🔁 اولين قرباني سناريوي دوقطبيسازي
هر چند تا لحظه نگارش اين سطور، خبر استعفا يا بركناري علي جنتي از #وزارت_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامي دولت يازدهم، در حد گمانهزني رسانهاي است، اما استمرار و عدم تكذيب آن را ميتوان به حساب احتمال بالاي آن دانست. اگر اين خبر در روزهاي آتي مابهازاي واقعي پيدا كند بدين معناست كه اولين جابهجايي وزير در دولت يازدهم صورت گرفته و بايد منتظر پيامدهاي آن نيز ماند.
البته هنوز از علت واقعي پياده كردن وزير مستقر در خيابان #بهارستان در آخرين سال كار دولت، اطلاع دقيقي در دست نيست، اما همانگونه كه از قرائن پيداست، احتمالاً بهانههايي همچون «#كنسرت»ها به عنوان دليل اين جابهجايي مطرح خواهد شد. در اين صورت ميتوان انتظار داشت كه سناريويي كه چندي است برخي از ساكنان #پاستور براي مديريت افكار عمومي برگزيدهاند، وارد مرحله جديدي خواهد شد.
اكنون تنها هفت ماه تا آوردگاه مهم سياسي كشور يعني #انتخابات_رياست_جمهوري باقي است و طبعاً دولتمردان مستقر براي بقا در كرسي قدرت راهبردها و برنامههاي خاص خود را طرحريزي ميكنند. آنچه ميتواند برگه برنده پاستورنشينان در عرصه پيش رو تلقي گردد، كارنامهاي موفق و بارضايت نسبي مردم است. اين در حالي است كه به اذعان بسياري از حاميان دولت، هنوز وزنه ثقيل و چشمگيري در چنته اعتدالگرايان مشاهد نميشود و به طور تقريبي ميتوان ادعا كرد صبر و انتظار سه ساله جامعه به پايان خود نزديك شده است.
به طور مشخص در عرصه معيشتي و اقتصادي به مردم وعدههايي داده شده كه اثر چنداني از تحقق آنها مشاهده نميشود. از سويي، قرار بود مذاكره و ماحصل آن ـ يعني برجام ـ حلال همه مشكلات از #آب_آشاميدني گرفته تا #ازدواج_جوانان باشد و اكنون به اذعان مديران اجرايي و برخي اعضاي مذاكرهكننده، دستاورد آن در حد و اندازه « #تقريباً_هيچ» است.
اگرچه برخي از مديران اجرايي ارشد ميكوشند با «#حرف_درماني» و «#دستاوردتراشي براي برجام» دست دولت را در مقابل منتقدان پر كنند، اما چشمهاي منتظر و بعضاً نگاههاي نااميد نشان ميدهد از اين روش نيز آبي براي دولت مستقر گرم نشده است.
با اين حال راهبرد ذخيره و سناريوي بديلي از ابتدا نيز در اظهارات و مواضع برخي از حاميان و مؤثرين دولت مشاهده ميشد كه «#دوقطبيسازي» به خصوص در حوزههاي سياسي و فرهنگي است. به عبارت ديگر اگرچه دولت در حوزه اقتصاد و معيشت، رهاورد قابل عرضهاي ندارد، اما تجربه نشان داده است در صوت خطكشي جامعه و ايجاد دودستگي در صفوف ملت در حوزههايي مثل سياست داخلي و فرهنگ و هنر ميتوان افكار عمومي را تا حدي مشغول ساخت. به اين ترتيب با نوعي «#جابهجايي_اولويتها» و «#مشغولسازي_ذهني»، اعتداليون ميتوانند جبههبندي جديدي در سطح كشور رقم بزنند كه ناكارآمدي اقتصادي و عدم تحقق وعدهها كمتر آشكار گردد.
البته ناگفته پيداست كه هيچ تضميني وجود ندارد كه لزوماً شكلگيري چنين قطببنديهاي كاذب و تصنعي به نفع دولت مستقر تمام شود، اما هر چه باشد «#قفلهاي_ناگشوده» كليد تدبير را پنهان ميسازد.
در هر حال تجربه اميدبخش «#دوقطبيسازي» به خصوص در حوزه فرهنگ و هنر، برخي را «اميد»وار كرده است تا ناكاميهاي عرصه اقتصاد را با «#كنسرتدرماني» تسكين دهند و در اين مسير عزل وزير مربوط هر چند به دليلي غير مرتبط ـ ولي با بهانه اعلامي حمايت از جريان خاص فرهنگي ـ ميتواند مؤثر باشد.
اگر در روزها يا ساعات آتي شايعه «جابهجايي #وزير_ارشاد» جامه حقيقت بپوشد، بايد انتظار داشت سناريوي #بديل انتخاباتي به سناريوي #اصلي تبديل شده و احتمالاً باید منتظر جلوههاي ديگر اين سناريو باشيم.
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
هر چند تا لحظه نگارش اين سطور، خبر استعفا يا بركناري علي جنتي از #وزارت_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامي دولت يازدهم، در حد گمانهزني رسانهاي است، اما استمرار و عدم تكذيب آن را ميتوان به حساب احتمال بالاي آن دانست. اگر اين خبر در روزهاي آتي مابهازاي واقعي پيدا كند بدين معناست كه اولين جابهجايي وزير در دولت يازدهم صورت گرفته و بايد منتظر پيامدهاي آن نيز ماند.
البته هنوز از علت واقعي پياده كردن وزير مستقر در خيابان #بهارستان در آخرين سال كار دولت، اطلاع دقيقي در دست نيست، اما همانگونه كه از قرائن پيداست، احتمالاً بهانههايي همچون «#كنسرت»ها به عنوان دليل اين جابهجايي مطرح خواهد شد. در اين صورت ميتوان انتظار داشت كه سناريويي كه چندي است برخي از ساكنان #پاستور براي مديريت افكار عمومي برگزيدهاند، وارد مرحله جديدي خواهد شد.
اكنون تنها هفت ماه تا آوردگاه مهم سياسي كشور يعني #انتخابات_رياست_جمهوري باقي است و طبعاً دولتمردان مستقر براي بقا در كرسي قدرت راهبردها و برنامههاي خاص خود را طرحريزي ميكنند. آنچه ميتواند برگه برنده پاستورنشينان در عرصه پيش رو تلقي گردد، كارنامهاي موفق و بارضايت نسبي مردم است. اين در حالي است كه به اذعان بسياري از حاميان دولت، هنوز وزنه ثقيل و چشمگيري در چنته اعتدالگرايان مشاهد نميشود و به طور تقريبي ميتوان ادعا كرد صبر و انتظار سه ساله جامعه به پايان خود نزديك شده است.
به طور مشخص در عرصه معيشتي و اقتصادي به مردم وعدههايي داده شده كه اثر چنداني از تحقق آنها مشاهده نميشود. از سويي، قرار بود مذاكره و ماحصل آن ـ يعني برجام ـ حلال همه مشكلات از #آب_آشاميدني گرفته تا #ازدواج_جوانان باشد و اكنون به اذعان مديران اجرايي و برخي اعضاي مذاكرهكننده، دستاورد آن در حد و اندازه « #تقريباً_هيچ» است.
اگرچه برخي از مديران اجرايي ارشد ميكوشند با «#حرف_درماني» و «#دستاوردتراشي براي برجام» دست دولت را در مقابل منتقدان پر كنند، اما چشمهاي منتظر و بعضاً نگاههاي نااميد نشان ميدهد از اين روش نيز آبي براي دولت مستقر گرم نشده است.
با اين حال راهبرد ذخيره و سناريوي بديلي از ابتدا نيز در اظهارات و مواضع برخي از حاميان و مؤثرين دولت مشاهده ميشد كه «#دوقطبيسازي» به خصوص در حوزههاي سياسي و فرهنگي است. به عبارت ديگر اگرچه دولت در حوزه اقتصاد و معيشت، رهاورد قابل عرضهاي ندارد، اما تجربه نشان داده است در صوت خطكشي جامعه و ايجاد دودستگي در صفوف ملت در حوزههايي مثل سياست داخلي و فرهنگ و هنر ميتوان افكار عمومي را تا حدي مشغول ساخت. به اين ترتيب با نوعي «#جابهجايي_اولويتها» و «#مشغولسازي_ذهني»، اعتداليون ميتوانند جبههبندي جديدي در سطح كشور رقم بزنند كه ناكارآمدي اقتصادي و عدم تحقق وعدهها كمتر آشكار گردد.
البته ناگفته پيداست كه هيچ تضميني وجود ندارد كه لزوماً شكلگيري چنين قطببنديهاي كاذب و تصنعي به نفع دولت مستقر تمام شود، اما هر چه باشد «#قفلهاي_ناگشوده» كليد تدبير را پنهان ميسازد.
در هر حال تجربه اميدبخش «#دوقطبيسازي» به خصوص در حوزه فرهنگ و هنر، برخي را «اميد»وار كرده است تا ناكاميهاي عرصه اقتصاد را با «#كنسرتدرماني» تسكين دهند و در اين مسير عزل وزير مربوط هر چند به دليلي غير مرتبط ـ ولي با بهانه اعلامي حمايت از جريان خاص فرهنگي ـ ميتواند مؤثر باشد.
اگر در روزها يا ساعات آتي شايعه «جابهجايي #وزير_ارشاد» جامه حقيقت بپوشد، بايد انتظار داشت سناريوي #بديل انتخاباتي به سناريوي #اصلي تبديل شده و احتمالاً باید منتظر جلوههاي ديگر اين سناريو باشيم.
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
♦️ تاوان اشتباهات رئيسجمهور
💬 «چه شد #خشكسالي شد؟ اينكه در روايات ما آمده است معروف را زير پا گذاشتي، اگر منكر ترويج شد #عذاب_الهي ميآيد، بعضي از عذابها هم همينهايي است كه ما ميبينيم. ما فكر ميكنيم مقصود اين است ما دروغ گفتيم سيل آمد؛ معروف و منكر فقط دروغ و نماز نيست. منكر خيلي دامنهاش وسيع است. » اگر تصور كنيد اين جملات را يكي از ائمه جمعه يا مدرسين حوزه بر زبان رانده است، سخت در اشتباهيد. اين جملاتي است كه دو روز پيش از بالاترين مقام اجرايي كشور، يعني رئيسجمهور شنيده شد.
💡 در اينكه اين گزارهها صحت دارد، حداقل بر مبناي آموزههاي اسلامي و الهي، ترديدي وجود ندارد، اما آنچه شگفتآور است طرح اين موضوع در سخنان رئيسجمهور است. همگي به ياد داريم كه ايشان پيشتر در جملاتي عجيبتر گفته بودند كه «مردم را به زور به بهشت نبريم» و البته بسياري اينگونه برداشت كردند كه اين جمله در تعارض با فريضه « #امر_به_معروف و #نهي_از_منكر» است. حال آقاي روحاني در گفتههايي ۱۸۰ درجه متفاوت، خشكسالي كشور و ريزگردهاي خوزستان را به زير پا گذاردن معروف و ترويج منكرات منتسب ميكنند. اكنون بايد از ايشان پرسيد آيا تخطئه اين فريضه خود از مصاديق بارز زير پا گذاردن معروف و ترويج منكرات نيست؟
⭕️ اگر منطق بياني آقاي روحاني را بپذيريم، در واقع يكي از دلايل مصيبتهايي كه بر مردم اقصي نقاط كشور –از جمله خوزستان- ميآيد، اظهارات شخص ايشان و جملاتي از اين دست است. بر اين اساس آيا مردم خوزستان حق دارند بپرسند كه چرا رئيسجمهور بابت اشتباه خود كه دامنگير مردم اين خطه شده است، عذرخواهي نميكند؟
📌 از اينها گذشته، فرض كنيم كه يكي از دلايل وقوع اين فاجعه تلخ، ترك معروف و ترويج منكر باشد، دلايل ديگر آن چيست؟ آيا كوتاهي مديريتي در اين مسئله وجود ندارد؟ مردم رنجديده خوزستان بعد از مدتهاي متمادي تحمل آلودگي در فواصل متمادي، انتظار تدبير واقعي براي حل مشكلات را دارند و منتظرند تا بشنوند دولت در اين سالها چه كرده است.
▫️تا چه زماني قرار است مدلهايي همچون «#حرف_درماني»، «وعدههاي بيسرانجام»، «دعوت به صبر و تحمل»، «مقصردانستن #دولت_قبل»، «گره زدن به #مذاكرات» و « #مشغولسازي جامعه با #دوقطبيهاي_كاذب» جايگزين حل واقعي مسائل و مشكلات جامعه شود؟ آيا مسئولان از مشكلات واقعي مردم مطلع نيستند؟ اگر اطلاع ندارند كه خود مصيبتي بزرگ است، اگر اطلاع دارند و راهحل واقعي را نميدانند، چرا از نخبگان دلسوز سؤال نميكنند يا آنكه كرسي مسئوليت خود را به افراد متخصص نميسپارند؟ اگر راهحل را ميدانند و توان يا حوصله اقدام و عمل را ندارند، چرا مسئوليتي را كه صلاحيت تصدي آن را ندارند، اشغال كردهاند؟ اين همه سؤالاتي است كه – چه بخواهيم و چه نخواهيم- در ذهن مردم موج ميزند و اگر نجيبانه كمتر ميگويند، دليل بر آن نيست كه « #گلهمند» نباشند!
➖ اينك فرصت چهارساله دولت يازدهم در آستانه پايان پذيرفتن است و كمتر از شش ماه بعد #دولتي_جديد بر سر كار خواهد آمد. شايد فرصت #خدمترساني زيادي براي مديران در جهت عمل به وعدهها و جبران كاستيها نباشد، اما براي يك امر هنوز فرصت هست و آن #پوزشخواهي از ملت است!
http://yon.ir/713T
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
💬 «چه شد #خشكسالي شد؟ اينكه در روايات ما آمده است معروف را زير پا گذاشتي، اگر منكر ترويج شد #عذاب_الهي ميآيد، بعضي از عذابها هم همينهايي است كه ما ميبينيم. ما فكر ميكنيم مقصود اين است ما دروغ گفتيم سيل آمد؛ معروف و منكر فقط دروغ و نماز نيست. منكر خيلي دامنهاش وسيع است. » اگر تصور كنيد اين جملات را يكي از ائمه جمعه يا مدرسين حوزه بر زبان رانده است، سخت در اشتباهيد. اين جملاتي است كه دو روز پيش از بالاترين مقام اجرايي كشور، يعني رئيسجمهور شنيده شد.
💡 در اينكه اين گزارهها صحت دارد، حداقل بر مبناي آموزههاي اسلامي و الهي، ترديدي وجود ندارد، اما آنچه شگفتآور است طرح اين موضوع در سخنان رئيسجمهور است. همگي به ياد داريم كه ايشان پيشتر در جملاتي عجيبتر گفته بودند كه «مردم را به زور به بهشت نبريم» و البته بسياري اينگونه برداشت كردند كه اين جمله در تعارض با فريضه « #امر_به_معروف و #نهي_از_منكر» است. حال آقاي روحاني در گفتههايي ۱۸۰ درجه متفاوت، خشكسالي كشور و ريزگردهاي خوزستان را به زير پا گذاردن معروف و ترويج منكرات منتسب ميكنند. اكنون بايد از ايشان پرسيد آيا تخطئه اين فريضه خود از مصاديق بارز زير پا گذاردن معروف و ترويج منكرات نيست؟
⭕️ اگر منطق بياني آقاي روحاني را بپذيريم، در واقع يكي از دلايل مصيبتهايي كه بر مردم اقصي نقاط كشور –از جمله خوزستان- ميآيد، اظهارات شخص ايشان و جملاتي از اين دست است. بر اين اساس آيا مردم خوزستان حق دارند بپرسند كه چرا رئيسجمهور بابت اشتباه خود كه دامنگير مردم اين خطه شده است، عذرخواهي نميكند؟
📌 از اينها گذشته، فرض كنيم كه يكي از دلايل وقوع اين فاجعه تلخ، ترك معروف و ترويج منكر باشد، دلايل ديگر آن چيست؟ آيا كوتاهي مديريتي در اين مسئله وجود ندارد؟ مردم رنجديده خوزستان بعد از مدتهاي متمادي تحمل آلودگي در فواصل متمادي، انتظار تدبير واقعي براي حل مشكلات را دارند و منتظرند تا بشنوند دولت در اين سالها چه كرده است.
▫️تا چه زماني قرار است مدلهايي همچون «#حرف_درماني»، «وعدههاي بيسرانجام»، «دعوت به صبر و تحمل»، «مقصردانستن #دولت_قبل»، «گره زدن به #مذاكرات» و « #مشغولسازي جامعه با #دوقطبيهاي_كاذب» جايگزين حل واقعي مسائل و مشكلات جامعه شود؟ آيا مسئولان از مشكلات واقعي مردم مطلع نيستند؟ اگر اطلاع ندارند كه خود مصيبتي بزرگ است، اگر اطلاع دارند و راهحل واقعي را نميدانند، چرا از نخبگان دلسوز سؤال نميكنند يا آنكه كرسي مسئوليت خود را به افراد متخصص نميسپارند؟ اگر راهحل را ميدانند و توان يا حوصله اقدام و عمل را ندارند، چرا مسئوليتي را كه صلاحيت تصدي آن را ندارند، اشغال كردهاند؟ اين همه سؤالاتي است كه – چه بخواهيم و چه نخواهيم- در ذهن مردم موج ميزند و اگر نجيبانه كمتر ميگويند، دليل بر آن نيست كه « #گلهمند» نباشند!
➖ اينك فرصت چهارساله دولت يازدهم در آستانه پايان پذيرفتن است و كمتر از شش ماه بعد #دولتي_جديد بر سر كار خواهد آمد. شايد فرصت #خدمترساني زيادي براي مديران در جهت عمل به وعدهها و جبران كاستيها نباشد، اما براي يك امر هنوز فرصت هست و آن #پوزشخواهي از ملت است!
http://yon.ir/713T
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔆 آتشبهاختيار به چه معناست؟
🔻قسمت دوم🔺
۲ـ اينكه چرا ساختارهاي رسمي و دستگاههاي مركزي كه متولي عرصههاي فرهنگي و سياسي كشور هستند و دسترسيهاي وسيعي به امكانات و بودجههاي لازم را دارند، از كارآمدي لازم برخوردار نيستند يا در خلاف جهتهاي لازم حركت ميكنند، خود قصه پرغصهاي است كه بايد در جاي خود موردبررسي قرار گيرد؛ اما اجمالاً ميتوان گفت ساختارهاي رسمي از چند نوع ضعف اساسي گوناگون رنج ميبرند.
برخي از اين دستگاهها فرزند نهادسازي بوروكراتيكي هستند كه هيچ سنخيتي با انقلاب اسلامي نداشته و تنها پس از انقلاب تغيير نام يافته است.
برخي از اين ساختارها گرچه فرزند انقلاب بودهاند، اما در گذر زمان بهمرور مبتلا به فرهنگ «#بوروكراتيك – #تكنوكراتيك» شده و #روحيه_كارمندي، جاي #جهاد و #انقلابيگري را گرفته است.
مشكل برخي ديگر از ساختارها اما پيچيدهتر است. در اين ساختارها و دستگاهها سياست زدگي و سليقه گرايي ميدان دار تعيين جهتگيريهاي كلان شده و با وزيدن بادهاي سياسي از جهات مختلف، سياستها و اقدامات تغيير مسير ميدهد. بهجاي آنكه سياستهاي كلان ملي تعيينكننده راهبردها و راهكارها باشد، سليقه فلان مدير و جريان سياسي، تعيينكننده است. در جميع اين شرايط نميتوان از اين ساختارها انتظار مثبتي داشت.
در اين ميان، معدود #نهادهاي_انقلابي كه هنوز از روحيه مقاومت مؤمنانه و انقلابي برخوردار هستند نيز عمده توان و انرژيشان به دليل اصطكاك ساختارهاي ناكارآمد پيشگفته دچار #فرسايش و #مشغولسازي ميشود.
۳ـ اين شبهه كه طرح مفهوم آتشبهاختيار بودن ميتواند به ظهور جريانات خودسر بينجامد از اساس غلط است.
اولاً جريانات مؤمن انقلابي كه مخاطب اين دستورالعمل بودهاند، در چارچوب نظام و انقلاب تعريفشده و خطوط قرمز اين چارچوب كلان را بهخوبي ميشناسند.
ثانياً اين مجموعههاي انقلابي در عمل ثابت كردهاند كه التزام عملي به #ولايتفقيه دارند و از سويي خيلي بيشتر از ديگران به حفظ و حراست از اصل نظام اعتقاددارند، بنابراين احتمال خطر از سوي اينگونه جريانات خيلي كمتر از جرياناتي است كه دچار #لااباليگري در ميدان سياست و فرهنگ هستند.
اتفاقاً بايد گفت آتشبهاختيار شدن جريان مؤمن براي آن است كه از «#خودسر_شدن» كساني كه با لطايفالحيل به سمتهاي رسمي تسلط يافته و كت «#اپوزيسيون» بر تن ميكنند، مهار شوند. براي مهار جرياناتي است كه بيتالمال را #جيب_شخصي خود تصور كرده يا با #يقه_بسته، تيشه به ريشه منافع ملت ميزنند.
ميتوان گفت اكنون #انقلاب_اسلامي در آستانه دهه پنجم عمر خود به مقطع حساسي رسيده است كه نياز به عزمي راسخ براي عبور از چالشهاي مهم و فتح قلل رفيعي دارد. در اين برهه، نميتوان به #خستگان، #پشيمانان، #منفعتطلبان، #قدرتطلبان، #زراندوزان و #زرسالاران اميدي داشت، هرچند كه كاملاً ظاهر موجه و عامهپسندي براي خود ايجاد كرده باشند.
اينجا بايد ميدان را به جوانان مؤمن انقلابي سپرد و راه را براي آنها گشود، هرچند كه آنان كه ورود انقلابيون منافعشان را به خطر مياندازد، احساس خطر كنند.
اين توصيه امام راحل عظيمالشأن را از ياد نميبريم كه «تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بيبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلابها هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتي كه ممكن است خط اصولي دفاع از #مستضعفين را حفظ كنيم.»
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔻قسمت دوم🔺
۲ـ اينكه چرا ساختارهاي رسمي و دستگاههاي مركزي كه متولي عرصههاي فرهنگي و سياسي كشور هستند و دسترسيهاي وسيعي به امكانات و بودجههاي لازم را دارند، از كارآمدي لازم برخوردار نيستند يا در خلاف جهتهاي لازم حركت ميكنند، خود قصه پرغصهاي است كه بايد در جاي خود موردبررسي قرار گيرد؛ اما اجمالاً ميتوان گفت ساختارهاي رسمي از چند نوع ضعف اساسي گوناگون رنج ميبرند.
برخي از اين دستگاهها فرزند نهادسازي بوروكراتيكي هستند كه هيچ سنخيتي با انقلاب اسلامي نداشته و تنها پس از انقلاب تغيير نام يافته است.
برخي از اين ساختارها گرچه فرزند انقلاب بودهاند، اما در گذر زمان بهمرور مبتلا به فرهنگ «#بوروكراتيك – #تكنوكراتيك» شده و #روحيه_كارمندي، جاي #جهاد و #انقلابيگري را گرفته است.
مشكل برخي ديگر از ساختارها اما پيچيدهتر است. در اين ساختارها و دستگاهها سياست زدگي و سليقه گرايي ميدان دار تعيين جهتگيريهاي كلان شده و با وزيدن بادهاي سياسي از جهات مختلف، سياستها و اقدامات تغيير مسير ميدهد. بهجاي آنكه سياستهاي كلان ملي تعيينكننده راهبردها و راهكارها باشد، سليقه فلان مدير و جريان سياسي، تعيينكننده است. در جميع اين شرايط نميتوان از اين ساختارها انتظار مثبتي داشت.
در اين ميان، معدود #نهادهاي_انقلابي كه هنوز از روحيه مقاومت مؤمنانه و انقلابي برخوردار هستند نيز عمده توان و انرژيشان به دليل اصطكاك ساختارهاي ناكارآمد پيشگفته دچار #فرسايش و #مشغولسازي ميشود.
۳ـ اين شبهه كه طرح مفهوم آتشبهاختيار بودن ميتواند به ظهور جريانات خودسر بينجامد از اساس غلط است.
اولاً جريانات مؤمن انقلابي كه مخاطب اين دستورالعمل بودهاند، در چارچوب نظام و انقلاب تعريفشده و خطوط قرمز اين چارچوب كلان را بهخوبي ميشناسند.
ثانياً اين مجموعههاي انقلابي در عمل ثابت كردهاند كه التزام عملي به #ولايتفقيه دارند و از سويي خيلي بيشتر از ديگران به حفظ و حراست از اصل نظام اعتقاددارند، بنابراين احتمال خطر از سوي اينگونه جريانات خيلي كمتر از جرياناتي است كه دچار #لااباليگري در ميدان سياست و فرهنگ هستند.
اتفاقاً بايد گفت آتشبهاختيار شدن جريان مؤمن براي آن است كه از «#خودسر_شدن» كساني كه با لطايفالحيل به سمتهاي رسمي تسلط يافته و كت «#اپوزيسيون» بر تن ميكنند، مهار شوند. براي مهار جرياناتي است كه بيتالمال را #جيب_شخصي خود تصور كرده يا با #يقه_بسته، تيشه به ريشه منافع ملت ميزنند.
ميتوان گفت اكنون #انقلاب_اسلامي در آستانه دهه پنجم عمر خود به مقطع حساسي رسيده است كه نياز به عزمي راسخ براي عبور از چالشهاي مهم و فتح قلل رفيعي دارد. در اين برهه، نميتوان به #خستگان، #پشيمانان، #منفعتطلبان، #قدرتطلبان، #زراندوزان و #زرسالاران اميدي داشت، هرچند كه كاملاً ظاهر موجه و عامهپسندي براي خود ايجاد كرده باشند.
اينجا بايد ميدان را به جوانان مؤمن انقلابي سپرد و راه را براي آنها گشود، هرچند كه آنان كه ورود انقلابيون منافعشان را به خطر مياندازد، احساس خطر كنند.
اين توصيه امام راحل عظيمالشأن را از ياد نميبريم كه «تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بيبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلابها هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتي كه ممكن است خط اصولي دفاع از #مستضعفين را حفظ كنيم.»
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🗞 «پسراندن نيابتي»، نسخه جديد واشنگتن
🔹 همان زمان كه ترامپ در سخنراني جنجالي اخيرش از راهبرد دولتش بر ضد جمهوري اسلامي ايران رونمايي كرد، انديشكده «#شوراي_آتلانتيك» از اتاقهاي فكر شناختهشده امريكايي در گزارشي تحت عنوان «گزينههاي استراتژي امريكا براي [مقابله با] چالش منطقهاي ايران» پيشنهادهايي را روي ميز كاخ سفيد گذاشت كه تأملي گذرا در آن مفيد است.
🔸 اين انديشكده در سياست تجويزي خود پنج راهبرد را به دولت ايالاتمتحده امريكا پيشنهاد ميدهد كه عبارتاند از: #مهار_حداقلي (Minimalist Containment)، #مهار_تقويتشده (Enhanced Containment)، #هزينهسازي (Sandbagging)، #پسراندن (Pushback)، #تغيير_رژيم (Regime Change). البته ترجيعبند همه اين راهبردهاي پيشنهادي «مهار و تضعيف قدرت منطقهاي و نقشآفريني خارجي جمهوري اسلامي ايران » است و اين راهبردهاي گوناگون در واقع يك هدف را دنبال ميكنند.
متن اصلی گزارش:
https://t.me/mjakhavan/865
🔹 روشن است كه سياست نهايي نظام سلطه در قبال ايران اسلامي، لزوماً از دل گزارش راهبردي يادشده بيرون نميآيد اما بايد گفت اين ارزيابي يكي از مجموعه تصميمسازيهاي مؤثر بر اين روند بوده و از سويي فضاي حاكم بر ذهن راهبردنويسان واشنگتن را بهخوبي نشان ميدهد.
🔸تحليلگران اتاق فكر شوراي آتلانتيك پس از ارزيابي تهديدات و فرصتهاي هر يك از گزينههاي پيشنهادي خود، در مجموع گزينه چهارم يا «#پسراندن» را مرجح دانسته و آن را « مؤثرترين روش براي تغيير رفتار ايران، با هزينهاي قابلپرداخت و بدون آغاز جنگ عليه جمهوري اسلامي » توصيف ميكنند.
🔹اين گزينه پيشنهادي غرب در واقع نسخه بهروز شده همان «#جنگ_نيابتي» است كه مدتها در دستور كار سرويسهاي اطلاعاتي غربي بوده و هدف آن #مشغولسازي نظام اسلامي در محيط داخلي و پيراموني و #افزايش_هزينه نفوذ منطقهاي ايران بدون پرداخت هزينه مستقيم توسط غرب است.
🔸 در سناريوي جنگهاي نيابتي هدف آن بود كه با سرمايهگذاري محور عبري-عربي محيط ملي و پيراموني جمهوري اسلامي ناامن و بيثبات شده و ايران اسلامي عملاً از نقشآفريني فراتر از مرزهاي سرزميني خود بازبماند. البته مزاياي اين منازعات نيابتي براي نظام سلطه به همينها ختم نميشود و از همه مهمتر تضعيف نظام سياسي و نيز تجزيه جغرافيايي كشور را دنبال ميكردند.
🔹 البته همانگونه كه پيشتر اشاره شد راهبرد پسراندن نسخه بهروز و تكميلتر شده «#جنگهاي_نيابتي» است و #تنشآفريني مستقيم امريكاييها در #خليجفارس براي درگيرسازي نيروهاي ايراني، تضعيف و #مشغولسازي متحدان منطقهاي ايران اعم از گروههاي مقاومت و كشورهاي همسو و #تشديد_تحريمها و فشارهاي بينالمللي به بهانههاي گوناگون و مخصوصاً ادعاي #حقوق_بشر از جمله اجزاي تكميلكننده اين سناريو در مقابل جمهوري اسلامي است.
🔸 راهبردنويسان غربي اميدوارند با چنين سناريويي اولاً هزينه اقتدار منطقهاي ايران را تا حدي فوقالعاده افزايش دهند كه در داخل كشور صداهايي براي عقبنشيني از منطقه شنيده شود و ثانياً با #بيثباتسازي محيط ايران، امكان تحرك هرچه بيشتر برونمرزي را محدود سازند.
🔹 ضامن موفقيت چنين سناريويي آن است كه #شبكه_داخلي_همكار غرب با بزرگنمايي و مبالغه در تهديدات غرب در صفوف ملت رخنه كرده و زمزمههاي پذيرش انعطاف و #عقبنشيني از قدرت و نفوذ منطقهاي را طرح و آن را با #شرطيسازي جامعه اين رويكرد را «اجتماعي» كنند. نتيجه اين روند آن خواهد بود كه زنجيره تلخ عقبنشيني از اقتدار و منافع ملي آغازشده و غرب پس از فتح سنگرهاي قدرت ملي ايران، روزبهروز امتيازات بيشتري را به چنگ ميآورد.
🔸 در اين شرايط آنچه ضروريتر از هميشه است، فهم دقيق سناريوي محتمل و ممكن الوقوع دشمن و اجزاي آن و تهيه پادراهبردهاي مقابله با آن است؛ وظيفهاي كه بر دوش نخبگان فكري و راهبردي جامعه و نهادهاي ذيربط است تا مخاطرات دسيسههاي دشمن تا حد ممكن خنثي گردد.
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔹 همان زمان كه ترامپ در سخنراني جنجالي اخيرش از راهبرد دولتش بر ضد جمهوري اسلامي ايران رونمايي كرد، انديشكده «#شوراي_آتلانتيك» از اتاقهاي فكر شناختهشده امريكايي در گزارشي تحت عنوان «گزينههاي استراتژي امريكا براي [مقابله با] چالش منطقهاي ايران» پيشنهادهايي را روي ميز كاخ سفيد گذاشت كه تأملي گذرا در آن مفيد است.
🔸 اين انديشكده در سياست تجويزي خود پنج راهبرد را به دولت ايالاتمتحده امريكا پيشنهاد ميدهد كه عبارتاند از: #مهار_حداقلي (Minimalist Containment)، #مهار_تقويتشده (Enhanced Containment)، #هزينهسازي (Sandbagging)، #پسراندن (Pushback)، #تغيير_رژيم (Regime Change). البته ترجيعبند همه اين راهبردهاي پيشنهادي «مهار و تضعيف قدرت منطقهاي و نقشآفريني خارجي جمهوري اسلامي ايران » است و اين راهبردهاي گوناگون در واقع يك هدف را دنبال ميكنند.
متن اصلی گزارش:
https://t.me/mjakhavan/865
🔹 روشن است كه سياست نهايي نظام سلطه در قبال ايران اسلامي، لزوماً از دل گزارش راهبردي يادشده بيرون نميآيد اما بايد گفت اين ارزيابي يكي از مجموعه تصميمسازيهاي مؤثر بر اين روند بوده و از سويي فضاي حاكم بر ذهن راهبردنويسان واشنگتن را بهخوبي نشان ميدهد.
🔸تحليلگران اتاق فكر شوراي آتلانتيك پس از ارزيابي تهديدات و فرصتهاي هر يك از گزينههاي پيشنهادي خود، در مجموع گزينه چهارم يا «#پسراندن» را مرجح دانسته و آن را « مؤثرترين روش براي تغيير رفتار ايران، با هزينهاي قابلپرداخت و بدون آغاز جنگ عليه جمهوري اسلامي » توصيف ميكنند.
🔹اين گزينه پيشنهادي غرب در واقع نسخه بهروز شده همان «#جنگ_نيابتي» است كه مدتها در دستور كار سرويسهاي اطلاعاتي غربي بوده و هدف آن #مشغولسازي نظام اسلامي در محيط داخلي و پيراموني و #افزايش_هزينه نفوذ منطقهاي ايران بدون پرداخت هزينه مستقيم توسط غرب است.
🔸 در سناريوي جنگهاي نيابتي هدف آن بود كه با سرمايهگذاري محور عبري-عربي محيط ملي و پيراموني جمهوري اسلامي ناامن و بيثبات شده و ايران اسلامي عملاً از نقشآفريني فراتر از مرزهاي سرزميني خود بازبماند. البته مزاياي اين منازعات نيابتي براي نظام سلطه به همينها ختم نميشود و از همه مهمتر تضعيف نظام سياسي و نيز تجزيه جغرافيايي كشور را دنبال ميكردند.
🔹 البته همانگونه كه پيشتر اشاره شد راهبرد پسراندن نسخه بهروز و تكميلتر شده «#جنگهاي_نيابتي» است و #تنشآفريني مستقيم امريكاييها در #خليجفارس براي درگيرسازي نيروهاي ايراني، تضعيف و #مشغولسازي متحدان منطقهاي ايران اعم از گروههاي مقاومت و كشورهاي همسو و #تشديد_تحريمها و فشارهاي بينالمللي به بهانههاي گوناگون و مخصوصاً ادعاي #حقوق_بشر از جمله اجزاي تكميلكننده اين سناريو در مقابل جمهوري اسلامي است.
🔸 راهبردنويسان غربي اميدوارند با چنين سناريويي اولاً هزينه اقتدار منطقهاي ايران را تا حدي فوقالعاده افزايش دهند كه در داخل كشور صداهايي براي عقبنشيني از منطقه شنيده شود و ثانياً با #بيثباتسازي محيط ايران، امكان تحرك هرچه بيشتر برونمرزي را محدود سازند.
🔹 ضامن موفقيت چنين سناريويي آن است كه #شبكه_داخلي_همكار غرب با بزرگنمايي و مبالغه در تهديدات غرب در صفوف ملت رخنه كرده و زمزمههاي پذيرش انعطاف و #عقبنشيني از قدرت و نفوذ منطقهاي را طرح و آن را با #شرطيسازي جامعه اين رويكرد را «اجتماعي» كنند. نتيجه اين روند آن خواهد بود كه زنجيره تلخ عقبنشيني از اقتدار و منافع ملي آغازشده و غرب پس از فتح سنگرهاي قدرت ملي ايران، روزبهروز امتيازات بيشتري را به چنگ ميآورد.
🔸 در اين شرايط آنچه ضروريتر از هميشه است، فهم دقيق سناريوي محتمل و ممكن الوقوع دشمن و اجزاي آن و تهيه پادراهبردهاي مقابله با آن است؛ وظيفهاي كه بر دوش نخبگان فكري و راهبردي جامعه و نهادهاي ذيربط است تا مخاطرات دسيسههاي دشمن تا حد ممكن خنثي گردد.
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
Telegram
✍ محمدجواد اخوان