرام
Download Telegram
صبح را دوست دارم ...

نفس عمیق میکشم
و روزم را آغاز ميكنم

و به شکرانه هر آنچه خدایم
داده است شادمانم

مهر و محبت را در سبد عشق میگذارم
و به دوستانم هدیه میکنم !

#سلام_صبحتون_بخیر

@sherangiz
🎭
هر شب
پنجرہ‌های ملکوت آسمان،
بسوی قلبها گشودہ میشود ..
الهی امشب!
ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ قلبہای ‌ما ﺑﺰﺩﺍﯼ
 و نور ایمانت را
درقلبهایمان جاری کن

#شبتون_بخیر

‌‎ @sherangiz
انتهای شب
نگرانی هایت را به خدا بسپار
آسوده بخواب خدا بیدار است

شبتون بخیر
و سرشار از آرامش آسمونی

🌨❄️ @sherangiz ❄️🌨
#داستان_شب

در ژاپن مردمیلیونری برای درد چشمش درماني پیدا نمیکرد
بعداز ناامید شدن ازاطباء پیش راهبی رفت
راهب به او پیشنهاد کرد به غیر از رنگ سبز به رنگ دیگری نگاه نکند
وی پس ازبازگشت دستور خرید چندين بشکه رنگ سبز را داد و همه خانه را رنگ سبز زدند همه لباسهایشان را و وسایل خانه و حتی ماشینشان رابه رنگ سبز تغییر دادند
و چشمان او خوب شد.

تا اینکه روزی مرد میلیونر راهب را برای تشکر به منزلش دعوت کرد
زمانیکه راهب به محضر ميليونر میرسد جویای حال وی میشود
مرد میلیونر میگوید:
خوب شدم
ولی این گرانترین مداوایی بود که تا به حال داشته ام...
راهب با تعجب گفت اتفاقا این ارزانترین نسخه ای بوده که تجویز کرده ام
برای مداوا،تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز تهیه ميكرديد !!

📌برای درمان دردهايت، نمیتوانی دنیا را تغییردهی...
بلکه با تغییر نگرشت میتوانی دنیا را به کام خود دربیاوری..
تغییر دنیا کار احمقانه ایست
ولي، تغییرنگرش ارزانترین و موثرترین راه است.
@sherangiz
دعا میکنم
در فراسوی این شب
زیـبـا خداوند
نور عشق بی حدش را
بتاباند بر خوشه‌ آرزوهای شما
تا صدها ستارہ بروید
برای اجابت آنها

شبتون بخیر


@sherangiz
#بسیار_زیباست👇🏻

چهارشنبه بود که استاد ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺷﻔﺎﻫﯽ!

ﻫﻤﺎﻥ لحظه ﮔﻔﺖ:
ﺍﺻﻼ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﮐﺘﺒﯽ!
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ اما استاد ﮔﻔﺖ: همین ﮐﻪ ﻫﺴﺖ!!
ﻫﺮﮐﺲ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ!
ﺍﺯ ۵۰ ﻧﻔﺮ فقط ۳ ﻧﻔﺮ ﺭﻓﺘﻦ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻭ استاد ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ!


ﺑﻌﺪ از امتحان رو ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺷﻤﺎ ۱۰ ﻧﻤﺮﻩ ﮐﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ!
ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ...
استاد ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ:
ﻧﻤﺮﻩ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﯾﻦ ۳ ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ۲۰ ﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ!


ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﺷﺪﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ که چرا ...
استاد ﮔﻔﺖ:
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻇﻠﻢ ﺭﻓﺘﯿﺪ ...
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭﺱ ﻇﻠﻢ ﺳﺘﯿﺰﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ؛


یاد بگیرید هیچ وقت زیر بار حرف زور نروید.


آن استاد ؛
کسی جز #دکتر_حسابی نبود!👏👏👏

@sherangiz
اسفند , معشوقه‌ی زمستان است
که همه می‌خواهند دستش را در دست بهار بگذارند..!

#صبح_بخير 🌬🌸

@sherangiz
شب انتهای زیباییست
برای امتداد فردایی دیگر
تا زمانی که دلت همواره یاد
"خداست" کسی نمی تواند دلخوشیهایت
را ویران کند!

🌙شبتون آرام

@sherangiz
🔴توصیه های تغذیه ای برای پیشگیری از ابتلا به بیماری های تنفسی و کرونا ویروس.

🔹در خانه می مانیم تا بهار قشنگتری داشته باشیم.

#شعرانگیز👇 


@sherangiz

 
📛 یک قرار ملی: "عید ما، بعد از شکست کرونا"

▫️چند روز دیگر عید نوروز از راه می رسد و ایران، هنوز درگیر بیماری فراگیر و مرگبار کروناست. نگرانی جدی این است که بخشی از مردم در روزهای عید قرنطینه خانگی را رعایت نکنند و به دید و بازدید بروند و ناگهان با انفجار اتمی کرونا مواجه شویم؛ آنگاه دیگر حتی امکانات پزشکی کشور نیز جوابگو نخواهد شد و آخرین نوروز قرن جای، به یک فاجعه انسانی تبدیل می شود.
▫️بدانیم که این عید بر خلاف همه هزاره های گذشته، دوست داشتن در ندیدن است و عید دیدنی یک ظلم بزرگ.
▫️"عید ما بعد از شکست کرونا" ؛ این را شعار خود قرار دهیم و یک قرار ملی بگذاریم که عید امسال را موکول کنیم به زمانی که ویروس کرونا در کشورمان از بین رفته است.
▫️امسال در روزهای عید، دور هم بودن در خانه را تجربه می کنیم و "حول حالنا الی احسن الحال" را به نیت ریشه کنی بیماری کرونا و بهبود حال همه مبتلایان زمزمه کنیم.

👈👈👈لطفا اگر موافق این قرار ملی هستید، به همه بفرستید:
#عید_ما_بعد_از_شکست_کرونا

@sherangiz
🔺#در_خانه_میمانم🔺 تا زنجیره انتقال کرونا را قطع کنم 🤛

🔺خطر ابتلا به کرونا جدی است

🔺️کرونا در کمین است

از کلیه دوستان استدعا میکنیم در نظر داشته باشند که تعطیلات فوق الذکر بابت قرنطینه کردن خود در محل و منزلی که الان ساکن هستید میباشد. و نه استفاده از فرصت جهت دید و بازدید و گذراندن تعطیلات و ....

📣📣#از_سفر_لطفا_بپرهیزید.🔔🔔

لطفا به فکر سلامتی خود و خانواده خود باشید و توصیه های بهداشتی را جدی بگیرید .

امن ترین جا برای حفاظت از خود و خانواده مان ، منازل خودمان میباشد .‌

ناخواسته این ویروس منحوس رو به جایی هدیه نبریم .‌لطفاً لطفاً لطفاً.

#هر_خانه_یک_پایگاه_سلامت #کرونا_را_شکست_می_دهیم
#ایرانی_خونه_بمانید
👇👇👇👇👇👇👇

@sherangiz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میگن سالی که با بارون تموم بشه با عشق شروع میشه🌧❤️🌧

خیلی حس خوبی به من داد این جمله.....
امیدوارم سال جدید برای همتون پراز عشق و آرامش و شادی باشه و غم تو دلای مهربونتون خونه نکنه امیدوارم دست به خاکستر بزنید طلا بشه و زندگیتون پر از برکت باشه، وجود نازنینتون سلامت باشه،به همه ی آرزوهای قشنگتون برسیدوصدای خنده های از ته دلتون گوش فلک رو کر کنه
نمیدانم نوروز پایان سالیست که گذشت یا آغاز سالی که در حال آمدن است!
برای همین یک تبریک و یک آرزو طلبتان.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹

تبریک بابت استقامتی که سال گذشته در تمام سختی هایش داشتید... و....
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
و آرزو برای سالی که در پیش رو دارید؛
سال خوبی داشته باشین عزیزان

🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
ساعت:کمی مانده از امسال💕



#نوروز1399

@sherangiz
غزلی زیبا از حضرت مولانا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید!
آن صبح نخستین بهاری که ز شادی
می آورد از چلچله پیغام، شمایید!
آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار
آن گنبد گردننده ی آرام شمایید!
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،

خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!
نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟
اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید!
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید!
هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،
هم صاعقه ی خشم ِ بهنگام شمایید!
امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین حوصله ی دام شمایید!
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید
ایّام ز دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید!

"سال نو مبارک باد"

@sherangiz
اولین "شنبه " سـال است و
فقط بـوی بهـ🌸ــار است
که در ثانیه ها پیچیده!
آی مردم...
دل من روشن و پُرامید است
بی شک امسال؛ همان سالِ پراز
خوبترین حادثه ها خواهدبود!

@sherangiz
#داستان_شب

❗️حمله نوروزی

💎 عید چهل سال قبل بود و وسایل پذیرایی عید، گران و کم بود و تعداد بچه ها نیز زیاد!
ما مجبور بودیم که در کنار مهمان به شکل ناشیانه ای نقش یک بچه مودبی را بازی کنیم که مثلا از صبح تا شب هم کارش خوردن شکلات و شیرینی بوده است، تا اینکه شاید بعد از رفتن مهمان ها و به وساطت مادر به شکل سهمیه بندی شده و محدود پذیرایی شویم.
و اما بهترین فرصت برای حمله به سفره عید وقتی بود که پدر و مادر خودشان نیز مجبور بودند به دید و بازدید بروند.
آن روز با خروج پدر و مادر، بچه ها نگاه شیطنت آمیزی به همدیگر انداختند. و اما برای رسیدن به سفره عید، یک در سه لنگه قدیمی که قفل هم شده بود فاصله وجود داشت.
تنها راه ممکن، شیشه شکسته واقع در بالاترین قسمت در بود. چاره دیگری نبود! بچه های بزرگتر چندین بالش زیر پاهای خودشان گذاشتند و هر طور که شده بود برادرم شهرام را که یک پسر هفت ساله کوچک و فرز بود به آنجا رساندند.
تمام قسمت های نقشه دقیق و حساب شده بود به جز اینکه؛ اول خطر شیشه شکسته در نظر گرفته نشده بود! دوم اینکه محاسبه نشده بود که شهرام از آن طرف چطور باید فرود می آمد و یا بهتر بگویم سقوط می کرد! و نهایتا اینکه بعد از فرود احتمالی و با دستان پر،او چطور باید دوباره بالا می آمد!
به هر حال، نقشه به آن قسمت ها نرسید و شهرام همانجا و به دور از دسترس بقیه گیر کرد و به شکل نامطمئنی فعلا فقط تعادلش را حفظ کرد و آنجا داشت با ترس و نگرانی به اطرافش نگاه می کرد.
او نه راه پس داشت و نه راه پیش!
در این لحظه صدای ورود پدر و مادرم به همراه مهمان ها ما را به خودمان آورد.
راستش دقیقا نمی دانستیم که سر رسیدن پدر و مادرم در آن لحظه بد شانسی بود یا خوش شانسی...! ولی به هر حال شهرام که آن وسط و بین دوراهی اتاق پذیرایی و اتاق مجاور آن گیر کرده بود، به آغوش پدر فرود آمد و فعلا سعی کرد تا خداحافظی مهمان ها دوباره در کنار سفره عید، نقش اول پسر مودب را بازی کند!

@sherangiz
شادا بهار،
که دست مرا گرفته نمی دانم به کجا می برد...

شادا من،
که دست بهار را گرفته به خانۀ خود می برم...

#شمس_لنگرودی

@sherangiz
💎 یکی از قشنگ‌ترین حکایت‌هایی که از صادق هدایت خوندم؛

توی یک جمع بی‌حوصله نشسته بودم
طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم
همین که توی دلم خواندم سه عمودی
یکی گفت بلند بگو
گفتم یک کلمه سه حرفیه
ازهمه چیز برتر است
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
حاجی پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم: حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم: بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
دیدم همه ساکت شدند

مادر بزرگ گفت: مادرجان، "عمر".
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
ديگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
یکی گفت: آدم
خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی
حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی‌آید !!! باید جدول کامل زندگیشان را داشته باشی.
بدون آن همه چیز بی‌معناست!!!
هرکس جدول زندگی خود را دارد.
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم.

شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف
لال بگوید: حرف
ناشنوا بگوید: صدا
نابینا بگوید: نور

و من هنوز در فکرم
که چرا کسی نگفت: " خدا "

«صادق هدایت»

و در این دوران کرونا شاید “صبر “ را هم بشه اضافه کرد.

@sherangiz
Audio
جان من فدای ایران...سالار عقیلی🎼

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

ایران، فدای اشک و خنده تو
دل پر و تپنده تو
فدای حسرت و امیدت
رهایی ی رمنده تو
رهایی ی رمنده تو

ایران ، اگر دل تو را شکستند
تو را به بند کینه بستند
چه عاشقانه بی نشانی
که پای درد تو نشستند
که پای درد تو نشستند

کلام شد گلوله باران
به خون کشیده شد خیابان
ولی کلام آخر این شد
که جان من فدای ایران

تو مانی و زمانه نو شد
خیال عاشقانه نو شد
هزار دل شکست و اخر
هزارو یک بهانه نو شد

ایران، به خاک خسته تو سوگند
به بغض خفته ی دماوند
که شوق زنده ماندن من
به شادی ی تو خورده پیوند
ایران، اگر دل تو را شکستند
تو را به بند کینه بستند
چه عاشقانه بی نشانی
که پای درد تو نشستند
که پای درد تو نشستند
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

@sherangiz
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

⭐️روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجودنخواهد داشت.

روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت. در آن روز می توانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيرينی داخل یخچال باقی خواهد ماند.

روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.
میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد.
در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛ دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...

پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید

🌸 @sherangiz 🌸