💠 برکه کاشی 💠
177 subscribers
422 photos
135 videos
3 files
4 links
كانال شعر و ادبیات فاخر فارسى
ارتباط با ادمین ، ارسال مطلب ، انتقاد و پیشنهاد👇🏻👇🏻
@hmidely
Download Telegram
آنجا یک قهوه خانه بود ...
اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای
چرا ...؟
دنیا خراب می‌شد اگر دقایقی آنجا ؛
می‌نشستیم و نفری یک استکان چای می‌خوردیم ...؟!

عجله ...!
همیشه عجله ...!

کدام گوری می‌خواستم بروم ...؟
من به بهانه‌ی رسیدن به زندگی ، همیشه زندگی را کشته ام ...!

#محمود_دولت_آبادی

@berkeyekashii
آنجا یک قهوه خانه بود ...
اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای
چرا ...؟
دنیا خراب می‌شد اگر دقایقی آنجا ؛
می‌نشستیم و نفری یک استکان چای می‌خوردیم ...؟!

عجله ...!
همیشه عجله ...!

کدام گوری می‌خواستم بروم ...؟
من به بهانه‌ی رسیدن به زندگی ، همیشه زندگی را کشته ام ...!

#محمود_دولت_آبادی

@berkeyekashii
آنجا یک قهوه خانه بود ...
اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای
چرا ...؟
دنیا خراب می‌شد اگر دقایقی آنجا ؛
می‌نشستیم و نفری یک استکان چای می‌خوردیم ...؟!

عجله ...!
همیشه عجله ...!

کدام گوری می‌خواستم بروم ...؟
من به بهانه‌ی رسیدن به زندگی ، همیشه زندگی را کشته ام ...!

#محمود_دولت_آبادی

@berkeyekashii
آن جا یک قهوه خانه بود.
اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای.
چرا؟
دنیا خراب می شد اگر دقایقی آن جا مینشستیم
و نفری یک استکان چای میخوردیم؟
عجله،
همیشه عجله...
کدام گوری میخواستم بروم؟
من به بهانه رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشته ام...

#روزگار_سپری_شده_مردم_سالخورده
#محمود_دولت_آبادی
@Berkeyekashii
#ادبیات_ایران
📖برشی از یک کتاب:

کلاس دوم دبستان شیفت بعدازظهر بودم، باران تندی می‌بارید، آن روز صبح یک چتر هفت رنگ خریده بودم، وقتی به مدرسه رفتم دلم می‌خواست با همان چتر زیبایم زیر باران بازی کنم اما... زنگ خورد.
هرعقل سالمی تشخيص می‌داد که کلاس درس واجب‌تر از بازی زیر باران است.
یادم نیست آن روز آموزگارم چه درسی به من آموخت، اما دلم هنوز زیر همان باران توی حیاط مدرسه مانده.
بعد از آن روز شاید هزار بار دیگر باران باریده باشد و من صد بار دیگر چتر نو خریده باشم،
اما، آن حال خوب هشت سالگی هرگز تکرار نخواهد شد...
این اولین بدهکاری من به دلم بود که در خاطرم مانده.
اما حالا بعضی شب‌ها فکر می‌کنم اگر قرار بر این شود که من آمدن صبح فردا را نبینم؛ چقدر پشیمانم از انجام ندادن کارهایی که به بهانه‌ی منطق حماقت نامیدمشان...!
حالا می دانم هر حال خوبی سن مخصوص به خودش را دارد...
آدﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ زﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ؛
برﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﯼ ﺣﯿﺎﺕ؛ بخار ﮔﺮﻡ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ !
کسی ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﭘﺮﺳﺪ : آﻫﺎﯼ ﻓﻼﻧﯽ !
ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﻟﺖ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟
ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ؟
ﭼﺮﺍﻏﺶ ﻧﻮﺭﯼ
ﺩﺍﺭﺩ ﻫﻨﻮﺯ ....؟

"تک تک لحظه ها را زندگی کنید. آن طور که اگر فردایی نبود راضی باشید"
#محمود_دولت_آبادی

💠برکه کاشی کانال شعر و موسیقی فاخر فارسی
@berkeyekashii
ای سرزمین
کدام فرزندها ،
در کدام نسل ،
تو را آزاد و سربلند ،
با چشمان باور خود
خواهند دید ؟
ای مادر ، ای ایران
جانِ زخمی تو
در کدام روز هفته
التیام خواهد پذیرفت ؟
چشمان ما
به راه عافیت تو سپید شد
ای ما نثار عافیت تو


#محمود_دولت_آبادی

@berkeyekashii