📖 کتاب بخوانیم؛
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
🔹 فصل هشتم: ایجاد یک استراتژی فناوری اطلاعات داده محور
📍تا سالهای اخیر، استراتژی داده، اگر اصولاً چنین چیزی در یک سازمان وجود داشت، همواره به عنوان جزئی از استراتژی فناوری اطلاعات به شمار میرفت. گفته شده است که اگر داده ها را مانند خون بدانیم، زیرساخت فناوری اطلاعات، سیستم گردش خونی است که سازمان ها را توانمند میسازد. طراحی ضعیف استراتژی IT میتواند به معنای دادههای با کیفیت پایین و پراکنده باشد که با تاخیر زمانی بیشتر از عمر مفید دادهها تحویل میشود. از این رو، ایجاد یک استراتژی فناوری اطلاعات منسجم و همسو با کسب و کار، به اندازه ساختن یک استراتژی اثربخش دادهای در سازمان حیاتی است.
❓سوال اساسی که در اینجا مطرح است این است که آیا سازمان باید استراتژی IT خود را پیش از استراتژی داده تعریف کند یا بالعکس؟ به عبارت دیگر، آیا ظرف باید محتویات آن را تعریف نماید یا محتویات باید ظرف را تعریف نماید؟
📍یک استراتژی اساساً مجموعهای از تصمیمات بلندمدت است. استراتژی فناوری اطلاعات یک جزء از استراتژی کسب و کار است - مجموعه ای از تصمیمات بلند مدت در مورد چگونگی شکل دادن به فناوری اطلاعات به گونهای که از سازمان در تحقق اهداف بلندمدت کسب و کاری خود حمایت کند. بنابراین، یک استراتژی فناوری اطلاعات، در هسته، مجموعه ای از تصمیمات استراتژیک مهم است. سوال این است: چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که این تصمیمات مبتنی بر داده هستند؟ در فصل هشتم کتاب دادههای عظیم برای تصمیمات بزرگ با نگاهی انتقادی به آنچه که یک استراتژی فناوری اطلاعات مبتنی بر داده را تشکیل می دهد پرداخته میشود.
🔹با توجه به اینکه هدف اصلی استراتژی فناوری اطلاعات داده محور، ارائه ارزش کسب و کاری و افزایش عملکرد کسب و کاری شرکت است، کشف پیشران کلیدی ارزش ضروری میباشد و در این راستا سوالاتی مطرح است:
1️⃣ پیشرانهای کلیدی ارزش برای استراتژی فناوری اطلاعات چیست؟ آیا آنها تصمیمات "بزرگ" استراتژی فناوری اطلاعات را تعریف میکنند؟
2️⃣ چه نوع دادهای برای حمایت از تصمیمات بزرگ استراتژی فناوری اطلاعات مورد نیاز است؟
3️⃣ منابع چنین دادههایی چیست؟
📍پیشرانهای کلیدی باید با استراتژی کسب و کار همراستا باشند. ابتکارات فناوری اطلاعات باید سازمان را برای دستیابی به اهداف استراتژیک کسب و کار توانمند سازند و منابع کلیدی داده برای طرحریزی و ابداع استراتژی فناوری اطلاعات به کار روند.
در واقع استراتژی فناوری اطلاعات داده محور بر پایههای زیر قرار میگیرد:
✅ همراستایی با استراتژی کسب و کار
✅ بهینه کاوی با صنعت، رقابت و داخل سازمان
✅ جریان کاری و زنجیره ارزش اطلاعات
✅ پوشش زنجیره ارزش سازمان
✅ بهینه سازی منابع
✅ ارزش کسب و کاری
✅ معماری سازمانی از دید سازمان، داده، کنترل، کارکرد و محصول یا خدمت
📍این پایهها بر ممیزی امنیت اطلاعات و زیرساخت، تحلیل پورتفولیوی کاربردها و استراتژی دادهای سازمانی همراستا با استراتژی کسب و کار قرار میگیرند که به نوبه خود بر منابع دادهای مختلف سازمان شامل اپلیکیشنهای سازمانی محوری قرار گرفته بر روی ابر یا مراکز داده سازمان، دادههای اینترنت اشیا، موبایل، دستگاههای متصل، دادههای عظیم، هوش مصنوعی، روباتیک، شبکههای اجتماعی، تجارت الکترونیک و ... بنا شده است.
بنابراین فصل هشتم کتاب به بررسی اجزای شکل دهنده استراتژی فناوری اطلاعات داده محور و پاسخ به سوالاتی پیرامون آنها میپردازد.
#کتاب_بخوانیم
#فصل_هشتم
#فاطمه_مظفری
#استراتژی_فناوری_اطلاعات_داده_محور
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
🔹 فصل هشتم: ایجاد یک استراتژی فناوری اطلاعات داده محور
📍تا سالهای اخیر، استراتژی داده، اگر اصولاً چنین چیزی در یک سازمان وجود داشت، همواره به عنوان جزئی از استراتژی فناوری اطلاعات به شمار میرفت. گفته شده است که اگر داده ها را مانند خون بدانیم، زیرساخت فناوری اطلاعات، سیستم گردش خونی است که سازمان ها را توانمند میسازد. طراحی ضعیف استراتژی IT میتواند به معنای دادههای با کیفیت پایین و پراکنده باشد که با تاخیر زمانی بیشتر از عمر مفید دادهها تحویل میشود. از این رو، ایجاد یک استراتژی فناوری اطلاعات منسجم و همسو با کسب و کار، به اندازه ساختن یک استراتژی اثربخش دادهای در سازمان حیاتی است.
❓سوال اساسی که در اینجا مطرح است این است که آیا سازمان باید استراتژی IT خود را پیش از استراتژی داده تعریف کند یا بالعکس؟ به عبارت دیگر، آیا ظرف باید محتویات آن را تعریف نماید یا محتویات باید ظرف را تعریف نماید؟
📍یک استراتژی اساساً مجموعهای از تصمیمات بلندمدت است. استراتژی فناوری اطلاعات یک جزء از استراتژی کسب و کار است - مجموعه ای از تصمیمات بلند مدت در مورد چگونگی شکل دادن به فناوری اطلاعات به گونهای که از سازمان در تحقق اهداف بلندمدت کسب و کاری خود حمایت کند. بنابراین، یک استراتژی فناوری اطلاعات، در هسته، مجموعه ای از تصمیمات استراتژیک مهم است. سوال این است: چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که این تصمیمات مبتنی بر داده هستند؟ در فصل هشتم کتاب دادههای عظیم برای تصمیمات بزرگ با نگاهی انتقادی به آنچه که یک استراتژی فناوری اطلاعات مبتنی بر داده را تشکیل می دهد پرداخته میشود.
🔹با توجه به اینکه هدف اصلی استراتژی فناوری اطلاعات داده محور، ارائه ارزش کسب و کاری و افزایش عملکرد کسب و کاری شرکت است، کشف پیشران کلیدی ارزش ضروری میباشد و در این راستا سوالاتی مطرح است:
1️⃣ پیشرانهای کلیدی ارزش برای استراتژی فناوری اطلاعات چیست؟ آیا آنها تصمیمات "بزرگ" استراتژی فناوری اطلاعات را تعریف میکنند؟
2️⃣ چه نوع دادهای برای حمایت از تصمیمات بزرگ استراتژی فناوری اطلاعات مورد نیاز است؟
3️⃣ منابع چنین دادههایی چیست؟
📍پیشرانهای کلیدی باید با استراتژی کسب و کار همراستا باشند. ابتکارات فناوری اطلاعات باید سازمان را برای دستیابی به اهداف استراتژیک کسب و کار توانمند سازند و منابع کلیدی داده برای طرحریزی و ابداع استراتژی فناوری اطلاعات به کار روند.
در واقع استراتژی فناوری اطلاعات داده محور بر پایههای زیر قرار میگیرد:
✅ همراستایی با استراتژی کسب و کار
✅ بهینه کاوی با صنعت، رقابت و داخل سازمان
✅ جریان کاری و زنجیره ارزش اطلاعات
✅ پوشش زنجیره ارزش سازمان
✅ بهینه سازی منابع
✅ ارزش کسب و کاری
✅ معماری سازمانی از دید سازمان، داده، کنترل، کارکرد و محصول یا خدمت
📍این پایهها بر ممیزی امنیت اطلاعات و زیرساخت، تحلیل پورتفولیوی کاربردها و استراتژی دادهای سازمانی همراستا با استراتژی کسب و کار قرار میگیرند که به نوبه خود بر منابع دادهای مختلف سازمان شامل اپلیکیشنهای سازمانی محوری قرار گرفته بر روی ابر یا مراکز داده سازمان، دادههای اینترنت اشیا، موبایل، دستگاههای متصل، دادههای عظیم، هوش مصنوعی، روباتیک، شبکههای اجتماعی، تجارت الکترونیک و ... بنا شده است.
بنابراین فصل هشتم کتاب به بررسی اجزای شکل دهنده استراتژی فناوری اطلاعات داده محور و پاسخ به سوالاتی پیرامون آنها میپردازد.
#کتاب_بخوانیم
#فصل_هشتم
#فاطمه_مظفری
#استراتژی_فناوری_اطلاعات_داده_محور
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics
📖 کتاب بخوانیم؛
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
🔹فصل ۹: ساختن استراتژی داده
❗️چرایی استراتژی داده
این بخش از کتاب با مقدمهای از مسائل مرسوم سازمانها اهمیت استراتژی داده را مرکز توجه قرار میدهد؛ مسائلی همچون ذخیرهسازی جزیرهای دادهها، وجود نداشتن استانداردهایی مشخص مربوط به دادهها، اپلیکیشنهایی مختلفی که هرکدام دادههای مربوط به خود را ذخیرهسازی میکنند، کیفیت نامطلوب دادهها و حکمرانی ضعیف در این حوزه. مسئلهی دیگر، دادههای تاریخی موجود در سازمان است که ممکن است از منابع متفاوتی باقیمانده باشند و تشخیص دادههای مفید و تمیزسازی آنها برای تحلیلهای آتی دردسر بزرگی برای سازمانها خواهد بود. منابع متفاوتی از دادههایی که داخل و خارج از سازمان وجود دارند برای تحلیلهای مهم مورد نیاز هستند و دستیابی به آنها نیازمند پیشبینیهای زیرساختی و استراتژیک است.
📌 چیستی استراتژی داده
تعریف استراتژی داده با توجه به منابع متفاوت را میتوان به این صورت بیان کرد که راهنمایی مشخص برای دریافت، ذخیرهسازی، مدیریت، اشتراک و استفادهی داده است به صورتی که دادهی مناسب، در زمان مناسب، در اختیار فرد مناسب قرار گرفته و تحلیلهای مورد نیاز برای تصمیمهای مهم را ممکن میسازد.
استراتژی داده میتواند راه را برای استفادهی تجاری شرکتها از ارزش بالقوهی دادههای خود باز کند به صورتی که محصولاتی ارزانتر، سریعتر و بهتر را با شناخت مناسب از سلایق متغیر مشتریان خود تولید و با توجه به نیاز شخصی هر مشتری، ارزش خود را ارائه کند.
✅ مسئول استراتژی داده
نکتهای که کتاب بر آن تاکید دارد تفاوت استراتژی داده از استراتژی فناوری اطلاعات سازمان است که همین امر نیاز مسئولی متفاوت با سبد مهارتی متفاوتی از مدیر ارشد فناوری اطلاعات سازمان (که معمولا مسئول استراتژی فناوری اطلاعات است) را به وجود میآورد. به همین دلیل وجود مدیر ارشد داده را در سازمان پیشنهاد میدهد که همزمان با زیرساختهای فناوری و تحلیلی مورد نیاز سازمان آشنایی دارد. مهارت اصلی او آنجایی است که تشخیص دهد کدام تصمیمهای مهم در سازمان نیازمند چه تحلیلهایی و چه دادههایی هستند تا بتواند دادههای مناسب را در زمان مناسب برای استفادهکنندهی مناسب فراهم کند.
📐 چهارچوب و ویژگیهای استراتژی دادهی مناسب
چهارچوب استراتژی داده شامل بخشهای متفاوتی از جمله دیدگاههای کنترلی، لجستیک داده، رقابت، تصمیمهای بزرگ، تکنولوژی، اهداف کسبوکار، منابع و پخش و … است. نکتهی حائز اهمیت این است که استراتژی داده باید بر اساس نیازهای هر سازمان، صنعتی که سازمان در آن فعالیت دارد، سیستمهای کنترلی داخل شرکت و توانمندیهای افراد سازمان، برای آن سازمان شخصیسازی شود.
در صورتی که سازمان با حجم زیادی از دادهای که از منابع مختلف با سرعت بالا تولید میشود و از طرفی برای تحلیل انتخاب نمونه کار راحتی نبوده و یا خود نمونه حجم بالایی را به خود اختصاص میدهد در استراتژی داده باید برنامهای مشخص برای عظیمداده داشته باشد.
استراتژی دادهی مناسب برای انواع داده ساختار یافته، ساختار نیافته(همانند شبکههای اجتماعی)، عظیم داده و انواع منابع داخل و بیرون سازمان را پوشش میدهد. از طرف دیگر استراتژی دادهی مناسب باید به این نکته توجه داشته باشد که دادهی درست در زمان صحیح تولید شده و به کارکرد مناسب یا استفادهکنندهی مناسب خود میرسد. همچنان در استراتژی داده باید تمامی کاربردهای تحلیلی داده که میتواند به تصمیمسازیهای متفاوت کمک کند دیده شود.
✏️ توسعه و پیادهسازی استراتژی داده
با توجه به ویژگیهای ذکر شده، استراتژی داده را میتوان در توسعه به بخشهایی همچون زیرساخت، حکمرانی، سرویسهای اشتراکی، مراکز بهینهسازی، اتوماسیون سازی و هوش مصنوعی و در نهایت تحلیلگری تقسیم نمود که هرکدام به ترتیب پیشنیاز زیرساختی بخش بعدی به حساب میآیند.
برای توسعهی یک استراتژی دادهی مناسب میتوان مراحل زیر را برشمرد:
۱. شناخت منابع داده در سازمان و دادههایی که برای تصمیمهای بزرگ و تحلیلها مورد نیاز هستند
۲. آماده کردن لیستی از تمامی داراییهای دادهی سازمان
۳. شناخت نیازهای سازمان و شکاف موجود بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب
۴. بهبود و اصلاح اهداف کسبوکار با هدف یک استراتژی دادهی یکپارچه
۵. ایجاد یک ساختار کامل سازمانی داده
۶. به کارگیری و فراگیر سازی ساختارهای دادهی جدید، فرایندها، سیاستها و مدلهای حكمراني ایجاد شده
#کتاب_بخوانیم
#فصل_نهم
#احسان_نگهدار
#استراتژی_داده
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
🔹فصل ۹: ساختن استراتژی داده
❗️چرایی استراتژی داده
این بخش از کتاب با مقدمهای از مسائل مرسوم سازمانها اهمیت استراتژی داده را مرکز توجه قرار میدهد؛ مسائلی همچون ذخیرهسازی جزیرهای دادهها، وجود نداشتن استانداردهایی مشخص مربوط به دادهها، اپلیکیشنهایی مختلفی که هرکدام دادههای مربوط به خود را ذخیرهسازی میکنند، کیفیت نامطلوب دادهها و حکمرانی ضعیف در این حوزه. مسئلهی دیگر، دادههای تاریخی موجود در سازمان است که ممکن است از منابع متفاوتی باقیمانده باشند و تشخیص دادههای مفید و تمیزسازی آنها برای تحلیلهای آتی دردسر بزرگی برای سازمانها خواهد بود. منابع متفاوتی از دادههایی که داخل و خارج از سازمان وجود دارند برای تحلیلهای مهم مورد نیاز هستند و دستیابی به آنها نیازمند پیشبینیهای زیرساختی و استراتژیک است.
📌 چیستی استراتژی داده
تعریف استراتژی داده با توجه به منابع متفاوت را میتوان به این صورت بیان کرد که راهنمایی مشخص برای دریافت، ذخیرهسازی، مدیریت، اشتراک و استفادهی داده است به صورتی که دادهی مناسب، در زمان مناسب، در اختیار فرد مناسب قرار گرفته و تحلیلهای مورد نیاز برای تصمیمهای مهم را ممکن میسازد.
استراتژی داده میتواند راه را برای استفادهی تجاری شرکتها از ارزش بالقوهی دادههای خود باز کند به صورتی که محصولاتی ارزانتر، سریعتر و بهتر را با شناخت مناسب از سلایق متغیر مشتریان خود تولید و با توجه به نیاز شخصی هر مشتری، ارزش خود را ارائه کند.
✅ مسئول استراتژی داده
نکتهای که کتاب بر آن تاکید دارد تفاوت استراتژی داده از استراتژی فناوری اطلاعات سازمان است که همین امر نیاز مسئولی متفاوت با سبد مهارتی متفاوتی از مدیر ارشد فناوری اطلاعات سازمان (که معمولا مسئول استراتژی فناوری اطلاعات است) را به وجود میآورد. به همین دلیل وجود مدیر ارشد داده را در سازمان پیشنهاد میدهد که همزمان با زیرساختهای فناوری و تحلیلی مورد نیاز سازمان آشنایی دارد. مهارت اصلی او آنجایی است که تشخیص دهد کدام تصمیمهای مهم در سازمان نیازمند چه تحلیلهایی و چه دادههایی هستند تا بتواند دادههای مناسب را در زمان مناسب برای استفادهکنندهی مناسب فراهم کند.
📐 چهارچوب و ویژگیهای استراتژی دادهی مناسب
چهارچوب استراتژی داده شامل بخشهای متفاوتی از جمله دیدگاههای کنترلی، لجستیک داده، رقابت، تصمیمهای بزرگ، تکنولوژی، اهداف کسبوکار، منابع و پخش و … است. نکتهی حائز اهمیت این است که استراتژی داده باید بر اساس نیازهای هر سازمان، صنعتی که سازمان در آن فعالیت دارد، سیستمهای کنترلی داخل شرکت و توانمندیهای افراد سازمان، برای آن سازمان شخصیسازی شود.
در صورتی که سازمان با حجم زیادی از دادهای که از منابع مختلف با سرعت بالا تولید میشود و از طرفی برای تحلیل انتخاب نمونه کار راحتی نبوده و یا خود نمونه حجم بالایی را به خود اختصاص میدهد در استراتژی داده باید برنامهای مشخص برای عظیمداده داشته باشد.
استراتژی دادهی مناسب برای انواع داده ساختار یافته، ساختار نیافته(همانند شبکههای اجتماعی)، عظیم داده و انواع منابع داخل و بیرون سازمان را پوشش میدهد. از طرف دیگر استراتژی دادهی مناسب باید به این نکته توجه داشته باشد که دادهی درست در زمان صحیح تولید شده و به کارکرد مناسب یا استفادهکنندهی مناسب خود میرسد. همچنان در استراتژی داده باید تمامی کاربردهای تحلیلی داده که میتواند به تصمیمسازیهای متفاوت کمک کند دیده شود.
✏️ توسعه و پیادهسازی استراتژی داده
با توجه به ویژگیهای ذکر شده، استراتژی داده را میتوان در توسعه به بخشهایی همچون زیرساخت، حکمرانی، سرویسهای اشتراکی، مراکز بهینهسازی، اتوماسیون سازی و هوش مصنوعی و در نهایت تحلیلگری تقسیم نمود که هرکدام به ترتیب پیشنیاز زیرساختی بخش بعدی به حساب میآیند.
برای توسعهی یک استراتژی دادهی مناسب میتوان مراحل زیر را برشمرد:
۱. شناخت منابع داده در سازمان و دادههایی که برای تصمیمهای بزرگ و تحلیلها مورد نیاز هستند
۲. آماده کردن لیستی از تمامی داراییهای دادهی سازمان
۳. شناخت نیازهای سازمان و شکاف موجود بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب
۴. بهبود و اصلاح اهداف کسبوکار با هدف یک استراتژی دادهی یکپارچه
۵. ایجاد یک ساختار کامل سازمانی داده
۶. به کارگیری و فراگیر سازی ساختارهای دادهی جدید، فرایندها، سیاستها و مدلهای حكمراني ایجاد شده
#کتاب_بخوانیم
#فصل_نهم
#احسان_نگهدار
#استراتژی_داده
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics
📖 کتاب بخوانیم؛
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
📍بخش دهم: استراتژی بازاریابی داده محور
در فصل دهم کتاب "دادههای عظیم برای تصمیمات بزرگ: ایجاد یک سازمان داده محور" به ضرورت تحلیل عظیمداده در بخش بازاریابی در یک سازمان پرداخته میشود.
بسیاری از شرکتها در پیاده سازی بازاریابی داده محور با مشکلات زیادی مواجه میشوند که میتوان در چهار طبقه دسته بندی کرد:
1️⃣ عدم آگاهی به چگونگی پیاده سازی
2️⃣ وجود دادههای فراوان
3️⃣ زمان و منابع محدود
4️⃣ عدم وجود زیرساخت تحلیلی
یکی از پیش نیازهای اصلی در پیاده سازی درست استراتژیهای بازاریابی داده محور، تشخیص و شناسایی تفاوت بین دادههای در دسترس و دادههای مورد نیاز میباشد. درک درست این دو مفهوم یک ضرورت میباشد چرا که لزوما تمام دادههایی که برای بازاریابی داده محور مورد نیاز است برابر با دادههایی که در حال حاضر در دسترس میباشد، نیست. در بیشتر مواقع دادههایی که در یک سازمان در حال حاضر وجود دارد زیر مجموعه ای از دادههای مورد نیاز برای پیاده سازی بازاریابی داده محور میباشد، به این معنا که این دادهها کافی نیستند و طی مراحلی نیاز است تا جمع آوری شوند.
📍منابع داده مورنیاز برای بازاریابی داده محور
یکی از بخشهای اصلی بازاریابی داده محور فروش داده محور میباشد به این معنا که نمیتوان ادعای بازاریابی داده محور داشت، اما در فروش محصولات و خدمات مجموعه دادهها تحلیل نشوند. دادههای مربوط به فروش از کانالهای مختلفی میتوانند جمعآوری شوند که تحلیل توامان آنها میتواند بینشهای ارزشمندی در اختیار سازمان قرار دهد.
🔹 یکی از منابع دادهای ارزشمند، مجموعه تعاملات واحد فروش با مشتریان میباشد که تحلیل آنها به ارائه هدفمند محصولات و خدمات کمک شایانی خواهد کرد.
🔸پروفایل مشتریان که شامل اطلاعات جمعیت شناختی، علایق و ترجیحات میباشد و به مرور زمان اطلاعات رفتاری شامل نوع خرید و میزان خرید ثبت میشود به عنوان یکی دیگر از منابع دادهای غنی جهت پیاده سازی بازاریابی داده محور میباشد.
🔹 یکی دیگر از منابع داده که باید در کنار سایر دادههای کمی قرار بگیرد، استراتژیهای بازاریابی کلان یک سازمان میباشد از این جهت که بتوانند در کنار منابع دادهای بازاریابی قرار گیرند تا همراستا شوند.
📍اجرا و مدیریت کورکورانه بازاریابی:
اگر بحث داده از بازاریابی حذف شود و یا از منظر زمانی تاخیرهای معناداری بین دادههای تولید شده و تحلیل آن وجود داشته باشد، عملا مدیر بازاریابی نمیتواند بر مبنای داده عمل کند و تصمیمات کاملا شهودی خواهد شد. این دادهها تنها مربوط به مشتریان نمیباشد، بلکه تحلیل دادهها در سطح محصولات هم به عنوان یک پیشنیاز اصلی جهت دور شدن از تصمیمات کورکورانه در زمینه بازاریابی میباشد. از آنجاییکه ارتباط بین مدیر عامل و مدیر بازاریابی بسیار نزدیک و حیاتی میباشد، اگر مدیر بازاریابی بر مبنای داده فکر و تصمیمگیری نکند، این تصمیم گیری کورکورانه به سطح عالی مدیریت انتقال مییابد. بر همین مبنا است که طراحی استراتژی در بازاریابی داده محور نقش اساسی در کل سازمان را دارد که مبنای آن همان جمع آوری و تحلیل داده های مورد نیاز میباشد و کلید حل این تصمیم کورکورانه داده میباشد.
📍سازماندهی تیم بازاریابی داده محور
از آنجاییکه پیاده سازی موفق استراتژی نیازمند یک تیم سازمان یافته میباشد، طبیعتا جهت اجرا و پیاده سازی استراتژیهایی بازارایابی که در سطح کلان سازمان طراحی شدند، نیازمند جذب و به کارگیری افرادی است که تخصصهای لازم در زمینه داده و تحلیل آن در حوزه بازاریابی را دارند. چگونگی سازماندهی این تیم از کسب و کار به کسب و کار متفاوت میباشد که نیازمند همراستا شدن با سایر بخش ها میباشد تا حداکثر راندمان را داشته باشد. به طور کلی چهار قدم ذیل در طراحی موفق این تیم باید مدنظر باشد:
1️⃣ نیازسنجی و جمع آوری تمام دادههای مورد نیاز بازاریابی
2️⃣ در نظر گرفتن تمامی دادههای تولید شده در داخل سازمان
3️⃣ تحلیل و پیاده سازی الگوریتمهای شخصی سازی شده متناسب با سازمان
4️⃣ استفاده از بینش کسب شده جهت تصمیمات بازاریابی داده محور
#کتاب_بخوانیم
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
#فصل_دهم
#استراتژی_بازاریابی_داده_محور
#علی_محمدی
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
📍بخش دهم: استراتژی بازاریابی داده محور
در فصل دهم کتاب "دادههای عظیم برای تصمیمات بزرگ: ایجاد یک سازمان داده محور" به ضرورت تحلیل عظیمداده در بخش بازاریابی در یک سازمان پرداخته میشود.
بسیاری از شرکتها در پیاده سازی بازاریابی داده محور با مشکلات زیادی مواجه میشوند که میتوان در چهار طبقه دسته بندی کرد:
1️⃣ عدم آگاهی به چگونگی پیاده سازی
2️⃣ وجود دادههای فراوان
3️⃣ زمان و منابع محدود
4️⃣ عدم وجود زیرساخت تحلیلی
یکی از پیش نیازهای اصلی در پیاده سازی درست استراتژیهای بازاریابی داده محور، تشخیص و شناسایی تفاوت بین دادههای در دسترس و دادههای مورد نیاز میباشد. درک درست این دو مفهوم یک ضرورت میباشد چرا که لزوما تمام دادههایی که برای بازاریابی داده محور مورد نیاز است برابر با دادههایی که در حال حاضر در دسترس میباشد، نیست. در بیشتر مواقع دادههایی که در یک سازمان در حال حاضر وجود دارد زیر مجموعه ای از دادههای مورد نیاز برای پیاده سازی بازاریابی داده محور میباشد، به این معنا که این دادهها کافی نیستند و طی مراحلی نیاز است تا جمع آوری شوند.
📍منابع داده مورنیاز برای بازاریابی داده محور
یکی از بخشهای اصلی بازاریابی داده محور فروش داده محور میباشد به این معنا که نمیتوان ادعای بازاریابی داده محور داشت، اما در فروش محصولات و خدمات مجموعه دادهها تحلیل نشوند. دادههای مربوط به فروش از کانالهای مختلفی میتوانند جمعآوری شوند که تحلیل توامان آنها میتواند بینشهای ارزشمندی در اختیار سازمان قرار دهد.
🔹 یکی از منابع دادهای ارزشمند، مجموعه تعاملات واحد فروش با مشتریان میباشد که تحلیل آنها به ارائه هدفمند محصولات و خدمات کمک شایانی خواهد کرد.
🔸پروفایل مشتریان که شامل اطلاعات جمعیت شناختی، علایق و ترجیحات میباشد و به مرور زمان اطلاعات رفتاری شامل نوع خرید و میزان خرید ثبت میشود به عنوان یکی دیگر از منابع دادهای غنی جهت پیاده سازی بازاریابی داده محور میباشد.
🔹 یکی دیگر از منابع داده که باید در کنار سایر دادههای کمی قرار بگیرد، استراتژیهای بازاریابی کلان یک سازمان میباشد از این جهت که بتوانند در کنار منابع دادهای بازاریابی قرار گیرند تا همراستا شوند.
📍اجرا و مدیریت کورکورانه بازاریابی:
اگر بحث داده از بازاریابی حذف شود و یا از منظر زمانی تاخیرهای معناداری بین دادههای تولید شده و تحلیل آن وجود داشته باشد، عملا مدیر بازاریابی نمیتواند بر مبنای داده عمل کند و تصمیمات کاملا شهودی خواهد شد. این دادهها تنها مربوط به مشتریان نمیباشد، بلکه تحلیل دادهها در سطح محصولات هم به عنوان یک پیشنیاز اصلی جهت دور شدن از تصمیمات کورکورانه در زمینه بازاریابی میباشد. از آنجاییکه ارتباط بین مدیر عامل و مدیر بازاریابی بسیار نزدیک و حیاتی میباشد، اگر مدیر بازاریابی بر مبنای داده فکر و تصمیمگیری نکند، این تصمیم گیری کورکورانه به سطح عالی مدیریت انتقال مییابد. بر همین مبنا است که طراحی استراتژی در بازاریابی داده محور نقش اساسی در کل سازمان را دارد که مبنای آن همان جمع آوری و تحلیل داده های مورد نیاز میباشد و کلید حل این تصمیم کورکورانه داده میباشد.
📍سازماندهی تیم بازاریابی داده محور
از آنجاییکه پیاده سازی موفق استراتژی نیازمند یک تیم سازمان یافته میباشد، طبیعتا جهت اجرا و پیاده سازی استراتژیهایی بازارایابی که در سطح کلان سازمان طراحی شدند، نیازمند جذب و به کارگیری افرادی است که تخصصهای لازم در زمینه داده و تحلیل آن در حوزه بازاریابی را دارند. چگونگی سازماندهی این تیم از کسب و کار به کسب و کار متفاوت میباشد که نیازمند همراستا شدن با سایر بخش ها میباشد تا حداکثر راندمان را داشته باشد. به طور کلی چهار قدم ذیل در طراحی موفق این تیم باید مدنظر باشد:
1️⃣ نیازسنجی و جمع آوری تمام دادههای مورد نیاز بازاریابی
2️⃣ در نظر گرفتن تمامی دادههای تولید شده در داخل سازمان
3️⃣ تحلیل و پیاده سازی الگوریتمهای شخصی سازی شده متناسب با سازمان
4️⃣ استفاده از بینش کسب شده جهت تصمیمات بازاریابی داده محور
#کتاب_بخوانیم
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
#فصل_دهم
#استراتژی_بازاریابی_داده_محور
#علی_محمدی
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics
📖 کتاب بخوانیم؛
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
📍بخش یازدهم: حکمرانی یکپارچه دادهها
🔹 فصل یازدهم کتاب "دادههای عظیم برای تصمیمات بزرگ: ایجاد یک سازمان داده محور،" با عنوان حکمرانی یکپارچه دادهها، به موضوعاتی همچون نیاز به حکمرانی دادهها، نیاز به حکمرانی دادهها در سازمانهای جهانی با پرداختن به دغدغههای ذینفعان، تشخیص حکمرانی ضعیف دادهها، هزینههای حکمرانی ضعیف دادهها، نقشه راه تحولی برای طراحی و نهادینهسازی حکمرانی دادهها، اهمیت کاتالوگ دادهها، تعریف ارزش با اولویت بندی دادهها و ایجاد یک مورد کسب و کاری برای حکمرانی دادهها، برنامهریزی و ایجاد اجزای حکمرانی دادهها و طراحی چارچوب حکمرانی دادههای سازمانی، رشد و تحکیم حکمرانی دادههای نهادینه شده، روندهای نوظهور و حکمرانی دادههای عظیم و در نهایت نقش در حال تحول مدیر ارشد دادهها (CDO) میپردازد.
📍لزوم حکمرانی دادهها
نیاز به حاکمیت داده با 3V دادهها (حجم، سرعت و تنوع) همبستگی بسیار قوی دارد. این سه V معمولاً در شرکتهای چندملیتی B2C با توجه به تعداد اشخاص حقوقی، کشورها، و خطوط تولید کسب و کار که باید تحت پوشش قرار گیرند، بسیار بالاتر از شرکتهای محلی در یک کشور هستند. همچنین این 3V در شرکتهایی که حضور دیجیتالی قوی دارند بسیار بالا بوده و رشد تصاعدی دارند. برای اینکه یک سازمان بتواند مدیریت درستی بر این دادهها داشته باشد نیازمند یک استراتژی کامل فناوری اطلاعات، یک استراتژی کامل داده، و یک ردپای فناوری اطلاعات است که کل وسعت سازمان را پوشش میدهد که میتواند در غیاب یک مدل حکمرانی کامل شکست بخورد.
🔹نقشه راه تحولی برای طراحی و نهادینه سازی حکمرانی دادهها:
حکمرانی دادهها اساساً در مورد تصمیم گیری درباره چگونگی تصمیم گیری است. به بیان دیگر به عنوان بستر تمام تصمیم گیریها در یک سازمان است. اگر سازمانها امیدوارند تصمیمگیری درستی داشته باشند، لزوماً باید مدیریت دادههای خود را درست انجام دهند. رویکردهای متعددی برای طراحی و اجرای برنامه حکمرانی دادههای سازمانی وجود دارد. تعداد قابل توجهی از کارشناسان طرفدار شروع از توسعه یک بیانیه ارزش و ایجاد یک مورد کسب و کاری و نقشه راه هستند. برخی دیگر از شروع با مرحله اکتشاف، به دنبال آن مرحله "طرح و ساخت" و در نهایت مرحله "رشد و نهادینهسازی" حمایت می کنند.
🔸کاتالوگ دادهها و دیکشنری دادهها:
ایجاد کاتالوگ داده و دیکشنری داده باید اولین قدم به عنوان بخشی از مرحله اکتشاف، قبل از اجرای هر راه حل حاکمیت داده باشد. بسیاری از راهحلهای مدیریت کیفیت دادهها، یا راهحلهای حکمرانی داده، ویژگیای برای ایجاد خودکار کاتالوگ دادهها دارند. در حالی که بسیاری از راهحلهای هوش کسب و کار (BI) و پلتفرمهای دادههای عظیم بصری سازی تعاملی از نمودارهای ارتباطات دادهای را ارائه میدهند، اما برخی دیگر از راهحلها نظیر SAP Information Steward، بخشی از راهحل مدیریت داده را ارائه میدهند که میتوانند بسیار قابل توجه باشند.
📍حکمرانی دادهها برای دادههای عظیم: روندهای نوظهور
موسسه مکنزی بر این باور است که هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که تا سال 2030 حدود 13 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی از طریق بهبود در بهره وری، محصولات و تجارب مشتری اضافه نماید. از سوی دیگر، هوش مصنوعی میتواند به پیشرانی حکمرانی دادههای عظیم کمک نماید. فناوری یادگیری عمیق میتواند برای خودکارسازی خوشه بندی و دسته بندی دادههای عظیم و تخصیص خودکار تگهای متادیتا، ارزیابی مالکیت داده، حریم خصوصی، ریسک و غیره بسیار موثر باشد.
رشد اهمیت حکمرانی داده برای اقتصاد هوش مصنوعی و مفهوم جدیدی تحت عنوان «data lakehouse» که مزایای انبارداده و دریاچه داده را ترکیب مینماید، از روندهای نوظهور در حوزه حکمرانی دادههای عظیم هستند.
🔸نقش در حال تحول مدیر ارشد داده:
استخدام یک CDO اهمیت فزاینده دادهها را نشان میدهد با این حال عدم شفافیت نقش بین یک CDO و CIO می تواند عواقبی در پی داشته باشد. برخی از سازمانها نیز نقش یک مدیر ارشد دیجیتال را دارند که مسائل را بیش از پیش پیچیده میکند. بنابراین میتوان گفت یک CDO تنها در صورتی میتواند در زمینه حکمرانی داده موفق باشد که سرمایهگذاری کافی در فرآیند، ابزارها و مکانیسم انطباق و همچنین خرید سهامداران وجود داشته باشد.
#کتاب_بخوانیم
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
#فصل_یازدهم
#حکمرانی_یکپارچه_دادهها
#فاطمه_مظفری
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics
📌 "Big Data for Big Decisions: Building a Data-Driven Organization"
📍بخش یازدهم: حکمرانی یکپارچه دادهها
🔹 فصل یازدهم کتاب "دادههای عظیم برای تصمیمات بزرگ: ایجاد یک سازمان داده محور،" با عنوان حکمرانی یکپارچه دادهها، به موضوعاتی همچون نیاز به حکمرانی دادهها، نیاز به حکمرانی دادهها در سازمانهای جهانی با پرداختن به دغدغههای ذینفعان، تشخیص حکمرانی ضعیف دادهها، هزینههای حکمرانی ضعیف دادهها، نقشه راه تحولی برای طراحی و نهادینهسازی حکمرانی دادهها، اهمیت کاتالوگ دادهها، تعریف ارزش با اولویت بندی دادهها و ایجاد یک مورد کسب و کاری برای حکمرانی دادهها، برنامهریزی و ایجاد اجزای حکمرانی دادهها و طراحی چارچوب حکمرانی دادههای سازمانی، رشد و تحکیم حکمرانی دادههای نهادینه شده، روندهای نوظهور و حکمرانی دادههای عظیم و در نهایت نقش در حال تحول مدیر ارشد دادهها (CDO) میپردازد.
📍لزوم حکمرانی دادهها
نیاز به حاکمیت داده با 3V دادهها (حجم، سرعت و تنوع) همبستگی بسیار قوی دارد. این سه V معمولاً در شرکتهای چندملیتی B2C با توجه به تعداد اشخاص حقوقی، کشورها، و خطوط تولید کسب و کار که باید تحت پوشش قرار گیرند، بسیار بالاتر از شرکتهای محلی در یک کشور هستند. همچنین این 3V در شرکتهایی که حضور دیجیتالی قوی دارند بسیار بالا بوده و رشد تصاعدی دارند. برای اینکه یک سازمان بتواند مدیریت درستی بر این دادهها داشته باشد نیازمند یک استراتژی کامل فناوری اطلاعات، یک استراتژی کامل داده، و یک ردپای فناوری اطلاعات است که کل وسعت سازمان را پوشش میدهد که میتواند در غیاب یک مدل حکمرانی کامل شکست بخورد.
🔹نقشه راه تحولی برای طراحی و نهادینه سازی حکمرانی دادهها:
حکمرانی دادهها اساساً در مورد تصمیم گیری درباره چگونگی تصمیم گیری است. به بیان دیگر به عنوان بستر تمام تصمیم گیریها در یک سازمان است. اگر سازمانها امیدوارند تصمیمگیری درستی داشته باشند، لزوماً باید مدیریت دادههای خود را درست انجام دهند. رویکردهای متعددی برای طراحی و اجرای برنامه حکمرانی دادههای سازمانی وجود دارد. تعداد قابل توجهی از کارشناسان طرفدار شروع از توسعه یک بیانیه ارزش و ایجاد یک مورد کسب و کاری و نقشه راه هستند. برخی دیگر از شروع با مرحله اکتشاف، به دنبال آن مرحله "طرح و ساخت" و در نهایت مرحله "رشد و نهادینهسازی" حمایت می کنند.
🔸کاتالوگ دادهها و دیکشنری دادهها:
ایجاد کاتالوگ داده و دیکشنری داده باید اولین قدم به عنوان بخشی از مرحله اکتشاف، قبل از اجرای هر راه حل حاکمیت داده باشد. بسیاری از راهحلهای مدیریت کیفیت دادهها، یا راهحلهای حکمرانی داده، ویژگیای برای ایجاد خودکار کاتالوگ دادهها دارند. در حالی که بسیاری از راهحلهای هوش کسب و کار (BI) و پلتفرمهای دادههای عظیم بصری سازی تعاملی از نمودارهای ارتباطات دادهای را ارائه میدهند، اما برخی دیگر از راهحلها نظیر SAP Information Steward، بخشی از راهحل مدیریت داده را ارائه میدهند که میتوانند بسیار قابل توجه باشند.
📍حکمرانی دادهها برای دادههای عظیم: روندهای نوظهور
موسسه مکنزی بر این باور است که هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که تا سال 2030 حدود 13 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی از طریق بهبود در بهره وری، محصولات و تجارب مشتری اضافه نماید. از سوی دیگر، هوش مصنوعی میتواند به پیشرانی حکمرانی دادههای عظیم کمک نماید. فناوری یادگیری عمیق میتواند برای خودکارسازی خوشه بندی و دسته بندی دادههای عظیم و تخصیص خودکار تگهای متادیتا، ارزیابی مالکیت داده، حریم خصوصی، ریسک و غیره بسیار موثر باشد.
رشد اهمیت حکمرانی داده برای اقتصاد هوش مصنوعی و مفهوم جدیدی تحت عنوان «data lakehouse» که مزایای انبارداده و دریاچه داده را ترکیب مینماید، از روندهای نوظهور در حوزه حکمرانی دادههای عظیم هستند.
🔸نقش در حال تحول مدیر ارشد داده:
استخدام یک CDO اهمیت فزاینده دادهها را نشان میدهد با این حال عدم شفافیت نقش بین یک CDO و CIO می تواند عواقبی در پی داشته باشد. برخی از سازمانها نیز نقش یک مدیر ارشد دیجیتال را دارند که مسائل را بیش از پیش پیچیده میکند. بنابراین میتوان گفت یک CDO تنها در صورتی میتواند در زمینه حکمرانی داده موفق باشد که سرمایهگذاری کافی در فرآیند، ابزارها و مکانیسم انطباق و همچنین خرید سهامداران وجود داشته باشد.
#کتاب_بخوانیم
#دادههای_عظیم_برای_تصمیمات_بزرگ
#فصل_یازدهم
#حکمرانی_یکپارچه_دادهها
#فاطمه_مظفری
www.bdbanalytics.ir
@BigData_BusinessAnalytics