NOONBOOK :: نشر نون
3.29K subscribers
2K photos
44 videos
29 files
379 links
.:کانال رسمی نشرنون:. ارتباط با ادمین: @noonbook1
سفارش: @aknoonbook1
Download Telegram
Forwarded from داستان ایرانی
#احمد_حسن_زاده
در چند روز گذشته موفق شدم، رمان زیبا و سهل و ممتنع عاشقانه اورهان پاموک، یعنی «زنی با موهای قرمز را بخوانم. این رمان را نشر«نون» و با ترجمه «مژده الفت» عرضه کرده است.
[زمانی که به یک نقاشی بزرگ نگاه می کنیم، احساس هیجان ایستادن در برابر همه چیز را داریم و می خواهیم وارد نقاشی شویم، اما هنگامی که در میانة یک رمان بزرگ هستیم، لذت سرگیجه آور حضور عالمی را که تمام آن را ندیده‌ایم احساس می‌کنیم. اما برای اینکه بتوانیم همه چیز را ببینیم، باید با قدرت تخیلمان به برگرداندن «آن» های تقسیم ناپذیر رمان به نقاشی ادامه دهیم. شکل گیری یک رمان در ذهن خواننده از هزارها و ده ها هزار «آن» کوچکی که باید از کلمه به نقاشی تبدیل شوند، خواندن رمان را به کاری مشارکتی تر و منحصربه‌فردتر از دیدن یک نقاشی بدل می سازد. البته تنها دلیل این نیست، اما گاهی فکر می کنم در بیست و دوسالگی ام دقیقا به همین دلیل نقاشی را رها کردم و به نوشتن رمان پرداختم. به دلیل اینکه رمان ها خواننده ها را بسیار بیشتر از آنکه نقاشی هنردوستان را به خو جذب می کند به درون خود می کشد! یا به این دلیل که احساس کردم در استانبول کسی را پیدا نخواهم کرد که به درون نقاشی هایم بکشانم. در برابر نقاشی می ایستیم، این است اولین واکنش ما. اما در رمان بلافاصله می خواهیم وارد آن شویم، حتی اگر نتوانیم وارد آن شویم مانند آنا در قطار جد و جهد می کنیم.] ـ اورهان پاموک ـ
این گفته پاموک را به راحتی و درستی می توانیم در رمان «زنی با موهای قرمز» ببینیم. اینکه یک تابلوی نقاشی در رمان چگونه می تواند گسترش یابد، ابعاد تازه به خود بگیرد و جرقه عشقی را بزند که عمری را شخصیت با آن سپری می کند و اینکه چگونه معنا می یابد و تاریخ ساز می شود. رمان زنی با موهای قرمز پاموک از آن دست رمانهایی است که می توان عنوان سهل و ممتنع را بر آن نهاد. رمانی به غایت ساده و سرراست، اما باظرافت و شاعرانگی و حساسیت فراوان. آنهایی که می خواهند رمانی عاشقانه و پاکیزه و زیبا بخوانند، آنها که می خواهند تحول یک عشق از نوجوانی تا پیری را ببینند و عاشق کاوش در چالش های عشقند، این رمان را بخوانند. البته این رمان برای خوانندگان ایرانی لطف صد چندانی خواهد داشت. چرا که پاموک بار دیگر، و به روشی مدرن و جذاب، رستم و سهراب شاهنامه فردوسی را به جهان امروز می آورد و حاصل آن عشق ممنوعه: سهراب، را در دیروز و امروز می کاود. در پایان باید کلامی هم درباره ترجمه گفت. به حق، چقدر تاثیرگذار است وقتی که یک داستان نویس رمانی را ترجمه می کند. شاید یکی از دلایل این رعشه های زیبایی شناسانه و سادگی دلپذیر در این اثر، تنها به این دلیل است که یک داستان نویس آن را به فارسی برگردانده است.
#کی_چی_خوانده
@dastanirani
Forwarded from داستان ایرانی
دومین اثر داستانی #احمد_حسن_زاده توسط #نشرنون در نمایشگاه کتاب منتشر می‌شود
@dastanirani
NOONBOOK :: نشر نون
اه ای مامان
خدا نکنه مردم به یه جایی برسن، اون وقت انگار تو هیچ وقت نبودی روی این زمین، اصلا نمی شناسنت و حتی حاضر نیستن یه کلوم حرف اضافه باهات بزنن، انگار یه چیز اضافه تر بگن حرف دونیشون پاره میشه تازه به دوران رسیده ها.
@mane_bi_man
#آه_ای_مامان
#احمد_حسن_زاده#نشرنون

@noonbook
پناهگاه
#احمد_حسن_‌زاده یک مجموعه داستان دارد به نام #آه_ای_مامان که #نشرنون آن را منتشر کرده و بعد از مدت کوتاهی که از انتشار آن گذشته چاپ سوم شده. داستان «پناهگاه» از این کتاب با صدای او در #صداخونه
NOONBOOK :: نشر نون
«آه ای مامان» چاپ چهارم احمد حسن‌زاده نشرنون @noonbook
حالا مامان باید پروانه شود. موسیقی ریتم گرفته. اما مامان تکان نمی‌خورد. او پروانهٔ نحیف و ثابتی است. او پروانه‌ای در جعبه است. او پروانه‌ای خشک شده در قاب عکس است. در این حالت بازهم چشمانش قرمز است، این یعنی:«شروعِ آشوبِ مامان بسیار نزدیک است.» این لحظه‌ای حساس است. تشخیصش سخت است. مثل راه رفتن روی مویی نازک. چرا؟ چون مامان دارد چگونگی وقوع مرگ‌ها را تو ذهنش رصد می‌کند. حالا دستان مامان به طرفین می‌افتد و به پهلوها می‌چسبد. به تمرکز و انگیزهٔ بیشتری احتیاج دارد، دارد سعی می‌کند توی ذهن به رابطه‌های شخصی‌اش با آدم‌های متوفی‌اش بی‌اندیشد. این یعنی:«شروع یک جهنم برای مامان.» آغاز برانگیخته شدن عواطف و احساسات مامان. یعنی سرور و غرورِ روزهای شاد زندگی‌اش در گذشته که درگذشته، حالا دیگر، خیلی گذشته. دکتر به این مرحله می‌گوید:«لحظهٔ شکار.» حالا وقت شکار است. باید از میان این‌همه آوارِ شادی گذشته، یک تار، یک موی باریک، یک روز یا شب خوبش را شکار کنم و به‌دست بگیرم و مادر را در آن لحظه تثبیت کنم. هیچ‌وقت اما نفهمیدم این لحظه کدام است، آیا در این لحظه، آن موقع‌ها، با پدر بوده، با آبجی، با عمو، توی یک مراسم عروسی، توی همین خانه بوده، یا تو دشت‌های گچساران، وقتی که سیزده‌بدر بوده، موسیقی بوده، حال‌وهوا عالی بوده، غذا مهیا بوده و آسمان آبی، چند لکه ابر هم بوده، اما دقیق و درست کی بوده؟ چی بوده؟ گرچه آن‌قدرها هم مهم نیست، مهم این است که شاد بوده. برای لحظه‌ای سکوت برقرار می‌شود و دوباره همان صدا را می‌شنوم و بعد می‌پیچد توی سرم. هِس... هِس... فِس... فِس. می‌پرم و موسیقی را کمی جلو می‌برم. ریتم تندتر می‌شود. به مامان می‌گویم:«مامان، پروانه شو...» دست‌های مامان دوباره بالا می‌آید. امان نمی‌دهم و فریاد می‌زنم:«مامان، پروانه شو... پروانه شو... پروانه شو مامان.»
#آه_اي_مامان
#احمد_حسن زاده
#نشر_نون
چاپ چهارم


https://t.me/NOONBOOK
#پاراگراف_کتاب:
"زندگی مثل ساحل دریا بعد از جزر است، شیارهای باقی‌مانده روی ماسه‌ها هم آدم‌هایش."
«آه ای مامان»
چاپ ششم
احمد حسنزاده
#نشرنون
#داستان_ایرانی #داستان_کوتاه #جنوب_ایران #آه_ای_مامان #احمد_حسن_زاده #نشر_نون
@noonbook
Forwarded from پخش ققنوس
«خیال‌باز» سومین اثر داستانی و اولین رمان احمد حسنزاده است. حسنزاده قبلاً با دو مجموعه‌داستان موفق «مسترجیکاک» و «آه ای مامان» خود را به‌عنوان نویسنده‌ای جدی و صاحب‌سبک معرفی کرده بود.
کاراکترسازی و زبان خاص از ویژگی‌های خیالبازند. شخصیت‌های کتاب شخصیت‌هایی عمق‌یافته‌اند و زبان کتاب هم زبانی تراش‌خورده و قوام‌مند است.‌
خیال‌باز محاکات جنوب تفتیده و رنجور است، محاکات سرزمینی غنی با ساکنانش.
اثر دیگر او « آه ای مامان» برگزیده مجلهٔ تجربه در سال ۹۶ بود و به تازگی در مرحلهٔ نهایی جایزهٔ مهرگان ادب به عنوان لیست نهایی اعلام شده است.
این روزها که رمان‌های فارسی خوب کم‌شمارند، انتشار خیال‌باز اتفاق خرسندکننده‌ای است.
.
.

«خیال‌باز»
رمان
احمد حسنزاده
نشر نون
.
.
شومیز / رقعی / 222 صفحه / 35000 تومان
#احمد_حسن_زاده #آه_ای_مامان #خیال_باز #خیالباز #نشرنون #نشر_نون #رمان #داستان_ایرانی #پخش_ققنوس
«خیال‌باز» سومین اثر داستانی و اولین رمان احمد حسنزاده است. حسنزاده قبلاً با دو مجموعه‌داستان موفق «مسترجیکاک» و «آه ای مامان» خود را به‌عنوان نویسنده‌ای جدی و صاحب‌سبک معرفی کرده بود.
کاراکترسازی و زبان خاص از ویژگی‌های خیالبازند. شخصیت‌های کتاب شخصیت‌هایی عمق‌یافته‌اند و زبان کتاب هم زبانی تراش‌خورده و قوام‌مند است.‌
خیال‌باز محاکات جنوب تفتیده و رنجور است، محاکات سرزمینی غنی با ساکنانش.
اثر دیگر او « آه ای مامان» برگزیده مجلهٔ تجربه در سال ۹۶ بود و به تازگی در مرحلهٔ نهایی جایزهٔ مهرگان ادب به عنوان لیست نهایی اعلام شده است.
این روزها که رمان‌های فارسی خوب کم‌شمارند، انتشار خیال‌باز اتفاق خرسندکننده‌ای است.
.
.

«خیال‌باز»
رمان
احمد حسنزاده
نشر نون
.
.

#احمد_حسن_زاده #آه_ای_مامان #خیال_باز #خیالباز #نشرنون #نشر_نون #رمان #داستان

@noonbook
دو اتفاق برای رمان تحسین‌شدهٔ «خیال‌باز» نوشتهٔ احمد حسنزاده:

برگزیدهٔ دور نهایی جایزهٔ جلال آل احمد ۱۳۹۹
برگزیدهٔ دور اول جایزهٔ ادبی مشهد ۱۳۹۹

«خیال‌باز»
چاپ دوم
رمان
احمد حسنزاده
نشر نون

.

.

#احمد_حسن_زاده ٓه_ای_مامان #خیال_باز #خیالباز #نشرنون #نشر_نون #رمان #داستان_ایرانی
#نوشتن_با_قلب
#خیالباز #جایزه_جلال_آل_احمد #جایزه_ادبی_مشهد #جایزه_مهرگان_ادب

@noonbook