This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزيده #برنامه_سحرلر ، ١٠ مهرماه ١٣٩٧ مسائل بانكي توليدكنندگان ، فايل كامل بزودي در aparat.com/drfaryabi و اين كانال
@dr_faryabi
@dr_faryabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزيده #برنامه_كنكاش ، وضعيت گردشگري استان آذربايجان شرقي ، فايل كامل در آپارات aparat.com/drfaryabi
@dr_faryabi
@dr_faryabi
📌 برنامه رادیویی چرتکه، با حضور دكتر محمد فاريابی، عضو هيات علمی دانشگاه تبريز
موضوع : اصول مدیریت کسب و کار (به زبان ساده)
- ماموریت اصلی صدا و سیما ایجاد فضای مطمئن برای اظهار نظر همه و بیان آزادانه سخنان مردم است، چه نظرات مثبت و چه انتقادها
- در پاسخ به نظر منتقدین عزیزی که از اختلاف مطالب بیان شده و وضعیت کنونی جامعه انتقاد نموده اند: چنین نظراتی احساس این عزیزان باتوجه به وضعیت کنونی است اما مغایر با توانایی ها و پتانسیل های موجود در استان و شهر ما نیستند، همانگونه که روزگاری در بسیاری از کسب و کارها جزو برترین های دنیا بوده ایم، باز هم می توانیم به چنین جایگاهی و حتی فراتر از آن دست یابیم.
- اگر ما مشکلات و مسائل روز کنونی را در نظر نگیریم و صرفا به بیان اصول علمي بپردازیم، مردم حق دارند گلایه کنند، باید مطالب علمی با مشکلات و مسائل روز مردم عجین شده و نسبت به آنها سخن گفته و راه حل های علمی ارائه گردد.
- سخن گفتن از علم و دانش، با چشم پوشی از مشکلات درست نیست، باید مشکلات را دید و به کمک همین علوم راه حل ارائه داد.
- مدیریت و کسب و کار یا مدیریت کسب و کار؟ مدیریت کسب و کار به معنای اصول اداره کسب و کار و رعایت اصول صحیح آن است. حتي برخي از افراد معتقدند که “کار و کسب” صحیح تر است، چون باید اول کار کنیم و سپس کسب کنیم، اما باتوجه به روال آموزشی فعلی و مصطلح شدن “کسب و کار”، ترجیح مان به استفاده از همین اصطلاح است.
- در دیدگاه جامع، تمام مشاغل و کارها به نوعی کسب و کار است، خانه داری، دانشجویی، معلمی و همه و همه به نوعی کسب و کار محسوب مي شوند و مدیریت کسب و کار برای همه لازم است.
- مدیریت ۵ اصل دارد: برنامه ریزی، بسیج منابع و امکانات، سازماندهی، هدایت و سرپرستی، نظارت و کنترل. این اصول برای تمامی افراد، افراد بیکار، افراد خانه دار، صاحبان کسب و کار، دولت و غیره لازم و ضروری است.
- هر فرد و هر شخص باید برنامه ریزی کرده و برای آن هدف تعیین کند. برنامه ریزی عبارت است از تعیین کردن مسیر، منابع و نحوه رسیدن به هدف.
- برای بسیج منابع و امکانات باید منابع مورد نیاز مالی، اطلاعاتی، فيزيكي و منابع انسانی مشخص شود.
- کسب اطلاعات بازار یکی از ضروريات هر کسب و کاری است.
- سازماندهی عبارت است از چیدمان صحیح منابع مختلف در کنار هم در راستای رسیدن به هدف با بهترین روش ممکن، و ایجاد هماهنگی بین منابع.
- پس از سازماندهی منابع، وظیفه مدیر هدایت آنها و ایجاد هماهنگی بین کارها، تقسیم کار ، ایجاد انگیزه و امید برای افراد، ارائه راه حل برای رفع موانع و مشکلات است که هدایت و سرپرستی نام دارد.
- برنامه ریزی و کنترل مانند دو لبه یک قیچی اند. در کنترل، نحوه اجرای برنامه ها، میزان پیشرفت کارها و هزینه کارها و غیره بررسی می گردد.
- افراد بیکار نیز باید این اصول را رعایت کنند، هدف تعیین کنند (یافتن شغل)، برای رسیدن به آن برنامه ریزی کند (شناسایی مهارت ها و توانایی های لازم جهت یافتن شغل)، بسیج منابع (نحوه کسب مهارت ها با روش های مختلف)، سازماندهی (زمانبندی دقیق و اجرای کارهای لازم جهت کسب مهارتها)، هدایت و سرپرستی (یادگیری هدفمند این مهارت ها و در راستای یک مسیر مشخص، و نه یادگیری پراکنده)، کنترل (بررسی میزان پیشرفت و رشد فردی).
- بدون برنامه ریزی بی هدفیم. شاید هدف هم داشته باشیم، اما چون برنامه نداریم به نوعی هدف نداریم. اگر در دریا باشیم و ندانیم به کدام بندر میخواهیم برويم گمراه می شویم. بنابراین برنامه ریزی لازم است.
- برنامه ریزی در سه بخش کوتاه مدت (هفته و ماه و سال)، میان مدت (۱ تا ۳ سال) و بلند مدت (بعد از ۳ سال) انجام می شود.
- یادداشت برداری موجب افزایش سلاست فکری و روان شدن افکار می شود. ممکن است ایده های بسیاری به ذهن ما برسد اما به دلیل عدم یادداشت برداری و درگیر شدن در کارهای روزمره انجام آن را فراموش کنیم.
- برنامه در حیطه های مختلف روزمره (مهمانی و قرارهای روزانه و…)، کاری (مسیر کسب و کار و …)، زندگی (اهداف بلندمدت زندگی و …) لازم است.
- برای رفع بیکاری باید به دنبال مهارت بود و مهارت کسب کرد. ممکن است بسیاری از افراد بیکار دارای مهارت های بسیاری هم باشند، اما آنچه مهم است این است که این مهارت ها امروز مفيد است یا نه؟ ممکن است بسیاری از مهارت ها تا چند سال قبل لازم بودند اما امروزه دیگر مطرح نباشند.
- باید به روز بود و بسته به نیازهای امروز مهارت ها و توانایی های جدید کسب کرد.
@dr_faryabi
موضوع : اصول مدیریت کسب و کار (به زبان ساده)
- ماموریت اصلی صدا و سیما ایجاد فضای مطمئن برای اظهار نظر همه و بیان آزادانه سخنان مردم است، چه نظرات مثبت و چه انتقادها
- در پاسخ به نظر منتقدین عزیزی که از اختلاف مطالب بیان شده و وضعیت کنونی جامعه انتقاد نموده اند: چنین نظراتی احساس این عزیزان باتوجه به وضعیت کنونی است اما مغایر با توانایی ها و پتانسیل های موجود در استان و شهر ما نیستند، همانگونه که روزگاری در بسیاری از کسب و کارها جزو برترین های دنیا بوده ایم، باز هم می توانیم به چنین جایگاهی و حتی فراتر از آن دست یابیم.
- اگر ما مشکلات و مسائل روز کنونی را در نظر نگیریم و صرفا به بیان اصول علمي بپردازیم، مردم حق دارند گلایه کنند، باید مطالب علمی با مشکلات و مسائل روز مردم عجین شده و نسبت به آنها سخن گفته و راه حل های علمی ارائه گردد.
- سخن گفتن از علم و دانش، با چشم پوشی از مشکلات درست نیست، باید مشکلات را دید و به کمک همین علوم راه حل ارائه داد.
- مدیریت و کسب و کار یا مدیریت کسب و کار؟ مدیریت کسب و کار به معنای اصول اداره کسب و کار و رعایت اصول صحیح آن است. حتي برخي از افراد معتقدند که “کار و کسب” صحیح تر است، چون باید اول کار کنیم و سپس کسب کنیم، اما باتوجه به روال آموزشی فعلی و مصطلح شدن “کسب و کار”، ترجیح مان به استفاده از همین اصطلاح است.
- در دیدگاه جامع، تمام مشاغل و کارها به نوعی کسب و کار است، خانه داری، دانشجویی، معلمی و همه و همه به نوعی کسب و کار محسوب مي شوند و مدیریت کسب و کار برای همه لازم است.
- مدیریت ۵ اصل دارد: برنامه ریزی، بسیج منابع و امکانات، سازماندهی، هدایت و سرپرستی، نظارت و کنترل. این اصول برای تمامی افراد، افراد بیکار، افراد خانه دار، صاحبان کسب و کار، دولت و غیره لازم و ضروری است.
- هر فرد و هر شخص باید برنامه ریزی کرده و برای آن هدف تعیین کند. برنامه ریزی عبارت است از تعیین کردن مسیر، منابع و نحوه رسیدن به هدف.
- برای بسیج منابع و امکانات باید منابع مورد نیاز مالی، اطلاعاتی، فيزيكي و منابع انسانی مشخص شود.
- کسب اطلاعات بازار یکی از ضروريات هر کسب و کاری است.
- سازماندهی عبارت است از چیدمان صحیح منابع مختلف در کنار هم در راستای رسیدن به هدف با بهترین روش ممکن، و ایجاد هماهنگی بین منابع.
- پس از سازماندهی منابع، وظیفه مدیر هدایت آنها و ایجاد هماهنگی بین کارها، تقسیم کار ، ایجاد انگیزه و امید برای افراد، ارائه راه حل برای رفع موانع و مشکلات است که هدایت و سرپرستی نام دارد.
- برنامه ریزی و کنترل مانند دو لبه یک قیچی اند. در کنترل، نحوه اجرای برنامه ها، میزان پیشرفت کارها و هزینه کارها و غیره بررسی می گردد.
- افراد بیکار نیز باید این اصول را رعایت کنند، هدف تعیین کنند (یافتن شغل)، برای رسیدن به آن برنامه ریزی کند (شناسایی مهارت ها و توانایی های لازم جهت یافتن شغل)، بسیج منابع (نحوه کسب مهارت ها با روش های مختلف)، سازماندهی (زمانبندی دقیق و اجرای کارهای لازم جهت کسب مهارتها)، هدایت و سرپرستی (یادگیری هدفمند این مهارت ها و در راستای یک مسیر مشخص، و نه یادگیری پراکنده)، کنترل (بررسی میزان پیشرفت و رشد فردی).
- بدون برنامه ریزی بی هدفیم. شاید هدف هم داشته باشیم، اما چون برنامه نداریم به نوعی هدف نداریم. اگر در دریا باشیم و ندانیم به کدام بندر میخواهیم برويم گمراه می شویم. بنابراین برنامه ریزی لازم است.
- برنامه ریزی در سه بخش کوتاه مدت (هفته و ماه و سال)، میان مدت (۱ تا ۳ سال) و بلند مدت (بعد از ۳ سال) انجام می شود.
- یادداشت برداری موجب افزایش سلاست فکری و روان شدن افکار می شود. ممکن است ایده های بسیاری به ذهن ما برسد اما به دلیل عدم یادداشت برداری و درگیر شدن در کارهای روزمره انجام آن را فراموش کنیم.
- برنامه در حیطه های مختلف روزمره (مهمانی و قرارهای روزانه و…)، کاری (مسیر کسب و کار و …)، زندگی (اهداف بلندمدت زندگی و …) لازم است.
- برای رفع بیکاری باید به دنبال مهارت بود و مهارت کسب کرد. ممکن است بسیاری از افراد بیکار دارای مهارت های بسیاری هم باشند، اما آنچه مهم است این است که این مهارت ها امروز مفيد است یا نه؟ ممکن است بسیاری از مهارت ها تا چند سال قبل لازم بودند اما امروزه دیگر مطرح نباشند.
- باید به روز بود و بسته به نیازهای امروز مهارت ها و توانایی های جدید کسب کرد.
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎
📌 قسمت ٢٦٥
#گفتگو_با_اساتيد
گفتگوی #رادیو_صدای_بازاریابی با:
دكتر محمد فاريابی؛
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز
با موضوع:
#فرآيند_تجاری_سازی
(بخش اول)
٩٧/٠٨/١٢
🌐 sedayebazaryabi.com
@dr_faryabi
#گفتگو_با_اساتيد
گفتگوی #رادیو_صدای_بازاریابی با:
دكتر محمد فاريابی؛
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز
با موضوع:
#فرآيند_تجاری_سازی
(بخش اول)
٩٧/٠٨/١٢
🌐 sedayebazaryabi.com
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎
📌 قسمت ۲۷۰
#گفتگو_با_اساتيد
گفتگوی #رادیو_صدای_بازاریابی با:
دكتر محمد فاريابی؛
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز
با موضوع:
#فرآيند_تجاری_سازی
(بخش دوم)
٩٧/٠٨/۱۹
🌐 sedayebazaryabi.com
@dr_faryabi
#گفتگو_با_اساتيد
گفتگوی #رادیو_صدای_بازاریابی با:
دكتر محمد فاريابی؛
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز
با موضوع:
#فرآيند_تجاری_سازی
(بخش دوم)
٩٧/٠٨/۱۹
🌐 sedayebazaryabi.com
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎
📌صادرات داشتن همان صادراتی بودن
نیست!
يادداشت دكتر #محمد_فاريابی عضو هيات علمي گروه مديريت دانشگاه تبريز، #روزنامه عجب شير ، پنجشنبه ١ آذرماه ١٣٩٧
- سالهاست دغدغه توسعه صادرات داریم، سالهاست برنامه‌ریزی می‌کنیم تا رشد صادرات را شاهد باشیم، سالهاست جلسات و همفکری‌های متعددی برگزار می‌کنیم تا صادرکنندگان را تشویق کرده و آنان را ارج نهیم، جوایز و مشوق‌های متعدد صادراتی معرفی می‌نمائیم تا برسیم به آن سطح از صادرات که نیاز داریم.
- سوال این است آیا صادرات ما رشد کرد یا توسعه یافت؟ آیا توانستیم به انتظارات حتی ساده صادرکنندگان پاسخ دهیم؟ آیا صادرات بنگاه‌های ما مداوم و پیوسته است؟ آیا فرهنگ صادراتی بودن را ترویج دادیم؟ در این میان چه نقصان‌هایی در سیاست‌ها داشتیم؟ صادرکنندگان چه کمبودهایی در ترویج تداوم صادرات داشتند؟ چه کسی مقصر بود؟ آیا صادرات داشتن کافی است؟ قطعا خیر!
- آیا تلاش کردیم همیشه صادرات داشته باشیم؟ آیا مطالعه کردیم که علت ورود دیرهنگام و خروج زود هنگام برخی از صادرکنندگان به عرصه فرایند صادرات چیست؟ آیا نباید بررسی می‌کردیم که علت یا علل افت عملکرد برخی از صادرکنندگان در چیست؟ آیا صادرات داشتن همان صادراتی بودن است؟ مسلما نیست!
- صادرات داشتن آمار است و ممکن است در کوتاه مدت و مقطعی از زمان باشد اما صادراتی بودن یک فرهنگ است، بلند مدت است رفتار است و جزیی از شخصیت.
- ما به برنامه‌های توسعه صادرات صرفا به چشم افزایش کمیت صادرات نگاه کردیم. منظور ما از توسعه صادرات فقط افزایش میزان عددی یا دلاری صادرات نبود، نیست و نباید باشد.
- مطالعات و تحقیقات متعددی در باب آسیب‌شناسی مدیریت صادرات انجام شد ولی تعداد کمی از آنها روی میزهای تصمیم‌گیری قرار گرفت و در فرایند برنامه‌ریزی و اجرا مورد توجه قرار گرفت.
- آری صادرات داشتن برابر با صادراتی بودن نیست! حمایت‌های مقطعی، یکباره یا غیر ادامه‌دار ما را از صادراتی بودن دور کرد.
- عدم ایفای تعهدات، قول‌ها و وعده‌های تشویقی صادرات در زمان مناسب، گلایه‌های مربوط به معافیت‌های وعده داده شده‌ی مالیاتی انگیزه‌ها را کشت و روزی دیدیم فقط صادرات داریم آن هم نه در شان این همه پتانسیل.
- مدیریت صادرات یکی از شاخه‌های بسیار وزین مدیریت بازرگانی در کشور است. بدون آن تصور ایجاد فرهنگ صادراتی در بین بنگاه‌های تولیدی و بازرگانی بسیار دشوار است.
- قرار بود صادرات را سرلوحه و نگین اقتصاد کشور نمائیم قرار ما این نبود مشکلات صادراتی ما افزایش یابد. بوروکراسی‌های افراطی در سر راه تولیدکنندگان سبز شود.
- چندین دهه قبل اندیشمندان تاکید بر صادرات داشته‌اند و موفقیت یک کشور در حوزه بازارهای خارجی را یکی از با ارزش‌ترین پارامترها و شاخص‌های رتبه‌بندی آن کشور اعلام نمودند. صحبت مربوط به چند سال اخیر نیست.
- همه کشورها در تلاش‌اند با رشد و توسعه صادرات بتوانند به تقویت پول ملی خود کمک نمایند. قرار بود ما کاربردی‌ترین علوم مربوط به مدیریت بازرگانی (از جمله بازاریابی بین الملل) را در بدنه ساختار صادراتی کشور تزریق کنیم.
- البته گاها حرکت‌های مناسب آموزشی پژوهشی و مشاوره‌ای توسط وزارت متبوع انجام شد ولی این حرکات بایستی بصورت فرایندها تعریف شوند نه بصورت پروژه‌ها. یعنی بایستی در فعالیت‌های دائمی ارگان‌های ذیربط قرار گیرند. قرار بود با طراحی پنجره واحد اقدام به تجدید نظارت و کنترل ارگان‌های متعدد مربوط به صادرات نماییم و قرارمان این باشد که اهداف بلند مدتی همچون ایجاد اعتقاد عملی به توسعه صادرات را در بدنه بازرگانی بین‌المللی لحاظ کنیم.
- قرارمان این باشد که از مناطق آزاد و ویژه عمدتا برای هدف اصلی آنها یعنی صادرات و نه عمدتا واردات بهره‌برداری کنیم.
آری صادراتی بودن در توان ماست ولی با حضور علمی و عملی دائم در آن.
@dr_faryabi
نیست!
يادداشت دكتر #محمد_فاريابی عضو هيات علمي گروه مديريت دانشگاه تبريز، #روزنامه عجب شير ، پنجشنبه ١ آذرماه ١٣٩٧
- سالهاست دغدغه توسعه صادرات داریم، سالهاست برنامه‌ریزی می‌کنیم تا رشد صادرات را شاهد باشیم، سالهاست جلسات و همفکری‌های متعددی برگزار می‌کنیم تا صادرکنندگان را تشویق کرده و آنان را ارج نهیم، جوایز و مشوق‌های متعدد صادراتی معرفی می‌نمائیم تا برسیم به آن سطح از صادرات که نیاز داریم.
- سوال این است آیا صادرات ما رشد کرد یا توسعه یافت؟ آیا توانستیم به انتظارات حتی ساده صادرکنندگان پاسخ دهیم؟ آیا صادرات بنگاه‌های ما مداوم و پیوسته است؟ آیا فرهنگ صادراتی بودن را ترویج دادیم؟ در این میان چه نقصان‌هایی در سیاست‌ها داشتیم؟ صادرکنندگان چه کمبودهایی در ترویج تداوم صادرات داشتند؟ چه کسی مقصر بود؟ آیا صادرات داشتن کافی است؟ قطعا خیر!
- آیا تلاش کردیم همیشه صادرات داشته باشیم؟ آیا مطالعه کردیم که علت ورود دیرهنگام و خروج زود هنگام برخی از صادرکنندگان به عرصه فرایند صادرات چیست؟ آیا نباید بررسی می‌کردیم که علت یا علل افت عملکرد برخی از صادرکنندگان در چیست؟ آیا صادرات داشتن همان صادراتی بودن است؟ مسلما نیست!
- صادرات داشتن آمار است و ممکن است در کوتاه مدت و مقطعی از زمان باشد اما صادراتی بودن یک فرهنگ است، بلند مدت است رفتار است و جزیی از شخصیت.
- ما به برنامه‌های توسعه صادرات صرفا به چشم افزایش کمیت صادرات نگاه کردیم. منظور ما از توسعه صادرات فقط افزایش میزان عددی یا دلاری صادرات نبود، نیست و نباید باشد.
- مطالعات و تحقیقات متعددی در باب آسیب‌شناسی مدیریت صادرات انجام شد ولی تعداد کمی از آنها روی میزهای تصمیم‌گیری قرار گرفت و در فرایند برنامه‌ریزی و اجرا مورد توجه قرار گرفت.
- آری صادرات داشتن برابر با صادراتی بودن نیست! حمایت‌های مقطعی، یکباره یا غیر ادامه‌دار ما را از صادراتی بودن دور کرد.
- عدم ایفای تعهدات، قول‌ها و وعده‌های تشویقی صادرات در زمان مناسب، گلایه‌های مربوط به معافیت‌های وعده داده شده‌ی مالیاتی انگیزه‌ها را کشت و روزی دیدیم فقط صادرات داریم آن هم نه در شان این همه پتانسیل.
- مدیریت صادرات یکی از شاخه‌های بسیار وزین مدیریت بازرگانی در کشور است. بدون آن تصور ایجاد فرهنگ صادراتی در بین بنگاه‌های تولیدی و بازرگانی بسیار دشوار است.
- قرار بود صادرات را سرلوحه و نگین اقتصاد کشور نمائیم قرار ما این نبود مشکلات صادراتی ما افزایش یابد. بوروکراسی‌های افراطی در سر راه تولیدکنندگان سبز شود.
- چندین دهه قبل اندیشمندان تاکید بر صادرات داشته‌اند و موفقیت یک کشور در حوزه بازارهای خارجی را یکی از با ارزش‌ترین پارامترها و شاخص‌های رتبه‌بندی آن کشور اعلام نمودند. صحبت مربوط به چند سال اخیر نیست.
- همه کشورها در تلاش‌اند با رشد و توسعه صادرات بتوانند به تقویت پول ملی خود کمک نمایند. قرار بود ما کاربردی‌ترین علوم مربوط به مدیریت بازرگانی (از جمله بازاریابی بین الملل) را در بدنه ساختار صادراتی کشور تزریق کنیم.
- البته گاها حرکت‌های مناسب آموزشی پژوهشی و مشاوره‌ای توسط وزارت متبوع انجام شد ولی این حرکات بایستی بصورت فرایندها تعریف شوند نه بصورت پروژه‌ها. یعنی بایستی در فعالیت‌های دائمی ارگان‌های ذیربط قرار گیرند. قرار بود با طراحی پنجره واحد اقدام به تجدید نظارت و کنترل ارگان‌های متعدد مربوط به صادرات نماییم و قرارمان این باشد که اهداف بلند مدتی همچون ایجاد اعتقاد عملی به توسعه صادرات را در بدنه بازرگانی بین‌المللی لحاظ کنیم.
- قرارمان این باشد که از مناطق آزاد و ویژه عمدتا برای هدف اصلی آنها یعنی صادرات و نه عمدتا واردات بهره‌برداری کنیم.
آری صادراتی بودن در توان ماست ولی با حضور علمی و عملی دائم در آن.
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎
افتتاحیه انجمن بازاریابی ایران
شعبه آذربایجان شرقی
دوشنبه ۲۶ آذرماه ، ساعت ۱۰ صبح
تالار وحدت دانشگاه تبریز
@dr_faryabi
شعبه آذربایجان شرقی
دوشنبه ۲۶ آذرماه ، ساعت ۱۰ صبح
تالار وحدت دانشگاه تبریز
@dr_faryabi
📌 #مدیریت_بحران و #بحران_مدیریت
یادداشت #دکتر_محمد_فاریابی ، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در #روزنامه #عجب_شیر ، روز شنبه ۸ دی ماه ۱۳۹۷
- شرایط کنونی شرایط نرمال و عادی نیست و بحران های اقتصادی و مدیریتی افسار کنترل را از دست مدیران گرفته است.
- محیط ، تاثیر گذار محسوب نمی شود، بلکه یک عامل تعیین کننده است که کسب و کارها را اسیر خود نموده است.
- کسب و کارها دو راه بیشتر ندارند، یا باید اسیری در چنگال محیط باشند، یا اینکه اسیری باشند که بر سرنوشت خود تاثیر گذارند.
- در ادبیات مدیریت بحران دو رویکرد داریم: رویکرد سنتی و رویکرد مدرن. در رویکرد سنتی که خیلی از ماها آن را پذیرفته ایم، منتظر وقوع بحران هستیم تا آن را دفع یا خنثی کنیم و یا در مقابل آن دفاع کنیم و خسارت را مدیریت کنیم. در رویکرد مدرن نقاط بحران خیز را شناسایی کرده، تیم مدیریت بحران را تشکیل، آنان را آموزش داده ، رزمایش های لازم را اجرا و همیشه این تیم ها را به روز و آماده نگه می داریم.
- در رویکرد مدرن مدیریت بحران، خیلی از اوقات مدیر بحران، از وقوع بحران های سازمانی و کسب و کاری خود جلوگیری و پیشگیری می کند و در برابر بحران های کلان و خارج از کنترل حداقل آسیب را می بیند.
- چند سیاست یا خط مشی برای رویکرد مدرن ضروری است، اول اینکه منابع درآمدی خود را متنوع سازیم و از وابستگی به منابع محدود خودداری نماییم. دوم اینکه بودجه های اضطراری به مدیريت بحران تخصیص دهیم. سوم اینکه دائما در حال مدیریت بهره وری و مدیریت هزینه ها باشیم.
- در حوزه منابع انسانی کسب و کارها بایستی چندین اقدام ضروری انجام یابد تا بتوانیم طبق رویکرد مدرن از برخی بحران ها مثل اعتصاب، اعتراضات، ترک سازمان، افسردگی، تنیدگی و استرس جلوگیری کنیم یا حداقل آثار منفی آنها را به حداقل برسانیم.
- آری این گونه است که به جای مدیریت بحران، اقداماتی انجام می دهیم که مدیریت را دچار بحران می کند و نام این واقعه بحران مدیریت است که به شدت شاهد آن هستیم.
- از وظایف ماست که شرایط و مشکلات را درک کنیم وگرنه بایستی بحران ها را درک کنیم، از دست دادن بازارها را درک کنیم، از دست دادن نیروهای حرفه ای خود را درک کنیم.
- امید است با اتکال به عنایات خداوند درک لازم را از شرایط جنگی هم اکنون کشورمان داشته باشیم و صرفا از انتقاد کردن پرهیز کرده و با تمام قوا دست به کار شویم تا بحران ها را حل کنیم.
#مصاحبه_روزنامه
#محمد_فاريابی
@dr_faryabi
یادداشت #دکتر_محمد_فاریابی ، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در #روزنامه #عجب_شیر ، روز شنبه ۸ دی ماه ۱۳۹۷
- شرایط کنونی شرایط نرمال و عادی نیست و بحران های اقتصادی و مدیریتی افسار کنترل را از دست مدیران گرفته است.
- محیط ، تاثیر گذار محسوب نمی شود، بلکه یک عامل تعیین کننده است که کسب و کارها را اسیر خود نموده است.
- کسب و کارها دو راه بیشتر ندارند، یا باید اسیری در چنگال محیط باشند، یا اینکه اسیری باشند که بر سرنوشت خود تاثیر گذارند.
- در ادبیات مدیریت بحران دو رویکرد داریم: رویکرد سنتی و رویکرد مدرن. در رویکرد سنتی که خیلی از ماها آن را پذیرفته ایم، منتظر وقوع بحران هستیم تا آن را دفع یا خنثی کنیم و یا در مقابل آن دفاع کنیم و خسارت را مدیریت کنیم. در رویکرد مدرن نقاط بحران خیز را شناسایی کرده، تیم مدیریت بحران را تشکیل، آنان را آموزش داده ، رزمایش های لازم را اجرا و همیشه این تیم ها را به روز و آماده نگه می داریم.
- در رویکرد مدرن مدیریت بحران، خیلی از اوقات مدیر بحران، از وقوع بحران های سازمانی و کسب و کاری خود جلوگیری و پیشگیری می کند و در برابر بحران های کلان و خارج از کنترل حداقل آسیب را می بیند.
- چند سیاست یا خط مشی برای رویکرد مدرن ضروری است، اول اینکه منابع درآمدی خود را متنوع سازیم و از وابستگی به منابع محدود خودداری نماییم. دوم اینکه بودجه های اضطراری به مدیريت بحران تخصیص دهیم. سوم اینکه دائما در حال مدیریت بهره وری و مدیریت هزینه ها باشیم.
- در حوزه منابع انسانی کسب و کارها بایستی چندین اقدام ضروری انجام یابد تا بتوانیم طبق رویکرد مدرن از برخی بحران ها مثل اعتصاب، اعتراضات، ترک سازمان، افسردگی، تنیدگی و استرس جلوگیری کنیم یا حداقل آثار منفی آنها را به حداقل برسانیم.
- آری این گونه است که به جای مدیریت بحران، اقداماتی انجام می دهیم که مدیریت را دچار بحران می کند و نام این واقعه بحران مدیریت است که به شدت شاهد آن هستیم.
- از وظایف ماست که شرایط و مشکلات را درک کنیم وگرنه بایستی بحران ها را درک کنیم، از دست دادن بازارها را درک کنیم، از دست دادن نیروهای حرفه ای خود را درک کنیم.
- امید است با اتکال به عنایات خداوند درک لازم را از شرایط جنگی هم اکنون کشورمان داشته باشیم و صرفا از انتقاد کردن پرهیز کرده و با تمام قوا دست به کار شویم تا بحران ها را حل کنیم.
#مصاحبه_روزنامه
#محمد_فاريابی
@dr_faryabi