جمعیت ایستاده است و به اقتضای وضع، به ابتکار، مرده باد زنده باد سر میدهد. «رفیق حزبی» در صف اول ایستاده است. حالا هم، به تعبیری، مقام رهبری را حفظ کرده است. حالا که از آن سر نشده است از این سر. همان اخم آشنا را بر پیشانی دارد، با همان چهره پهن و دو شیاری که از دو انتهای استخوانهای گونه به انتهای دو لب میرسند و دو گونه را به دو بخش متساوی قسمت میکنند، با چشمان کهرباییِ مه گرفته و موی نرمی که رنگش به زردی میزند، و شانههای بالنسبه فروافتاده، که بیشتر نتیجه تامیل و سرخم کردن و در خود فرورفتن و در احوال ملّت غور کردن است.
حالا دیگر زمانی شده است که هرکس در موضع خود، خود را از جمعی که دیروز به عضویت آن افتخار میکرد کنار میکشد. حالا دیگر رودربایستیها کنار گذاشته شده است، و رفقا یکدیگر را انتخاب کردهاند...
■ گورستان غریبان
•#ابراهیم_یونسی
• انتشارات نگاه
www.5satr.ir
@PanjSatr
حالا دیگر زمانی شده است که هرکس در موضع خود، خود را از جمعی که دیروز به عضویت آن افتخار میکرد کنار میکشد. حالا دیگر رودربایستیها کنار گذاشته شده است، و رفقا یکدیگر را انتخاب کردهاند...
■ گورستان غریبان
•#ابراهیم_یونسی
• انتشارات نگاه
www.5satr.ir
@PanjSatr