✍️ محمدجواد اخوان 🇮🇷
357 subscribers
1.13K photos
89 videos
47 files
1.51K links
تأملاتی در اندیشه، فرهنگ و سیاست

به قلم محمدجواد اخوان
پژوهشگر انقلاب اسلامی، مدرس دانشگاه و روزنامه‌نگار

https://t.me/joinchat/AAAAADwA5MTdqxOTWDdkNg



ارتباط با ادمین:
@raygah

https://twitter.com/mjakhavan
instagram.com/mjakhavan2/
Download Telegram
«اعتماد»، چگونه شوروي را به #فروپاشي كشاند؟

ريچارد نيكسون (سي و هفتمين رئيس‌جمهور ايالات‌متحده #امريكا) در اواخر دهه‌ ۸۰ ميلادي و در زماني كه جنگ سرد هنوز به پايان نرسيده بود، كتابي با عنوان «پيروزي بدون جنگ» به رشته تحرير درآورد و دكترين امريكا در مقابله با كشورهاي رقيبش از جمله اتحاد جماهير #شوروي را ترسيم نمود. او صراحتاً از كشاندن نبرد به داخل محيط شوروي سخن گفت و #راهبرد_فرهنگي را براي به‌زانو درآوردن ساكنان آن روزهاي كرملين مناسب قلمداد كرد.  درست همان روزها، اما سردمداران كرملين و كمونيست‌هاي مسكو، بي‌توجه به اين واقعيتي كه نيكسون برملا كرده بود، نظاره‌گر روند جديدي در شوروي بودند كه در ظاهر اصلاحات سياسي و اقتصادي در حال رخ دادن بود. در سال ۱۹۸۵ ميخائيل #گورباچف به صدارت هيئت‌رئيسه اتحاد شوروي رسيد و نويد اصلاحات سياسي و اقتصادي را براي عبور از چالش‌هاي مزمني كه اين كشور در طول ساليان متمادي حكومت كمونيسم به آن مبتلا بود، به جامعه بزرگ‌ترين كشور دنيا داد. 

در اثناي برنامه ظاهراً اميدبخش گورباچف آنچه برجسته مي‌نمود، در پيش گرفتن سياست جدي «#تنش‌زدايي» با غرب و اميد به حل مشكلات اقتصادي با تعامل گسترده با غرب بود. در طرف مقابل استراتژيست‌هاي كاخ‌سفيد فرصت ذي‌قيمتي را كه در اميد و التماس گورباچف وجود داشت به‌خوبي درك مي‌كردند و آن را فرصت مغتنمي براي #پيروزي_بدون_جنگ بر بلوك شرق مي‌ديدند.

مذاكرات به بهانه خلع سلاح آغاز شد و گورباچف كه چاره‌اي جز #اعتماد و اتكا به غرب نمي‌ديد با شتاب حداكثري به دنبال امتيازدهي به غرب بود. كار به‌جايي رسيد كه شوروي بخشي از فرايند خلع سلاح را به‌صورت يك‌جانبه و داوطلبانه انجام داد، بي‌آنكه منتظر اقدام متقابل غرب باشد.  در مقابل هر انعطافي كه در حاكمان جديد #كرملين رخ مي‌داد، ساكنان كاخ‌سفيد به‌جاي انعطاف و امتيازدهي متقابل، به پيشبرد سناريوي خود مطمئن‌تر شده و طبيعتاً مطالبات جديدي روي ميز مذاكرات قرار مي‌دادند. مذاكرات چند سال تداوم يافت و گورباچف كه بزرگ‌ترين #قمار_سياسي عمر خود و شوروي را انجام داده بود، چاره‌اي جز تداوم راهي را كه شروع كرده بود نمي‌پذيرفت.

شروع و تداوم مذاكرات، علاوه بر عقب‌نشيني روزافزون بلوك شرق، فرصت مغتنم ديگري را براي غربي فراهم مي‌آورد و آن #نفوذ گسترده و آشكار در جامعه روس و ساير مردم شرق اروپا بود. اين نفوذ زماني معنادار شد كه صف چند كيلومتري در مقابل شعبه تازه افتتاح‌شده «مك‌دونالد» در مسكو تشكيل شد و اين درست زماني بود كه امريكايي‌ها از صادرات تجهيزات با فناوري برتر به شوروي جلوگيري مي‌كردند. 

كاهش #قيمت_نفت كه با هدايت غربي‌ها و عامليت #آل‌سعود انجام گرفت ضربه كاري را بر اقتصاد ضعيف و وابسته به نفت شوروي وارد كرد و بر نارضايتي افكار عمومي داخل اين كشور افزود. كسي چه مي‌داند، شايد همان روزهاي پرآشوب، گورباچف متوجه بي‌وفايي كدخداي غرب شده بود، اما او كه سرنوشت سياسي خود را به پيروزي ايده‌هاي #تعامل‌گرايانه و #اصلاح‌طلبانه گره ‌زده بود، پذيرش واقعيت و اعتراف به آن را به‌مثابه شكست در برابر مخالفان و رقبا و اقدامي نامعقول در مناسبات داخلي حزب كمونيست قلمداد مي‌كرد؛ بدين‌ترتيب تا آخرين لحظات بر مسير بي‌نتيجه‌اي كه آغاز كرده بود، اصرار ورزيد.

درست زماني كه گورباچف با مشكلات عديده داخلي و اقتصاد مضمحل شده روبه‌رو بود، پاسخ اعتماد و تكيه خود به غرب را دريافت و بالا آمدن مهره جديد غرب يعني «يلتسين» نشان داد كه از نظر غرب تاريخ‌مصرف او نيز به پايان رسيده است. غربي‌ها گورباچف را در حد يك واسطه براي #عقب‌گرد و #رخنه‌پذير كردن شوروي تلقي مي‌كردند و براي روسيه دوران پساشوروي گزينه ديگري را در نظر داشتند.

با فروپاشي شوروي، كاخ آرزوهاي گورباچف و همفكرانش براي گشايش اقتصادي به‌وسيله تعامل با غرب فروريخت و كاخ‌سفيد پاداش كساني را كه به واشنگتن اعتماد كردند داد. تجربه روسيه پس از فروپاشي در دوران يلتسين نيز نشان داد باز هم #اتكا_به_غرب آورده‌اي براي اقتصاد اين بزرگ‌ترين كشور دنيا ندارد و در واقع غربي‌ها هواي #مهره‌هاي_دست‌آموز خود را نيز ندارند. 



@mjakhavan

عضویت در کانال 👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwA5MSVlJsvkaorMQ
مختصات #نفوذ_علمی

با روشن شدن ابعادي از پرونده جاسوسي در پوشش فعاليت زيست محيطي بار ديگر موضوع « نفوذ» و ضرورت توجه به آن آشكار مي‌شود. اين بار نفوذ با پوششي علمي آكادميك و در قالب يك فعاليت اجتماعي رخ نمود و چه بسا مشابه اين سناريو در بخش‌هاي ديگر نيز در حال طرح‌ريزي يا اجرا باشد. نخستين لازمه مصون‌سازي كشور در برابر اين راهبرد، شناخت دقيق از مختصات و ويژگي‌هاي آن است. از اين رو تلاش مي‌شود در اين نوشتار به طور اجمال اين مختصات مورد اشاره قرار گيرد: 


۱- پوشش فعاليت علمي:

در اين حوزه از  نفوذ  فعاليت‌هاي علمي آموزشي و پژوهشي و تعاملات ناشي از آن به عنوان پوشش فريبنده استفاده مي‌شود. برگزاري برخي كنفرانس‌هاي به ظاهر علمي، پيشنهاد پروژه‌هاي مشترك علمي به نخبگان و تعاملات ميان محافل دانشگاهي برخي تاكتيك‌هاي فريب هستند كه در قالب آنها نفوذگر اقدام به جمع‌آوري داده‌هاي مورد نياز خود از محيط مورد نفوذ يا محيط‌‌هاي نزديك به آن يا جذب نخبگان حريف براي اقدامات بعدي خود مي‌كند‌. 


۲- هدف‌گيري نخبگان علمي و دانشگاهي:

مخاطب اصلي نفوذ نخبگاني هستند كه در حوزه‌هاي دانشي و پژوهشي فعاليت مي‌كنند‌. طبعاً نفوذگر نيز براي رعايت ظاهر امر همين پوشش را رعايت و عناصر خود را در همين كسوت به سوژه‌ها نزديك مي‌كند‌. تصور اينكه فردي كه سابقه علمي ندارد، بتواند اين پروژه را راهبري و يا اجرا كند، كاملاً ساده انگارانه است. پس به صرف علمي و ظاهر دانشورانه يك فرد نمي‌توان او را ساده و بي آلايش تصور كرد. 


۳- سوءاستفاده از غفلت‌ها يا بي‌اطلاعي‌ها:

نفوذگر در بيش‌تر موارد از غفلت يا كم‌اطلاعي عناصر مخاطب استفاده و هدف خود را اجرايي مي‌كند‌. اعتماد بر اساس ظاهر، سهل‌انديشي در فهم نفوذ، عدم بررسي دقيق سوابق و نزديكان فرد، راه را براي نفوذ باز مي‌كند.  بارها اين جمله نياكان‌مان را شنيده‌ايم كه«از آن بترس كه سر به تو دارد». با اين حال وقتي خبر جاسوسي يك چهره موجه شنيده مي‌شود، عده‌اي مي‌پرسند «ما از نزديك او را ديده بوديم رفتار و كردارش پسنديده بود! چگونه ممكن است او جاسوس باشد؟» گويا اين دسته انتظار دارند عنصر نفوذي با تابلوي آشكار فرياد بزند من قصد نفوذ دارم!

مورد عجيب‌تر آن است كه برخي كه اتفاقاً خود سابقه امنيتي دارند، با اين استدلال كه مثلاً «جامعه‌شناس دين كه جاسوس نمي‌شود» سعي در پاك كردن صورت مسئله دارند. از اين نكته كه شايد اينان نگران انتشار عكس‌هاي مشترك‌‌شان با جاسوس مذكور هستند هم كه بگذريم، به هر حال بايد از اين دسته پرسيد مگر تحصيل و تحقيق كردن در رشته دانشگاهي خاص فرد را به مقام «عصمت» مي‌رساند كه به او چشم‌بسته اعتماد كنيم؟


۴- سوءاستفاده از عنوان فريبنده «بازگشت نخبگان»:

براي كشورهايي كه دچار پديده موسوم به فرار مغزها هستند، ايده‌هايي براي بازگشت مغزها بسيار جذاب هستند‌. اما آنچه معمولاً مورد غفلت واقع مي‌شود اولاً مسير صحيح بازگشت و ثانياً جانشاني درست نخبگاني است كه باز مي‌گردند.

 وقتي افرادي كه تابعيت مضاعف كشورهاي غربي را كسب كرده‌اند، در پست‌هاي مديريتي و گاه حاكميتي به كارگيري مي‌شوند، بايد زنگ خطر نفوذ را به صدا درآورد. انتصاب چنين افرادي با شايسته‌سالاري و رعايت منافع ملي در تضاد است‌. گاه از گوشه و كنار شنيده مي‌شود ايده‌هايي براي به كارگيري تعداد وسيعي از افراد چند تابعيتي ساكن خارج در مشاغل حساس دولتي با پوشش ظاهري «بازگشت نخبگان» وجود دارد كه اكنون خطرناك بودن چنين طرح‌هايي ثابت شده است‌. 


۵- ظاهر اجتماعي نفوذ:

جريان نفوذگر به خوبي مي‌داند كه اگر با تابلوي سياسي وارد صحنه شود فوراً شناسايي و مهار خواهد شد. از اين رو خود را در پشت فعاليت‌هاي اجتماعي و عام المنفعه پنهان و اتفاقاً از اين راه كسب محبوبيت و اعتبارزايي مي‌كند. به همين دليل است كه فردي همچون سيدامامي مي‌تواند سال‌هاي متمادي در دانشگاهي همچون دانشگاه امام صادق (ع) دوام يابد و اتفاقاً همين عنوان هيئت علمي چنين دانشگاهي براي دور كردن ذهن نهادهاي صيانتي كاربرد دارد. واضح است كه پوشش اقدامات علمي، زيست محيطي، خيريه و انساني براي نفوذ و يا جمع آوري اطلاعات بسيار كارآمدتر از فعاليت سياسي و اپوزيسيوني است.

مع الأسف بايد گفت جامعه علمي ما عمدتاً با ابعاد ضدامنيتي پروژه نفوذ آشنا نيست و همين امر همواركننده راه جريان نفوذگر است. اكنون بيش از هميشه ضروري است ابعاد دقيق و وسيع اين پروژه خطرناك و پيامدهاي آن براي نخبگان علمي و دانشگاهي كشور تبيين شود تا مصونيت لازم در برابر جريانات و عناصر نفوذي فراهم آيد. 

@mjakhavan

عضویت در کانال 👇
https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
‏هرچند ضایعه شهادت ‎#شهید_محسن_فخری_زاده دردناک است و همچنین معلوم است که اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها چرا مرتبا از نفوذی‌ها سخن میگویند،
اما از برکات خون این شهید همین بس که حتی کسانی که ۶-۷ سال پیش کلا منکر ‎#نفوذ بودند الان دارند نسبت به آن هشدار می‌دهند! (هرچند با مصادره جناحی)
https://twitter.com/mjakhavan/status/1333637235619622912?s=09