.
معرفی بزرگان موسیقی بخش ۴۳
داریوش رفیعی خواننده توانا و خوش آواز ایرانی است که در سال ۱۳۰۶ در شهر بم به دنیا آمد، پدرش لطفعلی رفیعی از سیاسیون وقت و نماینده مردم بم در مجلس شورای ملی بود، اما داریوش برخلاف پدر علاقهای به سیاست نداشت و از همان ابتدا روی هنر و موسیقی برنامهریزی کرد و به همین دلیل پس از طی کردن تحصیلات ابتدایی درس را در بم رها کرد و به تهران نقل مکان کرد.
داریوش در تهران ابتدا با مصطفی گرگین زاده و سپس با مجید وفادار آشنا شد که نتیجه آشنایی این خواننده ایرانی با مجید وفادار رکورد آهنگهایی مشهور مثل: شب انتظار با مطلع: شب به گلستان تنها منتظرت بودم، گلنار با مطلع: گلنار، کجایی که از غمت ناله میکند، عاشق وفادار، زهره و دیگر آهنگهای معروف شد. داریوش رفیعی با جواد بدیع زاده خواننده معروف نیز آشنا بود و از طریق وی به رادیو راه یافت. رفیعی به صدا، شیوه خوانندگی و مهربانی بدیع زاده علاقه داشت و آن دو اغلب اوقات باهم بودند. صدای داریوش رفیعی گرفتگی و شور و حال مخصوصی داشت و او را به شهرت رساند.
با وجود این آثار و با توجه به علاقه داریوش به موسیقی محلی و نیز تن صدایی که داشت، توانست به سرعت مورد توجه قرار بگیرد.او بین سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۲۹ به طور مستمر در رادیو ایران برنامه اجرا میکرد و در حالی که تنها 23 سال داشت به شهرت رسید. اما روزهای خوشِ زندگی داریوش دوام زیادی نداشت، این شهرت در جوانی و حضور در مهمانیهای شبانه آن روزگار به اعتیاد مبتلایش کرد.
داریوش رفیعی در طول زندگی بسیار کوتاه و غم انگیز خود بیش از 94 اثر هنری برای خود ثبت نموده که از آن جمله می توان به قطعات : زهره، گلنار، بسوی تو، سلسله موی دوست، نیش و نوش، کاروان عمر، لاله رو، یار نازنین، یار سیه چشم، شب انتطار، بیا تا گل برافشانیم، شمع شبانه و.... اشاره کرد. رفیعی در دوم بهمن ۱۳۳۷ و در حالی که تنها ۳۱ سال سن داشت در اثر تزریق اشتباهی آمپول آلوده به کزاز، جان باخت.
#داریوش_رفیعی
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#آموزش_موسیقی
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#موسیقی_سنتی
🪴
@orang_music
معرفی بزرگان موسیقی بخش ۴۳
داریوش رفیعی خواننده توانا و خوش آواز ایرانی است که در سال ۱۳۰۶ در شهر بم به دنیا آمد، پدرش لطفعلی رفیعی از سیاسیون وقت و نماینده مردم بم در مجلس شورای ملی بود، اما داریوش برخلاف پدر علاقهای به سیاست نداشت و از همان ابتدا روی هنر و موسیقی برنامهریزی کرد و به همین دلیل پس از طی کردن تحصیلات ابتدایی درس را در بم رها کرد و به تهران نقل مکان کرد.
داریوش در تهران ابتدا با مصطفی گرگین زاده و سپس با مجید وفادار آشنا شد که نتیجه آشنایی این خواننده ایرانی با مجید وفادار رکورد آهنگهایی مشهور مثل: شب انتظار با مطلع: شب به گلستان تنها منتظرت بودم، گلنار با مطلع: گلنار، کجایی که از غمت ناله میکند، عاشق وفادار، زهره و دیگر آهنگهای معروف شد. داریوش رفیعی با جواد بدیع زاده خواننده معروف نیز آشنا بود و از طریق وی به رادیو راه یافت. رفیعی به صدا، شیوه خوانندگی و مهربانی بدیع زاده علاقه داشت و آن دو اغلب اوقات باهم بودند. صدای داریوش رفیعی گرفتگی و شور و حال مخصوصی داشت و او را به شهرت رساند.
با وجود این آثار و با توجه به علاقه داریوش به موسیقی محلی و نیز تن صدایی که داشت، توانست به سرعت مورد توجه قرار بگیرد.او بین سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۲۹ به طور مستمر در رادیو ایران برنامه اجرا میکرد و در حالی که تنها 23 سال داشت به شهرت رسید. اما روزهای خوشِ زندگی داریوش دوام زیادی نداشت، این شهرت در جوانی و حضور در مهمانیهای شبانه آن روزگار به اعتیاد مبتلایش کرد.
داریوش رفیعی در طول زندگی بسیار کوتاه و غم انگیز خود بیش از 94 اثر هنری برای خود ثبت نموده که از آن جمله می توان به قطعات : زهره، گلنار، بسوی تو، سلسله موی دوست، نیش و نوش، کاروان عمر، لاله رو، یار نازنین، یار سیه چشم، شب انتطار، بیا تا گل برافشانیم، شمع شبانه و.... اشاره کرد. رفیعی در دوم بهمن ۱۳۳۷ و در حالی که تنها ۳۱ سال سن داشت در اثر تزریق اشتباهی آمپول آلوده به کزاز، جان باخت.
#داریوش_رفیعی
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#آموزش_موسیقی
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#موسیقی_سنتی
🪴
@orang_music
معرفی بزرگان موسیقی بخش ۴۷
سیما بینا نوازنده، نقاش، پژوهشگر، آهنگساز و خوانندهٔ آوازها و ترانههای محلی ایرانی است که در سال ۱۳۲۳ در خوسف بیرجند به دنیا آمد. مادرش پوراندخت ایراننژاد و پدرش احمد بینا، استاد موسیقی سنتی و شاعر و آهنگساز بود. او در خانوادهای اهل ذوق و هنر بزرگ شد و همین دلبستگی به موسیقی در انتخاب و ادامه مسیر حرفهایاش نقش بسزایی داشت و باعث مهاجرتش به تهران و ورودش به رادیو شد. بعد از مهاجرت، پدر سیما او و خواهرانش (مینا و هما) را به رادیو برد و به آقای داوود پیرنیا معرفی کرد.
سیما از ۹ سالگی کار خوانندگی را در رادیو ایران شروع کرد . او ردیف موسیقی ایرانی و تکنیکهای آوازی را نزد استادانی چون محمد ابراهیم مالکی (استاد موسیقی سنتی خراسان جنوبی)، موسیخان معروفی و نصرالله زرینپنجه فراگرفت. او در رادیو ایران در برنامهای به نام گلها در بخش کودک خوانندگی میکرد و چون دلش میخواست در دنیای بزرگترها آواز بخواند، خواست از برنامه کودک جدا شود؛ اما آقای پیرنیا اجازه نداد که رادیو ایران خود را از گنجینهای چون سیما بینا محروم کند؛ به همین دلیل برنامهای به نام گلهای صحرایی را راهاندازی کرد و اجرای آن را به خانم بینا سپرد.
سیما بینا پس از فارغالتحصیلی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی در سال ۱۳۴۹ به تحصیل موسیقی ایرانی ادامه داد و ردیف را نزد استاد عبدالله دوامی و محمدابراهیم مالکی آموخت. او سپس شروع به نوازندگی سازهای دف و سه تار کرد و در حال حاضر شعر نیز میسراید.
سیا بینا را می توان به مثابه پلی دانست که موسیقی اصیل محلی را با مردمی که در شهرهای در حال گسترش زندگی می کنند ؛ سوق می دهد. سیما بینا غیر از کارهای ماندگاری که قبل از انقلاب در رادیو اجرا کرد، بعد از سال۱۳۵۷ هم در کنار تدریس موسیقی کلاسیک ایرانی و آواز به تحقیق و جمعآوری ترانههای محلی ایرانی و بازنویسی آهنگهای مردمی و روستایی، بهخصوص موسیقیهای محلی زادگاهش، خراسان پرداخت.
او نخستین زنی است که پس از انقلاب کلاس تعلیم آواز دایر کرد. همچنین نخستین زنی بود که در تالار وحدت به اجرای کنسرت پرداخت. او از سال ۱۹۹۳ میلادی تا به امروز به جشنوارههای جهانی دعوت شده و موسیقی محلی ایران را به گوش علاقهمندان رساندهاست.
او در طول سالهای فعالیت خود آثار متعددی از خود برجای گذاشته است که از شاخص ترین آنها می توان به ای بت چین ای صنم، عزیز بنشین به کنارم، بیا تا قدر یکدیگر بدانیم، شاه صنم، زیبا صنم، از خم زلفت دل شیدا شکست، چون شب خواندی، از اینجا تا به بیرجند سه گداره، عزیزوم بهلولیام، دلبر، بانو و ننه گل ممد اشاره کرد. همچنین کتاب لالایی های ایران حاصل سالها تلاش و پژوهش او درباره موسیقی محلی ایرانی است.
سیما بینا در حال حاضر ساکن مادرید است و در مدرسهای بینالمللی تدریس میکند. او معتقد است قلبا هیچگاه از ایران مهاجرت نکرده و در خارج از کشور برای معرفی موسیقی محلی و ملی ایران تلاش می کند.
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#آموزش_موسیقی
#آموزش_آواز
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#آواز
#سیما_بینا
🌿🌷
@orang_music
سیما بینا نوازنده، نقاش، پژوهشگر، آهنگساز و خوانندهٔ آوازها و ترانههای محلی ایرانی است که در سال ۱۳۲۳ در خوسف بیرجند به دنیا آمد. مادرش پوراندخت ایراننژاد و پدرش احمد بینا، استاد موسیقی سنتی و شاعر و آهنگساز بود. او در خانوادهای اهل ذوق و هنر بزرگ شد و همین دلبستگی به موسیقی در انتخاب و ادامه مسیر حرفهایاش نقش بسزایی داشت و باعث مهاجرتش به تهران و ورودش به رادیو شد. بعد از مهاجرت، پدر سیما او و خواهرانش (مینا و هما) را به رادیو برد و به آقای داوود پیرنیا معرفی کرد.
سیما از ۹ سالگی کار خوانندگی را در رادیو ایران شروع کرد . او ردیف موسیقی ایرانی و تکنیکهای آوازی را نزد استادانی چون محمد ابراهیم مالکی (استاد موسیقی سنتی خراسان جنوبی)، موسیخان معروفی و نصرالله زرینپنجه فراگرفت. او در رادیو ایران در برنامهای به نام گلها در بخش کودک خوانندگی میکرد و چون دلش میخواست در دنیای بزرگترها آواز بخواند، خواست از برنامه کودک جدا شود؛ اما آقای پیرنیا اجازه نداد که رادیو ایران خود را از گنجینهای چون سیما بینا محروم کند؛ به همین دلیل برنامهای به نام گلهای صحرایی را راهاندازی کرد و اجرای آن را به خانم بینا سپرد.
سیما بینا پس از فارغالتحصیلی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی در سال ۱۳۴۹ به تحصیل موسیقی ایرانی ادامه داد و ردیف را نزد استاد عبدالله دوامی و محمدابراهیم مالکی آموخت. او سپس شروع به نوازندگی سازهای دف و سه تار کرد و در حال حاضر شعر نیز میسراید.
سیا بینا را می توان به مثابه پلی دانست که موسیقی اصیل محلی را با مردمی که در شهرهای در حال گسترش زندگی می کنند ؛ سوق می دهد. سیما بینا غیر از کارهای ماندگاری که قبل از انقلاب در رادیو اجرا کرد، بعد از سال۱۳۵۷ هم در کنار تدریس موسیقی کلاسیک ایرانی و آواز به تحقیق و جمعآوری ترانههای محلی ایرانی و بازنویسی آهنگهای مردمی و روستایی، بهخصوص موسیقیهای محلی زادگاهش، خراسان پرداخت.
او نخستین زنی است که پس از انقلاب کلاس تعلیم آواز دایر کرد. همچنین نخستین زنی بود که در تالار وحدت به اجرای کنسرت پرداخت. او از سال ۱۹۹۳ میلادی تا به امروز به جشنوارههای جهانی دعوت شده و موسیقی محلی ایران را به گوش علاقهمندان رساندهاست.
او در طول سالهای فعالیت خود آثار متعددی از خود برجای گذاشته است که از شاخص ترین آنها می توان به ای بت چین ای صنم، عزیز بنشین به کنارم، بیا تا قدر یکدیگر بدانیم، شاه صنم، زیبا صنم، از خم زلفت دل شیدا شکست، چون شب خواندی، از اینجا تا به بیرجند سه گداره، عزیزوم بهلولیام، دلبر، بانو و ننه گل ممد اشاره کرد. همچنین کتاب لالایی های ایران حاصل سالها تلاش و پژوهش او درباره موسیقی محلی ایرانی است.
سیما بینا در حال حاضر ساکن مادرید است و در مدرسهای بینالمللی تدریس میکند. او معتقد است قلبا هیچگاه از ایران مهاجرت نکرده و در خارج از کشور برای معرفی موسیقی محلی و ملی ایران تلاش می کند.
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#آموزش_موسیقی
#آموزش_آواز
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#آواز
#سیما_بینا
🌿🌷
@orang_music
سرانجام ابوالحسن صبا، بعد از چهل سال نواختن، تعلیم دادن، کتاب نوشتن و حضور و تاثیر عمیق درتمام جریانهای موسیقی ایران در سال ۱۳۳۶ در سن ۵۵ سالگی و در اثر سکتهٔ قلبی درگذشت. بر طبق وصیت او، خانهاش توسط دانشکدهٔ هنرهای زیبا درسال ۱۳۵۳ به موزه تبدیل شد.
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#ابوالحسن_صبا
#آموزش_موسیقی
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#موسیقی_ایرانی
🌿⚘
@orang_music
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#ابوالحسن_صبا
#آموزش_موسیقی
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#موسیقی_ایرانی
🌿⚘
@orang_music
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بداهه نوازی
نوازنده: مدرس گرامی آقای عباس دادخواه 🪴
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#آموزش_موسیقی
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#موسیقی_سنتی
#کمانچه
#کمانچه_نوازی
#آموزش_کمانچه
#kamanche
🌿
@orang_music
نوازنده: مدرس گرامی آقای عباس دادخواه 🪴
#آموزشگاه_موسیقی_اورنگ
#آموزش_موسیقی
#آموزش_موسیقی_ایرانی
#موسیقی_سنتی
#کمانچه
#کمانچه_نوازی
#آموزش_کمانچه
#kamanche
🌿
@orang_music