در عمق وجودش،شهری خاموش و خاموشی شهری به باد رفته که خود بود و ارزوهایش و دنیایی عظیم از زندگی هایی که هیچوقت نکرد.شهر و شرح حال او در اوضاعی که میگذشت و هیچ را حاصل میکرد از هیچ و پوچی که مدام برایش به یادگار ماند و میماند.در سکوتی سنگین خیره به آفاق و جای خالیِ...در شهرِ خاموش به راهش ادامه میداد و شهر همچون وجودش تاریک و تار بود و نه شهر به جایی میرسید و نه او...
#شهر
#محمد_یزدانی
#شهر
#محمد_یزدانی