آشتی با ادبیات
55 subscribers
69 photos
16 videos
80 files
39 links
ادبیات در کنکور سراسری بالاترین ضریب را در کل درس های عمومی دارد.
با عضویت در این کانال به راحتی، به همه ی تکنیک ها و روش های تست زنی ادبیات احاطه ی کامل پیدا می کنید.
جمشید فرهمندمنش
مولف کتب کنکوری
ارتباط با ادمین jamshidfarahmandmanesh@
Download Telegram
#دستور زبان فارسی
ترکیب‌های وصفی کدام بیت افزون‌تر است؟‌
1) چه کسم من؟ چه کسم من؟ که بسی وسوسه‌مندم / گه از آن سوی کَشندم، گه از این سوی کَشندم(مولوی)
2) نفسی آتش سوزان، نفسی سیلِ گریزان / ز چه اصلم؟ ز چه فصلم؟ به چه بازار خرندم؟
3) هله، ای اوّل و آخِر، بده آن باده‌ی فاخر / که شد این بزم، منوّر به تو ای عشق پسندم
4) بده آن باده‌ی جانی، ز خرابات معانی / که بدان ارزد چاکر که از آن باده دهندم
#دستور زبان فارسی
ترکیب‌های وصفی:
1) چه کس؟ ـ چه کس؟ ـ آن سوی ـ این سوی
2) آتش سوزان ـ سیل گریزان ـ چه اصل؟ ـ چه فصل؟ ـ چه بازار؟
3) آن باده ـ باده‌ی فاخر ـ این بزم
4) آن باده ـ باده‌ی جانی ـ آن باده.
خرابات معانی ترکیب اضافی است.
حروف اضافه

حروف اضافه کلماتی هستند که به
تنهایی معنی ندارند در جمله پیش از اسم می آیند و آن را متمم می سازند. از آن جا که حروف اضافه به کلمه ی بعد از خود نقش متمم می دهند به آنها نقش نمای متمم نیز می گویند.

حروف اضافه از نظر ساختمان دو دسته اند : 1- حروف اضافه ی ساده 2
حروف اضافه ی مرکب

حروف اضافه ی ساده عبارتند از: از، به ، با، بی ، در ، بر ، برای ، تا ، مگر ، جز، الا، چون ، اندر، زی و.....
واژه هایی مانند: مثل ، مانند، غیر، روی ، زیر ، پهلوی ، بالای ، سوای ، بدون ، بهر ، ..... نیز با کسره ای که در پایان آنها می آید حروف اضافه هستند.
نکته : تا وقتی حرف اضافه است که نهایت و انتها را در زمان یا مکان برساند. چون وقتی حرف اضافه است که به معنی مثل و مانند باشد.
بی و با چنانچه با کلمه ی بعد از خود صفت بسازند پیشوند به حساب می ایند و حرف اضافه نیستند. مثل کلمه ی بی دولت ، بیسواد، بی ادب ، با فرهنگ

حروف اضافه ی مرکب : حروف اضافه ی ساده گاه با یک اسم می آیند و حرف اضافه ی مرکب می سازند و فهرست بازی دارند .
برخی از حروف اضافه ی مرکب ساخته شده عبارتند از:

به : به غیر، به اضافه ی ، به علاوه ی ، به وسیله ی ، به استثنای ، به مجرد، به جهت ، به خاطر

از: از نظر ، از روی ، از سر، از قبیل ، ازلحاظ ، از حیات ، از جمله ی

در: دربرابر ، درمقابل ، درباره ی ، درمورد، درمیان ، درخصوص

بر: بر اثر، براساس ، برطبق ، بر حسب

با: باوجود


نکته:
طرز تشخیص حروف اضافه ی مرکب:
حرف اضافه در صورتی مرکب است که نتوان برای جز اسمی ان وابسته ی پیشین اورد، یعنی ان را گسترش داد درغیر این صورت حرف اضافه مر کب نیست مثلا کلمه ی « به عنوان»در جمله ی او به عنوان رئیس جلسه سخنرانی کرد.حرف اضافه ی مرکب است اما در جمله ی به عنوان مقاله توجه کنید« به» حرف اضافه ی ساده است و عنوان متمم. زیرابرای عنوان می توان وابسته ی پیشین اورد وگفت به این عنوان مقاله توجه کنید.
بر گرفته از:دستور زبان فارسی تالیف دکتر وحیدیان کامیار
دستور زبان فارسی تالیف دکتر انوری/ احمدی /فریبا فراز مند

#دستور زبان
🆔@jamshidfarahmand
#دستور
انواع شبه جمله از نظر مفهوم:

۱_ شبه جمله امید و آرزو:
کاش، ای کاش، کاشکی، ان شاءالله، الهی، آمین، بو که :

ای کاش می توانستم کمکت کنم.
الهی! تا باشی تو باشی.
ان شاءالله که تنتان سلامت است.

۲_شبه جمله تحسین و تشویق:
آفرین، بارک الله، احسنت، به به، به به به،ماشاءالله، خوب(خُب)، مرحبا

ترسا می گوید زهی شرف من.
آفرین! جان آفرین پاک را
بارک الله به تو تبریک می گویم.
به به به! آفرین به این عقل و هوش، مرحبا به این فهم و ادراک!

۳_شبه جمله سپاس:
الحمدالله، بحمدالله، شکرا لله، شکر، شکر خدا:

شکر خدا که هرچه طلب کردم از خدا
بر منت های همت خود کامران شدم

۴_شبه جمله تاسف و درد:
افسوس، آه، دردا، دریغا، دریغ، فریاد، داد، وا فریادا، واویلا، بدا، وای، آوخ، هیهات:

آه این مشکل است؛ باید از صاحب مغازه بپرسم.
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا.

۵_ شبه جمله تعجب:
به، وه، اوه، عجب، چه عجب، یاللعجب، عجبا، شگفتا، ای عجب، سبحان الله:

عجب! ایشان اخوی جنابعالی هستند؟!
عجب آن دلبر زیبا کجا شد؟!
عجر آن سرو خوش بالا کجا شد؟!

۶_شبه جمله تحذیر و تنبیه(پرهیز دادن، ترساندن، بیدار کردن و متوجه ساختن):
امان، ای امان، مبادا،زنهار، زینهار، هین، هان:

زینهار از رفیق بد زنهار.
ای امان دست نگه دار که نتوانم تو را خونین ببینم‌

۷_ شبه جمله امر:
بسم الله! ، یاالله! ، زودتر! ، ساکت! ، آرام! ، خاموش! ، خفه! ، ایست! ، پیش! ، به راست راست :

یاالله از خونه ی من برید، گورتان را گم کنید ....
اگر این کفالت می نمایی و کلفتی نیست. بسم الله.

۸_ شبه جمله تعظیم و قبول:(بزرگداشت و احترام و قبول):
قربان، بله قربان، چشم، به چشم، به روی چشم:


۹_ شبه جمله تصدیق و ایجاب:
آری، بلی، بله، البته، ای والله:

البته البته، ملتفتم، محتاج به تکرار نیست.

۱۰_ شبه جمله تکذیب و نفی:
هرگز، نه، نخیر، استغفرالله، نه والله، حاشا، حاشا وکلا، ابدا ابدا، ابدا :

استغفرالله، این حرف را نفرمایید؛ من ارادتمند شما هستم.

🆔 @jamshidfarahmand
💠🔸#نکته دستوری 👇👇

🔸🔸نکره مخصصه چیست ؟⬇️⬇️

اسمی است که با یا نکره می آید ، اما جمله پیروی که قابل تاویل به صفت است ، آن را معرفه گونه می کند.
🔸مثال 👇
مردی که تخم می کارد کشاورز است.
"مردی" نکره مخصصه است و جمله پیرو 👈".....تخم می کارد"قابل تاویل به صفت است .
مرد "تخم کارنده "کشاورز است‌.
منبع 👇
#دستور زبان فارسی
دکتر حسن انوری ، دکتر حسن احمدی گیوی
🆔 @jamshidfarahmand
#دستور_زبان_فارسی

🌹بن مضارع برخی از مصادر افعال🌹

گسستن: گسل

افراشتن و افراختن: افراز

مانستن(شبیه بودن) و ماندن: مان

سفتن : سنب

هشتن(نهادن) : هل

توختن( ادا کردن و پرداختن) : توز

بخشودن( ترحم کردن، عفو کردن): بخشا

بخشیدن : ( دادن، عطا کردن): بخش

افروختن : افروز

پالودن( صاف کردن، تصفیه): پالا

شایستن : شای

بایستن : بای

شدن : شو

آلودن : آلا

آمدن : آ

انباشتن : انبار

آزردن : آزار

پنداشتن : پندار

بودن : باش

🆔 @jamshidfarahmand
فعل های #ناگذرا و #گذرا
#دستور_زبان_فارسی

🔸 یکی از نکات دستوری که لازم است در تفهیم آن توجه کافی شود طریقه ی تشخیص فعل های ناگذر از فعل های گذرا میباشد . اگر ما بتوانیم ساده ترین راه را در این مورد بیابیم هم کار خود را در تدریس راحت کرده ایم وهم در تفهیم و تشخیص اجزای جمله و همچنین شناخت جملات دو، سه و یا چهار جزئی می توانیم بهتر عمل کنیم این کار زمانی میسر می شود که ما نوع فعل را در جمله بشناسیم . همانگونه که می دانید فعل از لحاظ اینکه برای کامل شدن معنی خود به چه اجزایی نیاز دارد به دو گروه تقسیم میشود :

🔴۱ -فعل ناگذر: فعل ناگذر فعلی است که برای کامل شدن معنی خود فقط نیاز به نهاد دارد مثلاَ :

گل رویید . گل ( نهاد) و رویید( فعل) جمله است و معنی آن با نهاد کامل است .

🔴۲ - فعل گذرا : فعلی است که علاوه بر نهاد نیاز به جزء یا اجزای دیگری همچون ( مفعول ، مسند ، متمم ) دارد . فعل های گذرا از لحاظ تعداد اجزای آن به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از :

🔵۱- فعل های گذرای( سه جزئی): اینگونه افعال گذرا علاوه بر نهاد نیاز به یک جزء دیگر دارند این جزء خواه مفعول یا مسند یا متمم باشد. که به ترتیب به آنها افعال گذرا به مفعول ، گذرا به مسند و گذرا به متمم گفته می شود برای مثال فعل های شنید ، خورد ، دید و...جزء دسته ی اول و فعل های است ، بود و... جزء دسته ی دوم و فعل های ترسید ، رهید ، نالید و ... جزء دسته ی سوم قرار می گیرند .

🔵۲ - فعل های گذرا ( چهار جزئی) : اینگونه افعال علاوه بر نهاد نیاز به دو جزء از اجزای ذکر شده در بالا را دارند. و به چند دسته تقسیم می شوند که عبارتند از :

⚫️الف : فعل گذرا به مفعول و متمم مثل ( بخشید – رهاند – خرید – و... ) او مالش را به نیازمندان بخشید .

⚫️ب: فعل گذرا به مفعول و مسند مثل ( نمود – به شمار آوردن – و... ) نور لامپ همه جا را روشن نمود .

⚫️ ج : فعل گذرا به متمم و مسند مثل ( نامیدن - به شمار آوردن و ...) مردم به او دانشمند می گفتند .

⚫️د: فعل گذرا به مفعول و مفعول مثل ( پوشاند – زد و ... )
او دیوار را رنگ زد .

🔸اما مسئله ی اصلی تشخیص افعال ناگذر از گذرا می باشد که باید در شناسایی آن نهایت دقت را به عمل آوریم . همانگونه که قبلاَ اشاره کردیم فعل ناگذر فقط به نهاد نیاز دارد . برای تشخیص این افعال ، آنها رابا سه قاعده ی کلی می سنجیم اگر هیچ کدام از این قاعده ها درموردآن صادق نبود بدون شک فعل ناگذر محسوب می گردد .

اما اگر یکی و یا دو روش از این روش های ذکر شده در پایین در مورد آن صدق کند فعل ما گذرا محسوب می شود . این روشها عبارتند از:

⚪️1- فعل مورد نظر را با چه چیزی را ؟ و چه کسی را؟ سؤالی می کنیم اگر سؤال ما مطابق با اصول زبان فارسی باشد و معنی داشته باشد و جواب هم داشته باشد فعل ما نیاز به مفعول دارد واگر هم سؤال ما و هم جواب بی معنی باشد یعنی نیاز به مفعول ندارد در نتیجه فعل ما ناگذرا است مثلاَ : آب جوشید .

در این جمله درست نیست بگوییم چه چیزی را جوشید؟ و یا چه کسی را جوشید؟ همچنین جوابی که به سؤال داده می شود مطابق دستور زبان فارسی نیست و بی معنی می نماید ( آب را جوشید. )

⚪️۲ - راه دوم این است که آیا بدانیم این فعل مورد نظر جزء فعل های ربطی ( است ، بود ، شد، گشت ) و

مشتقات آن می باشد .

اگر جزء آنها باشد فعل ما علاوه بر نهاد نیاز به مسند دارد و فعل گذرا است و اگر فعل مورد نظر جزء آنها نباشد فعل جمله فعلاَ جزء فعل های ناگذر محسوب می شود

مثلاَ فعل جوشید در جمله ی آب جوشید جز فعل های ربطی ذکر شده در بالا نمی باشدپس نتیجه می گیریم که جوشیدنیاز به مسند ندارد .

⚪️۳ - در روش سوم باید بدانیم آیا فعل مورد نظر در جمله همیشه با یک حرف اضافه ی مخصوص می آید ویا در جمله متممی که بعد از این حرف اضافه آمده است می توانیم آن را در جمله حذف کنیم ؟ چون اگر متمم را حذف کردیم معنی جمله ناقص شد این بدان معنا است که فعل به متمم نیاز دارد و فعل گذرا می باشد اما اگر متمم را حذف کردیم جمله ناقص نشد یعنی این فعل به متمم نیاز ندارد . مثلاَ( آب در کتری جوشید) واژه ی کتری را که متمم قیدی است در جمله حذف کنیم ، لطمه ای به معنای جمله وارد نمی شود . با سه روش بالا می توان به راحتی فعل ناگذر از گذرا را تشخیص داد

🆔 @jamshidfarahmand