💠 برکه کاشی 💠
177 subscribers
422 photos
135 videos
3 files
4 links
كانال شعر و ادبیات فاخر فارسى
ارتباط با ادمین ، ارسال مطلب ، انتقاد و پیشنهاد👇🏻👇🏻
@hmidely
Download Telegram
دیروز
چون دو واژه به یک معنی
از ما دو نگاه
هر یک سرشار دیگری
اوج یگانگی

و امروز
چون دو خط موازی
در امتداد یک راه
یک شهر یک افق
بی‌نقطه‌ی تلاقی و دیدار
حتی در جاودانگی ...

#شفیعی_کدکنی


@berkeyekashii
اگر عشق نمی بود...
علف های بهاری
در آن سرد سحرگاه
سر از خاک نمی زد...
اگر عشق نمی بود...
ز سنگ سیه آن چشمه جوشان
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد

اگر عشق نمی بود...
بر آن شاخه انجیر تک افتاده ، چکاوک
چنین پرده عشاق ، طربناک ، نمی زد

اگر عشق نمی بود..
اگر عشق نمی بود..

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
از #زلزله و عشق خبر کس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده‌ای

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
وقتی که
فصل پنجم این سال آغاز شد
و روح سرخ بیشه از آب رودخانه گذر کرد
فصلی که در فضایش
هر ارغوان شکفت ،
نخواهد پژمرد
عشق من و تو
زمزمه ی کوچه باغ ها
خواهد بود

#شفیعی_کدکنی
@berkeyekashii
نفسم گرفت از این شب
درِ این حصار بشکن
درِ این حصارِ جادوییِ روزگار
بشکن
تو که ترجمانِ صبحی
به ترنم و ترانه
لبِ زخم دیده بگشا،
صفِ انتظار بشکن .

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
به نام تو امروز آواز دادم
سحر را به نام تو خواندم

درخت و پل و باد
ونیلوفرصبحدم را

تو را باغ نامیدم و
صبح در کوچه بالید

#شفیعی_کدکنی
@berkeyekashii
دشوارترین شکنجه
این بود
که ما
یک به یک
به درون خویش
تبعید شدیم...

#شفیعی_کدکنی


@berkeyekashii
#بهارانه

در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های ترد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست

زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم همساغر سحر
در کوچه های خامش و خلوت نجومیش
یا
با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش...

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
اگر عشق نمی بود... 
علف های بهاری 
در آن سرد سحرگاه 
سر از خاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
ز سنگ سیه آن چشمه جوشان 
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
بر آن شاخه انجیر تک افتاده ، چکاوک 
چنین پرده عشاق ، طربناک ، نمی زد 

اگر عشق نمی بود.... 
اگر عشق نمی بود ....

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
#بهارانه

آخرین روزهای اسفند است
از سر شاخ این برهنه چنار
مرغکی با ترنمی بیدار
می زند نغمه ...
نیست معلومم
آخرین شکوه از زمستان است...
یا نخستین ترانه های بهار ؟

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
اگر عشق نمی بود... 
علف های بهاری 
در آن سرد سحرگاه 
سر از خاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
ز سنگ سیه آن چشمه جوشان 
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
بر آن شاخه انجیر تک افتاده ، چکاوک 
چنین پرده عشاق ، طربناک ، نمی زد 

اگر عشق نمی بود.... 
اگر عشق نمی بود ....

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
به کجا چنین شتابان؟

گَوَن از نسیم پرسید

«دل من گرفته زین جا،

هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟»

«همه آرزویم اما،
چه کنم که بسته پایم...»

به کجا چنین شتابان؟

به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم

«سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را،
گر از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه ها، به باران
برسان سلام ما را»

#شفیعی_کدکنی
@berkeyekashii
باید از رود گذشت
باید از رود
اگر چند گل‌آلود گذشت

بال افشانی آن جفت کبوتر را
در افق می بینی
که چنان بالابال
دشت ها
را با ابر
آشتی دادند ؟

راستی آیا
می توان رفت و نماند
راستی آیا
می توان شعری در مدح
شقایق ها خواند ؟

#شفیعی_کدکنی
@berkeyekashii
اگر عشق نمی بود... 
علف های بهاری 
در آن سرد سحرگاه 
سر از خاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
ز سنگ سیه آن چشمه جوشان 
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
بر آن شاخه انجیر تک افتاده ، چکاوک 
چنین پرده عشاق ، طربناک ، نمی زد 

اگر عشق نمی بود.... 
اگر عشق نمی بود ....

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
هزار آینه جاریست
هزار آینه
اینک
به همسُراییِ قلبِ تو می‌تپد با شوق

زمین تهی‌ست زِ رندان
همین تویی تنها
که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان:

"حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی"

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
هزار آینه جاریست
هزار آینه
اینک
به همسراییِ قلبِ تو می‌تپد با شوق

زمین تهی‌ست زِ رندان
همین تویی تنها
که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی

بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان:

"حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی"

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
گنجشک
در تمامِ زمستان -زِ اشتیاق
از بس که بهرِ باغ و بهار
انتظار دید
گل‌های نقشِ کاشیِ مسجد را
در نیمه‌های دِی
صبحِ بهار دید . . .

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
اگر عشق نمی بود... 
علف های بهاری 
در آن سرد سحرگاه 
سر از خاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
ز سنگ سیه آن چشمه جوشان 
گریبان زمین را به جنون چاک نمی زد 

اگر عشق نمی بود ....
بر آن شاخه انجیر تک افتاده ، چکاوک 
چنین پرده عشاق ، طربناک ، نمی زد 

اگر عشق نمی بود.... 
اگر عشق نمی بود ....

#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii
بخوان به نام "گل سرخ" در رواق سکوت
که موج و اوجِ طنینش ز دشت‌ها گذرد؛
پیام روشنِ باران
زبام نیلی شب
که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد

ز خشکسال چه ترسی؟
ـ که سد، بسی بستند:
نه در برابر آب،
که در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور...

در این زمانۀ عسرت،
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقۀ سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند ژرف تر از خواب،
زلال تر از آب

تو خامشی، که بخواند؟
تو می روی، که بماند؟
که بر نهالک بی‌برگ ما ترانه بخواند؟

از این گریوه به دور،
در آن کرانه، ببین:
بهار آمده، از سیم خادار گذشته
حریق شعلۀ گوگردی بنفشه چه زیباست!

هزار آینه جاری ست
هزار آینه
اینک
به همسرایی قلب تو می‌تپد با شوق
زمین تهی‌ست ز رندان؛
همین تویی تنها
که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی

بخوان به نام "گل سرخ" و عاشقانه بخوان:
«حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی»

#شفیعی_کدکنی

‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎ @berkeyekashii
هزار آینه جاریست هزار آینه اینک
به همسراییِ قلبِ تو می‌تپد با شوق

زمین تهی‌ست زِ رندان همین تویی تنها
که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی

بخوان به نام گل سرخ در صَحاری شب
"حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی"


#شفیعی_کدکنی

@berkeyekashii