Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامههایی عاشقانه به سینما:
دربارۀ سیاُمین شمارۀ «فیلم امروز» که بازخوانی صدمین شمارۀ محبوب و نایاب «فیلم» است و دیروز همزمان با روز ملی سینما در 164 صفحۀ تمامرنگی منتشر شد.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #مجله #روز_ملی_سینما #نوستالژی #سینما
دربارۀ سیاُمین شمارۀ «فیلم امروز» که بازخوانی صدمین شمارۀ محبوب و نایاب «فیلم» است و دیروز همزمان با روز ملی سینما در 164 صفحۀ تمامرنگی منتشر شد.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #مجله #روز_ملی_سینما #نوستالژی #سینما
متن کامل مقالۀ احمد امینی را در صفحات 22تا24 «فیلم امروز» شمارۀ 30 بخوانید.
قابهای 2و3: جلد و یکی از صفحات مجلۀ ستاره سینما شماره 485،مهرماه 1344
قاب4: «اسب کهر را بنگر» (فرد زینمان، 1964)
قاب 5: «سرگیجه» (آلفرد هیچکاک، 1955)
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #احمد_امینی #نوستالژی #آلن_دلون #کارگردان
قابهای 2و3: جلد و یکی از صفحات مجلۀ ستاره سینما شماره 485،مهرماه 1344
قاب4: «اسب کهر را بنگر» (فرد زینمان، 1964)
قاب 5: «سرگیجه» (آلفرد هیچکاک، 1955)
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #احمد_امینی #نوستالژی #آلن_دلون #کارگردان
متن کامل مقالۀ بهزاد رحیمیان را در صفحات 36و37 «فیلم امروز» شمارۀ 30 بخوانید.
قاب3: «جانی گیتار» (نیکلاس ری، 1954)
قاب4: «قطار سریعالسیر شانگهای» (جوزف فون اشترنبرگ، 1932)
قاب 5: «پاریس تگزاس» (ویم وندرس، 1984)
قاب 6: «طعم چای سبز روی برنج» (یاسوجیرو اوزو، 1952)
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #منتقد #نوستالژی #سینما #فیلم
قاب3: «جانی گیتار» (نیکلاس ری، 1954)
قاب4: «قطار سریعالسیر شانگهای» (جوزف فون اشترنبرگ، 1932)
قاب 5: «پاریس تگزاس» (ویم وندرس، 1984)
قاب 6: «طعم چای سبز روی برنج» (یاسوجیرو اوزو، 1952)
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #منتقد #نوستالژی #سینما #فیلم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«مجلهای که بخش مهمی از مسیر سرنوشت من و همنسلانم را رقم زد...»
حرفهای شاهین شجریکهن دربارۀ صدمین شمارۀ «فیلم» و سیاُمین شمارۀ «فیلم امروز» که بازخوانی همان شمارۀ محبوب و نایاب است و همزمان با روز ملی سینما منتشر شد.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #مجله #روز_ملی_سینما #نوستالژی #سینما
حرفهای شاهین شجریکهن دربارۀ صدمین شمارۀ «فیلم» و سیاُمین شمارۀ «فیلم امروز» که بازخوانی همان شمارۀ محبوب و نایاب است و همزمان با روز ملی سینما منتشر شد.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #مجله #روز_ملی_سینما #نوستالژی #سینما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدار عباس کیارستمی با طاهره لادانیان بازیگر نقش طاهره در «زیر درختان زیتون» (1373)؛ برشی از مستند «76 دقیقه و 15 ثانیه» (سیفالله صمدیان، 1394).
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #عباس_کیارستمی #زیر_درختان_زیتون #نوستالژی #کارگردان
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #عباس_کیارستمی #زیر_درختان_زیتون #نوستالژی #کارگردان
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
شهریور، ماه سینما @filmemrooz_official
در تقویم رسمى و در میان دهها مناسبت و بزرگداشت ریزودرشت که اغلبشان براى عموم مردم موضوعیت ندارد و صرفا محدودهاى تخصصى یا آیینى را در بر میگیرد (مثل روز داروساز و روز ملى کارآفرینى)، سینما که یکى از عمومىترین عرصهها براى اطلاق مفهوم «ملى» است همچنان مناسبتى غیرملى شمرده میشود و ٢١ شهریور روز سینما سالبهسال کمرونقتر و بىفروغتر برگزار میشود.
براى مخاطبان همیشگى «فیلم امروز» و اعضاى پرشمار این خانوادۀ مطبوعاتى، روز سینما همیشه روزى ملى و باشکوه است و بهانهاى براى یادآورى عشق به سینما؛ مفهومى که در تمام این سالها موتور محرک فعالیت ما و نقطه اشتراک هزاران دوستدار سینما بوده است.
امسال هم ایدۀ بازخوانى شمارۀ خاطره انگیز صد و مرور نوشتههاى دیروز و امروز نویسندگان نامآشنا، سور و سات جشن سینمایى شهریور «فیلم امروز» را فراهم کرد که مجموعه مفصلى از این خاطرات شیرین و خواندنى را در ویژهنامه روز سینما میتوانید مرور کنید و درباره جزییاتش نظر بدهید.
این ویدئوى کوتاه هم به عنوان خامۀ روى کیک این جشن سینمایى، تقدیم عاشقانهاى ست به ماه سینما که امیرپارسا حقپرست تدارک دیده و دعوتى دیگر است به خاطره بازى با سینماى ایران.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #فیلم #سینما #نوستالژی #سینمای_ایران
براى مخاطبان همیشگى «فیلم امروز» و اعضاى پرشمار این خانوادۀ مطبوعاتى، روز سینما همیشه روزى ملى و باشکوه است و بهانهاى براى یادآورى عشق به سینما؛ مفهومى که در تمام این سالها موتور محرک فعالیت ما و نقطه اشتراک هزاران دوستدار سینما بوده است.
امسال هم ایدۀ بازخوانى شمارۀ خاطره انگیز صد و مرور نوشتههاى دیروز و امروز نویسندگان نامآشنا، سور و سات جشن سینمایى شهریور «فیلم امروز» را فراهم کرد که مجموعه مفصلى از این خاطرات شیرین و خواندنى را در ویژهنامه روز سینما میتوانید مرور کنید و درباره جزییاتش نظر بدهید.
این ویدئوى کوتاه هم به عنوان خامۀ روى کیک این جشن سینمایى، تقدیم عاشقانهاى ست به ماه سینما که امیرپارسا حقپرست تدارک دیده و دعوتى دیگر است به خاطره بازى با سینماى ایران.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #فیلم #سینما #نوستالژی #سینمای_ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریدون جیرانی: «مجله "فیلم" با سینمای بدنه نامهربان بود»
گفتوگوی دوستانۀ هوشنگ گلمکانی و فریدون جیرانی با خاطرهبازی دو رفیق قدیمی شروع میشود اما به مباحث جدیتری میرسد؛ به آنجا که جیرانی توضیح میدهد چرا جواب تلفنهای دوست قدیمیاش را نمیداده و چرا پس از چهل سال احساس میکند این دوست و مجلهاش با او و آن بخش از سینمایی که او متعلق به آن بوده نامهربانی کرده است. در قسمت دوم گفتوگو که چند روز دیگر پخش خواهد شد، البته جنگ مغلوبه میشود! این گفتوگو را ببینید.
نسخۀ کامل این برنامه را میتوانید در آپارات (و بهزودی در کانال یوتیوب «فیلم امروز») ببینید.
لینک مستقیم aparat.com/v/BYGqR
@filmemrooz_official
با حمایت: شرکت کشت و صنعت روژین تاک
rojintaak.com
#فیلم_امروز #فیلم #فریدون_جیرانی #خاطره #نوستالژی
گفتوگوی دوستانۀ هوشنگ گلمکانی و فریدون جیرانی با خاطرهبازی دو رفیق قدیمی شروع میشود اما به مباحث جدیتری میرسد؛ به آنجا که جیرانی توضیح میدهد چرا جواب تلفنهای دوست قدیمیاش را نمیداده و چرا پس از چهل سال احساس میکند این دوست و مجلهاش با او و آن بخش از سینمایی که او متعلق به آن بوده نامهربانی کرده است. در قسمت دوم گفتوگو که چند روز دیگر پخش خواهد شد، البته جنگ مغلوبه میشود! این گفتوگو را ببینید.
نسخۀ کامل این برنامه را میتوانید در آپارات (و بهزودی در کانال یوتیوب «فیلم امروز») ببینید.
لینک مستقیم aparat.com/v/BYGqR
@filmemrooz_official
با حمایت: شرکت کشت و صنعت روژین تاک
rojintaak.com
#فیلم_امروز #فیلم #فریدون_جیرانی #خاطره #نوستالژی
هما روستا (۴ مهر ۱۳۲۳ – ۴ مهر ۱۳۹۴) در نمایی از «دیوار شیشهای» (ساموئل خاچیکیان، 1350) اولین تجربهاش در عرصۀ بازیگری.
@filmemrooz_official
فیلمنامۀ «دیوار شیشهای»را فریدون گله نوشته بود و روستا در این فیلم با پوری بنایی، ژاله سام، همایون اشکان، آرمان، میری و...همبازی بود.
#فیلم_امروز #هما_روستا #فیلم #نوستالژی #بازیگر
@filmemrooz_official
فیلمنامۀ «دیوار شیشهای»را فریدون گله نوشته بود و روستا در این فیلم با پوری بنایی، ژاله سام، همایون اشکان، آرمان، میری و...همبازی بود.
#فیلم_امروز #هما_روستا #فیلم #نوستالژی #بازیگر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتوگوی دوستانۀ هوشنگ گلمکانی و فریدون جیرانی با خاطرهبازی دو رفیق قدیمی شروع میشود اما به مباحث جدیتری میرسد.
اینجا میتوانید نسخۀ خلاصۀ قسمت اول این گفتوگو را ببیند (نسخۀ کاملتر این برنامه در صفحۀ فیلم امروز آپارات در دسترس است).
قسمت دوم این گفتوگو نیز چند روز دیگر منتشر میشود.
@filmemrooz_official
با حمایت: شرکت کشت و صنعت روژین تاک
rojintaak.com
#فیلم_امروز #فیلم #فریدون_جیرانی #خاطره #نوستالژی
اینجا میتوانید نسخۀ خلاصۀ قسمت اول این گفتوگو را ببیند (نسخۀ کاملتر این برنامه در صفحۀ فیلم امروز آپارات در دسترس است).
قسمت دوم این گفتوگو نیز چند روز دیگر منتشر میشود.
@filmemrooz_official
با حمایت: شرکت کشت و صنعت روژین تاک
rojintaak.com
#فیلم_امروز #فیلم #فریدون_جیرانی #خاطره #نوستالژی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فریدون جیرانی: «برنامۀ هفت با اجرای من، محصول وقایع سال 88 بود.»
هوشنگ گلمکانی: «تو بهعنوان دوست من، جزو تحریمکنندگان مجلۀ ما بودی!»
ویدئو: نسخۀ خلاصۀ قسمت دوم گفتوگوی دوستانه و شنیدنی هوشنگ گلمکانی.
نسخۀ کاملتر این برنامه بهزودی در صفحۀ «فیلم امروز» آپارات و همچنین کانال یوتیوب «فیلم امروز» در دسترس خواهدبود.
قسمت دوم این گفتوگو نیز چند روز دیگر منتشر میشود.
@filmemrooz_official
با حمایت: شرکت کشت و صنعت روژین تاک
rojintaak.com
#فیلم_امروز #فیلم #فریدون_جیرانی #خاطره #نوستالژی
هوشنگ گلمکانی: «تو بهعنوان دوست من، جزو تحریمکنندگان مجلۀ ما بودی!»
ویدئو: نسخۀ خلاصۀ قسمت دوم گفتوگوی دوستانه و شنیدنی هوشنگ گلمکانی.
نسخۀ کاملتر این برنامه بهزودی در صفحۀ «فیلم امروز» آپارات و همچنین کانال یوتیوب «فیلم امروز» در دسترس خواهدبود.
قسمت دوم این گفتوگو نیز چند روز دیگر منتشر میشود.
@filmemrooz_official
با حمایت: شرکت کشت و صنعت روژین تاک
rojintaak.com
#فیلم_امروز #فیلم #فریدون_جیرانی #خاطره #نوستالژی
محمد متوسلانی، منصور سپهرنیا، گرشا رئوفی و گوگوش در نمایی از «سه دیوانه» (جلال مقدم، 1347).
گروه سهنفرۀ متوسلانی، سپهرنیا و گرشا اولین و مشهورترین گروه کمدی سینمای ایران است.
@filmemrooz_official
محمد متوسلانی امروز 88ساله شد و منصور سپهرنیا 93ساله است اما گرشا رئوفی سال 1386در 74سالگی درگذشت.
#فیلم_امروز #فیلم #کمدی #قدیمیها #گوگوش #نوستالژی
گروه سهنفرۀ متوسلانی، سپهرنیا و گرشا اولین و مشهورترین گروه کمدی سینمای ایران است.
@filmemrooz_official
محمد متوسلانی امروز 88ساله شد و منصور سپهرنیا 93ساله است اما گرشا رئوفی سال 1386در 74سالگی درگذشت.
#فیلم_امروز #فیلم #کمدی #قدیمیها #گوگوش #نوستالژی
1921، چارلی چاپلین و جکی کوگان سرصحنۀ «پسربچه» (قاب1). کوگان که در زمان فیلمبرداری تنها هفت سال داشت، به خاطر میآورَد: «من یک سال و سه روز با آقای چاپلین بودم که برای ساختن یک فیلم زمانی بسیار طولانی است؛ او همزمان با ساخت فیلم، مشغول نوشتن و تغییر فیلمنامه بود به همین دلیل کار فیلمبرداری گاهی تعطیل میشد».
«پسربچه» یکی از بهترین تلاشهای چاپلین بود برای اینکه نشان دهد او فراتر از یک کمدین با شلوار گشاد و کفشهای بزرگ، یک نویسنده، یک کارگردان و یک بازیگر عالی است. پس از نمایش فیلم، شهرت چاپلین از هر کسی در هالیوود بیشتر بود.
پانزده سال بعد، کوگان در بیستودو سالگی، به دیدار چاپلین سرصحنۀ فیلمبرداری «عصر جدید» رفت (قاب2).
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #چارلی_چاپلین #فیلم #کمدی #نوستالژی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
«پسربچه» یکی از بهترین تلاشهای چاپلین بود برای اینکه نشان دهد او فراتر از یک کمدین با شلوار گشاد و کفشهای بزرگ، یک نویسنده، یک کارگردان و یک بازیگر عالی است. پس از نمایش فیلم، شهرت چاپلین از هر کسی در هالیوود بیشتر بود.
پانزده سال بعد، کوگان در بیستودو سالگی، به دیدار چاپلین سرصحنۀ فیلمبرداری «عصر جدید» رفت (قاب2).
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #چارلی_چاپلین #فیلم #کمدی #نوستالژی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official وقتی ریتم زندگی آرامتر بود تیتراژ سریال «از سرزمین شمالی»
تیتراژ سریال «از سرزمین شمالی»، علاوه بر اینکه برای چند نسل خاطرهانگیز است، یادآور دورانیست که انگار ریتم زندگی آرامتر بود؛ فرصت بیشتری برای مکث روی پدیدهها، دیدن منظرهها، شنیدن موسیقی و لذت بردن از تصویر داشتیم.
اما حالا غولهای فضای مجازی مانند یوتیوب، اسپاتیفای، اینستاگرام و تیکتاک عرصه شتابی جنونآمیز برای بستهبندی اطلاعات در ظرفهای کوچک هستند. مثلا در اسپاتیفای مدام توصیه میشود که آهنگ با مقدمۀ طولانی شنونده ندارد و بهتر است آهنگساز و خواننده خیلی سریع سراغ کلام و ملودی اصلی بروند. در مورد ویدئوهای فضای مجازی هم همینطور است؛ همه میشنویم و به یکدیگر میگوییم هرچه طول ویدئو کوتاهتر و «فستفودیتر» باشد بیننده بیشتری دارد. حتی دیدن تیتراژهای طولانی از حوصله مردم خارج است. تیتراژهای اغلب سریالهای نتفلیکس و آمازون کمتر از یک دقیقه با کاتهای سریع و موسیقی پرتحرک است و همگی فوری سراغ اصل مطلب میروند.
قطعۀ زیباى تیتراژ «از سرزمین شمالی» ساخته ماساشی سادا (خواننده، آهنگساز و ترانهسرای ژاپنی) یادآور زمانی آرام، با مردمانی باحوصله و زندگیهایى کمی دلانگیزتر از الان است.
بخشی از تغییر شرایط که اقتضای زمانه است. اما به نظر میرسد این جنون شتابزدگی و میل بیشتر به زندگی «فستفودی»، حاصل انتخاب و اشتباههای خودمان هم باشد.
@filmemrooz_official
شما براى دورانى که حوصلۀ بیشترى داشتید دلتنگ نمىشوید؟
From the North Country (1981-2002)
#فیلم_امروز #موسیقی #نوستالژی #سریال
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
اما حالا غولهای فضای مجازی مانند یوتیوب، اسپاتیفای، اینستاگرام و تیکتاک عرصه شتابی جنونآمیز برای بستهبندی اطلاعات در ظرفهای کوچک هستند. مثلا در اسپاتیفای مدام توصیه میشود که آهنگ با مقدمۀ طولانی شنونده ندارد و بهتر است آهنگساز و خواننده خیلی سریع سراغ کلام و ملودی اصلی بروند. در مورد ویدئوهای فضای مجازی هم همینطور است؛ همه میشنویم و به یکدیگر میگوییم هرچه طول ویدئو کوتاهتر و «فستفودیتر» باشد بیننده بیشتری دارد. حتی دیدن تیتراژهای طولانی از حوصله مردم خارج است. تیتراژهای اغلب سریالهای نتفلیکس و آمازون کمتر از یک دقیقه با کاتهای سریع و موسیقی پرتحرک است و همگی فوری سراغ اصل مطلب میروند.
قطعۀ زیباى تیتراژ «از سرزمین شمالی» ساخته ماساشی سادا (خواننده، آهنگساز و ترانهسرای ژاپنی) یادآور زمانی آرام، با مردمانی باحوصله و زندگیهایى کمی دلانگیزتر از الان است.
بخشی از تغییر شرایط که اقتضای زمانه است. اما به نظر میرسد این جنون شتابزدگی و میل بیشتر به زندگی «فستفودی»، حاصل انتخاب و اشتباههای خودمان هم باشد.
@filmemrooz_official
شما براى دورانى که حوصلۀ بیشترى داشتید دلتنگ نمىشوید؟
From the North Country (1981-2002)
#فیلم_امروز #موسیقی #نوستالژی #سریال
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
افسانه بایگان و مهدی هاشمی در نمایی از «بگذار زندگی کنم» (شاپور قریب، 1365) به بهانۀ هفتادوهفتمین زادروز مهدی هاشمی.
این فیلم، سومین فیلم هاشمی (پس از «زندهباد» و «مرگ یزدگرد») و پنجمین فیلم بایگان (پس از «گمشده»، «دبیرستان»، «حریم مهرورزی» و «تشکیلات») است. اینجا افسانه بایگان 25ساله است و مهدی هاشمی 40 ساله.
«بگذار زندگی کنم» با بیش از سه میلیون و سیصدهزار تماشاگر، پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران در سال ۱۳۶۵ بود. هرچند که به دلیل درجهبندی اعمال شده از طرف وزارت ارشاد در آن سالها، بلیت سینماهای این فیلم ارزانتر بود و به همین دلیل از نظر ریالی، پایینتر از «اجارهنشینها» و «گذرگاه» قرار گرفت.
عکس: حسین ملکی
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #بازیگر #نوستالژی #مهدی_هاشمی #افسانه_بایگان
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
این فیلم، سومین فیلم هاشمی (پس از «زندهباد» و «مرگ یزدگرد») و پنجمین فیلم بایگان (پس از «گمشده»، «دبیرستان»، «حریم مهرورزی» و «تشکیلات») است. اینجا افسانه بایگان 25ساله است و مهدی هاشمی 40 ساله.
«بگذار زندگی کنم» با بیش از سه میلیون و سیصدهزار تماشاگر، پرمخاطبترین فیلم سینمای ایران در سال ۱۳۶۵ بود. هرچند که به دلیل درجهبندی اعمال شده از طرف وزارت ارشاد در آن سالها، بلیت سینماهای این فیلم ارزانتر بود و به همین دلیل از نظر ریالی، پایینتر از «اجارهنشینها» و «گذرگاه» قرار گرفت.
عکس: حسین ملکی
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #بازیگر #نوستالژی #مهدی_هاشمی #افسانه_بایگان
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
گفتوگوی اختصاصی با انزو استایولا بازیگر کودک فیلم «دزد دوچرخه» @filmemrooz_official یکی از بخشهای خواندنی شمارۀ جدید «فیلم امروز»، گفتوگوی محمدرضا ملکمحمدی با انزو استایولا بازیگر کودک «دزد دوچرخه» (ویتوریو دسیکا، 1948) است:
انزو استایولا: «دزد دوچرخه یک اتفاق بود؛ یک اتفاق خاص در سینمای ایتالیا، جهان و البته زندگی من که دیگر هیچوقت تکرار نشد... هیچوقت! با این که بعد از دزد دوچرخه در آثار دیگری هم بازی کردم که مشهور و حتی پرفروشتر از آن شدند ولی هیچکدام نتوانستند جای این فیلم را برایم بگیرند. دزد دوچرخه عزیزترین و مهمترین خاطرۀ من در تمام زندگیام است...
سالها پیش جشنوارهای در میلان برگزار شد به نام «جشنوارۀ فیلم دوچرخه» و فیلمهایی از سراسر دنیا که بین آنها و مقولۀ دوچرخه و دوچرخهسواری ارتباطی وجود داشت در آن به نمایش گذاشته شد. من هم در آن جشنواره بودم. آنجا یک فیلم ایرانی دیدم دربارۀ یک دوچرخهسوار افغانی که باید یک هفته رکاب بزند تا برای همسر بیمارش پول جمع کند (بایسیکل ران). صحنهای تکاندهنده در آن فیلم بود که هیچوقت یادم نمیرود. جایی که دوچرخهسوار مجبور میشد برای این که از خستگی خوابش نبرد، بین پلکهایش چوب کبریت بگذارد و دیگران او را صدا میزدند تا بیدار بماند.
یک فیلم ایرانی دیگر هم در یک جشنوارۀ دیگری دیدم؛ دربارۀ شخصی که به یک کارگردان سرشناس شباهت دارد و خودش را به جای آن کارگردان جا میزند اما بعداً قضیه لو میرود و آن شخص محاکمه میشود (کلوزآپ). جالب بود که یک کارگردان معروف دیگر، از این موضوع فیلم ساخته بود.
یک فیلم دیگر هم یادم آمد (جدایی)که اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را برد و در ایتالیا هم دربارهاش تبلیغات گستردهای صورت گرفته بود. برای یکی از نخستین نمایشهای این فیلم در رُم از من هم دعوت شده بود که با اشتیاق به تماشایش رفتم. با تماشای این فیلمها متوجه شدم که ایران و ایتالیا از نظر فرهنگی خیلی به هم شبیهند...
خیلی هیجان دارم که گفتوگویم را با یک نشریۀ تخصصی سینما که قرار است به زبان فارسی و در ایران چاپ شود ببینم. امیدوارم برای تماشاگران ایرانیِ دزد دوچرخه این گفتوگو هم خاطرهانگیز و جالب باشد و این پیامیست که دلم میخواهد به مخاطبان ایرانی این فیلم برسد؛ هر جای دنیا که باشند...»*
@filmemrooz_official
*متن کامل این گفتوگو را در صفحات 102تا108 سیوچهارمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #دزد_دوچرخه #مصاحبه #بازیگر #نوستالژی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
سالها پیش جشنوارهای در میلان برگزار شد به نام «جشنوارۀ فیلم دوچرخه» و فیلمهایی از سراسر دنیا که بین آنها و مقولۀ دوچرخه و دوچرخهسواری ارتباطی وجود داشت در آن به نمایش گذاشته شد. من هم در آن جشنواره بودم. آنجا یک فیلم ایرانی دیدم دربارۀ یک دوچرخهسوار افغانی که باید یک هفته رکاب بزند تا برای همسر بیمارش پول جمع کند (بایسیکل ران). صحنهای تکاندهنده در آن فیلم بود که هیچوقت یادم نمیرود. جایی که دوچرخهسوار مجبور میشد برای این که از خستگی خوابش نبرد، بین پلکهایش چوب کبریت بگذارد و دیگران او را صدا میزدند تا بیدار بماند.
یک فیلم ایرانی دیگر هم در یک جشنوارۀ دیگری دیدم؛ دربارۀ شخصی که به یک کارگردان سرشناس شباهت دارد و خودش را به جای آن کارگردان جا میزند اما بعداً قضیه لو میرود و آن شخص محاکمه میشود (کلوزآپ). جالب بود که یک کارگردان معروف دیگر، از این موضوع فیلم ساخته بود.
یک فیلم دیگر هم یادم آمد (جدایی)که اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را برد و در ایتالیا هم دربارهاش تبلیغات گستردهای صورت گرفته بود. برای یکی از نخستین نمایشهای این فیلم در رُم از من هم دعوت شده بود که با اشتیاق به تماشایش رفتم. با تماشای این فیلمها متوجه شدم که ایران و ایتالیا از نظر فرهنگی خیلی به هم شبیهند...
خیلی هیجان دارم که گفتوگویم را با یک نشریۀ تخصصی سینما که قرار است به زبان فارسی و در ایران چاپ شود ببینم. امیدوارم برای تماشاگران ایرانیِ دزد دوچرخه این گفتوگو هم خاطرهانگیز و جالب باشد و این پیامیست که دلم میخواهد به مخاطبان ایرانی این فیلم برسد؛ هر جای دنیا که باشند...»*
@filmemrooz_official
*متن کامل این گفتوگو را در صفحات 102تا108 سیوچهارمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #دزد_دوچرخه #مصاحبه #بازیگر #نوستالژی
کانال یوتیوب فیلم امروز
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official خانواده عروس و داماد ناصر را کتک زدند! یادی از ناصر چشمآذر👇
عباس یاری🖊زندهیاد ناصر چشم آذر چنان دلبستۀ سازش بود که من گاهی به شوخی میگفتم ناصر شک ندارم شبها با پیانو به رختخواب میروی! گاه حوالى هشت صبح با تلفنش از خواب بیدار میشدم و اگر سر کیف بود دو سه ساعت بعد گوشی را میگذاشت! در این فاصله، از هر دری میگفت و با سازش چندین آهنگ برایم مینواخت. میگفت کلاس چهارم بوده که معلم سرودشان آکاردئونی بهش داده و او یک ملودی را از حفظ زده. او نتها را از روی کتاب حفظ میکرده و وقتی ساز را دستش میگرفته، شروع به نواختن میکرده.
ناصر همیشه با خانوادهاش زندگی میکرد و تا زمانی که خواهر کوچک و مادرش را از دست نداده بود، درکنارشان بود. یک بار از او پرسیدم وقتی همراه خانواده برای اجرای برنامه به مراسمی میرفتید، دستمزدتان را چهشکلی تقسیم میکردید؟ گفت:
«خیلی دموکراتیک! پولی که میگرفتیم تقسیم بر چهار میشد. اما چون من با اختلاف زیاد از بقیه کوچکتر بودم، نصف سهم مرا به خودم میدادند و نصفش را پدرم برمیداشت.
یک بار پدرم گفت یک عروسی برای فردا شب گرفتهایم اما من نمیتوانم بروم چون باید در یک عروسی دیگر ساز بزنم. فقط یک آکاردئون و یک دایره زنگی کار را راه میاندازد. من و کسی که قرار بود دایره بزند، راهی مراسم شدیم؛ آن آقا دستش کند بود و آهنگ را از ریتم میانداخت. مانده بودم چهکار کنم، بهخاطر دلم دوست نداشتم بروم اما چون پدرم کار را گرفته بود و قرار بود پول خوبی هم تقسیم شود، همراهش رفتم. در میانۀ مراسم، قرار شد عروس را به سمت خانۀ داماد بدرقه کنیم، از بدشانسی، همین که موسیقیِ "ای یار مبارک بادا..." را شروع کردیم، هوا توفانی شد، رعد و برق شد و باران شروع به باریدن کرد. خواهش کردم برای ما چتر بیاورند اما هر چه اصرار کردم فقط برای نوازندۀ دایره چتر آوردند چون فکر میکردند باران پوست دایره را شل میکند و صدایش خراب میشود. در همین گیر و دار یک دفعه آکاردئون که ترکیبی از چوب و کاغذ است، در دستهای من نصف شد! یک دفعه طایفۀ عروس و داماد با عصبانیت ریختند سر من و تا میتوانستند کتکم زدند که مرتیکه عروسی ما را خراب کردی!
@filmemrooz_official
تصاویر:
1. ناصر کوچک با همان آکاردئون
2. با آکاردئون روی سن تالار وحدت
3. با عباس یاری در دفتر مجله
#فیلم_امروز #ناصر_چشم_آذر #موسیقی #آکاردئون #نوستالژی #ساز
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
ناصر همیشه با خانوادهاش زندگی میکرد و تا زمانی که خواهر کوچک و مادرش را از دست نداده بود، درکنارشان بود. یک بار از او پرسیدم وقتی همراه خانواده برای اجرای برنامه به مراسمی میرفتید، دستمزدتان را چهشکلی تقسیم میکردید؟ گفت:
«خیلی دموکراتیک! پولی که میگرفتیم تقسیم بر چهار میشد. اما چون من با اختلاف زیاد از بقیه کوچکتر بودم، نصف سهم مرا به خودم میدادند و نصفش را پدرم برمیداشت.
یک بار پدرم گفت یک عروسی برای فردا شب گرفتهایم اما من نمیتوانم بروم چون باید در یک عروسی دیگر ساز بزنم. فقط یک آکاردئون و یک دایره زنگی کار را راه میاندازد. من و کسی که قرار بود دایره بزند، راهی مراسم شدیم؛ آن آقا دستش کند بود و آهنگ را از ریتم میانداخت. مانده بودم چهکار کنم، بهخاطر دلم دوست نداشتم بروم اما چون پدرم کار را گرفته بود و قرار بود پول خوبی هم تقسیم شود، همراهش رفتم. در میانۀ مراسم، قرار شد عروس را به سمت خانۀ داماد بدرقه کنیم، از بدشانسی، همین که موسیقیِ "ای یار مبارک بادا..." را شروع کردیم، هوا توفانی شد، رعد و برق شد و باران شروع به باریدن کرد. خواهش کردم برای ما چتر بیاورند اما هر چه اصرار کردم فقط برای نوازندۀ دایره چتر آوردند چون فکر میکردند باران پوست دایره را شل میکند و صدایش خراب میشود. در همین گیر و دار یک دفعه آکاردئون که ترکیبی از چوب و کاغذ است، در دستهای من نصف شد! یک دفعه طایفۀ عروس و داماد با عصبانیت ریختند سر من و تا میتوانستند کتکم زدند که مرتیکه عروسی ما را خراب کردی!
@filmemrooz_official
تصاویر:
1. ناصر کوچک با همان آکاردئون
2. با آکاردئون روی سن تالار وحدت
3. با عباس یاری در دفتر مجله
#فیلم_امروز #ناصر_چشم_آذر #موسیقی #آکاردئون #نوستالژی #ساز
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
امروز زادروز جمشید ارجمند است که اگر در ۲۳ تیر ۱۳۹۵ ما را ترک نکرده بود امروز ۸۴ ساله میشد. این عکس را به همین بهانه منتشر کردیم؛ عکسی که دو نفر دیگر از حاضران در آن نیز از میان ما رفتهاند: دکتر هوشنگ کاوسی سوم فروردین ۹۲ در ۹۱سالگی رفت و عباس کیارستمی چهاردهم تیر ۹۵ در ۷۶ سالگی.
این عکس اواسط دهه هفتاد در محل اولیه موزه سینما(لالهزارنو، کوچه پیرنیا) گرفته شده و بجز رفتگان یادشده، چهار نفر از بانیان و مؤسسان موزه نیز در عکس هستند: امیر اثباتی، جمال امید، بهزاد رحیمیان و عزیز ساعتی که عمرشان درازباد. موسس دیگر موزه، زندهیاد عزتالله انتظامی، از غایبان این عکس تاریخی است.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #عکس #عباس_کیارستمی #نوستالژی #سینمای_ایران
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
این عکس اواسط دهه هفتاد در محل اولیه موزه سینما(لالهزارنو، کوچه پیرنیا) گرفته شده و بجز رفتگان یادشده، چهار نفر از بانیان و مؤسسان موزه نیز در عکس هستند: امیر اثباتی، جمال امید، بهزاد رحیمیان و عزیز ساعتی که عمرشان درازباد. موسس دیگر موزه، زندهیاد عزتالله انتظامی، از غایبان این عکس تاریخی است.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #عکس #عباس_کیارستمی #نوستالژی #سینمای_ایران
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official سال 1335، موشق سروری (بالا)، ساموئل خاچیکیان و مهدی میثاقیه (وسط) سرصحنۀ «شبنشینی در جهنم». کانال یوتیوب فیلم امروز: youtube.com/@filmemrooz
«شبنشینی در جهنم» در استودیو میثاقیه به کارگردانی موشق سروری آغاز شد و در اواسط کار تولید، خاچیکیان هم به تیم کارگردانی پیوست.
این فیلم با توجه به سال تولیدش، از نظر نوآوریهای فنی خصوصا استفاده از دکورها (که تماماکار خود سروری بود) نمونهای مثال زدنی در تاریخ سینمای ایران است.
موشق سروری 25 بهمن ۱۲۸۹ خورشیدی با نام موشق سارواریان در تهران زاده شد. از سال ۱۳۱۴ به مدت یک سالونیم سردبیری دوهفتهنامهای به نام نورهاسکرد را به عهده داشت و سپس چند نمایش کودکان را کارگردانی کرد که نویسندگی برخی از آنها را نیزخودش انجام داده بود. علاقهاش به گرافیک و تبلیغات موجب شد تا همراه برادرش، ناپلئون سروری، آتلیهای تأسیس کند و علاوه بر تهیه تصاویر، اعلانها و آگهیها، برای تئاتر و سپس سینما دکور بسازد. طراحی و نقاشی اعلانهای بزرگ سر در سینماها از جمله کارهای موشق سروری و برادرش است.
او از سال ۱۳۳۴ به سینما روی آورد و نخستین فیلمش را با نام «مهتاب خونین» برای استودیو میثاقیه کارگردانی کرد.
«حاجیجبار در پاریس» (۱۳۴۰) و «شاهنامه آخرش خوشه» (۱۳۴۰) دو فیلم دیگر موشق سروری به عنوان کارگردان، فیلمنامهنویس و دکوراتور هستند؛ که فیلم دوم ناتمام ماند. ساخت دکور فیلمهایی مثل «زندانی امیر» (اسماعیل کوشان، ۱۳۲۷) و «رستم و سهراب» (شاهرخ رفیع، ۱۳۳۶) از جمله دیگر کارهای سروری در زمینه ساخت دکور هستند.
موشق سروری مردادماه ۱۳۶۰ بر اثر بیماری دیابت درگذشت.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #کارگردان #فیلم #فیلم_قدیمی #نوستالژی #سینمای_ایران
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
این فیلم با توجه به سال تولیدش، از نظر نوآوریهای فنی خصوصا استفاده از دکورها (که تماماکار خود سروری بود) نمونهای مثال زدنی در تاریخ سینمای ایران است.
موشق سروری 25 بهمن ۱۲۸۹ خورشیدی با نام موشق سارواریان در تهران زاده شد. از سال ۱۳۱۴ به مدت یک سالونیم سردبیری دوهفتهنامهای به نام نورهاسکرد را به عهده داشت و سپس چند نمایش کودکان را کارگردانی کرد که نویسندگی برخی از آنها را نیزخودش انجام داده بود. علاقهاش به گرافیک و تبلیغات موجب شد تا همراه برادرش، ناپلئون سروری، آتلیهای تأسیس کند و علاوه بر تهیه تصاویر، اعلانها و آگهیها، برای تئاتر و سپس سینما دکور بسازد. طراحی و نقاشی اعلانهای بزرگ سر در سینماها از جمله کارهای موشق سروری و برادرش است.
او از سال ۱۳۳۴ به سینما روی آورد و نخستین فیلمش را با نام «مهتاب خونین» برای استودیو میثاقیه کارگردانی کرد.
«حاجیجبار در پاریس» (۱۳۴۰) و «شاهنامه آخرش خوشه» (۱۳۴۰) دو فیلم دیگر موشق سروری به عنوان کارگردان، فیلمنامهنویس و دکوراتور هستند؛ که فیلم دوم ناتمام ماند. ساخت دکور فیلمهایی مثل «زندانی امیر» (اسماعیل کوشان، ۱۳۲۷) و «رستم و سهراب» (شاهرخ رفیع، ۱۳۳۶) از جمله دیگر کارهای سروری در زمینه ساخت دکور هستند.
موشق سروری مردادماه ۱۳۶۰ بر اثر بیماری دیابت درگذشت.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #کارگردان #فیلم #فیلم_قدیمی #نوستالژی #سینمای_ایران
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
YouTube
فیلم امروز | FilmEmrooz
Share your videos with friends, family, and the world
ده تجدیددیدار خاطرهانگیز که همگی در سال 2023 اتفاق افتادهاند.*
@filmemrooz_official
*با یک نکتۀ ریز😉
#فیلم_امروز #بازیگر #فیلم #عکس #نوستالژی #خاطره
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
@filmemrooz_official
*با یک نکتۀ ریز😉
#فیلم_امروز #بازیگر #فیلم #عکس #نوستالژی #خاطره
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official پسرک «دزد دوچرخه» در ۸۴سالگی!
محمدرضا ملکمحمدی (هامون)🖊هشت ساله بودم، تقریبا همسن بازیگر نقش برونو، انزو استایولا، که خیلی اتفاقی فیلم «دزد دوچرخه» را از تلویزیون دیدم. به گوش پسربچهای که آرزوی داشتن دوچرخه را هر روز مرور میکرد کلمه «دوچرخه» در عنوان فیلم طنین جادویی و جذابی داشت. حتی الان هم که در ایتالیا هستم هنوز در پنجاهسالگی علاقهام به دوچرخه کم نشده که هیچ، زیادتر هم شده و اغلب با دوچرخه رفتوآمد میکنم.
وقتی بچه بودم تحت تأثیر دو صحنه از فیلم خیلی گریه کردم؛ اول صحنهای که دوچرخۀ ریچی را میدزدند، (شخصیت اول فیلم، لامبرتو ماجورانی) و او دنبالشان میرود و دزد را پیدا نمیکند، و دوم صحنۀ آخر فیلم که ریچی ناامید از پیدا کردن دوچرخهاش، تصمیم میگیرد دوچرخهای را بدزدد و این بار صاحب دوچرخه دنبالش میکند و به کمک مردم گیرش میاندازد و مردم کتکش میزنند و بعد او و پسرش دست در دست هم، ویران و گریان، در خیابانهای رُم سرگردان راه میروند. تابستان گذشته فیلم را به زبان اصلی دیدم و باز در همین صحنهها به گریه افتادم.
زمانی که تصمیم گرفتم پسرک بازیگر را پیدا کنم نشانههای گذرایی در اینترنت و مصاحبهای کوتاه در تلویزیون ایتالیا دیدم که میگفت در محله گارباتلای رُم به همراه تنها پسرش زندگی میکند، و من که از قبل آن محله را به خاطر یک دوست قدیمی میشناختم، به جستوجویش رفتم و پس از پرسوجو از افراد محلی، محل زندگیاش را پیدا کردم، و این گفتوگو در سه جلسه و طی بیش از چهار ساعت گپوگفت شکل گرفت.
تصویرهای پراکنده با هنر و خلاقیت خانم آذر مهرابی به ویدئویی که کم از فیلمی مستند ندارد تبدیل شده، و موسیقی تیزر و ابتدای ویدئو را نیز علی زارع ساخته است. امیدوارم از تماشای این گفتوگو با پسربچهای که حالا هشتادوچهار سالش شده لذت ببرید.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #دزد_دوچرخه #فیلم #ایتالیا #نوستالژی #دوچرخه
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
وقتی بچه بودم تحت تأثیر دو صحنه از فیلم خیلی گریه کردم؛ اول صحنهای که دوچرخۀ ریچی را میدزدند، (شخصیت اول فیلم، لامبرتو ماجورانی) و او دنبالشان میرود و دزد را پیدا نمیکند، و دوم صحنۀ آخر فیلم که ریچی ناامید از پیدا کردن دوچرخهاش، تصمیم میگیرد دوچرخهای را بدزدد و این بار صاحب دوچرخه دنبالش میکند و به کمک مردم گیرش میاندازد و مردم کتکش میزنند و بعد او و پسرش دست در دست هم، ویران و گریان، در خیابانهای رُم سرگردان راه میروند. تابستان گذشته فیلم را به زبان اصلی دیدم و باز در همین صحنهها به گریه افتادم.
زمانی که تصمیم گرفتم پسرک بازیگر را پیدا کنم نشانههای گذرایی در اینترنت و مصاحبهای کوتاه در تلویزیون ایتالیا دیدم که میگفت در محله گارباتلای رُم به همراه تنها پسرش زندگی میکند، و من که از قبل آن محله را به خاطر یک دوست قدیمی میشناختم، به جستوجویش رفتم و پس از پرسوجو از افراد محلی، محل زندگیاش را پیدا کردم، و این گفتوگو در سه جلسه و طی بیش از چهار ساعت گپوگفت شکل گرفت.
تصویرهای پراکنده با هنر و خلاقیت خانم آذر مهرابی به ویدئویی که کم از فیلمی مستند ندارد تبدیل شده، و موسیقی تیزر و ابتدای ویدئو را نیز علی زارع ساخته است. امیدوارم از تماشای این گفتوگو با پسربچهای که حالا هشتادوچهار سالش شده لذت ببرید.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #دزد_دوچرخه #فیلم #ایتالیا #نوستالژی #دوچرخه
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz