💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)
🔻متن منتشر شده رد فضای مجازی:
کدام #مذهب است که توانسته باشد پنج دقیقه از #شرارت بشر بکاهد؟ برعکس میبینیم همیشه #تعصب ,#خرافات و #حماقت بشر را برای پیشرفت مقاصد خود دستاویز قرار داده و یک میانجیِ کشیش یا #آخوند لازم دارد که کلاه مردم را به امیدِ بهشت و بیمِ دوزخ بردارد و به ریششان بخندد... (#صادق هدایت)
🔻پاسخ:
🔸بر فرض پذیرش این مطلب که این سخن از شخصیت صادق هدایت می باشد، می گوییم: تنها کافی است کمی در تاریخ صدر اسلام جستجو کنیم تا تاثیرات شگفت انگیز اسلام را در عرصه های مختلف مشاهده کنیم. که یکی از این موارد، کاهش شرارت ها بوده است.
🔸اسلام پس از ظهور، تمام مسائل غیراخلاقی را نهی کرد؛ دزدی، قتل، غارت، تجاوز و ... همگی از مسائلی بودند که اسلام با آنها مخالفت کرد و برای هر کدام نسبت به نوع و مرحله و شکل انجام، مجازات وضع کرد. تا جایی که عده ای از مردم به جهت ترس از مجازات، برخی به جهت ایمان و برخی نیز برای مقاصد دیگر به رعایت آن خود را ملزم کردند.
🔸تا جایی که اعراب جاهلی آن دوران، در کمتر از چند دهه، به اعرابی متمدن و صاحب مکتب و مسلک تبدیل شدند. اعرابی که برای نزول باران، موجودات جاندار را زنده زنده آتش می زدند و دخترانشان را زنده زنده به گور می سپردند، سرانجامشان به جایی رسید که خرافات از اعتقاداتشان به طور کلی خارج شد و دختران را از پسران نیکوتر می پنداشتند.
🔸این اسلام و بالاخص مذهب تشیع بود که در عرض کمتر از 14 قرن، توانسته اقبال عمومی بشر را به خود جلب کند و مرز های خود را از شبه جزیره عربستان، به عمق قاره آمریکا و اروپا و تا آخرین جزایر آسیا نیز بکشاند. یقینا این اقبال عمومی، از جانب صاحبان عقول بوده است و نه تنها افرادی عامی و ساده که بتوان انها را گمراه کرد و یا به اصطلاح نویسنده، سرشان را کلاه گذاشت.
🔸اساسا رسالت مذهب تشیع و اسلام، مبارزه با خرافات بوده است؛ این را تاریخ گواهی خواهد داد که اسلام چه خرافاتی را منسوخ کرده و چه خدماتی به بشریت داشته است. اگر تنها و تنها به این فرضیه فکر کنیم که اگر اسلام ظهور نمی کرد، سرنوشت جهان بالاخص آسیا (قطب نفت خیز دنیا کنونی و منطقه بسیار حیاتی در اقتصاد جهانی) چه می شد؟ اداره این حکومت ها به دست چه انسان های بدون تمدنی بود؟ و چطور با زندگی سراسر خرافه خود، باعث شروع جنگ های بزرگ و برهم زدن نظم جهانی می شدند؟!
🔸در پایان، کلاه برداری آخوند در اسلام باید ترجمه شود، که منظور چیست! چرا که در اسلام همه چیز به اعتقادات برخواهد گشت و شخص معتقد (مسلمان) باید اعتقادش را از سر تحقیق کسب کند و تقلید در اعتقادات ممنوع است، بنابراین یک آخوند (روحانی) هیچ دخل و تصرفی در شکل گیری اعتقادات مسلمانان ندارند جز در مساله تصحیح و تکمیل اعتقادات (که آن هم بسته به استدلال خود اوست و شخص مسلمان می تواند استدلال روحانی را در مساله اعتقادی نپذیرد).
🔻بنابراین:
🔹 اولا: دین اسلام مبارزه گری خود را با خرافات و شرارت ها به اثبات رسانده است.
🔹 دوما: هیچ مسلمان معتقدی، اقدام به شرارت نمی کند، چرا که مسلمان معتقد، شرارت را حرام می داند.
🔹 سوما: روحانیت هیچ دخل و تصرفی در سوء استفاده از اعتقادات مسلمانان ندارند و خود مسلمانان اند که این اعتقاد را پذیرفته اند.
...................................
🌐 @shobhe_net
🔻متن منتشر شده رد فضای مجازی:
کدام #مذهب است که توانسته باشد پنج دقیقه از #شرارت بشر بکاهد؟ برعکس میبینیم همیشه #تعصب ,#خرافات و #حماقت بشر را برای پیشرفت مقاصد خود دستاویز قرار داده و یک میانجیِ کشیش یا #آخوند لازم دارد که کلاه مردم را به امیدِ بهشت و بیمِ دوزخ بردارد و به ریششان بخندد... (#صادق هدایت)
🔻پاسخ:
🔸بر فرض پذیرش این مطلب که این سخن از شخصیت صادق هدایت می باشد، می گوییم: تنها کافی است کمی در تاریخ صدر اسلام جستجو کنیم تا تاثیرات شگفت انگیز اسلام را در عرصه های مختلف مشاهده کنیم. که یکی از این موارد، کاهش شرارت ها بوده است.
🔸اسلام پس از ظهور، تمام مسائل غیراخلاقی را نهی کرد؛ دزدی، قتل، غارت، تجاوز و ... همگی از مسائلی بودند که اسلام با آنها مخالفت کرد و برای هر کدام نسبت به نوع و مرحله و شکل انجام، مجازات وضع کرد. تا جایی که عده ای از مردم به جهت ترس از مجازات، برخی به جهت ایمان و برخی نیز برای مقاصد دیگر به رعایت آن خود را ملزم کردند.
🔸تا جایی که اعراب جاهلی آن دوران، در کمتر از چند دهه، به اعرابی متمدن و صاحب مکتب و مسلک تبدیل شدند. اعرابی که برای نزول باران، موجودات جاندار را زنده زنده آتش می زدند و دخترانشان را زنده زنده به گور می سپردند، سرانجامشان به جایی رسید که خرافات از اعتقاداتشان به طور کلی خارج شد و دختران را از پسران نیکوتر می پنداشتند.
🔸این اسلام و بالاخص مذهب تشیع بود که در عرض کمتر از 14 قرن، توانسته اقبال عمومی بشر را به خود جلب کند و مرز های خود را از شبه جزیره عربستان، به عمق قاره آمریکا و اروپا و تا آخرین جزایر آسیا نیز بکشاند. یقینا این اقبال عمومی، از جانب صاحبان عقول بوده است و نه تنها افرادی عامی و ساده که بتوان انها را گمراه کرد و یا به اصطلاح نویسنده، سرشان را کلاه گذاشت.
🔸اساسا رسالت مذهب تشیع و اسلام، مبارزه با خرافات بوده است؛ این را تاریخ گواهی خواهد داد که اسلام چه خرافاتی را منسوخ کرده و چه خدماتی به بشریت داشته است. اگر تنها و تنها به این فرضیه فکر کنیم که اگر اسلام ظهور نمی کرد، سرنوشت جهان بالاخص آسیا (قطب نفت خیز دنیا کنونی و منطقه بسیار حیاتی در اقتصاد جهانی) چه می شد؟ اداره این حکومت ها به دست چه انسان های بدون تمدنی بود؟ و چطور با زندگی سراسر خرافه خود، باعث شروع جنگ های بزرگ و برهم زدن نظم جهانی می شدند؟!
🔸در پایان، کلاه برداری آخوند در اسلام باید ترجمه شود، که منظور چیست! چرا که در اسلام همه چیز به اعتقادات برخواهد گشت و شخص معتقد (مسلمان) باید اعتقادش را از سر تحقیق کسب کند و تقلید در اعتقادات ممنوع است، بنابراین یک آخوند (روحانی) هیچ دخل و تصرفی در شکل گیری اعتقادات مسلمانان ندارند جز در مساله تصحیح و تکمیل اعتقادات (که آن هم بسته به استدلال خود اوست و شخص مسلمان می تواند استدلال روحانی را در مساله اعتقادی نپذیرد).
🔻بنابراین:
🔹 اولا: دین اسلام مبارزه گری خود را با خرافات و شرارت ها به اثبات رسانده است.
🔹 دوما: هیچ مسلمان معتقدی، اقدام به شرارت نمی کند، چرا که مسلمان معتقد، شرارت را حرام می داند.
🔹 سوما: روحانیت هیچ دخل و تصرفی در سوء استفاده از اعتقادات مسلمانان ندارند و خود مسلمانان اند که این اعتقاد را پذیرفته اند.
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ
🔻 پرسش:
دلايل عقلی حقانيت #مذهب #شيعه را بيان فرماييد.
🔻 پاسخ:
🔸 عقل بطور كلی چنين حكم ميكند كه هر مذهبی كه امام و پيشوای آن از جانب وحی معرفی شده باشد، معصوم و به پيامبر نزديك باشد مؤيد به علم الهی و صالح برای امر امامت باشد؛ چنين مكتب و مذهبی بر حق است. اين كبری كلی را قرآن كريم و روايات بسياری از منابع اهل سنت و شيعه در مورد مذهب شيعه دوازده امامی تأييد می كنند:
🔸 به تعدادي از آيات و رواياتي كه حكم كلی #عقل را منطبق بر عقيده شيعه در مورد #امامت و پيروي از معصوم و اينكه پيشوايان اين مذهب مورد عنايت خاص الهی و منصوص و معرفی شده از جانب وحی اند اشاره می شود و منابعی از اهل سنت در پاورقی جهت مطالعه و تحقيق مطلب ذكر ميشود.
🔸 1_ «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً»
🔸 2_ «يا ايّها الذين امنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم...»
🔸 فخر رازی از علمای معروف اهل سنت از اين آيه معصوم بودن اولوالامر را استفاده كرده كه كاملاً صحيح است؛ اما اينكه اولوالامر معصوم چه كسانی هستند قرآن و سنّت ائمه اهل بيت (ع) را معرفی می كنند؛
🔸 اما قرآن آياتی متعدد دارد كه شأن نزول و يا مصداق آن ائمه اهل بيت (ع) است. به عنوان مثال «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت»... كه به تفسير ابن كثير، ج 3، ص 491، شواهد التنزيل: حاكم حسكاني، ج 2، ص 18. المستدرك علي الصحيحين: حاكم نيشابوري، ج 3، ص 148 و... مراجعه فرماييد تا معلوم شود كه امامان اهل بيت معصوم اند.
🔸 اما در سنت نيز روايات متعددی وارد شده است به عنوان مثال حديث منزلت، حديث اطاعت می گويند. علی عليه السلام به منزله هارون به موسی نسبت به پيامبر است و اطاعت علی عليه السلام اطاعت از پيامبر و اطاعت از پيامبر اطاعت از خداست كه مضمون آيه شريفه اطاعت را تفسير و بيان ميكند.
🔸 روايتی را فخر رازی نقل می كند كه بهترين شاهد و مؤيد برای حكم عقل است كه بايد از علی عليه السلام پيروی و تبعيت كنيم چون مورد اطمينان و تأييد وحی است. «... به تواتر ثابت شده و هر كسي در امور دينش به علي بن ابي طالب اقتدا كند هدايت يافته است و دليل اين گفتار حديثی از پيامبر (ص) است كه فرمود: خدايا حق را به دور علی بچرخان هر جا علی بچرخد... و هر كسي كه علی (ع) را امام و پيشوای دينی خود قرار دهد به ريسمان محكمی در دين و در نفسش چنگ زده است.»
🔸 سبط بن الجوزی از ابی سعيد خدری نقل می كند كه پيامبر به علی نگاه ميكرد و می فرمود: اين مرد و شيعيان او در قيامت از نجات يافتگان هستند.
🔸 آيت الله جعفر سبحانی دو دليل عقلی می آورند كه پيامبر (ص) امام و پيشوای مسلمين را معرفی كرده است و حق انتخاب رهبر و پيشوا را به عهده مردم نگذاشته است و مسلم است كه مذهبی بر حق خواهد بود كه از شخصی معرفی شده از ناحيه وحی متابعت و پيروی كند.
🔸 عقل بديهی حكم ميكند كه اگر فرد مصلحی با زحمات زياد طرحی و روش جديدی را براي جامعه بشری ابداع كند حتماً براي حفظ و استمرار آن چاره می انديشد. پيامبر كه از بيان كوچكترين مسايل مربوط به سعادت بشر دريغ نكرده چگونه معقول است در مورد رهبری كه سرنوشت ساز است سكوت كند (و يا اينكه انتخاب را به مردم واگذار كند در حالي كه خودش از همه بهتر به شخص واجد شرايط آگاهتر است).
🔸 خطر سه گانه مثلث دوم، ايران و منافقين به اضافه نظام قبيله عرب متعصب به روشنی لزوم معرفی و نصّ منصب امامت را اثبات ميكند. لذا #بوعلی سينا ميگويد: تعيين جانشين از طريق نص پيامبر بر آن به واقع نزديكتر است چون با تعيين جانشين هر نوع نزاع و اختلاف ريشه كن ميشود.
🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3793
.................................
🌐 @shobhe_net
🔻 پرسش:
دلايل عقلی حقانيت #مذهب #شيعه را بيان فرماييد.
🔻 پاسخ:
🔸 عقل بطور كلی چنين حكم ميكند كه هر مذهبی كه امام و پيشوای آن از جانب وحی معرفی شده باشد، معصوم و به پيامبر نزديك باشد مؤيد به علم الهی و صالح برای امر امامت باشد؛ چنين مكتب و مذهبی بر حق است. اين كبری كلی را قرآن كريم و روايات بسياری از منابع اهل سنت و شيعه در مورد مذهب شيعه دوازده امامی تأييد می كنند:
🔸 به تعدادي از آيات و رواياتي كه حكم كلی #عقل را منطبق بر عقيده شيعه در مورد #امامت و پيروي از معصوم و اينكه پيشوايان اين مذهب مورد عنايت خاص الهی و منصوص و معرفی شده از جانب وحی اند اشاره می شود و منابعی از اهل سنت در پاورقی جهت مطالعه و تحقيق مطلب ذكر ميشود.
🔸 1_ «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً»
🔸 2_ «يا ايّها الذين امنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم...»
🔸 فخر رازی از علمای معروف اهل سنت از اين آيه معصوم بودن اولوالامر را استفاده كرده كه كاملاً صحيح است؛ اما اينكه اولوالامر معصوم چه كسانی هستند قرآن و سنّت ائمه اهل بيت (ع) را معرفی می كنند؛
🔸 اما قرآن آياتی متعدد دارد كه شأن نزول و يا مصداق آن ائمه اهل بيت (ع) است. به عنوان مثال «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت»... كه به تفسير ابن كثير، ج 3، ص 491، شواهد التنزيل: حاكم حسكاني، ج 2، ص 18. المستدرك علي الصحيحين: حاكم نيشابوري، ج 3، ص 148 و... مراجعه فرماييد تا معلوم شود كه امامان اهل بيت معصوم اند.
🔸 اما در سنت نيز روايات متعددی وارد شده است به عنوان مثال حديث منزلت، حديث اطاعت می گويند. علی عليه السلام به منزله هارون به موسی نسبت به پيامبر است و اطاعت علی عليه السلام اطاعت از پيامبر و اطاعت از پيامبر اطاعت از خداست كه مضمون آيه شريفه اطاعت را تفسير و بيان ميكند.
🔸 روايتی را فخر رازی نقل می كند كه بهترين شاهد و مؤيد برای حكم عقل است كه بايد از علی عليه السلام پيروی و تبعيت كنيم چون مورد اطمينان و تأييد وحی است. «... به تواتر ثابت شده و هر كسي در امور دينش به علي بن ابي طالب اقتدا كند هدايت يافته است و دليل اين گفتار حديثی از پيامبر (ص) است كه فرمود: خدايا حق را به دور علی بچرخان هر جا علی بچرخد... و هر كسي كه علی (ع) را امام و پيشوای دينی خود قرار دهد به ريسمان محكمی در دين و در نفسش چنگ زده است.»
🔸 سبط بن الجوزی از ابی سعيد خدری نقل می كند كه پيامبر به علی نگاه ميكرد و می فرمود: اين مرد و شيعيان او در قيامت از نجات يافتگان هستند.
🔸 آيت الله جعفر سبحانی دو دليل عقلی می آورند كه پيامبر (ص) امام و پيشوای مسلمين را معرفی كرده است و حق انتخاب رهبر و پيشوا را به عهده مردم نگذاشته است و مسلم است كه مذهبی بر حق خواهد بود كه از شخصی معرفی شده از ناحيه وحی متابعت و پيروی كند.
🔸 عقل بديهی حكم ميكند كه اگر فرد مصلحی با زحمات زياد طرحی و روش جديدی را براي جامعه بشری ابداع كند حتماً براي حفظ و استمرار آن چاره می انديشد. پيامبر كه از بيان كوچكترين مسايل مربوط به سعادت بشر دريغ نكرده چگونه معقول است در مورد رهبری كه سرنوشت ساز است سكوت كند (و يا اينكه انتخاب را به مردم واگذار كند در حالي كه خودش از همه بهتر به شخص واجد شرايط آگاهتر است).
🔸 خطر سه گانه مثلث دوم، ايران و منافقين به اضافه نظام قبيله عرب متعصب به روشنی لزوم معرفی و نصّ منصب امامت را اثبات ميكند. لذا #بوعلی سينا ميگويد: تعيين جانشين از طريق نص پيامبر بر آن به واقع نزديكتر است چون با تعيين جانشين هر نوع نزاع و اختلاف ريشه كن ميشود.
🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3793
.................................
🌐 @shobhe_net
shobhe.net
پایگاه تخصصی شبهه - دلايل عقلی حقانيت مذهب شيعه چیست؟
پرسش: دلایل عقلی حقانیت مذهب شیعه را بیان فرمایید. پاسخ: عقل بطور کلی چنین حکم میکند که هر مذهبی که امام و پیشوای آن از جانب وحی معرفی شده باشد، معصوم و به پیامبر نزدیک باشد مؤید به علم الهی و صالح برای امر امامت باشد؛ چنین مکتب و مذهبی بر حق است. این…
💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)
🔻 متن شبهه:
#مذهب بهترین وسیله برای ساکت نگه داشتن عوام است؛ اگر مذهب وجود نداشت ، فقرا ثروتمندان را #قتل عام می کردند!
🔻 پاسخ:
🔸 متاسفانه، دشمنان #دین و دینداری، به سخنان و ایدولوژی ادیان توجه نمی کنند، بلکه تنها و تنها قصد دشمنی با آن را دارند. به همین خاطر، گاهی اوقات با ادبیات به دشمنی بر می خیزند، گاهی اوقات با دروغ و تهمت، و گاهی اوقات با ارتباط چیزی که به دین ارتباطی ندارد.
🔸 بسیار دیده می شود که فقر متدینین، مربوط می شود به دین آنها، این موضوع در حالی است که یکی از رسالت های دین، اعلام برنامه ایست جامع برای زندگی افراد بشر، که یکی از مهمترین اهداف دین از این برنامه ها برای زندگی بشر، فراهم آوردن یک زندگی ایده آل و مناسب است.
🔸 در دین مبین اسلام شاهد آن هستیم که شارع مقدس، چه مقدار به وضعیت زندگی و معاش مردم توجه کرده است؛ قوانین مالی و اقتصادی اسلام به نوعی چیده شده است، تا به مرور زمان، #فقر از جامعه برچیده بشود؛ قوانینی چون: #زکات، #خمس، فطریه، صدقه، هدیه، جزیه، وقف، #مالیات، حج، قرض، کفالت، کفاره، ضمانت، نفقه، ولایت و ... که از برنامه های اقتصادی اسلام برای رفع نیاز و فقر از جامعه است، گویا تاکید اسلام بر از بین رفتن فقر است.
🔸 ضمن اینکه، فقر و یا ثروتمندی افراد، ارتباطی به دین ندارد؛ دین چارچوبی برای #معاملات، تعاملات و شیوه کسب و کار بیان کرده است، که عده ای کثیر با رعایت آن، نه تنها فقر را از زندگی خود برچیده اند، بلکه از جمله ثروتمندان شده اند.
🔸 بنابراین شیوه زندگی افراد به دست خود آنهاست؛ حال برخی با رعایت قوانین شرعی و اسلامی، و استفاده از عقل اقتصادی و عوامل دیگر، زندگی خوبی را برای خود فراهم آورده اند و عده ای با رعایت قوانین شرعی و اسلامی، به زندگی ساده و معقول خود کفایت کرده اند. و برخی نیز بلعکس، بدون رعایت هیچ چارچوب اخلاقی و شرعی، زندگی مرفحی را فراهم کرده و یا نکرده اند.
🔻 نتیجه:
🔸 دین یک ایدولوژی و طرز زندگی برای بشر است، که مخالف فقر بوده و با آن مبارزه می کند؛ و افراد جامعه، بسته به مسائل متعددی، شیوه زندگی خود را به صورت فقیرانه و یا ثروتمندانه، انتخاب خواهند کرد. این انتخاب به حرکت، عمل و تفکر است و تنها با قصد آن، تحقق نمی یابد. بنابراین اگر کسی بگوید: من هم ثروتمندانگی را انتخاب کرده ام، ولی فقیر ام، از او پذیرفته نیست چرا که صرف انتخاب، ثروت نمی آورد؛ بلکه عمل و دسترنج است که بیانگر موضوع است.
🔸 فقیران بی دین، افرادی هستند که به دینی پایبند نیستند، اما در فقر محض به سر می برند؛ این افراد خوب می دانند علت فقرشان، دین نیست (چرا که دینی را قبول ندارند).
.................................
🌐 @shobhe_net
🔻 متن شبهه:
#مذهب بهترین وسیله برای ساکت نگه داشتن عوام است؛ اگر مذهب وجود نداشت ، فقرا ثروتمندان را #قتل عام می کردند!
🔻 پاسخ:
🔸 متاسفانه، دشمنان #دین و دینداری، به سخنان و ایدولوژی ادیان توجه نمی کنند، بلکه تنها و تنها قصد دشمنی با آن را دارند. به همین خاطر، گاهی اوقات با ادبیات به دشمنی بر می خیزند، گاهی اوقات با دروغ و تهمت، و گاهی اوقات با ارتباط چیزی که به دین ارتباطی ندارد.
🔸 بسیار دیده می شود که فقر متدینین، مربوط می شود به دین آنها، این موضوع در حالی است که یکی از رسالت های دین، اعلام برنامه ایست جامع برای زندگی افراد بشر، که یکی از مهمترین اهداف دین از این برنامه ها برای زندگی بشر، فراهم آوردن یک زندگی ایده آل و مناسب است.
🔸 در دین مبین اسلام شاهد آن هستیم که شارع مقدس، چه مقدار به وضعیت زندگی و معاش مردم توجه کرده است؛ قوانین مالی و اقتصادی اسلام به نوعی چیده شده است، تا به مرور زمان، #فقر از جامعه برچیده بشود؛ قوانینی چون: #زکات، #خمس، فطریه، صدقه، هدیه، جزیه، وقف، #مالیات، حج، قرض، کفالت، کفاره، ضمانت، نفقه، ولایت و ... که از برنامه های اقتصادی اسلام برای رفع نیاز و فقر از جامعه است، گویا تاکید اسلام بر از بین رفتن فقر است.
🔸 ضمن اینکه، فقر و یا ثروتمندی افراد، ارتباطی به دین ندارد؛ دین چارچوبی برای #معاملات، تعاملات و شیوه کسب و کار بیان کرده است، که عده ای کثیر با رعایت آن، نه تنها فقر را از زندگی خود برچیده اند، بلکه از جمله ثروتمندان شده اند.
🔸 بنابراین شیوه زندگی افراد به دست خود آنهاست؛ حال برخی با رعایت قوانین شرعی و اسلامی، و استفاده از عقل اقتصادی و عوامل دیگر، زندگی خوبی را برای خود فراهم آورده اند و عده ای با رعایت قوانین شرعی و اسلامی، به زندگی ساده و معقول خود کفایت کرده اند. و برخی نیز بلعکس، بدون رعایت هیچ چارچوب اخلاقی و شرعی، زندگی مرفحی را فراهم کرده و یا نکرده اند.
🔻 نتیجه:
🔸 دین یک ایدولوژی و طرز زندگی برای بشر است، که مخالف فقر بوده و با آن مبارزه می کند؛ و افراد جامعه، بسته به مسائل متعددی، شیوه زندگی خود را به صورت فقیرانه و یا ثروتمندانه، انتخاب خواهند کرد. این انتخاب به حرکت، عمل و تفکر است و تنها با قصد آن، تحقق نمی یابد. بنابراین اگر کسی بگوید: من هم ثروتمندانگی را انتخاب کرده ام، ولی فقیر ام، از او پذیرفته نیست چرا که صرف انتخاب، ثروت نمی آورد؛ بلکه عمل و دسترنج است که بیانگر موضوع است.
🔸 فقیران بی دین، افرادی هستند که به دینی پایبند نیستند، اما در فقر محض به سر می برند؛ این افراد خوب می دانند علت فقرشان، دین نیست (چرا که دینی را قبول ندارند).
.................................
🌐 @shobhe_net
🔻متن منتشر شده در فضای مجازی:
تصور می کنم #دوزخ از اختراعات مردمان بیدادگر باشد. اگر کسی داراي احساسات بشري باشد هیچ وقت تصور این موضوع را هم نمی کند که ، انسان به جرم اینکه در زمان حیات خود بر روي کره زمین بر خلاف #مذهب اخلاقی عشیره خود رفتار کرده است،، باید تا ابدالدهر در آتش جهنم بسوزد و هیچ گونه امیدي هم براي استخلاص و عفو او وجود نداشته باشد! چنین طرز تفکري شایسته انسانهاي شرافتمند نیست .. (#برتراند_راسل)
🔻پاسخ:
🔸 وجود خداوند متعال و معاد و قیامت و همچنین اثبات نبوت پیامبران و ... همگی دارای براهین عقلی، علمی، تجربی و فطری است. به طوری که هیچ صاحب عقل و نفس مطمئنی، بعد از بررسی این براهین، منکر این حقایق نخواهد شد. این براهین نیز، با تصورات بشر (مثل تصور راسل به اختراع بودن دوزخ) منتفی و باطل نمی شوند.
🔸 بر فرض پذیرش این مطلب که متن فوق، نوشت راسل باشد؛ در نقد عبارت او که می گوید: «اگر کسی داراي احساسات بشري باشد هیچ وقت... » می گوییم:
🔸 حقیقت امر نیز همچنین است؛ در ادیان الهی، افراد به محض انکار خداوند و یا انکار اصول دین و ترک اعمال یک دین؛ مستحق جهنم نخواهند بود؛ بلکه برای بهشتی و یا جهنمی شدن یک شخص، باید تمام زندگی او مورد بررسی قرار گیرد؛ اعمال، رفتار و حتی اعتقادات و تفکرات درونی او بررسی می شود. به این موضوع در مطلب «مخترعین و مکتشفین در #بهشت یا #جهنم» به طور کامل پرداخته شده است.
🔻مطلب را مرور بفرمایید در
🌐 http://shobhe.net/Archives/366
🔸 بنابراین اگر یک شخص عادی، در طول زندگی خود به خدا باور پیدا نکند؛ ولی در عملکرد، ظلمی هم ننماید؛ چنین شخصی مستحق بهشت است؛ اما اگر کسی به خداوند معتقد شود؛ حتی به دین الهی درآید؛ ولی ظلم کند؛ به جهت ظلمش، مستحق جهنم خواهد بود. و به همین خاطر در مقام نقد جناب آقای راسل می گوییم: مگر هر مومن به دین الهی، بهشتی است که هر کافر به دین الهی جهنمی باشد؟
🔸 راسل، در ادامه متن خود، دین را یک مذهب اخلاقی_قومی معرفی می کند، در حالی که دین مجموعه قوانین الهی برای زندگی بشر است هر چند بخش عمده آن اخلاقی باشد. اما ادعای راسل درباره قومی بودن دین نیز باطل است، چرا که دین اعتقادات حقه ایست که برای اثبات خود دلایل وبراهین مختلف ارائه داده است. بله اگر صرفا دین تقلید از سخنان پدران و آموزه های نیاکان بود؛ این دین ارزشی نداشت مگر آنکه برای خود برهان اقامه کند؛ ولی از آنجا که ادیان الهی، از این قبیل نبوده و حتی از ایمان به ادیان الهی به روش تقلیدی نهی شده است؛ درخواهیم یافت جناب آقای راسل در اینباره دچار اشتباه بزرگی شده اند.
🔸 ضمنا، #عذاب های اخروی، همگی دائمی و ابدی نیستند، طبق آموزه های دینی، حتی جهنمیان نیز برای خلاصی از عذاب خود، به خداوند یگانه امید دارند. در روایات و آیات قرآنی، نامیدی از درگاه الهی، گناه بزرگی معرفی شده است.
🔸 جناب راسل، البته در پایان متن خود، این اعتقادات باطل را به دین و مکتب خاصی منتسب نمی کند؛ و تنها آن را از لحاظ عقلی، مورد نقد قرار می دهد؛ که نقد های او در ایباره وارد است. ولی با این مقدمه که ادیان الهی هرگز به این گونه عقائد پایبند نبودند، همانطور که گذشت.
.................................
🌐 @shobhe_net
تصور می کنم #دوزخ از اختراعات مردمان بیدادگر باشد. اگر کسی داراي احساسات بشري باشد هیچ وقت تصور این موضوع را هم نمی کند که ، انسان به جرم اینکه در زمان حیات خود بر روي کره زمین بر خلاف #مذهب اخلاقی عشیره خود رفتار کرده است،، باید تا ابدالدهر در آتش جهنم بسوزد و هیچ گونه امیدي هم براي استخلاص و عفو او وجود نداشته باشد! چنین طرز تفکري شایسته انسانهاي شرافتمند نیست .. (#برتراند_راسل)
🔻پاسخ:
🔸 وجود خداوند متعال و معاد و قیامت و همچنین اثبات نبوت پیامبران و ... همگی دارای براهین عقلی، علمی، تجربی و فطری است. به طوری که هیچ صاحب عقل و نفس مطمئنی، بعد از بررسی این براهین، منکر این حقایق نخواهد شد. این براهین نیز، با تصورات بشر (مثل تصور راسل به اختراع بودن دوزخ) منتفی و باطل نمی شوند.
🔸 بر فرض پذیرش این مطلب که متن فوق، نوشت راسل باشد؛ در نقد عبارت او که می گوید: «اگر کسی داراي احساسات بشري باشد هیچ وقت... » می گوییم:
🔸 حقیقت امر نیز همچنین است؛ در ادیان الهی، افراد به محض انکار خداوند و یا انکار اصول دین و ترک اعمال یک دین؛ مستحق جهنم نخواهند بود؛ بلکه برای بهشتی و یا جهنمی شدن یک شخص، باید تمام زندگی او مورد بررسی قرار گیرد؛ اعمال، رفتار و حتی اعتقادات و تفکرات درونی او بررسی می شود. به این موضوع در مطلب «مخترعین و مکتشفین در #بهشت یا #جهنم» به طور کامل پرداخته شده است.
🔻مطلب را مرور بفرمایید در
🌐 http://shobhe.net/Archives/366
🔸 بنابراین اگر یک شخص عادی، در طول زندگی خود به خدا باور پیدا نکند؛ ولی در عملکرد، ظلمی هم ننماید؛ چنین شخصی مستحق بهشت است؛ اما اگر کسی به خداوند معتقد شود؛ حتی به دین الهی درآید؛ ولی ظلم کند؛ به جهت ظلمش، مستحق جهنم خواهد بود. و به همین خاطر در مقام نقد جناب آقای راسل می گوییم: مگر هر مومن به دین الهی، بهشتی است که هر کافر به دین الهی جهنمی باشد؟
🔸 راسل، در ادامه متن خود، دین را یک مذهب اخلاقی_قومی معرفی می کند، در حالی که دین مجموعه قوانین الهی برای زندگی بشر است هر چند بخش عمده آن اخلاقی باشد. اما ادعای راسل درباره قومی بودن دین نیز باطل است، چرا که دین اعتقادات حقه ایست که برای اثبات خود دلایل وبراهین مختلف ارائه داده است. بله اگر صرفا دین تقلید از سخنان پدران و آموزه های نیاکان بود؛ این دین ارزشی نداشت مگر آنکه برای خود برهان اقامه کند؛ ولی از آنجا که ادیان الهی، از این قبیل نبوده و حتی از ایمان به ادیان الهی به روش تقلیدی نهی شده است؛ درخواهیم یافت جناب آقای راسل در اینباره دچار اشتباه بزرگی شده اند.
🔸 ضمنا، #عذاب های اخروی، همگی دائمی و ابدی نیستند، طبق آموزه های دینی، حتی جهنمیان نیز برای خلاصی از عذاب خود، به خداوند یگانه امید دارند. در روایات و آیات قرآنی، نامیدی از درگاه الهی، گناه بزرگی معرفی شده است.
🔸 جناب راسل، البته در پایان متن خود، این اعتقادات باطل را به دین و مکتب خاصی منتسب نمی کند؛ و تنها آن را از لحاظ عقلی، مورد نقد قرار می دهد؛ که نقد های او در ایباره وارد است. ولی با این مقدمه که ادیان الهی هرگز به این گونه عقائد پایبند نبودند، همانطور که گذشت.
.................................
🌐 @shobhe_net