Forwarded from روزنامه قانون
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢روحانی هم گویی مخالف قرنطینه است
❗️ مسئولان چینی نادان بودن که شهر را قرنطینه کردند
❇️ @ghanoonnewspaper
❗️ مسئولان چینی نادان بودن که شهر را قرنطینه کردند
❇️ @ghanoonnewspaper
Forwarded from روانپزشکی پویاییشناختی
Telegraph
آسیبشناسی رفتار شهروندان در بحران همهگیری کووید-١٩ (قسمت اول)
در روزها و هفتههای اخیر، ایران و جهان با بزرگترین یا یکی از بزرگترین بحرانهای بهداشت عمومی صد سال اخیر روبهرو است. جمعبندی توصیههای بهداشتی برای کنترل همهگیری آن است که مهمترین راهبرد و اقدام برای محدودکردن و کنترل آن «قطع زنجیرهی انتقال ویروس»…
BullyingFA.pdf
295.6 KB
در مورد زورگویی در مدارس بیشتر بدانید.
ارتباط مصرف مواد با ابتلا به کووید-۱۹ و پیامدهای ناگوار آن – Telegraph
https://telegra.ph/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%81-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D9%88%DB%8C%D8%AF-%DB%B1%DB%B9-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D9%86-10-30
https://telegra.ph/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%81-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D9%88%DB%8C%D8%AF-%DB%B1%DB%B9-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D9%86-10-30
Telegraph
ارتباط مصرف مواد با ابتلا به کووید-۱۹ و پیامدهای ناگوار آن
تاکنون سؤالات و ابهامات زیادی در مورد رابطهی کووید-۱۹ و مصرف مواد مطرح شده است. تحقیقات جدید نشان میدهد «اختلالات مصرف مواد»، بهویژه وابستگی به مخدر و دخانیات با افزایش خطر ابتلا به کووید-۱۹ و عواقب جدی و نامطلوبی مانند بستری شدن در بیمارستان و مرگ گره…
Forwarded from J MICAP
توصیه_هایی_به_والدین_برای_پیشگیری_از_خودکشی.pdf
1.6 MB
توصیه های انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان به والدین برای پیشگیری از خودکشی در کودکان و نوجوانان.pdf
Forwarded from lawmed
✔️اگر مایه کوبی آبله را به شما داده بودند امروز قبیلهای با جمعیت یکدست کور در ایران زندگی میکردند!
@lawmed
@lawmed
Forwarded from پایگاه خبری پزشکان و قانون (پالنا)
💢 موج چهارم کرونا در اوج؛ هر ۳ دقیقه و ۴۵ ثانیه یک زندگی به پایان میرسد
🔸در مجموع از تاریخ ۲۷ فروردین تا ۲ اردیبهشت، ۲۶۸۶ نفر زندگی بخاطر ابتلا به کووید-۱۹ پایان یافتند؛ هر ۳ دقیقه و ۴۵ ثانیه یک مرگ!
🔸در مجموع در این مدت ۱۶۷۰۳۳ نفر در کشور به کروناویروس مبتلا شدند، عددی که از ابتدای پاندمی تاکنون کشور با آن روبرو نشده بود. این عدد یعنی هر دقیقه بیش از ۱۶ نفر در ایران به کروناویروس مبتلا میشوند./خبرآنلاین
کانال تلگرام پزشکان و قانون
📢 @pezeshkanghanon
🔸در مجموع از تاریخ ۲۷ فروردین تا ۲ اردیبهشت، ۲۶۸۶ نفر زندگی بخاطر ابتلا به کووید-۱۹ پایان یافتند؛ هر ۳ دقیقه و ۴۵ ثانیه یک مرگ!
🔸در مجموع در این مدت ۱۶۷۰۳۳ نفر در کشور به کروناویروس مبتلا شدند، عددی که از ابتدای پاندمی تاکنون کشور با آن روبرو نشده بود. این عدد یعنی هر دقیقه بیش از ۱۶ نفر در ایران به کروناویروس مبتلا میشوند./خبرآنلاین
کانال تلگرام پزشکان و قانون
📢 @pezeshkanghanon
Forwarded from رضا ترابی
غلامرضا ترابی-روانپزشک: در ضرورت وجود داشتن سیاستهای تنظیم جمعیت شکی نیست. فراهمکردن بستر مناسب برای تشکیل خانواده از طریق حل مسائل معیشتی مردم، مهمترین استراتژی برای تشویق جامعه به فرزندآوری است. دادن مشوق و تسهیلات میتواند کمککننده باشد اما بهطور معمول باعث رشد پایدار نمیشود و خیلی اوقات از نظر اجرائی به مشکل برمیخورد و نیمهکاره رها میشود. شاید بیاثرترین استراتژی ایجاد محدودیت باشد. بعید است ایجاد محدودیت برای پیشگیری از بارداری و غربالگری که این روزها وزارت بهداشت به آن اهتمام ورزیده چندان در رشد جمعیت مؤثر باشد. اما میتواند عواقب جبرانناپذیری برای جامعه ایجاد کند. حرف برای گفتن زیاد است اما این نوشته بر «دستورالعمل کشوری بررسی ناهنجاریهای کروموزومی جنین مادران باردار» که توسط وزارت بهداشت منتشر شده است تأکید میکند.
ادامه در لینک:
https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-100/851417-%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%AA
ادامه در لینک:
https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-100/851417-%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%AA
شرق
سانسور اطلاعات در طبابت!
در ضرورت وجود داشتن سیاستهای تنظیم جمعیت شکی نیست. فراهمکردن بستر مناسب برای تشکیل خانواده از طریق حل مسائل معیشتی مردم، مهمترین استراتژی برای تشویق جامعه به فرزندآوری است
Forwarded from عکس نگار
ارائهی مجوز مشاوره به روحانیون، بلی یا خیر؟
کانال سلامت روان دکتر ترابی
رواندرمانی و مشاوره یک ارتباط حرفهای است. یعنی چه؟ یعنی مراجع برای این ارتباط هزینه میدهد. این هزینهها شمال صرف پول، صرف وقت و در معرض خطر قرار دادن خود است. یعنی مراجع خود را اختیار درمانگر قرار میدهد و یک رابطهی بالا به پایین شکل میگیرد. این رابطه باعث میشود بهگونهای مراجع تحت تأثیر درمانگر قرار بگیرد. لذا هر کسی نمیتواند جایگاه درمانگر را داشته باشد. یک درمانگر باید دارای ویژگیهای زیر باشد تا هزینههای سهگانهی بیمار را هدر ندهد.
اولین ویژگی عمل بر اساس شواهد علمی است. رواندرمانی و مشاوره هم مانند طب، کاری مبتنی بر شواهد است. یعنی در حیطهی علم تجربی است و همان ویژگیها را دارد. بنابراین اثربخشی یک روش باید توسط مطالعهی علمی اثبات شود. روشهایی علمی روزبهروز #کامل پیدا میکنند و قسمتهایی از آن منقضی شده و قسمتهایی به آن اضافه میشود.
دومین ویژگی درمانگر خوب این است که اخلاق حرفهای را رعایت کند. بخشی از اخلاق حرفهای به این بر میگردد که درمان در جهت اهداف و ارزشهای بیمار باشد. یعنی بیماری که مراجعه میکند باید در راستای اهداف و ارزشهای اساسی خودش پیش برود. نه اینکه ارزشهای درمانگر به او القا شود. بیمار هزینههای سهگانه را پرداخت میکند تا به آنچه خودش گرامی میدارد برسد. بله درست است ممکن است در رواندرمانی بیمار تشویق شود اهداف و ارزشهای ناکارآمد را کنار بگذارد و ارزشهای کارآمد را انتخاب کند. اما باز هم محتوای این ارزشها مال خود اوست.
سؤال اساسی این است که آیا افراد مذهبی میتوانند از مشاوره و رواندرمانی علمی استفاده کنند؟ یا نیاز است نوع دیگری رواندرمانی توسط روحانیون ایجاد شود؟
رواندرمانی مدرن مذهبستیز نیست. ما در هر رویکرد علمی درمانگران متفاوتی داریم. برخی درمانگران گرایشهای مذهبی دارند یا حس خوبی به این گرایشها دارند. برخی گرایشهای مذهبی کمتری دارند. اولین قدمی که درمانگر باید بر دارد این است که ببیند نظام ارزشی وی چقدر به مراجع نزدیک است. اگر تفاوت زیاد بود شاید بهتر باشد مراجع را به درمانگری ارجاع دهد که تشابه ارزشی بیشتری داشته باشند. به هر حال درمانگر بعدی هم قرار است از همان روشها و تکنیکهای مبتنی بر شواهد علمی استفاده کند. هیچ رویکرد و تکنیکی در رواندرمانی وجود ندارد که بخواهد با مذهب مبارزه کند.
مراجعهی افراد به بزرگترها، ریشسفیدها و روحانیون هم ایرادی ندارد. خیلی اوقات این مراجعهها مفید هستند. اما اینها روابط حرفهای نیستند. لذا نمیتوان به بزرگترها، ریشسفیدان و روحانیون بدون اینکه دورههای تخصصی علمی و مبتنی بر شواهد تجربی را گذرانده باشند و مدتی تحت نظارت کار کرده باشند مجوز درمان حرفهای داد.
همانطور که میدانیم آموزشهایی که در حوزهها داده میشود با علم تجربی و مبتنی بر شواهد متفاوت است. لذا اثربخشی و زیان این روشها مشخص نیست. از طرفی در رواندرمانی و مشاورهی مدرن به ویژگیهای مذهبی و ارزشهای افراد احترام گذاشته میشود و اگر مشاوران درمانگران کنونی ما در این زمینه گاهی خوب عمل نمیکنند باید در ساختار آموزشی این امر را اصلاح کرد.
کانال سلامت روان دکتر ترابی
رواندرمانی و مشاوره یک ارتباط حرفهای است. یعنی چه؟ یعنی مراجع برای این ارتباط هزینه میدهد. این هزینهها شمال صرف پول، صرف وقت و در معرض خطر قرار دادن خود است. یعنی مراجع خود را اختیار درمانگر قرار میدهد و یک رابطهی بالا به پایین شکل میگیرد. این رابطه باعث میشود بهگونهای مراجع تحت تأثیر درمانگر قرار بگیرد. لذا هر کسی نمیتواند جایگاه درمانگر را داشته باشد. یک درمانگر باید دارای ویژگیهای زیر باشد تا هزینههای سهگانهی بیمار را هدر ندهد.
اولین ویژگی عمل بر اساس شواهد علمی است. رواندرمانی و مشاوره هم مانند طب، کاری مبتنی بر شواهد است. یعنی در حیطهی علم تجربی است و همان ویژگیها را دارد. بنابراین اثربخشی یک روش باید توسط مطالعهی علمی اثبات شود. روشهایی علمی روزبهروز #کامل پیدا میکنند و قسمتهایی از آن منقضی شده و قسمتهایی به آن اضافه میشود.
دومین ویژگی درمانگر خوب این است که اخلاق حرفهای را رعایت کند. بخشی از اخلاق حرفهای به این بر میگردد که درمان در جهت اهداف و ارزشهای بیمار باشد. یعنی بیماری که مراجعه میکند باید در راستای اهداف و ارزشهای اساسی خودش پیش برود. نه اینکه ارزشهای درمانگر به او القا شود. بیمار هزینههای سهگانه را پرداخت میکند تا به آنچه خودش گرامی میدارد برسد. بله درست است ممکن است در رواندرمانی بیمار تشویق شود اهداف و ارزشهای ناکارآمد را کنار بگذارد و ارزشهای کارآمد را انتخاب کند. اما باز هم محتوای این ارزشها مال خود اوست.
سؤال اساسی این است که آیا افراد مذهبی میتوانند از مشاوره و رواندرمانی علمی استفاده کنند؟ یا نیاز است نوع دیگری رواندرمانی توسط روحانیون ایجاد شود؟
رواندرمانی مدرن مذهبستیز نیست. ما در هر رویکرد علمی درمانگران متفاوتی داریم. برخی درمانگران گرایشهای مذهبی دارند یا حس خوبی به این گرایشها دارند. برخی گرایشهای مذهبی کمتری دارند. اولین قدمی که درمانگر باید بر دارد این است که ببیند نظام ارزشی وی چقدر به مراجع نزدیک است. اگر تفاوت زیاد بود شاید بهتر باشد مراجع را به درمانگری ارجاع دهد که تشابه ارزشی بیشتری داشته باشند. به هر حال درمانگر بعدی هم قرار است از همان روشها و تکنیکهای مبتنی بر شواهد علمی استفاده کند. هیچ رویکرد و تکنیکی در رواندرمانی وجود ندارد که بخواهد با مذهب مبارزه کند.
مراجعهی افراد به بزرگترها، ریشسفیدها و روحانیون هم ایرادی ندارد. خیلی اوقات این مراجعهها مفید هستند. اما اینها روابط حرفهای نیستند. لذا نمیتوان به بزرگترها، ریشسفیدان و روحانیون بدون اینکه دورههای تخصصی علمی و مبتنی بر شواهد تجربی را گذرانده باشند و مدتی تحت نظارت کار کرده باشند مجوز درمان حرفهای داد.
همانطور که میدانیم آموزشهایی که در حوزهها داده میشود با علم تجربی و مبتنی بر شواهد متفاوت است. لذا اثربخشی و زیان این روشها مشخص نیست. از طرفی در رواندرمانی و مشاورهی مدرن به ویژگیهای مذهبی و ارزشهای افراد احترام گذاشته میشود و اگر مشاوران درمانگران کنونی ما در این زمینه گاهی خوب عمل نمیکنند باید در ساختار آموزشی این امر را اصلاح کرد.
📝 نظام درمانی مستقل در تنگنا
روزنامه شرق، ۴ بهمنماه ۱۴۰۱
دکتر غلامرضا ترابی
🔹 حفظ و ارتقای سلامت یکی از وظایف اصلی دولتهاست که در سطوح پیشگیری، درمان و بازتوانی به آن پرداخته میشود. تمام این سطوح هزینههایی را به مردم و دولت تحمیل میکند. این هزینهها گاهی آنقدر بالا هستند که افراد بهتنهایی از عهده آن برنمیآیند؛ بنابراین گاهی اوقات افراد جامعه به خاطر هزینههای درمانی خود دچار مشکلات اقتصادی جدیای میشوند. یک راهکار دولت برای کاهش این مشکلات تأسیس بیمه است. شرکتهای بیمه بنگاههای اقتصادیای هستند که براساس سود و زیان، قراردادهایی را با افراد و سازمانها میبندند؛ بنابراین این سازمانها مانند سایر سازمانها براساس اصل منفعت مالی فعالیت میکنند؛ اما وقتی پای سلامت به میان میآید، باید مراقب بود تا سلامت عمومی با سیاستهای بیمهای مخدوش نشود. برای روشنشدن موضوع به این مثال توجه کنید. فرض کنید برای یک بیماری دو دارو وجود دارد. داروی «الف» و «ب» هر دو در ۷۰ درصد موارد موفق هستند؛ اما داروی «ب» گرانتر و کمعارضهتر است. ممکن است شرکتهای بیمهای براساس اصل سود و زیان و با توجه به درآمدهای محدودشان بیشتر تمایل داشته باشند که داروی «الف» را تحت پوشش قرار دهند. با این کار بیماران مجبور میشوند براساس منافع سازمان بیمهکننده از داروی پرخطرتر استفاده کنند. در واقع اینجا منافع بیمار در تضاد با منافع سازمان بیمهگر قرار میگیرد. البته انتظار نمیرود که سازمانهای بیمه بتوانند همیشه بهترین خدمات را ارائه دهند. به هر حال هیچ بنگاه اقتصادیای نمیتواند بهرهوری صددرصد داشته باشد؛ ولی حق ندارند که دست مشتریان خود را از خدمات دیگر کوتاه کنند. درباره مثال ما، بیمار میتواند تصمیم بگیرد که از داروی «الف» و با پوشش بیمهای استفاده کند یا از داروی «ب» با هزینه شخصی خود.
🔹 این آزادی انتخاب یک حق مسلم و یک اصل است که هرگز نباید از مردم سلب شود. متأسفانه در لایحه بودجه 1402 همه مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت روان ملزم شدهاند با سازمانهای بیمه قرارداد ببندند. در غیراینصورت پروانه کاری ایشان لغو خواهد شد. این یعنی ارائهدهندگان خدمات مجبورند تمام شرایط سازمانهای بیمه را بپذیرند تا بتوانند به کار خود ادامه دهند؛ بنابراین بعد از این سیاستهای درمانی مطابق میل سازمانهای بیمه پیش خواهد رفت. در واقع قدرتی بسیار بالا و نامتناسب با جایگاه این سازمانها به ایشان واگذار میشود؛ یعنی از این به بعد سازمانهای بیمه میتوانند براساس سود و زیان خود درمان افراد را تعیین و تنظیم کنند و پزشک و بیمار برای تعیین نقشه درمانی اختیاری نخواهند داشت. این امر برای سلامت جامعه بسیار خطرناک خواهد بود و منجر به نابودی نظام درمانی مستقل خواهد شد. اجبار ارائهدهندگان خدمات سلامت به عقد قرارداد با بیمهها بهمنزله حذف گزینههای متنوع درمانی برای بیماران است؛ یعنی بیماران فقط به یک نوع درمان که به طور انحصاری در اختیار بیمههاست، دسترسی خواهند داشت و حق انتخاب ایشان ضایع میشود. این مسئله مانند هر انحصاری در اقتصاد میتواند باعث افت کیفیت و افزایش فساد شود.
🔹 در ضمن در کشور ما سازمانهای بیمهگر سابقه خوبی در پرداخت هزینههای درمانی چه به فراهمکننده و چه به دریافتکننده ندارند. ناتوانی این سازمانها برای پرداخت بهموقع خدمات و اجبار پزشکان به عقد قرارداد با آنها میتواند منجر به بروز مشکلات معیشتی برای پزشکان و مشکلات اقتصادی جدی برای سازمانهای ارائهدهنده خدمات سلامت شود. هرچند در این قانون بیمهها مکلف شدهاند ظرف یک ماه مطالبات را پرداخت کنند؛ اما هیچگونه ضمانت اجرائی و مجازاتی برای سازمانهای بیمه در نظر گرفته نشده است. حداقل باید به پزشکان اجازه داده میشد در صورت پرداختنشدن بهموقع مطالبات از سوی بیمهها علاوه بر شکایت و اخذ خسارت قرارداد خود را نیز لغو کنند. متأسفانه دولت به جای اصلاح مشکلات سازمانهای بیمه اقدام به تدوین سیاستهای جبری کرده که میتواند انگیزه و امید ارائهدهندگان خدمات را بهشدت کم کند. این نیز در کنار سایر سیاستهای اشتباه به مهاجرت بیشتر کادر درمان یا تغییر شغل ایشان منجر خواهد شد. امیدواریم با تصویبنشدن چنین قانونی توجه سیاستگذاران اقتصاد سلامت به رفع مشکلات بیمهها جلب شود تا خود پزشکان و سایر ارائهدهندگان خدمات سلامت تشویق شده و آزادانه با بیمهها قرارداد ببندند و بیماران هم از گزینههای غیربیمهای محروم نشوند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-868078
روزنامه شرق، ۴ بهمنماه ۱۴۰۱
دکتر غلامرضا ترابی
🔹 حفظ و ارتقای سلامت یکی از وظایف اصلی دولتهاست که در سطوح پیشگیری، درمان و بازتوانی به آن پرداخته میشود. تمام این سطوح هزینههایی را به مردم و دولت تحمیل میکند. این هزینهها گاهی آنقدر بالا هستند که افراد بهتنهایی از عهده آن برنمیآیند؛ بنابراین گاهی اوقات افراد جامعه به خاطر هزینههای درمانی خود دچار مشکلات اقتصادی جدیای میشوند. یک راهکار دولت برای کاهش این مشکلات تأسیس بیمه است. شرکتهای بیمه بنگاههای اقتصادیای هستند که براساس سود و زیان، قراردادهایی را با افراد و سازمانها میبندند؛ بنابراین این سازمانها مانند سایر سازمانها براساس اصل منفعت مالی فعالیت میکنند؛ اما وقتی پای سلامت به میان میآید، باید مراقب بود تا سلامت عمومی با سیاستهای بیمهای مخدوش نشود. برای روشنشدن موضوع به این مثال توجه کنید. فرض کنید برای یک بیماری دو دارو وجود دارد. داروی «الف» و «ب» هر دو در ۷۰ درصد موارد موفق هستند؛ اما داروی «ب» گرانتر و کمعارضهتر است. ممکن است شرکتهای بیمهای براساس اصل سود و زیان و با توجه به درآمدهای محدودشان بیشتر تمایل داشته باشند که داروی «الف» را تحت پوشش قرار دهند. با این کار بیماران مجبور میشوند براساس منافع سازمان بیمهکننده از داروی پرخطرتر استفاده کنند. در واقع اینجا منافع بیمار در تضاد با منافع سازمان بیمهگر قرار میگیرد. البته انتظار نمیرود که سازمانهای بیمه بتوانند همیشه بهترین خدمات را ارائه دهند. به هر حال هیچ بنگاه اقتصادیای نمیتواند بهرهوری صددرصد داشته باشد؛ ولی حق ندارند که دست مشتریان خود را از خدمات دیگر کوتاه کنند. درباره مثال ما، بیمار میتواند تصمیم بگیرد که از داروی «الف» و با پوشش بیمهای استفاده کند یا از داروی «ب» با هزینه شخصی خود.
🔹 این آزادی انتخاب یک حق مسلم و یک اصل است که هرگز نباید از مردم سلب شود. متأسفانه در لایحه بودجه 1402 همه مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت روان ملزم شدهاند با سازمانهای بیمه قرارداد ببندند. در غیراینصورت پروانه کاری ایشان لغو خواهد شد. این یعنی ارائهدهندگان خدمات مجبورند تمام شرایط سازمانهای بیمه را بپذیرند تا بتوانند به کار خود ادامه دهند؛ بنابراین بعد از این سیاستهای درمانی مطابق میل سازمانهای بیمه پیش خواهد رفت. در واقع قدرتی بسیار بالا و نامتناسب با جایگاه این سازمانها به ایشان واگذار میشود؛ یعنی از این به بعد سازمانهای بیمه میتوانند براساس سود و زیان خود درمان افراد را تعیین و تنظیم کنند و پزشک و بیمار برای تعیین نقشه درمانی اختیاری نخواهند داشت. این امر برای سلامت جامعه بسیار خطرناک خواهد بود و منجر به نابودی نظام درمانی مستقل خواهد شد. اجبار ارائهدهندگان خدمات سلامت به عقد قرارداد با بیمهها بهمنزله حذف گزینههای متنوع درمانی برای بیماران است؛ یعنی بیماران فقط به یک نوع درمان که به طور انحصاری در اختیار بیمههاست، دسترسی خواهند داشت و حق انتخاب ایشان ضایع میشود. این مسئله مانند هر انحصاری در اقتصاد میتواند باعث افت کیفیت و افزایش فساد شود.
🔹 در ضمن در کشور ما سازمانهای بیمهگر سابقه خوبی در پرداخت هزینههای درمانی چه به فراهمکننده و چه به دریافتکننده ندارند. ناتوانی این سازمانها برای پرداخت بهموقع خدمات و اجبار پزشکان به عقد قرارداد با آنها میتواند منجر به بروز مشکلات معیشتی برای پزشکان و مشکلات اقتصادی جدی برای سازمانهای ارائهدهنده خدمات سلامت شود. هرچند در این قانون بیمهها مکلف شدهاند ظرف یک ماه مطالبات را پرداخت کنند؛ اما هیچگونه ضمانت اجرائی و مجازاتی برای سازمانهای بیمه در نظر گرفته نشده است. حداقل باید به پزشکان اجازه داده میشد در صورت پرداختنشدن بهموقع مطالبات از سوی بیمهها علاوه بر شکایت و اخذ خسارت قرارداد خود را نیز لغو کنند. متأسفانه دولت به جای اصلاح مشکلات سازمانهای بیمه اقدام به تدوین سیاستهای جبری کرده که میتواند انگیزه و امید ارائهدهندگان خدمات را بهشدت کم کند. این نیز در کنار سایر سیاستهای اشتباه به مهاجرت بیشتر کادر درمان یا تغییر شغل ایشان منجر خواهد شد. امیدواریم با تصویبنشدن چنین قانونی توجه سیاستگذاران اقتصاد سلامت به رفع مشکلات بیمهها جلب شود تا خود پزشکان و سایر ارائهدهندگان خدمات سلامت تشویق شده و آزادانه با بیمهها قرارداد ببندند و بیماران هم از گزینههای غیربیمهای محروم نشوند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-868078
شرق
نظام درمانی مستقل در تنگنا
حفظ و ارتقای سلامت یکی از وظایف اصلی دولتهاست که در سطوح پیشگیری، درمان و بازتوانی به آن پرداخته میشود. تمام این سطوح هزینههایی را به مردم و دولت تحمیل میکند. این هزینهها گاهی آنقدر بالا هستند که افراد بهتنهایی از عهده آن برنمیآیند؛ بنابراین گاهی…
Forwarded from انجمن علمی روانپزشکان ایران
✅ بیانیه انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره رویدادهای آسیبزا در مدارس کشور؛ ۲۸ اسفند ۱۴٠۱
🍁 در ماههای اخیر شاهد رویدادهای آسیبزایی برای دانشآموزان عزیز کشورمان بودیم که با عناوین متفاوت «مسمومیت»، «هیستری جمعی»، «اضطراب جمعی» و «فوبیا» از سوی منابع و مسئولان مختلف نام گرفت. نظر به اهمیت موضوع و ارتباط آن با حیطهی سلامت روانی-اجتماعی مردم، موارد زیر از سوی انجمن علمی روانپزشکان ایران به استحضار مردم گرامی و مسئولان محترم میرسد:
۱- رویدادهایی چنین ناگوار و در مقیاس وسیع (با ارجاع ۱۳٠٠٠ دانشآموز به مراکز درمان به گفتهی معاون محترم درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی)، جدا از آسیبهایی که به دانشآموزان مبتلا، خانوادههای آنها و اولیای مدارس وارد میکند، با ایجاد فضای ناامنی و هراس عمومی مصداقی از «ترومای جمعی» است و میتواند واجد پیامدهای اجتماعی و روانی کوتاهمدت و بلندمدت باشد.
۲- فارغ از منشأ یا سازوکار صدمات وارده به دانشآموزان، جدی گرفتن و مدیریت علمی جنبههای روانی-اجتماعی این فاجعه از وظایف سازمانها و افراد مسئول است.
۳- در برابر این رویداد و رویدادهای مشابه میبایست از پیش دستورالعملهایی تدوین و تمرین میشد و با توجه به این نکتهی مهم که استمرار یافتن تبعات ناگوار روانی-اجتماعی واقعه مورد نظر قابل پیشبینی است، برنامهریزی برای مدیریت مناسب این تبعات با کمک متخصصان سلامت روانی-اجتماعی دارای ضرورت است.
۴- در ایام مواجههی دانشآموزان با صدمات، واکنشها و اعلام نظرهایی نادرست از سوی برخی از افراد تأثیرگذار صورت گرفت که برای تصحیح و پرهیز از تکرار آنها، چند نکته یادآوری میشود:
الف- بهکارگیری عناوینی مانند هیستری جمعی از سوی افراد غیرمتخصص و حتی افرادی که به واسطهی در اختیار داشتن موقعیت دانشگاهی، اداری یا اجتماعی مورد توجه رسانهها قرار میگیرند، نباید مرجع و منبع مسئولان کشور در اطلاعرسانی، تصمیمگیری و سیاستگذاری واقع شود.
ب- رویدادهای اخیر فارغ از عوامل موجد آن، تهدیدی جدی برای سلامت اجتماعی و روانی مردم بوده و از تباهکنندگی بالقوهی آن در حوزهی سرمایهی اجتماعی نباید غافل شد. از این جنبه، دوگانهای به نام «مسمومیت یا هیستری» وجود ندارد و در هر صورت آسیب سلامت روان و اعتماد عمومی مردم مسألهی مهم کشور است.
پ- توجیهاتی مانند ارتباط دادن این مسأله به ویژگیهای دخترانه در برخی اظهارنظرها، مطرحکنندهی دیدگاه تبعیضآمیز جنسیتی بود. چنین نگاهی سلامت روانی-اجتماعی دختران جامعه را بیش از پیش مورد تهدید جدی قرار میدهد.
ت- اطلاعرسانی شفاف و بههنگام و بهکارگیری سخنگویان آگاهی که آزردگی عمیق جامعه را درک کنند و همدلانه با آنان سخن بگویند ضروری است. کوچک شمردن ترس دانشآموزان، بر زبان آوردن واژههای روانشناختی به عنوان برچسب یا انگی بر افراد صدمهدیده و ارائه شرحی کنایهآمیز از وحشت دانشآموزان، شدت جرح احساسات آنها، خانوادههایشان و مردم را دوچندان میکند.
🍁 در ماههای اخیر شاهد رویدادهای آسیبزایی برای دانشآموزان عزیز کشورمان بودیم که با عناوین متفاوت «مسمومیت»، «هیستری جمعی»، «اضطراب جمعی» و «فوبیا» از سوی منابع و مسئولان مختلف نام گرفت. نظر به اهمیت موضوع و ارتباط آن با حیطهی سلامت روانی-اجتماعی مردم، موارد زیر از سوی انجمن علمی روانپزشکان ایران به استحضار مردم گرامی و مسئولان محترم میرسد:
۱- رویدادهایی چنین ناگوار و در مقیاس وسیع (با ارجاع ۱۳٠٠٠ دانشآموز به مراکز درمان به گفتهی معاون محترم درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی)، جدا از آسیبهایی که به دانشآموزان مبتلا، خانوادههای آنها و اولیای مدارس وارد میکند، با ایجاد فضای ناامنی و هراس عمومی مصداقی از «ترومای جمعی» است و میتواند واجد پیامدهای اجتماعی و روانی کوتاهمدت و بلندمدت باشد.
۲- فارغ از منشأ یا سازوکار صدمات وارده به دانشآموزان، جدی گرفتن و مدیریت علمی جنبههای روانی-اجتماعی این فاجعه از وظایف سازمانها و افراد مسئول است.
۳- در برابر این رویداد و رویدادهای مشابه میبایست از پیش دستورالعملهایی تدوین و تمرین میشد و با توجه به این نکتهی مهم که استمرار یافتن تبعات ناگوار روانی-اجتماعی واقعه مورد نظر قابل پیشبینی است، برنامهریزی برای مدیریت مناسب این تبعات با کمک متخصصان سلامت روانی-اجتماعی دارای ضرورت است.
۴- در ایام مواجههی دانشآموزان با صدمات، واکنشها و اعلام نظرهایی نادرست از سوی برخی از افراد تأثیرگذار صورت گرفت که برای تصحیح و پرهیز از تکرار آنها، چند نکته یادآوری میشود:
الف- بهکارگیری عناوینی مانند هیستری جمعی از سوی افراد غیرمتخصص و حتی افرادی که به واسطهی در اختیار داشتن موقعیت دانشگاهی، اداری یا اجتماعی مورد توجه رسانهها قرار میگیرند، نباید مرجع و منبع مسئولان کشور در اطلاعرسانی، تصمیمگیری و سیاستگذاری واقع شود.
ب- رویدادهای اخیر فارغ از عوامل موجد آن، تهدیدی جدی برای سلامت اجتماعی و روانی مردم بوده و از تباهکنندگی بالقوهی آن در حوزهی سرمایهی اجتماعی نباید غافل شد. از این جنبه، دوگانهای به نام «مسمومیت یا هیستری» وجود ندارد و در هر صورت آسیب سلامت روان و اعتماد عمومی مردم مسألهی مهم کشور است.
پ- توجیهاتی مانند ارتباط دادن این مسأله به ویژگیهای دخترانه در برخی اظهارنظرها، مطرحکنندهی دیدگاه تبعیضآمیز جنسیتی بود. چنین نگاهی سلامت روانی-اجتماعی دختران جامعه را بیش از پیش مورد تهدید جدی قرار میدهد.
ت- اطلاعرسانی شفاف و بههنگام و بهکارگیری سخنگویان آگاهی که آزردگی عمیق جامعه را درک کنند و همدلانه با آنان سخن بگویند ضروری است. کوچک شمردن ترس دانشآموزان، بر زبان آوردن واژههای روانشناختی به عنوان برچسب یا انگی بر افراد صدمهدیده و ارائه شرحی کنایهآمیز از وحشت دانشآموزان، شدت جرح احساسات آنها، خانوادههایشان و مردم را دوچندان میکند.
به مناسبت فاجعهی آتشسوزی در کمپ ترک اعتیاد
https://t.me/mentalhealth_mv
لینک مطلب در سایت شرق:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-904241
https://t.me/mentalhealth_mv
لینک مطلب در سایت شرق:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-904241
Forwarded from عکس نگار
شلیک به همقطارها (قسمت اول):
مطلب دکتر ترابی در روزنامهی شرق
سامان موحدیراد: غروب یکشنبه اول بهمن ۱۴۰۲ یک سرباز در آمادگاه ارتش در باغین کرمان، با گشودن آتش به روی همخدمتیهایش، پنج نفر را کشت. این سرباز سپس موفق به فرار شد و در نهایت چند ساعت بعد در زرند کرمان دستگیر شد. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی رخ میدهد و بنا بر اخبار رسمی، بهطور متوسط سالانه شاهد چندین نمونه از اعمال خشونت در پادگانها هستیم که برخی مانند مورد کنونی یا اتفاقی که سال گذشته در بوشهر رخ داد، به مرگ تعدادی سرباز منجر شده است. امیر سرتیپ امیر غلامعلیان، فرمانده قرارگاه منطقهای جنوب شرق ارتش، در واکنش به اتفاق رخداده به رسانهها گفت: تیراندازی توسط یک سرباز به همرزمان خود در یک آمادگاه ارتش کرمان منجر به کشتهشدن پنج نفر از همرزمان این سرباز شد. ساعت
۱۶:۳۵ عصر امروز (یکشنبه اول بهمن)، یکی از سربازان که در یکی از موقعیتهای نظامی ارتش مشغول پاسداری از یگان بوده، وارد آسایشگاه سربازان شده و با انگیزهای که هنوز نامعلوم است، اقدام به تیراندازی به سمت همرزمان خود میکند.
اگرچه در سالهای اخیر کمپینهای فراوانی برای ساماندهی شرایط سربازی شکل گرفته است، اما همچنان این اتفاق به وقوع نپیوسته و بسیاری رخدادن چنین خشونتهایی را به این مسئله نسبت میدهند. اما تا به نتیجه رسیدن این کمپینها برای کاهش خشونت در پادگانها چه میتوان کرد؟
دکتر غلامرضا ترابی، روانپزشک، درباره ریشههای رخدادن چنین اتفاقاتی در دوران خدمت سربازی به «شرق» میگوید: از نظر من بهعنوان یک متخصص روانپزشکی، بزرگترین مشکل خدمت سربازی، اجباریبودن آن است. اجبار بهتنهایی یک استرس برای فرد و خانواده خواهد بود. حذف قدرت تصمیمگیری و محدودکردن دامنه آزادی افراد، سطح تنش و فشار روانی را بالا میبرد. محیط سربازی به علت انضباط بالا و تنش بینفردی مستعد ایجاد و بروز خشونت است.
این روانپزشک در پاسخ به پرسشی درباره عوامل رخدادن چنین حوادثی در دوران خدمت سربازی هم میگوید: عوامل متعدد میتوانند در خطر ابراز خشونت در یک محیط نظامی نقش داشته باشند. یکی از این موارد، جدایی از خانواده و محیط حمایتی فرد است. دوری و از دست دادن حمایتهای خانوادگی میتواند از نظر روانی برای گروهی از افراد غیرقابل تحمل باشد. از سوی دیگر، در وضعیت فعلی بیشتر سربازان با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکنند. خدمت سربازی بهنوعی مانعی برای کسب درآمد محسوب میشود. بر کسی پوشیده نیست که درآمد پایین و وضعیت اقتصادی و اجتماعی بد، یکی مهمترین عوامل بروز خشونت است. یکی دیگر از مهمترین عوامل بروز چنین خشونتهایی، ذهنیت قرارگرفتن در موقعیتهای جنگی و تجربه استرس و آسیبهای ناشی از این ذهنیت است که میتواند منجر به افزایش پرخاشگری شود.
دکتر ترابی در ادامه به اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) نیز بهعنوان یکی از عوامل بروز چنین حوادثی اشاره میکند و میگوید: افرادی که حوادث آسیبزا را در طول خدمت سربازی تجربه کردهاند، ممکن است دچار PTSD شوند که میتواند منجر به تحریکپذیری و پرخاشگری شدید شود. همچنین استقرار طولانی در محل خدمت میتواند به افزایش استرس کمک کند که به نوبه خود ممکن است منجر به سطوح بالاتری از پرخاشگری شود.
به گفته این روانپزشک، عوامل دیگری همچون «آموزش و محیط»، «عوامل روانشناسی شخص»، «سوءمصرف مواد»، «مسائل رابطهای» و «دسترسی به سلاح» نیز میتواند از عوامل بروز چنین اتفاقاتی باشد. او در تشریح این موارد هم به «شرق» میگوید: آموزش نظامی میتواند سطحی از تنش را بهعنوان ابزاری برای بقا و موفقیت در فرد نهادینه کند. از سوی دیگر، ویژگیهای روانشناختی فردی مانند تکانشگری، تحمل کم ناامیدی و توانایی مدیریت ضعیف خشم میتواند احتمال رفتار پرخاشگرانه را افزایش دهد. یک نکته مهم دیگر سوءمصرف الکل یا مواد مخدر است که میتواند قضاوت را مختل کند و احتمال رفتار پرخاشگرانه را افزایش دهد. همچنین چالش در روابط بینفردی در محیط خدمت ممکن است منجر به واکنشهای خشم شدید شود. از سوی دیگر، دسترسی افراد به اسلحه و ابزار خشونت، یکی از مهمترین عوامل خطر بروز خشونت است.
همه اینها نشانگر این است افرادی که وارد محیط نظامی میشوند باید بهخوبی بررسی شوند و به صلاحیت حضورشان در محیط نظامی رسیدگی شود. اما رویکرد کنونی، اعزام همه افراد به سربازی است و برای اخذ معافیت، فرد باید عدم توانایی خود را اثبات کند. این رویه باعث میشود بسیاری از افراد آسیبپذیر وارد محیط سربازی شوند. این مهمترین مشکل سربازی اجباری است. سیاستگذاران بالاخره باید زمانی جلوی این موضوع را بگیرند.
پایان بخش اول
مطلب دکتر ترابی در روزنامهی شرق
سامان موحدیراد: غروب یکشنبه اول بهمن ۱۴۰۲ یک سرباز در آمادگاه ارتش در باغین کرمان، با گشودن آتش به روی همخدمتیهایش، پنج نفر را کشت. این سرباز سپس موفق به فرار شد و در نهایت چند ساعت بعد در زرند کرمان دستگیر شد. این اولین بار نیست که چنین اتفاقی رخ میدهد و بنا بر اخبار رسمی، بهطور متوسط سالانه شاهد چندین نمونه از اعمال خشونت در پادگانها هستیم که برخی مانند مورد کنونی یا اتفاقی که سال گذشته در بوشهر رخ داد، به مرگ تعدادی سرباز منجر شده است. امیر سرتیپ امیر غلامعلیان، فرمانده قرارگاه منطقهای جنوب شرق ارتش، در واکنش به اتفاق رخداده به رسانهها گفت: تیراندازی توسط یک سرباز به همرزمان خود در یک آمادگاه ارتش کرمان منجر به کشتهشدن پنج نفر از همرزمان این سرباز شد. ساعت
۱۶:۳۵ عصر امروز (یکشنبه اول بهمن)، یکی از سربازان که در یکی از موقعیتهای نظامی ارتش مشغول پاسداری از یگان بوده، وارد آسایشگاه سربازان شده و با انگیزهای که هنوز نامعلوم است، اقدام به تیراندازی به سمت همرزمان خود میکند.
اگرچه در سالهای اخیر کمپینهای فراوانی برای ساماندهی شرایط سربازی شکل گرفته است، اما همچنان این اتفاق به وقوع نپیوسته و بسیاری رخدادن چنین خشونتهایی را به این مسئله نسبت میدهند. اما تا به نتیجه رسیدن این کمپینها برای کاهش خشونت در پادگانها چه میتوان کرد؟
دکتر غلامرضا ترابی، روانپزشک، درباره ریشههای رخدادن چنین اتفاقاتی در دوران خدمت سربازی به «شرق» میگوید: از نظر من بهعنوان یک متخصص روانپزشکی، بزرگترین مشکل خدمت سربازی، اجباریبودن آن است. اجبار بهتنهایی یک استرس برای فرد و خانواده خواهد بود. حذف قدرت تصمیمگیری و محدودکردن دامنه آزادی افراد، سطح تنش و فشار روانی را بالا میبرد. محیط سربازی به علت انضباط بالا و تنش بینفردی مستعد ایجاد و بروز خشونت است.
این روانپزشک در پاسخ به پرسشی درباره عوامل رخدادن چنین حوادثی در دوران خدمت سربازی هم میگوید: عوامل متعدد میتوانند در خطر ابراز خشونت در یک محیط نظامی نقش داشته باشند. یکی از این موارد، جدایی از خانواده و محیط حمایتی فرد است. دوری و از دست دادن حمایتهای خانوادگی میتواند از نظر روانی برای گروهی از افراد غیرقابل تحمل باشد. از سوی دیگر، در وضعیت فعلی بیشتر سربازان با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکنند. خدمت سربازی بهنوعی مانعی برای کسب درآمد محسوب میشود. بر کسی پوشیده نیست که درآمد پایین و وضعیت اقتصادی و اجتماعی بد، یکی مهمترین عوامل بروز خشونت است. یکی دیگر از مهمترین عوامل بروز چنین خشونتهایی، ذهنیت قرارگرفتن در موقعیتهای جنگی و تجربه استرس و آسیبهای ناشی از این ذهنیت است که میتواند منجر به افزایش پرخاشگری شود.
دکتر ترابی در ادامه به اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) نیز بهعنوان یکی از عوامل بروز چنین حوادثی اشاره میکند و میگوید: افرادی که حوادث آسیبزا را در طول خدمت سربازی تجربه کردهاند، ممکن است دچار PTSD شوند که میتواند منجر به تحریکپذیری و پرخاشگری شدید شود. همچنین استقرار طولانی در محل خدمت میتواند به افزایش استرس کمک کند که به نوبه خود ممکن است منجر به سطوح بالاتری از پرخاشگری شود.
به گفته این روانپزشک، عوامل دیگری همچون «آموزش و محیط»، «عوامل روانشناسی شخص»، «سوءمصرف مواد»، «مسائل رابطهای» و «دسترسی به سلاح» نیز میتواند از عوامل بروز چنین اتفاقاتی باشد. او در تشریح این موارد هم به «شرق» میگوید: آموزش نظامی میتواند سطحی از تنش را بهعنوان ابزاری برای بقا و موفقیت در فرد نهادینه کند. از سوی دیگر، ویژگیهای روانشناختی فردی مانند تکانشگری، تحمل کم ناامیدی و توانایی مدیریت ضعیف خشم میتواند احتمال رفتار پرخاشگرانه را افزایش دهد. یک نکته مهم دیگر سوءمصرف الکل یا مواد مخدر است که میتواند قضاوت را مختل کند و احتمال رفتار پرخاشگرانه را افزایش دهد. همچنین چالش در روابط بینفردی در محیط خدمت ممکن است منجر به واکنشهای خشم شدید شود. از سوی دیگر، دسترسی افراد به اسلحه و ابزار خشونت، یکی از مهمترین عوامل خطر بروز خشونت است.
همه اینها نشانگر این است افرادی که وارد محیط نظامی میشوند باید بهخوبی بررسی شوند و به صلاحیت حضورشان در محیط نظامی رسیدگی شود. اما رویکرد کنونی، اعزام همه افراد به سربازی است و برای اخذ معافیت، فرد باید عدم توانایی خود را اثبات کند. این رویه باعث میشود بسیاری از افراد آسیبپذیر وارد محیط سربازی شوند. این مهمترین مشکل سربازی اجباری است. سیاستگذاران بالاخره باید زمانی جلوی این موضوع را بگیرند.
پایان بخش اول
Forwarded from عکس نگار
شلیک به همقطارها (قسمت دوم)
توصیههای عملی
دکتر ترابی در بخش پایانی گفتوگوی خود با «شرق» چند توصیه عملی برای جلوگیری از بروز چنین خشونتها را چنین بیان میکند:
نخست اینکه خیلی از افراد به خاطر ترس از عواقب معافیت از سربازی، مشکلات سلامت روان خود را انکار میکنند؛ چراکه میترسند در هنگام ازدواج، اشتغال و حتی مهاجرت دچار مشکل شوند. مسئولان باید تدابیری بیندیشند تا این ترس به حداقل برسد. در واقع افراد باید مطمئن باشند صرف معافیت روانپزشکی از خدمت سربازی نمیتواند باعث از دست دادن حقوق اجتماعی ایشان شود. ممکن است فردی به خاطر مشکل روانپزشکی توان شرکت در خدمت سربازی را نداشته باشد، ولی بتواند بهراحتی شغل مدنظر خود را داشته باشد. مسئولان باید مطمئن شوند چنین محدودیتهایی وجود ندارد و این باید به اطلاع عموم هم برسد تا افراد بتوانند مسائل روانی خود را بهراحتی قبل و حین خدمت خوداظهاری کنند.
در گام بعدی، همه افرادی که وارد خدمت سربازی میشوند باید از نظر سلامت روان به دقت بررسی و غربالگری شوند. لازم است که نیروهای مسلح با کمک انجمنهای علمی روانپزشکی و گروههای آموزشی روانپزشکی، این کار را بهطور علمی انجام دهند.
سومین قدم این است که پرسنل بهاصطلاح کادری نیروهای مسلح نیز باید مرتب از نظر سلامت پایش شوند. همچنین این پرسنل باید آموزشهای ویژهای ببینند که بتوانند افراد در معرض خطر اطراف خود را شناسایی کنند و بدانند چه اقداماتی لازم است برایشان انجام شود. برایم پیش آمده که برای یک فرمانده پادگان نامه نوشتهام و فرمانده محترم بهخوبی شرایط سرباز را درک کرده و خودش پیگیر مرخصی سرباز با هدف ویزیت و معاینه توسط من شده است. این تعامل برای بیمار بسیار مفید بود. متأسفانه برعکس آن هم وجود دارد؛ گاهی یک فرمانده مربوطه، بیمار را از مصرف دارو منع میکند. به نظرم این مشکلات با آموزش کم خواهد شد.
بهعنوان توصیه پایانی باید گفت کمیسیونهای تصمیمگیرنده برای دادن معافیت نباید سختگیری کنند و بهتر است با دیدن شواهد عینی با سربازان همکاری کنند. گاهی سختگیری و این احساس که فرد میخواهد کمیسیون را فریب دهد، منجر به اعزام فرد آسیبپذیر به خدمت میشود. امیدوارم روزی خدمت سربازی اجباری منسوخ شود و این نگرش نیروی کار رایگان و ارزان، جای خود را به رویکرد استخدام نیروی کار باانگیزه، دارای صلاحیت روانی و حرفهای بدهد. اما تا آن زمان بهتر است به موارد حداقلی فوق توجه ویژهای شود.
پایان
توصیههای عملی
دکتر ترابی در بخش پایانی گفتوگوی خود با «شرق» چند توصیه عملی برای جلوگیری از بروز چنین خشونتها را چنین بیان میکند:
نخست اینکه خیلی از افراد به خاطر ترس از عواقب معافیت از سربازی، مشکلات سلامت روان خود را انکار میکنند؛ چراکه میترسند در هنگام ازدواج، اشتغال و حتی مهاجرت دچار مشکل شوند. مسئولان باید تدابیری بیندیشند تا این ترس به حداقل برسد. در واقع افراد باید مطمئن باشند صرف معافیت روانپزشکی از خدمت سربازی نمیتواند باعث از دست دادن حقوق اجتماعی ایشان شود. ممکن است فردی به خاطر مشکل روانپزشکی توان شرکت در خدمت سربازی را نداشته باشد، ولی بتواند بهراحتی شغل مدنظر خود را داشته باشد. مسئولان باید مطمئن شوند چنین محدودیتهایی وجود ندارد و این باید به اطلاع عموم هم برسد تا افراد بتوانند مسائل روانی خود را بهراحتی قبل و حین خدمت خوداظهاری کنند.
در گام بعدی، همه افرادی که وارد خدمت سربازی میشوند باید از نظر سلامت روان به دقت بررسی و غربالگری شوند. لازم است که نیروهای مسلح با کمک انجمنهای علمی روانپزشکی و گروههای آموزشی روانپزشکی، این کار را بهطور علمی انجام دهند.
سومین قدم این است که پرسنل بهاصطلاح کادری نیروهای مسلح نیز باید مرتب از نظر سلامت پایش شوند. همچنین این پرسنل باید آموزشهای ویژهای ببینند که بتوانند افراد در معرض خطر اطراف خود را شناسایی کنند و بدانند چه اقداماتی لازم است برایشان انجام شود. برایم پیش آمده که برای یک فرمانده پادگان نامه نوشتهام و فرمانده محترم بهخوبی شرایط سرباز را درک کرده و خودش پیگیر مرخصی سرباز با هدف ویزیت و معاینه توسط من شده است. این تعامل برای بیمار بسیار مفید بود. متأسفانه برعکس آن هم وجود دارد؛ گاهی یک فرمانده مربوطه، بیمار را از مصرف دارو منع میکند. به نظرم این مشکلات با آموزش کم خواهد شد.
بهعنوان توصیه پایانی باید گفت کمیسیونهای تصمیمگیرنده برای دادن معافیت نباید سختگیری کنند و بهتر است با دیدن شواهد عینی با سربازان همکاری کنند. گاهی سختگیری و این احساس که فرد میخواهد کمیسیون را فریب دهد، منجر به اعزام فرد آسیبپذیر به خدمت میشود. امیدوارم روزی خدمت سربازی اجباری منسوخ شود و این نگرش نیروی کار رایگان و ارزان، جای خود را به رویکرد استخدام نیروی کار باانگیزه، دارای صلاحیت روانی و حرفهای بدهد. اما تا آن زمان بهتر است به موارد حداقلی فوق توجه ویژهای شود.
پایان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آشنایی با سبک دلبستگی ایمن.