Forwarded from Neurochallenge
💬💬
یک رایانه چگونه می تواند با کاربر خود به نحو صحیحی ارتباط برقرار کند؟
در هر ارتباطی (چه از نوع انسانی و چه غیر انسانی) طرفین نیاز به دریافت اطلاعات از یکدیگر دارند. بنابراین اگر کامپیوتر قرار است با کاربر تعامل صحیحی برقرار کند، باید دیتای ورودی صحیحی نیز از کاربر دریافت کند.
این داده های می تواند شامل موارد زیر باشند:
1. #ردیابی_چشمی یا همان #eyetracking باشد. که بر مبنای آن رایانه بتواند قضاوت کند که کاربرش به کدامین نقاط توجه بیشتری نشان داده است.
2. درک #احساس کاربر که می تواند با استفاده از هر کدام از روش های زیر انجام شود.
2-1. تحلیل داده هایی از #سیگنال_مغزی فرد دریافت می شود. بدین معنی که بتوانیم بفهمیم در ذهن فرد به لحاظ احساسی چه میگذرد. آیا این وبسایت برایش جذاب بود؟ آیا محتوای هیجان انگیزی داشت؟ و ...
2-2. آنالیز تصویر چهره فرد. تغییراتی که در چهره شما ناشی از یک احساس صورت میگیرد، می تواند برای #HCI مورد استفاده قرار گیرد. لبخندی که ی زنید، اخمی که می کنید و ...
2-3. نرخ تنفس
2-4. ضربان قلب
2-5. رسانایی پوستی
(شاید بتوان گفت موارد آخر برای بحث وبسایت چندان مطرح نیستند. اما این موارد در بررسی هایی چون #اثرگذاری_تبلیغات که در آن از #HCI استفاده می شود، بسیار مورد توجه اند.
مثلا اگر شما یک ویدئوی تبلیغاتی موثر ببینید به لحاظ احساسی (شادی/ ناراحتی/ خشم/ آرامش و ...) برانگیخته خواهید شد و تمامی موارد بخش 2-2 می توانند به سهولت بیانگر احساس شما باشند. )
پس درک #احساس کاربر نیز برای کامپیوتر یک داده ورودی ایجاد می کند و بر مبنای داده های ورودی است که واکنش های مناسب برای کامپیوتر در نظر گرفته میشود.
یک رایانه چگونه می تواند با کاربر خود به نحو صحیحی ارتباط برقرار کند؟
در هر ارتباطی (چه از نوع انسانی و چه غیر انسانی) طرفین نیاز به دریافت اطلاعات از یکدیگر دارند. بنابراین اگر کامپیوتر قرار است با کاربر تعامل صحیحی برقرار کند، باید دیتای ورودی صحیحی نیز از کاربر دریافت کند.
این داده های می تواند شامل موارد زیر باشند:
1. #ردیابی_چشمی یا همان #eyetracking باشد. که بر مبنای آن رایانه بتواند قضاوت کند که کاربرش به کدامین نقاط توجه بیشتری نشان داده است.
2. درک #احساس کاربر که می تواند با استفاده از هر کدام از روش های زیر انجام شود.
2-1. تحلیل داده هایی از #سیگنال_مغزی فرد دریافت می شود. بدین معنی که بتوانیم بفهمیم در ذهن فرد به لحاظ احساسی چه میگذرد. آیا این وبسایت برایش جذاب بود؟ آیا محتوای هیجان انگیزی داشت؟ و ...
2-2. آنالیز تصویر چهره فرد. تغییراتی که در چهره شما ناشی از یک احساس صورت میگیرد، می تواند برای #HCI مورد استفاده قرار گیرد. لبخندی که ی زنید، اخمی که می کنید و ...
2-3. نرخ تنفس
2-4. ضربان قلب
2-5. رسانایی پوستی
(شاید بتوان گفت موارد آخر برای بحث وبسایت چندان مطرح نیستند. اما این موارد در بررسی هایی چون #اثرگذاری_تبلیغات که در آن از #HCI استفاده می شود، بسیار مورد توجه اند.
مثلا اگر شما یک ویدئوی تبلیغاتی موثر ببینید به لحاظ احساسی (شادی/ ناراحتی/ خشم/ آرامش و ...) برانگیخته خواهید شد و تمامی موارد بخش 2-2 می توانند به سهولت بیانگر احساس شما باشند. )
پس درک #احساس کاربر نیز برای کامپیوتر یک داده ورودی ایجاد می کند و بر مبنای داده های ورودی است که واکنش های مناسب برای کامپیوتر در نظر گرفته میشود.
Forwarded from Neurochallenge
💬💬
یک رایانه چگونه می تواند با کاربر خود به نحو صحیحی ارتباط برقرار کند؟
در هر ارتباطی (چه از نوع انسانی و چه غیر انسانی) طرفین نیاز به دریافت اطلاعات از یکدیگر دارند. بنابراین اگر کامپیوتر قرار است با کاربر تعامل صحیحی برقرار کند، باید دیتای ورودی صحیحی نیز از کاربر دریافت کند.
این داده های می تواند شامل موارد زیر باشند:
1. #ردیابی_چشمی یا همان #eyetracking باشد. که بر مبنای آن رایانه بتواند قضاوت کند که کاربرش به کدامین نقاط توجه بیشتری نشان داده است.
2. درک #احساس کاربر که می تواند با استفاده از هر کدام از روش های زیر انجام شود.
2-1. تحلیل داده هایی از #سیگنال_مغزی فرد دریافت می شود. بدین معنی که بتوانیم بفهمیم در ذهن فرد به لحاظ احساسی چه میگذرد. آیا این وبسایت برایش جذاب بود؟ آیا محتوای هیجان انگیزی داشت؟ و ...
2-2. آنالیز تصویر چهره فرد. تغییراتی که در چهره شما ناشی از یک احساس صورت میگیرد، می تواند برای #HCI مورد استفاده قرار گیرد. لبخندی که ی زنید، اخمی که می کنید و ...
2-3. نرخ تنفس
2-4. ضربان قلب
2-5. رسانایی پوستی
(شاید بتوان گفت موارد آخر برای بحث وبسایت چندان مطرح نیستند. اما این موارد در بررسی هایی چون #اثرگذاری_تبلیغات که در آن از #HCI استفاده می شود، بسیار مورد توجه اند.
مثلا اگر شما یک ویدئوی تبلیغاتی موثر ببینید به لحاظ احساسی (شادی/ ناراحتی/ خشم/ آرامش و ...) برانگیخته خواهید شد و تمامی موارد بخش 2-2 می توانند به سهولت بیانگر احساس شما باشند. )
پس درک #احساس کاربر نیز برای کامپیوتر یک داده ورودی ایجاد می کند و بر مبنای داده های ورودی است که واکنش های مناسب برای کامپیوتر در نظر گرفته میشود.
یک رایانه چگونه می تواند با کاربر خود به نحو صحیحی ارتباط برقرار کند؟
در هر ارتباطی (چه از نوع انسانی و چه غیر انسانی) طرفین نیاز به دریافت اطلاعات از یکدیگر دارند. بنابراین اگر کامپیوتر قرار است با کاربر تعامل صحیحی برقرار کند، باید دیتای ورودی صحیحی نیز از کاربر دریافت کند.
این داده های می تواند شامل موارد زیر باشند:
1. #ردیابی_چشمی یا همان #eyetracking باشد. که بر مبنای آن رایانه بتواند قضاوت کند که کاربرش به کدامین نقاط توجه بیشتری نشان داده است.
2. درک #احساس کاربر که می تواند با استفاده از هر کدام از روش های زیر انجام شود.
2-1. تحلیل داده هایی از #سیگنال_مغزی فرد دریافت می شود. بدین معنی که بتوانیم بفهمیم در ذهن فرد به لحاظ احساسی چه میگذرد. آیا این وبسایت برایش جذاب بود؟ آیا محتوای هیجان انگیزی داشت؟ و ...
2-2. آنالیز تصویر چهره فرد. تغییراتی که در چهره شما ناشی از یک احساس صورت میگیرد، می تواند برای #HCI مورد استفاده قرار گیرد. لبخندی که ی زنید، اخمی که می کنید و ...
2-3. نرخ تنفس
2-4. ضربان قلب
2-5. رسانایی پوستی
(شاید بتوان گفت موارد آخر برای بحث وبسایت چندان مطرح نیستند. اما این موارد در بررسی هایی چون #اثرگذاری_تبلیغات که در آن از #HCI استفاده می شود، بسیار مورد توجه اند.
مثلا اگر شما یک ویدئوی تبلیغاتی موثر ببینید به لحاظ احساسی (شادی/ ناراحتی/ خشم/ آرامش و ...) برانگیخته خواهید شد و تمامی موارد بخش 2-2 می توانند به سهولت بیانگر احساس شما باشند. )
پس درک #احساس کاربر نیز برای کامپیوتر یک داده ورودی ایجاد می کند و بر مبنای داده های ورودی است که واکنش های مناسب برای کامپیوتر در نظر گرفته میشود.
Forwarded from Neurochallenge (Neurochallenge)
💬💬
یک رایانه چگونه می تواند با کاربر خود به نحو صحیحی ارتباط برقرار کند؟
در هر ارتباطی (چه از نوع انسانی و چه غیر انسانی) طرفین نیاز به دریافت اطلاعات از یکدیگر دارند. بنابراین اگر کامپیوتر قرار است با کاربر تعامل صحیحی برقرار کند، باید دیتای ورودی صحیحی نیز از کاربر دریافت کند.
این داده های می تواند شامل موارد زیر باشند:
1. #ردیابی_چشمی یا همان #eyetracking باشد. که بر مبنای آن رایانه بتواند قضاوت کند که کاربرش به کدامین نقاط توجه بیشتری نشان داده است.
2. درک #احساس کاربر که می تواند با استفاده از هر کدام از روش های زیر انجام شود.
2-1. تحلیل داده هایی از #سیگنال_مغزی فرد دریافت می شود. بدین معنی که بتوانیم بفهمیم در ذهن فرد به لحاظ احساسی چه میگذرد. آیا این وبسایت برایش جذاب بود؟ آیا محتوای هیجان انگیزی داشت؟ و ...
2-2. آنالیز تصویر چهره فرد. تغییراتی که در چهره شما ناشی از یک احساس صورت میگیرد، می تواند برای #HCI مورد استفاده قرار گیرد. لبخندی که ی زنید، اخمی که می کنید و ...
2-3. نرخ تنفس
2-4. ضربان قلب
2-5. رسانایی پوستی
(شاید بتوان گفت موارد آخر برای بحث وبسایت چندان مطرح نیستند. اما این موارد در بررسی هایی چون #اثرگذاری_تبلیغات که در آن از #HCI استفاده می شود، بسیار مورد توجه اند.
مثلا اگر شما یک ویدئوی تبلیغاتی موثر ببینید به لحاظ احساسی (شادی/ ناراحتی/ خشم/ آرامش و ...) برانگیخته خواهید شد و تمامی موارد بخش 2-2 می توانند به سهولت بیانگر احساس شما باشند. )
پس درک #احساس کاربر نیز برای کامپیوتر یک داده ورودی ایجاد می کند و بر مبنای داده های ورودی است که واکنش های مناسب برای کامپیوتر در نظر گرفته میشود.
یک رایانه چگونه می تواند با کاربر خود به نحو صحیحی ارتباط برقرار کند؟
در هر ارتباطی (چه از نوع انسانی و چه غیر انسانی) طرفین نیاز به دریافت اطلاعات از یکدیگر دارند. بنابراین اگر کامپیوتر قرار است با کاربر تعامل صحیحی برقرار کند، باید دیتای ورودی صحیحی نیز از کاربر دریافت کند.
این داده های می تواند شامل موارد زیر باشند:
1. #ردیابی_چشمی یا همان #eyetracking باشد. که بر مبنای آن رایانه بتواند قضاوت کند که کاربرش به کدامین نقاط توجه بیشتری نشان داده است.
2. درک #احساس کاربر که می تواند با استفاده از هر کدام از روش های زیر انجام شود.
2-1. تحلیل داده هایی از #سیگنال_مغزی فرد دریافت می شود. بدین معنی که بتوانیم بفهمیم در ذهن فرد به لحاظ احساسی چه میگذرد. آیا این وبسایت برایش جذاب بود؟ آیا محتوای هیجان انگیزی داشت؟ و ...
2-2. آنالیز تصویر چهره فرد. تغییراتی که در چهره شما ناشی از یک احساس صورت میگیرد، می تواند برای #HCI مورد استفاده قرار گیرد. لبخندی که ی زنید، اخمی که می کنید و ...
2-3. نرخ تنفس
2-4. ضربان قلب
2-5. رسانایی پوستی
(شاید بتوان گفت موارد آخر برای بحث وبسایت چندان مطرح نیستند. اما این موارد در بررسی هایی چون #اثرگذاری_تبلیغات که در آن از #HCI استفاده می شود، بسیار مورد توجه اند.
مثلا اگر شما یک ویدئوی تبلیغاتی موثر ببینید به لحاظ احساسی (شادی/ ناراحتی/ خشم/ آرامش و ...) برانگیخته خواهید شد و تمامی موارد بخش 2-2 می توانند به سهولت بیانگر احساس شما باشند. )
پس درک #احساس کاربر نیز برای کامپیوتر یک داده ورودی ایجاد می کند و بر مبنای داده های ورودی است که واکنش های مناسب برای کامپیوتر در نظر گرفته میشود.