✅✅خستگیهای دستهجمعی ما!
روزمرههای مدیریتی۱
🖊امیر ناظمی
◀لطفا پیش از خواندن این متن به تصویر زیر لطفا نگاه کنید، پرسش یک شهروند در توییتر و پاسخ من است.▶
از هر جلسه که بیرون میآیم اگر بشود شبکه اجتماعی را در مسیر چک میکنم. بسیاری از روزها مواجه میشوم با پرسشهایی که اصولا نه در حیطه تصمیمگیریهای من هست و نه حتی از من استعلام یا پرسشی شده است!
از خودم میپرسم چرا مردم این مساله را از من میپرسند و پاسخهایی که در ذهن میدهم اینهاست:
۱-انتظار مردم بازتاب آن چیزی است که درست میپندارند: وقتی مردم از وزارت ارتباطات در خصوص واردات تلفن همراه میپرسند شاید دارد به ما میفهماند که منطق آن است که این وزارتخانه بداند یا حداقل مطلع باشد؛ آنها هیچوقت نمیتوانند قبول کنند که چنین نیست. آنها از خود میپرسند: که مگر میشود چنین موضوعی بدون حتی نظرخواهی یا اطلاع وزارت ارتباطات باشد؟
آنها منطقی فکر میکنند ولی این نظام حکمرانی صنعتی است که منطقی نیست!
۲-سایر مدیران خود را در معرض پرسش قرار نمیدهند: اساسا مگر چند وزیر و معاون وزیر در شبکههای اجتماعی حضور دارند، و به پرسشها پاسخ میدهند؟ بسیار اندک!
کسی که تصمیم را گرفته است اسماش چیست؟ هیچکس نمیداند!
۳-شفافیت عنصر فراموش شده: شاید نخستین اصل شفافیت، شفافیت حیطه اختیارات است. گرچه در نظام حکمرانی اغلب مسوولیتها و اختیارات به شوراها و گروهها سپرده شده است و در این میان اساسا مسوولیت تصمیمگیری گم میشود و هیچکس نمیداند بالاخره مسوول تصمیمگیری کیست!
🚸درسآموزیهای روزمره
هر روز بیش از آنکه فرصت نوشتن سیاستهای خوب داشته باشیم، باید تصمیمهای اشتباه را خنثی کنیم؛ سیاستهایی که هر روز #توسعه را محدود و محدودتر میکنند!
جلوگیری از اشتباهات، یعنی در بهترین حالت حفظ وضع موجود و نه توسعه!
هر روز باید با یک اشتباه بجنگی و این خستگی روزانه همه ماست!
https://www.instagram.com/p/CCTfsvqAXBD/?igshid=sfnx79wh1ygm
روزمرههای مدیریتی۱
🖊امیر ناظمی
◀لطفا پیش از خواندن این متن به تصویر زیر لطفا نگاه کنید، پرسش یک شهروند در توییتر و پاسخ من است.▶
از هر جلسه که بیرون میآیم اگر بشود شبکه اجتماعی را در مسیر چک میکنم. بسیاری از روزها مواجه میشوم با پرسشهایی که اصولا نه در حیطه تصمیمگیریهای من هست و نه حتی از من استعلام یا پرسشی شده است!
از خودم میپرسم چرا مردم این مساله را از من میپرسند و پاسخهایی که در ذهن میدهم اینهاست:
۱-انتظار مردم بازتاب آن چیزی است که درست میپندارند: وقتی مردم از وزارت ارتباطات در خصوص واردات تلفن همراه میپرسند شاید دارد به ما میفهماند که منطق آن است که این وزارتخانه بداند یا حداقل مطلع باشد؛ آنها هیچوقت نمیتوانند قبول کنند که چنین نیست. آنها از خود میپرسند: که مگر میشود چنین موضوعی بدون حتی نظرخواهی یا اطلاع وزارت ارتباطات باشد؟
آنها منطقی فکر میکنند ولی این نظام حکمرانی صنعتی است که منطقی نیست!
۲-سایر مدیران خود را در معرض پرسش قرار نمیدهند: اساسا مگر چند وزیر و معاون وزیر در شبکههای اجتماعی حضور دارند، و به پرسشها پاسخ میدهند؟ بسیار اندک!
کسی که تصمیم را گرفته است اسماش چیست؟ هیچکس نمیداند!
۳-شفافیت عنصر فراموش شده: شاید نخستین اصل شفافیت، شفافیت حیطه اختیارات است. گرچه در نظام حکمرانی اغلب مسوولیتها و اختیارات به شوراها و گروهها سپرده شده است و در این میان اساسا مسوولیت تصمیمگیری گم میشود و هیچکس نمیداند بالاخره مسوول تصمیمگیری کیست!
🚸درسآموزیهای روزمره
هر روز بیش از آنکه فرصت نوشتن سیاستهای خوب داشته باشیم، باید تصمیمهای اشتباه را خنثی کنیم؛ سیاستهایی که هر روز #توسعه را محدود و محدودتر میکنند!
جلوگیری از اشتباهات، یعنی در بهترین حالت حفظ وضع موجود و نه توسعه!
هر روز باید با یک اشتباه بجنگی و این خستگی روزانه همه ماست!
https://www.instagram.com/p/CCTfsvqAXBD/?igshid=sfnx79wh1ygm
Instagram
امیر ناظمی
از هر جلسه که بیرون میآیم اگر بشود شبکه اجتماعی را در مسیر چک میکنم. بسیاری از روزها مواجه میشوم با پرسشهایی که اصولا نه در حیطه تصمیمگیریهای من هست و نه حتی از من استعلام یا پرسشی شده است! از خودم میپرسم چرا مردم این مساله را از من میپرسند و…
✅✅پیش از فناوری نیاز به تغییر ذهنها داریم!
دیدن این سخنرانی TED از آنا پپرل در خصوص #دولت_الکترونیکی کشور #استونی را به شدت توصیه میکنم. باید دید و یاد گرفت و فهمید چرا و تا چه اندازهای ما با پیشرفتهترین سیستمهای جهانی فاصله داریم.
اما از دید من فاصله ما با آنچه در استونی روی داد را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد:
۱-تمرکززدایی در داده: در ایران هر سازمان یا وزارتخانهای مشغول جمعآوری دادههای شهروندان است. با آنکه از لحاظ زیرساختی و با وجود مرکز ملی تبادل اطلاعات (NIX) سازمانها هیچ ضرورتی برای ذخیرهسازی دادههای شهروندان ندارند و صرفا باید به تبادل داده بپردازند؛ اما مشکل اصلی چارچوبهای ذهنی مدیریت دولتی است؛ که ترجیح میدهند هر کدام بانک اطلاعات و دادهای خود را تشکیل دهند. همین تفاوت به ظاهر کوچک است که کل معماری دولت الکترونیکی در ایران را ناممکن میکند.
۲-مالکیت داده: مالکیت داده مربوط به شهروندان است؛ البته این امر به معنای مالکیت دنیای فیزیکی نیست. بلکه به آن معناست که استفاده سازمانهای دولتی یا خصوصی (مانند پزشکی که نیاز به خواندن پرونده سلامت الکترونیکی بیمار دارد) بر عهده شهروند است. این امر تنها زمانی امکانپذیر است که شرط نخست تحقق یافته باشد؛ یعنی سازمانهای مختلف بانک دادههای خود را ایجاد نکرده باشند.
۳-حفاظت و صیانت از دادهها: حفاظت از حریم خصوصی نیز به عوامل مختلفی وابسته است؛ اما نقطه شروع اصلاح سیستم همان شرط نخست است؛ یعنی جایی که هیچ بانک جامع و پرریسکی برای نفوذ و هک نباشد؛ یعنی هر سازمان دولتی تنها از دادههای مورد نیاز استفاده میکند و نه آنکه آن را ذخیرهسازی کند.
۴-یکبار ورود: به این معنا که دولت نباید اطلاعات یک شهروند را بیش از یک بار درخواست کند. به عبارتی دیگر اگر سازمانی دادهای را نیاز دارد که سازمان دیگر آن را در اختیار دارد باید از همان سازمان دریافت کند؛ که البته این هم به نوعی وابسته به همان شرط نخست است.
در یک کلام #توسعه گاهی نیازمند تغییرات عمیق در #چارچوبهای_ذهنی است. توسعه دولت الکترونیکی نیز از این امر مستثنی نیست. ما نیاز به تغییرات بزرگ در ساختار اداری و باورهای خود داریم؛ اگر دوست داریم نزدیک شویم به آنچه در این ارائه میبینید.
https://t.me/DailyTED1/2165
دیدن این سخنرانی TED از آنا پپرل در خصوص #دولت_الکترونیکی کشور #استونی را به شدت توصیه میکنم. باید دید و یاد گرفت و فهمید چرا و تا چه اندازهای ما با پیشرفتهترین سیستمهای جهانی فاصله داریم.
اما از دید من فاصله ما با آنچه در استونی روی داد را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد:
۱-تمرکززدایی در داده: در ایران هر سازمان یا وزارتخانهای مشغول جمعآوری دادههای شهروندان است. با آنکه از لحاظ زیرساختی و با وجود مرکز ملی تبادل اطلاعات (NIX) سازمانها هیچ ضرورتی برای ذخیرهسازی دادههای شهروندان ندارند و صرفا باید به تبادل داده بپردازند؛ اما مشکل اصلی چارچوبهای ذهنی مدیریت دولتی است؛ که ترجیح میدهند هر کدام بانک اطلاعات و دادهای خود را تشکیل دهند. همین تفاوت به ظاهر کوچک است که کل معماری دولت الکترونیکی در ایران را ناممکن میکند.
۲-مالکیت داده: مالکیت داده مربوط به شهروندان است؛ البته این امر به معنای مالکیت دنیای فیزیکی نیست. بلکه به آن معناست که استفاده سازمانهای دولتی یا خصوصی (مانند پزشکی که نیاز به خواندن پرونده سلامت الکترونیکی بیمار دارد) بر عهده شهروند است. این امر تنها زمانی امکانپذیر است که شرط نخست تحقق یافته باشد؛ یعنی سازمانهای مختلف بانک دادههای خود را ایجاد نکرده باشند.
۳-حفاظت و صیانت از دادهها: حفاظت از حریم خصوصی نیز به عوامل مختلفی وابسته است؛ اما نقطه شروع اصلاح سیستم همان شرط نخست است؛ یعنی جایی که هیچ بانک جامع و پرریسکی برای نفوذ و هک نباشد؛ یعنی هر سازمان دولتی تنها از دادههای مورد نیاز استفاده میکند و نه آنکه آن را ذخیرهسازی کند.
۴-یکبار ورود: به این معنا که دولت نباید اطلاعات یک شهروند را بیش از یک بار درخواست کند. به عبارتی دیگر اگر سازمانی دادهای را نیاز دارد که سازمان دیگر آن را در اختیار دارد باید از همان سازمان دریافت کند؛ که البته این هم به نوعی وابسته به همان شرط نخست است.
در یک کلام #توسعه گاهی نیازمند تغییرات عمیق در #چارچوبهای_ذهنی است. توسعه دولت الکترونیکی نیز از این امر مستثنی نیست. ما نیاز به تغییرات بزرگ در ساختار اداری و باورهای خود داریم؛ اگر دوست داریم نزدیک شویم به آنچه در این ارائه میبینید.
https://t.me/DailyTED1/2165
Telegram
DailyTED1
👁یک دولت دیجیتال به چه شکل است
🗣زبان زیرنویس: فارسی | انگلیسی | ترکیش
👣اگر هرگز دوباره مجبور به پر کردن کاغذهای اداری نشوید چه میکنید؟ در استونیا، این یک واقعیت است. شهروندان تقریبا همهی خدمات عمومی را به صورت آنلاین انجام میدهند، از آغاز یک کسب و کار…
🗣زبان زیرنویس: فارسی | انگلیسی | ترکیش
👣اگر هرگز دوباره مجبور به پر کردن کاغذهای اداری نشوید چه میکنید؟ در استونیا، این یک واقعیت است. شهروندان تقریبا همهی خدمات عمومی را به صورت آنلاین انجام میدهند، از آغاز یک کسب و کار…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هیچگاه عدم مداخله دولت منجر به #توسعه نشده است؛ بلکه توسعه اغلب با مداخله دولتها بوده است.
مفهوم #دولت_کارآفرین است که زمینه شکلگیری بنگاههای بزرگ و توانمند را داده است، و نه عدم مداخله دولت!
پرسش اصلی مداخله یا عدم مداخله نیست؛ پرسش درست چگونه مداخله کردن است!
مفهوم #دولت_کارآفرین است که زمینه شکلگیری بنگاههای بزرگ و توانمند را داده است، و نه عدم مداخله دولت!
پرسش اصلی مداخله یا عدم مداخله نیست؛ پرسش درست چگونه مداخله کردن است!
⚛نظام حکمرانی ایران را در فوتبال عریان ببینید!
⭕️چرا باید بازی #تیم_ملی #فوتبال در #مشهد باشد؟
⭕️چرا باید جلوی ورود #زنان گرفته شود؟
⭕️چه کسی دستور ممنوعیت ورود داده است؟ بر اساس کدام قانون یا فرایند قانونی؟
⭕️اگر قرار بر عدم ورود بوده است، چرا به زنان بلیط فروخته شده؟
⭕️زنان را راه ندادید، چرا گاز فلفل شلیک میکنید؟
هر وقت به این سوالات پاسخ داده شد یعنی پیشرفتهای زیر محقق شده است:
⭕️وجود #شفافیت در فرآیندهای قانونی
⭕️وجود توازن میان #مسوولیت و #اختیار در #نظام_اداری
⭕️احترام به #پاسخگویی
⭕️احترام به #حقوق_شهروندی
⭕️احترام به #مشارکت اجتماعی و مشارکت اجتماعی زنان به طور خاص
در حقیقت فوتبال چیزی مجزا و مستقل از سایر امور کشور نیست، بلکه فوتبال تنها وضعیت واقعی ما را برایمان آشکار ساخته است؛ بدون روتوش و عینیشده. فوتبال دارد وضعیت فاصلهدار ما با #توسعه و مولفههای #حکمرانی_خوب را برایمان اشکار میکند، اما این بار نه در مستطیل سبز، بلکه در حاشیه آن.
خودمان را فریب ندهیم، ماجرای دیروز فوتبال برای همه قابل #پیشبینی بود، کسی که ادعا میکند برایش عجیب بوده است، بدون شک #ایران_امروز و نظام حکمرانیاش را نمیشناسد.
پس پرسش واقعیتر شاید این است:
چرا با وجود پیشبینیپذیری این اتفاقات باز هم به استقبال محرومیت و تعلیق از #فیفا رفتهایم؟
این جا است که مدام باید به خوب نهیب بزنیم: همان اندازه که باید مواظب باشیم تا دچار #توهم_توطئه نشویم، #واقعبینی خود را نیز از دست ندهیم.
اما همه این نشانهها به من میگوید کسانی عامدانه به استقبال تعلیق فوتبال رفتهاند. محرومیت شاید دست آنان را برای برگزاری یک #لیگ_برتر فوتبال خارج از قواعد فیفا باز میگذارد. شاید همه این حرفها یک توهم باشد، اما گاهی بد نیست به عنوان یک فرضیه به آن نگاه کنیم، تا ببینیم در آینده چه چیزهایی مشخص میشود. تا مشخص شود که این فرضیه توهم بوده است یا نقشهای برآمده از همان #جلسات_محفلی که تاریخ ما با آن آشنا است.
به هر حال شاید برخی راه نجات را در تعلیق فوتبال ایران دیده باشند، که اگر چنین باشد، باید به همه آن مولفههای حکمرانی یک ویژگی دیگر را هم اضافه کنیم: ارتقاء احمقها در #نظام_تصمیمگیری!
پ.ن.: شعار طرفداران سپاهان در حمایت از حضور زنان
⚛نظام حکمرانی ایران را در فوتبال عریان ببینید!
⭕️چرا باید بازی #تیم_ملی #فوتبال در #مشهد باشد؟
⭕️چرا باید جلوی ورود #زنان گرفته شود؟
⭕️چه کسی دستور ممنوعیت ورود داده است؟ بر اساس کدام قانون یا فرایند قانونی؟
⭕️اگر قرار بر عدم ورود بوده است، چرا به زنان بلیط فروخته شده؟
⭕️زنان را راه ندادید، چرا گاز فلفل شلیک میکنید؟
هر وقت به این سوالات پاسخ داده شد یعنی پیشرفتهای زیر محقق شده است:
⭕️وجود #شفافیت در فرآیندهای قانونی
⭕️وجود توازن میان #مسوولیت و #اختیار در #نظام_اداری
⭕️احترام به #پاسخگویی
⭕️احترام به #حقوق_شهروندی
⭕️احترام به #مشارکت اجتماعی و مشارکت اجتماعی زنان به طور خاص
در حقیقت فوتبال چیزی مجزا و مستقل از سایر امور کشور نیست، بلکه فوتبال تنها وضعیت واقعی ما را برایمان آشکار ساخته است؛ بدون روتوش و عینیشده. فوتبال دارد وضعیت فاصلهدار ما با #توسعه و مولفههای #حکمرانی_خوب را برایمان اشکار میکند، اما این بار نه در مستطیل سبز، بلکه در حاشیه آن.
خودمان را فریب ندهیم، ماجرای دیروز فوتبال برای همه قابل #پیشبینی بود، کسی که ادعا میکند برایش عجیب بوده است، بدون شک #ایران_امروز و نظام حکمرانیاش را نمیشناسد.
پس پرسش واقعیتر شاید این است:
چرا با وجود پیشبینیپذیری این اتفاقات باز هم به استقبال محرومیت و تعلیق از #فیفا رفتهایم؟
این جا است که مدام باید به خوب نهیب بزنیم: همان اندازه که باید مواظب باشیم تا دچار #توهم_توطئه نشویم، #واقعبینی خود را نیز از دست ندهیم.
اما همه این نشانهها به من میگوید کسانی عامدانه به استقبال تعلیق فوتبال رفتهاند. محرومیت شاید دست آنان را برای برگزاری یک #لیگ_برتر فوتبال خارج از قواعد فیفا باز میگذارد. شاید همه این حرفها یک توهم باشد، اما گاهی بد نیست به عنوان یک فرضیه به آن نگاه کنیم، تا ببینیم در آینده چه چیزهایی مشخص میشود. تا مشخص شود که این فرضیه توهم بوده است یا نقشهای برآمده از همان #جلسات_محفلی که تاریخ ما با آن آشنا است.
به هر حال شاید برخی راه نجات را در تعلیق فوتبال ایران دیده باشند، که اگر چنین باشد، باید به همه آن مولفههای حکمرانی یک ویژگی دیگر را هم اضافه کنیم: ارتقاء احمقها در #نظام_تصمیمگیری!
پ.ن.: شعار طرفداران سپاهان در حمایت از حضور زنان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هک شدن دادههای #اسنپ_فود در هفته گذشته موضوعهای مرتبط با #مالکیت_داده و فقدان #مقرراتگذاری یا #رگولاتوری #داده را دوباره مورد توجه قرار داد.
در این ارائه در خصوص مالکیت فکری و چالش مقرراتگذاری در ایران صحبت کردهام. ابتدا مفهوم مالکیت داده تشریح شده و سپس توضیح اینکه که چرا #نظام_حکمرانی موجود در ایران ظرفیت حل این مساله را ندارد. در حقیقت حل مساله بدون حل چالشهای بنیادین نظام حکمرانی مانند پذیرش خودخواسته مقررات بینالمللی امکانپذیر نیست و نخواهد بود.
ممکن است در نگاه نخست این صحبتها تعبیر به ناامیدی شود، اما فراموش نکنیم که #توسعه و حل مسائل نیاز به #واقعبینی دارد و بدون این واقعیتگرایی ممکن است ما دل خوش میکنیم به شعارهایی که هیچ نتیجهای نخواهد داشت، چیزی که میتوان آن را #دام_خوشبینی یا فراموشی واقعیت نامید.
باید تاکید کنم که من بسیار امیدوار به آیندهام، نه #آینده_کوتاهمدت بلکه به #آینده_بلندمدت که حاصل یک آگاهی جمعی و بازاندیشی و بازسازی وضعیت موجود است.
از این زاویه دید هر چالش و مسالهای را باید به عنوان یک درس یادگیری و یک یادگیری برای تغییر و بازطراحی #نظام_حکمرانی موجود دانست.
در این ارائه در خصوص مالکیت فکری و چالش مقرراتگذاری در ایران صحبت کردهام. ابتدا مفهوم مالکیت داده تشریح شده و سپس توضیح اینکه که چرا #نظام_حکمرانی موجود در ایران ظرفیت حل این مساله را ندارد. در حقیقت حل مساله بدون حل چالشهای بنیادین نظام حکمرانی مانند پذیرش خودخواسته مقررات بینالمللی امکانپذیر نیست و نخواهد بود.
ممکن است در نگاه نخست این صحبتها تعبیر به ناامیدی شود، اما فراموش نکنیم که #توسعه و حل مسائل نیاز به #واقعبینی دارد و بدون این واقعیتگرایی ممکن است ما دل خوش میکنیم به شعارهایی که هیچ نتیجهای نخواهد داشت، چیزی که میتوان آن را #دام_خوشبینی یا فراموشی واقعیت نامید.
باید تاکید کنم که من بسیار امیدوار به آیندهام، نه #آینده_کوتاهمدت بلکه به #آینده_بلندمدت که حاصل یک آگاهی جمعی و بازاندیشی و بازسازی وضعیت موجود است.
از این زاویه دید هر چالش و مسالهای را باید به عنوان یک درس یادگیری و یک یادگیری برای تغییر و بازطراحی #نظام_حکمرانی موجود دانست.
⚛️از جلو نظام به اکوسیستم استارتآپی
🖊امیر ناظمی
⭕️وعده کیهان: توقیف اموال استارتآپها
روزنامه #کیهان و #شریعتمداری را میتوان نماد ضدمیهنترین و واپسگراترین گروه و البته پرنفوذترینشان دانست.
عدم تغییر او و جوایز متعدد حکومتی هم نشان میدهد که حرفهای او استراتژی پستوخانههای تصمیمگیری در ایران است.
این حرف برای تمام #اکوسیستم_استارتآپی پیشبینی آینده است:
«حسین شریعتمداری: خوشبختانه قرار است پلتفرمهایی مثل فیلیمو، دیجی کالا،اسنپ و... را از افراد فعلی بگیرند و به افراد دیگری بدهند که در خدمت نظام باشند»
⭕️چرا اینبار از همیشه خطر نزدیکتر است؟
در دهههای گذشته گروههای میهندوست زیادی، علیرغم طیف گسترده، در برابر او و این گروه میایستادند که اکنون دیگر این گروهها هیچ قدرتی ندارند، در نتیجه خواستهی او همان اراده حاکمیت است.
دیروز با دستگیری مدیرعامل یکی از بزرگترین استارتآپهای ایران، پیام ۲۲بهمن هم صادر شد.
⭕️از زاویهای دیگر:
گروههای تندروی خارجنشین که اغلب ادراک درستی از پویایی شرایط ایران ندارند، همواره همدست با شریعتمداری و کیهانیها، اعتماد عمومی و #سرمایه_اجتماعی اکوسیستم را هدف گرفتهاند.
به این ترتیب همزمان اشتباه چارچوب تحلیلی گروههای #تندروی_خارجنشین آشکار شده است.
یکی از نتایج استراتژی “بازگشت به دهه۶۰” را باید در توقیف و #مصادره_اموال جستجو کرد.
این استراتژی ۳گام دارد:
۱- #محدودسازی و دستگیری توسط حاکمیت (کاهش ارزش اقتصادی)
۲- #بیاعتبارسازی توسط تندروی خارجنشین (کاهش ارزش اجتماعی یا سرمایه نامشهود)
۳- #سهمخوانی وابستگان
همانطور که پیشتر در این مصاحبه بخشهایی از این استراتژی را توضیح دادهام، این مسیر انتخاب استارتآپها نیست، بلکه تقدیر آنان است.
⭕️یک سکوت دیگر و تمام!
اگر قرار است اکوسیستم در برابر این تقدیر بایستد، این آخرین نقطه است.
تنها عذرخواهی یا برکناری او ابطال این گفته است.
و البته میشود سر در برف کرد و با انشالله گفتن خود را فریب داد و با یک بیانیه #نصر و #اتاق_بازرگانی دل خوش کرد.
اما بازگشت به دهه۶۰ که همان پایان #توسعه و پایان اکوسیستم استارتآپی خواهد بود، چند سالی است که آغاز شده است.
خدای دهه۶۰ این بار تشنهی توقیف اموال دانشبنیان است!
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
🖊امیر ناظمی
⭕️وعده کیهان: توقیف اموال استارتآپها
روزنامه #کیهان و #شریعتمداری را میتوان نماد ضدمیهنترین و واپسگراترین گروه و البته پرنفوذترینشان دانست.
عدم تغییر او و جوایز متعدد حکومتی هم نشان میدهد که حرفهای او استراتژی پستوخانههای تصمیمگیری در ایران است.
این حرف برای تمام #اکوسیستم_استارتآپی پیشبینی آینده است:
«حسین شریعتمداری: خوشبختانه قرار است پلتفرمهایی مثل فیلیمو، دیجی کالا،اسنپ و... را از افراد فعلی بگیرند و به افراد دیگری بدهند که در خدمت نظام باشند»
⭕️چرا اینبار از همیشه خطر نزدیکتر است؟
در دهههای گذشته گروههای میهندوست زیادی، علیرغم طیف گسترده، در برابر او و این گروه میایستادند که اکنون دیگر این گروهها هیچ قدرتی ندارند، در نتیجه خواستهی او همان اراده حاکمیت است.
دیروز با دستگیری مدیرعامل یکی از بزرگترین استارتآپهای ایران، پیام ۲۲بهمن هم صادر شد.
⭕️از زاویهای دیگر:
گروههای تندروی خارجنشین که اغلب ادراک درستی از پویایی شرایط ایران ندارند، همواره همدست با شریعتمداری و کیهانیها، اعتماد عمومی و #سرمایه_اجتماعی اکوسیستم را هدف گرفتهاند.
به این ترتیب همزمان اشتباه چارچوب تحلیلی گروههای #تندروی_خارجنشین آشکار شده است.
یکی از نتایج استراتژی “بازگشت به دهه۶۰” را باید در توقیف و #مصادره_اموال جستجو کرد.
این استراتژی ۳گام دارد:
۱- #محدودسازی و دستگیری توسط حاکمیت (کاهش ارزش اقتصادی)
۲- #بیاعتبارسازی توسط تندروی خارجنشین (کاهش ارزش اجتماعی یا سرمایه نامشهود)
۳- #سهمخوانی وابستگان
همانطور که پیشتر در این مصاحبه بخشهایی از این استراتژی را توضیح دادهام، این مسیر انتخاب استارتآپها نیست، بلکه تقدیر آنان است.
⭕️یک سکوت دیگر و تمام!
اگر قرار است اکوسیستم در برابر این تقدیر بایستد، این آخرین نقطه است.
تنها عذرخواهی یا برکناری او ابطال این گفته است.
و البته میشود سر در برف کرد و با انشالله گفتن خود را فریب داد و با یک بیانیه #نصر و #اتاق_بازرگانی دل خوش کرد.
اما بازگشت به دهه۶۰ که همان پایان #توسعه و پایان اکوسیستم استارتآپی خواهد بود، چند سالی است که آغاز شده است.
خدای دهه۶۰ این بار تشنهی توقیف اموال دانشبنیان است!
بهاشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate
ویرگول
از جلو نظام به اکوسیستم استارتآپی - ویرگول
حسین شریعتمداری و کیهان او مدعی شدهاند که: خوشبختانه قرار است پلتفرمهایی مثل فیلیمو، دیجی کالا،اسنپ و... را از افراد فعلی بگیرند و