قرارگاه جهادی شهدای خانوک
112 subscribers
4.6K photos
516 videos
47 files
1.95K links
ارتباط با ما:
@sjfarhangi_admin
سایت:
🌐 www.sjfarhangi.ir
آپارات:
📽 www.aparat.com/sjfarhangi.ir
اینستاگرام:
📸 www.instagram.com/sjfarhangi.ir
سروش:
📱 www.sapp.ir/sjfarhangi_ir
ایتا:
📱 eitaa.com/sjfarhangi_ir
آی گپ:
📱 Igap.net/sjfarhangi_ir
Download Telegram
#یادیاران

💢دوم فروردین سالروز تولد شهید جهاد فرهنگی حمید آقا علیزاده

🔺شرمنده ایم اگر یک دفعه نیاییم

🔹داخل #اتوبوس و کنار حمید یک جای خالی بود. کنارش نشستم. باهم گپ می زدیم. با بچه های #کاروان آشنایی نداشت و من هم کسی را نمی شناختم. حمید را همراهی کردم و تا آخر #سفر، همراه شدیم.
🔹به حمید گفتم: این جا چی کار می کنی؟تو الان باید کنار #هواپیما تو #کرج بوق بزنی.اول لبخندی تحویلم داد،ولی بعد جوابش حالم را گرفت و #اعصابم را به هم ریخت: صبح روز حرکت کاروان، حسین به من زنگ زد و گفت: یه جای خالی برات گذاشتم. در ادامه گفت: شهدا تمام وجودشان رو برای ما و #انقلاب و کشور دادن، شرمندگی داره اگه یه دفعه نیاییم و مناطق جنگی رو نبینیم و از معنویاتش استفاده نکنیم، #شهدا همیشه به دل و نیت بچه ها نگاه می کنن، نه به شلوغی و فریادهاشون.

🔸راوی:حجت الاسلام کاربخش_دوست شهید

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_حمید_علیزاده #صلوات.

💠رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
#یادیاران

🌹 29 اردیبهشت سالروز #تولد_شهید جهاد فرهنگی محمد علی اسدی گرامی باد.

🔺جمله ای اثر گذار

🔹زمانی که برای جمع آوری خاطرات محمدعلی به منزل ایشان رفتیم؛ مادرش سر رسیدی را آورد که متعلق به محمدعلی بود. همین طور که سر رسید را باز کردم؛ شاهد جمله ای بودم که در من بسیار اثر گذاشت.جمله ای که دیدم ؛ صورتم را ا#شک بار کرد؛ ابتدای سر رسید نوشته شده بود.

این جانب از خداوند افتخار #نوکری_اهلبیت علیهم السلام را دارم و هدفم رضایت #پروردگار است.

🔹جمله ای که با دست خط محمدعلی بود؛ آن چنان در من تأثیر گذاشت که وقتی صبح ها از خانه بیرون می آیم؛ عهد می بندم مثل محمد علی؛ هر کاری را که امروز میخواهم انجام دهم؛ فقط برای رضایت پروردگار باشد.

🔸راوی: ام البنین اسدی ــ مسئول جمع آوری خاطرات شهدا

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_محمد_علی_اسدی #صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
#یادیاران

💢 دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺جایگزین

🔹به #پایگاه_بسیج آمده بود. این دفعه تنها نبود. برادر کوچکش امیر محمد را آورده بودتا برای او پرونده ی #بسیجی تشکیل دهد. امیر محمد خیلی شبیه خودش بود؛دقیقاً مثل سیبی که از وسط نصف شده است. دبستانی بود،فکر کنم حدود ٨ یا ٩سال داشت. وقتی به امیر حسین گفتم: سن برادرت کمه، با لحنی دلنشین گفت: باید از الان بزرگ بشه و آموزش ببینه تا اگه روزی من نبودم او جای من باشه.

🔸راوی:حسین نخعی

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_امیرحسین_ابراهیمی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢دوشنبه ها یادی از#شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺بد اخلاقی نکن

🔹با چند نفر از دوستان کار #فرهنگی می کردیم. سر موضوعی با یکی از آنها بحث مان شد و صحبت هایمان به جایی رسید که باعث ناراحتی طرف مقابلم شد.
شب بود و به خانه رفتم. همان شب حمید به خوابم آمد و مرا به صبوری دعوت کرد. خیلی با من حرف زد. در میان حرف هایش گفت: نباید تند رفتار کنی، هر کس‌ در هر مکانی با تو بد اخلاقی کرد، تو با او خوش اخلاق باش تا فرد مقابل ات در برابرت آرام بشه که این کلید رشد معنوی توست.

🔹به توصیه های او عمل کردم و این ناراحتی پیش آمده بین من وآن #بنده_خدا رفع شد. از آن پس هر وقت می خواهم عصبانی بشوم، یاد #اخلاق و حرف های حمید می افتم و خود به خود آرام می شوم.
🔹 #امام_رضا علیه السلام می فرمایند: #مؤمن هنگامی که خشمگین شود، پا از حق فراتر نمی گذارد واگر خشنود شود، به باطل نمی گراید وچنانچه قدرت یابد، بیش از حقش نمی گیرد. (بحار الانوار)
🔸 راوی حسین نخعی_دوست شهید

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه
#یادیاران

🌹دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺مِن مِن می کرد

🔹 #خانوک، زادگاه پدری من است. معمولاً آخر هفته ها به آنجا می روم و کار فرهنگی انجام می دهم.
روز جمعه بود. با ماشین در کوچه ی مسجد در حال تردد بودم. محمد رضا رادیدم که با موتور از کنارم رد شد. متوجه من شد. #چراغ داد تا ماشین را متوقف کنم. #شیشه را پایین آوردم، بعد از دست دادن، احوال پرسی گرمی با من داشت. در حرف هایش مِن مِن می کرد. حس کردم حرفی برای گفتن دارد ولی خجالت می کشد.
🔹در همین مدت کوتاه خودش را خوب در دلم جای کرده بود. با ادب بود. با شناختی که از خانواده اش داشتم، داشتن چنین پسری بعید نبود. با او شوخی کردم که راحت تر حرفش را بزند. سرش را پایین انداخت و گفت: سیّد! من در گروه مسئولیتی ندارم.
تا آخر حرف دلش را خواندم. دلم نمی آمد چیزی بگویم که ناراحت بشود، سعی کردم قانع اش کنم: ببین محمدرضا جان! آدم بایدحّب اهل بیت علیهم السلام را در قلبش داشته باشه، همه چیز که به مسئولیت نیست!
گفت: نه! نه! سیّد! می خوام مثل محمد علی بشم.
برایم جالب بود که بچه ها چه چیزی در وجود محمد علی دیده بودندکه می خواستند مثل او بشوند.
🔹چند روزبعد در یکی از جلسات #هیئت، او را مسئول #پشتیبانی گروه کردم. مثل خود محمد علی کارش را به بهترین شکل انجام می داد. از همه دیر تر آمده بود ولی از بقیه ی بچه ها سبقت گرفت.
🔸راوی: سیّد احمد مهدوی

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_محمدرضا_اسدی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
lish.ir/536
#یادیاران

💢دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺ترس از #گناه

🔹ماه رمضان بود، برایش مشکلی به وجود آمده بود. چند روز پشت سر هم به من پیام می داد تا به #خانوک بروم و حرف دلش را به من بزند ومشکلش را حل کنم. آخر هفته شد و به خانوک رفتم.
پس از قرائت جزء خوانی قرآن در مسجد شهدا، با علی به صحرای خانوک رفتیم. می گفت و اشک می ریخت. احساس می‌کرد شیطان درونش نفوذ کرده و می خواهد او را از #خدا دور کند. علی هم از خدا می ترسید. با حرف هایم آرامش‌ را به قلبش دادم. خدا رو شکر که موضوع به خوبی حل شد.

🔸راوی:سید احمد مهدوی

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_علی_اسدی صلوات.

💠رسانه مردمی #جبهه_جهادفرهنگی#خانوک 💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢 دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🌹13 تیرماه سالروز #تولد شهید جهاد فرهنگی امیرحسین ابراهیمی گرامی باد.

🔹زیاد از طرف #بسیج به #اردوی_جهادی می رفت.یک دفعه که به #شهداد رفته بود، توانسته بودند با #بسیجیان، اطراف امام زاده ی آن جا را بسازند.چند عکس را از همین اردوهای جهادی نشانم داد. در یکی از عکس ها، تخته ای پشت سر او و چند نفر دیگر بود که روی آن نوشته شده بود؛ شهید امیر حسین ابراهیمی.
جریانش را که پرسیدم، گفت: از من خواستن تا نام سه #شهید معروف کشور را بنویسم، دو شهید را نوشتم و اسم خودم را به عنوان سومین نفر اضافه کردم.

🔸راوی: غلام عباس ابراهیمی__پدر شهید

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_امیرحسین_ابراهیمی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

🌹 یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺جواب قانع کننده

🔹تابستان سال ١٣٩٢ سفری به #مشهد مقدس داشتیم. بچه‌ها دوست داشتند به سرزمین #موج های_آبی بروند. به آنها گفتم: ما برای زیارت امام هشتم آمده ایم نه برای تفریح و سیاحت. اصرار زیاد شان باعث شد تا در فرصتی مناسب آن ها را به سرزمین موج های آبی ببرم.
🔹بچه ها از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند.از میان آنها محمد علی سر درد را بهانه‌ی نیامدنش کرد. علی پسر عمویش و محمد رضا دوستش هم به خاطر تنهایی او نیامدند. آخر شب وقتی برگشتیم، دیدم محمد علی سرحال است. او را کنار کشیدم و علت نیامدنش را پرسیدم. جوابش قانع ام کرد: « می خواستم ثابت کنم به خاطر #زیارت #امام_رضا علیه السلام اومدم نه چیز دیگه.»

🔸راوی: سید احمد مهدوی

📙منبع: کتاب#تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_محمد_علی_اسدی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺بغضی که ترکید

🔹اولین بار بود به #مناطق_جنگی می‌آمد. هر جا هم می رفتیم دنبال پیدا کردن جایی برای خلوت و راز ونیاز با #خدا بود.
روز آخر سفر بود. کاروان های استان #کرمان قبل از رفتن به #طلاییه به یادمان #پاسگاه_زید می روند. مثل هر سال عزاداری با شکوهی در آنجا داشتیم. راوی در حال صحبت کردن بود و توضیحات لازم را درمورد یادمان می داد که توجهم به حمید جلب شد. چفیه را روی صورتش انداخته بود و گریه می کرد. آنچنان ضجه می زد که بدنش می لرزید. با این که مرد بود از گریه کردن با صدای بلند خجالت نمی کشید. در منطقه‌ی طلاییه اولین نفری بود که بغضش ترکید و صدای گریه‌اش بلند شد و همین باعث شد دیگران هم صدای خود را آزاد کنند.

🔸راوی :سید احمد مهدوی

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_حمید_علیزاده #صلوات.

💠رسانه مردمی #جبهه_جهادفرهنگی#خانوک 💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
#یادیاران

🌹دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺پروازش نزدیک بود

🔹در یکی از سفر هایی که رفته بودیم، شاهد حالات معنوی و عجیب بچه ها بودم؛ به خصوص محمد رضا. چون تازه وارد گروه شده بود، مسئولیت #عکاسی را بر عهده‌اش گذاشتم. او هم می خوست خودی نشان دهد؛ لحظه به لحظه عکس می گرفت. از هر زاویه، هرجا، هرنقطه... . من هم مسئول کاروان بودم وجای ثابتی نداشتم ودائم از این اتوبوس به آن اتوبوس می شدم. در #اتوبوس آقایان بودم. پشت سر راننده روی صندلی نشسته بودم و نظاره گر جاده‌ی پر پیچ و خم منطقه. به خاطر ندارم افکارم در کجا سیر می کرد. در همین حال و هوا بودم که صندلی کنارم با آمدن محمد رضا پر شد. تنلگری در من ایجاد شد؛ تکانی خوردم و به خود آمدم. ازفرصتی که برایش پیش آمده بود، استفاده کرد و عکس هایی که گرفته بود به من نشان دارد.یکی از عکس ها توجه ام را بیشتر جلب کرد. دوربین را از دستش گرفتم تا خودم با دقت بیشتری ببینم. متعجب شدم، واقعاً دیدش زیبا بود. عکس ها را یک به یک نگاه کردیم و با هم حرف زدیم. حرفمان به شهید و شهادت رسید. پرسید:چطور می شه آدم شهید بشه؟ جوابش را دادم ولی انگار قانع نشده بود. گفت:سید! شما که این جا بیشتر آمدید، برام بیشتر بگید.
🔹گفتم و گفتم وگفتم تا به قرار گاه رسیدیم. آن شب با سوالات عجیبش حس کردم برای دلش اتفاقی افتاده است.
🔸راوی: سیّد احمد مهدوی

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_محمدرضا_اسدی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
lish.ir/536
#یادیاران

💢 دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺کسی ما را نبیند

🔹 #ماه_مبارک_رمضان بود. بچه‌های هسته #رهروان_ولایت پیشنهاد کردند که به خانواده‌های بی بضاعت کمک کنند. این دفعه خودشان می خواستند این کار را انجام دهند. مخالفت کردم، چون می دانستم هزینه های زیادی دارد.
نتوانستم مانع کارشان شوم. شب١٩ ماه رمضان، مقداری خوراکی تهیه وبسته بندی کردند. وقتی بسته ها را دیدم، به آنها گفتم: بد است، خوراکی ها کم اند. علی گفت: می دونی با بردن همین خوراکی های کم، کلی آدم خوشحال می شن.
🔹آخرهای شب با علی و چندتا از بچه های دیگر بسته بندی ها را به دم منازل بردیم؛ در می زدند و وقتی متوجه می شدند کسی خانه است، مواد خوراکی را پشت در می گذاشتند و سریع داخل ماشین می شدند و می گفتند :برو برو! بهتره ما رو نبینن.

🔸راوی: سید احمد مهدوی

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_علی_اسدی صلوات.

#کمک_مومنانه
#رزمایش_همدلی

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐
#یادیاران

🌹دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺بالا بالاها

🔹هیچ وقت دنبال پست و مقام نبود و فقط سعی داشت مسئولیتی را که به او واگذار می کردند، به بهترین نحو انجام دهد.بعضی اوقات که در خانه از کارش صحبت می کرد، می گفت دوست دارد زودتر بازنشسته شود تا مدیون مردم نباشد.چون این کار برایش سخت بود و مسئولیت سنگینی داشت.
بعد از شهادتش یکی از دوستانش برایمان تعریف کرد:یک روز در اداره سخت درگیر کارش بود، یکی با شوخی به او گفته بود؛کت و شلوارت را آماده کن، انگار قراره بری اون بالا بالاها. محسن هم گفته بود: همین لباس برای من خوبه، ما باید خدمتگذار مردم باشیم.

🔸راوی: حاج داوود اسدی پدر شهید

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_مهندس_محسن_اسدی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

🌹دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺خلوت با امام معصوم

🔹هم سفر #مشهد بودیم. واقعا مسافرت با بچه های گروه خیلی خوش
می گذشت.آن جا هم علی و محمد علی در کار ها پیش قدم بودند.چون روز ها نمی توانستند به #زیارت بروند،آخر شب ها به حرم می رفتند.
یک شب خودم را به آن ها تحمیل کردم و با آن ها به #حرم رفتم. به حرم رسیدیم. دریکی از صحن ها مرا سرگرم شخص دیگری کردند و خودشان در رفتند. هر چه منتظر ماندم، نیامدند. دنبالشان گشتم بی فایده بود. برگشتم ساعتی بعد
سر و کله ی آن ها پیدا شد. با عصبانیت جلو رفتم و گفتم:چرا منو قال گذاشتین؟
هر دو لبخندی زدند و جوابی ندادند.آری،متوجه شدم که آن شب این دو پسر عمو، که دوستی شان زبان زد همه بود برای خلوت با آقا، مرا همراه خود نبرده اند.

🔸راوی: محسن مهدوی نیا__دوست شهید

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_محمد_علی_اسدی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺گوش شنوا

🔹حمید #ورزش کار بود و در زمینه های مختلف ورزشی فعالیت داشت. چابک و جسور هم بود. می گفت: بدن باید قوی و محکم باشد. در ورزش سخت کوش و واقعا قابل ستودن و احترام بود. برای من هم انگیزه شده بود تا تشویق بشوم و تلاشم را در ورزش بیشتر کنم.
شده بود تکیه گاه و سنگ صبور همه. خیلی با بچه ها مهربان و صمیمی بود. هنوز چهره اش در ذهنم است که وقتی از مشکلاتم می گفتم به حرف های دلم گوش می داد و با لبخند می گفت: #خدا بزرگه، توکلت به خدا باشه.
کودکان را خیلی دوست داشت. همیشه به آن ها سلام می کرد و صورتشان را می بوسید و با آن ها بازی می کرد.
خیلی سخت می شد عصبانی اش کرد. آدم صاف و بی کینه ای بود. همیشه با وضو بود و #نماز اول وقتش ترک نمی شد. دلش دریایی بود، رویش هم همیشه خندان و گشاده...
یادم نمی آید غمگین باشد یا غصه ی دنیا را بخورد .تنها زمانی که #لبخند بر چهره اش نبود و ناراحت بود، ایام #محرم و مراسم عزاداری اهل بیت علیه السلام و به خصوص اربابش #امام_حسین علیه السلام بود.

🔸راوی: میلاد عرب__دوست شهید

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به
#یادیاران

🌹 دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺ما می شویم وانت شما

🔹نگران تدارکات سفر بودم. چون مثل هر سال ،مسئول تدارکات با وانت و وسایل سفر همراهمان نبود،
می ترسیدم که امسال مشکلات سفر زیاد شود.
در همین فکر بودم که علی و محمدعلی کنارم آمدند.هر دو پرسیدند:حالتون چطوره سید؟چرا به فکر فرو رفتید؟
موضوع را به آن ها گفتم.علی خنده اش گرفت و گفت: سیدجان! این که نگرانی نداره، تا ما را داری غم نداری، ما می شیم وانت شما!
🔹وقتی این حرف را از زبان آن ها شنیدم، دلم قرص شد.از همان لحظه تا زمان #حادثه،آن ها پای حرفشان ایستادند و همه جا مرا یاری کردند.یادم می آید در یادمان #فتح_المبین هنگام صرف ناهار در گوشه ای عقب تر از سایر بچه ها نشسته بودند و باهم در یک ظرف غذا می خوردند. کنارشان رفتم و گفتم چرا یه ظرف غدا؟
علی اشاره ای کرد و گفت: هیس! سید چیزی نگو غذا کمه، بذارید غذا به بقیه بچسبه، ما با همین غذا سیر می شیم.

🔸راوی: سید احمد مهدوی

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #شهید_محمد_علی_اسدی صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺سرباز همه کاره

🔹باهم به کلاس #رزمی می رفتیم.نزدیک مسابقات که شد،هر روز به #باشگاه می رفت و تمرین می کرد.سعی و تلاشش را بیشتر کرده بودتا #مقام_اول را از آن خود کند و #مدال_طلا بگیرد.
🔹دائم می گفت:من باید کاری کنم تا نفر اول بشم،می خوام #پدر و #مادر و استادم و از همه مهم تر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خوشحال کنم،اگر گفت #سرباز همه کاره می خوام آماده باشم و از همه نظر براش جان بدم.
الان که فکر می کنم می بینم خیلی حرف درستی زد و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انتخابش کرد.

🔸راوی:امین اسدی__دوست شهید

📙منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

🌹شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی، به ویژه #سجاد_عربپور صلوات.

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢 دوشنبه ها یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺چفیه🔻

🔹دلش میخواست مثل بسیجی های زمان #جنگ باشد.ساده و بی ریا؛خاکی و افلاکی.
🔹وقتی برای کارهای #بسیج از دیگران لباس میگرفت و به خانه می آورد ؛برایش میشستم ؛اتو میزدم و میپوشید.حق اعتراض هم نداشتم چون وقتی به او اعتراض کرده و میگفتم: تواینقدر پایگاه میری چرا یه لباس برا خودت نمیگیری؟فقط با لبخند،مواجه میشدم.
🔹از بین همه ی لباس های بسیج؛ #چفیه را که عامل مشخصه ی #رزمندگان اسلام است و آن را بر دوش نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حضرت آقا میبینیم؛ از همه بیشتر دوست داشت؛ گاهی که به شوخی حرفی میزدم؛ میگفت: شما نمیدونید این چفیه چیه و چه حرمتی داره!.

🔸راوی:ایران ابراهیمی_مادر شهید

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی،به ویژه #شهید_امیرحسین_ابراهیمی #صلوات.

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

💠 رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی_خانوک 💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
🌐khanook.ir
#یادیاران

💢دوشنبه ها،یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔻بر خلاف بقیه🔺

🔸بر خلاف بسیاری از بچه ها،قبل از سن تکلیف #نماز می خواند و در ماه مبارک #رمضان روزه هایش را کامل می گرفت. وضو گرفتن عادت همیشگی اش شده بود.به جرات می گویم که هیچ وقت بدون وضو نبود.برای هر کاری وضو می گرفت.هنگام بیرون رفتن،خوابیدن و برای هر کار دیگری وضو می گرفت.شاید شنیده بود هر کس با #وضو از دنیا برود، اجر #شهادت برایش می نویسند.

🔸وقتی هم شاکی می شدم و به کارش اعتراض می کردم و می گفتم: چرا اینقدر وضو میگیری؟
🔸همیشه یک جواب می شنیدم:
🔸آدم با وضو گرفتن مطهر می شه...

🔹راوی:صدیقه رحیم آبادی،مادر شهید.

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی،به ویژه #شهید_محمدرضا_اسدی #صلوات.


✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

💠رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی #خانوک 💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢دوشنبه ها،یادی از #شهدای_جهاد_فرهنگی

🔺رفیق ناباب🔻

🔹سیزده،چهارده سال بیشتر نداشت، ولی پخته بود. وقتی رفقایش گرفتار رفیق ناباب می شدند، مرتب به آنها تذکر می داد. زمانی هم که نمی توانست کاری بکند، به من می گفت: بابا! بیا با هم بریم با دوستم صحبت کنیم تا به این راه ها نره.

🔹این اتفاق چندین دفعه پیش آمد و برخورد خوب ما، باعث تغییر در رفتار دوستان سجاد می شد و آن ها از بچه های خوب محل می شدند.

🔸راوی:محمدرضا عربپور، پدرشهید

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی،به ویژه #شهید_سجاد_عربپور #صلوات.

✍️منبع: کتاب #تسبیح_سرخ

💠رسانه مردمی #جبهه_جهاد_فرهنگی#خانوک 💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶
🌐sjfarhangi.ir
#یادیاران

💢چرا ماتم گرفته اید؟

🔹طبق روال هر پنجشنبه شب در بیت الشهدا،هیأت هفتگی داشتیم.دست به دست هم داده بودیم تا بیت الشهدا را تمیز کنیم.نیم ساعتی به شروع مراسم مانده بود که مداح با یکی از بچه ها تماس گرفت و گفت حال مساعدی ندارد و نمی تواند برای مراسم امشب بیاید.
🔹انگار روی بچه ها آب یخ ریخته بودند.همه نگران و نا امید یک گوشه نشسته و زانوی غم بغل کرده بودند.در همین حال و هوا محمدعلی بلند شد و گفت:بچه ها چرا ماتم گرفتید؟مراسم متعلق به امام حسینِ(علیه السلام)،خود آقا کار را درست می کنه،الان وقت نمازه،بلند شید بلند شید بریم برا نماز.
🔹همگی برای نماز به طرف مسجد شهدا سرکوچه حرکت کردیم.نگاهمان به در ورودی مسجد افتاد.یکی از بچه های مداح خانوک را دیدیم.آقای سجاد مهدوی! ماجرا را برایش تعریف کردیم.قرار شد برای مداحی مجلس سیدالشهدا(علیه السلام) بیاید.
🔹مراسم آن شب با مداحی آقا سجاد بدون نقص برگزار و یکی از بهترین و ماندگارترین مراسم گروه نوجوانان شد.

🔸راوی:سید رضا مهدوی

✍️ کتاب #تسبیح_سرخ

📢شادی روح #شهدای_جهاد_فرهنگی،به ویژه #شهید_محمد_علی_اسدی #صلوات.

💠کانال جبهه جهاد فرهنگی خانوک💠

🆔 @www_sjfarhangi_ir
🔶