✅🌻✅
#شعرانگیز
#غزل
گلپونههای وحشی، این جا ثمر ندارد!
شبهای این بیابان، میلِ سحر ندارد!
هر گوشهای ازین شهر، تاراجِ نیکنامی ست؛
بنبستهای این جا، دروازه، در ندارد!
دل کندم و نرفتند از کوچههای این شهر...
این خاطراتِ خسته، خیری به بر ندارد!
از این خزانِ خاموش، با برگریز رفتم؛
بعد از شما، زمستان، لطف دگر ندارد!
خاموشیات مرا بُرد تا گویشِ سکوتم؛
این شعرهای مسکوت، قصدِ خطر ندارد!
دستم دراز سویت، دستِ دگر گرفتی؛
این پرسشِ دو دستم، پاسخ مگر ندارد؟!
این ایستگاهِ متروک، سوتیِ روزگارست؛
چمدانِ خالیِ من، قصدِ سفر ندارد!
هر صحنهای که دیدم از ریلهای برفی...
دست از سرِ نگاهم، یک عمر برندارد...!
#محمد_صفرپور
✅ @Sherangiz
#شعرانگیز
#غزل
گلپونههای وحشی، این جا ثمر ندارد!
شبهای این بیابان، میلِ سحر ندارد!
هر گوشهای ازین شهر، تاراجِ نیکنامی ست؛
بنبستهای این جا، دروازه، در ندارد!
دل کندم و نرفتند از کوچههای این شهر...
این خاطراتِ خسته، خیری به بر ندارد!
از این خزانِ خاموش، با برگریز رفتم؛
بعد از شما، زمستان، لطف دگر ندارد!
خاموشیات مرا بُرد تا گویشِ سکوتم؛
این شعرهای مسکوت، قصدِ خطر ندارد!
دستم دراز سویت، دستِ دگر گرفتی؛
این پرسشِ دو دستم، پاسخ مگر ندارد؟!
این ایستگاهِ متروک، سوتیِ روزگارست؛
چمدانِ خالیِ من، قصدِ سفر ندارد!
هر صحنهای که دیدم از ریلهای برفی...
دست از سرِ نگاهم، یک عمر برندارد...!
#محمد_صفرپور
✅ @Sherangiz