✍️ مجله ادبی پیاده رو
1.28K subscribers
1.07K photos
44 videos
8 files
1.67K links
سردبیر
@bankiman
شعر آزاد
@mohammad_ashour
شعر کلاسیک
@Shahrammirzaii
داستان
@Ahmad_derakhshan
نقد و اندیشه
@Sharifnia1981
ادبیات جهان
@Azitaghahreman
ادبیات ترکیه آذربایجان
@Alirezashabani33
ادبیات فرانسه

ادبیات عرب
@Atash58
کردستان
@BABAKSAHRA
Download Telegram
#مجله_روزنه_فرهنگی
دو ماهنامه‌ای در حوزه #اندیشه #ادبیات #شعر #داستان #موسیقی #هنر_های_تجسمی #سینما_و_تئاتر است که به هدف معرفی بررسی و تحلیل جنبه‌های مختلف #اجتماعی در رویداد‌های #فرهنگی و #هنری نشر پیدا می‌کند.
صاحب امتیاز و مدیر مسئول: #داریوش_معمار
سردبیر: #حسین_فاضلی
دبیر تحریریه: #رضا_حیرانی
دبیر بخش ویژه‌نامه: #هادی_حسین_نژاد
دبیر بخش تجسمی: #قارن_سواد_کوهی
دبیر عکس: #کامبیز_رحمانی_فر
دبیر خوزستان: #رضا_محمدی
قیمت: ۵۵۰۰ تومان
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ

🔹تنهایی و نجاتت در تنهایی ست*
🔸برای #داریوش_کیارس که مراقبه در صبر می کند.

▪️#رضا_حیرانی :

چند سالی از مرگ بیژن الهی گذشته و حالا با تلاش حلقه ی کوچکی از کسانی که او امینشان می داشت ماییم و ضیافت کلماتی که جز اضافه کردن زیبایی و دانایی به جهان فارسی، هاله مبهم افسانه گونه او را نیز کنار زده است.
ادبیات محل حکایت گفتن نیست ملاک قضاوت به قول نیما جان کندن است و خلق کردن.
امروز به برکت انتشار آثار درخشان و شگفت انگیز الهی ما در میان برکه زلال کلمات او بی نیازیم از حکایت گفتن از او.
الهی امروز نه مرد پشت پرده ی راز که وسعت
"دیدن" است در "اشراق ها" ی ما.
"بهانه های مانوس" تا به عمق فارسی در این "دره ی علف هزار رنگ" پی ببریم.
این نهایت بی انصافی ست که "نیت خیر" گردآوران و منتشران این آثار را به کینه انکار کنیم.
بیژن الهی از میان خیل کسانی که در گمان خویش خود را یار غار او می دانستند و غافل از اینکه "معاشران بیگانه" ای برای او بیش نبودند سرنوشت آثارش را در اختیار جمعی گذاشت که امروز اثبات شده چه امانت داران درستی بودند.
چه کسی جسارت این را دارد که مدعی شود از "شمیم بهار" برای این وظیفه مستحق تر است؟
و چه کسی می تواند مدعی این شود که توان رعایت وسواس الهی بر کلماتش را همچون "حسن عالیزاده" و "داریوش کیارس" داراست؟
آنچه امروز به واسطه آثار الهی بر وزن فارسی افزوده شده است برای حرمت نگه داشت این نام های محترم کافیست.
شمیم بهار و حسن عالیزاده نامی به اعتبار تاریخ معاصر ادبیات ما دارند که نامشان بهترین معرف ها برای اعتبار آنان است.
و چه غم انگیز که برخی برای خالی کردن خشم خود چشم بر کارنامه ادبی داریوش کیارس می بندند تا شاید بتوانند در لحظه توهین به او وجدان خویش را آرام کنند.
هرچند همانطور که گفتم فضای حاکم بر این روزهای فرهنگ ما به واسطه میل افراط گونه دیده شدن، فضای فراموشی ست.
وگرنه هر کس که کمی فقط کمی با ادبیات دو دهه گذشته ما آشنا باشد نمی تواند داریوش کیارس شاعر و صاحب نظر را از یاد برده باشد.
بیژن الهی نامی درخشان در تاریخ ادبیات ماست اما حلقه محافظان آثار او نیز هر کدام به پشتوانه سابقه ادبی خویش آنقدر وزن ادبی دارند که از مقام منتشر کنندگان آثار الهی به دنبال وام گرفتن برای اعتبار خویش نباشند.
عصر نخواندن یا سرسری خوانی شاید برای برخی جویای نام ها بهانه خوبی باشد که بگویند ما از این سه نام عزیز چیزی نخوانده ایم، اما حیرت من از آنانی ست که مدعی آوازه اند و خود را اسیر فراموشی کرده اند.

در چند روز گذشته داریوش کیارس که در نظر من یکی از جدی ترین انسان های معاصر ادبیات ماست مورد هجومی شرم آور قرار گرفته است.
تنها به دلیل آنکه تن به فضای حاکم بر فضای مجازی که جای جولان آدم حرفی هاست نداده است.
جدی ست. می داند مشقت با کلمه بودن چه رنجی بر پیکر اهلش می نشاند.
سرسری خوان و به تبع آن سرسری نویس نیست.
اهل وسواس است. مکاشفه در مکث میان هجاها می کند.
به زوایای زبان و کلمات آشناست.
ساده بار از سبد فارسی بر نمی دارد.
می داند که اگر بگویی ببار! باید ببارد.
جرم داریوش که امروز در معرض هتاکی قرار گرفته است منفعل نبودن است.
اگر همانند اکثر اهالی ادبیات باری به هر جهت سر می کرد و دلخوش به تعداد لایک ها و کامنت ها بود، هتاکان امروز جزو لایک کنندگانش بودند و همانند گذشته با او نشستن را فخری برای فروختن به دیگران می دانستند.
هرچند که می دانم داریوش سالهاست همانند خود الهی گوشی آشنا به طعنه دارد اما در مقام کسی که در دو دهه گذشته شاهد تلاش صادقانه او بوده ام باید خیلی نارفیق و بی معرفت باشم که در این هیاهوبازار کم عمقی که هر آن اش تابع مُد و ژستی زود گذر است (و گویا سنگ زدن به داریوش کیارس مُد این روزهای آن است) در کنار اویی که مکاشفه در صبر می کند قرار نگیرم.
چرا که به این سخن "دانته" یقین دارم که گفت:
ظلمانی ترینِ مکان ها در دوزخ
از آن کسانی است
که در زمانه بی اخلاقی
بی طرف می مانند.


* از تندر کیا

http://www.uupload.ir/files/esul_r.h.jpg


🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆


🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw

🆔 @piaderonews 👈
🆔 @piaderonews 👈
🔹 شعری از #رضا_حیرانی را در سایت پیاده رو بخوانید : 👇👇

#شعر_امروز_ایران

▶️ https://piadero.ir/post/2829

🆔 @piaderonews 👈
مرا با اندوه چسبیده به ریشه‌ی افرا به یاد آر
و برای کبوترانِ بر فرازِ ظهیرالدوله گندم بریز
تا جَلدِ مزاری شوند که ندارم
که مزارِ عاشقان ابر است
و لحد ابر
و کفن ابر

نام مرا به شالِ نشسته بر شانه‌هات گره بزن
گره بزن به سرانگشتانت پلک‌های مرا
و احضار روح مردی باش
که نوح نبود ولی به دریات زد

#رضا_حیرانی

▫️ #قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
اما من و تو پیله هامان میله هم داشت
دیوارهای خانه‌مان جن پرورش می‌داد
مجبور بودیم واژه‌ها را در گوش فرو کنیم
سر به سطرهایی بگذاریم
که نقطه‌چین بانان درزهایش را پوشانده بودند

تمام روز به فکر پناهِ پیراهنی هستیم
که جیب‌هاش دستمان را استتار کند
اینجا همیشه چند ساعت از خودت عقب تری
ناچاری       قدم‌های کوتاه برداری
تا سایه ات بر سایه ی کسی منطبق نشود

ما تنها دو کلمه‌ی تنهاییم
بین نقطه‌ها گیر افتادیم
شعر فقط سیگارمان را زیاد می‌کند
بیا قدم بزنیم
دست هامان را در صندوق پست بیندازیم
           تا پروانه‌ای آنسوی اقیانوس متولد شود

#رضا_حیرانی
#چند_رضایی ۱۳۹۱
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈
نبود
نه آن قناری خاموش
نه کودکی که در تالار خون مشق خشم می‌نوشت
تو هم نبودی پدر که از آن سوی ناکجات
خبر از پایان خاکستری بیاوری
که بر زمین خسته‌ی خانه پاشیده ست
آیا جهان تپش تند یک ستاره در اعماق شب نبود؟
آیا نبود جهان جز صدای آخ
در لحظه های خون چکیدن از ماه     
بر کف پوش سیمانی؟

#رضا_حیرانی
#روایت_هول ۱۳۹۳
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews  👈