💠 برکه کاشی 💠
178 subscribers
422 photos
135 videos
3 files
4 links
كانال شعر و ادبیات فاخر فارسى
ارتباط با ادمین ، ارسال مطلب ، انتقاد و پیشنهاد👇🏻👇🏻
@hmidely
Download Telegram
زندگی چون ساعت شماطه دار کهنه ای

از توقف ها و رفتن هایِ یکسان پُر شده است

#فاضل_نظری

@berkeyekashii
ماهی تویی ،
آب من
و
تُنگ روزگار...
من درحصارتُنگ
وتودرمشت من اسیر...

#فاضل_نظری
#بهارانه
@berkeyekashii
خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها معادله ها احتمال ها

خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قائده ها و مثال ها

خطی دگر کشید به قانون خویشتن
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها

از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها

خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها

#فاضل_نظری
@berkeyekashii
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق

قایقی در طلب موج به دریا زد و رفت
باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق

شمع روشن شد و پروانه به آتش پیوست
می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

پیله رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت، به پروانه نمی آید عشق

#فاضل_نظری

@berkeyekashii
خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها معادله ها احتمال ها

خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قائده ها و مثال ها

خطی دگر کشید به قانون خویشتن
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها

از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها

خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها

#فاضل_نظری
@berkeyekashii
ماهی تویی ،
آب من
و
تُنگ روزگار...
من درحصارتُنگ
وتودرمشت من اسیر...

#فاضل_نظری
#بهارانه
@berkeyekashii
تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داری
تو سر فریب ــ آری! ــ تو سر فریب داری

لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر ، که تو از طبیب داری

شب دل بریدن ماست چه اتفاق خوبی
چمدان ببند بی من سفری قریب داری

پس از این مگو خیانت به حکایت یهودا
که مسیح نیست آن کس که تو بر صلیب داری

چه شکایتی است از من که چرا به غم دچارم
تو که از سروده های دل من نصیب داری

#فاضل_نظری
@berkeyekashii
از باغ می ‌برند چراغانی ‌ات کنند
تا کاجِ جشن هایِ زمستانی ‌ات کنند

پوشانده ‌اند صبحِ تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می ‌برند که زندانی ‌ات کنند

ای گُل گمان مکن به شبِ جشن می ‌روی
شاید به خاکِ مرده ‌ای ارزانی ‌ات کنند

یک نقطه بیشْ فرقِ رحیم و رجیم نیست
از نقطه ‌ای بترس که شیطانی ‌ات کنند

آبِ طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند
#فاضل_نظری

@berkeyekashii
ماهی تویی ،
آب من
و
تُنگ روزگار...
من درحصارتُنگ
وتودرمشت من اسیر...

#فاضل_نظری
#بهارانه
@berkeyekashii
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد

 با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس،هیچ کس اینجا به تومانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
 
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!

 #فاضل_نظری

@berkeyekashii
من و جامِ می و معشوق،الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم الله.در تاخیر، آفات است

مرا محتاج رحم این و آن کردی،ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد،جهان دارِمکافات است

ز من اِقرار با اجبار میگیرند،باور کن
شکایتهای من از عشق،از این دست اعترافات است

میان خِضر و موسی چون فِراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است

اگر در اصل، دین، حُبّ است و حُبّ ،در اصل دین،بی شک
به جز دلدادگی،هر مذهبی مُشتی خرافات است

#فاضل_نظری
@berkeyekashii
از باغ می ‌برند چراغانی ‌ات کنند
تا کاجِ جشن هایِ زمستانی ‌ات کنند

پوشانده ‌اند صبحِ تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می ‌برند که زندانی ‌ات کنند

ای گُل گمان مکن به شبِ جشن می ‌روی
شاید به خاکِ مرده ‌ای ارزانی ‌ات کنند

یک نقطه بیشْ فرقِ رحیم و رجیم نیست
از نقطه ‌ای بترس که شیطانی ‌ات کنند

آبِ طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند
#فاضل_نظری

@berkeyekashii
از باغ می ‌برند چراغانی ‌ات کنند
تا کاجِ جشن هایِ زمستانی ‌ات کنند

پوشانده ‌اند صبحِ تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می ‌برند که زندانی ‌ات کنند

ای گُل گمان مکن به شبِ جشن می ‌روی
شاید به خاکِ مرده ‌ای ارزانی ‌ات کنند

یک نقطه بیشْ فرقِ رحیم و رجیم نیست
از نقطه ‌ای بترس که شیطانی ‌ات کنند

آبِ طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند
#فاضل_نظری

@berkeyekashii
بهار پشت زمستان بهار پشت بهار
دلم گرفت از این گردش و از این تکرار

نفس کشیدن وقتی که استخوان به گلو
نگاه کردن وقتی که در نگاهت خار

اگر به شهر روی طعنه های رهگذران
اگر به خانه بمانی غم در و دیوار

نمانده است تو را در کنار همراهی
که دوستانِ تو را می خرند با دینار

نه دوستان؛ صفحاتی ز هم پراکنده
که جمع کردنشان در کنار هم دشوار

به صبرشان که بخوانی؛ به جنگ مشتاق اند
به جنگشان که بخوانی؛ نشسته اند کنار

تو از رعیت خود بیمناکی و همه جا
رعیت است که تشویش دارد از دربار

کتاب کهنه تاریخ را نخوانده ببند
دلم گرفت از این گردش و از این تکرار

#فاضل_نظری
@berkeyekashii
کلام تلخ ولی صادقانه را بپذیر
بهانه است چه بهتر بهانه را بپذیر

چو برده ای که امیدش به روز آزادیست
صبور باش و به تن تازیانه را بپذیر

پرنده بودن خود را هرگز مبر ز یاد
ولی کنون که در قفسی آب و دانه را بپذیر

نشاط عشق به رنج بودن می ارزید
ملال این سفر جاودانه را بپذیر

کسی برای ابد با کسی نمی ماند
زمانه است رفیقا زمانه را بپذیر

#فاضل_نظری

@berkeyekashii