This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انا_لله_وانا_اليه_راجعون ⚘
درگذشت برادر انقلابی ، ارزشی ، جهادگر ، از فعالین فرهنگی و خادم اهل بیت علیه السلام ، و مسئول ستاد اربعین استان قزوین #خادم_الحسین ، و از خادمین شهدا ، کربلایی #سعید_خورشیدی را به تمام همرزمان و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض می نماییم .. ان شاءالله روح مطهر ایشان با حضرات معصومین علیهم السلام محشور شود...
⚘ شادی روح مطهرشان #صلوات 👈⚘ گروه فرهنگی مذهبی #خانه_شهید استان قزوین
@khoone_shahid
#خادم_الشهدا
#خادم_الحسین
#فعال_فرهنگی
#شهدا
#کرونا
#ویروس_منحوس
درگذشت برادر انقلابی ، ارزشی ، جهادگر ، از فعالین فرهنگی و خادم اهل بیت علیه السلام ، و مسئول ستاد اربعین استان قزوین #خادم_الحسین ، و از خادمین شهدا ، کربلایی #سعید_خورشیدی را به تمام همرزمان و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض می نماییم .. ان شاءالله روح مطهر ایشان با حضرات معصومین علیهم السلام محشور شود...
⚘ شادی روح مطهرشان #صلوات 👈⚘ گروه فرهنگی مذهبی #خانه_شهید استان قزوین
@khoone_shahid
#خادم_الشهدا
#خادم_الحسین
#فعال_فرهنگی
#شهدا
#کرونا
#ویروس_منحوس
🌹گروه خانه شهید استان قزوین🌹
Photo
#سعید_جبهه_انقلاب ⚘آن روزها که #معراج_شهداء شده بود #کانون_رشد بچههای بسیاری مثل من، در وسط این کانون چهرههایی نورافشانی میکردند و بچههای زیادی دور آنها میچرخیدند و از خورشید وجودشان نور میگرفتند...
⚘یکی از آن چهرههای دوستداشتنی، سعید بود... جمع باصفایی که دوست داشتی تحویلت بگیرند، در حلقه خود راهت دهند، افتخار میکردی که دوستت بدارند و دوستشان باشی... جماعتی که کمکم یاوران نماز شدند و #انصارالصلوة نام گرفتند...
وای... چه میگویی؟
یاران نماز ظهر عاشورا را به یاد آور... آن دسته از یاران سیدالشهداء که خود را سپر تیرهاى دشمن کردند تا مادامى که زندهاند، زخمى بر بدن حضرت اصابت نکند. جماعتی که نام سعید بن عبدالله حنفى در میانشان میدرخشد!:
سعید خود را جلوى امام قرار مىداد، حضرت به هر سوى مىرفت او پیش رویش مىایستاد. وى آن قدر این عمل را ادامه داد، تا به زمین افتاد.
برخى از مورّخان نوشتهاند: وقتى به زمین افتاد، غیر از زخمهاى شمشیر و نیزهها سیزده تیر بر بدنش نشسته بود.
چه میگویم؟ چه میخوانم؟
کسی چون یاران سیدالشهداء نیست، اما عجب تمثیلی، چه شباهتی...
رفیقان جان! گواهی دهید که سعید ایستادهبود برابر امامش، برای امامش... . ⚘کوچه #مسجد_سوخته_چنار شهادت میدهد بر آمدنها و رفتنهایت... آمدنهای آخرشب و رفتنهای سحرگاهیات، بر تلاش و مجاهدتت... کوچه بنبست مسجد آنقدر برایم تنگ گشته که احساس میکنم قدمزدن در این کوچه دیگر دشوار مینماید... . ⚘سعید شفاف بود، آیینه بود، صفا بود، صافوساده بود، بیغلوغش، بیپیشوپس، هرچهبود همانی بود که میدیدی، پشتپردهای نداشت...
آهای رفقا! گواهی دهید! اینگونه بود یا نه؟
و چه خصلتی از این بالاتر؟ دُرّ نایابی که اینروزها هرچه میگردی، کمتر مییابی...
⚘سعید در خانهای رشد یافته بود که بیشازآنکه مسکن اهالی خانه باشد، ملجأ و مأوای مستضعفین و حسینیه اهلبیت بود...
در خانه و خانوادهای پربرکت و خوشنامونشان... هنوز که هنوز است بسیاری از زنان و دختران شهر #قزوین مدیون جلسات قرآن و معارف خانه #حاج_خانم_جزمه_ای هستند، همان خانهای که سعید در آن رشد کرد و بزرگ شد... حاج خانم جزمهای از حلقه شاگردان معلم شهید #قدرت_الله_چگینی است، #جمعیت_دوشیزگان_زینب که قبل از انقلاب اجتماعی پرخیروبرکت از دختران انقلابی را شکل دادهبودند و تا امروز آثار و برکات این شجره طیبه ادامه داشته...
از خانواده اصیل و نامدار جزمهایهای قزوین... متن از برادر ارجمند #رحیم_آبفروش ، همسنگر خادم الحسین #سعید_خورشیدی ،
@khoone_shahid
⚘یکی از آن چهرههای دوستداشتنی، سعید بود... جمع باصفایی که دوست داشتی تحویلت بگیرند، در حلقه خود راهت دهند، افتخار میکردی که دوستت بدارند و دوستشان باشی... جماعتی که کمکم یاوران نماز شدند و #انصارالصلوة نام گرفتند...
وای... چه میگویی؟
یاران نماز ظهر عاشورا را به یاد آور... آن دسته از یاران سیدالشهداء که خود را سپر تیرهاى دشمن کردند تا مادامى که زندهاند، زخمى بر بدن حضرت اصابت نکند. جماعتی که نام سعید بن عبدالله حنفى در میانشان میدرخشد!:
سعید خود را جلوى امام قرار مىداد، حضرت به هر سوى مىرفت او پیش رویش مىایستاد. وى آن قدر این عمل را ادامه داد، تا به زمین افتاد.
برخى از مورّخان نوشتهاند: وقتى به زمین افتاد، غیر از زخمهاى شمشیر و نیزهها سیزده تیر بر بدنش نشسته بود.
چه میگویم؟ چه میخوانم؟
کسی چون یاران سیدالشهداء نیست، اما عجب تمثیلی، چه شباهتی...
رفیقان جان! گواهی دهید که سعید ایستادهبود برابر امامش، برای امامش... . ⚘کوچه #مسجد_سوخته_چنار شهادت میدهد بر آمدنها و رفتنهایت... آمدنهای آخرشب و رفتنهای سحرگاهیات، بر تلاش و مجاهدتت... کوچه بنبست مسجد آنقدر برایم تنگ گشته که احساس میکنم قدمزدن در این کوچه دیگر دشوار مینماید... . ⚘سعید شفاف بود، آیینه بود، صفا بود، صافوساده بود، بیغلوغش، بیپیشوپس، هرچهبود همانی بود که میدیدی، پشتپردهای نداشت...
آهای رفقا! گواهی دهید! اینگونه بود یا نه؟
و چه خصلتی از این بالاتر؟ دُرّ نایابی که اینروزها هرچه میگردی، کمتر مییابی...
⚘سعید در خانهای رشد یافته بود که بیشازآنکه مسکن اهالی خانه باشد، ملجأ و مأوای مستضعفین و حسینیه اهلبیت بود...
در خانه و خانوادهای پربرکت و خوشنامونشان... هنوز که هنوز است بسیاری از زنان و دختران شهر #قزوین مدیون جلسات قرآن و معارف خانه #حاج_خانم_جزمه_ای هستند، همان خانهای که سعید در آن رشد کرد و بزرگ شد... حاج خانم جزمهای از حلقه شاگردان معلم شهید #قدرت_الله_چگینی است، #جمعیت_دوشیزگان_زینب که قبل از انقلاب اجتماعی پرخیروبرکت از دختران انقلابی را شکل دادهبودند و تا امروز آثار و برکات این شجره طیبه ادامه داشته...
از خانواده اصیل و نامدار جزمهایهای قزوین... متن از برادر ارجمند #رحیم_آبفروش ، همسنگر خادم الحسین #سعید_خورشیدی ،
@khoone_shahid