🔻دام «راهحلمحوری بجای مسألهمحوری»
📕 درس های شکست از کرونا! 14
✍️ ولی اله وحدانی نیا
زمانیکه، یک مشکل شناخته شده است و راه حل مشکل مشخص است و مسیر اجرایی ساختن راهحلها هم خطی و قابل پیشبینی است، پس میتوان سیاستهای اتخاذ شده را با منطق «فرماندهی و کنترل» با اطمینان و مطابق با دستورهایی از بالا به پایین در سلسله مراتب اداری ابلاغ و پیادهسازی کرد و انتظار داشت همان نتیجهای حاصل شود که هدف سیاست اتخاذ شده است.
حتی، میتوان رفت سراغ راهحلهای دیگران/کشورهایی که با همان مشکل مشخص مواجه بودهاند و عینا راهحلهای موفق آنها را کپی پیست کرد.
این رویکرد را میتوان «#رویکرد_راهحلمحور» دانست که از قضا بسیار هم با خلق و خو و منش نهادینه شده سیاستگذاری و مدیریت در ایران عجین است.
چنین رویکردی به اداره عمومی کارامد نیست گرچه ممکن است برای مشکلات با سطح پایین پیچیدگی مؤثر باشد.
در مقابل، رویکردی که مورد توجه و توصیه است «#رویکرد_مسأله_محور» نامیده میشود؛
چراکه، بیشر مشکلات جوامع انسانی، پیچیده و بغرنج هستند و ماهیتی ناشناخته و مبهم دارند و بافت و ابعاد درهم تنیده آنها گستره وسیعی از موضوعات را به دامن میکشد و در برابر راهحلها هم مقاومت وجود دارد.
مشکلات بغرنج و بحرانساز عمومی از این دست، به فهم از پیچیدگی، تفکر سیستمی، مشارکتپذیری، شفافیت، تعامل، خلاقیت و قابلیت انطباق بیشتر و بیشتر در سراسر چرخه سیاستگذاری از مسألهشناسی تا پیادهسازی نیاز دارند؛ تا بدین ترتیب راهحلهای خاص و منحصر به فرد برای مشکل کشف و بطور مستمر با زمینه سیاستی بخشها و سطوح حکومت و متن سیاسی و اجتماعی و فرهنگی محلی جامعه تطبیق داده شوند.
#کروناویروس چنین مسأله پیچیده و گسترده دامنی است که گرچه جدیدترین و تنها مسأله پیچیده و بغرنج سلامت عمومی ما نیست اما چون سرعت انتشار و نیل بالایی به بحرانی شدن وضعیت و مرکزیت توجه جهانی را داشت، توانست از چیزی رونمایی کند که قبل از این زیر زرورقهایی پنهان یا انکار میکردیم.
#رهبران_سیاسی موفق در چنین عرصه مبارزه آشفتهای که ابهام و پیچیدگی و عدم قطعیت آینده و خطر سردرگمی و میل اقدامات دفعالحاجتی وجود دارد! با اعتماد بنفس مسیری را پیش میگیرند که دربرگیرنده فرآیندهایی منعطف برای سیاستگذاری است و نقشآفرینان متکثری را در مسیر با خود همراه میکنند و مسؤلانه، بازخوردهای منطمی از پیشرفت کار و تغییر ات لازم و انتظارات از مردم و بازیگران جامعه مدنی و بازار را ارائه میدهند؛ نه آنکه وسط یک بحران پیچیده و مرگ و میر سهمگین مردم، دل مشغول قبیله گرایی سیاسی و مدیریتی باشند.
♦️از افتخارات کروناویروس این است که تفاوت حکومتهای چابک و با قابلیت بالا با حکومتهای کم قابلیت و ناتوان از تدبیر شایسته امور، را عیان کرده است.
در کنار دموکراسیهای توانمندی مثل سنگاپور و کره جنوبی که توانستند به سرعت حل مسأله کنند ما می بینیم برخی حکومتها و از جمله کشور ما نتوانستهاند مواجهه موثر و آبرومندانهای با این مشکل پیچیده داشته باشند.
تجربه 9ماهه بحران مدیریت بحران کرونا در ایران نشان داد، نه تنها، فهم و صورتبندی درستی از مسأله کسب نکردیم و نتوانستیم ظرفیتهای متکثر ملی را برای راهحل یابی و حل مسأله بسیج کنیم بلکه، عادت دیرینه عادی سازی امور و «راهحلمحوری» بجای «مسألهمحوری» باعث شد تا مثل همیشه نگاه و تمرکز سیاستگذار و تصمیم سازان به سمت تقلید اقدامات دیگر کشورها برود؛ آنهم فارغ از بافت/بستر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی آن الگوی اقدامات.
این بحران قابلیتی حکومت ما تا آنجاست که مثلا سیاستی تحت عنوان جریمه افرادی که ماسک نمیزنند وضع میشود ولی در پیادهسازی، آنقدر اجرای مبتذلی دارد که از آن چیزی جز یک تصویر کاریکاتورگونه از جریمه خودرو(جریمه کردن آهن بجای انسان) باقی نمیماند و
همینطور سرنوشت سیاست تعطیلات و محدودیت های وضع شده بر تحرک اجتماعی و اقتصادی و حتی بازی کلامی فاصلهگذاری هوشمند و غیره و غیره و غیره! که کشور را به دور باطل همهگیری-تعطیلات-بازگشایی-همهگیری-تعطیلات... سوق میدهد.
📌 تشخیص و تعیین صورت مسئله همیشه مهم است بخصوص در بحران پیچیدهای مثل کرونا، اما، سیاستگذاران بهجای تشخیص و تعیین مسئله اساسی و کشف راهحلهای منطبق بر متن، به سراغ اخذ راهحل تقلیدی از دیگران و یا انجام کار طبق روال عادی میروند که در نهایت هیچگاه مسئله اصلی خودشان را نمیتوانند حل کنند و با مداخلات شان، مسائل جدیدی را هم خلق میکنند.
مشاهده سایر نوشته های مجموعه درس های شکست از کرونا
👇👇
@vvnia
👆👆
#بحران_کرونا
#حکمرانی_برای_سلامت
#اطلاع_رسانی
🇮🇷ديدهبان سياستگذاری ايران
@ipwna
📕 درس های شکست از کرونا! 14
✍️ ولی اله وحدانی نیا
زمانیکه، یک مشکل شناخته شده است و راه حل مشکل مشخص است و مسیر اجرایی ساختن راهحلها هم خطی و قابل پیشبینی است، پس میتوان سیاستهای اتخاذ شده را با منطق «فرماندهی و کنترل» با اطمینان و مطابق با دستورهایی از بالا به پایین در سلسله مراتب اداری ابلاغ و پیادهسازی کرد و انتظار داشت همان نتیجهای حاصل شود که هدف سیاست اتخاذ شده است.
حتی، میتوان رفت سراغ راهحلهای دیگران/کشورهایی که با همان مشکل مشخص مواجه بودهاند و عینا راهحلهای موفق آنها را کپی پیست کرد.
این رویکرد را میتوان «#رویکرد_راهحلمحور» دانست که از قضا بسیار هم با خلق و خو و منش نهادینه شده سیاستگذاری و مدیریت در ایران عجین است.
چنین رویکردی به اداره عمومی کارامد نیست گرچه ممکن است برای مشکلات با سطح پایین پیچیدگی مؤثر باشد.
در مقابل، رویکردی که مورد توجه و توصیه است «#رویکرد_مسأله_محور» نامیده میشود؛
چراکه، بیشر مشکلات جوامع انسانی، پیچیده و بغرنج هستند و ماهیتی ناشناخته و مبهم دارند و بافت و ابعاد درهم تنیده آنها گستره وسیعی از موضوعات را به دامن میکشد و در برابر راهحلها هم مقاومت وجود دارد.
مشکلات بغرنج و بحرانساز عمومی از این دست، به فهم از پیچیدگی، تفکر سیستمی، مشارکتپذیری، شفافیت، تعامل، خلاقیت و قابلیت انطباق بیشتر و بیشتر در سراسر چرخه سیاستگذاری از مسألهشناسی تا پیادهسازی نیاز دارند؛ تا بدین ترتیب راهحلهای خاص و منحصر به فرد برای مشکل کشف و بطور مستمر با زمینه سیاستی بخشها و سطوح حکومت و متن سیاسی و اجتماعی و فرهنگی محلی جامعه تطبیق داده شوند.
#کروناویروس چنین مسأله پیچیده و گسترده دامنی است که گرچه جدیدترین و تنها مسأله پیچیده و بغرنج سلامت عمومی ما نیست اما چون سرعت انتشار و نیل بالایی به بحرانی شدن وضعیت و مرکزیت توجه جهانی را داشت، توانست از چیزی رونمایی کند که قبل از این زیر زرورقهایی پنهان یا انکار میکردیم.
#رهبران_سیاسی موفق در چنین عرصه مبارزه آشفتهای که ابهام و پیچیدگی و عدم قطعیت آینده و خطر سردرگمی و میل اقدامات دفعالحاجتی وجود دارد! با اعتماد بنفس مسیری را پیش میگیرند که دربرگیرنده فرآیندهایی منعطف برای سیاستگذاری است و نقشآفرینان متکثری را در مسیر با خود همراه میکنند و مسؤلانه، بازخوردهای منطمی از پیشرفت کار و تغییر ات لازم و انتظارات از مردم و بازیگران جامعه مدنی و بازار را ارائه میدهند؛ نه آنکه وسط یک بحران پیچیده و مرگ و میر سهمگین مردم، دل مشغول قبیله گرایی سیاسی و مدیریتی باشند.
♦️از افتخارات کروناویروس این است که تفاوت حکومتهای چابک و با قابلیت بالا با حکومتهای کم قابلیت و ناتوان از تدبیر شایسته امور، را عیان کرده است.
در کنار دموکراسیهای توانمندی مثل سنگاپور و کره جنوبی که توانستند به سرعت حل مسأله کنند ما می بینیم برخی حکومتها و از جمله کشور ما نتوانستهاند مواجهه موثر و آبرومندانهای با این مشکل پیچیده داشته باشند.
تجربه 9ماهه بحران مدیریت بحران کرونا در ایران نشان داد، نه تنها، فهم و صورتبندی درستی از مسأله کسب نکردیم و نتوانستیم ظرفیتهای متکثر ملی را برای راهحل یابی و حل مسأله بسیج کنیم بلکه، عادت دیرینه عادی سازی امور و «راهحلمحوری» بجای «مسألهمحوری» باعث شد تا مثل همیشه نگاه و تمرکز سیاستگذار و تصمیم سازان به سمت تقلید اقدامات دیگر کشورها برود؛ آنهم فارغ از بافت/بستر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی آن الگوی اقدامات.
این بحران قابلیتی حکومت ما تا آنجاست که مثلا سیاستی تحت عنوان جریمه افرادی که ماسک نمیزنند وضع میشود ولی در پیادهسازی، آنقدر اجرای مبتذلی دارد که از آن چیزی جز یک تصویر کاریکاتورگونه از جریمه خودرو(جریمه کردن آهن بجای انسان) باقی نمیماند و
همینطور سرنوشت سیاست تعطیلات و محدودیت های وضع شده بر تحرک اجتماعی و اقتصادی و حتی بازی کلامی فاصلهگذاری هوشمند و غیره و غیره و غیره! که کشور را به دور باطل همهگیری-تعطیلات-بازگشایی-همهگیری-تعطیلات... سوق میدهد.
📌 تشخیص و تعیین صورت مسئله همیشه مهم است بخصوص در بحران پیچیدهای مثل کرونا، اما، سیاستگذاران بهجای تشخیص و تعیین مسئله اساسی و کشف راهحلهای منطبق بر متن، به سراغ اخذ راهحل تقلیدی از دیگران و یا انجام کار طبق روال عادی میروند که در نهایت هیچگاه مسئله اصلی خودشان را نمیتوانند حل کنند و با مداخلات شان، مسائل جدیدی را هم خلق میکنند.
مشاهده سایر نوشته های مجموعه درس های شکست از کرونا
👇👇
@vvnia
👆👆
#بحران_کرونا
#حکمرانی_برای_سلامت
#اطلاع_رسانی
🇮🇷ديدهبان سياستگذاری ايران
@ipwna