كانال هلال
436 subscribers
583 photos
240 videos
28 files
1.35K links
آثار و اخبار موسسه هنر وادبيات هلال
مقاله،خبر،شعر،نوحه،سرود،فيلم،كليپ،موسيقي،عكس،داستانك،صداي شاعر.
راه ارتباط با ما:@gousheshenava
Www.madayeh.com
لينك استعلام:
http://t.me/itdmcbot?start=helalcanal
Download Telegram
🏴 ماه نو



▪️#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام






✔️ @helalcanal







فلک بر #عمّه‌ی #سادات، جسارت کی روا باشد
که هجده مَحَرم #زینت، به روی #نیزه‌ها باشد

🏴 واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا




بگو آیینه‌ی رویت، چرا خاکستری رنگ است
پذیرایی ز مهمانان، در این مهمانسرا سنگست

🏴 واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا




دلم سوزد که لب #تشنه، سرت از تن جدا کردند
عزیز جان من دیدی، تو را از من جدا کردند

🏴 واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا




مُپرس از من چه سان #کوفه، ز ما کرده پذیرایی
چو ماهِ نُو خمیدم من، شده #زینب تماشایی

🏴 واویلا آه و واویلا، واویلا آه و واویلا







📚#موسسه_هنر_و_ادبیات_هلال
🗓 #ماه_محرم
📓#مسافران_صفر
👤 #علی_انسانی




🎤 آموزش سبک نوحه بالا 🔻


🌐 http://www.madayeh.com/Files/175281/Attachment/178782/018.mp3
🏴 ورود به شام

▪️#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام



✔️ @helalcanal


#سرها به دور #ناقه ها بالای نیزه
روی شُتر صاحب #عزا در پای نیزه
▪️ این زاده ی خیرالَوراست
▪️ این وارث خون خداست
▪️ ای اهل عالم ای اهل عالم




ای شامیان ای شامیان زخمش بپوشید
بر حلقه ی #زنجیر او تابیده #خورشید
▪️ این زاده ی خیرالَوراست
▪️ این #وارث خون خداست
▪️ ای اهل عالم ای اهل عالم




ای ناقه ها با هم کنید افغان و زاری
از جای زنجیر #جفا خون گشته جاری
▪️ این زاده ی خیرالَوراست
▪️ این وارث خون خداست
▪️ ای اهل عالم ای اهل عالم


✔️ @helalcanal




📚#موسسه_هنر_و_ادبیات_هلال
🗓 #ماه_محرم
👤 #علی_انسانی





✔️ اشعار و نوحه های مصائب شام به همراه آموزش سبک 🔻

🌐 http://www.madayeh.com/ViewList/175527
▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️
▪️▪️
▪️


▪️ زیارتنامه


▪️#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام


✔️ @helalcanal


#ثواب این #زیارت را کسی جز من نمی‌داند
تپش‌های دل #زینب زیارت نامه می‌خواند
🏴 حسینم کو #حسینم کو
🏴 حسینم کو حسینم کو



دل دریائی‌ام بی‌تو، به هر منزل #تلاطم داشت
پی آرامش‌اش از تو تمنّای تکلّم داشت
🏴 حسینم کو حسینم کو
🏴 حسینم کو حسینم کو



هنوز آید به گوش من صدای #آب آبِ تو
صدایت می‌زدم امّا نمی‌آمد جوابِ تو
🏴 حسینم کو حسینم کو
🏴 حسینم کو حسینم کو



ز #طفلانت چه می‌‌پُرسی به تو از تو نمی‌گویند
ولی سربسته می‌گویم کبوترها پرستویند
🏴 حسینم کو حسینم کو
🏴 حسینم کو حسینم کو



📚#موسسه_هنر_و_ادبیات_هلال
🗓 #ماه_محرم
👤#علی_انسانی
📗#مسافران_صفر



📲 دریافت و نصب رایگان جامع ترین اپلیکیشن اشعار آیینی هلال 🔻

🌐 www.madayeh.com/Files/175281/Images/4598537/helalshop.apk
▪️ نوحه اربعین حسینی + آموزش سبک


🏴 زیارتنامه


▪️#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام



✔️ @helalcanal


#ثواب این زیارت را کسی جز من نمی‌داند
تپش‌های دل #زینب زیارت نامه می‌خواند

🏴حسینم کو #حسینم کو
🏴حسینم کو حسینم کو



دل دریائی‌ام بی‌تو، به هر منزل تلاطم داشت
پی آرامش‌اش از تو تمنّای تکلّم داشت

🏴حسینم کو حسینم کو
🏴حسینم کو حسینم کو



هنوز آید به گوش من صدای #آب آبِ تو
صدایت می‌زدم امّا نمی‌آمد جوابِ تو

🏴حسینم کو حسینم کو
🏴حسینم کو حسینم کو



ز #طفلانت چه می‌‌پُرسی به تو از تو نمی‌گویند
ولی سربسته می‌گویم #کبوترها پرستویند

🏴حسینم کو حسینم کو
🏴حسینم کو حسینم کو





📚#موسسه_هنر_و_ادبیات_هلال
🗓 #ماه_محرم
👤 #علی_انسانی
📗 #مسافران_صفر



🎤 آموزش سبک نوحه بالا 🔻

🌐 http://madayeh.com/Files/175281/Attachment/178854/081.mp3
Forwarded from اتچ بات
ای شهادت بیا

بیا ای فروغ سعادت بیا
نجات علی ای شهادت بیا

بیا، حق- زحق ناسپاسان بگیر
علی، از علی ناشناسان بگیر

نرفت آب خُشک از گلویم فروی
که من داشتم استخوان در گلوی


چو بهر علی، عمر- جز غم نداشت
به جز تیغ، این زخم مرهم نداشت

@helalcanal
چه بهتر، اگر مرگ، شد سرخ رنگ
در آغوش می‌گیرمش تنگ تنگ


به مسجد، به خون بِه، رُخم- تر کنند
نماز مرا- بلکه، باور کنند


بگو این حقیقت به اهل مجاز
نمازست از من، نه من از نماز


در اثبات من هست، اثبات دین
که روح نمازم من و ذات دین


از آنرو، دعا روی آرد به من
که داند، که دین، دِین دارد به من


چو این لفظ، دارد به معنا نیاز
به سوی علی، روی دارد نماز
@helalcanal

به یک سوره، من کز دو لب رانده‌ام
به حمد همه- فاتحه خوانده‌ام


همین نکته، در ذِهنِ تاریخ، بس
که مظلوم‌تر از علی، نیست کس


ندیده است یک روز- چشم سَحَر-
ز خورشید چشمم- سحرخیزتر


ز من، سر نزد پیش‌تر آفتاب
مَگَر خواب بیند، علی را به خواب


به شامم فلک آفتابی نداد
سلام مرا- کس جوابی نداد
@helalcanal

کسی را چو من- دهر، تنها نکرد
زَدَم هر دَری را- کسی وا نکرد


مرا می‌شناسد ویرانه‌ها
خرابه‌نشینان بی‌خانه‌ها


درِ خانه‌ی من، نبندد کسی
که حاجت روا رفته زین در- بسی
#علی_انسانی
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
 

از خیمه‌ها که رفتی و دیدی مرا به خواب
داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده‌ای
گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد
می‌گفت عمّه‌ام به رخم بوسه داده‌ای...


تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه
دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم
تا یک نگه ز گوشۀ چشمی به من کنی
من چشم از سر تو دمی برنداشتم


با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد
اما دو پلکِ خود ز چه بر هم گذاشتی
یک‌باره از چه رو، دو ستاره اُفول کرد
گویا توان دیدن عمّه نداشتی...


با آنکه دستبرد خزان دیده‌ای ولیک
باغ ولایت است که سرسبز و خرّم است
رخسار توست باغ همیشه بهار من
افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است


ای گل، اگر چه آب ندیدی، ولی بُوَد
از غنچه‌های صبح، لبت نوشکفته‌تر
از جُورها که با من و با عمّه شد مپرس
این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته‌تر


هر کس غمم شنید، غم خود ز یاد برد
بر زاری‌ام ز دیده و دل، زار گریه کرد
هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت
بر حال او دل در و دیوار گریه کرد


ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی
امشب حسد به کلبۀ من ماه می‌بَرد
گر میزبان نیامده امشب به پیشواز
از من مَرَنج، عمّه مرا راه می‌برد


گر اشک من به چهرۀ مهتابی‌ام نبود
ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت
معذور دار، اگر شده آشفته موی من
دستم برای شانه به گیسو رَمَق نداشت

 

ویرانه، غصّه، زخم زبان، داغ، بی‌کسی
این کوه را بگو، تن چون کاه، چون کِشَد؟
پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم
دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کِشد

 

سیلی نخورده نیست کسی بین ما ولی
کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه‌ام
دست عَدو بزرگ تر از چهرۀ من است
یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه‌ام...

 

ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من
دست از جهان و هر چه در آن هست می‌کشم
سیلی، گرفته قوّت بینایی‌ام اگر
من تا شناسمت به رُخت دست می‌کشم

 

ای گل، ز عطر ناب تو آگه شدم، تویی
ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است
انگشت‌ها که با لب تو بوده آشنا
باور نمی‌کنند که این لب همان لب است
#علی_انسانی
#شعر_مذهبی
#حضرت_رقیه
#محرم
#عاشورا
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#علی_انسانی

ای قد تو سرو ریاض حسین
نور دل فاطمه را نور عین

آینهء تمام‌قد رسول
امید لیلا و عزیز بتول

گرفته در دست، قمر آینه
تا تو کنی نگاه، در آینه

قدرِ شبِ قدر ز گیسوی تو
قبلهء ارباب یقین روی تو

ملاحت روی نبی در رخت
کلیم دلباختهء پاسخت

گل ز رخ تو رنگ و بو وام کرد
چهر تو روز مهر را شام کرد

جوانی و به رهروان پیر عشق
اکبری و طنین تکبیر عشق

یم چو حبابی ست به پیش نمت
مسیح را چشم شفا از دمت

ماه خجالت‌زدهء چهر توست
مهر، دلش لبالب از مهر توست

مور تو را فخر سلیمانی است
خضر پی لبت بیابانی است

سرو، سرافکندهء بالای تو
چشم ملائک به کف پای تو

یوسف اگر روی تو را دیده بود
بساط حُسن خویش بر چیده بود

داغ دل لاله به صحرا تویی
مایهء مجنونی لیلا نویی

حسین، خود به عالمی دلبرست
و آن که برَد دل از حسین اکبرست

ای حجرالاسود ما خال تو
قبله نمای کعبه تمثال تو

چشم و دل خامس آل عبا
قامت تو قیامت کربلا

اذن جهاد اگر تو را داده بود
هزار سر به پایت افتاده بود

ز پیش چشم اختر افشان او
رفتی و بردی ز قفا جان او

بانگ خدا حافظی ات چون شنید
موی پدر به لحظه ای شد سپید

شد چو نسیمی به سویت رهسپر
ندید از شکفتن گل اثر

نرگس دیده گان خود چو بستی
سرو قد پدر ز غم شکستی


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#علی_انسانی

دانی که دست عشق چه کرده به پیکرم؟
خون می کنندگریه به من ، پای تا سرم

مقصود من ز تشنگی من ، وصال بود
نی بر فرات،تشنهء جامی ز کوثرم

گفتم نهی تو بر سر دامن ، سر مرا
اما عمود خصم نشسته ست بر سرم

عمه، رمق به بدرقهء من به پا ، نداشت
او را میار بر سر صدپاره پیکرم

صدچشمه گشته جوشن وخون جوش میزند
مگذار تا فتد به تنم چشم خواهرم

گفتند اَشبهم به رسول خدا ، ولیک
دیدند کوفیان ، علىِ روز خیبرم

لبهای من اگر به لبانت ادامه داشت
می سوختی ز هرم نفس های آخرم

باور نداشتم ز همه تشنه تر تویی
بی آبی عقیق لبت داد باورم


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#علی_انسانی

پدر ازدیده جاری اشک وخون بهرپسرمیکرد
ولی عمّه درآنجا گریه بر حال پدر می کرد

پدرفریاد می کرد و پسر خاموش بود اما
سکوت او به جان باب کار نیشتر می کرد

سرش بگرفت بردامان وبرخشک وترآتش زد
چوآن خشکیده لبهارابه آب دیده ترمیکرد

پی بوسیدن ماه رخ او فرصتی می جست
رخ گلگون وخط سبز،شوقش بیشترمیکرد

ازآن روبود تارخ بررخش بگذاشت،دیدن داشت
یکی ای کاش بودو زودزینب راخبر میکرد

پدررا گرجداکرد از پسر زینب مکن منعش
که ازبهربرادرخواهر احساس خطر میکرد


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#علی_انسانی

دررزمگاه عشق نه فرق پسرشکست
گویی درست،شیشه ی عمرپدرشکست

پشتی که جز مقابل یکتا دوتا نشد
پشت حسین بودو زداغ پسرشکست

تاشدسپر به تیغ، سر شبه مصطفی
سر،شددوتاو رونق شق القمرشکست

شدباسرشکسته ززین سرنگون ولیک
باآن شکست،داد به بیدادگر شکست

سرسبزشدبه اشک،نهالم،ولیک خصم
تاخواست این درخت برآردثمر،شکست

مادر در انتظار، وز این بی خبر که تیغ
ازتوسر وازو دل وازمن کمرشکست
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#نوحه
#علی_انسانی

یوسف من سوی یعقوبت نظر کن
از هزاران گرگ این صحرا حذر کن

من غریبم۳

کرده‌ای محشر به پا زین قد و قامت
قامت تو می‌زند کوس قیامت

من غریبم۳

گر ببینم جسم چاکت من چه سازم
در غمت با خنده‌ء دشمن چه سازم

من غریبم۳


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#نوحه
#علی_انسانی

ای روشنای دیده‌ام ز چشم من مرو
ای سرو قد کشیده‌ام از این چمن مرو
الا ای یوسف زهرا حذر از این بیابان کن
نگاهی هم ز دنبالت به یعقوب پریشان کن

آهسته تر برو ۳

پدر پی پسر روان، زن‌ها پی پدر
زینب بیا که دل کند ، این پدر از پسر
ببینید احمد ثانی به معراجش شده عازم
بیایید از پی دیدن، جوانان بنی هاشم

آهسته تر برو ۳

ای نخل سربلندم که بالا گرفته‌ای
از آب دیده‌گان من، تو پا گرفته‌ای
همه صحراپر از گرگ ست واین یوسف بودتنها
یقین لیلا زداغ تو شود مجنون این صحرا

آهسته تر برو ۳


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#نوحه
#علی_انسانی

امید دل من کجا می‌روی
صدای تپش های دل نشنوی
علی جان علی جان علی جان علی جان
امید منی امید منی

ندانی چه‌ها می‌کنی با دلم
به آتش چرا می‌کشی حاصلم
علی جان علی جان علی جان علی جان
امید منی امید منی

سبک تر گذرکن که عمر منی
شکسته دلم بیش از این نشکنی
علی جان علی جان علی جان علی جان
امید منی امید منی

مگر عقده از کار دل وا کنم
برو راه و تا من تماشا کنم
علی جان علی جان علی جان علی جان
امید منی امید منی


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#نوحه
#علی_انسانی

رَود ای هاشمیان،‌ اکبر من میدان
همه گیرید به کف،‌ آینه با قرآن
این جگرپارۀ من هست و به نخلم ثمرست
حجرالاسود من خال لب این پسرست

پسرم آهسته۲

ای همه حاصل من،‌ روشنای دل من
گر بمانم داغت، می‌شود قاتل من
حاصل عمر منی و همه‌ی دلخوشی‌ام
ای مسیحا نفسم از چه ز غم می‌کشی‌ام

پسرم آهسته۲



🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#نوحه
#علی_انسانی

آهسته برو میدان،‌ ای میوه‌ء قلب من
تا چیده شوی از شاخ، آماده شده دشمن
خواهم که تماشای تو کنم
سیر قد و بالای تو کنم
آرام دل لیلا در آهم و در غوغا

خویت به علی ماند،‌ رویت به شه بطحا
کوتاهی عمر تو،‌ ارث تو شد از زهرا
خواهم که تماشای تو کنم
سیر قد و بالای تو کنم
آرام دل لیلا در آهم و در غوغا


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#نوحه
#علی_انسانی

بازار عشق و عاشقی رونق گرفته
اکبر به کف جان بهر دین حق گرفته
خون سر او تاج او
میدان شده معراج او
محشر بپا شد

در نوبهار عمر و در فصل جوانی
شد عازم میدان به شوق جان‌فشانی
صد چشم تر دنبال او
صد نیزه استقبال او
محشر بپا شد

اهل حرم از خیمه‌ها بیرون دویدند
با دیده از باغ رخ او گل بچیدند
هم جان به میدان می‌برد
هم از حرم جان می‌برد
محشر بپا شد


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#علی_انسانی
#نوحه

رود ای هاشمیان، اکبر من میدان
همه گیرید به کف، آینه با قرآن
این جگرپارهءمن هست وبه نَخلم ثمَرست
حَجَرالأسوَدِ من خالِ لبِ این پسرست

پسرم آهسته

ای همه حاصل من، روشنای دل من
گر بمانم داغت می شود قاتل من
حاصل عمر منی و همه ی دلخوشی ام
ای مسیحا نفسم از چه ز غم می کشی ام

پسرم آهسته

روی توچون ماه‌ست،چون رسول الله‌ست
همچنان مادر من، عمر تو کوتاه ست
ماهِ رُخسار تو گر یوسف کنعان بیند
تا اَبد سُفرهء زیبایی خود برچیند

پسرم آهسته

برو ای ماه، برو، گر کِشم آه، برو
تا ببینم قد تو، پیش من راه برو
بستهء موی تو ای سلسله گیسو آیم
گر روی بر سر تو با سر زانو آیم

پسرم آهسته


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#امام_حسین_علیه_السلام
#دروازه_کوفه
#نوحه
#علی_انسانی

طالع شده از برج نیزه ماه زینب
شد تیره روی مه ز دود آه زینب
دشمن زند زخم زبان
قرآن بخوان قرآن بخوان
ای جان زینب

از نوک نی با خواهر خود گفتگو کن
چاک دلم را با نگاه خود رفو کن
با من نگویی گر سخن
با دخترت حرفی بزن
ای جان زینب

جان دگر ده با کلامی دخترت را
یاری کن از بالای نیزه خواهرت را
بنگر پدر با دختران
مه را ببین با اختران
ای جان زینب

دیدی عدو در این سفر با من چها کرد
دیدی تو را آخر فلک ازمن جدا کرد
دیشب کجا بودی کجا
از ما جدا بودی جدا
ای جان زینب


🔹
Forwarded from استاد حاج علی انسانی (م ف)
#امام_حسین_علیه_السلام
#دروازه_کوفه
#علی_انسانی

نمی‌گویم ز نوک نیزه با خواهر، تکلّم کن
نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحّم کن

اگر چه غنچۀ بی‌آب، هرگز نشکفد امّا
درِ فردوس را بگْشا، به روی من، تبسّم کن

به چشم خارجی ماراتماشا می‌کند، کوفی
به نیِ قرآن بخوان ورفع این سوءتفاهم کن

اگر بهر نماز شُکر می‌خواهی وضو سازی
ندارم آب، با خاک سر زینب، تیمّم کن

تو قلب عالم امکانی و آگاهی از قلبم
به دریا با نگاه خود بگو، کم‌تر تلاطم کن

نگه با اختیار و اشکِ من بی‌اختیار آید
زبرج‌نی،نظر،ای ماه‌من!امشب به انجم کن



🔹