بارها خواستم به اطرافیانم اعلام کنم: ای مردم، من رازی بزرگ بر دوش دارم و نگه داشتنش دشوار است، کمکم کنید! اما هر چه از زیر سبیلم درمیرفت صدای گربه بود.
تا اینکه به تناسخ اعتقاد پیدا کردم.
تصور کن بعد مرگت، روحت برود به تن یک گربه. این گربه را بفرستی به خانهات. بعد، پسرت، عزیز دلت، بیاید بیرون و مشغول بازی شود. میخواهی صدایش کنی، میومیو میکنی، او هم میگوید چخه؛ میآیی بیشتر صدا کنی، بیشتر میومیو میکنی و این بار با سنگ میزند. میروی پی کارت، مثل همان که شاعر دربارهاش گفته: «جوانی عرب، غریبصورت، غریبدست، غریبزبان.»
حال و روز من هم همینطور بود. بیست سال مثل گربهها میومیو میکردم تا اینکه این وضعیت خودم باورم شد. دیگر یک گربه که میدیدم میگفتم نکند مادر خدابیامرزم باشد!
.
وقایع غریب غیبشدن سعید ابونحس خوشبدبین | امیل حبیبی | ترجمهی احسان موسوی خلخالی (از زبان عربی) | نشر نون
.
#وقایع_غریب_غیب_شدن_سعید_ابونحس_خوشبدبین
#امیل_حبیبی
#ادبیات_عرب
#رمان #طنز #نشرنون #نشر_نون
@Noonbook
تا اینکه به تناسخ اعتقاد پیدا کردم.
تصور کن بعد مرگت، روحت برود به تن یک گربه. این گربه را بفرستی به خانهات. بعد، پسرت، عزیز دلت، بیاید بیرون و مشغول بازی شود. میخواهی صدایش کنی، میومیو میکنی، او هم میگوید چخه؛ میآیی بیشتر صدا کنی، بیشتر میومیو میکنی و این بار با سنگ میزند. میروی پی کارت، مثل همان که شاعر دربارهاش گفته: «جوانی عرب، غریبصورت، غریبدست، غریبزبان.»
حال و روز من هم همینطور بود. بیست سال مثل گربهها میومیو میکردم تا اینکه این وضعیت خودم باورم شد. دیگر یک گربه که میدیدم میگفتم نکند مادر خدابیامرزم باشد!
.
وقایع غریب غیبشدن سعید ابونحس خوشبدبین | امیل حبیبی | ترجمهی احسان موسوی خلخالی (از زبان عربی) | نشر نون
.
#وقایع_غریب_غیب_شدن_سعید_ابونحس_خوشبدبین
#امیل_حبیبی
#ادبیات_عرب
#رمان #طنز #نشرنون #نشر_نون
@Noonbook