من که داشتم گنشین می‌زدم و الانم دارم می‌خوابم ولی کاش یه کانال درست حسابی داشتم که چرت نمی‌بافت بهم، صبح بلند می‌شدم تو ۴ - ۵ تا مطلب می‌خوندم خلاصه‌ی اخبار رو. الان صبح پا شدنی باید ۸ میلیون پیام رو بگردی دوتا مطلب معتبر پیدا کنی. 🥱😴

والا، نظر من را‌ بخواهید، سگی که مریض شده و هاری گرفته، یبارم (شما بخوابید صدها بار) گاز گرفته رو، با «تو رو خدا گاز نگیریا» نمی‌شه ازش پناه گرفت و احساس امنیت کرد. دوباره سعی می‌کنه بگیره، بدترم سعی می‌کنه بگیره، دوستاشم میاره. بله مقابله با سگ هار ترسناک است. ولی مقابله نکردن ترسناک‌تر 🌱

اگرم نمی‌خواستید که یا میتونید نخونید یا لفت بدید چون الان کار دارم نمیتونم باهاتون ناشناس بازی کنم. اینم اضافه کنم که دقت کنید اسمش سرزمین های اشغالی هستش. چیزی به اسم «کشور اسراییل» وجود ندارد. 🪭 ما که رفتیم گیم مون رو بزنیم

کافه یا date spot ای می‌شناسید که فضای کوچیک و شخصی ای به آدم بده؟ مثلا میزها داخل کابین یا booth باشه.
طوری که حس نکنی موقع حرف زدن و... هزارن نفر بهت زل زدن؟

*پرسیدن برای یک دوست* ✨🌱

🔒 A whisper message to storyteller\_mia, Only he/she can open it.

پودر اسپرسوی تو دستگاه نرفته مزه ی خاک خیس خورده همراه با سیمان میده. نپرسید چرا میدونم-

ولی کاش درس عبرت بگیرم جدی-

هر روز زندگیم رو جوری زندگی می‌کنم که انگار زندگی بازیه و قراره آخر روز reset کنم از اول بیام 😗

امشب این حدودام...
چه یادآوری خوبی 💓
☔️: 01:19

☔️: 01:48

نوشته بود؛ آدم به هرکسی نمیگه حالم خوب نیست. یا علتش هستید یا می تونید حالش رو بهتر کنید. فکر کنم آره. دوتاش همزمان هم میشه.

عمیقاً قبول دارم پول شادی نمیاره ولی موکا میاره. موکا نیمی از خوشحالیه. اگه یخ باشه، ۷۵٪ و زندگی چی میشه اگه یکمم غم همراهش نباشه... 🌱

Kaveh things•••

•| #MyGames

چند ساعت متمرکز خوبی رو تجربه کردم. دیگه زندگی مثل آدم‌های عادی بس. 🚫

What we used to vibe to back in 2017

[ #Music 🛹 #BackThen ]

اشتراک چنین سلول مغزی‌ای با اطرافیان تون براتون آرزومندم. کیوت بود واقعا 🌱

مامان یه کلمه اومد تو اتاق و اسم "برنامه مون" رو آورد. منظورش چیز دیگه ای بود ولی من الان یک اضطراب متحرکم...

{ The reason I hold on,
Cause I need this hole gone...}•🥀

اینو می‌بینید؟ ✨
در واقع مال من نیست. چون دیشب هرچی وارپ داشتم زدم و تشریف نیاوردن عالیجناب 🥲🥲🥲🥲

•| #MyGames

از وقتی که یادمه، دوست داشتم نقاشیم خیلی خوب باشه. البته خلاق بودم اما نمیشه گفت کار نهاییم خیلی خوب میشد؛ تمرین هم نمی کردم انصافا...
هنرستانی بودم، دانشگاه هم هنر خوندم ولی هیچوقت راضی نبودم از کارم.

امروز تو یه چنل رندوم، تمرینات (به عنوان کپشن نوشته شده بود تمرین) رندوم یک شخص و کاراکتر شیتی که زده بود لود کردم. فقط چند ثانیه طول کشید ولی ناگهان دیگه دلم نخواست نقاشیم خیلی خوب باشه. تو همون چند ثانیه حس کردم این میزان از تمرین، نه. مال من نیست. نمیخوام یه رویای دست نیافتنی رو به زور نگه دارم... جاش رو قفسه ای که سال های سال روش نشسته بود یکم خالیه و سبکیِ نه چندان جالبی متصاعد میشه ازش. امیدوارم این یکی ام از سر "دیگه توانی برام نمونده روی چیزی بذارم" نباشه.

بعداً نوشت: شبیه یه خشم نهفته‌اس، هرچی بیشتر نقاشی می‌بینم امروز، بیشتر دلم نمی‌خواد هیچوقت نقاشی کنم

•| #Mia 🐱

عذرخواهی پیشاپیش از گروه‌ها و چنل‌هایی که آرشیو می‌کنم، مدتی ازتون بی خبر می‌مونم از بی اهمیتی نیست اگر ازم واکنشی به سخنان تون دریافت نمی‌کنید. تنهاتون نذاشتم...
بگذریم، اگر باهام کار واجب داشتید تگ کنید در خدمتم... ممکنه آنلاین باشم ولی پیام پاسخگو نباشم... 🌱

✨🐱