NOONBOOK :: نشر نون
3.36K subscribers
2.02K photos
44 videos
30 files
387 links
.:کانال رسمی نشرنون:. ارتباط با ادمین: @noonbook1
سفارش: @aknoonbook1
Download Telegram
طنزی برای روز خبرنگار
«ساختمان رکن چارم»

بس كه تقويم‌ها ورق خوردند
نوبتِ رفتن بهار رسيد
رد شديم از ميانۀ مرداد
باز «روز خبرنگار» رسيد

از همين روي، جشن مي‌گيرند
بعدِ تبليغ‌ها و دعوت‌ها
مي‌شود ذره‌ذره سالن، پُر
از جوان‌ها و پيش‌كسوت‌ها

حتماً اين روزِ خوبِ فرخنده
مي‌تواند بهانه‌اي باشد
تا مگر خويش را نگاه كنيم
شكل آيينه‌خانه‌اي باشد

ما شديم و شد آن‌چه شد، آري!
با بد و خوبِ روزگار، شديم
زندگي در مسير جاري بود
ما از اين‌رو خبرنگار شديم،

تا كه گاهي به گوش مسئولان
برسانيم حرف مردم را
خشتي از جنس واژه برداريم
تا بسازيم «ركن چارم» را

(هر گُلي نو كه در جهان آيد)
به همه بلبلان خبر بدهيم
به درختانِ ايستادۀ شهر
خبر از رفتنِ تبر بدهيم

چشمِ بيدار مردمان باشيم
در سمينارها، همايش‌ها
نشود بابِ ميلِ خط‌بازان
تيترها، عكس‌ها، گزارش‌ها

خبر افتتاح اگر باشد
بنويسيم: افتتاح شده
خبر اختلاس اگر برسد
بنويسيم: افتضاح شده!

بي‌محابا دروغ ننويسيم
كه مگر داغ‌تر شود گيشه
نفروشيم تيترهامان را
به رياپيشگان بي‌ريشه

با دغل ناگهان بغل نكنيم
خبرِ تازۀ سياسي را
به حقيقت هم اختصاص دهيم
گفت‌وگوهاي اختصاصي را

قصدمان بوده هر صدايي را
بازتابنده مثل كوه شويم
از چپ و راست، باد اگر برسد
نكند مثلِ آن گروه شويم:

عده‌اي كه هميشه با بادند
جهت باد، مبهم است ولي
ظاهراً جسم‌شان اگر صاف است
روح‌شان تا كمر، خم است ولي

گاه بحث «كتاب» اگر باشد
رايگان‌دوست‌هاي «بُن»‌طلب‌اند!
گاه حرف «كباب» اگر بشود
اين جماعت، همه، «ژتون»‌طلب‌اند!

بوده كلّ خبرنگاري‌شان
ادّعايي كه در دهن دارند
وقت تقسيمِ هديه‌ها اما
كارت در جيب پيرهن دارند

يك وجب، صفحه‌شان نشد پُر با
اين‌همه ادّعاي توخالي
عوضش زرت و زرت مي‌بندند
«آگهي‌نامه»‌هاي پوشالي

هي كپي مي‌كنند از هر سو
مردِ ميدانِ سختِ مونتاژند!
هست آغوشِ بازشان همه‌جا
عاشق يك بغل رپرتاژند!

در پي امتياز نشريه‌اند
با تقاضاي خاله‌خانباجي!
توي هر حوزه‌اي سخنران‌اند
دكتراي علوم ورّاجي!
...
بگذريم از زياده، شايد هم
ما در آيينه، عين ايشانيم
(هرچه گفتيم جز حكايت دوست
در همه‌عمر از آن پشيمانيم)

تيترها مي‌رسند و مي‌افتند
رسم دنيا هميشه اين بوده است
عاقبت، آن‌چه تيتر خواهد شد
خبرِ داغِ روزِ موعود است...

از
مجموعه‌شعر طنزِ
#ایمان_بدون_نون
مجتبی احمدی
#نشرنون
مجموعه‌شعر طنزِ
#ایمان_بدون_نون
مجتبی احمدی
#نشرنون @noonbook0
NOONBOOK :: نشر نون
«سرپناه کاغذی» | مینیمال‌های مارگارت اتوود | ترجمه گلاره جمشیدی | #نشرنون @noonbook
«باید تمام فضاهای موجود روی کاغذ را با نوشته ها پر کنی. بعضی از نوشته ها باید فریادهایی را شرح دهند که آن بیرون در حال برآمدن است؛ شب و روز، در میان تپه های شنی و تکه های یخ و خرابه ها و استخوان ها و این قبیل چیزها ؛ در مورد فریادها باید حقیقت را گفت، که کاری ست دشوار ، چون تو از میان دیوارهای کاغذی نمی توانی بیرون را ببینی، بنابراین نمی توانی حقیقت را دقیق بیان کنی.»

#سر_پناه_کاغذی #نویسنده #مارگارت_اتوود #ترجمه #گلاره_جمشیدی #نشر_نون

«سر پناه کاغذی» قویترین حکایت این کتاب، نوعی #ایمان و اعتقاد ناب به #نویسندگی را بیان می کند.📚📖📚
این #کتاب فوق العاده #دلنشین و زیباست.

https://www.instagram.com/p/BLNirq_gIeq/

@noonbook
«باید تمام فضاهای موجود روی کاغذ را با نوشته ها پر کنی. بعضی از نوشته ها باید فریادهایی را شرح دهند که آن بیرون در حال برآمدن است؛ شب و روز، در میان تپه های شنی و تکه های یخ و خرابه ها و استخوان ها و این قبیل چیزها ؛ در مورد فریادها باید حقیقت را گفت، که کاری ست دشوار ، چون تو از میان دیوارهای کاغذی نمی توانی بیرون را ببینی، بنابراین نمی توانی حقیقت را دقیق بیان کنی.»

#سر_پناه_کاغذی #نویسنده #مارگارت_اتوود #ترجمه #گلاره_جمشیدی #نشر_نون

«سر پناه کاغذی» قویترین حکایت این کتاب، نوعی #ایمان و اعتقاد ناب به #نویسندگی را بیان می کند.📚📖📚
این #کتاب فوق العاده #دلنشین و زیباست.

https://www.instagram.com/p/BLNirq_gIeq/

@noonbook