گفتمان
2.86K subscribers
468 photos
361 videos
233 files
433 links
@goftman_nokhbegan : ارتباط با مدیر

اینستاگرام : instagram.com/goftman_ir

کست باکس : castbox.fm/channel/goftman_ir-id4289831?country=ir

وب سایت : goftman.ir
Download Telegram
تاملی فلسفی در امکان عدالت توزیعی
مصطفی زالی
#عصر_علوم_انسانی

🔻 "تأملی فلسفی در امکان عدالت توزیعی"
آیا می‌توان از فقر رهایی یافت؟

#مصطفی_زالی
@gnoe_ir
🔘تمایز وجود و ماهیت نزد ابن سینا، ذهنی یا خارجی

🔻#مصطفی_زالی

▪️ یکی از منازعات حول فلسفه #ابن_سینا که هم در میان شارحان و منتقدان کلاسیک او محل بحث بوده و هم میان پژوهشگران معاصر، مسئله مدلول موجود بما هو موجود نزد اوست که پرسشی هم بسته با تعیین مقصود ابن سینا از تمايز وجود و ماهیت است. اگر این تمایز صرفا تمایزی ذهنی باشد، هیچ گونه مغایرت هستی شناختی در جهان خارج میان وجود و ماهیت نیست. اما مغایرت هستی شناختی وجود و ماهیت لزوما مترادف آن نیست که وجود در خارج مدلولی غیر ماهوی داشته باشد؛ چرا که می توان جهان خارج را صرفا ماهوی تصور کرد و وجود را وصفی برای تعلق جعل به ماهیات ممکن از سوی واجب الوجود دانست؛ چنانکه تصور #سهروردی نیز چنین است اما در صورتیکه تمایز وجود و ماهیت نزد ابن سینا، تمایزی خارجی باشد، یعنی وجود در جهان خارج تحققی غیر از تحقق اوصاف ماهوی اشیاء داشته باشد، موجود بما هو موجود دارای مدلول خاص غير ماهوی است که در این صورت نزاع اصلی بر سر تبين كيفيت نسبت میان وجود و ماهیت در جهان خارج و در پیوند وثيق با اصالت وجود است. در عین حال نباید خارجی پنداشتن تمایز وجود و ماهیت را صرفا به معنای عروض مقولی وجود بر ماهیت چنانکه ابن رشد تصور کرده دانست. تمام حالات فوق در میان فلاسفه پس از ابن سینا و نیز پژوهشگران معاصر دارای مدافعانی است. بنابراین مسئله محوری این نوشتار عبارت است از اینکه آیا مغایرت #وجود و #ماهیت نزد ابن سینا مغایرتی هستی شناختی است و اگر چنین است آیا موجود بما هو موجود مدلولی غیر ماهوی دارد و به وصفی مستقل از اوصاف ماهوی اشیاء اشاره می کند؟ یکی از صریح ترین صورت بندی های شق اخیر را قطب الدین شیرازی در شرح #حکمت_الاشراق سهروردی، در صدر حکومت اول در انتهای بخش اول حکمت الاشراف بیان کرده است، در باب نزاع میان اتباع مشائین که گرایش به این دارند وجود در ذهن و خارج زائد بر ماهیت است و مخالفان آنها که قائل گشته اند که وجود تنها در ذهن و نه در خارج زائد بر ماهیت است .

🔗 متن کامل را در اینجا بخوانید:
@gnoe_ir
🔘 اسلامی‌سازی علوم یونانی

❇️مطالعه‌ی موردی دریافت ابن سینا از مابعدالطبیعه‌ی ارسطو

🔻#مصطفی_زالی

🔹اصطلاح پارادایم در فلسفه علم معاصر را نخستین بار، #توماس_کوهن، در کتاب ساختار انقلاب‌های علمی مطرح کرد. در مقابل دیدگاه متعارف آن دوره که علم را انباشتی از نظریات می داند، توماس کوهن در کتاب خود بیان می دارد که تکامل نظریات وابسته به اوضاع تاریخی و موضعی است. بنا به استدلال کوهن، پیش از آنکه پژوهش، در حوزه به خصوصی امکان پذیر شود، جامعه علمی باید درباره پرسش های بنیادینی از این دست توافق کند: چه نوع اشیایی در عالم وجود دارد؟ چه نوع پرسش هایی در باره اشیا مشروع است؟ پرسش های محوری علم کدام است؟ با گذر زمان، کاربرد این واژه گسترش یافته و در حوزه های علوم انسانی نیز به کار رفته است.

🔹از جهاتی، می توان حکمت اسلامی را در قیاس با حکمت یونانی، تحولی پارادایمی تلقی کرد. در عالم اسلام، اندیشمندان اسلامی متأثر از زمینه های ارزشی عالم اسلام در مواجهه با اندیشه یونانی، همواره دغدغه سازگاری میان آموزه های الهی و #فلسفه_یونانی داشته اند. در واقع، مسلمانان در مواجهه نخست با حکمت یونانی، می‌کوشند در بستر همان نظام حکمت به پرسش های خود پاسخ گویند. ولی «هنگامی که پارادایم ها نتوانند به پرسش های جدید پاسخ دهند، با چالش روبه رو شده و به تدریج، بحران پدید می آید. اگر بحرانی رخ دهد و پارادایم جدیدی از سوی جامعه علمی پذیرفته شود، آنگاه انقلاب یا تغییر پارادایم رخ می دهد. بنابراین تغییرات پارادایمی منجر به آن می شود که نه تغییر جزء به جزء، بلكه تغییری اساسی در اصول نظام علمی رخ دهد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که پارادایمی جدید و کارآمد در دسترس باشد».

🔹در عالم اسلام نیز هنگامی که حکمت یونانی نتوانست به پرسش ها پاسخ دهد، جریانی جدید و مستقل تحت عنوان حکمت اسلامی ظهور کرد. جریان حکمت اسلامی، به تدریج و در گذر زمان، تکامل یافت و تثبیت شد؛ از این رو مسلمانان به تصرف در اندیشه یونانی روی آوردند و متأثر از تعالیم قرآن، مفاهیمی جدید طرح و نیز جعل کردند. با ورود فلسفه یونانی به عالم اسلام، مسلمانان با نظام فکری یونانیان آشنا شدند. آنان ابتدا درصدد بودند، در این نظام فکری، برای پرسش هایی از قبیل مسئله خلقت و علم الهی وحدوث جهان، پاسخ هایی بیایند. از آنجا که نتوانستند در بطن مابعدالطبیعه ارسطویی، پاسخ های خود را بیابند، به دنبال طرح اصولی جدید برای مابعدالطبیعه رفتند: کاوشی که به ظهور فلاسفه مؤسسی همچون #ابن_سینا و #سهروردی و #ملاصدرا منجر شد. به طور کلی، پارادایم فکری فلسفه اسلامی، به روایت سینایی، شامل عناصر زیر است: 1- ارزش های پس زمینه ای مانند پذیرش خداوند به عنوان خالق جهان و بقای نفوس شخصی پس از مرگ و جدایی از اجساد؛2- تصویری متافیزیکی از جهان مانند حدوث عالم و نفی قدیم بودن آن و تقدم وجود بر ماهیت و عروض وجود بر ماهیت و علم خداوند به جزئیات.

📎متن کامل را اینجا بخوانید:
@gnoe_ir
اسلامی سازی علوم یونانی.pdf
288.2 KB
🔘 اسلامی‌سازی علوم یونانی

❇️مطالعه‌ی موردی دریافت ابن سینا از مابعدالطبیعه‌ی ارسطو

🔻#مصطفی_زالی

#علم_دینی
@goftman_ir