شِعراَنگیز | sherangiz
75 subscribers
1.43K photos
45 videos
26 files
536 links
خدمات شعرانگیز

1.سفارش دکلمه های مناسبتی
2. سفارش شعر و متن ادبی
3.سفارش اسم های اختصاصی

سفارش:
@younes_m
تماس:
09915819830
اینستاگرام ما:
https://www.instagram.com/sherangiz/
ایمیل:
sherangiz1@gmail.com

با ما باشید با شعرانگیزترین کانال تلگرام
Download Telegram
🍂 @sherangiz 🍂

#دلنوشته

نمی دانم چه شباهتی دارد، تمامی عصر های #شهریور با غروب جمعه
انگار تمامی عصر های شهریور گره خورده اند به دلتنگی جمعه
شاید #شهریور دلش گرفته برای کودکان مدرسه ای
شاید هم دلش گرفته برای دانشجویی که ترم اخر است ولی هنوز جرات ابراز علاقه ندارد
میترسد مهر بیاید و نداشته باشد کسی را که به او جزوه بدهد و جزوه بگیرد ...
هر چه که هست خیلی دلش گرفته
انقدر زیاد که نفس کشیدن در این چهار دیواری سخت می شود
باید زد به دل خیابان
به خیابان هم زدم
چراغ های روشن ، زرقو برق این شهر شلوغ کامم را کور کرد
چشمم را این شلوغی اذیت می کند
می دانی ، شاید من بدون تو نه طاقت این عصر های دلگیر را دارم
نه قدرت جنگیدن با این زندگی را
ولی تو بدان بدون تو هیچی جور در نمی اید
این نشانه عشق نیست ؟!
پس نشانه چیست؟
من در این خیابان مقصدی ندارم
اگر مقصدم پیش تو بود قطعا سر این چهار راه ، پشت این چراغ قرمز طولانی ، از دست این کودک گل فروش
چند شاخه گل می خریدم
با عشق ، با علاقه به تو هدیه میدادم

#حسام_احسان

🍂 @sherangiz 🍂
#دلنوشته
🌷 @sherangiz 🌷

دلم میخواست های من زیادند..!
بلندند ...
طولانی اند...
اما مهم ترین دلم میخواست ها این است که انسان باشم ...
انسان بمانم !
انسان محشور شوم .
چقدر وقت کم است...!
تا وقت دارم باید مهرورزی کنم ...
به همین چند نفر که از تمام مردم دنیا با من نفس میکشند .
باید مهر بورزم به همین جغرافیایی که سهم من است از جهان ...
وقت کم است باید خوب باشم.
مهربان باشم ،
و دوست بدارم همه زیبایی ها را ...
میگویند انسان های خوب به بهشت میروند ،
اما من میگویم انسان های خوب هر کجا باشند آنجا بهشت است ...!
بهشت شما کجاست ؟

🌷 @sherangiz 🌷
#دلنوشته
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

نمی دانم چند نفر مثل من اول مهر ها دلشان می گیرد.
زیادند به گمانم... کاش میشد با هم برویم یک گوشه ای بنشینیم و حرف بزنیم.
از خاطرات تلخ و شیرین پشت نیمکت ها... از مهربانی و عصبانیت معلم ها...
از دوستی هایی که اکثرشان را پشت همان درهای چوبی کلاس جا گذاشتیم.

یادتان هست کلاسمان هر سال عوض می شد؟
می رفتیم کلاسی که سال قبلش مال بزرگتر از ماها بود
سال بعدش یک کلاس دیگر... و آخرش یک روزی گفتند تمام شدددد... بروید!

داغ بودیم آن روز... خداحافظی درست و درمانی هم نکردیم شاید چون فکر
می کردیم از آن در که خارج شویم دنیا منتظرمان است
چه ها که نمی شود... و چه ها که نمی کنیم... ولی خب گذشت...
تمامش گذشت...

و حالا جز ترافیک روز اول مهر چیز دیگری مال نیست.
اول مهر یکی از دلگیر ترین روزهاست نه برای آن فرشته هایی که یک کیف
از خودشان بزرگتر گذاشته اند روی دوششان و پیاده رو را پرواز می کنند.

برای ما فقط... برای ما که خیلی وقت است سهمی از این روز نداریم و بال
هایمان را آویخته ایم توی انبار
کنار کوله پشتی قدیمی مان...


🍂 @sherangiz 🍂
#دلنوشته
❤️

شب همینجوری ساده اش قشنگه
درسته بارون بیاد،باد بزنه و گوله بشی زیر پتو مزه اش تا فردا ظهر هم زیر حس و حالته
ولی اگه شب،
خودت باشی و خودت
دلت هم عاشق باشه
نیاز به هیچ چیز نداری
خاموشی که زدی
سرت که به بالش رسید
چشمهاش میان جلو چشمهات
عطرش و با جون و دل نفس میکشی
و گاهی انقدر قشنگ خواب مهمون چشم هات میشه که صبح هی سوال میپرسی دیشب کجای قصه ی آیندمون بودم که خوابم برد؟




شبتون غرق در خوشبختی

@sherangiz
🍁

#شعرانگیز
#دلنوشته

آخ پاییز امدی
آه .... که امسال چقدر دل تنگت بودم،
همانند روزهای اخر زمستان که برای بهار بیقرارم ،برای آمدنت ....
این روزها برای آمدنت، چه لحظه شماریها کردم.
در و پنجره ها را بستم.پرده ها را کشیدم. و در کنج تنهایی خود خلوت کردم .
آخ پاییز امدی...
که چه دلتنگم اما نمی دانم دلتنگ تو، یا دلتنگ او...
دلتنگ اولین نگاه شرمگینش،اولین لبخند زیبایش...
آه نمی دانی ای پاییز هر سال با آمدنت چه سنگینی در قلب دردمند من به ارمغان می اوری .
اخر به تکرار سال پیش در اولین جایگاه قرارمان در همان زمان ساعت ها به انتطار مینشینم ...
اما نمی دانم این هیجان درون از پس تکرار خاطره ها در جستجوی چیست؟
مگر میشود یاد کسی که، سالها تو را ترک کرده به وجد اورد.
و چه پوچ و غمبار در انتظار برگهای رنگین کمان پاییزی کلبه ی خاطراتمان را تزیین کردم...

ومن می دانم:
« که تو هرگز نخواهی امد »

#اکرم_زنگنه

@Sherangiz