⛔️ خطر #براندازي_گفتماني نظام اسلامي
🔸قسمت دوم
2⃣ ➖ آرمانگرايي:
#آرمانگرايي از اصول اساسي #انقلابيگري است و انقلابها فارغ از تنوع در گرايشهاي فکريشان، يک وجه مشترک دارند و آن آرمانگرايي است. اصولاً آرمانگرايي در ذات طبع استکمالي انسان نهفته است و بدون آن رکود و پسرفت بروز خواهد کرد. بااينحال غرب سلطهگر که با کمک تئوريسينها و استراتژيستهاي خود به دنبال #پايان_تاريخ دانستن « #ليبراليسم» است و هرگونه تحول فکري در پساليبراليسم را برنميتابد، ميکوشد، آرمانگرايي را بهمثابه « #خردگريزي» و «توهم» قلمداد کند و شبکه داخلي همکار آن نيز قله مطلوبي که براي جامعه ترسيم ميکند، قرار گرفتن در مدار نظام سلطه است.
🔹از اينرو با چماق « #عقلانيت» و « #خردگرايي» به «آرمانها» حمله و هرگونه خلاقيت و تلاش براي پيمودن مسير برخلاف نسخههاي تجويزي غرب سرکوب ميشود.
تلاش اين جريانات حول اين مأموريت قرار ميگيرد که با اين غيرعقلاني معرفي کردن «آرمانگرايي»، صفت پويايي در جامعه جاي خود را به رکود غربزدگي بدهد.
3⃣➖ عدم اعتماد به دشمن:
يکي از آموزههاي عقلاني، عدم اعتماد بهطرف مقابلي است که در حال دشمني ورزي است و در جهان « #نابرابريها» و دوره « #استعمار_فرانو» اين گزاره معناي دقيقتري مييابد. بااينحال زماني که دشمن از در تزوير وارد شده و به اصطلاح «دست چدني را در زير دستکش مخملي خود پنهان ميکند»، معادلهها بر هم ريخته و غفلت بر عناصر ضعيفالنفس غلبه پيدا ميکند.
🔹گاه يک لبخند فريبنده يا دستي که به ادعاي دوستي دراز شده است، ممکن است عدهاي را بهاشتباه بيندازد که دشمن تغيير کرده و نيازي به بدبيني گذشته نسبت به آن نيست. حتي گاه اين خوشخيالي با نوعي غرور کاذب به تواناييهاي خود همراه ميشود و هرچه بيشتر انسان يا جامعه را در ورطه غفلت فروميبرد. حالآنکه اينجا بايد پرسيد کدام رفتار دشمن تغيير کرده است که « #سهلانديشي» و « #خوشباوري»، جايگزين « #عدم_اعتماد» شده است؟
در واقع اگر با دقت به مسئله نگريسته شود، اين سهلانديشي در تضاد کامل با عقلانيت است، اما قلمهاي وابسته و تئوريپردازان جيرهخوار يا بيجيره و مواجب غرب، تحت عناويني همچون « #توهم_توطئه» اين خوشخيالي را کاملاً علمي و عقلايي ترسيم ميکنند.
👌 جالب اينجاست که جامعه ما بارها و بارها مورد گزند دشمن فريبکار واقع شده، اما هر بار از مرور زمان و عدم پايايي حافظه کوتاهمدت، سوءاستفاده شده و چنين القا ميگردد که چرا نبايد « #تعامل_با_دشمن» را امتحان کنيم و بعد از گذشت اندي، معلوم ميشود که دشمن همان است که بود. اين جابهجايي گفتماني يعني جايگزيني « #سهلانديشي» و « #خوشبيني_کاذب» بهجاي « #دشمنشناسي» و عدم اعتماد به آن، هم جاپاي مطمئني براي دشمن در داخل ايجاد ميکند و بسترساز نفوذ است، هم امنيت ملي و ثبات جامعه را به مخاطره ميافکند و خدايناکرده ميتوان زمينه ضربهپذيري از ناحيه #غافلگيري دشمن را داشته باشد که قطعاً لطمات آن جبرانناپذير است.
✅ آنچه اشاره شد، تنها بخشي از مهمترين مؤلفههاي گفتماني است که مورد تهاجم دشمن قرار گرفته و ميگيرد و علاوه بر آن بايد همه اين مؤلفهها احصا گردد، ضروري است #جبهه_مؤمن_انقلابي و #نهادهاي_حافظ_انقلاب به سنگري مستحکم در مقابل اين تهاجم براندازانه گفتماني تبديل شوند.
🔚
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔸قسمت دوم
2⃣ ➖ آرمانگرايي:
#آرمانگرايي از اصول اساسي #انقلابيگري است و انقلابها فارغ از تنوع در گرايشهاي فکريشان، يک وجه مشترک دارند و آن آرمانگرايي است. اصولاً آرمانگرايي در ذات طبع استکمالي انسان نهفته است و بدون آن رکود و پسرفت بروز خواهد کرد. بااينحال غرب سلطهگر که با کمک تئوريسينها و استراتژيستهاي خود به دنبال #پايان_تاريخ دانستن « #ليبراليسم» است و هرگونه تحول فکري در پساليبراليسم را برنميتابد، ميکوشد، آرمانگرايي را بهمثابه « #خردگريزي» و «توهم» قلمداد کند و شبکه داخلي همکار آن نيز قله مطلوبي که براي جامعه ترسيم ميکند، قرار گرفتن در مدار نظام سلطه است.
🔹از اينرو با چماق « #عقلانيت» و « #خردگرايي» به «آرمانها» حمله و هرگونه خلاقيت و تلاش براي پيمودن مسير برخلاف نسخههاي تجويزي غرب سرکوب ميشود.
تلاش اين جريانات حول اين مأموريت قرار ميگيرد که با اين غيرعقلاني معرفي کردن «آرمانگرايي»، صفت پويايي در جامعه جاي خود را به رکود غربزدگي بدهد.
3⃣➖ عدم اعتماد به دشمن:
يکي از آموزههاي عقلاني، عدم اعتماد بهطرف مقابلي است که در حال دشمني ورزي است و در جهان « #نابرابريها» و دوره « #استعمار_فرانو» اين گزاره معناي دقيقتري مييابد. بااينحال زماني که دشمن از در تزوير وارد شده و به اصطلاح «دست چدني را در زير دستکش مخملي خود پنهان ميکند»، معادلهها بر هم ريخته و غفلت بر عناصر ضعيفالنفس غلبه پيدا ميکند.
🔹گاه يک لبخند فريبنده يا دستي که به ادعاي دوستي دراز شده است، ممکن است عدهاي را بهاشتباه بيندازد که دشمن تغيير کرده و نيازي به بدبيني گذشته نسبت به آن نيست. حتي گاه اين خوشخيالي با نوعي غرور کاذب به تواناييهاي خود همراه ميشود و هرچه بيشتر انسان يا جامعه را در ورطه غفلت فروميبرد. حالآنکه اينجا بايد پرسيد کدام رفتار دشمن تغيير کرده است که « #سهلانديشي» و « #خوشباوري»، جايگزين « #عدم_اعتماد» شده است؟
در واقع اگر با دقت به مسئله نگريسته شود، اين سهلانديشي در تضاد کامل با عقلانيت است، اما قلمهاي وابسته و تئوريپردازان جيرهخوار يا بيجيره و مواجب غرب، تحت عناويني همچون « #توهم_توطئه» اين خوشخيالي را کاملاً علمي و عقلايي ترسيم ميکنند.
👌 جالب اينجاست که جامعه ما بارها و بارها مورد گزند دشمن فريبکار واقع شده، اما هر بار از مرور زمان و عدم پايايي حافظه کوتاهمدت، سوءاستفاده شده و چنين القا ميگردد که چرا نبايد « #تعامل_با_دشمن» را امتحان کنيم و بعد از گذشت اندي، معلوم ميشود که دشمن همان است که بود. اين جابهجايي گفتماني يعني جايگزيني « #سهلانديشي» و « #خوشبيني_کاذب» بهجاي « #دشمنشناسي» و عدم اعتماد به آن، هم جاپاي مطمئني براي دشمن در داخل ايجاد ميکند و بسترساز نفوذ است، هم امنيت ملي و ثبات جامعه را به مخاطره ميافکند و خدايناکرده ميتوان زمينه ضربهپذيري از ناحيه #غافلگيري دشمن را داشته باشد که قطعاً لطمات آن جبرانناپذير است.
✅ آنچه اشاره شد، تنها بخشي از مهمترين مؤلفههاي گفتماني است که مورد تهاجم دشمن قرار گرفته و ميگيرد و علاوه بر آن بايد همه اين مؤلفهها احصا گردد، ضروري است #جبهه_مؤمن_انقلابي و #نهادهاي_حافظ_انقلاب به سنگري مستحکم در مقابل اين تهاجم براندازانه گفتماني تبديل شوند.
🔚
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔴 ۲ اشتباه مرعوبان و شيفتگان آمریکا
قسمت اول
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دانشآموزان و دانشجويان در سالروز تسخير #لانه_جاسوسي امريکا با تبيين دو گزارهاي که دستگاه عمليات رواني دشمن توليد و القا ميكند، نسبت به تأثيرپذيري از القائات دشمن در داخل هشدار دادند. مطالعه و مداقه در اين گزارهها بهخوبي خط تبليغاتي «#بزک_کردن_امريکا» توسط شبکه همکار داخلي غرب را نمايان ميسازد. جالب اينجاست که اندکي تأمل در اين باب بهروشني، غيرمنطقي بودن اين گزارهها را آشکار ميسازد، اما معالأسف اين ادعاها توسط شبهروشنفکران با رنگ و لعاب فريبنده «#عقلانيت» و «#خردگرايي» بستهبندي و ارائه ميگردد. در ادامه به بررسي هر يک از اين دو گزاره فريبنده خواهيم پرداخت.
💬 «غيرمنطقي بودن #ايستادگي در برابر امريکا» نخستين گزارهاي است که عمدتاً توسط انقلابيون سابق و پشيمانان امروز ترويج ميگردد و در واقع ترجماني است از خطوط جنگ رواني نظام سلطه در داخل. مجموع تاکتيکها و تکنيکهاي عمليات رسانهاي و رواني دشمن به دنبال القاي اين مفهوم است که ايستادگي در برابر دشمن بيفايده است و دير يا زود بايد تسليم شد.
🔘 بازتاب اين خطوط القايي در ادبيات جريان شبهروشنفکري تحت عنوان «عقلانيت» مشاهده ميشود. عقلانيتي که پشتيبان اين ادعاست، #عقلانيت_ابزاري و منقطع از وحي است که صرفاً محاسبات مادي را مبنا قرار ميدهد. مدعيان اين گزاره با مقايسه ميان نسبت قدرت ظاهري سلطهگران بينالمللي و جمهوري اسلامي ايران، هرگونه ايستادگي در برابر زورمداران و زيادهخواهيهاي آنان را بيفايده ميدانند. البته تجربهاي که ملت ايران در اختيار دارد، نتيجهاي بهجز ادعاي بالا را ثابت ميکند. اگر صرفاً نسبت قدرت مادي و ظاهري تعيينکننده بود، #انقلاب_اسلامي بايد يا در نطفه خفه ميشد يا در همان سالهاي بحراني ابتدايي خاموش ميشد. پس دليل موفقيت اين چهار دهه ايستادگي چيست؟
بهنظر ميرسد بطلان ادعاي غربگرايان داخلي در دو #خطاي_محاسباتي بزرگ است؛
🔸 اول آنکه محاسبات خود را روي بنيانهاي مادي صرف بنا کردهاند و هيچگونه امداد الهي و سنتهاي نظام خلقت را فهم نميکنند.
اينان از اين مهم غافلند که اگر #سنتهاي_الهي در جهان آفرينش وجود نداشت، تاکنون اثري از توحيد برجا نميماند و شياطين و مستکبران بشريت را به طورکلي به انحطاط کشانده بودند.
🔸نکته دوم آنکه حتي اگر محاسبات صرفاً مادي را در نظر بگيريم، ميزان قدرمطلق نسبت قدرت ميان دو طرف مخاصمه تعيينکننده نهايي نيست و مهمتر از آن #روند_تغييرات نسبت ميان قدرت دو طرف است. بهبيانديگر اگر يک سوي معادله، شتاب صعودي داشته و طرف ديگر نزول مداوم، قدرمطلق اين نسبت قدرت هر لحظه در حال تغيير است. بنابراين فراز و فرود قدرت دو طرف نيز در شرايط نهايي مؤثر است. امروز جمهوري اسلامي ايران در شرايطي به مراتب مقتدرتر از سالهاي نخست انقلاب اسلامي است و در سوي ديگر به اذعان رجال سياسي شناخته شده امريکا، نظام مستقر در واشنگتن در حال افول شتابنده است.
بنابراين ايستادگي در مقابل #نظام_سلطه نهتنها مثمرثمر است، بلکه در شتاب افول ساختار استکباري نيز مؤثر است.
ادامه دارد ...
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
قسمت اول
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار دانشآموزان و دانشجويان در سالروز تسخير #لانه_جاسوسي امريکا با تبيين دو گزارهاي که دستگاه عمليات رواني دشمن توليد و القا ميكند، نسبت به تأثيرپذيري از القائات دشمن در داخل هشدار دادند. مطالعه و مداقه در اين گزارهها بهخوبي خط تبليغاتي «#بزک_کردن_امريکا» توسط شبکه همکار داخلي غرب را نمايان ميسازد. جالب اينجاست که اندکي تأمل در اين باب بهروشني، غيرمنطقي بودن اين گزارهها را آشکار ميسازد، اما معالأسف اين ادعاها توسط شبهروشنفکران با رنگ و لعاب فريبنده «#عقلانيت» و «#خردگرايي» بستهبندي و ارائه ميگردد. در ادامه به بررسي هر يک از اين دو گزاره فريبنده خواهيم پرداخت.
💬 «غيرمنطقي بودن #ايستادگي در برابر امريکا» نخستين گزارهاي است که عمدتاً توسط انقلابيون سابق و پشيمانان امروز ترويج ميگردد و در واقع ترجماني است از خطوط جنگ رواني نظام سلطه در داخل. مجموع تاکتيکها و تکنيکهاي عمليات رسانهاي و رواني دشمن به دنبال القاي اين مفهوم است که ايستادگي در برابر دشمن بيفايده است و دير يا زود بايد تسليم شد.
🔘 بازتاب اين خطوط القايي در ادبيات جريان شبهروشنفکري تحت عنوان «عقلانيت» مشاهده ميشود. عقلانيتي که پشتيبان اين ادعاست، #عقلانيت_ابزاري و منقطع از وحي است که صرفاً محاسبات مادي را مبنا قرار ميدهد. مدعيان اين گزاره با مقايسه ميان نسبت قدرت ظاهري سلطهگران بينالمللي و جمهوري اسلامي ايران، هرگونه ايستادگي در برابر زورمداران و زيادهخواهيهاي آنان را بيفايده ميدانند. البته تجربهاي که ملت ايران در اختيار دارد، نتيجهاي بهجز ادعاي بالا را ثابت ميکند. اگر صرفاً نسبت قدرت مادي و ظاهري تعيينکننده بود، #انقلاب_اسلامي بايد يا در نطفه خفه ميشد يا در همان سالهاي بحراني ابتدايي خاموش ميشد. پس دليل موفقيت اين چهار دهه ايستادگي چيست؟
بهنظر ميرسد بطلان ادعاي غربگرايان داخلي در دو #خطاي_محاسباتي بزرگ است؛
🔸 اول آنکه محاسبات خود را روي بنيانهاي مادي صرف بنا کردهاند و هيچگونه امداد الهي و سنتهاي نظام خلقت را فهم نميکنند.
اينان از اين مهم غافلند که اگر #سنتهاي_الهي در جهان آفرينش وجود نداشت، تاکنون اثري از توحيد برجا نميماند و شياطين و مستکبران بشريت را به طورکلي به انحطاط کشانده بودند.
🔸نکته دوم آنکه حتي اگر محاسبات صرفاً مادي را در نظر بگيريم، ميزان قدرمطلق نسبت قدرت ميان دو طرف مخاصمه تعيينکننده نهايي نيست و مهمتر از آن #روند_تغييرات نسبت ميان قدرت دو طرف است. بهبيانديگر اگر يک سوي معادله، شتاب صعودي داشته و طرف ديگر نزول مداوم، قدرمطلق اين نسبت قدرت هر لحظه در حال تغيير است. بنابراين فراز و فرود قدرت دو طرف نيز در شرايط نهايي مؤثر است. امروز جمهوري اسلامي ايران در شرايطي به مراتب مقتدرتر از سالهاي نخست انقلاب اسلامي است و در سوي ديگر به اذعان رجال سياسي شناخته شده امريکا، نظام مستقر در واشنگتن در حال افول شتابنده است.
بنابراين ايستادگي در مقابل #نظام_سلطه نهتنها مثمرثمر است، بلکه در شتاب افول ساختار استکباري نيز مؤثر است.
ادامه دارد ...
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
ذخیره:
🗺 نقشه راه تحول توانمندساز بسیج
قسمت دوم
3⃣ ـ حركت بسيجي، تلفيق توأمان شور و شعور است. بناي اين حركت علاوه بر عواطف پاك و #شور_انقلابي، بر فهم، دانش، خردورزي، #عقلانيت و منطق است. تجربه چهار دهه انقلاب اسلامي، نشان داد كه اگر اين دو عنصر مهم در كنار يكديگر حاضر نباشند، احساساتي سطحي و ناپايدار حاكم ميگردد كه نتيجه آن را در #انقلابيون_پشيمان و #از_نفس_افتادگان امروز ميتوان ديد. كساني كه در روزهاي نخست انقلاب، برجستهترين مواضع انقلابي را اتخاذ ميكردند و اكنون پهلو به ليبراليسم ميزنند يا صراحتاً ابراز ندامت و #تجديدنظرطلبي ميكنند. ازاينرو لازم است در نهاد انقلابي بسيج تكيهبر معرفت عميق و بصيرت نافذ بيشازپيش موردتوجه قرار گيرد.
4⃣ ـ «#انقلابي_بودن» و «عليه ضدانقلاب» بودن مختصات مرزبندي بسيج را مشخص ميكند. بسيج در چارچوب متعارف رقابتهاي جناحهاي سياسي كشور نميگنجد، بلكه آنگاهكه منازعه به #انقلابي و #ضدانقلابي ميرسد، بسيج معنا و مفهوم خود را مييابد. اينجا بسيج نيست كه دنبالهرو احزاب و جناحهاي سياسي باشد، بلكه همه جريانهاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي كه خود را در قاموس انقلاب تعريف ميكنند، بايد با شاخص بسيج خود را تنظيم كنند. اينجاست كه ميتوان گفت «خود بسيج يك جريان است، يك #شطّ_عظيم_جاري است به سمت اهداف انقلاب.»
ادامه دارد ...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🗺 نقشه راه تحول توانمندساز بسیج
قسمت دوم
3⃣ ـ حركت بسيجي، تلفيق توأمان شور و شعور است. بناي اين حركت علاوه بر عواطف پاك و #شور_انقلابي، بر فهم، دانش، خردورزي، #عقلانيت و منطق است. تجربه چهار دهه انقلاب اسلامي، نشان داد كه اگر اين دو عنصر مهم در كنار يكديگر حاضر نباشند، احساساتي سطحي و ناپايدار حاكم ميگردد كه نتيجه آن را در #انقلابيون_پشيمان و #از_نفس_افتادگان امروز ميتوان ديد. كساني كه در روزهاي نخست انقلاب، برجستهترين مواضع انقلابي را اتخاذ ميكردند و اكنون پهلو به ليبراليسم ميزنند يا صراحتاً ابراز ندامت و #تجديدنظرطلبي ميكنند. ازاينرو لازم است در نهاد انقلابي بسيج تكيهبر معرفت عميق و بصيرت نافذ بيشازپيش موردتوجه قرار گيرد.
4⃣ ـ «#انقلابي_بودن» و «عليه ضدانقلاب» بودن مختصات مرزبندي بسيج را مشخص ميكند. بسيج در چارچوب متعارف رقابتهاي جناحهاي سياسي كشور نميگنجد، بلكه آنگاهكه منازعه به #انقلابي و #ضدانقلابي ميرسد، بسيج معنا و مفهوم خود را مييابد. اينجا بسيج نيست كه دنبالهرو احزاب و جناحهاي سياسي باشد، بلكه همه جريانهاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي كه خود را در قاموس انقلاب تعريف ميكنند، بايد با شاخص بسيج خود را تنظيم كنند. اينجاست كه ميتوان گفت «خود بسيج يك جريان است، يك #شطّ_عظيم_جاري است به سمت اهداف انقلاب.»
ادامه دارد ...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ