🔴 ۲ اشتباه مرعوبان و شيفتگان آمریکا
قسمت دوم
💬 گزاره دوم القايي که خطرناکتر از گزاره قبلي است «منوط کردن حل مشکلات کشور به #سازش با امريکا» است. اگر گزاره پيشين بيشتر توسط مرعوبان غرب ترويج ميشد، گزاره دوم را «#شيفتگان_غرب» تبليغ ميکنند. کساني که به سطحي از شيفتگي و شيدايي در مقابل سلطهگران رسيدهاند که عقلانيت مغلوبه شده و معمولاً نقاط منفي آشکار غرب را نيز ناديده ميانگارند.
👌اينان تصور ميکنند سران #کاخ_سفيد نيت خيرخواهانه در قبال ملل ديگر دارند و تعامل مثبت با آنها، کشور را از مواهب اين نيت خيرخواهانه(!) بهرهمند ميسازد. اما مشکلي در اينجا وجود دارد و آن اين است که هيچ نشانهاي که مؤيد اين گزاره باشد در ذخيره تجارب ملت ايران يافت نميشود. به عبارت ديگر با آنکه چندين بار الگوي پيشنهادي «#اعتماد_به_امريکا» به توصيه اين طيف به بوته آزمون گذارده شده، اما در هيچ زماني موفقيتآميز نبوده است. اينکه چرا با اين همه #آزمون_و_خطا، بازهم از اين طيف شاهد پيشنهاد اين الگو هستيم را بايد در همان دليل پيشگفته - يعني «#شيفتگي_عقلانيت_گريز در برابر غرب»- جستوجو کرد. در واقع گزاره دوم نه ناشي از خطاي محاسباتي، بلکه ناشي از محاسبات غيرعقلايي محض است.
❓اما پرسش مهم در اين باب، آن است که چگونه ميتوان از آسيبهاي طرح مجدد اين گزاره و آزمون بيفايده، اما پرتکرار آن مصون ماند. بهبيانديگر، همه فهميدهايم که اگر دهها بار ديگر نيز امريکا #خلف_وعده کند، شيفتگان امريکا به غير از خوبي او نميبينند! پس اينجا تکليف منافع ملي و فرصتهاي راهبردي کشور که به جهت اين آزمونهاي مکرر اتلاف ميگردد، چه خواهد بود؟
☑️ پاسخ آن است که تنها راه عبور از اين راه #پرهزينه و #کمفايده، ايجاد نهضت عمومي و ملت «ايستادن روي پاي خود» در همه حوزههاي پيشرفت کشور است. بناي اين نهضت بر آن است که هيچکس در بيرون اين مرزها براي ملت ايران دلسوزي نميکند و براي رشد و پيشرفت و حل مشکلات به دنبال راهحل بومي و توان داخلي باشيم.
🔸ترجمان اين نهضت در حوزه اقتصادي، راهبردي «#اقتصاد_مقاومتي» است که هرچند لقلقه زبان برخي مديران اجرايي است، اما در ميدان عمل همچنان مظلوم واقع شده است. به نظر ميرسد لازمه مقاومسازي اقتصاد به معناي واقعي کلمه نيز، حضور جبهه مؤمن انقلابي در اين آوردگاه حساس و سرنوشتساز است
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
قسمت دوم
💬 گزاره دوم القايي که خطرناکتر از گزاره قبلي است «منوط کردن حل مشکلات کشور به #سازش با امريکا» است. اگر گزاره پيشين بيشتر توسط مرعوبان غرب ترويج ميشد، گزاره دوم را «#شيفتگان_غرب» تبليغ ميکنند. کساني که به سطحي از شيفتگي و شيدايي در مقابل سلطهگران رسيدهاند که عقلانيت مغلوبه شده و معمولاً نقاط منفي آشکار غرب را نيز ناديده ميانگارند.
👌اينان تصور ميکنند سران #کاخ_سفيد نيت خيرخواهانه در قبال ملل ديگر دارند و تعامل مثبت با آنها، کشور را از مواهب اين نيت خيرخواهانه(!) بهرهمند ميسازد. اما مشکلي در اينجا وجود دارد و آن اين است که هيچ نشانهاي که مؤيد اين گزاره باشد در ذخيره تجارب ملت ايران يافت نميشود. به عبارت ديگر با آنکه چندين بار الگوي پيشنهادي «#اعتماد_به_امريکا» به توصيه اين طيف به بوته آزمون گذارده شده، اما در هيچ زماني موفقيتآميز نبوده است. اينکه چرا با اين همه #آزمون_و_خطا، بازهم از اين طيف شاهد پيشنهاد اين الگو هستيم را بايد در همان دليل پيشگفته - يعني «#شيفتگي_عقلانيت_گريز در برابر غرب»- جستوجو کرد. در واقع گزاره دوم نه ناشي از خطاي محاسباتي، بلکه ناشي از محاسبات غيرعقلايي محض است.
❓اما پرسش مهم در اين باب، آن است که چگونه ميتوان از آسيبهاي طرح مجدد اين گزاره و آزمون بيفايده، اما پرتکرار آن مصون ماند. بهبيانديگر، همه فهميدهايم که اگر دهها بار ديگر نيز امريکا #خلف_وعده کند، شيفتگان امريکا به غير از خوبي او نميبينند! پس اينجا تکليف منافع ملي و فرصتهاي راهبردي کشور که به جهت اين آزمونهاي مکرر اتلاف ميگردد، چه خواهد بود؟
☑️ پاسخ آن است که تنها راه عبور از اين راه #پرهزينه و #کمفايده، ايجاد نهضت عمومي و ملت «ايستادن روي پاي خود» در همه حوزههاي پيشرفت کشور است. بناي اين نهضت بر آن است که هيچکس در بيرون اين مرزها براي ملت ايران دلسوزي نميکند و براي رشد و پيشرفت و حل مشکلات به دنبال راهحل بومي و توان داخلي باشيم.
🔸ترجمان اين نهضت در حوزه اقتصادي، راهبردي «#اقتصاد_مقاومتي» است که هرچند لقلقه زبان برخي مديران اجرايي است، اما در ميدان عمل همچنان مظلوم واقع شده است. به نظر ميرسد لازمه مقاومسازي اقتصاد به معناي واقعي کلمه نيز، حضور جبهه مؤمن انقلابي در اين آوردگاه حساس و سرنوشتساز است
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
📢 سوژه انتخاباتي؛ از كنسرت تا سخنراني
قسمت نخست
🔸 در حالي كه توجه اصلي افكار عمومي به راهپيمايي دهها ميليوني #اربعين حسيني است و فضاي كشور و منطقه معطوف به اين خيزش جهاني است، ناگهان روي لغو سخنراني يك چهره سياسي در مشهد جريانسازي رسانهاي صورت ميگيرد و تلاش ميشود اين خبر به محور اصلي رسانهها تبديل شود. طبيعتاً درباره حقايق و دلايل لغو سخنراني #علي_مطهري در مشهد بايد صبر پيشه كرد و منتظر توضيحات دقيق مقامات ذيربط ماند، اما يك واقعيت قابل پنهان كردن نيست وآن اينكه اين سخنراني به هر علتي كه لغو شده باشد، سوژه خوبي در اختيار ائتلاف اصلاحات- اعتدال براي شروع پيش از موعد تحركات انتخاباتي قرار داده است.
📝 نگارنده پيشتر در يادداشتهاي قبلي بر اين نكته تأكيد كرده بود كه با آنكه مشكلات معيشتي و اقتصادي، مهمترين مطالبات جامعه را شكل ميدهند، اما دستهاي دولت در اين زمينه به شدت خالي است. نياز به توضيح نيست كه بر حل مشكلات در 100 روز اول كار #دولت_يازدهم وعده داده شده بود و اكنون نزديك به هزار و 200 روز از آغاز به كار دولت ميگذرد و همچنان خبري از تحقق آن وعدهها نيست.
💡 الگوي حل مسئله دولت، همه چيز را منوط به #تعامل در سياست خارجي ميكرد و «#برجام» نيز ثمره همين الگو بود، ولي در عمل برجام نيز عايدياي به جز «#تقريباً_هيچ» براي ملت ايران نداشت و تنها ناكارآمدي #اعتماد_به_كدخدا را ثابت كرد.
👌پيشتر اشاره كرده بوديم كه حاميان دولت براي انتخابات آينده سخت مشغول چارهانديشي هستند و راهبردي كه براي موفقيت در اين آوردگاه برگزيدهاند، #دوقطبيسازي پيش از موعد در حوزههاي فرهنگي و سياسي است. به بيان ديگر آنها به دنبال فرار از عرصه اصلي مطالبهگري جامعه يعني #اقتصاد به حوزههاي ديگر هستند و #قطببنديهاي_كاذب در جامعه ميتواند به ياري اين راهبرد بیاید.
ادامه دارد ...
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
قسمت نخست
🔸 در حالي كه توجه اصلي افكار عمومي به راهپيمايي دهها ميليوني #اربعين حسيني است و فضاي كشور و منطقه معطوف به اين خيزش جهاني است، ناگهان روي لغو سخنراني يك چهره سياسي در مشهد جريانسازي رسانهاي صورت ميگيرد و تلاش ميشود اين خبر به محور اصلي رسانهها تبديل شود. طبيعتاً درباره حقايق و دلايل لغو سخنراني #علي_مطهري در مشهد بايد صبر پيشه كرد و منتظر توضيحات دقيق مقامات ذيربط ماند، اما يك واقعيت قابل پنهان كردن نيست وآن اينكه اين سخنراني به هر علتي كه لغو شده باشد، سوژه خوبي در اختيار ائتلاف اصلاحات- اعتدال براي شروع پيش از موعد تحركات انتخاباتي قرار داده است.
📝 نگارنده پيشتر در يادداشتهاي قبلي بر اين نكته تأكيد كرده بود كه با آنكه مشكلات معيشتي و اقتصادي، مهمترين مطالبات جامعه را شكل ميدهند، اما دستهاي دولت در اين زمينه به شدت خالي است. نياز به توضيح نيست كه بر حل مشكلات در 100 روز اول كار #دولت_يازدهم وعده داده شده بود و اكنون نزديك به هزار و 200 روز از آغاز به كار دولت ميگذرد و همچنان خبري از تحقق آن وعدهها نيست.
💡 الگوي حل مسئله دولت، همه چيز را منوط به #تعامل در سياست خارجي ميكرد و «#برجام» نيز ثمره همين الگو بود، ولي در عمل برجام نيز عايدياي به جز «#تقريباً_هيچ» براي ملت ايران نداشت و تنها ناكارآمدي #اعتماد_به_كدخدا را ثابت كرد.
👌پيشتر اشاره كرده بوديم كه حاميان دولت براي انتخابات آينده سخت مشغول چارهانديشي هستند و راهبردي كه براي موفقيت در اين آوردگاه برگزيدهاند، #دوقطبيسازي پيش از موعد در حوزههاي فرهنگي و سياسي است. به بيان ديگر آنها به دنبال فرار از عرصه اصلي مطالبهگري جامعه يعني #اقتصاد به حوزههاي ديگر هستند و #قطببنديهاي_كاذب در جامعه ميتواند به ياري اين راهبرد بیاید.
ادامه دارد ...
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
📗 https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🇮🇷اصول و محکمات نظام اسلامي 🇮🇷
قسمت اول
يکي از محورهاي اصلي بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار نمايندگان مجلس خبرگان رهبري، بازخواني برخي از مهمترين #اصول، #مباني و #محکمات نظام اسلامي بود. معظمله اين محکمات را که برگرفته از گفتمان و انديشه نوراني امام راحل عظيمالشأن(ره) است، رافع مشکلات و اختلافات سليقهها در مسائل اساسي کشور معرفي کردند.
از آنجا که اين اصول و مباني واجد اهميت فوقالعادهاي بوده و لازم است مورد مداقه و بررسيهاي فراوان قرار گيرد، در اين يادداشت خواهيم کوشيد نيمنگاهي گذرا بر اين محکمات مطروحه در بيانات اخير معظمله داشته باشيم، به اميد آنکه اين سرفصلهاي مهم مورد توجه بيشتر صاحبنظران و انديشهورزان قرار گيرد:
1️⃣ - «تحقق #احکام_اسلامي ولو بهصورت تدريجي» و «عقبنشيني نکردن از روند اجراي احکام اسلامي» نخست اصلي بود که در بيان معظمله به آن اشاره شد. بنيان و اساس حکومت اسلامي براي برپايي احکام و شرايع ديني است و اگر حکومت اسلامي از اين مهم غافل شود، در واقع از فلسفه وجودي خويش فاصله گرفته است. به نظر ميرسد دو مانع جدي بر سر راه تحقق اين اصل محکم وجود دارد، نخست ضعف و فقدان احساس مسئوليت در برابر احکام الهي و ديگر سستي در برابر دشمنان داخلي و خارجي احکام الهي. در هر حال با همه فشارهايي که خصوصاً از سوي سلطهگران بينالمللي براي تعطيلي احکام اسلامي دنبال ميشود، تداوم و بقاي نظام اسلامي در ايستادگي بر اين احکام و شرايع معنا و مفهوم پيدا ميکند.
2️⃣ - «#مبارزه_با_استکبار و اعتماد نداشتن به آن» اصل محکم ديگري بود که معظمله بدان اشاره نمودند. در ذات نظام اسلامي روحيه استکبارستيزي و نفي سلطه نهادينه شده و در طول تاريخ نيز يکي از مهمترين ويژگيهاي جبهه حق، در جهاد براي نفي باطل تجلي يافته است. انقلاب اسلامي ايران نيز از ابتدا بر همين رکن شناخته شده در همه جاي دنيا به همين وصف موصوف است. اکنون نظام اسلامي در رأس جبهه جهاني ضدسلطه قرار دارد و تداوم اين مسير به ايستادگي ايران اسلامي بستگي دارد. روشن است که مبارزه با استکبار تنها در منازعه نظامي خلاصه نميشود و ابعاد و شيوههاي گوناگون فرهنگي، فکري، سياسي و امنيتي دارد.
3️⃣ - «#مردمگرايي» و «#اعتماد_به_مردم» نکته مهم ديگري بود که امام خامنهاي در ذيل بحث محکمات نظام به آن اشاره کردند. ميدانيم انقلاب اسلامي نتيجه حرکت عمومي مردم بود و همين تداوم حمايتهاي مردم نظام اسلامي را حفظ کرده است. نظامي که از مردم برخاسته است، بدون مردم معنايي ندارد و براي عبور از چالشهاي ملي چارهاي جز اتکا و اعتماد به مردم نداريم.
ادامه دارد ...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
قسمت اول
يکي از محورهاي اصلي بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار نمايندگان مجلس خبرگان رهبري، بازخواني برخي از مهمترين #اصول، #مباني و #محکمات نظام اسلامي بود. معظمله اين محکمات را که برگرفته از گفتمان و انديشه نوراني امام راحل عظيمالشأن(ره) است، رافع مشکلات و اختلافات سليقهها در مسائل اساسي کشور معرفي کردند.
از آنجا که اين اصول و مباني واجد اهميت فوقالعادهاي بوده و لازم است مورد مداقه و بررسيهاي فراوان قرار گيرد، در اين يادداشت خواهيم کوشيد نيمنگاهي گذرا بر اين محکمات مطروحه در بيانات اخير معظمله داشته باشيم، به اميد آنکه اين سرفصلهاي مهم مورد توجه بيشتر صاحبنظران و انديشهورزان قرار گيرد:
1️⃣ - «تحقق #احکام_اسلامي ولو بهصورت تدريجي» و «عقبنشيني نکردن از روند اجراي احکام اسلامي» نخست اصلي بود که در بيان معظمله به آن اشاره شد. بنيان و اساس حکومت اسلامي براي برپايي احکام و شرايع ديني است و اگر حکومت اسلامي از اين مهم غافل شود، در واقع از فلسفه وجودي خويش فاصله گرفته است. به نظر ميرسد دو مانع جدي بر سر راه تحقق اين اصل محکم وجود دارد، نخست ضعف و فقدان احساس مسئوليت در برابر احکام الهي و ديگر سستي در برابر دشمنان داخلي و خارجي احکام الهي. در هر حال با همه فشارهايي که خصوصاً از سوي سلطهگران بينالمللي براي تعطيلي احکام اسلامي دنبال ميشود، تداوم و بقاي نظام اسلامي در ايستادگي بر اين احکام و شرايع معنا و مفهوم پيدا ميکند.
2️⃣ - «#مبارزه_با_استکبار و اعتماد نداشتن به آن» اصل محکم ديگري بود که معظمله بدان اشاره نمودند. در ذات نظام اسلامي روحيه استکبارستيزي و نفي سلطه نهادينه شده و در طول تاريخ نيز يکي از مهمترين ويژگيهاي جبهه حق، در جهاد براي نفي باطل تجلي يافته است. انقلاب اسلامي ايران نيز از ابتدا بر همين رکن شناخته شده در همه جاي دنيا به همين وصف موصوف است. اکنون نظام اسلامي در رأس جبهه جهاني ضدسلطه قرار دارد و تداوم اين مسير به ايستادگي ايران اسلامي بستگي دارد. روشن است که مبارزه با استکبار تنها در منازعه نظامي خلاصه نميشود و ابعاد و شيوههاي گوناگون فرهنگي، فکري، سياسي و امنيتي دارد.
3️⃣ - «#مردمگرايي» و «#اعتماد_به_مردم» نکته مهم ديگري بود که امام خامنهاي در ذيل بحث محکمات نظام به آن اشاره کردند. ميدانيم انقلاب اسلامي نتيجه حرکت عمومي مردم بود و همين تداوم حمايتهاي مردم نظام اسلامي را حفظ کرده است. نظامي که از مردم برخاسته است، بدون مردم معنايي ندارد و براي عبور از چالشهاي ملي چارهاي جز اتکا و اعتماد به مردم نداريم.
ادامه دارد ...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🇮🇷اصول و محکمات نظام اسلامي 🇮🇷
قسمت دوم
4️⃣ - «#عدالتطلبي» و «#ايستادگي در برابر #ظلم و #فساد» که از مهمترين توصيههاي برخاسته از آموزههاي ناب اسلامي است، ديگر اصل محکمي بود که در بيان رهبر انقلاب تجلي يافت. اين روحيه عدالتخواهانه و ظلم و فسادستيزي چه در سطح ملي و چه در سطح فراملي همواره مورد تأکيد امامين انقلاب اسلامي بوده است.
5️⃣ - «#اعتماد_به _نفس_ملي» و «#عزت_ملي» که همواره از سوي امام راحل(ره) توصيه ميشد به عنوان اصل محکم ديگري در نظام اسلامي است. مفهوم اعتماد به نفس ملي و خودباوري راه عبور از مشکلات بدون التماس و تحقير در برابر ديگران است. به عبارتي ميتوان رمز تحقق عزت ملي را اعتماد به نفس ملي دانست.
6️⃣ - «احساس #سيادت#فرهنگي» و «#ذليل_نبودن در مقابل فرهنگ #بيگانه» در واقع ترجمان مفهوم کلي «اعتماد به نفس ملي» و «عزت ملي» در عرصه راهبردي فرهنگ است. تأکيد بر اين عنصر از آن رو است که فرهنگ زيرساخت شکلگيري يک هويت جمعي و تمدني است و اگر جامعه اسلامي بخواهد به عزت حقيقي دست يابد نبايد در عرصه فرهنگ، احساس ضعف و فرودستي کند و بلکه بايد همواره احساس برتري فرهنگي حکمفرما باشد.
ادامه دارد ...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
قسمت دوم
4️⃣ - «#عدالتطلبي» و «#ايستادگي در برابر #ظلم و #فساد» که از مهمترين توصيههاي برخاسته از آموزههاي ناب اسلامي است، ديگر اصل محکمي بود که در بيان رهبر انقلاب تجلي يافت. اين روحيه عدالتخواهانه و ظلم و فسادستيزي چه در سطح ملي و چه در سطح فراملي همواره مورد تأکيد امامين انقلاب اسلامي بوده است.
5️⃣ - «#اعتماد_به _نفس_ملي» و «#عزت_ملي» که همواره از سوي امام راحل(ره) توصيه ميشد به عنوان اصل محکم ديگري در نظام اسلامي است. مفهوم اعتماد به نفس ملي و خودباوري راه عبور از مشکلات بدون التماس و تحقير در برابر ديگران است. به عبارتي ميتوان رمز تحقق عزت ملي را اعتماد به نفس ملي دانست.
6️⃣ - «احساس #سيادت#فرهنگي» و «#ذليل_نبودن در مقابل فرهنگ #بيگانه» در واقع ترجمان مفهوم کلي «اعتماد به نفس ملي» و «عزت ملي» در عرصه راهبردي فرهنگ است. تأکيد بر اين عنصر از آن رو است که فرهنگ زيرساخت شکلگيري يک هويت جمعي و تمدني است و اگر جامعه اسلامي بخواهد به عزت حقيقي دست يابد نبايد در عرصه فرهنگ، احساس ضعف و فرودستي کند و بلکه بايد همواره احساس برتري فرهنگي حکمفرما باشد.
ادامه دارد ...
🔗 @mjakhavan
عضویت در کانال 👇
t.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
🔖 برجام منهاي امريكا
اين روزها گزارهاي مرتباً از سوي برخي از مسئولان ديپلماتيك و اجرايي در پاسخ به تهديدات مكرر امريكا، بيان ميشود و آن اينكه «برجام يك توافق چندجانبه، بينالمللي و متكي به قطعنامه شوراي امنيت است و خروج يكي از اطراف توافق (خصوصاً امريكا) نميتواند آن را مخدوش سازد. » فارغ از ابعاد حقوقي اين گزاره و ميزان صحت، بايد انديشيد كه وقوع احتمالي اين رويداد – يعني خروج يكجانبه واشنگتن از توافق- چه نتيجه و پيامدهايي خواهد داشت؟
در جريان تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري يازدهم در سال 1392، آقاي روحاني با طرح اين ادعا كه «اروپاييها هم كدخداي خود را امريكا ميدانند» ايده مذاكره با كدخدا –يعني امريكا- را طرح نمود. نقطه ثقل اين رويكرد آن بود كه چون طرف اصلي و واقعي دولت امريكا است و تا زماني كه رضايت اين دولت تأمين نشود، رفع تحريمها دست نيافتني است، لازم است شرايطي براي مذاكره مستقيم با واشنگتن فراهم آيد تا مسير رسيدن به توافق هموار گردد. هرچند كه رهبر معظم انقلاب همان موقع نيز بر غيرقابل اعتماد بودن امريكا تأكيد ورزيدند، اما سياست راهبردي نظام در جهت #تجربه_آموزي منجر به اتخاذ تصميم «#نرمش_قهرمانانه» شد و براي اولين بار پس از سي و چند سال، مذاكره مستقيم با دولت امريكا انجام گرفت.
اينجا بود كه به بهانه مذاكره، گاه #خطوط_قرمز ديپلماسي عزت نيز ناديده گرفته شد و خطاهايي همچون گفتوگوي تلفني با اوباما، قدم زدن با كري و تماسهاي تلفني وقت و بي وقت ميان وزراي خارجه رخ داد و ادعا ميشد كه در مقابل رسيدن به توافق احتمالي بايد از اين مسائل چشم پوشي كرد. پس از آنكه توافق نهايي اعلام و متن «برجام» منتشر شد، يك واقعيت در فحواي آن آشكار بود و آن #اعتماد به ظرف مقابل خصوصاً مسئولين و دولت وقت ايالات متحده امريكا بود. همان روزها يكي از روزنامههاي حامي دولت تيتر زد: «امضاي كري تضمين است.» حتي مسئولان اجرايي و مذاكرهكنندگان در مواجهه با منتقدان كه در خصوص احتمال تغيير سياست دولت آتي امريكا هشدار ميدادند، پاسخ ميدادند كه برجام توافق بينالمللي است و دولت آتي امريكا ملزم به رعايت آن است. به هر روي ذوق زدگي از برجام تا حدي بود كه هشدارها شنيده نشد و البته يك سال پس از آغاز اجراي برجام، نتيجه انتخابات رياست جمهوري امريكا نشان داد كه اين هشدار چندان هم بي ربط نبوده است.
اكنون ميتوان به پرسش نخست پاسخ داد. برجام امضا شد چون پيشنهاد دهندگان و مذاكرهكنندگان باني آن، امريكا را كدخدايي ميدانستند كه بدون رضايت او توافقي شدني نبود. علاوه بر اينكه ميدانيم در بخش تحريم ها، به طوري جدي با تحريمهاي يكجانبه وضع شده از سوي امريكا مواجهيم -كه نمونه بارز آن در حوزه پولي و بانكي است- در اين سالها بارها اين دولت با فشارهاي آشكار و پنهان خود تحريمهاي نامرئي ديگري را از سوي دولتهاي ديگر نيز به ايران تحميل نموده است. بنابراين چه بخواهيم و چه نخواهيم مسئله اصلي تحريمها در واشنگتن رقم ميخورد.
در طول دو سالي كه از عمر برجام ميگذرد، بارها شاهد نقض سريالي اين توافق از سوي ساكنان سابق و فعلي كاح سفيد بودهايم و به اذعان مديران اجرايي و فعالان اقتصادي برجام نتيجه محسوس اقتصادي به همراه نداشته، حال اگر قرار باشد واشنگتن كار را يكسره كند و كلاً از توافق خارج شود، ديگر چه انتظاري ميتوان از برجام داشت؟ برجامي كه با پايبندي نيم بند و مشحون از خلف وعده امريكا، آوردهاي نداشت، بدون امريكا چه ميوهاي به ثمر خواهد نشاند؟
اگر دل خوش كنيم كه فلان كشور اروپايي همچنان از حفظ برجام سخن ميراند، سخت در اشتباهيم. آن كشور اروپايي آيا حاضر است هزينه ايستادگي در مقابل واشنگتن را نيز پرداخت كند؟ تكليف شركتهاي چندمليتي كه يا يك سرشان در امريكا است يا با آن مراوده مالي دارند، چه خواهد شد؟ از اينها گذشته مگر كدخداي اروپا، امريكا نبود؟ چگونه ميتوان انتظار داشت رعاياي اروپايي بدون اجازه كدخدا، كنار ما بايستند؟
بايد كم كم تعارف و مجامله را حداقل با خودمان كنار بگذاريم. اگر برجام براي رفع تحريمهاي ظالمانه امريكا امضا شد، «#برجام_منهاي_امريكا» كاغذپارهاي بيش نيست. البته نميتوان انكار كرد كه چاه «برجام منهاي امريكا» اگر چه خشك و بي آب است، اما براي كساني كه به قمار «#تعامل_با_كدخدا» دست زدهاند، آخرين دستاويز است.
@mjakhavan
عضویت در کانال👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
اين روزها گزارهاي مرتباً از سوي برخي از مسئولان ديپلماتيك و اجرايي در پاسخ به تهديدات مكرر امريكا، بيان ميشود و آن اينكه «برجام يك توافق چندجانبه، بينالمللي و متكي به قطعنامه شوراي امنيت است و خروج يكي از اطراف توافق (خصوصاً امريكا) نميتواند آن را مخدوش سازد. » فارغ از ابعاد حقوقي اين گزاره و ميزان صحت، بايد انديشيد كه وقوع احتمالي اين رويداد – يعني خروج يكجانبه واشنگتن از توافق- چه نتيجه و پيامدهايي خواهد داشت؟
در جريان تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري يازدهم در سال 1392، آقاي روحاني با طرح اين ادعا كه «اروپاييها هم كدخداي خود را امريكا ميدانند» ايده مذاكره با كدخدا –يعني امريكا- را طرح نمود. نقطه ثقل اين رويكرد آن بود كه چون طرف اصلي و واقعي دولت امريكا است و تا زماني كه رضايت اين دولت تأمين نشود، رفع تحريمها دست نيافتني است، لازم است شرايطي براي مذاكره مستقيم با واشنگتن فراهم آيد تا مسير رسيدن به توافق هموار گردد. هرچند كه رهبر معظم انقلاب همان موقع نيز بر غيرقابل اعتماد بودن امريكا تأكيد ورزيدند، اما سياست راهبردي نظام در جهت #تجربه_آموزي منجر به اتخاذ تصميم «#نرمش_قهرمانانه» شد و براي اولين بار پس از سي و چند سال، مذاكره مستقيم با دولت امريكا انجام گرفت.
اينجا بود كه به بهانه مذاكره، گاه #خطوط_قرمز ديپلماسي عزت نيز ناديده گرفته شد و خطاهايي همچون گفتوگوي تلفني با اوباما، قدم زدن با كري و تماسهاي تلفني وقت و بي وقت ميان وزراي خارجه رخ داد و ادعا ميشد كه در مقابل رسيدن به توافق احتمالي بايد از اين مسائل چشم پوشي كرد. پس از آنكه توافق نهايي اعلام و متن «برجام» منتشر شد، يك واقعيت در فحواي آن آشكار بود و آن #اعتماد به ظرف مقابل خصوصاً مسئولين و دولت وقت ايالات متحده امريكا بود. همان روزها يكي از روزنامههاي حامي دولت تيتر زد: «امضاي كري تضمين است.» حتي مسئولان اجرايي و مذاكرهكنندگان در مواجهه با منتقدان كه در خصوص احتمال تغيير سياست دولت آتي امريكا هشدار ميدادند، پاسخ ميدادند كه برجام توافق بينالمللي است و دولت آتي امريكا ملزم به رعايت آن است. به هر روي ذوق زدگي از برجام تا حدي بود كه هشدارها شنيده نشد و البته يك سال پس از آغاز اجراي برجام، نتيجه انتخابات رياست جمهوري امريكا نشان داد كه اين هشدار چندان هم بي ربط نبوده است.
اكنون ميتوان به پرسش نخست پاسخ داد. برجام امضا شد چون پيشنهاد دهندگان و مذاكرهكنندگان باني آن، امريكا را كدخدايي ميدانستند كه بدون رضايت او توافقي شدني نبود. علاوه بر اينكه ميدانيم در بخش تحريم ها، به طوري جدي با تحريمهاي يكجانبه وضع شده از سوي امريكا مواجهيم -كه نمونه بارز آن در حوزه پولي و بانكي است- در اين سالها بارها اين دولت با فشارهاي آشكار و پنهان خود تحريمهاي نامرئي ديگري را از سوي دولتهاي ديگر نيز به ايران تحميل نموده است. بنابراين چه بخواهيم و چه نخواهيم مسئله اصلي تحريمها در واشنگتن رقم ميخورد.
در طول دو سالي كه از عمر برجام ميگذرد، بارها شاهد نقض سريالي اين توافق از سوي ساكنان سابق و فعلي كاح سفيد بودهايم و به اذعان مديران اجرايي و فعالان اقتصادي برجام نتيجه محسوس اقتصادي به همراه نداشته، حال اگر قرار باشد واشنگتن كار را يكسره كند و كلاً از توافق خارج شود، ديگر چه انتظاري ميتوان از برجام داشت؟ برجامي كه با پايبندي نيم بند و مشحون از خلف وعده امريكا، آوردهاي نداشت، بدون امريكا چه ميوهاي به ثمر خواهد نشاند؟
اگر دل خوش كنيم كه فلان كشور اروپايي همچنان از حفظ برجام سخن ميراند، سخت در اشتباهيم. آن كشور اروپايي آيا حاضر است هزينه ايستادگي در مقابل واشنگتن را نيز پرداخت كند؟ تكليف شركتهاي چندمليتي كه يا يك سرشان در امريكا است يا با آن مراوده مالي دارند، چه خواهد شد؟ از اينها گذشته مگر كدخداي اروپا، امريكا نبود؟ چگونه ميتوان انتظار داشت رعاياي اروپايي بدون اجازه كدخدا، كنار ما بايستند؟
بايد كم كم تعارف و مجامله را حداقل با خودمان كنار بگذاريم. اگر برجام براي رفع تحريمهاي ظالمانه امريكا امضا شد، «#برجام_منهاي_امريكا» كاغذپارهاي بيش نيست. البته نميتوان انكار كرد كه چاه «برجام منهاي امريكا» اگر چه خشك و بي آب است، اما براي كساني كه به قمار «#تعامل_با_كدخدا» دست زدهاند، آخرين دستاويز است.
@mjakhavan
عضویت در کانال👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
«اعتماد»، چگونه شوروي را به #فروپاشي كشاند؟
ريچارد نيكسون (سي و هفتمين رئيسجمهور ايالاتمتحده #امريكا) در اواخر دهه ۸۰ ميلادي و در زماني كه جنگ سرد هنوز به پايان نرسيده بود، كتابي با عنوان «پيروزي بدون جنگ» به رشته تحرير درآورد و دكترين امريكا در مقابله با كشورهاي رقيبش از جمله اتحاد جماهير #شوروي را ترسيم نمود. او صراحتاً از كشاندن نبرد به داخل محيط شوروي سخن گفت و #راهبرد_فرهنگي را براي بهزانو درآوردن ساكنان آن روزهاي كرملين مناسب قلمداد كرد. درست همان روزها، اما سردمداران كرملين و كمونيستهاي مسكو، بيتوجه به اين واقعيتي كه نيكسون برملا كرده بود، نظارهگر روند جديدي در شوروي بودند كه در ظاهر اصلاحات سياسي و اقتصادي در حال رخ دادن بود. در سال ۱۹۸۵ ميخائيل #گورباچف به صدارت هيئترئيسه اتحاد شوروي رسيد و نويد اصلاحات سياسي و اقتصادي را براي عبور از چالشهاي مزمني كه اين كشور در طول ساليان متمادي حكومت كمونيسم به آن مبتلا بود، به جامعه بزرگترين كشور دنيا داد.
در اثناي برنامه ظاهراً اميدبخش گورباچف آنچه برجسته مينمود، در پيش گرفتن سياست جدي «#تنشزدايي» با غرب و اميد به حل مشكلات اقتصادي با تعامل گسترده با غرب بود. در طرف مقابل استراتژيستهاي كاخسفيد فرصت ذيقيمتي را كه در اميد و التماس گورباچف وجود داشت بهخوبي درك ميكردند و آن را فرصت مغتنمي براي #پيروزي_بدون_جنگ بر بلوك شرق ميديدند.
مذاكرات به بهانه خلع سلاح آغاز شد و گورباچف كه چارهاي جز #اعتماد و اتكا به غرب نميديد با شتاب حداكثري به دنبال امتيازدهي به غرب بود. كار بهجايي رسيد كه شوروي بخشي از فرايند خلع سلاح را بهصورت يكجانبه و داوطلبانه انجام داد، بيآنكه منتظر اقدام متقابل غرب باشد. در مقابل هر انعطافي كه در حاكمان جديد #كرملين رخ ميداد، ساكنان كاخسفيد بهجاي انعطاف و امتيازدهي متقابل، به پيشبرد سناريوي خود مطمئنتر شده و طبيعتاً مطالبات جديدي روي ميز مذاكرات قرار ميدادند. مذاكرات چند سال تداوم يافت و گورباچف كه بزرگترين #قمار_سياسي عمر خود و شوروي را انجام داده بود، چارهاي جز تداوم راهي را كه شروع كرده بود نميپذيرفت.
شروع و تداوم مذاكرات، علاوه بر عقبنشيني روزافزون بلوك شرق، فرصت مغتنم ديگري را براي غربي فراهم ميآورد و آن #نفوذ گسترده و آشكار در جامعه روس و ساير مردم شرق اروپا بود. اين نفوذ زماني معنادار شد كه صف چند كيلومتري در مقابل شعبه تازه افتتاحشده «مكدونالد» در مسكو تشكيل شد و اين درست زماني بود كه امريكاييها از صادرات تجهيزات با فناوري برتر به شوروي جلوگيري ميكردند.
كاهش #قيمت_نفت كه با هدايت غربيها و عامليت #آلسعود انجام گرفت ضربه كاري را بر اقتصاد ضعيف و وابسته به نفت شوروي وارد كرد و بر نارضايتي افكار عمومي داخل اين كشور افزود. كسي چه ميداند، شايد همان روزهاي پرآشوب، گورباچف متوجه بيوفايي كدخداي غرب شده بود، اما او كه سرنوشت سياسي خود را به پيروزي ايدههاي #تعاملگرايانه و #اصلاحطلبانه گره زده بود، پذيرش واقعيت و اعتراف به آن را بهمثابه شكست در برابر مخالفان و رقبا و اقدامي نامعقول در مناسبات داخلي حزب كمونيست قلمداد ميكرد؛ بدينترتيب تا آخرين لحظات بر مسير بينتيجهاي كه آغاز كرده بود، اصرار ورزيد.
درست زماني كه گورباچف با مشكلات عديده داخلي و اقتصاد مضمحل شده روبهرو بود، پاسخ اعتماد و تكيه خود به غرب را دريافت و بالا آمدن مهره جديد غرب يعني «يلتسين» نشان داد كه از نظر غرب تاريخمصرف او نيز به پايان رسيده است. غربيها گورباچف را در حد يك واسطه براي #عقبگرد و #رخنهپذير كردن شوروي تلقي ميكردند و براي روسيه دوران پساشوروي گزينه ديگري را در نظر داشتند.
با فروپاشي شوروي، كاخ آرزوهاي گورباچف و همفكرانش براي گشايش اقتصادي بهوسيله تعامل با غرب فروريخت و كاخسفيد پاداش كساني را كه به واشنگتن اعتماد كردند داد. تجربه روسيه پس از فروپاشي در دوران يلتسين نيز نشان داد باز هم #اتكا_به_غرب آوردهاي براي اقتصاد اين بزرگترين كشور دنيا ندارد و در واقع غربيها هواي #مهرههاي_دستآموز خود را نيز ندارند.
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwA5MSVlJsvkaorMQ
ريچارد نيكسون (سي و هفتمين رئيسجمهور ايالاتمتحده #امريكا) در اواخر دهه ۸۰ ميلادي و در زماني كه جنگ سرد هنوز به پايان نرسيده بود، كتابي با عنوان «پيروزي بدون جنگ» به رشته تحرير درآورد و دكترين امريكا در مقابله با كشورهاي رقيبش از جمله اتحاد جماهير #شوروي را ترسيم نمود. او صراحتاً از كشاندن نبرد به داخل محيط شوروي سخن گفت و #راهبرد_فرهنگي را براي بهزانو درآوردن ساكنان آن روزهاي كرملين مناسب قلمداد كرد. درست همان روزها، اما سردمداران كرملين و كمونيستهاي مسكو، بيتوجه به اين واقعيتي كه نيكسون برملا كرده بود، نظارهگر روند جديدي در شوروي بودند كه در ظاهر اصلاحات سياسي و اقتصادي در حال رخ دادن بود. در سال ۱۹۸۵ ميخائيل #گورباچف به صدارت هيئترئيسه اتحاد شوروي رسيد و نويد اصلاحات سياسي و اقتصادي را براي عبور از چالشهاي مزمني كه اين كشور در طول ساليان متمادي حكومت كمونيسم به آن مبتلا بود، به جامعه بزرگترين كشور دنيا داد.
در اثناي برنامه ظاهراً اميدبخش گورباچف آنچه برجسته مينمود، در پيش گرفتن سياست جدي «#تنشزدايي» با غرب و اميد به حل مشكلات اقتصادي با تعامل گسترده با غرب بود. در طرف مقابل استراتژيستهاي كاخسفيد فرصت ذيقيمتي را كه در اميد و التماس گورباچف وجود داشت بهخوبي درك ميكردند و آن را فرصت مغتنمي براي #پيروزي_بدون_جنگ بر بلوك شرق ميديدند.
مذاكرات به بهانه خلع سلاح آغاز شد و گورباچف كه چارهاي جز #اعتماد و اتكا به غرب نميديد با شتاب حداكثري به دنبال امتيازدهي به غرب بود. كار بهجايي رسيد كه شوروي بخشي از فرايند خلع سلاح را بهصورت يكجانبه و داوطلبانه انجام داد، بيآنكه منتظر اقدام متقابل غرب باشد. در مقابل هر انعطافي كه در حاكمان جديد #كرملين رخ ميداد، ساكنان كاخسفيد بهجاي انعطاف و امتيازدهي متقابل، به پيشبرد سناريوي خود مطمئنتر شده و طبيعتاً مطالبات جديدي روي ميز مذاكرات قرار ميدادند. مذاكرات چند سال تداوم يافت و گورباچف كه بزرگترين #قمار_سياسي عمر خود و شوروي را انجام داده بود، چارهاي جز تداوم راهي را كه شروع كرده بود نميپذيرفت.
شروع و تداوم مذاكرات، علاوه بر عقبنشيني روزافزون بلوك شرق، فرصت مغتنم ديگري را براي غربي فراهم ميآورد و آن #نفوذ گسترده و آشكار در جامعه روس و ساير مردم شرق اروپا بود. اين نفوذ زماني معنادار شد كه صف چند كيلومتري در مقابل شعبه تازه افتتاحشده «مكدونالد» در مسكو تشكيل شد و اين درست زماني بود كه امريكاييها از صادرات تجهيزات با فناوري برتر به شوروي جلوگيري ميكردند.
كاهش #قيمت_نفت كه با هدايت غربيها و عامليت #آلسعود انجام گرفت ضربه كاري را بر اقتصاد ضعيف و وابسته به نفت شوروي وارد كرد و بر نارضايتي افكار عمومي داخل اين كشور افزود. كسي چه ميداند، شايد همان روزهاي پرآشوب، گورباچف متوجه بيوفايي كدخداي غرب شده بود، اما او كه سرنوشت سياسي خود را به پيروزي ايدههاي #تعاملگرايانه و #اصلاحطلبانه گره زده بود، پذيرش واقعيت و اعتراف به آن را بهمثابه شكست در برابر مخالفان و رقبا و اقدامي نامعقول در مناسبات داخلي حزب كمونيست قلمداد ميكرد؛ بدينترتيب تا آخرين لحظات بر مسير بينتيجهاي كه آغاز كرده بود، اصرار ورزيد.
درست زماني كه گورباچف با مشكلات عديده داخلي و اقتصاد مضمحل شده روبهرو بود، پاسخ اعتماد و تكيه خود به غرب را دريافت و بالا آمدن مهره جديد غرب يعني «يلتسين» نشان داد كه از نظر غرب تاريخمصرف او نيز به پايان رسيده است. غربيها گورباچف را در حد يك واسطه براي #عقبگرد و #رخنهپذير كردن شوروي تلقي ميكردند و براي روسيه دوران پساشوروي گزينه ديگري را در نظر داشتند.
با فروپاشي شوروي، كاخ آرزوهاي گورباچف و همفكرانش براي گشايش اقتصادي بهوسيله تعامل با غرب فروريخت و كاخسفيد پاداش كساني را كه به واشنگتن اعتماد كردند داد. تجربه روسيه پس از فروپاشي در دوران يلتسين نيز نشان داد باز هم #اتكا_به_غرب آوردهاي براي اقتصاد اين بزرگترين كشور دنيا ندارد و در واقع غربيها هواي #مهرههاي_دستآموز خود را نيز ندارند.
@mjakhavan
عضویت در کانال 👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwA5MSVlJsvkaorMQ
Telegram
✍ محمدجواد اخوان
تاملاتی در اندیشه و سیاست
.
به قلم محمدجواد اخوان
مدیر اندیشکده برهان
و
پژوهشگر
.
.
.
https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
@mjakhavan
.
.
ارتباط با ادمین:
@raygah
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به قلم محمدجواد اخوان
مدیر اندیشکده برهان
و
پژوهشگر
.
.
.
https://telegram.me/joinchat/BKoFLDwA5MRKshRUkaorMQ
@mjakhavan
.
.
ارتباط با ادمین:
@raygah
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نمی دانم این نقشه مورد ادعای #اعتماد در مورد پراکندگی جغرافیایی #اغتشاشات (به قول خودشان اعتراضات) چقدر دقیق است!
اما در همان نگاه اول مشخص است که از نظر این روزنامه اصلاحطلب #اعتراضات نه پدیدهای ملی و سراسری بلکه منطقهای و محلی است و عمدتا مردم برخی استانهای مرزی معترض اند!
@mjakhavan
اما در همان نگاه اول مشخص است که از نظر این روزنامه اصلاحطلب #اعتراضات نه پدیدهای ملی و سراسری بلکه منطقهای و محلی است و عمدتا مردم برخی استانهای مرزی معترض اند!
@mjakhavan