🔘 پروژهاي که جانکري لو داد!
🔸قسمت اول
اظهارات اخير «#جانکري»، وزير امور خارجه امريکا که ماههاي پاياني عمر دولت #اوباما را سپري ميکند، حاوي نکات مهمي از گذشته و حال سياستهاي رژيم ايالاتمتحده امريکا بود؛ سياستهايي که گرچه در تاکتيکها تفاوت کرده، اما در ماهيت کلي و اهداف راهبردي همچنان بر مدار قبلي است.
کري در اين سخنان خود که هفته گذشته در دانشگاه شيکاگو ارائه نمود، تلاش کرد با لحني منتقدانه، سياستهاي پيشين دولت امريکا در قبال ايران را تحليل کند و البته به نقش اصلي امريکا در کودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اذعان نمود. او همچنين به صراحت از لفظ «#دخالت در امور ايران» استفاده کرد. با اين حال او وانمود ميکند که زمان اين نوع مواجهه امريکا با ايران گذشته است. البته او توضيح نميدهد که اگر حقيقتاً دولت امريکا از اين دخالت خيانت بار پشيمان است، چرا اثر آن در سياستهاي کنوني اين دولت مشاهده نميشود. از سويي جاي اين پرسش هست که کداميک از سياستهاي اعمالي امريکايي در مسير احترام به #استقلال و #حاکميت_ملي ايرانيان بوده است؟
بيش از شش دهه از وقوع کودتاي امريکايي ۲۸ مرداد ميگذرد و اين در حالي است که تنها قريب به دو دهه است که برخي مسئولان #کاخسفيد به دخالت امريکا در اين کودتا اذعان کرده و البته هيچ يک بهخاطر اين اقدام، از ملت ايران عذرخواهي نکردهاند. به نظر ميرسد اين اذعان نيز از آنرو بود که بعد از گذشت دهها سال، سران امريکا از تأثيرگذاري منفي شديد اين اقدامشان بر ملت ايران که به تقويت روحيه استکبارستيزي و نفرت از امريکا انجاميد آگاه شدند و اين تغيير لحن محدود نيز براي جلوگيري از نفرت شديدتر ايرانيان است.
امريکاييها در حالي كه ميکوشند در مورد ۲۸ مرداد خود را پشيمان نشان دهند، همهروزه در حال وارد آوردن ضربات متعدد بر منافع ملت ايران هستند و جالب اينجاست که در دوره موسوم به «#پسابرجام» نيز اين روند کاهش نيافته است.
اما فراز ديگري از سخنان کري به موضوعي اختصاص يافت که واکاوي در آن ميتواند از سناريوي آتي #نظام_سلطه عليه جمهوري اسلامي ايران #رمزگشايي نمايد که در بخش بعدی این یادداشت بدان پرداخته خواهد شد.
ادامه دارد...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔸قسمت اول
اظهارات اخير «#جانکري»، وزير امور خارجه امريکا که ماههاي پاياني عمر دولت #اوباما را سپري ميکند، حاوي نکات مهمي از گذشته و حال سياستهاي رژيم ايالاتمتحده امريکا بود؛ سياستهايي که گرچه در تاکتيکها تفاوت کرده، اما در ماهيت کلي و اهداف راهبردي همچنان بر مدار قبلي است.
کري در اين سخنان خود که هفته گذشته در دانشگاه شيکاگو ارائه نمود، تلاش کرد با لحني منتقدانه، سياستهاي پيشين دولت امريکا در قبال ايران را تحليل کند و البته به نقش اصلي امريکا در کودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اذعان نمود. او همچنين به صراحت از لفظ «#دخالت در امور ايران» استفاده کرد. با اين حال او وانمود ميکند که زمان اين نوع مواجهه امريکا با ايران گذشته است. البته او توضيح نميدهد که اگر حقيقتاً دولت امريکا از اين دخالت خيانت بار پشيمان است، چرا اثر آن در سياستهاي کنوني اين دولت مشاهده نميشود. از سويي جاي اين پرسش هست که کداميک از سياستهاي اعمالي امريکايي در مسير احترام به #استقلال و #حاکميت_ملي ايرانيان بوده است؟
بيش از شش دهه از وقوع کودتاي امريکايي ۲۸ مرداد ميگذرد و اين در حالي است که تنها قريب به دو دهه است که برخي مسئولان #کاخسفيد به دخالت امريکا در اين کودتا اذعان کرده و البته هيچ يک بهخاطر اين اقدام، از ملت ايران عذرخواهي نکردهاند. به نظر ميرسد اين اذعان نيز از آنرو بود که بعد از گذشت دهها سال، سران امريکا از تأثيرگذاري منفي شديد اين اقدامشان بر ملت ايران که به تقويت روحيه استکبارستيزي و نفرت از امريکا انجاميد آگاه شدند و اين تغيير لحن محدود نيز براي جلوگيري از نفرت شديدتر ايرانيان است.
امريکاييها در حالي كه ميکوشند در مورد ۲۸ مرداد خود را پشيمان نشان دهند، همهروزه در حال وارد آوردن ضربات متعدد بر منافع ملت ايران هستند و جالب اينجاست که در دوره موسوم به «#پسابرجام» نيز اين روند کاهش نيافته است.
اما فراز ديگري از سخنان کري به موضوعي اختصاص يافت که واکاوي در آن ميتواند از سناريوي آتي #نظام_سلطه عليه جمهوري اسلامي ايران #رمزگشايي نمايد که در بخش بعدی این یادداشت بدان پرداخته خواهد شد.
ادامه دارد...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
منافع ملي ما چگونه تعريف ميشود؟
از جمله مفاهيمي كه در حوزه علوم راهبردي و مطالعات سياسي طرح و بحث ميگردد كليدواژه «منافع ملي» است. منافع ملي (National interest) اولويتها و اهداف يك دولت-ملت را در فضاي بينالمللي و در مقابل قدرتهاي ديگر و تحولات جهاني ترسيم ميكند. اكنون تمامي كشورها بر اساس منافع ملي خود برنامهريزي و چارچوبهاي اقدام خود را تعريف ميكنند.
اشتراك منافع ميان دولت-ملتها است كه همكاريهاي بينالمللي را شكل ميدهد و اگر دولتي همچون رژيم ايالات متحده امريكا به 15هزار كيلومتر دورتر از مرزهاي جغرافيايي خود لشكركشي ميكند به بهانه تأمين «منافع ملي» خود است.
همانگونه كه پيداست همه بازيگران جهاني بر منافع ملي خود تكيه ميكنند و در اين ميان ايران اسلامي نيز چنين عمل كرده و خواهد كرد. تقريباً همه جريانهاي فكري و سياسي داخل كشور ما تكيه بر اين مفهوم را پذيرفته اند، اما آنچه نقطه افتراق است، تعريف منافع ملي بوده و هست.
اگر روزي برخي جريانات غربزده شبه مستعمره شدن كشور را تجويز كردهاند، بهانهشان تأمين آنچه منافع ملي ميخواندند، بوده و اگر اين روزها كساني پيدا ميشوند كه به دنبال خواندن فاتحه #استقلال كشور هستند نيز باز از همين لفظ استفاده ميكنند.
منافع ملي اشتراك لفظي همه جريانات و طيفهاي فكري است و آنچه خط فاصل ميان اقدامات و نتايج و پيامدهاي هريك از نگاهها را تعيين ميكند، تعريف و مبناي نظري آن است.
برخي متفكران معاصر چارچوبي كلي براي تعريف منافع ملي پيشنهاد دادهاند كه اين منافع در سه سطح «منافع #حياتي»، «منافع #مهم» و «منافع #حاشيهاي» تعريف و تبيين ميشود. اگر كليات اين صورتبندي را بپذيريم ميتوان گفت سطوح منافع ملي از نظر رتبه اهميت و حساسيت از سطح حياتي آغاز و به سطح حاشيهاي منتهي ميگردد. پس روشن است كه منافع حياتي قابل مذاكره و اغماض نيست و اين در حالي است كه سطوح پايين تر چنين نيست. منافع حياتي كه همانگونه پيداست به امنيت وجودي باز ميگردد و اغماض از آن به معناي گذشتن از حيات است.
وقتي از ايران اسلامي سخن به ميان ميآيد مقصود تنها جغرافيا و خاك نيست، چراكه اين مشخصهها براي دولتهايي كه تنها كمتر از يك دهه نيز سابقه حيات دارند قابل تعريف است. علاوه بر اين شاخصهها، شاخصههاي ديگري از جنس هويتي و تمدني تمايزدهنده يك ملت با سابقه چندهزارساله و كشوري شناخته شده در طول قرون و اعصار است.
بنابراين امنيت وجودي ما تنها حفظ و صيانت از مرزهاي جغرافيايي و زميني اين مرزوبوم نيست، حراست از كيان هويتي و تمدني ايران اسلامي نيز بخشي از تأمين امنيت وجودي است. علاوه بر اينها اسلام و انقلاب اسلامي نيز بافت هويتي ايران را پرمعناتر كرده است. بنابراين منافع ملي حياتي ما علاوه بر شاخصههايي همچون حفظ تماميت ارضي، در قالب حراست از هويت ملي، ديني و انقلابي ما معنا مييابد و هرگونه تصميم و اقدام كه در تضاد با اين مهم باشد، به منزله خدشه به منافع ملي است.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اخير كارگزاران نظام در تبيين اين نگاه راهبردي به مؤلفههاي مهم تصميمگيري كلان در كشور فرمودند از جمله بركات انقلاب اسلامي بازگشتن ملت ايران به خويشتن و درك اهميت هويت ملي ايراني بود. اكنون ملت ايران در تراز گذشته پرافتخار خود تصميم ميگيرد و عمل ميكند و صدها گام جلوتر از دولت-ملتهاي فاقد پيشينه است كه در آنها بر اساس منافع شخصي و اليگارشيهاي حاكم بر اين دولتها تصميم گرفته ميشود. شايد به لحاظ نسبت قدرت در قياس با ابرقدرتهاي جهاني ما فاصله معناداري داريم، اما مفتخريم كه در بازيگري مستقل و هوشمندانه در عداد و رديف قدرتهاي بينالمللي قرار گرفتهايم.
اگر منافع ملي بر اساس اصول و ارزشهاي حاكم بر هويت كشور تعريف گرديد، ميتوان درك درستي از ارزيابي هزينه-فايده بسياري از اقدامات پيدا كرد و چرايي بسياري از تصميمات راهبردي را دقيق و منطقي براي جامعه شرح داد. شايد يكي از مهمترين رسالتهاي جبهه فكري مومن انقلابي در شرايط كنوني همين باشد.
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
از جمله مفاهيمي كه در حوزه علوم راهبردي و مطالعات سياسي طرح و بحث ميگردد كليدواژه «منافع ملي» است. منافع ملي (National interest) اولويتها و اهداف يك دولت-ملت را در فضاي بينالمللي و در مقابل قدرتهاي ديگر و تحولات جهاني ترسيم ميكند. اكنون تمامي كشورها بر اساس منافع ملي خود برنامهريزي و چارچوبهاي اقدام خود را تعريف ميكنند.
اشتراك منافع ميان دولت-ملتها است كه همكاريهاي بينالمللي را شكل ميدهد و اگر دولتي همچون رژيم ايالات متحده امريكا به 15هزار كيلومتر دورتر از مرزهاي جغرافيايي خود لشكركشي ميكند به بهانه تأمين «منافع ملي» خود است.
همانگونه كه پيداست همه بازيگران جهاني بر منافع ملي خود تكيه ميكنند و در اين ميان ايران اسلامي نيز چنين عمل كرده و خواهد كرد. تقريباً همه جريانهاي فكري و سياسي داخل كشور ما تكيه بر اين مفهوم را پذيرفته اند، اما آنچه نقطه افتراق است، تعريف منافع ملي بوده و هست.
اگر روزي برخي جريانات غربزده شبه مستعمره شدن كشور را تجويز كردهاند، بهانهشان تأمين آنچه منافع ملي ميخواندند، بوده و اگر اين روزها كساني پيدا ميشوند كه به دنبال خواندن فاتحه #استقلال كشور هستند نيز باز از همين لفظ استفاده ميكنند.
منافع ملي اشتراك لفظي همه جريانات و طيفهاي فكري است و آنچه خط فاصل ميان اقدامات و نتايج و پيامدهاي هريك از نگاهها را تعيين ميكند، تعريف و مبناي نظري آن است.
برخي متفكران معاصر چارچوبي كلي براي تعريف منافع ملي پيشنهاد دادهاند كه اين منافع در سه سطح «منافع #حياتي»، «منافع #مهم» و «منافع #حاشيهاي» تعريف و تبيين ميشود. اگر كليات اين صورتبندي را بپذيريم ميتوان گفت سطوح منافع ملي از نظر رتبه اهميت و حساسيت از سطح حياتي آغاز و به سطح حاشيهاي منتهي ميگردد. پس روشن است كه منافع حياتي قابل مذاكره و اغماض نيست و اين در حالي است كه سطوح پايين تر چنين نيست. منافع حياتي كه همانگونه پيداست به امنيت وجودي باز ميگردد و اغماض از آن به معناي گذشتن از حيات است.
وقتي از ايران اسلامي سخن به ميان ميآيد مقصود تنها جغرافيا و خاك نيست، چراكه اين مشخصهها براي دولتهايي كه تنها كمتر از يك دهه نيز سابقه حيات دارند قابل تعريف است. علاوه بر اين شاخصهها، شاخصههاي ديگري از جنس هويتي و تمدني تمايزدهنده يك ملت با سابقه چندهزارساله و كشوري شناخته شده در طول قرون و اعصار است.
بنابراين امنيت وجودي ما تنها حفظ و صيانت از مرزهاي جغرافيايي و زميني اين مرزوبوم نيست، حراست از كيان هويتي و تمدني ايران اسلامي نيز بخشي از تأمين امنيت وجودي است. علاوه بر اينها اسلام و انقلاب اسلامي نيز بافت هويتي ايران را پرمعناتر كرده است. بنابراين منافع ملي حياتي ما علاوه بر شاخصههايي همچون حفظ تماميت ارضي، در قالب حراست از هويت ملي، ديني و انقلابي ما معنا مييابد و هرگونه تصميم و اقدام كه در تضاد با اين مهم باشد، به منزله خدشه به منافع ملي است.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اخير كارگزاران نظام در تبيين اين نگاه راهبردي به مؤلفههاي مهم تصميمگيري كلان در كشور فرمودند از جمله بركات انقلاب اسلامي بازگشتن ملت ايران به خويشتن و درك اهميت هويت ملي ايراني بود. اكنون ملت ايران در تراز گذشته پرافتخار خود تصميم ميگيرد و عمل ميكند و صدها گام جلوتر از دولت-ملتهاي فاقد پيشينه است كه در آنها بر اساس منافع شخصي و اليگارشيهاي حاكم بر اين دولتها تصميم گرفته ميشود. شايد به لحاظ نسبت قدرت در قياس با ابرقدرتهاي جهاني ما فاصله معناداري داريم، اما مفتخريم كه در بازيگري مستقل و هوشمندانه در عداد و رديف قدرتهاي بينالمللي قرار گرفتهايم.
اگر منافع ملي بر اساس اصول و ارزشهاي حاكم بر هويت كشور تعريف گرديد، ميتوان درك درستي از ارزيابي هزينه-فايده بسياري از اقدامات پيدا كرد و چرايي بسياري از تصميمات راهبردي را دقيق و منطقي براي جامعه شرح داد. شايد يكي از مهمترين رسالتهاي جبهه فكري مومن انقلابي در شرايط كنوني همين باشد.
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
Forwarded from دیدمان
#باهم_کتاب_بخوانیم
yon.ir/yCxWO
📚 کتاب «استقلال یا وابستگی»
📝تهیه و تنظیم : #اندیشکده_برهان
✅ اندیشنامه پیشرفت (2)
🔸مروری بر #تقابل نظری و عملی دو نگاه در #ایران معاصر
🔻این کتاب که از مجموعه کتاب های #اندیشنامه_پیشرفت و حاصل تلاش جمعی از پژوهشگران #اندیشکده_برهان است در 192 صفحه و در 5 فصل، از سوی #انتشارات_دیدمان به زیور طبع آراسته گردیده است.
عناوین #فصلهای این کتاب :
🔹«استقلال و استقلال خواهی»
🔹«ایران دوره قاجار؛ در میانه استقلال و وابستگی»
🔹«پهلوی، دست نشانده وابسته»
🔹« استقلال و انقلاب اسلامی»
🔹«کارنامه دولتها در استقلال»
hmp.me/cfnv
📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم:
🔻#حاکمیّت بهعنوان تنها منبع مشروع اعمال قدرت در حوزۀ مشخصی از سرزمین، حکومت و ملّت برای موجودیّت و قوام به #استقلال نیازمند است. استقلال سیاسی یک دولت و حاکمیّت میتواند اسباب وصول به اهداف یک ملّت را به صورت آزادانه برای ایشان فراهم نماید. حرکت بر اساس منافع ملّی در سیاست خارجی و وضع آزادانۀ قوانین در حوزۀ سیاست داخلی بر اساس ارزشهای ملّی از مزایای حداقلی استقلال سیاسی محسوب میشود.
✅ به دلیل فراگیر شدن پروژۀ #جهانی_سازی برخی تلاش میکنند تا واحدهای سیاسی و اقتصادی مستقل در جهان را دچار ضعف و اضمحلال نمایند. نتیجۀ چنین فرآیندی هضم دولت ملّتهای دارای هویّت مستقل در نظم نوین جهانی ناشی از حذف مرزهای سیاسی و فرهنگی توسّط برخی قدرتهای بزرگ است. به عبارت دیگر بانیان جهانی سازی در غرب، خود مستقل از احترام و شناسایی سایر فرهنگها و هویّتهای سیاسی و فرهنگی اقدام به یکپارچه سازی جهان بر اساس #اصول_تمدّن_غرب نموده و با طرح ایدههای پوچی همچون «بی معنا بودن استقلال در دنیای امروز»، استقلال خود را در #وابستگی و استعمار سایر ملّتها ایجاد مینمایند.
🔷 #استعمار_نو با رویکرد توسعه دانش و فناوری ابعاد دیگری از استعمار را پیش روی استثمارکنندگان ملّتها قرار داد. سپس در دوران پست مدرن با ایده و پروسۀ جهانی سازی و #متحدالشکل کردن عقاید و افکار و فرهنگها، تکنولوژی و فناوری به عنوان مزیّت اصلی بشر معرفی شد و در آمیزشی با آموزههای انسان گرایی و فرد محوری سبکی تازه از استعمار را تحت عنوان #استعمار_فرانو علیه بشریت ایجاد نمود. یکسان سازی فرهنگی و هویّتی ناشی از استعمار فرانو، بر وابستگی سیاسی و فرهنگی ملّتها و دولتها استوار بوده و کوچکترین مقاومتی در برابرخود را بر نمیتابد.
✳️ انقلاب اسلامی ایران به عنوان مهمترین #سدّ_مقاومت معنوی در برابر ظلم بی سابقۀ ناشی از #استعمار پست مدرن مورد تهاجم بی سابقهای قرار گرفته است. رهبران غربی پس از یأس از دخالت عامل خارجی برای #تضعیف انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی؛ معتقدند برای حذف این رقیب جدی نظری و عملی میبایست #هویّت و #استقلال_سیاسی او را مورد خدشه قرار داد.
🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇
🌐 yon.ir/cLvdI
🆔 @didemanpub
yon.ir/yCxWO
📚 کتاب «استقلال یا وابستگی»
📝تهیه و تنظیم : #اندیشکده_برهان
✅ اندیشنامه پیشرفت (2)
🔸مروری بر #تقابل نظری و عملی دو نگاه در #ایران معاصر
🔻این کتاب که از مجموعه کتاب های #اندیشنامه_پیشرفت و حاصل تلاش جمعی از پژوهشگران #اندیشکده_برهان است در 192 صفحه و در 5 فصل، از سوی #انتشارات_دیدمان به زیور طبع آراسته گردیده است.
عناوین #فصلهای این کتاب :
🔹«استقلال و استقلال خواهی»
🔹«ایران دوره قاجار؛ در میانه استقلال و وابستگی»
🔹«پهلوی، دست نشانده وابسته»
🔹« استقلال و انقلاب اسلامی»
🔹«کارنامه دولتها در استقلال»
hmp.me/cfnv
📖 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم:
🔻#حاکمیّت بهعنوان تنها منبع مشروع اعمال قدرت در حوزۀ مشخصی از سرزمین، حکومت و ملّت برای موجودیّت و قوام به #استقلال نیازمند است. استقلال سیاسی یک دولت و حاکمیّت میتواند اسباب وصول به اهداف یک ملّت را به صورت آزادانه برای ایشان فراهم نماید. حرکت بر اساس منافع ملّی در سیاست خارجی و وضع آزادانۀ قوانین در حوزۀ سیاست داخلی بر اساس ارزشهای ملّی از مزایای حداقلی استقلال سیاسی محسوب میشود.
✅ به دلیل فراگیر شدن پروژۀ #جهانی_سازی برخی تلاش میکنند تا واحدهای سیاسی و اقتصادی مستقل در جهان را دچار ضعف و اضمحلال نمایند. نتیجۀ چنین فرآیندی هضم دولت ملّتهای دارای هویّت مستقل در نظم نوین جهانی ناشی از حذف مرزهای سیاسی و فرهنگی توسّط برخی قدرتهای بزرگ است. به عبارت دیگر بانیان جهانی سازی در غرب، خود مستقل از احترام و شناسایی سایر فرهنگها و هویّتهای سیاسی و فرهنگی اقدام به یکپارچه سازی جهان بر اساس #اصول_تمدّن_غرب نموده و با طرح ایدههای پوچی همچون «بی معنا بودن استقلال در دنیای امروز»، استقلال خود را در #وابستگی و استعمار سایر ملّتها ایجاد مینمایند.
🔷 #استعمار_نو با رویکرد توسعه دانش و فناوری ابعاد دیگری از استعمار را پیش روی استثمارکنندگان ملّتها قرار داد. سپس در دوران پست مدرن با ایده و پروسۀ جهانی سازی و #متحدالشکل کردن عقاید و افکار و فرهنگها، تکنولوژی و فناوری به عنوان مزیّت اصلی بشر معرفی شد و در آمیزشی با آموزههای انسان گرایی و فرد محوری سبکی تازه از استعمار را تحت عنوان #استعمار_فرانو علیه بشریت ایجاد نمود. یکسان سازی فرهنگی و هویّتی ناشی از استعمار فرانو، بر وابستگی سیاسی و فرهنگی ملّتها و دولتها استوار بوده و کوچکترین مقاومتی در برابرخود را بر نمیتابد.
✳️ انقلاب اسلامی ایران به عنوان مهمترین #سدّ_مقاومت معنوی در برابر ظلم بی سابقۀ ناشی از #استعمار پست مدرن مورد تهاجم بی سابقهای قرار گرفته است. رهبران غربی پس از یأس از دخالت عامل خارجی برای #تضعیف انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی؛ معتقدند برای حذف این رقیب جدی نظری و عملی میبایست #هویّت و #استقلال_سیاسی او را مورد خدشه قرار داد.
🛒 جهت تهیه کتاب روی لینک زیر کلیک کنید👇
🌐 yon.ir/cLvdI
🆔 @didemanpub