#داستانک (13)
یک روز صبح سرد در سرمای شدید مونیخ آلمان، من کودکی ٨ ساله بودم. لباس هایم هم آنقدر گرم نبود که بتوانم تحمل کنم. خانه مان هم که یک اتاق کوچک بود، من و خواهر و برادر و مادرم زندگی میکردیم.
من برادر بزرگتر بودم. مادرم از #سرطان سینه رنج میبرد. تا اینکه آنروز صبح نفس کشیدنش کم شد. اشک در چشمانش جمع شد. نمیدانست با ما چه کند. سه کودک زیر ٩ سال که نه پدر دارند نه فامیل. مادرشان هم که اکنون رو به مرگ است. دم گوشم به من چیزی گفت، او گفت که تو باید از برادرو خواهرت مراقبت کنی. من که هشت سال بیشتر نداشتم، قطره اشکم ریخت روی صورت مادرم. سریع بلند شدم تا پزشکی بیاورم. نزدیک ترین #درمانگاه به خانه ما درمانگاهی بود که پزشکانش یهودی بودند. رفتم التماس شان کردم.
میخندیدند و میگفتند به پدرت بگو بیاید تا یک #پزشک با خود ببرد. آنقدر التماس کردم آنقدر، گریه کردم که تمام صورتم قرمز بود اما هیچکس دلش برای من نسوخت.
چند دارو که نمیدانستم چیست،از آنجا دزدیدم و دویدم. آن هاهم دنبال من دویدند. وقتی رسیدم به خانه برادرم و خواهرم گریه میکردند. دستانم لرزید و برادر کوچکم گفت #مادر نفس نمیکشد آدلف! شل شدم، دارو هااز دستم افتادند، آرام آرام به سمتش رفتم. وقتی صورت نازنینش را لمس کردم آنقدر سرد شده بود که دیگر کار از کار گذشته بود.
#یهودیان وارد خانه شدند و مرا به زندان کودکان بردند. آنقدر مرا زدند که دیگر خون بالا میاوردم. وقتی بعد از چند روز آزاد شدم، دیدم #خواهرو #برادر کوچکم نزد همسایه ما هستند. همسایه مادرم را خاک کرده بود. دیگر هیچ چیز برای از دست دادن نداشتم. کارم شب و روز درس خواندن و گدایی کردن بود، چه زمستان چه بهار چه ...
○آدلف هیتلر
○خاطرات کودکی نبرد من ١٩٤١
با #کودکان به #مهربانی رفتارکنیم، آنان از ما، #الگو میگیرند، اگرالگوی خوبی باشیم، جهانی در #آرامش خواهیم داشت.
📎روزهای فرد با #داستانک های جذاب #راسخون همراه ما باشید
🆔 @rasekhoon_online
یک روز صبح سرد در سرمای شدید مونیخ آلمان، من کودکی ٨ ساله بودم. لباس هایم هم آنقدر گرم نبود که بتوانم تحمل کنم. خانه مان هم که یک اتاق کوچک بود، من و خواهر و برادر و مادرم زندگی میکردیم.
من برادر بزرگتر بودم. مادرم از #سرطان سینه رنج میبرد. تا اینکه آنروز صبح نفس کشیدنش کم شد. اشک در چشمانش جمع شد. نمیدانست با ما چه کند. سه کودک زیر ٩ سال که نه پدر دارند نه فامیل. مادرشان هم که اکنون رو به مرگ است. دم گوشم به من چیزی گفت، او گفت که تو باید از برادرو خواهرت مراقبت کنی. من که هشت سال بیشتر نداشتم، قطره اشکم ریخت روی صورت مادرم. سریع بلند شدم تا پزشکی بیاورم. نزدیک ترین #درمانگاه به خانه ما درمانگاهی بود که پزشکانش یهودی بودند. رفتم التماس شان کردم.
میخندیدند و میگفتند به پدرت بگو بیاید تا یک #پزشک با خود ببرد. آنقدر التماس کردم آنقدر، گریه کردم که تمام صورتم قرمز بود اما هیچکس دلش برای من نسوخت.
چند دارو که نمیدانستم چیست،از آنجا دزدیدم و دویدم. آن هاهم دنبال من دویدند. وقتی رسیدم به خانه برادرم و خواهرم گریه میکردند. دستانم لرزید و برادر کوچکم گفت #مادر نفس نمیکشد آدلف! شل شدم، دارو هااز دستم افتادند، آرام آرام به سمتش رفتم. وقتی صورت نازنینش را لمس کردم آنقدر سرد شده بود که دیگر کار از کار گذشته بود.
#یهودیان وارد خانه شدند و مرا به زندان کودکان بردند. آنقدر مرا زدند که دیگر خون بالا میاوردم. وقتی بعد از چند روز آزاد شدم، دیدم #خواهرو #برادر کوچکم نزد همسایه ما هستند. همسایه مادرم را خاک کرده بود. دیگر هیچ چیز برای از دست دادن نداشتم. کارم شب و روز درس خواندن و گدایی کردن بود، چه زمستان چه بهار چه ...
○آدلف هیتلر
○خاطرات کودکی نبرد من ١٩٤١
با #کودکان به #مهربانی رفتارکنیم، آنان از ما، #الگو میگیرند، اگرالگوی خوبی باشیم، جهانی در #آرامش خواهیم داشت.
📎روزهای فرد با #داستانک های جذاب #راسخون همراه ما باشید
🆔 @rasekhoon_online
💎 خانهدار و پرافتخار مثل ابرقهرمان ها
✅ خانهدار و پرافتخار مثل فرهیخته ها
✅خانهدار و پرافتخار مثل بلند پروازها
https://rasekhoon.net/photogallery/show/1483244
#قهرمان #ابر_قهرمان #مادر #خانه_دار #الگو #خانه_طراحان #راسخون
🆔 @rasekhoon_online
✅ خانهدار و پرافتخار مثل فرهیخته ها
✅خانهدار و پرافتخار مثل بلند پروازها
https://rasekhoon.net/photogallery/show/1483244
#قهرمان #ابر_قهرمان #مادر #خانه_دار #الگو #خانه_طراحان #راسخون
🆔 @rasekhoon_online
💎 آغاز بکار جشنواره بزرگ صالح (س) + فراخوان و مراسم افتتاحیه
✅ در پیام آیتالله جوادی آملی: هنرمند کسی نیست دلیل بیاورد که جهنم و بهشت وجود دارد، بلکه هنر آن است که انسان بتواند آتش و جهنم یا بهشت را ببیند
✅ حجتالاسلام غلامرضا عادل: استفاده از هنر و رسانه برای ترویج معارف دینی اهمیت دارد
✅ حجت الاسلام بی آزار تهرانی: جشنواره بزرگ صالح(س) فرصتی برای به تصویرکشیدن برکات امامزادگان است
https://rasekhoon.net/news/show/1567811
#امامزاده_صالح #جشنواره #جشنواره_فیلم #امامزاده #الگو
🆔 @rasekhoon_online
✅ در پیام آیتالله جوادی آملی: هنرمند کسی نیست دلیل بیاورد که جهنم و بهشت وجود دارد، بلکه هنر آن است که انسان بتواند آتش و جهنم یا بهشت را ببیند
✅ حجتالاسلام غلامرضا عادل: استفاده از هنر و رسانه برای ترویج معارف دینی اهمیت دارد
✅ حجت الاسلام بی آزار تهرانی: جشنواره بزرگ صالح(س) فرصتی برای به تصویرکشیدن برکات امامزادگان است
https://rasekhoon.net/news/show/1567811
#امامزاده_صالح #جشنواره #جشنواره_فیلم #امامزاده #الگو
🆔 @rasekhoon_online
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 حمزه سیدالشهدا، #الگو یی برای همیشه
✅ عزم #راسخ و شناخت از عناصر اصلی تشکیل دهنده شخصیت حضرت حمزه است
🔻 15 شوال سالروز شهادت حضرت #حمزه سیدالشهدا و وفات #عبدالعظیم_حسنی
🆔 @rasekhoon_online
✅ عزم #راسخ و شناخت از عناصر اصلی تشکیل دهنده شخصیت حضرت حمزه است
🔻 15 شوال سالروز شهادت حضرت #حمزه سیدالشهدا و وفات #عبدالعظیم_حسنی
🆔 @rasekhoon_online
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💎 سکانس اسلام آوردن حمزه در فیلم «محمد رسولالله»
✅ سکانسی زیبا که حمزه اسلام می آورد را به مناسبت سالروز شهادت حمزه سیدالشهدا را در ادامه خواهید دید.
https://rasekhoon.net/media/show/1624171
#حمزه #شهید #اسلام #الگو #سکانس
•┈••✾🍃🌸🍃✾••┈•
پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
✅ سکانسی زیبا که حمزه اسلام می آورد را به مناسبت سالروز شهادت حمزه سیدالشهدا را در ادامه خواهید دید.
https://rasekhoon.net/media/show/1624171
#حمزه #شهید #اسلام #الگو #سکانس
•┈••✾🍃🌸🍃✾••┈•
پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
بخش چهارم-روضه حضرت حمزه-شب شهادت حضرت حمزه و حضرت عبدالعظیم-95/4/29
کربلایی حسین طاهری
✨ سلام ای شهید احد شیر بدر | حسین طاهری
https://rasekhoon.net/media/show/1527145
#حمزه #شهید #اسلام #الگو #حاج_حسین_طاهری
•┈••✾🍃🌸🍃✾••┈•
پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
https://rasekhoon.net/media/show/1527145
#حمزه #شهید #اسلام #الگو #حاج_حسین_طاهری
•┈••✾🍃🌸🍃✾••┈•
پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online