⚜️ #نظریه_انتخاب
🌀 #نظريه_انتخاب #ویلیام_گلاسر به شدت بر مفهوم مرکز #کنترل_دروني در ما انسان ها تاکید می کند يعني ما مسئول رفتارمان هستیم تحت هر شرايطي.
💢 حتي گلاسر معتقد است که #افسردگي يك انتخاب است، فرد خودش انتخاب کرده برای خروج از افسردگي تلاشي صورت ندهد زیرا افسرده بودن و ماندن در این حالت به او منفعتي می رساند.
💠 من و شما الان که در اینستاگرام هستیم در حال انتخاب رفتارمان هستیم و اگر فکر می کنیم مجبوریم جایي کار کنیم مجبور نیستیم ما انتخاب کرده ایم در آنجا کار کنیم و حتماً منافعی در این انتخاب ما وجود دارد.
🔸 و اگر فکر می کنیم مجبوریم در يك رابطه بمانیم مجبور نیستیم، این انتخاب ما بوده و ما مسئولیم در مقابل انتخاب خود.
♻️ و محبت به دیگري اجبار نیست، انتخاب ماست و هر انتخابي با خودش منافعي هم براي ما دارد، ما با محبت به این فرد حتي وقتي گمان می کنیم مجبوریم، در واقع منفعتي را دریافت می کنیم و انتخاب بین بد و بدتر باز هم یک انتخاب است.
🔺 ممکن است سؤال کنید پس مکانیزم هاي ناخودآگاه گذشته ما این وسط چه می شود؟ تاثیر طرحواره ها و آسیب های گذشته ما که باعث شکل گیری يك رفتار در امروز ما می شود پس به کجا می رود؟ اگر ما مسئولیم پس این ها که تاثیر ناخودآگاه دارد چه؟
🔹 نکته این است هر نظریه را در چارچوب پیش فرض های آن باید بررسي و نگاه کرد. طبق تئوري انتخاب، آسيبهاي گذشته حتماً در زندگي امروز ما مؤثر است اما گلاسر معتقد است، ما با قدرت انتخاب رفتارهای مان و ارضای نیازهای اساسی خود طبق این نظریه تا حد بسیار زیادی می توانیم زندگی غنی و ارزشمندی برای خود ایجاد کنیم که تاثیر اتفاقات تلخ گذشته چندان در آن مشخص نباشد.
♨️ و بنابراین نظریه اگر کسی در بزرگسالی ادعا کند به خاطر شدت آسیب های ناشی از سبک تربیت اشتباه والدینش دچار مشکلات فراوان شده و کاری نمی کند، در واقع انتخاب کرده که به خاطر آسیب های گذشته، امروز دست به هیچ کاری نزند.
▫️طبق گفته های گلاسر در این نظریه، ما هر لحظه می توانیم #انتخاب کنیم که مسئولانه زندگی کنیم یا غیر مسئولانه.
🌀 #نظريه_انتخاب #ویلیام_گلاسر به شدت بر مفهوم مرکز #کنترل_دروني در ما انسان ها تاکید می کند يعني ما مسئول رفتارمان هستیم تحت هر شرايطي.
💢 حتي گلاسر معتقد است که #افسردگي يك انتخاب است، فرد خودش انتخاب کرده برای خروج از افسردگي تلاشي صورت ندهد زیرا افسرده بودن و ماندن در این حالت به او منفعتي می رساند.
💠 من و شما الان که در اینستاگرام هستیم در حال انتخاب رفتارمان هستیم و اگر فکر می کنیم مجبوریم جایي کار کنیم مجبور نیستیم ما انتخاب کرده ایم در آنجا کار کنیم و حتماً منافعی در این انتخاب ما وجود دارد.
🔸 و اگر فکر می کنیم مجبوریم در يك رابطه بمانیم مجبور نیستیم، این انتخاب ما بوده و ما مسئولیم در مقابل انتخاب خود.
♻️ و محبت به دیگري اجبار نیست، انتخاب ماست و هر انتخابي با خودش منافعي هم براي ما دارد، ما با محبت به این فرد حتي وقتي گمان می کنیم مجبوریم، در واقع منفعتي را دریافت می کنیم و انتخاب بین بد و بدتر باز هم یک انتخاب است.
🔺 ممکن است سؤال کنید پس مکانیزم هاي ناخودآگاه گذشته ما این وسط چه می شود؟ تاثیر طرحواره ها و آسیب های گذشته ما که باعث شکل گیری يك رفتار در امروز ما می شود پس به کجا می رود؟ اگر ما مسئولیم پس این ها که تاثیر ناخودآگاه دارد چه؟
🔹 نکته این است هر نظریه را در چارچوب پیش فرض های آن باید بررسي و نگاه کرد. طبق تئوري انتخاب، آسيبهاي گذشته حتماً در زندگي امروز ما مؤثر است اما گلاسر معتقد است، ما با قدرت انتخاب رفتارهای مان و ارضای نیازهای اساسی خود طبق این نظریه تا حد بسیار زیادی می توانیم زندگی غنی و ارزشمندی برای خود ایجاد کنیم که تاثیر اتفاقات تلخ گذشته چندان در آن مشخص نباشد.
♨️ و بنابراین نظریه اگر کسی در بزرگسالی ادعا کند به خاطر شدت آسیب های ناشی از سبک تربیت اشتباه والدینش دچار مشکلات فراوان شده و کاری نمی کند، در واقع انتخاب کرده که به خاطر آسیب های گذشته، امروز دست به هیچ کاری نزند.
▫️طبق گفته های گلاسر در این نظریه، ما هر لحظه می توانیم #انتخاب کنیم که مسئولانه زندگی کنیم یا غیر مسئولانه.
♨️ چرایی #انتخاب_افسردگی توسط #مراجعان
💠 گلاسر می‌گوید انسانها به #چهار_دلیل افسرده بودن، اضطراب و دیگر ناراحتی های روانشناختی را انتخاب می‌کنند.
1️⃣ نخست آن که با انتخاب افسردگی یا اضطراب می توانند #عصبانیت خویش را کنترل کنند. آنها با افسردگی، بیش از عصبانیت می توانند روی دیگران کنترل داشته باشند و اعمال قدرت کنند. عصبانیت، خشونت و زندان به دنبال دارد ولی افسردگی چنین عواقبی ندارد.
2️⃣ دوم آن که مردم با افسردگی و اضطراب از دیگران کمک می‌گیرند. نیاز خود به تعلق خاطر و گاهی قدرت را برطرف می‌کند. همان طور که گلاسر می گوید: "افسرده بودن گرچه دردناک است اما مؤثرترین حربه انسان برای کمک خواهی از دیگران بدون التماس کردن می باشد."
3️⃣ سوم آن که انسان ها با انتخاب رنج و بدبختی بی میلی خویش برای انجام کارهای مؤثرتر را توجیه می کنند. غالباً انتخاب تصویر هایی که به رفتار مؤثر منتهی می‌شوند، سخت است. برای کسی که به دلیل اخراج شدن افسردگی را انتخاب کرده است دنبال کار نگشتن و انتخاب احساس ترس آسان تر است تا پیدا کردن کار جدید.
4️⃣ چهارم اینکه انتخاب افسردگی و اضطراب به انسان ها امکان می دهد روی دیگران #تسلط پیدا کنند. وقتی شخصی افسردگی را انتخاب می کند، دیگران باید برایش کارهایی انجام دهند، به وی آرامش خاطر بدهند، او را تشویق کنند، از او مراقبت کنند و گاهی به او غذا و مسکن بدهند. به همین چهار دلیل است که درمانگر نمی تواند به آسانی بیمار را وادار کند به جای افسردگی یا اضطراب به رفتارهای مؤثر روی آورد.
💠 گلاسر می‌گوید انسانها به #چهار_دلیل افسرده بودن، اضطراب و دیگر ناراحتی های روانشناختی را انتخاب می‌کنند.
1️⃣ نخست آن که با انتخاب افسردگی یا اضطراب می توانند #عصبانیت خویش را کنترل کنند. آنها با افسردگی، بیش از عصبانیت می توانند روی دیگران کنترل داشته باشند و اعمال قدرت کنند. عصبانیت، خشونت و زندان به دنبال دارد ولی افسردگی چنین عواقبی ندارد.
2️⃣ دوم آن که مردم با افسردگی و اضطراب از دیگران کمک می‌گیرند. نیاز خود به تعلق خاطر و گاهی قدرت را برطرف می‌کند. همان طور که گلاسر می گوید: "افسرده بودن گرچه دردناک است اما مؤثرترین حربه انسان برای کمک خواهی از دیگران بدون التماس کردن می باشد."
3️⃣ سوم آن که انسان ها با انتخاب رنج و بدبختی بی میلی خویش برای انجام کارهای مؤثرتر را توجیه می کنند. غالباً انتخاب تصویر هایی که به رفتار مؤثر منتهی می‌شوند، سخت است. برای کسی که به دلیل اخراج شدن افسردگی را انتخاب کرده است دنبال کار نگشتن و انتخاب احساس ترس آسان تر است تا پیدا کردن کار جدید.
4️⃣ چهارم اینکه انتخاب افسردگی و اضطراب به انسان ها امکان می دهد روی دیگران #تسلط پیدا کنند. وقتی شخصی افسردگی را انتخاب می کند، دیگران باید برایش کارهایی انجام دهند، به وی آرامش خاطر بدهند، او را تشویق کنند، از او مراقبت کنند و گاهی به او غذا و مسکن بدهند. به همین چهار دلیل است که درمانگر نمی تواند به آسانی بیمار را وادار کند به جای افسردگی یا اضطراب به رفتارهای مؤثر روی آورد.