🔆 آتشبهاختيار به چه معناست؟
🔻قسمت دوم🔺
۲ـ اينكه چرا ساختارهاي رسمي و دستگاههاي مركزي كه متولي عرصههاي فرهنگي و سياسي كشور هستند و دسترسيهاي وسيعي به امكانات و بودجههاي لازم را دارند، از كارآمدي لازم برخوردار نيستند يا در خلاف جهتهاي لازم حركت ميكنند، خود قصه پرغصهاي است كه بايد در جاي خود موردبررسي قرار گيرد؛ اما اجمالاً ميتوان گفت ساختارهاي رسمي از چند نوع ضعف اساسي گوناگون رنج ميبرند.
برخي از اين دستگاهها فرزند نهادسازي بوروكراتيكي هستند كه هيچ سنخيتي با انقلاب اسلامي نداشته و تنها پس از انقلاب تغيير نام يافته است.
برخي از اين ساختارها گرچه فرزند انقلاب بودهاند، اما در گذر زمان بهمرور مبتلا به فرهنگ «#بوروكراتيك – #تكنوكراتيك» شده و #روحيه_كارمندي، جاي #جهاد و #انقلابيگري را گرفته است.
مشكل برخي ديگر از ساختارها اما پيچيدهتر است. در اين ساختارها و دستگاهها سياست زدگي و سليقه گرايي ميدان دار تعيين جهتگيريهاي كلان شده و با وزيدن بادهاي سياسي از جهات مختلف، سياستها و اقدامات تغيير مسير ميدهد. بهجاي آنكه سياستهاي كلان ملي تعيينكننده راهبردها و راهكارها باشد، سليقه فلان مدير و جريان سياسي، تعيينكننده است. در جميع اين شرايط نميتوان از اين ساختارها انتظار مثبتي داشت.
در اين ميان، معدود #نهادهاي_انقلابي كه هنوز از روحيه مقاومت مؤمنانه و انقلابي برخوردار هستند نيز عمده توان و انرژيشان به دليل اصطكاك ساختارهاي ناكارآمد پيشگفته دچار #فرسايش و #مشغولسازي ميشود.
۳ـ اين شبهه كه طرح مفهوم آتشبهاختيار بودن ميتواند به ظهور جريانات خودسر بينجامد از اساس غلط است.
اولاً جريانات مؤمن انقلابي كه مخاطب اين دستورالعمل بودهاند، در چارچوب نظام و انقلاب تعريفشده و خطوط قرمز اين چارچوب كلان را بهخوبي ميشناسند.
ثانياً اين مجموعههاي انقلابي در عمل ثابت كردهاند كه التزام عملي به #ولايتفقيه دارند و از سويي خيلي بيشتر از ديگران به حفظ و حراست از اصل نظام اعتقاددارند، بنابراين احتمال خطر از سوي اينگونه جريانات خيلي كمتر از جرياناتي است كه دچار #لااباليگري در ميدان سياست و فرهنگ هستند.
اتفاقاً بايد گفت آتشبهاختيار شدن جريان مؤمن براي آن است كه از «#خودسر_شدن» كساني كه با لطايفالحيل به سمتهاي رسمي تسلط يافته و كت «#اپوزيسيون» بر تن ميكنند، مهار شوند. براي مهار جرياناتي است كه بيتالمال را #جيب_شخصي خود تصور كرده يا با #يقه_بسته، تيشه به ريشه منافع ملت ميزنند.
ميتوان گفت اكنون #انقلاب_اسلامي در آستانه دهه پنجم عمر خود به مقطع حساسي رسيده است كه نياز به عزمي راسخ براي عبور از چالشهاي مهم و فتح قلل رفيعي دارد. در اين برهه، نميتوان به #خستگان، #پشيمانان، #منفعتطلبان، #قدرتطلبان، #زراندوزان و #زرسالاران اميدي داشت، هرچند كه كاملاً ظاهر موجه و عامهپسندي براي خود ايجاد كرده باشند.
اينجا بايد ميدان را به جوانان مؤمن انقلابي سپرد و راه را براي آنها گشود، هرچند كه آنان كه ورود انقلابيون منافعشان را به خطر مياندازد، احساس خطر كنند.
اين توصيه امام راحل عظيمالشأن را از ياد نميبريم كه «تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بيبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلابها هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتي كه ممكن است خط اصولي دفاع از #مستضعفين را حفظ كنيم.»
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔻قسمت دوم🔺
۲ـ اينكه چرا ساختارهاي رسمي و دستگاههاي مركزي كه متولي عرصههاي فرهنگي و سياسي كشور هستند و دسترسيهاي وسيعي به امكانات و بودجههاي لازم را دارند، از كارآمدي لازم برخوردار نيستند يا در خلاف جهتهاي لازم حركت ميكنند، خود قصه پرغصهاي است كه بايد در جاي خود موردبررسي قرار گيرد؛ اما اجمالاً ميتوان گفت ساختارهاي رسمي از چند نوع ضعف اساسي گوناگون رنج ميبرند.
برخي از اين دستگاهها فرزند نهادسازي بوروكراتيكي هستند كه هيچ سنخيتي با انقلاب اسلامي نداشته و تنها پس از انقلاب تغيير نام يافته است.
برخي از اين ساختارها گرچه فرزند انقلاب بودهاند، اما در گذر زمان بهمرور مبتلا به فرهنگ «#بوروكراتيك – #تكنوكراتيك» شده و #روحيه_كارمندي، جاي #جهاد و #انقلابيگري را گرفته است.
مشكل برخي ديگر از ساختارها اما پيچيدهتر است. در اين ساختارها و دستگاهها سياست زدگي و سليقه گرايي ميدان دار تعيين جهتگيريهاي كلان شده و با وزيدن بادهاي سياسي از جهات مختلف، سياستها و اقدامات تغيير مسير ميدهد. بهجاي آنكه سياستهاي كلان ملي تعيينكننده راهبردها و راهكارها باشد، سليقه فلان مدير و جريان سياسي، تعيينكننده است. در جميع اين شرايط نميتوان از اين ساختارها انتظار مثبتي داشت.
در اين ميان، معدود #نهادهاي_انقلابي كه هنوز از روحيه مقاومت مؤمنانه و انقلابي برخوردار هستند نيز عمده توان و انرژيشان به دليل اصطكاك ساختارهاي ناكارآمد پيشگفته دچار #فرسايش و #مشغولسازي ميشود.
۳ـ اين شبهه كه طرح مفهوم آتشبهاختيار بودن ميتواند به ظهور جريانات خودسر بينجامد از اساس غلط است.
اولاً جريانات مؤمن انقلابي كه مخاطب اين دستورالعمل بودهاند، در چارچوب نظام و انقلاب تعريفشده و خطوط قرمز اين چارچوب كلان را بهخوبي ميشناسند.
ثانياً اين مجموعههاي انقلابي در عمل ثابت كردهاند كه التزام عملي به #ولايتفقيه دارند و از سويي خيلي بيشتر از ديگران به حفظ و حراست از اصل نظام اعتقاددارند، بنابراين احتمال خطر از سوي اينگونه جريانات خيلي كمتر از جرياناتي است كه دچار #لااباليگري در ميدان سياست و فرهنگ هستند.
اتفاقاً بايد گفت آتشبهاختيار شدن جريان مؤمن براي آن است كه از «#خودسر_شدن» كساني كه با لطايفالحيل به سمتهاي رسمي تسلط يافته و كت «#اپوزيسيون» بر تن ميكنند، مهار شوند. براي مهار جرياناتي است كه بيتالمال را #جيب_شخصي خود تصور كرده يا با #يقه_بسته، تيشه به ريشه منافع ملت ميزنند.
ميتوان گفت اكنون #انقلاب_اسلامي در آستانه دهه پنجم عمر خود به مقطع حساسي رسيده است كه نياز به عزمي راسخ براي عبور از چالشهاي مهم و فتح قلل رفيعي دارد. در اين برهه، نميتوان به #خستگان، #پشيمانان، #منفعتطلبان، #قدرتطلبان، #زراندوزان و #زرسالاران اميدي داشت، هرچند كه كاملاً ظاهر موجه و عامهپسندي براي خود ايجاد كرده باشند.
اينجا بايد ميدان را به جوانان مؤمن انقلابي سپرد و راه را براي آنها گشود، هرچند كه آنان كه ورود انقلابيون منافعشان را به خطر مياندازد، احساس خطر كنند.
اين توصيه امام راحل عظيمالشأن را از ياد نميبريم كه «تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بيبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلابها هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتي كه ممكن است خط اصولي دفاع از #مستضعفين را حفظ كنيم.»
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ