كانال هلال
436 subscribers
583 photos
240 videos
28 files
1.35K links
آثار و اخبار موسسه هنر وادبيات هلال
مقاله،خبر،شعر،نوحه،سرود،فيلم،كليپ،موسيقي،عكس،داستانك،صداي شاعر.
راه ارتباط با ما:@gousheshenava
Www.madayeh.com
لينك استعلام:
http://t.me/itdmcbot?start=helalcanal
Download Telegram
‍ خبرداغ
باصدای:شهروزحبیبی
موسیقی،تنظیم ومیکس:محسن جلیلی
ضبط:استودیو هلال
تولید:موسسه هنروادبیات هلال
#شهروز_حبیبی
#خبرداغ
#استودیو_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
Forwarded from اتچ بات
خبرداغ
باصدای:شهروزحبیبی
موسیقی،تنظیم ومیکس:محسن جلیلی
ضبط:استودیو هلال
تولید:موسسه هنروادبیات هلال
#شهروز_حبیبی
#خبرداغ
#استودیو_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
Forwarded from اتچ بات
حُسن یوسف

شب عيد است يثرب همچو طور اَيمن است امشب
فروزان خانه زهرا ز نور ذوالمن است امشب

گشوده ديده حق بين حسن در دامن زهرا
كه زهرا را تجلي خدا در دامن است امشب

كند ورد زبان ختم رسولان قل هوالله را
كه چشم او به اين نوباوه خود روشن است امشب

نهال گلشن توحيد بخشيده ثمر آري
كه ذكر لب ملائك را نواي احسن است امشب

پيمبر شاد و حيدر شاد و زهرا شاد از اين مولود
وليكن از حسادت كور چشم دشمن است امشب

گلستان بيت زهرا را نگر از روي نيكويش
سراي وحي از روي حسن چون گلشن است امشب

از اين زيباپسر دور است آري چشم بدخواهان
كه از إنّا فتحنايش به تن پيراهن است امشب

مگر باغ ارم از خرمي شد دامن زهرا
كه از روي حسن پرلاله و پرسوسن است امشب

پيمبر عارض او را ببوسد هر دم از شادی
بلي آن چهر زيبا را گه بوسيدن است امشب

حسن آن جامع حُسن خدايي در وجود آمد
كه حُسنش حُسن يوسف را به نیکی رهزن است امشب

ببر ثابت تو اندر پيشگاه خواجه عالم
بگو اين شعر نزدت عرض تبريك من است امشب
#گلزار_ثابت
#مدح_امام_حسن_علیه_ااسلام
#محمد_سعید_میرزایی
#دکلمه
#ماه_رمضان
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
Forwarded from اتچ بات
ای شهادت بیا

بیا ای فروغ سعادت بیا
نجات علی ای شهادت بیا

بیا، حق- زحق ناسپاسان بگیر
علی، از علی ناشناسان بگیر

نرفت آب خُشک از گلویم فروی
که من داشتم استخوان در گلوی


چو بهر علی، عمر- جز غم نداشت
به جز تیغ، این زخم مرهم نداشت

@helalcanal
چه بهتر، اگر مرگ، شد سرخ رنگ
در آغوش می‌گیرمش تنگ تنگ


به مسجد، به خون بِه، رُخم- تر کنند
نماز مرا- بلکه، باور کنند


بگو این حقیقت به اهل مجاز
نمازست از من، نه من از نماز


در اثبات من هست، اثبات دین
که روح نمازم من و ذات دین


از آنرو، دعا روی آرد به من
که داند، که دین، دِین دارد به من


چو این لفظ، دارد به معنا نیاز
به سوی علی، روی دارد نماز
@helalcanal

به یک سوره، من کز دو لب رانده‌ام
به حمد همه- فاتحه خوانده‌ام


همین نکته، در ذِهنِ تاریخ، بس
که مظلوم‌تر از علی، نیست کس


ندیده است یک روز- چشم سَحَر-
ز خورشید چشمم- سحرخیزتر


ز من، سر نزد پیش‌تر آفتاب
مَگَر خواب بیند، علی را به خواب


به شامم فلک آفتابی نداد
سلام مرا- کس جوابی نداد
@helalcanal

کسی را چو من- دهر، تنها نکرد
زَدَم هر دَری را- کسی وا نکرد


مرا می‌شناسد ویرانه‌ها
خرابه‌نشینان بی‌خانه‌ها


درِ خانه‌ی من، نبندد کسی
که حاجت روا رفته زین در- بسی
#علی_انسانی
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
*در مدح و مرثیۀ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام

ای به فرمان خدا هفت فلک را بانی
هفتمین حجّت و هفتم ولی سبحانی

موسی آل محمّد که هزاران موسی
کرده‌اند از حجر طور تو نور افشانی

روی تو مصحف و ابروی خمت بسم الله
خال و خط آیه و حسنت صُور قرآنی

گر نهی روی به صحرای منی نیست عجب
که خلیل آید و فرزند کند قربانی

نُه فلک سفره‌ی جود و کرم و احسانت
انس و جان، حور و ملک را شرف مهمانی

بر سر کوی تو رضوان زده زانوی ادب
بر در حبس تو فردوس کند دربانی

مرغ توحید به گرد حرمت در پرواز
طوطی وحی، حضور تو به مدحت خوانی

مهر تو فلک نجات است، نجات است، نجات
گر شود عالم ایجاد یم طوفانی

باب حاجات، تو ما را همه عرض حاجت
چه بگوییم که حال همه را خود دانی

چون کف خاک به یک باره فرو خواهد ریخت
گر کند چرخ ز فرمان تو نافرمانی

دامن حبس تو بیت الشّرف آزادی
غل زنجیر تو را زمزمه‌ی پنهانی

کاظم الغیظی و خُلق تو بود خُلق عظیم
دشمن افتاده ز احسان تو در حیرانی

در سیه چال عدو بود تو را آن اعجاز
که کنی با سر انگشت فلک گردانی

نه تو زندانی هارون ستمگر بودی
روح هارون شده در محبس تو زندانی

کند، حنّانه و زنجیر ستم حلقه‌ی وصل
حبس شد غار حرا و تو رسول ثانی

از نماز سحر و اشگ شب و گریه‌ی روز
حبس تاریک تو شد روز و شبش نورانی

شجر نور کجا آب و گل حبس کجا
غل و زنجیر کجا و بدنی روحانی

محبس تنگ تو مطموره‌ی تاریکی بود
که در آن بود یکی، روز و شب ظلمانی

به خدا سخت بود سخت که گویم هارون
می‌کُشد حجّت حقّ را به چنین آسانی

به که گویم که شد ای یوسف زهرا از زهر
جگرت پاره‌تر از برگ گُل بستانی

با که گویم که شده تخته‌ی در تابوتت
ای نبی قامت و ای آینه‌ی سبحانی

تازیانه به تنت خصم نمی‌زد هرگز
بهره‌ای داشت اگر از شرف انسانی

سزد از داغ تو آن گونه بگریم که شود
چشم از خون جگر همچو یمِ طولانی

ارث از مادر خود فاطمه بردی که به حبس
بر گل روی تو سیلی زه خصم جانی

جگر «میثم»از آن سوخت که از زهر جفا
دشمنت کشت به بغض علی عمرانی
#غلامرضا_سازگار
#نخل_میثم
#شعر_مذهبی
#مدح_امام_کاظم_علیه_السلام
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
امشب که با تو انس به ویران گرفته‌ام
ویرانه را به جای گلستان گرفته‌ام
امشب شب مبارک قدر است و من تو را
بر روی دست خویش چو قرآن گرفته‌ام
پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی
گل بوسه‌ای‌ست کز لب عطشان گرفته‌ام
از بس که پا برهنه به صحرا دویده‌ام
یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته‌ام...
بر داغدیده شاخۀ گل هدیه می‌برند
من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته‌ام...
#غلامرضا_سازگار
#محرم
#شعر_مذهبی
#عاشورا
#حضرت_رقیه
#کانال_هلال
#موسسه_هلال
@helalcanal
 

از خیمه‌ها که رفتی و دیدی مرا به خواب
داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده‌ای
گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد
می‌گفت عمّه‌ام به رخم بوسه داده‌ای...


تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه
دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم
تا یک نگه ز گوشۀ چشمی به من کنی
من چشم از سر تو دمی برنداشتم


با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد
اما دو پلکِ خود ز چه بر هم گذاشتی
یک‌باره از چه رو، دو ستاره اُفول کرد
گویا توان دیدن عمّه نداشتی...


با آنکه دستبرد خزان دیده‌ای ولیک
باغ ولایت است که سرسبز و خرّم است
رخسار توست باغ همیشه بهار من
افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است


ای گل، اگر چه آب ندیدی، ولی بُوَد
از غنچه‌های صبح، لبت نوشکفته‌تر
از جُورها که با من و با عمّه شد مپرس
این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته‌تر


هر کس غمم شنید، غم خود ز یاد برد
بر زاری‌ام ز دیده و دل، زار گریه کرد
هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت
بر حال او دل در و دیوار گریه کرد


ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی
امشب حسد به کلبۀ من ماه می‌بَرد
گر میزبان نیامده امشب به پیشواز
از من مَرَنج، عمّه مرا راه می‌برد


گر اشک من به چهرۀ مهتابی‌ام نبود
ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت
معذور دار، اگر شده آشفته موی من
دستم برای شانه به گیسو رَمَق نداشت

 

ویرانه، غصّه، زخم زبان، داغ، بی‌کسی
این کوه را بگو، تن چون کاه، چون کِشَد؟
پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم
دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کِشد

 

سیلی نخورده نیست کسی بین ما ولی
کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه‌ام
دست عَدو بزرگ تر از چهرۀ من است
یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه‌ام...

 

ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من
دست از جهان و هر چه در آن هست می‌کشم
سیلی، گرفته قوّت بینایی‌ام اگر
من تا شناسمت به رُخت دست می‌کشم

 

ای گل، ز عطر ناب تو آگه شدم، تویی
ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است
انگشت‌ها که با لب تو بوده آشنا
باور نمی‌کنند که این لب همان لب است
#علی_انسانی
#شعر_مذهبی
#حضرت_رقیه
#محرم
#عاشورا
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
ویرانه‌ام گلستان است

حریم قـدس مـرا جبـرییل، دربـان است          
مــزار کــوچـک مـن قبلـۀ بـزرگان است
اگـرچه ابــر سیـاهی‌ست بـر مـه رویـم
 ز اشـک دیـده مـزارم ستـاره‌بــاران است
ز تــازیانـه تنــم آیـــه‌آیــه گـردیــده  
چنـان که پیکـر پـاکم شبیـه قــرآن است
از آن شبـی کــه پــدر بهــر دیـدنم آمد  
هنــوز دامـن ویــرانـه‌ام گلستــان است
من آن صحیفـــۀ خــوانـای لیلةالقدرم  
که همچو فاطمه قدرم همیشه پنهان است
مگـر ظهـــور کنــد منتقـم وگـرنه هنوز  
رخـم کبـود بـود، گیسـویم پـریشان است
الا! همــاره بگـــریید بهــر غــربت من 
 کـه چشم حضرت مهدی هنوز گریان است
بـه اشک من جگر تـازیانه خـون می‌شد  
یکـی نگفت که این دخترک مسلمان است
چهـــارده صــده بگــذشته و هنـوز مرا  
ســر بــریدۀ بـابـا بـه روی دامــان است
شــرارۀ دل «میثم» ز شعلـۀ دل ماست
که نظم او همه چون آتش فروزان است
#غلامرضا_سازگار
#شعر_مذهبی
#ماه_صفر
#نخل_میثم
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
سروده جدید استاد سازگار در وصف شهدای امنیت منتشر شد

🔹 ای گشته فدای ره امنیت اسلام
🔹 خون های شما حافظ حیثیت اسلام

🔹گردیده سر افراز شما ملت اسلام
🔹پاینده زایثار شما عزت اسلام

🔹 پرواز شما سوی خدا باد مبارک
🔹 دیدار شما با شهدا باد مبارک

****

🔸 مردان فدا کار شمایید شما یید شمایید
🔸 بردین خدا یار شما یید شمایید

🔸 دلداده ایثار شما یید شمایید
🔸 برما سرو سردار شمایید شمایید

🔸توفیق شها دت به شما گشت کرامت
🔸دادید اگر جان سر رهبر به سلامت

****

🔹 ای برهمگان لطف الهی شده شامل
🔹 با خون شما عزت ایران شده کامل

🔹 رستید زدریاو رسیدید به سا حل
🔹 ننگ ابدی ماند به اوباش و اراذل

🔹 اینان همگی خصم خداوند جلیلند
🔹 پیوسته ذلیلند ذلیلند ذلیلند

****

🔸 اینان همه از بیخردی سرزده برسنگ
🔸بردامنشان نیست به غیر از شرر ننگ

🔸بادین خدا یکسره دارند سرجنگ
🔸 دنیا شده چون گور برای همگی تنگ

🔸جان وتنشان سوخت و بال و پرشان ریخت
🔸 انگار که سجیل به روی سرشان ریخت

****

🔹 ماملت آزاده خونیم و قیامیم
🔹 ما پشت سر خامنه ای یار امامیم

🔹 شمشیر خدا ییم که بیرون زنیامیم
🔹 فریاد خروشنده خونیم و پیامیم

🔹 ما خون شهیدیم که پیوسته به چوشیم
🔹 چون موج بگردیم و چو دریا بخروشیم

****

🔸 دیدید که ملت زشما سخت بریدند
🔸بر ضد شما یکسره فریاد کشیدند

🔸 دیدید که از ننگ شما پرده دریدند
🔸 رسوایی و پستی شماراهمه دیدند

🔸 ملت همگی لشگر پیروز خدایند
🔸 از فرقه اشرار جدایند جدایند
#شهید_امنیت
#استاد_غلامرضا_سازگار
#کانال_هلال
#موسسه_هلال
@helalcanal
Madayeh.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام استاد سازگار به مداحان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام.
اینکه از کرنا خطرش بیشتره تعطیلی مجالس امام حسین علیه السلام است.
کامل و با دقت بشنوید.
#غلامرضا_سازگار
#روضه
#توسل
#توصیه
#کرنا
#کانال_هلال
@helalcanal
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین سفینة النجاة است
اصل اصول حسنات است
***
نوحه ای ماندگار با صدای غلامحسین اشرفی.
#نوحه
#اصالت
#اکبر_ناظم
#کربلا
#باب_نجات
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
*میلادیه حضرت ابوالفضل علیه السلام

صفحات امکان به هلال شعبان
ز نگاه رضوان شده دلرباتر
ز تبسم گل ز نوای بلبل
خبرم رسیده ز بهار دیگر
دو پسر عطا شد به دو مام والا
دو قمر خداداد به رسول و حیدر
دو یم عنایت دو مه هدایت
دو بزرگ آیت دو نکو برادر
صلوات حیدر صلوات احمد
صلوات قرآن صلوات داور
-به جلال هر دو به جمال هر دو
-به کمال هر دو شب و روز و هردم

به زمین اگر چه به سما اگر چه
سخن از حسین است و ولادت او
به نگاه دیگر به دو دست حیدر
بنگر به عباس و ارادت او
به اخوّت او به فتوّت او
به بزرگی او به سیادت او
به محبّت او به مودّت او
به شهامت او به رشادت او
به حقیقت او به ولادت او
به عبادت او به شهادت او
-صلوات خالق صلوات مخلوق
-صلوات عالم صلوات آدم

ثمر ولایت به ریاض قرآن
به گل و بهاران به شجر مبارک
به سما ستاره کند این اشاره
که طلوع خورشید به سحر مبارک
به سما مبارک به زمین مبارک
به ملک مبارک به بشر مبارک
شب عید عباس به حسین تبریک
گل روی فرزند به پدر مبارک
به ادب مبارک به وفا مبارک
به جهاد تبریک به ظفر مبارک
-ادب و وفا و ظفر و جهادند
-هم از او مشرف هم از او مکرّم

به کدام مضمون به کدام منطق
لب خود گشایم به ثنای عباس
نه دُرّاست قابل نه گهر مقابل
خجلم که ریزم چه به پای عباس
همه‌های و هویم که شده هوائی
دل بی‌هوایم به هوای عباس
همه کربلایم ز بلای عشقش
همه نینوایم به نوای عباس
به صفای عباس به وفای عباس
به ندای عباس به خدای عباس
-که محبتش را که ولایتش را
-که مودّتش را ندهم به عالم

همه لحظه گوشم پی گفتگویش
همه عمر چشمم به خیال رویش
چه شود غباری ببرم ز خاکش
چه شود که جا می‌زنم از سبویش
من و خاک کویش من و آب جویش
من و های هویش من و عطر و بویش
به شرار قهرش به نگاه مهرش
به صفای خلقش به خصال و خویش
به جبین و دستش به دو چشم مستش
به بهار حسنش به شکنج مویش
-نگهم دهد جان به تمام امکان
-اگر او نگاهی فکند به من هم

هله‌ای که زیبد ز مقام و رفعت
به جهان حسین دگرت بخوانم
تو که به ز مهری، تو که به زماهی
به کدام جرأت قمرت بخوانم
به خدا که زیبد به وفا و عشق و
ادب و شهامت پدرت بخوانم
لب خود بشویم به گلاب و آنگه
به رسول و زهرا پسرت بخوانم
به حسین یاور به حسن برادر
به علی فروغ بصرت بخوانم
-شرف و ولایت ز تو جلوه کرده
-کمر شجاعت به تو گشته محکم

تو علی شمایل تو حسن خصایل
تو ابوالفضائل تو گره گشائی
تو جهان فروزی تو به سینه سوزی
تو به جسم جانی تو به دل صفائی
تو سپهر غیرت تو امید عترت
تو شفیع امّت به صف جزائی
تو بزرگ مردی تو دوای دردی
تو محیط مهری تویم وفائی
تو امیر لشگر تو شهید داور
تو عزیز حیدر پناه مائی
-ز تو درد درمان ز تو زخم مرهم
-ز تو شعله لاله ز تو نار خرّم

به خدای منّان به تمام قرآن
که به سینه شوق حرم تو دارم
اگرم که بر رو بود آبروئی
ز صفای خاک قدم تو دارم
چه غم از نشورم چه غم از صراطم
چه غم از جحیم که غم تو دارم
شرف عیان را شرر نهان را
به خدا ز لطف و کرم تو دارم
دل آسمانی گهر معانی
دم مدح خوانی زدم تو دارم
-به ریاض حسنت به بهشت رویت
-که برون ز کویت نروم مسلم؟
@helalcanal
به جلال داور به دل پیمبر
به نماز زهرا به خلوص حیدر
به حطیم و کعبه به مقام و زمزم
به صفا و مروه به منی و مشعر
به حسین و عباس به زهیر و یحیی
به حبیب و مسلم به علیِّ اکبر
به سرشک طفلان به فرات خونین
به رباب محزون به علیِّ اصغر
اگرم برانی اگرم بخوانی
نروم از این کو، نروم از این در
-به تو سر سپردم به تو دست دادم
-به تو رو نهادم ز تو می‌زنم دم

تو که می‌بری دل تو که می‌دهی جان
گهی از تبسّم گهی از نگاهت
تو که روز محشر شهداسرار
ببرند حسرت به مقام و جاهن
تو که خلق عالم شده هم گدایت
شده هم غلامت شده هم سپاهت
چه شود که منّت به سرم گذاری
ز غبار کویت ز تراب راهب
ز کرم بخوانی من بیـنوا را
که شبی نهم روسوی بارگاهت
-بگشتا خدایا ره کربلا را
-چه به روی عالم چه به روی (میثم) http://madayeh.com/ViewItem/182183/2468426

@helalcanal
#غلامرضاسازگار
#شعرمذهبی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#کانال_هلال
*قصیده در ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

از گلستان ولایت خبر آمد خبر آمد
که شب منتظران را سحر آمد سحر آمد
افق فضل و ادب را قمرآمد قمرآمد
یم ایثار و وفا را گهر آمد گهر آمد
شاهکار ازلی را اثر آمد اثر آمد
-فاطمه ام بنین را پسر آمد پسر آمد

به همه صبح تجلای رخ یار مبارک
جلوۀ یوسف دیگر سر بازار مبارک
جشن خون و شرف و غیرت و ایثار مبارک
خندۀ فاطمه و حیدر کرّار مبارک
عید میلاد ابوالفضل علمدار مبارک
-نخل سر سبز امید علوی را ثمر آمد

آمد آن کودک شیری که بود صولت شیرش
بلکه شیران شجاعت همه خوانند امیرش
دل هر سلسلۀ زلف اسیرش
خوشتر از شیر بود وعدۀ زخم سر تیرش
اوست عباس که با دیدن رخسار منیرش
-بوسه زن بازو و پیشانی او را پدر آمد

او که بر دست و جبین بوسه زند چارامامش
اوکه دارند شهیدان همه حسرت به مقامش
صولت از باب و ادب مانده به میراث زمامش
ز نبی باد درودش، زعلی باد سلامش
دور باشد ز ادب خوانم اگر ماه تمامش
-که زخورشید فروزنده تر و خوبتر آمد

علوی زاده و رُخ آینه طلعت طاها
قمر و از رخ او در دل خورشید ضیاها
این گل از کیست باین رنگ و باین بوی الها؟
که ز انفاس خوشش گلشن دین بافت صفاها
که برد مژده بر آن فاطمه روحی بفداها
-که از این فاطمه در جلوه حسینی دگر آمد

ذکر لالائی از زمزمۀ عشق نهانی
او حسین دگر است و پدرش احمد ثانی
مانده از بوسه بابا به دو بازوش نشانی
گه تبسّم زند و گاه کند اشک فشانی
کنیه اش بوده ابوالقریه زدوران جوانی
-کز ازل ساقی ذرّیه پیغامبر آمد

این همان استکه فرموده قمرشمس ضُحایش
نه عجب خواند اگر شیر خدا شیر خدایش
جان من جان همه عالم و آدم بفدایش
حاجیان واله و حیرت زدۀ حجّ وفایش
عشق میقات و عطش مروه و خون سعِی صفایش
-زمزمش علقمه گردید و عمودش حجر آمد

برق تیغش زده بر فرق عدو نقش تباهی
ماه با پرتو مهر رُخ زیبایش سیاهی
خون بازو، بوفاداری او داده گواهی
او امیر سپه و هاشمیانند سپاهی
تا صف حشر بود فخر شهیدان الهی
-بر شهیدی که شهادت هم از او مفتخر آمد
@helalcanal
شب میلاد در او شیر خدا دید خدا را
عشق وایثارو وفاوشرف و صدق و صفا را
آبرو داده بمیدان شهادت شهدا را
لاله گون کرد زخون تا صف محشر، یم لا را
بیشتر سینه سپر کرد و بلی گفت بلا را
-هر چه بر پیکر او تیر بلا بیشتر آمد

کربلا گوهر سرخی است بدریای وجودش
نینوا گوشه ای از زمزمۀ نای وجودش
آخرت نغمۀ شوری است بدنیای وجودش
شهدا در دو جهان عاشق شیدای وجودش
تا گلستان شود از زخم سراپای وجودش
-پیش شمشیر سراپای وجودش سپر آمد

ای زده دست خدا بوسه به دست و سرو رویت
ای گلستان وفا سبز زخوناب گلویت
رشتۀ عشق تمام شهدا حلقۀ مویت
دیدۀ خلق چو اطفال جگر سوخته سویت
من نه مدّاح توام بلکه گدای سرکویت
-شاد از آنم که سر کوی تو عمرم بسر آمد

من ناقابل و مدح تو زهی لطف و عنایت
گمرهی بودم و گشتم سوی این خانه هدایت
چه کنم گر نکنی از من بیچاره حمایت
گرچه هر عضو تنم از گنهی کرده حکایت
شکر پیوسته خدا را که در این باغ ولایت
-نخل «میثم»همه از وصف شما بارور آمد http://madayeh.com/ViewItem/182183/2468426

#غلامرضاسازگار
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شعرمذهبی
#کانال_هلال
@helalcanal
Forwarded from كانال هلال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین سفینة النجاة است
اصل اصول حسنات است
***
نوحه ای ماندگار با صدای غلامحسین اشرفی.
#نوحه
#اصالت
#اکبر_ناظم
#کربلا
#باب_نجات
#موسسه_هلال
#کانال_هلال
@helalcanal
Forwarded from كانال هلال
*میلادیه حضرت ابوالفضل علیه السلام

صفحات امکان به هلال شعبان
ز نگاه رضوان شده دلرباتر
ز تبسم گل ز نوای بلبل
خبرم رسیده ز بهار دیگر
دو پسر عطا شد به دو مام والا
دو قمر خداداد به رسول و حیدر
دو یم عنایت دو مه هدایت
دو بزرگ آیت دو نکو برادر
صلوات حیدر صلوات احمد
صلوات قرآن صلوات داور
-به جلال هر دو به جمال هر دو
-به کمال هر دو شب و روز و هردم

به زمین اگر چه به سما اگر چه
سخن از حسین است و ولادت او
به نگاه دیگر به دو دست حیدر
بنگر به عباس و ارادت او
به اخوّت او به فتوّت او
به بزرگی او به سیادت او
به محبّت او به مودّت او
به شهامت او به رشادت او
به حقیقت او به ولادت او
به عبادت او به شهادت او
-صلوات خالق صلوات مخلوق
-صلوات عالم صلوات آدم

ثمر ولایت به ریاض قرآن
به گل و بهاران به شجر مبارک
به سما ستاره کند این اشاره
که طلوع خورشید به سحر مبارک
به سما مبارک به زمین مبارک
به ملک مبارک به بشر مبارک
شب عید عباس به حسین تبریک
گل روی فرزند به پدر مبارک
به ادب مبارک به وفا مبارک
به جهاد تبریک به ظفر مبارک
-ادب و وفا و ظفر و جهادند
-هم از او مشرف هم از او مکرّم

به کدام مضمون به کدام منطق
لب خود گشایم به ثنای عباس
نه دُرّاست قابل نه گهر مقابل
خجلم که ریزم چه به پای عباس
همه‌های و هویم که شده هوائی
دل بی‌هوایم به هوای عباس
همه کربلایم ز بلای عشقش
همه نینوایم به نوای عباس
به صفای عباس به وفای عباس
به ندای عباس به خدای عباس
-که محبتش را که ولایتش را
-که مودّتش را ندهم به عالم

همه لحظه گوشم پی گفتگویش
همه عمر چشمم به خیال رویش
چه شود غباری ببرم ز خاکش
چه شود که جا می‌زنم از سبویش
من و خاک کویش من و آب جویش
من و های هویش من و عطر و بویش
به شرار قهرش به نگاه مهرش
به صفای خلقش به خصال و خویش
به جبین و دستش به دو چشم مستش
به بهار حسنش به شکنج مویش
-نگهم دهد جان به تمام امکان
-اگر او نگاهی فکند به من هم

هله‌ای که زیبد ز مقام و رفعت
به جهان حسین دگرت بخوانم
تو که به ز مهری، تو که به زماهی
به کدام جرأت قمرت بخوانم
به خدا که زیبد به وفا و عشق و
ادب و شهامت پدرت بخوانم
لب خود بشویم به گلاب و آنگه
به رسول و زهرا پسرت بخوانم
به حسین یاور به حسن برادر
به علی فروغ بصرت بخوانم
-شرف و ولایت ز تو جلوه کرده
-کمر شجاعت به تو گشته محکم

تو علی شمایل تو حسن خصایل
تو ابوالفضائل تو گره گشائی
تو جهان فروزی تو به سینه سوزی
تو به جسم جانی تو به دل صفائی
تو سپهر غیرت تو امید عترت
تو شفیع امّت به صف جزائی
تو بزرگ مردی تو دوای دردی
تو محیط مهری تویم وفائی
تو امیر لشگر تو شهید داور
تو عزیز حیدر پناه مائی
-ز تو درد درمان ز تو زخم مرهم
-ز تو شعله لاله ز تو نار خرّم

به خدای منّان به تمام قرآن
که به سینه شوق حرم تو دارم
اگرم که بر رو بود آبروئی
ز صفای خاک قدم تو دارم
چه غم از نشورم چه غم از صراطم
چه غم از جحیم که غم تو دارم
شرف عیان را شرر نهان را
به خدا ز لطف و کرم تو دارم
دل آسمانی گهر معانی
دم مدح خوانی زدم تو دارم
-به ریاض حسنت به بهشت رویت
-که برون ز کویت نروم مسلم؟
@helalcanal
به جلال داور به دل پیمبر
به نماز زهرا به خلوص حیدر
به حطیم و کعبه به مقام و زمزم
به صفا و مروه به منی و مشعر
به حسین و عباس به زهیر و یحیی
به حبیب و مسلم به علیِّ اکبر
به سرشک طفلان به فرات خونین
به رباب محزون به علیِّ اصغر
اگرم برانی اگرم بخوانی
نروم از این کو، نروم از این در
-به تو سر سپردم به تو دست دادم
-به تو رو نهادم ز تو می‌زنم دم

تو که می‌بری دل تو که می‌دهی جان
گهی از تبسّم گهی از نگاهت
تو که روز محشر شهداسرار
ببرند حسرت به مقام و جاهن
تو که خلق عالم شده هم گدایت
شده هم غلامت شده هم سپاهت
چه شود که منّت به سرم گذاری
ز غبار کویت ز تراب راهب
ز کرم بخوانی من بیـنوا را
که شبی نهم روسوی بارگاهت
-بگشتا خدایا ره کربلا را
-چه به روی عالم چه به روی (میثم) http://madayeh.com/ViewItem/182183/2468426

@helalcanal
#غلامرضاسازگار
#شعرمذهبی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#کانال_هلال
Forwarded from كانال هلال
*قصیده در ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

از گلستان ولایت خبر آمد خبر آمد
که شب منتظران را سحر آمد سحر آمد
افق فضل و ادب را قمرآمد قمرآمد
یم ایثار و وفا را گهر آمد گهر آمد
شاهکار ازلی را اثر آمد اثر آمد
-فاطمه ام بنین را پسر آمد پسر آمد

به همه صبح تجلای رخ یار مبارک
جلوۀ یوسف دیگر سر بازار مبارک
جشن خون و شرف و غیرت و ایثار مبارک
خندۀ فاطمه و حیدر کرّار مبارک
عید میلاد ابوالفضل علمدار مبارک
-نخل سر سبز امید علوی را ثمر آمد

آمد آن کودک شیری که بود صولت شیرش
بلکه شیران شجاعت همه خوانند امیرش
دل هر سلسلۀ زلف اسیرش
خوشتر از شیر بود وعدۀ زخم سر تیرش
اوست عباس که با دیدن رخسار منیرش
-بوسه زن بازو و پیشانی او را پدر آمد

او که بر دست و جبین بوسه زند چارامامش
اوکه دارند شهیدان همه حسرت به مقامش
صولت از باب و ادب مانده به میراث زمامش
ز نبی باد درودش، زعلی باد سلامش
دور باشد ز ادب خوانم اگر ماه تمامش
-که زخورشید فروزنده تر و خوبتر آمد

علوی زاده و رُخ آینه طلعت طاها
قمر و از رخ او در دل خورشید ضیاها
این گل از کیست باین رنگ و باین بوی الها؟
که ز انفاس خوشش گلشن دین بافت صفاها
که برد مژده بر آن فاطمه روحی بفداها
-که از این فاطمه در جلوه حسینی دگر آمد

ذکر لالائی از زمزمۀ عشق نهانی
او حسین دگر است و پدرش احمد ثانی
مانده از بوسه بابا به دو بازوش نشانی
گه تبسّم زند و گاه کند اشک فشانی
کنیه اش بوده ابوالقریه زدوران جوانی
-کز ازل ساقی ذرّیه پیغامبر آمد

این همان استکه فرموده قمرشمس ضُحایش
نه عجب خواند اگر شیر خدا شیر خدایش
جان من جان همه عالم و آدم بفدایش
حاجیان واله و حیرت زدۀ حجّ وفایش
عشق میقات و عطش مروه و خون سعِی صفایش
-زمزمش علقمه گردید و عمودش حجر آمد

برق تیغش زده بر فرق عدو نقش تباهی
ماه با پرتو مهر رُخ زیبایش سیاهی
خون بازو، بوفاداری او داده گواهی
او امیر سپه و هاشمیانند سپاهی
تا صف حشر بود فخر شهیدان الهی
-بر شهیدی که شهادت هم از او مفتخر آمد
@helalcanal
شب میلاد در او شیر خدا دید خدا را
عشق وایثارو وفاوشرف و صدق و صفا را
آبرو داده بمیدان شهادت شهدا را
لاله گون کرد زخون تا صف محشر، یم لا را
بیشتر سینه سپر کرد و بلی گفت بلا را
-هر چه بر پیکر او تیر بلا بیشتر آمد

کربلا گوهر سرخی است بدریای وجودش
نینوا گوشه ای از زمزمۀ نای وجودش
آخرت نغمۀ شوری است بدنیای وجودش
شهدا در دو جهان عاشق شیدای وجودش
تا گلستان شود از زخم سراپای وجودش
-پیش شمشیر سراپای وجودش سپر آمد

ای زده دست خدا بوسه به دست و سرو رویت
ای گلستان وفا سبز زخوناب گلویت
رشتۀ عشق تمام شهدا حلقۀ مویت
دیدۀ خلق چو اطفال جگر سوخته سویت
من نه مدّاح توام بلکه گدای سرکویت
-شاد از آنم که سر کوی تو عمرم بسر آمد

من ناقابل و مدح تو زهی لطف و عنایت
گمرهی بودم و گشتم سوی این خانه هدایت
چه کنم گر نکنی از من بیچاره حمایت
گرچه هر عضو تنم از گنهی کرده حکایت
شکر پیوسته خدا را که در این باغ ولایت
-نخل «میثم»همه از وصف شما بارور آمد http://madayeh.com/ViewItem/182183/2468426

#غلامرضاسازگار
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شعرمذهبی
#کانال_هلال
@helalcanal