گفتمان
2.87K subscribers
468 photos
361 videos
233 files
433 links
@goftman_nokhbegan : ارتباط با مدیر

اینستاگرام : instagram.com/goftman_ir

کست باکس : castbox.fm/channel/goftman_ir-id4289831?country=ir

وب سایت : goftman.ir
Download Telegram
🔘 اسلامی‌سازی علوم یونانی

❇️مطالعه‌ی موردی دریافت ابن سینا از مابعدالطبیعه‌ی ارسطو

🔻#مصطفی_زالی

🔹اصطلاح پارادایم در فلسفه علم معاصر را نخستین بار، #توماس_کوهن، در کتاب ساختار انقلاب‌های علمی مطرح کرد. در مقابل دیدگاه متعارف آن دوره که علم را انباشتی از نظریات می داند، توماس کوهن در کتاب خود بیان می دارد که تکامل نظریات وابسته به اوضاع تاریخی و موضعی است. بنا به استدلال کوهن، پیش از آنکه پژوهش، در حوزه به خصوصی امکان پذیر شود، جامعه علمی باید درباره پرسش های بنیادینی از این دست توافق کند: چه نوع اشیایی در عالم وجود دارد؟ چه نوع پرسش هایی در باره اشیا مشروع است؟ پرسش های محوری علم کدام است؟ با گذر زمان، کاربرد این واژه گسترش یافته و در حوزه های علوم انسانی نیز به کار رفته است.

🔹از جهاتی، می توان حکمت اسلامی را در قیاس با حکمت یونانی، تحولی پارادایمی تلقی کرد. در عالم اسلام، اندیشمندان اسلامی متأثر از زمینه های ارزشی عالم اسلام در مواجهه با اندیشه یونانی، همواره دغدغه سازگاری میان آموزه های الهی و #فلسفه_یونانی داشته اند. در واقع، مسلمانان در مواجهه نخست با حکمت یونانی، می‌کوشند در بستر همان نظام حکمت به پرسش های خود پاسخ گویند. ولی «هنگامی که پارادایم ها نتوانند به پرسش های جدید پاسخ دهند، با چالش روبه رو شده و به تدریج، بحران پدید می آید. اگر بحرانی رخ دهد و پارادایم جدیدی از سوی جامعه علمی پذیرفته شود، آنگاه انقلاب یا تغییر پارادایم رخ می دهد. بنابراین تغییرات پارادایمی منجر به آن می شود که نه تغییر جزء به جزء، بلكه تغییری اساسی در اصول نظام علمی رخ دهد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که پارادایمی جدید و کارآمد در دسترس باشد».

🔹در عالم اسلام نیز هنگامی که حکمت یونانی نتوانست به پرسش ها پاسخ دهد، جریانی جدید و مستقل تحت عنوان حکمت اسلامی ظهور کرد. جریان حکمت اسلامی، به تدریج و در گذر زمان، تکامل یافت و تثبیت شد؛ از این رو مسلمانان به تصرف در اندیشه یونانی روی آوردند و متأثر از تعالیم قرآن، مفاهیمی جدید طرح و نیز جعل کردند. با ورود فلسفه یونانی به عالم اسلام، مسلمانان با نظام فکری یونانیان آشنا شدند. آنان ابتدا درصدد بودند، در این نظام فکری، برای پرسش هایی از قبیل مسئله خلقت و علم الهی وحدوث جهان، پاسخ هایی بیایند. از آنجا که نتوانستند در بطن مابعدالطبیعه ارسطویی، پاسخ های خود را بیابند، به دنبال طرح اصولی جدید برای مابعدالطبیعه رفتند: کاوشی که به ظهور فلاسفه مؤسسی همچون #ابن_سینا و #سهروردی و #ملاصدرا منجر شد. به طور کلی، پارادایم فکری فلسفه اسلامی، به روایت سینایی، شامل عناصر زیر است: 1- ارزش های پس زمینه ای مانند پذیرش خداوند به عنوان خالق جهان و بقای نفوس شخصی پس از مرگ و جدایی از اجساد؛2- تصویری متافیزیکی از جهان مانند حدوث عالم و نفی قدیم بودن آن و تقدم وجود بر ماهیت و عروض وجود بر ماهیت و علم خداوند به جزئیات.

📎متن کامل را اینجا بخوانید:
@gnoe_ir