Forwarded from عکس نگار
ارائهی مجوز مشاوره به روحانیون، بلی یا خیر؟
کانال سلامت روان دکتر ترابی
رواندرمانی و مشاوره یک ارتباط حرفهای است. یعنی چه؟ یعنی مراجع برای این ارتباط هزینه میدهد. این هزینهها شمال صرف پول، صرف وقت و در معرض خطر قرار دادن خود است. یعنی مراجع خود را اختیار درمانگر قرار میدهد و یک رابطهی بالا به پایین شکل میگیرد. این رابطه باعث میشود بهگونهای مراجع تحت تأثیر درمانگر قرار بگیرد. لذا هر کسی نمیتواند جایگاه درمانگر را داشته باشد. یک درمانگر باید دارای ویژگیهای زیر باشد تا هزینههای سهگانهی بیمار را هدر ندهد.
اولین ویژگی عمل بر اساس شواهد علمی است. رواندرمانی و مشاوره هم مانند طب، کاری مبتنی بر شواهد است. یعنی در حیطهی علم تجربی است و همان ویژگیها را دارد. بنابراین اثربخشی یک روش باید توسط مطالعهی علمی اثبات شود. روشهایی علمی روزبهروز #کامل پیدا میکنند و قسمتهایی از آن منقضی شده و قسمتهایی به آن اضافه میشود.
دومین ویژگی درمانگر خوب این است که اخلاق حرفهای را رعایت کند. بخشی از اخلاق حرفهای به این بر میگردد که درمان در جهت اهداف و ارزشهای بیمار باشد. یعنی بیماری که مراجعه میکند باید در راستای اهداف و ارزشهای اساسی خودش پیش برود. نه اینکه ارزشهای درمانگر به او القا شود. بیمار هزینههای سهگانه را پرداخت میکند تا به آنچه خودش گرامی میدارد برسد. بله درست است ممکن است در رواندرمانی بیمار تشویق شود اهداف و ارزشهای ناکارآمد را کنار بگذارد و ارزشهای کارآمد را انتخاب کند. اما باز هم محتوای این ارزشها مال خود اوست.
سؤال اساسی این است که آیا افراد مذهبی میتوانند از مشاوره و رواندرمانی علمی استفاده کنند؟ یا نیاز است نوع دیگری رواندرمانی توسط روحانیون ایجاد شود؟
رواندرمانی مدرن مذهبستیز نیست. ما در هر رویکرد علمی درمانگران متفاوتی داریم. برخی درمانگران گرایشهای مذهبی دارند یا حس خوبی به این گرایشها دارند. برخی گرایشهای مذهبی کمتری دارند. اولین قدمی که درمانگر باید بر دارد این است که ببیند نظام ارزشی وی چقدر به مراجع نزدیک است. اگر تفاوت زیاد بود شاید بهتر باشد مراجع را به درمانگری ارجاع دهد که تشابه ارزشی بیشتری داشته باشند. به هر حال درمانگر بعدی هم قرار است از همان روشها و تکنیکهای مبتنی بر شواهد علمی استفاده کند. هیچ رویکرد و تکنیکی در رواندرمانی وجود ندارد که بخواهد با مذهب مبارزه کند.
مراجعهی افراد به بزرگترها، ریشسفیدها و روحانیون هم ایرادی ندارد. خیلی اوقات این مراجعهها مفید هستند. اما اینها روابط حرفهای نیستند. لذا نمیتوان به بزرگترها، ریشسفیدان و روحانیون بدون اینکه دورههای تخصصی علمی و مبتنی بر شواهد تجربی را گذرانده باشند و مدتی تحت نظارت کار کرده باشند مجوز درمان حرفهای داد.
همانطور که میدانیم آموزشهایی که در حوزهها داده میشود با علم تجربی و مبتنی بر شواهد متفاوت است. لذا اثربخشی و زیان این روشها مشخص نیست. از طرفی در رواندرمانی و مشاورهی مدرن به ویژگیهای مذهبی و ارزشهای افراد احترام گذاشته میشود و اگر مشاوران درمانگران کنونی ما در این زمینه گاهی خوب عمل نمیکنند باید در ساختار آموزشی این امر را اصلاح کرد.
کانال سلامت روان دکتر ترابی
رواندرمانی و مشاوره یک ارتباط حرفهای است. یعنی چه؟ یعنی مراجع برای این ارتباط هزینه میدهد. این هزینهها شمال صرف پول، صرف وقت و در معرض خطر قرار دادن خود است. یعنی مراجع خود را اختیار درمانگر قرار میدهد و یک رابطهی بالا به پایین شکل میگیرد. این رابطه باعث میشود بهگونهای مراجع تحت تأثیر درمانگر قرار بگیرد. لذا هر کسی نمیتواند جایگاه درمانگر را داشته باشد. یک درمانگر باید دارای ویژگیهای زیر باشد تا هزینههای سهگانهی بیمار را هدر ندهد.
اولین ویژگی عمل بر اساس شواهد علمی است. رواندرمانی و مشاوره هم مانند طب، کاری مبتنی بر شواهد است. یعنی در حیطهی علم تجربی است و همان ویژگیها را دارد. بنابراین اثربخشی یک روش باید توسط مطالعهی علمی اثبات شود. روشهایی علمی روزبهروز #کامل پیدا میکنند و قسمتهایی از آن منقضی شده و قسمتهایی به آن اضافه میشود.
دومین ویژگی درمانگر خوب این است که اخلاق حرفهای را رعایت کند. بخشی از اخلاق حرفهای به این بر میگردد که درمان در جهت اهداف و ارزشهای بیمار باشد. یعنی بیماری که مراجعه میکند باید در راستای اهداف و ارزشهای اساسی خودش پیش برود. نه اینکه ارزشهای درمانگر به او القا شود. بیمار هزینههای سهگانه را پرداخت میکند تا به آنچه خودش گرامی میدارد برسد. بله درست است ممکن است در رواندرمانی بیمار تشویق شود اهداف و ارزشهای ناکارآمد را کنار بگذارد و ارزشهای کارآمد را انتخاب کند. اما باز هم محتوای این ارزشها مال خود اوست.
سؤال اساسی این است که آیا افراد مذهبی میتوانند از مشاوره و رواندرمانی علمی استفاده کنند؟ یا نیاز است نوع دیگری رواندرمانی توسط روحانیون ایجاد شود؟
رواندرمانی مدرن مذهبستیز نیست. ما در هر رویکرد علمی درمانگران متفاوتی داریم. برخی درمانگران گرایشهای مذهبی دارند یا حس خوبی به این گرایشها دارند. برخی گرایشهای مذهبی کمتری دارند. اولین قدمی که درمانگر باید بر دارد این است که ببیند نظام ارزشی وی چقدر به مراجع نزدیک است. اگر تفاوت زیاد بود شاید بهتر باشد مراجع را به درمانگری ارجاع دهد که تشابه ارزشی بیشتری داشته باشند. به هر حال درمانگر بعدی هم قرار است از همان روشها و تکنیکهای مبتنی بر شواهد علمی استفاده کند. هیچ رویکرد و تکنیکی در رواندرمانی وجود ندارد که بخواهد با مذهب مبارزه کند.
مراجعهی افراد به بزرگترها، ریشسفیدها و روحانیون هم ایرادی ندارد. خیلی اوقات این مراجعهها مفید هستند. اما اینها روابط حرفهای نیستند. لذا نمیتوان به بزرگترها، ریشسفیدان و روحانیون بدون اینکه دورههای تخصصی علمی و مبتنی بر شواهد تجربی را گذرانده باشند و مدتی تحت نظارت کار کرده باشند مجوز درمان حرفهای داد.
همانطور که میدانیم آموزشهایی که در حوزهها داده میشود با علم تجربی و مبتنی بر شواهد متفاوت است. لذا اثربخشی و زیان این روشها مشخص نیست. از طرفی در رواندرمانی و مشاورهی مدرن به ویژگیهای مذهبی و ارزشهای افراد احترام گذاشته میشود و اگر مشاوران درمانگران کنونی ما در این زمینه گاهی خوب عمل نمیکنند باید در ساختار آموزشی این امر را اصلاح کرد.