دکتر یحیی قائدی
1.31K subscribers
370 photos
58 videos
93 files
304 links
کانال اختصاصی دکتر یحیی قائدی
دانشیار گروه فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی
متخصص و پیشگام در حوزه فلسفه برای کودکان
برگزار کننده دوره های مقدماتی و پیشرفته تربیت مربی فلسفه برای کودکان
مشاوره فلسفی و کافه فلسفه
Download Telegram
سفر فبکی /کاشان۱/  ۷تیر۹۸
"ایکه اوکه نی که"
یحیی قائدی
بخش ۱
ساعت پنج پنجشنبه ۷تیر از جلو برجمان ماشین ما را به قصد کاشان بار زد.دست کم من حس بار زدن داشتم.هوا گرم بود و من سنگین‌،اما من دل خوش بودم به جاده.به جاده زدن را دوست دارم .همین که بشود دور دست را دید خیلی  لذتم را افزون می کند.اگر کویر باشد دیگر بهتر. تا خیلی دور تر را می شود دید.به جاده بدین سبب دلخوشم که   ایده هایم را بالا می آورد. فکر کردنم می گیرد ،نوشتنم می گیرد. آن نخست ها  تا وقتی هنوز از تهران خارج نشده بودیم، هیچی بالا نمی آمد فکر می کردم چیزیم شده،از بس که این روز ها چیزیم می شود دیگر منتطرش هستم مدام. اما همین که از  تهران خارج شدیم و چشمم به دور دست کویر افتاد  ایده ها بالا آمدند  دو ایده هم زمان آمد که سخت با هم رقابت می کردند. من هم با هر دو راه آمدم.  نخست کمی از   پیش کافه خرد ۱ را نوشتم ،سپس  کمی از فلسفه شخصی و  دو باره این‌ و  دو باره آن .تا توانستم نزدیکی های قم،پیش کافه خرد ۱ که  که داشت به پرسش چه چیز هایی مدرسه را می میرانند پاسخ می داد، را پست کنم.
پس از آن دیگر تامل در باره نحوه  اجرا در روز  نخست دوره تربیت مربی فبک در کاشان رقیبی نداشت.روز نخست کارگاهها خیلی برایم مهم است آنقدر مهم است  که انرژیهایم سخت متراکم می شود،فشرده می شود.داشتم فکر می کردم روز را چگونه آغاز کنم که با  همه آنچه پیشتر انجام داده ام متفاوت باشد؟وپس از آن گفتم آنها ممکن است از من بخواهند که  تو فلسفه خودت چیست؟لطفا آنرا برایمان بخوان و من در دفترچه یاد داشت گوشیم  چنین نوشتم:حالا ما در جاده قم کاشان هستیم.
تمرین فلسفه شخصی
آیا شما فلسفه ای دارید ؟آیا شما برای خودتان فلسفه ای دارید؟آیا شما فلسفه شخصی دارید؟
مهمترین عنصر های فلسفه شخصی شما چیستند؟
"من خودم در مر کز فلسفه ام قرار دارم.من معتقدم که  من مهم ترین عنصر هستیم.در عین حال  دیگران هم مهم هستند چون اگر من فکر می کنم که من مهمترین هستم ،دیگران هم فکر می کنند  که مهمترین هستند و من هیچ دلیل محمکی ندارم که فکر کنم آنها مهمترین نیستند.از این رو می توان نتیجه گرفت هر کس مهم است و یا هر انسانی اهمیت دارد.
اگر من خیلی مهم باشم ، هر چه که به من مربوط باشد نیز مهم است  من اگر تنها باشم خودم را بهترین می دانم. بهترین در هر چیز . اما از آنجا که دیگران نیز خود را  چنین می پندارند و من هیچ دلیل محکمی ندارم که  آنها نادرست می گویند، پس  می پذیریم که آنها هم در همه چیز بهتریند اما به وضوح  می توان نشان داد برخی  از آنها بهترین نیستند.  شاید دیگران هم بتوانند در مورد من چنین کنند  پس می توان نتیجه  گرفت که هیچ کسی بطور کلی بهتربن نیست.اما از آنجا که واژه بهترین وجود دارد پس احتمالا در مورد بر خی آدمها و چیز ها صدق می کند. از اینرو می توان گفت برخی آدمها در برخی چیز ها خوب هستند و برخی آدمها در برخی چیز هاخوب نیستند سرانجام می توان از امکان صحبت به میان آورد.یعنی هر انسانی این امکان دارد در هر چیز بهترین شود....
 حالا ما  جلوی   خانه موزه عروسک ها هستیم .جایی که قرار است  محل اسکان ما باشد.افتاب تقریبا دارد می رود که‌خستگی روز را پشت سر بگذارد.سایه ها بر دیوار ها افتاده اند .به محض ورود کسی منتظر ماست او ندا ساقی است.پس از  لختی آساییدن  با مریم می آییم بیرون و با ساقی به گفتگو می نشینیم .پس از آن محبوبه خادمی به ما می پیوندد و سپس تر امیر حسین وفقی.این سه  کار سخت و داوطلبانه  برگزاری دوره در کاشان  را به دوش کشیده اند. سر کله آقای سهرابی  صاحب موزه هم پیدا می شود با او خوش و بش می کنیم او را از ده اسفند ۹۷ می‌شناسم. در موزه  عروسک ها در طبقه زیرین ،جلسه کوچکی تشکیل می دهیم و  در مورد فردا و فرداتر ها فکر می کنیم  وقتی بقیه می روند مجبوبه می ماند‌ سه نفری پیاده می رویم تا کافه فیروزه و آنجا  کالجوش می خوریم و من نمی دانم که
"ایکه  اوکه نیکه "هست یا  نه.یعنی همان که من در اردکان خوردم یا نه!
@yahyaghaedi
#کاشان
#یحیی_قائدی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#فبک_سفر
سفر فبکی /کاشان۱/  ۸تیر۹۸
یحیی قائدی
بخش ۲
خوبی در شهرستان بودن این است که صبح می شود کمی بیشتر خوابید.هفت و نیم  از خواب بیدار شدیم و  و هشت  داشتیم  درحیاط خانه  موزه  عروسک ها صبحانه می خوردیم .این قدر وقت بود که تازه منتظر ماشین هم بمانیم.
من در دل خودم و بدون اینکه کسی بداند،نگران این بودم که کارگاه چگونه شروع کنم.و چگونه ادامه دهم‌اینقدری هست که افراد را  بر بینگیزد؟تمرین معرفی خود به‌شیوه فبکی- همان که؛قرار است  به من کیستم و از آنجا به‌انسان کیست منجر شود،چون شمشیر دولبه است اگر خوب در بیاید‌افراد را سر مست می کند و  یا ممکن  است کسل کننده‌بشود.از یک جایی از تمرین به این نتیجه رسیدم که آن را دو بخش کنم   بخش اول  بشود همان  معرفی به‌شیوه فبکی و بخش دوم را  پس از چاشت  انجام  دهیم:نوشتن فلسفه شخصی.با این کار بخش اول خوب در آمده بود و شرکت کنندگان سخت درگیر شده بودند و  شیرینی فکر کردن می شد در سیمایشان دید  وقتی حس هایشان بیان کردند هم  این نکته تاییدشد.
پس از آن  یک اجرای فبکی نمونه برایشان انجام دادم.این  داستان کوتاه ایتالو کالوینیو :"شهری که همه اهالی آن دزد بودند"عجب نمونه خوبی است برای تامل.عجیب تامل آدم را  بالا می  آورد.برای من که بویژه حساس شده ام روی ذات بشر و نکند  اینکه ذاتش دزد باشد،  و‌ فلسفه ورزی ام  رفته است ،همه اش به سوی آن ،آخرش ترسم بر آن است که کتابی  بنویسم  در باب فلسفه ی  دزدی!
برنامه پس از چاشت  بر نوشتن و وارسی فلسفه شخصی شان استوار بود.آنها باید نخست فکر می کردند و سپس می نوشتند که فلسفه شان چیست؟مهمترین عنصر های فلسفه شخصی شان چیست؟ با استفاده از گفتگوی دونفره و رودر روی سقراطی فلسفه شخصی آنها به چالش گرفته می شد.برای هر گزاره ای که دال بر فلسفه شخصی شان بود باید به پرسشی جواب می دادند و استدلالی می کردند.
خب خیلی سختشان بود. چیز هایی را در آنها بالا آورده بود. در انتها  کمی در باره اجرای نمونه فبکی حرف زدم بهشان گفنم هر بخش از آن اجرا نامش چیست.
@yahyaghaedi
#فبک
#فبک_سفر
#یحیی_قائدی
#کاشان
#فلسفه_برای_کودکان