Forwarded from کلیدر
کتابها از دستتان نیفتد... چیزی از جنایت کم نداشت!
#کتاب_امروز:
📕 لازم نیست بگویی دوستت دارم (You Don't Have to Say You Love Me)
📓 #شرمن_الکسی (Sherman Alexie)
📕 #نشر_نون
📚@klidar
کلبهکتابکلیدر/ #سعیده_تیموری:
شرمن الکسی، نویسنده، شاعر و فیلمساز آمریکایی هست. ما ایرانیها یا بهتره بگم همه دنیا با کتاب معروفش «خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پارهوقت» میشناسیمش. البته آقای الکسی داستانها کوتاه و رمانهای درخشان دیگهای هم دارن. پشت جلد کتاب هم آمده "مجله نیویورکر او را بهعنوان یکی از بیست نویسنده مستعد قرن بیست و یکم معرفی کرده است."
«لازم نیست بگویی دوستت دارم» زندگینامه خود نویسندهست. یه کتاب عجیب. درست موقعی که میخندی به خاطرات نویسنده، همون لحظه شروع میکنه از ظلمی که به سرخپوستها شده میگه. یه کتاب که گریه و خنده با هم داره. تو طول خوندن کتاب به این فکر کردم چقدر خوبه امروزه این عقاید نژادپرستانهی مزخرف حذف که نه، حداقل خیلی کم شدن و به شدت گذشته نیست.
نکتهای از کتاب که برام خیلی جالب و جذاب بود صداقت شرمن الکسی توی نوشتن خاطرات زندگیش بود. با خودم فکر کردم اگه منم محبوبیت الان این نویسنده رو داشتم، موقع نوشتن خاطراتم بدون سانسور از همه چی میگفتم؟ (البته نکتهای که هست ما ارشاد جان رو داریم زحمت سانسور رو میکشن و الکسیشون اینا ندارن!) نه منظورم این سانسور نیست. مثلا آقای الکسی بدون واهمهای نوشته که پدرش دائما مست یا بهقول خودش سگمست بوده، یا مادرش تا لحظه مرگ دست از دروغ گفتن برنمیداشته و...
یکی از حقههای کتابها اینه که تا یه کتاب رو تموم میکنی، خوندن یه کتاب دیگه میافته گردنت. دیگه جدا قصد خوندن «خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پارهوقت» رو دارم. و از همین تریبون به همه اونهایی که به من پیشنهاد میکردین بخونمش میگم که موفق شدین.
اون عکس کوچک روی جلد هم عکس کودکی جناب الکسی در کنار مادرشه. تو یکی از خاطراتش یکی از دوستدخترهای شرمن بهش گفته بود که مامانش شبیه «ژاژا گابور» مدل و بازیگر مجارستانیه که البته عکس رو که میبینم، خیلی هم بیراه نگفته!
🔻 #چند_سطر_کتاب
معلم برای اینکه ما بچه سرخپوستها را به نظم بیاورد، ما را هل میداد و نیشگون میگرفت. آنقدر در گوشهایمان فریاد میکشید تا گوشهایمان زنگ میزد. راهبهای بازنشسته و سفیدپوستی موسرخ بود. ما را گناهکاران صدا میزد و دست از توهین و تحقیرمان برنمیداشت.
بدتر از آن، ما را دست به سینه جلوی کلاس ردیف میکرد و مجبورمان میکرد که در دستمان کتابی نگه داریم. به یاد نمیآورم چه مدت مجبورمان کرد که کتاب در دست نگه داریم. ثانیهها مثل دقیقه میگذشتند و دقایق مثل ساعت. حتی اکنون بعد از چهل سال، هنوز درد آن را در دستهایم احساس میکنم.
ـ خاطرهی آن درد و وحشت را.
کتابها از دستتان نیفتد.
کتابها از دستتان نیفتد.
کتابها از دستتان نیفتد.
وضعیت فشار واقعی. شکنجه. چیزی از جنایت کم نداشت.
ما را پشت میزهایمان مینشاند و مجبورمان میکرد دستهایمان را پشتمان محکم قلاب کنیم و خم شویم تا سرانگشتانمان میز را لمس کند.
ص89
🔴 لازم نیست بگویی دوستت دارم/ شرمن الکسی/ ترجمه: #مهدی_نمازیان/ نشر نون/ رقعی/ چاپ اول 1397/ 282 صفحه/ قیمت: 27 هزار تومان
@KLIDAR
#کتاب_امروز:
📕 لازم نیست بگویی دوستت دارم (You Don't Have to Say You Love Me)
📓 #شرمن_الکسی (Sherman Alexie)
📕 #نشر_نون
📚@klidar
کلبهکتابکلیدر/ #سعیده_تیموری:
شرمن الکسی، نویسنده، شاعر و فیلمساز آمریکایی هست. ما ایرانیها یا بهتره بگم همه دنیا با کتاب معروفش «خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پارهوقت» میشناسیمش. البته آقای الکسی داستانها کوتاه و رمانهای درخشان دیگهای هم دارن. پشت جلد کتاب هم آمده "مجله نیویورکر او را بهعنوان یکی از بیست نویسنده مستعد قرن بیست و یکم معرفی کرده است."
«لازم نیست بگویی دوستت دارم» زندگینامه خود نویسندهست. یه کتاب عجیب. درست موقعی که میخندی به خاطرات نویسنده، همون لحظه شروع میکنه از ظلمی که به سرخپوستها شده میگه. یه کتاب که گریه و خنده با هم داره. تو طول خوندن کتاب به این فکر کردم چقدر خوبه امروزه این عقاید نژادپرستانهی مزخرف حذف که نه، حداقل خیلی کم شدن و به شدت گذشته نیست.
نکتهای از کتاب که برام خیلی جالب و جذاب بود صداقت شرمن الکسی توی نوشتن خاطرات زندگیش بود. با خودم فکر کردم اگه منم محبوبیت الان این نویسنده رو داشتم، موقع نوشتن خاطراتم بدون سانسور از همه چی میگفتم؟ (البته نکتهای که هست ما ارشاد جان رو داریم زحمت سانسور رو میکشن و الکسیشون اینا ندارن!) نه منظورم این سانسور نیست. مثلا آقای الکسی بدون واهمهای نوشته که پدرش دائما مست یا بهقول خودش سگمست بوده، یا مادرش تا لحظه مرگ دست از دروغ گفتن برنمیداشته و...
یکی از حقههای کتابها اینه که تا یه کتاب رو تموم میکنی، خوندن یه کتاب دیگه میافته گردنت. دیگه جدا قصد خوندن «خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پارهوقت» رو دارم. و از همین تریبون به همه اونهایی که به من پیشنهاد میکردین بخونمش میگم که موفق شدین.
اون عکس کوچک روی جلد هم عکس کودکی جناب الکسی در کنار مادرشه. تو یکی از خاطراتش یکی از دوستدخترهای شرمن بهش گفته بود که مامانش شبیه «ژاژا گابور» مدل و بازیگر مجارستانیه که البته عکس رو که میبینم، خیلی هم بیراه نگفته!
🔻 #چند_سطر_کتاب
معلم برای اینکه ما بچه سرخپوستها را به نظم بیاورد، ما را هل میداد و نیشگون میگرفت. آنقدر در گوشهایمان فریاد میکشید تا گوشهایمان زنگ میزد. راهبهای بازنشسته و سفیدپوستی موسرخ بود. ما را گناهکاران صدا میزد و دست از توهین و تحقیرمان برنمیداشت.
بدتر از آن، ما را دست به سینه جلوی کلاس ردیف میکرد و مجبورمان میکرد که در دستمان کتابی نگه داریم. به یاد نمیآورم چه مدت مجبورمان کرد که کتاب در دست نگه داریم. ثانیهها مثل دقیقه میگذشتند و دقایق مثل ساعت. حتی اکنون بعد از چهل سال، هنوز درد آن را در دستهایم احساس میکنم.
ـ خاطرهی آن درد و وحشت را.
کتابها از دستتان نیفتد.
کتابها از دستتان نیفتد.
کتابها از دستتان نیفتد.
وضعیت فشار واقعی. شکنجه. چیزی از جنایت کم نداشت.
ما را پشت میزهایمان مینشاند و مجبورمان میکرد دستهایمان را پشتمان محکم قلاب کنیم و خم شویم تا سرانگشتانمان میز را لمس کند.
ص89
🔴 لازم نیست بگویی دوستت دارم/ شرمن الکسی/ ترجمه: #مهدی_نمازیان/ نشر نون/ رقعی/ چاپ اول 1397/ 282 صفحه/ قیمت: 27 هزار تومان
@KLIDAR
«لازم نیست بگویی دوستت دارم» اثری نوشته ی شرمن الکسی است که اولین بار در سال 2017 وارد بازار نشر شد. وقتی مادر شرمن الکسی درگذشت، این نویسنده با استفاده از تنها راهی که می دانست با این اتفاق مواجه شد: نوشتن. نتیجه ی نوشتن های الکسی پس از مرگ مادر، این شرح حال خارقالعاده و خیرهکننده است.
الکسی در این اثر جذاب خاطراتی خصوصی، بامزه، عجیب و پراحساس از دورانی را نقل می کند که کمتر کسی قادر به تصور آن است. او دوران کودکی را در فقر مطلق و در اردوگاهی مخصوص سرخ پوستان گذراند. شرمن، یکی از چهار بچه ای بود که توسط پدر و مادری معتاد به الکل بزرگ می شدند. کتاب لازم نیست بگویی دوستت دارم، شرحی قدرتمند و تأثیرگذار از رابطه ای پیچیده است و شرمن الکسی در آن، بدون هیچ ترس و تعارفی، گذشته ی خود را به یاد می آورد.
#لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم #شرمن_الکسی
#لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم
#طلسم_های_عجیب_آرتور_پپر #آلن_دوباتن
#کتاب #لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم #شرمن_الکسی #پیشنهاد_کتاب #خاطرات_صددرصد_واقعی_یک_سرخپوست_پاره_وقت #نشرنون #نشر_نون
@noonbook
الکسی در این اثر جذاب خاطراتی خصوصی، بامزه، عجیب و پراحساس از دورانی را نقل می کند که کمتر کسی قادر به تصور آن است. او دوران کودکی را در فقر مطلق و در اردوگاهی مخصوص سرخ پوستان گذراند. شرمن، یکی از چهار بچه ای بود که توسط پدر و مادری معتاد به الکل بزرگ می شدند. کتاب لازم نیست بگویی دوستت دارم، شرحی قدرتمند و تأثیرگذار از رابطه ای پیچیده است و شرمن الکسی در آن، بدون هیچ ترس و تعارفی، گذشته ی خود را به یاد می آورد.
#لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم #شرمن_الکسی
#لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم
#طلسم_های_عجیب_آرتور_پپر #آلن_دوباتن
#کتاب #لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم #شرمن_الکسی #پیشنهاد_کتاب #خاطرات_صددرصد_واقعی_یک_سرخپوست_پاره_وقت #نشرنون #نشر_نون
@noonbook
متن_کتاب:
سرخ پوست ها کلا آدم های بددهانی هستند. ولی همان سرخ پوست هایی که در خلوتشان بددهانی می کنند، در منظر عموم، خدای ادب و نزاکت می شوند، علی الخصوص وقتی مخاطب شخصی سفید پوست باشد. گمان می کنم که بسیاری از سرخ پوستان آگاهانه و ناخودآگاه رضایت و تایید جماعت سفید را طلب می کنند. ما مردمان استعمار زده یاد گرفته ایم اربابان استعمار را تا پرستش بالا ببریم، کارهایی سرشار از تملق، پستی و حقارت. به دنبال توجه سفید پوستانیم.
#لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم
#شرمن_الکسی
مترجم: مهدی نمازیان
#نشر_نون
#معرفی_کتاب #داستان_زندگی #داستان_سرخ_پوست #رمان_خوب
@noonbook
سرخ پوست ها کلا آدم های بددهانی هستند. ولی همان سرخ پوست هایی که در خلوتشان بددهانی می کنند، در منظر عموم، خدای ادب و نزاکت می شوند، علی الخصوص وقتی مخاطب شخصی سفید پوست باشد. گمان می کنم که بسیاری از سرخ پوستان آگاهانه و ناخودآگاه رضایت و تایید جماعت سفید را طلب می کنند. ما مردمان استعمار زده یاد گرفته ایم اربابان استعمار را تا پرستش بالا ببریم، کارهایی سرشار از تملق، پستی و حقارت. به دنبال توجه سفید پوستانیم.
#لازم_نیست_بگویی_دوستت_دارم
#شرمن_الکسی
مترجم: مهدی نمازیان
#نشر_نون
#معرفی_کتاب #داستان_زندگی #داستان_سرخ_پوست #رمان_خوب
@noonbook