📌صادرات داشتن همان صادراتی بودن
نیست!
يادداشت دكتر #محمد_فاريابی عضو هيات علمي گروه مديريت دانشگاه تبريز، #روزنامه عجب شير ، پنجشنبه ١ آذرماه ١٣٩٧
- سالهاست دغدغه توسعه صادرات داریم، سالهاست برنامهریزی میکنیم تا رشد صادرات را شاهد باشیم، سالهاست جلسات و همفکریهای متعددی برگزار میکنیم تا صادرکنندگان را تشویق کرده و آنان را ارج نهیم، جوایز و مشوقهای متعدد صادراتی معرفی مینمائیم تا برسیم به آن سطح از صادرات که نیاز داریم.
- سوال این است آیا صادرات ما رشد کرد یا توسعه یافت؟ آیا توانستیم به انتظارات حتی ساده صادرکنندگان پاسخ دهیم؟ آیا صادرات بنگاههای ما مداوم و پیوسته است؟ آیا فرهنگ صادراتی بودن را ترویج دادیم؟ در این میان چه نقصانهایی در سیاستها داشتیم؟ صادرکنندگان چه کمبودهایی در ترویج تداوم صادرات داشتند؟ چه کسی مقصر بود؟ آیا صادرات داشتن کافی است؟ قطعا خیر!
- آیا تلاش کردیم همیشه صادرات داشته باشیم؟ آیا مطالعه کردیم که علت ورود دیرهنگام و خروج زود هنگام برخی از صادرکنندگان به عرصه فرایند صادرات چیست؟ آیا نباید بررسی میکردیم که علت یا علل افت عملکرد برخی از صادرکنندگان در چیست؟ آیا صادرات داشتن همان صادراتی بودن است؟ مسلما نیست!
- صادرات داشتن آمار است و ممکن است در کوتاه مدت و مقطعی از زمان باشد اما صادراتی بودن یک فرهنگ است، بلند مدت است رفتار است و جزیی از شخصیت.
- ما به برنامههای توسعه صادرات صرفا به چشم افزایش کمیت صادرات نگاه کردیم. منظور ما از توسعه صادرات فقط افزایش میزان عددی یا دلاری صادرات نبود، نیست و نباید باشد.
- مطالعات و تحقیقات متعددی در باب آسیبشناسی مدیریت صادرات انجام شد ولی تعداد کمی از آنها روی میزهای تصمیمگیری قرار گرفت و در فرایند برنامهریزی و اجرا مورد توجه قرار گرفت.
- آری صادرات داشتن برابر با صادراتی بودن نیست! حمایتهای مقطعی، یکباره یا غیر ادامهدار ما را از صادراتی بودن دور کرد.
- عدم ایفای تعهدات، قولها و وعدههای تشویقی صادرات در زمان مناسب، گلایههای مربوط به معافیتهای وعده داده شدهی مالیاتی انگیزهها را کشت و روزی دیدیم فقط صادرات داریم آن هم نه در شان این همه پتانسیل.
- مدیریت صادرات یکی از شاخههای بسیار وزین مدیریت بازرگانی در کشور است. بدون آن تصور ایجاد فرهنگ صادراتی در بین بنگاههای تولیدی و بازرگانی بسیار دشوار است.
- قرار بود صادرات را سرلوحه و نگین اقتصاد کشور نمائیم قرار ما این نبود مشکلات صادراتی ما افزایش یابد. بوروکراسیهای افراطی در سر راه تولیدکنندگان سبز شود.
- چندین دهه قبل اندیشمندان تاکید بر صادرات داشتهاند و موفقیت یک کشور در حوزه بازارهای خارجی را یکی از با ارزشترین پارامترها و شاخصهای رتبهبندی آن کشور اعلام نمودند. صحبت مربوط به چند سال اخیر نیست.
- همه کشورها در تلاشاند با رشد و توسعه صادرات بتوانند به تقویت پول ملی خود کمک نمایند. قرار بود ما کاربردیترین علوم مربوط به مدیریت بازرگانی (از جمله بازاریابی بین الملل) را در بدنه ساختار صادراتی کشور تزریق کنیم.
- البته گاها حرکتهای مناسب آموزشی پژوهشی و مشاورهای توسط وزارت متبوع انجام شد ولی این حرکات بایستی بصورت فرایندها تعریف شوند نه بصورت پروژهها. یعنی بایستی در فعالیتهای دائمی ارگانهای ذیربط قرار گیرند. قرار بود با طراحی پنجره واحد اقدام به تجدید نظارت و کنترل ارگانهای متعدد مربوط به صادرات نماییم و قرارمان این باشد که اهداف بلند مدتی همچون ایجاد اعتقاد عملی به توسعه صادرات را در بدنه بازرگانی بینالمللی لحاظ کنیم.
- قرارمان این باشد که از مناطق آزاد و ویژه عمدتا برای هدف اصلی آنها یعنی صادرات و نه عمدتا واردات بهرهبرداری کنیم.
آری صادراتی بودن در توان ماست ولی با حضور علمی و عملی دائم در آن.
@dr_faryabi
نیست!
يادداشت دكتر #محمد_فاريابی عضو هيات علمي گروه مديريت دانشگاه تبريز، #روزنامه عجب شير ، پنجشنبه ١ آذرماه ١٣٩٧
- سالهاست دغدغه توسعه صادرات داریم، سالهاست برنامهریزی میکنیم تا رشد صادرات را شاهد باشیم، سالهاست جلسات و همفکریهای متعددی برگزار میکنیم تا صادرکنندگان را تشویق کرده و آنان را ارج نهیم، جوایز و مشوقهای متعدد صادراتی معرفی مینمائیم تا برسیم به آن سطح از صادرات که نیاز داریم.
- سوال این است آیا صادرات ما رشد کرد یا توسعه یافت؟ آیا توانستیم به انتظارات حتی ساده صادرکنندگان پاسخ دهیم؟ آیا صادرات بنگاههای ما مداوم و پیوسته است؟ آیا فرهنگ صادراتی بودن را ترویج دادیم؟ در این میان چه نقصانهایی در سیاستها داشتیم؟ صادرکنندگان چه کمبودهایی در ترویج تداوم صادرات داشتند؟ چه کسی مقصر بود؟ آیا صادرات داشتن کافی است؟ قطعا خیر!
- آیا تلاش کردیم همیشه صادرات داشته باشیم؟ آیا مطالعه کردیم که علت ورود دیرهنگام و خروج زود هنگام برخی از صادرکنندگان به عرصه فرایند صادرات چیست؟ آیا نباید بررسی میکردیم که علت یا علل افت عملکرد برخی از صادرکنندگان در چیست؟ آیا صادرات داشتن همان صادراتی بودن است؟ مسلما نیست!
- صادرات داشتن آمار است و ممکن است در کوتاه مدت و مقطعی از زمان باشد اما صادراتی بودن یک فرهنگ است، بلند مدت است رفتار است و جزیی از شخصیت.
- ما به برنامههای توسعه صادرات صرفا به چشم افزایش کمیت صادرات نگاه کردیم. منظور ما از توسعه صادرات فقط افزایش میزان عددی یا دلاری صادرات نبود، نیست و نباید باشد.
- مطالعات و تحقیقات متعددی در باب آسیبشناسی مدیریت صادرات انجام شد ولی تعداد کمی از آنها روی میزهای تصمیمگیری قرار گرفت و در فرایند برنامهریزی و اجرا مورد توجه قرار گرفت.
- آری صادرات داشتن برابر با صادراتی بودن نیست! حمایتهای مقطعی، یکباره یا غیر ادامهدار ما را از صادراتی بودن دور کرد.
- عدم ایفای تعهدات، قولها و وعدههای تشویقی صادرات در زمان مناسب، گلایههای مربوط به معافیتهای وعده داده شدهی مالیاتی انگیزهها را کشت و روزی دیدیم فقط صادرات داریم آن هم نه در شان این همه پتانسیل.
- مدیریت صادرات یکی از شاخههای بسیار وزین مدیریت بازرگانی در کشور است. بدون آن تصور ایجاد فرهنگ صادراتی در بین بنگاههای تولیدی و بازرگانی بسیار دشوار است.
- قرار بود صادرات را سرلوحه و نگین اقتصاد کشور نمائیم قرار ما این نبود مشکلات صادراتی ما افزایش یابد. بوروکراسیهای افراطی در سر راه تولیدکنندگان سبز شود.
- چندین دهه قبل اندیشمندان تاکید بر صادرات داشتهاند و موفقیت یک کشور در حوزه بازارهای خارجی را یکی از با ارزشترین پارامترها و شاخصهای رتبهبندی آن کشور اعلام نمودند. صحبت مربوط به چند سال اخیر نیست.
- همه کشورها در تلاشاند با رشد و توسعه صادرات بتوانند به تقویت پول ملی خود کمک نمایند. قرار بود ما کاربردیترین علوم مربوط به مدیریت بازرگانی (از جمله بازاریابی بین الملل) را در بدنه ساختار صادراتی کشور تزریق کنیم.
- البته گاها حرکتهای مناسب آموزشی پژوهشی و مشاورهای توسط وزارت متبوع انجام شد ولی این حرکات بایستی بصورت فرایندها تعریف شوند نه بصورت پروژهها. یعنی بایستی در فعالیتهای دائمی ارگانهای ذیربط قرار گیرند. قرار بود با طراحی پنجره واحد اقدام به تجدید نظارت و کنترل ارگانهای متعدد مربوط به صادرات نماییم و قرارمان این باشد که اهداف بلند مدتی همچون ایجاد اعتقاد عملی به توسعه صادرات را در بدنه بازرگانی بینالمللی لحاظ کنیم.
- قرارمان این باشد که از مناطق آزاد و ویژه عمدتا برای هدف اصلی آنها یعنی صادرات و نه عمدتا واردات بهرهبرداری کنیم.
آری صادراتی بودن در توان ماست ولی با حضور علمی و عملی دائم در آن.
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎
📌 #مدیریت_بحران و #بحران_مدیریت
یادداشت #دکتر_محمد_فاریابی ، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در #روزنامه #عجب_شیر ، روز شنبه ۸ دی ماه ۱۳۹۷
- شرایط کنونی شرایط نرمال و عادی نیست و بحران های اقتصادی و مدیریتی افسار کنترل را از دست مدیران گرفته است.
- محیط ، تاثیر گذار محسوب نمی شود، بلکه یک عامل تعیین کننده است که کسب و کارها را اسیر خود نموده است.
- کسب و کارها دو راه بیشتر ندارند، یا باید اسیری در چنگال محیط باشند، یا اینکه اسیری باشند که بر سرنوشت خود تاثیر گذارند.
- در ادبیات مدیریت بحران دو رویکرد داریم: رویکرد سنتی و رویکرد مدرن. در رویکرد سنتی که خیلی از ماها آن را پذیرفته ایم، منتظر وقوع بحران هستیم تا آن را دفع یا خنثی کنیم و یا در مقابل آن دفاع کنیم و خسارت را مدیریت کنیم. در رویکرد مدرن نقاط بحران خیز را شناسایی کرده، تیم مدیریت بحران را تشکیل، آنان را آموزش داده ، رزمایش های لازم را اجرا و همیشه این تیم ها را به روز و آماده نگه می داریم.
- در رویکرد مدرن مدیریت بحران، خیلی از اوقات مدیر بحران، از وقوع بحران های سازمانی و کسب و کاری خود جلوگیری و پیشگیری می کند و در برابر بحران های کلان و خارج از کنترل حداقل آسیب را می بیند.
- چند سیاست یا خط مشی برای رویکرد مدرن ضروری است، اول اینکه منابع درآمدی خود را متنوع سازیم و از وابستگی به منابع محدود خودداری نماییم. دوم اینکه بودجه های اضطراری به مدیريت بحران تخصیص دهیم. سوم اینکه دائما در حال مدیریت بهره وری و مدیریت هزینه ها باشیم.
- در حوزه منابع انسانی کسب و کارها بایستی چندین اقدام ضروری انجام یابد تا بتوانیم طبق رویکرد مدرن از برخی بحران ها مثل اعتصاب، اعتراضات، ترک سازمان، افسردگی، تنیدگی و استرس جلوگیری کنیم یا حداقل آثار منفی آنها را به حداقل برسانیم.
- آری این گونه است که به جای مدیریت بحران، اقداماتی انجام می دهیم که مدیریت را دچار بحران می کند و نام این واقعه بحران مدیریت است که به شدت شاهد آن هستیم.
- از وظایف ماست که شرایط و مشکلات را درک کنیم وگرنه بایستی بحران ها را درک کنیم، از دست دادن بازارها را درک کنیم، از دست دادن نیروهای حرفه ای خود را درک کنیم.
- امید است با اتکال به عنایات خداوند درک لازم را از شرایط جنگی هم اکنون کشورمان داشته باشیم و صرفا از انتقاد کردن پرهیز کرده و با تمام قوا دست به کار شویم تا بحران ها را حل کنیم.
#مصاحبه_روزنامه
#محمد_فاريابی
@dr_faryabi
یادداشت #دکتر_محمد_فاریابی ، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در #روزنامه #عجب_شیر ، روز شنبه ۸ دی ماه ۱۳۹۷
- شرایط کنونی شرایط نرمال و عادی نیست و بحران های اقتصادی و مدیریتی افسار کنترل را از دست مدیران گرفته است.
- محیط ، تاثیر گذار محسوب نمی شود، بلکه یک عامل تعیین کننده است که کسب و کارها را اسیر خود نموده است.
- کسب و کارها دو راه بیشتر ندارند، یا باید اسیری در چنگال محیط باشند، یا اینکه اسیری باشند که بر سرنوشت خود تاثیر گذارند.
- در ادبیات مدیریت بحران دو رویکرد داریم: رویکرد سنتی و رویکرد مدرن. در رویکرد سنتی که خیلی از ماها آن را پذیرفته ایم، منتظر وقوع بحران هستیم تا آن را دفع یا خنثی کنیم و یا در مقابل آن دفاع کنیم و خسارت را مدیریت کنیم. در رویکرد مدرن نقاط بحران خیز را شناسایی کرده، تیم مدیریت بحران را تشکیل، آنان را آموزش داده ، رزمایش های لازم را اجرا و همیشه این تیم ها را به روز و آماده نگه می داریم.
- در رویکرد مدرن مدیریت بحران، خیلی از اوقات مدیر بحران، از وقوع بحران های سازمانی و کسب و کاری خود جلوگیری و پیشگیری می کند و در برابر بحران های کلان و خارج از کنترل حداقل آسیب را می بیند.
- چند سیاست یا خط مشی برای رویکرد مدرن ضروری است، اول اینکه منابع درآمدی خود را متنوع سازیم و از وابستگی به منابع محدود خودداری نماییم. دوم اینکه بودجه های اضطراری به مدیريت بحران تخصیص دهیم. سوم اینکه دائما در حال مدیریت بهره وری و مدیریت هزینه ها باشیم.
- در حوزه منابع انسانی کسب و کارها بایستی چندین اقدام ضروری انجام یابد تا بتوانیم طبق رویکرد مدرن از برخی بحران ها مثل اعتصاب، اعتراضات، ترک سازمان، افسردگی، تنیدگی و استرس جلوگیری کنیم یا حداقل آثار منفی آنها را به حداقل برسانیم.
- آری این گونه است که به جای مدیریت بحران، اقداماتی انجام می دهیم که مدیریت را دچار بحران می کند و نام این واقعه بحران مدیریت است که به شدت شاهد آن هستیم.
- از وظایف ماست که شرایط و مشکلات را درک کنیم وگرنه بایستی بحران ها را درک کنیم، از دست دادن بازارها را درک کنیم، از دست دادن نیروهای حرفه ای خود را درک کنیم.
- امید است با اتکال به عنایات خداوند درک لازم را از شرایط جنگی هم اکنون کشورمان داشته باشیم و صرفا از انتقاد کردن پرهیز کرده و با تمام قوا دست به کار شویم تا بحران ها را حل کنیم.
#مصاحبه_روزنامه
#محمد_فاريابی
@dr_faryabi
📌 میز گرد تحلیل رویداد #تبریزـ۲۰۱۸.
#خبرگزاري ايسنا
خلاصه سخنان دکتر #محمد_فاريابی :
سازمان همکاری کشورهای اسلامی (OIC) دارای 57 عضو است که هر سال یک شهر از یک کشوررا به عنوان پایتخت گردشگری اسلامی انتخاب می کند؛ با این حساب این فرصت هر 57 سال یکبار نصیب یک شهر از کشورهای عضو این سازمان می شود که در سال 2018 این فرصت ارزشمند و تاریخی نصیب تبریز از کشور ایران شد که از دلایل انتخاب آن می توان به وجود خانه های تاریخی، آثار ثبت ملی و جهانی، رشد سالانه گردشگران داخلی و خارجی، جاذبه های طبیعی و غیره در این شهر اشاره کرد.
دکتر #محمد_فاريابی در این جلسه، اظهار کرد:
- جلسهی امروز، جلسهی خداحافظی تلخ با رویداد تبریز ٢٠١٨ است، در این مدت فراز و نشیبها و وعدههای زیادی داده شد و اعضای کمیتهی تبریز ۲۰۱۸ چندین بار تغییر یافت، این رویداد نشان داد که در دولت ما ارادهی جدی وجود نداشت تا تبریز ٢٠١٨ را با موفقیت به پایان برساند.
- از این رویداد آموختیم که طفره رفتن و شانه خالی کردن از مسئولیت توسط مدیران نوعی مد بوده و آن را به راحتی انجام میدهند، بخش دولتی هیچ انگیزه و توانی برای توسعهی گردشگری نداشت و معتقدم گردشگری تنها با تلاش پنج سازمان به صورت واقعی توسعه نمییابد.
- صنعت گردشگری میتواند بخش عظیمی از افت فروش نفت را جبران کند که معتقدم تحقق این امر باور و اعتقاد قلبی را میطلبد که متاسفانه این ویژگی در دولت مردان ما وجود ندارد.
- ما میتوانستیم برای رویداد تبریز 2018 برنامه داشته باشیم، بی برنامگی در تبریز 2018 از اصلیترین مشکلات این رویداد بود، در حالی که ستاد ادعا میکند برنامهی یک ساله برای آن ارائه دادیم، پس اگر برنامه داشتیم چرا در اواسط تبریز 2018، قرارداد برند تبریز را انعقاد میکردیم یا چرا میدان آذربایجان، فرودگاه ، مقبرة الشعرا و غيره در طول تبریز 2018 در حال تعمیر يا مرمت يا ساخت بوده و هست؟
- اگر برای تبریز 2018 برنامهی اساسی داشتیم بی شک اکنون تمامی این برنامهها محقق شده بود.زمانی که برنامهای اجرا نمیشود به مفهوم این است که برنامهای وجود ندارد، تنها از روی کاغذ نمیتوان ادعا کرد که برنامه داریم، اکنون چند روزی از اتمام سال 2018 میگذرد ولی هنوز هم اعتبار چنداني برای اجرای برنامههای تبریز ۲۰۱۸ تامین نشده است.
- برنامهی بدون اعتبار، بدون حامی و مجری، برنامه محسوب نمیشود بلکه آن تنها نوشتهای روی کاغذ است.
- در حوزهی گردشگری متولیان مختلفی در استان وجود دارد، وحدت فرماندهی برای توسعهی گردشگری در کشور ما وجود ندارد، تمامی دستگاهها به نوعی در گردشگری سهمی دارند و ما بطور دقیق نمیدانیم متولی اصلی گردشگری در کشور چه کسی است.
- اگر بخش خصوصی در حوزهی گردشگری مشارکت نداشته باشد، نمیتوانیم آن را توسعه دهیم، دولت ما در این حوزه چابک نیست، بخش خصوصی، دانشگاهها و نهادهایی مانند جهاد دانشگاهی باید در حوزهی گردشگری ورود پیدا کنند.
- ضرورت دارد سازمان میراث فرهنگی نیز در حوزهی بازاریابی فرهنگی کشور ورود کند، ما اگر بتوانیم برای فرهنگ، سنت، اماکن، باورها، تاریخ و پتانسیلهای خود بازاریابی انجام دهیم بی شک گردشگری ما توسعه مییابد، شاید چند قرن طول بکشد تا رویداد تبریز 2018 مجددا تکرار شود ولی این رویداد برای ما درسی بود تا به صورت دائمی برای استان بازاریابی کنیم.
- تبریز و آذربایجان در ایران بسیار مظلوم واقع شده و کمتر کسی دیار ما را به خوبی میشناسد، برخی از هم وطنان ما در کشور، استان و حتی تبریز را به عنوان مرکز آذربایجان شرقی نمیشناسند.
- پیشنهاد میکنم دپارتمان بازاریابی فرهنگی در تبریز برای اولین بار در ایران تشکیل شود، دومین طرح نیز طراحی برنامه بازاریابی مقاصد است.
- جلب مشارکتهای مردمی و بخش خصوصی نیز پتانسیل بسیار بزرگی برای توسعهی گردشگری است.
- آسیب شناسی تبریز 2018 نیز بررسی و کمیتهی دائمی بازاریابی مقاصد در استان تشکیل شود، ما میتوانیم در کشورهای خارجی براي آثار تاریخی و فرهنگی خود بازاریابی کنیم تا گردشگران خارجی به بازدید از تبریز جذب شوند.
@dr_faryabi
#خبرگزاري ايسنا
خلاصه سخنان دکتر #محمد_فاريابی :
سازمان همکاری کشورهای اسلامی (OIC) دارای 57 عضو است که هر سال یک شهر از یک کشوررا به عنوان پایتخت گردشگری اسلامی انتخاب می کند؛ با این حساب این فرصت هر 57 سال یکبار نصیب یک شهر از کشورهای عضو این سازمان می شود که در سال 2018 این فرصت ارزشمند و تاریخی نصیب تبریز از کشور ایران شد که از دلایل انتخاب آن می توان به وجود خانه های تاریخی، آثار ثبت ملی و جهانی، رشد سالانه گردشگران داخلی و خارجی، جاذبه های طبیعی و غیره در این شهر اشاره کرد.
دکتر #محمد_فاريابی در این جلسه، اظهار کرد:
- جلسهی امروز، جلسهی خداحافظی تلخ با رویداد تبریز ٢٠١٨ است، در این مدت فراز و نشیبها و وعدههای زیادی داده شد و اعضای کمیتهی تبریز ۲۰۱۸ چندین بار تغییر یافت، این رویداد نشان داد که در دولت ما ارادهی جدی وجود نداشت تا تبریز ٢٠١٨ را با موفقیت به پایان برساند.
- از این رویداد آموختیم که طفره رفتن و شانه خالی کردن از مسئولیت توسط مدیران نوعی مد بوده و آن را به راحتی انجام میدهند، بخش دولتی هیچ انگیزه و توانی برای توسعهی گردشگری نداشت و معتقدم گردشگری تنها با تلاش پنج سازمان به صورت واقعی توسعه نمییابد.
- صنعت گردشگری میتواند بخش عظیمی از افت فروش نفت را جبران کند که معتقدم تحقق این امر باور و اعتقاد قلبی را میطلبد که متاسفانه این ویژگی در دولت مردان ما وجود ندارد.
- ما میتوانستیم برای رویداد تبریز 2018 برنامه داشته باشیم، بی برنامگی در تبریز 2018 از اصلیترین مشکلات این رویداد بود، در حالی که ستاد ادعا میکند برنامهی یک ساله برای آن ارائه دادیم، پس اگر برنامه داشتیم چرا در اواسط تبریز 2018، قرارداد برند تبریز را انعقاد میکردیم یا چرا میدان آذربایجان، فرودگاه ، مقبرة الشعرا و غيره در طول تبریز 2018 در حال تعمیر يا مرمت يا ساخت بوده و هست؟
- اگر برای تبریز 2018 برنامهی اساسی داشتیم بی شک اکنون تمامی این برنامهها محقق شده بود.زمانی که برنامهای اجرا نمیشود به مفهوم این است که برنامهای وجود ندارد، تنها از روی کاغذ نمیتوان ادعا کرد که برنامه داریم، اکنون چند روزی از اتمام سال 2018 میگذرد ولی هنوز هم اعتبار چنداني برای اجرای برنامههای تبریز ۲۰۱۸ تامین نشده است.
- برنامهی بدون اعتبار، بدون حامی و مجری، برنامه محسوب نمیشود بلکه آن تنها نوشتهای روی کاغذ است.
- در حوزهی گردشگری متولیان مختلفی در استان وجود دارد، وحدت فرماندهی برای توسعهی گردشگری در کشور ما وجود ندارد، تمامی دستگاهها به نوعی در گردشگری سهمی دارند و ما بطور دقیق نمیدانیم متولی اصلی گردشگری در کشور چه کسی است.
- اگر بخش خصوصی در حوزهی گردشگری مشارکت نداشته باشد، نمیتوانیم آن را توسعه دهیم، دولت ما در این حوزه چابک نیست، بخش خصوصی، دانشگاهها و نهادهایی مانند جهاد دانشگاهی باید در حوزهی گردشگری ورود پیدا کنند.
- ضرورت دارد سازمان میراث فرهنگی نیز در حوزهی بازاریابی فرهنگی کشور ورود کند، ما اگر بتوانیم برای فرهنگ، سنت، اماکن، باورها، تاریخ و پتانسیلهای خود بازاریابی انجام دهیم بی شک گردشگری ما توسعه مییابد، شاید چند قرن طول بکشد تا رویداد تبریز 2018 مجددا تکرار شود ولی این رویداد برای ما درسی بود تا به صورت دائمی برای استان بازاریابی کنیم.
- تبریز و آذربایجان در ایران بسیار مظلوم واقع شده و کمتر کسی دیار ما را به خوبی میشناسد، برخی از هم وطنان ما در کشور، استان و حتی تبریز را به عنوان مرکز آذربایجان شرقی نمیشناسند.
- پیشنهاد میکنم دپارتمان بازاریابی فرهنگی در تبریز برای اولین بار در ایران تشکیل شود، دومین طرح نیز طراحی برنامه بازاریابی مقاصد است.
- جلب مشارکتهای مردمی و بخش خصوصی نیز پتانسیل بسیار بزرگی برای توسعهی گردشگری است.
- آسیب شناسی تبریز 2018 نیز بررسی و کمیتهی دائمی بازاریابی مقاصد در استان تشکیل شود، ما میتوانیم در کشورهای خارجی براي آثار تاریخی و فرهنگی خود بازاریابی کنیم تا گردشگران خارجی به بازدید از تبریز جذب شوند.
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎
🔵 مس و توسعه كسب و كارهاي استان
خلاصه مصاحبه دکتر #محمد_فاريابی عضو هیات علمی دانشگاه تبریز
ماهنامه الفباي اقتصاد ، شماره ٢ ، بهمن ١٣٩٧
✅ تدوین طرح استراتژیک توسعه هر استان مستلزم شناخت کافی از مزیت ها، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات آن استان است. آذربایجان شرقی یکی از پر پتانسیل ترین استان های کشور است که در گذشته نه چندان دور اکتشاف و استخراج مس در آن شکل گرفته است.
✅ مس فرآورده ای است که جزو بهترین منابع ارزش زای هر منطقه و کشور محسوب می شود و می تواند منشا تحولات چشمگیری در صنعت مس، صنایع تبدیلی، تولید و رونق کسب و کارهای ذیربط باشد.
✅ اشتغال زایی، ایجاد تحرک در توسعه صنعتی و کاهش وابستگی به صنایع کم بهره و در حال افول از تاثیرات مستقیم آن و توسعه دانش کاربردی، افزایش و ارتقای سطح تعاملات تجاری و علمی و ایجاد صرفه جویی ناشی از مقیاس از تاثیرات غیرمستقیم آن محسوب می شود.
✅ چقدر منابع به این طرح بزرگ اختصاص دهیم؟ صنایع و کسب و کارها را چگونه برای مواجهه با خروجی های آن آماده سازیم؟ سیستم های مدیریتی لازم را چگونه مستقر کرده و از آن ها بهره برداری کنیم؟ سوالاتی از این قبیل می تواند نقطه آغازین بهره برداری صحیح از این نعمت های خدادای باشد.
✅ الگو برداری از بهترین ها در اين حوزه از دیگر اقدامات بسیار ضروری برای توفیق بیشتر آن محسوب می شود. الگوی های موجود داخلی و خارجی می تواند منبع شناخت کسب تجارب مثبت و منفی برای ادامه راه باشد.
✅اولویت دادن به استفاده از پتانسیل های استانی از اقداماتی است که بطور چشمگیری می تواند در توسعه آن کمک رسانی نماید. متاسفانه در گذشته از این مساله غافل مانده ایم و به نظر می آید نوعی حس غریبی در این پروژه وجود داشته است.
✅شناسایی، اکتشاف و استخراج از هر معدنی می تواند مزیت های نسبی و رقابتی فراوانی برای آن استان یا منطقه فراهم آورد. اگر وجود معادن را یک مزیت مطلق خدادای در نظر بگیریم بهره برداری صحیح و اثربخش از آنها را بایستی یک وظیفه ملی بدانیم.
✅ در اکثر موارد استخراج یک ماده معدنی توانسته است مجموعه ای از بسترهای توسعه آن منطقه را فراهم آورد. البته به شرطی که زیرساخت های مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیکی و فنی لازم را در آن ایجاد کرده باشیم.
✅کشور ما در بین ۱۰ کشور برتر معدنی دنیا قرار گرفته است و در این شرایط تحریم می تواند جایگزین بسیار خوبی برای خیلی از صنایع تحت فشار باشد. معادن می توانند به تکمیل زنجیره ارزش و ایجاد حداکثر ارزش افزوده کمک شایان توجهی نمایند.
✅ طبیعتا چنانچه تمامی گردش های مالی این صنعت در استان متمرکز شود تاثیر بسیار شگرفی را از ارتقای توانمندی بانک ها و موسسات ملی و اعتباری و به تبع آن انتقال این توانمندی به توسعه سایر صنایع داشته باشد که متاسفانه تاکنون این اتفاق به طور کامل نیافتاده و استان بهره شایسته ای از این گردش مالی نبرده است.
✅بایستی فرصت های سرمایه گذاری در صنایع مس را شناسایی، اولویت بندی، تشریح و معرفی نماییم، تا صاحبان فکر و سرمایه و انگیزه بتوانند با استقبال از این فرصت ها به بروز خلاقیت ها و نوآوری ها و در نهایت کارآفريني در منطقه کمک نمایند.
✅ بهره گیری از علم بازاریابی هم مستلزم تدوین الگوریتم علمی و کاربردی بازاریابی برای این فرصت بسیار ارزشمند است.
✅ با علم بازاریابی می توانیم توجه عملی صاحبان قدرت، صنایع وابسته، سرمایه گذاران، دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی داخلی و خارجی را جلب نماییم. با طرح های بازاریابی می توانیم خروجی های این معادن و صنایع را به نحو شایسته ای در بازارهای داخلی و بین المللی عرضه نماییم.
✅ نوآوری در محصولات معدنی همیشه چندین برابر خام فروشی ارزش افزوده ایجاد کرده است و در مس هم این موضوع به شدت قابل لمس است.
✅ انجام تحقیقات بازاریابی داخلی و بین المللی را جهت کشف فرصت ها و نیازهای صنایع و کسب و کارها به شدت توصیه می کنیم.
@dr_faryabi
خلاصه مصاحبه دکتر #محمد_فاريابی عضو هیات علمی دانشگاه تبریز
ماهنامه الفباي اقتصاد ، شماره ٢ ، بهمن ١٣٩٧
✅ تدوین طرح استراتژیک توسعه هر استان مستلزم شناخت کافی از مزیت ها، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات آن استان است. آذربایجان شرقی یکی از پر پتانسیل ترین استان های کشور است که در گذشته نه چندان دور اکتشاف و استخراج مس در آن شکل گرفته است.
✅ مس فرآورده ای است که جزو بهترین منابع ارزش زای هر منطقه و کشور محسوب می شود و می تواند منشا تحولات چشمگیری در صنعت مس، صنایع تبدیلی، تولید و رونق کسب و کارهای ذیربط باشد.
✅ اشتغال زایی، ایجاد تحرک در توسعه صنعتی و کاهش وابستگی به صنایع کم بهره و در حال افول از تاثیرات مستقیم آن و توسعه دانش کاربردی، افزایش و ارتقای سطح تعاملات تجاری و علمی و ایجاد صرفه جویی ناشی از مقیاس از تاثیرات غیرمستقیم آن محسوب می شود.
✅ چقدر منابع به این طرح بزرگ اختصاص دهیم؟ صنایع و کسب و کارها را چگونه برای مواجهه با خروجی های آن آماده سازیم؟ سیستم های مدیریتی لازم را چگونه مستقر کرده و از آن ها بهره برداری کنیم؟ سوالاتی از این قبیل می تواند نقطه آغازین بهره برداری صحیح از این نعمت های خدادای باشد.
✅ الگو برداری از بهترین ها در اين حوزه از دیگر اقدامات بسیار ضروری برای توفیق بیشتر آن محسوب می شود. الگوی های موجود داخلی و خارجی می تواند منبع شناخت کسب تجارب مثبت و منفی برای ادامه راه باشد.
✅اولویت دادن به استفاده از پتانسیل های استانی از اقداماتی است که بطور چشمگیری می تواند در توسعه آن کمک رسانی نماید. متاسفانه در گذشته از این مساله غافل مانده ایم و به نظر می آید نوعی حس غریبی در این پروژه وجود داشته است.
✅شناسایی، اکتشاف و استخراج از هر معدنی می تواند مزیت های نسبی و رقابتی فراوانی برای آن استان یا منطقه فراهم آورد. اگر وجود معادن را یک مزیت مطلق خدادای در نظر بگیریم بهره برداری صحیح و اثربخش از آنها را بایستی یک وظیفه ملی بدانیم.
✅ در اکثر موارد استخراج یک ماده معدنی توانسته است مجموعه ای از بسترهای توسعه آن منطقه را فراهم آورد. البته به شرطی که زیرساخت های مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیکی و فنی لازم را در آن ایجاد کرده باشیم.
✅کشور ما در بین ۱۰ کشور برتر معدنی دنیا قرار گرفته است و در این شرایط تحریم می تواند جایگزین بسیار خوبی برای خیلی از صنایع تحت فشار باشد. معادن می توانند به تکمیل زنجیره ارزش و ایجاد حداکثر ارزش افزوده کمک شایان توجهی نمایند.
✅ طبیعتا چنانچه تمامی گردش های مالی این صنعت در استان متمرکز شود تاثیر بسیار شگرفی را از ارتقای توانمندی بانک ها و موسسات ملی و اعتباری و به تبع آن انتقال این توانمندی به توسعه سایر صنایع داشته باشد که متاسفانه تاکنون این اتفاق به طور کامل نیافتاده و استان بهره شایسته ای از این گردش مالی نبرده است.
✅بایستی فرصت های سرمایه گذاری در صنایع مس را شناسایی، اولویت بندی، تشریح و معرفی نماییم، تا صاحبان فکر و سرمایه و انگیزه بتوانند با استقبال از این فرصت ها به بروز خلاقیت ها و نوآوری ها و در نهایت کارآفريني در منطقه کمک نمایند.
✅ بهره گیری از علم بازاریابی هم مستلزم تدوین الگوریتم علمی و کاربردی بازاریابی برای این فرصت بسیار ارزشمند است.
✅ با علم بازاریابی می توانیم توجه عملی صاحبان قدرت، صنایع وابسته، سرمایه گذاران، دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی داخلی و خارجی را جلب نماییم. با طرح های بازاریابی می توانیم خروجی های این معادن و صنایع را به نحو شایسته ای در بازارهای داخلی و بین المللی عرضه نماییم.
✅ نوآوری در محصولات معدنی همیشه چندین برابر خام فروشی ارزش افزوده ایجاد کرده است و در مس هم این موضوع به شدت قابل لمس است.
✅ انجام تحقیقات بازاریابی داخلی و بین المللی را جهت کشف فرصت ها و نیازهای صنایع و کسب و کارها به شدت توصیه می کنیم.
@dr_faryabi
Telegram
attach 📎