#مائو_تسه_یونگ بنیانگذار جمهوری خلق چین

#مائو در سال ۱۹۲۵ بعداز فرار از ماموران،به ساحل رودخانه شیانگ رفت ودر آنجا شعری سرود که از بلندپروازیهای او درآینده حکایت میکرد:عقابها برفراز آسمان اوج میگیرند،ماهیها به ژرفای بستر رودخانه شیرجه میزنند،در زیراین آسمان سرد،ده‌ها هزار مخلوق برای تحمیل اراده خویش بر طبیعت باهم رقابت میکنند.من تحت تاثیر این گستره بیکران،از تو زمین بی انتها میپرسم:درنهایت چه کسی دراین رقابت پیروز میشود؟او همزمان با آغاز سال ۱۹۳۰، 36ساله شد.با نگاهی به سال گذشته می‌توانست احساس رضایت بکند. #حزب بعد از آن همه نافرمانیهایی که او کرده بود فرماندهی بزرگترین ارتش سرخ درخارج از بلوک شوروی را به دست او سپرده بود. مسکو و شانگهای آشکارا به او رشوه داده بودند،که مفهومش این بود که به وی نیاز شدید دارند.حالا می توانست از این اهرم قدرتی که به او داده بودند،بهره برداری بیشتری بکند.وی همچنان که سوار براسب شده بود وبه آرامی حرکت میکرد،زیر لب این شعر را زمزمه می‌کرد:«به کجا کنون روانم؟...»او دقیقا میدانست که به کجا میرود:به سوی کسب فتوحات بیشتر.

#لیدرشیپ #تفکر_استراتژیک #مدیریت_استراتژیک