کِی شود...؟
کی شود
روزی بگیرد
عشقِ دیرین شعله باز
آن همه شوریدگی
دلدادگی
ناز و نواز
از دل ِ خاکستر ِ خاموش ِ کوه ِ خاطرات
سر کشد
آتشفشان عشق
با سوز و گداز
کی شود
با نغمه های "دوستت دارم"
ز نو
ساغر لب ها
لبالب
سینه ها
راز و نیاز
رفت اگر
ابر بهار ِ دفتر اشعار عمر
می رسد
باران الهامات پاییزی
به ناز
شُست اگر
گوش ِ صدف
از درد دل ها
موج ها
کی بَرَد
جز انعکاس خنده هامان را
ایاز
می شود زین رفت و آمد
آبدیده
عشق ها
در نهان و
در عیان و
در فرود و
در فراز
اینچنین بالا و پایین
عشق
چون الا کلنگ
می کند
با تلخ و شیرین
روزگارم را
تراز
#م_میرعزا
#ارسالی
@berkeyekashii
کی شود
روزی بگیرد
عشقِ دیرین شعله باز
آن همه شوریدگی
دلدادگی
ناز و نواز
از دل ِ خاکستر ِ خاموش ِ کوه ِ خاطرات
سر کشد
آتشفشان عشق
با سوز و گداز
کی شود
با نغمه های "دوستت دارم"
ز نو
ساغر لب ها
لبالب
سینه ها
راز و نیاز
رفت اگر
ابر بهار ِ دفتر اشعار عمر
می رسد
باران الهامات پاییزی
به ناز
شُست اگر
گوش ِ صدف
از درد دل ها
موج ها
کی بَرَد
جز انعکاس خنده هامان را
ایاز
می شود زین رفت و آمد
آبدیده
عشق ها
در نهان و
در عیان و
در فرود و
در فراز
اینچنین بالا و پایین
عشق
چون الا کلنگ
می کند
با تلخ و شیرین
روزگارم را
تراز
#م_میرعزا
#ارسالی
@berkeyekashii
ما
ناقلان بی‌علامت عشقیم
که گاه
به لبخندی، سرفه‌ای، چشمکی، چیزی
دل را
به نگارخانه چهره در می‌آوریم
تا علامتی لرزان
از ابراز عشق شویم.
بگذار زمین
در این واپسین روزهای حرکتش
-به دور خورشید-
مبتلای عشق شود؛
کسی چه می‌داند
شاید برای روز عشاق سال بعد
به سیبی در عدن
دگرباره اسیر خاک شویم.
از علامت‌های ابراز عشق
برای ما
تنها
دریچه چشم
باقی مانده است؛
ما
دیریست
از بیم ابتلا به بیماری
مُهر بر لب زده‌ایم.
ما ناقلان بی‌علامت
تمامی مهلت‌های ممکن را
از دست داده‌ایم
و این
آخرین تلاش ما
در واپسین روزهای گردش زمین
-به دور عشق-
است.
#ارسالی
#مجیدمیرزاوزیری
@berkeyekashii
ناقلان بی‌علامت عشقیم
که گاه
به لبخندی، سرفه‌ای، چشمکی، چیزی
دل را
به نگارخانه چهره در می‌آوریم
تا علامتی لرزان
از ابراز عشق شویم.
بگذار زمین
در این واپسین روزهای حرکتش
-به دور خورشید-
مبتلای عشق شود؛
کسی چه می‌داند
شاید برای روز عشاق سال بعد
به سیبی در عدن
دگرباره اسیر خاک شویم.
از علامت‌های ابراز عشق
برای ما
تنها
دریچه چشم
باقی مانده است؛
ما
دیریست
از بیم ابتلا به بیماری
مُهر بر لب زده‌ایم.
ما ناقلان بی‌علامت
تمامی مهلت‌های ممکن را
از دست داده‌ایم
و این
آخرین تلاش ما
در واپسین روزهای گردش زمین
-به دور عشق-
است.
#ارسالی
#مجیدمیرزاوزیری
@berkeyekashii
مینوشم قهوه ی چشمانت را
درکافه ای دودگرفته
زنی رمال
تعبير مى كند انتهای جام را
باسیب قرمزی کرم زده
تعارفت میکند
ذائقه ات رامیشناسد
هیچ وقت
فکرسلامتی ات نیستی
باتمام شیرینی های دنیا
قندت بالا نمیرود
فقط
فشارت بالا رفته است
آنقدرکه از چشمانت فرومیریزم
تلخ تلخ ...
#ارسالی
@berkeyekashii
درکافه ای دودگرفته
زنی رمال
تعبير مى كند انتهای جام را
باسیب قرمزی کرم زده
تعارفت میکند
ذائقه ات رامیشناسد
هیچ وقت
فکرسلامتی ات نیستی
باتمام شیرینی های دنیا
قندت بالا نمیرود
فقط
فشارت بالا رفته است
آنقدرکه از چشمانت فرومیریزم
تلخ تلخ ...
#ارسالی
@berkeyekashii
هنوز همین حوالی اند:
شمر هایی؛
که ستم می کنند...
حسین هایی؛
که قربانی می شوند...
و مختارهایی؛
که
دیر
می رسند...
#نرگس_صرافیان
#ارسالی
@berkeyekashii
شمر هایی؛
که ستم می کنند...
حسین هایی؛
که قربانی می شوند...
و مختارهایی؛
که
دیر
می رسند...
#نرگس_صرافیان
#ارسالی
@berkeyekashii
Forwarded from 💠 برکه کاشی 💠
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وضعیّتِ تهران و هوایش
چه وَخیمانه مُضِر است...
از خاطره های تو و
عطر تو و
افکار مُعلّق
#محمدرضاسجادیان
#ارسالی
@berkeyekashii
چه وَخیمانه مُضِر است...
از خاطره های تو و
عطر تو و
افکار مُعلّق
#محمدرضاسجادیان
#ارسالی
@berkeyekashii
#ارسالی
ما شب را جُرعه جُرعه مینوشیم
و روزهارا سرازیر میکنیم
برای همین
همیشه در شب
مَستیم
و روز
در روز خُمارِ شب...!
#پرنیاامیری
@berkeyekashii
ما شب را جُرعه جُرعه مینوشیم
و روزهارا سرازیر میکنیم
برای همین
همیشه در شب
مَستیم
و روز
در روز خُمارِ شب...!
#پرنیاامیری
@berkeyekashii
چقدر پاییز شده!
چقدر این حال و هوا شال و کلاه و آستین‌های پایین کشیده از سرما می‌طلبد، یا نشستن کنار پنجره و هورت کشیدن یک لیوان چای داغ، یا پناه گرفتن زیر پتو و استشمام بوی نارنگی و خوابیدن میان لالایی خاطره انگیز برگ‌ها و بادها.
چقدر می‌طلبد که چتر برداری و زیر قطرات گاه و بی‌گاه باران قدم بزنی و یقه‌ی پیراهنت را از شدت باد و سرما بالا بکشی، که دست‌هایت را توی جیب ببری و از سرما بلرزی، که باد بزند و قطرات باران روی گونه و پلک‌هایت بریزد.
چقدر این هوا تنهایی نمی‌چسبد!
که حیاتی است هر پاییز کسی کنارت باشد و با تو حرف بزند، کسی کنارت باشد و تو را بغل کند، کسی کنارت باشد و با تو چای بنوشد، کسی کنارت باشد که برایت شعر بخواند و دست‌های یخ زده‌ات را میان دست‌های گرمش بگیرد...
چقدر این هوا یک دوست کم دارد، یک رفیق، یک آدم خوب... کسی که حقیقتا حرف‌های تو را می‌فهمد و دیوانگی‌های تو را می‌پذیرد، کسی که به تو حق می‌دهد هر پاییز، از خودت بی‌خود باشی و هوا که به هم ریخت، به هم بریزی...
هوا کِی وقت کرد اینهمه پاییز شود و ما کِی وقت کردیم اینهمه تنها باشیم؟
#ارسالی
#نرگس_صرافیان_طوفان
@berkeyekashii
چقدر این حال و هوا شال و کلاه و آستین‌های پایین کشیده از سرما می‌طلبد، یا نشستن کنار پنجره و هورت کشیدن یک لیوان چای داغ، یا پناه گرفتن زیر پتو و استشمام بوی نارنگی و خوابیدن میان لالایی خاطره انگیز برگ‌ها و بادها.
چقدر می‌طلبد که چتر برداری و زیر قطرات گاه و بی‌گاه باران قدم بزنی و یقه‌ی پیراهنت را از شدت باد و سرما بالا بکشی، که دست‌هایت را توی جیب ببری و از سرما بلرزی، که باد بزند و قطرات باران روی گونه و پلک‌هایت بریزد.
چقدر این هوا تنهایی نمی‌چسبد!
که حیاتی است هر پاییز کسی کنارت باشد و با تو حرف بزند، کسی کنارت باشد و تو را بغل کند، کسی کنارت باشد و با تو چای بنوشد، کسی کنارت باشد که برایت شعر بخواند و دست‌های یخ زده‌ات را میان دست‌های گرمش بگیرد...
چقدر این هوا یک دوست کم دارد، یک رفیق، یک آدم خوب... کسی که حقیقتا حرف‌های تو را می‌فهمد و دیوانگی‌های تو را می‌پذیرد، کسی که به تو حق می‌دهد هر پاییز، از خودت بی‌خود باشی و هوا که به هم ریخت، به هم بریزی...
هوا کِی وقت کرد اینهمه پاییز شود و ما کِی وقت کردیم اینهمه تنها باشیم؟
#ارسالی
#نرگس_صرافیان_طوفان
@berkeyekashii
هی میرویم و جاده به جایی نمی رسد
قولی که عشق داده، به جایی نمی رسد
چون کوه، پای حرف خودم ایستاده‌ام
کوهی که ایستاده، به جایی نمی رسد!
دریا هنوز هست ، ولی مانده‌ام چرا
این رود بی‌اراده به جایی نمی رسد؟!
دنیا همیشه عرصه‌ی پیچیده‌بودن است
آدم که صاف و ساده به جایی نمی رسد!
راهی‌ست راه عشق که در روزگارِ ما
هرکس که پا نهاده به جایی نمی رسد
عمری فقط قدم زدم و مطمئن شدم
هرگز کسی پیاده به جایی نمی رسد
من حاضرم قسم بخورم مست نیستم
این چند جرعه باده به جایی نمی رسد
ما را برای در به دری آفریده‌اند
هی میرویم و جاده به جایی نمی رسد
#حسین_طاهری
#ارسالی
@berkeyekashii
قولی که عشق داده، به جایی نمی رسد
چون کوه، پای حرف خودم ایستاده‌ام
کوهی که ایستاده، به جایی نمی رسد!
دریا هنوز هست ، ولی مانده‌ام چرا
این رود بی‌اراده به جایی نمی رسد؟!
دنیا همیشه عرصه‌ی پیچیده‌بودن است
آدم که صاف و ساده به جایی نمی رسد!
راهی‌ست راه عشق که در روزگارِ ما
هرکس که پا نهاده به جایی نمی رسد
عمری فقط قدم زدم و مطمئن شدم
هرگز کسی پیاده به جایی نمی رسد
من حاضرم قسم بخورم مست نیستم
این چند جرعه باده به جایی نمی رسد
ما را برای در به دری آفریده‌اند
هی میرویم و جاده به جایی نمی رسد
#حسین_طاهری
#ارسالی
@berkeyekashii
کاری به سرد و گرم بهار و خزان نداشت
این پنجره فقط به هوای تو باز بود...
#فرامرز_عامری
#بهارانه🪴
#ارسالی
💠برکه کاشی کانال شعر و موسیقی فاخر فارسی
@berkeyekashii
این پنجره فقط به هوای تو باز بود...
#فرامرز_عامری
#بهارانه🪴
#ارسالی
💠برکه کاشی کانال شعر و موسیقی فاخر فارسی
@berkeyekashii
تکه ی ناچیزی از آفتاب
دلیل خوبی برای ابداع پنجره است.
سبزه ای کوچک
و نگاهی امیدوار
تصویری که رهگذر نگران را
قرار می بخشد.
این بدیهی ترین معنای نوروز است.
#بهارانه🪴
#نوروز
#ارسالی
💠برکه کاشی کانال شعر و موسیقی فاخر فارسی
@berkeyekashii
دلیل خوبی برای ابداع پنجره است.
سبزه ای کوچک
و نگاهی امیدوار
تصویری که رهگذر نگران را
قرار می بخشد.
این بدیهی ترین معنای نوروز است.
#بهارانه🪴
#نوروز
#ارسالی
💠برکه کاشی کانال شعر و موسیقی فاخر فارسی
@berkeyekashii
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه ، از خیابانی که نیست
می نشینی رو به رویم خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است ؟
باز می خندم که خیلی...! گرچه می دانی که نیست
شعر می خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت ، می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست
وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
#بیتا_امیری
#ارسالی
@berkeyekashii
می رسم با تو به خانه ، از خیابانی که نیست
می نشینی رو به رویم خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است ؟
باز می خندم که خیلی...! گرچه می دانی که نیست
شعر می خوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت ، می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست
وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
#بیتا_امیری
#ارسالی
@berkeyekashii
من ازپشت شبهای بی خاطره
من ازپشت زندان غم آمدم
من از آرزوهای دور و دراز
من از خواب چشمان نم آمدم
تو تعبیر رویای نادیده ای
تو نوری که برسایه تابیده ای
تو یک آسمان بخشش بی طلب
تو برخاک تردید باریده ای
تو یک خانه در کوچۀ زندگی
تو یک کوچه درشهر آزادگی
تو یک شهر درسرزمین حضور
تویی راز بودن به این سادگی
مرا با نگاهت به رویا ببر
مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطره ای بی تپش درسراب
مرا تا تکاپوی دریا ببر ...
#افشین_یداللهی
#ارسالی
@berkeyekashii
من ازپشت زندان غم آمدم
من از آرزوهای دور و دراز
من از خواب چشمان نم آمدم
تو تعبیر رویای نادیده ای
تو نوری که برسایه تابیده ای
تو یک آسمان بخشش بی طلب
تو برخاک تردید باریده ای
تو یک خانه در کوچۀ زندگی
تو یک کوچه درشهر آزادگی
تو یک شهر درسرزمین حضور
تویی راز بودن به این سادگی
مرا با نگاهت به رویا ببر
مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطره ای بی تپش درسراب
مرا تا تکاپوی دریا ببر ...
#افشین_یداللهی
#ارسالی
@berkeyekashii
هنوز همین حوالی اند:
شمر هایی؛
که ستم می کنند...
حسین هایی؛
که قربانی می شوند...
و مختارهایی؛
که
دیر
می رسند...
#نرگس_صرافیان
#ارسالی
@berkeyekashii
شمر هایی؛
که ستم می کنند...
حسین هایی؛
که قربانی می شوند...
و مختارهایی؛
که
دیر
می رسند...
#نرگس_صرافیان
#ارسالی
@berkeyekashii
همه چیز را
در چمدان گذاشتم …
جا شد
جز
آغوش عزیزانم …
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii
دیدگاه خودرا درباره این شعر بگذارید👇🏻
در چمدان گذاشتم …
جا شد
جز
آغوش عزیزانم …
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii
دیدگاه خودرا درباره این شعر بگذارید👇🏻
Forwarded from 💠 برکه کاشی 💠
تکه ی ناچیزی از آفتاب
دلیل خوبی برای ابداع پنجره است.
سبزه ای کوچک
و نگاهی امیدوار
تصویری که رهگذر نگران را
قرار می بخشد.
این بدیهی ترین معنای نوروز است.
#بهارانه🪴
#نوروز
#ارسالی
💠برکه کاشی کانال شعر و موسیقی فاخر فارسی
@berkeyekashii
دلیل خوبی برای ابداع پنجره است.
سبزه ای کوچک
و نگاهی امیدوار
تصویری که رهگذر نگران را
قرار می بخشد.
این بدیهی ترین معنای نوروز است.
#بهارانه🪴
#نوروز
#ارسالی
💠برکه کاشی کانال شعر و موسیقی فاخر فارسی
@berkeyekashii
🌎📚ادبیات ملل
اینجا مردم قدرِ صبح را نمی‌دانند.
با بیدار باشِ زنگِ ساعت
که همچون تیشه‌ای خوابشان را قطع میکند، به طرزِ خشنی از خواب برمی‌خیزند
و بلافاصله خود را به دستِ تعجیلی شوم می‌سپارند.
میتوانی به من بگویی روزی که با چنین عملِ خشنی شروع شود چگونه روزی خواهد بود؟
باور کن همین صبح هاست که خلق و خوی آدم را تعیین میکند.
از کتاب والس خداحافظی
#میلان_کوندرا
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii
اینجا مردم قدرِ صبح را نمی‌دانند.
با بیدار باشِ زنگِ ساعت
که همچون تیشه‌ای خوابشان را قطع میکند، به طرزِ خشنی از خواب برمی‌خیزند
و بلافاصله خود را به دستِ تعجیلی شوم می‌سپارند.
میتوانی به من بگویی روزی که با چنین عملِ خشنی شروع شود چگونه روزی خواهد بود؟
باور کن همین صبح هاست که خلق و خوی آدم را تعیین میکند.
از کتاب والس خداحافظی
#میلان_کوندرا
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii
یک شیشه عطر
از پنجره ای در لندن‌افتاد
و شکست.
بوی بازارچه ی نیشابور همه جا پیچید
و غروب رنگ زعفران گرفت.
#بیژن_نجدی
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii
از پنجره ای در لندن‌افتاد
و شکست.
بوی بازارچه ی نیشابور همه جا پیچید
و غروب رنگ زعفران گرفت.
#بیژن_نجدی
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii
مکالمه های کوتاه
کفاف گلایه های بلند ما را
نخواهد داد
تا کی سلام کنیم
حال هم را بپرسیم
و به هم دروغ بگوییم که خوبیم
ودروغ هایمان
از سیم های تلگراف
و کوهها و دشت ها
عبور کنند
و به هم برسند!
ما فقط
دروغهایمان به هم می رسد
و فواصل بین دو تماس
خودِ حقیقی ما هستند…
خودِ تنهای ما.
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii
کفاف گلایه های بلند ما را
نخواهد داد
تا کی سلام کنیم
حال هم را بپرسیم
و به هم دروغ بگوییم که خوبیم
ودروغ هایمان
از سیم های تلگراف
و کوهها و دشت ها
عبور کنند
و به هم برسند!
ما فقط
دروغهایمان به هم می رسد
و فواصل بین دو تماس
خودِ حقیقی ما هستند…
خودِ تنهای ما.
#ارسالی_مخاطب
@berkeyekashii