در ۱۶ اکتبر ۱۹۴۱میلادی مصادف با ۲۴ مهر 1320 هجری شمسی روزنامه The Evening Star Washington D.C، سیاست ورزی حکومت وقت ایران نسبت به توسعه ی شبکه ی راهآهن در آذربایجان را اینگونه توصیف نمود: ... کارشناسان انگلیسی و آمریکایی به شاه سابق ایران پیشنهاد کرده بودند که می بایست راه آهن #ایران ابتدا به رشت برسد و از آنجا به شهر تبریز امتداد یابد و از تبریز به راهآهن #قفقاز متصل گردد. اما شاه به دو دلیل با این پیشنهاد مخالفت کرد: نخست آنکه او به روس ها اطمینانی نداشت و میخواست که بین پایتخت اش، تبریز و قفقاز، راه آهنی احداث نگردد و دوم آنکه، وی مایل بود مسیر راه آهن از مناطقی که وی صاحب آن است عبور نماید. در ۲۵ آوریل ۱۹۳۸ میلادی (۵ اردیبهشت ۱۳۱۷ه.ش) هفتهنامه ی آمریکایی Time هم درباره ی بهره وری راه آهن سراسری نوشت: ... خط راه آهن از روی احتیاط از هیچ کدام از شهرهای بزرگ ایران جز تهران رد نمی شود، در عین حال از هیچکدام از مناطق حاصلخیز و کارآمد عبور نمی کند.
روی رودخانه های پرآب پل می زنند، دل کوه هایی حتی به ارتفاع هفت هزار و دویست پا را می شکافند، چندتایی تونل حفر می کنند، به هیچ خط آهن خارجی ای متصل نمی شود.مهندسان خارجی، که سیاست و تدبیر این کشور برایشان هیچ اهمیتی ندارد، مخفیانه پوزخند می زدند که این خط آهن از «ناکجا به ناکجا» میرود. در همین فصل بهار، مهندسان اسکاندیناویایی دو شیفت کار میکردند تا پیش از پاییز، فاصله دویست مایلی میان دو سوی خط آهن را تکمیل نموده تا اعلیحضرت همایونی بتوانند با قطار از املاکشان در سواحل خزر به زمین هایشان در ساحل خلیج فارس برود. بودجه چند صد مایل اول، اسباب بازی گران قیمت شاهنشاه یعنی راهآهن، از مالیات سنگینی به دست آمده بود که دولت بر چای، نوشیدنی محبوب ایرانیها اعمال کرده بود. این مالیات پول کافی برای انجام همه ی طرح راه آهن را تامین نکرد؛ بنابراین بخش هایی از ذخایر نقره ایران را هم فروختند. ریال ایران بیش از نصف ارزشش را از دست داد و همین مسئله، دولت را ملزم کرد حق انحصاری واردات و صادرات را از آن خود کند... وسرانجام، در سالهای منتهی به دهه ۱۹۳۰میلادی و فقط کمی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، در ژانویه ۱۹۳۹( دی 1317 ه.ش) خط راه آهن #تبریز به شبکه ی سراسری ریلی ایران متصل گردید، که به نظر میرسد کمک شایانی به رهایی اقتصاد آذربایجان از حصار اقتصادی شوروی نکرده باشد.
جستاری در باب اقتصاد و جامعه #آذربایجان در عصر #رضاشاه #پهلوی - آروین قائمیان، نشر اینترنتی، تابستان ۱۴۰۰. صفحه ۱50 و 151
روی رودخانه های پرآب پل می زنند، دل کوه هایی حتی به ارتفاع هفت هزار و دویست پا را می شکافند، چندتایی تونل حفر می کنند، به هیچ خط آهن خارجی ای متصل نمی شود.مهندسان خارجی، که سیاست و تدبیر این کشور برایشان هیچ اهمیتی ندارد، مخفیانه پوزخند می زدند که این خط آهن از «ناکجا به ناکجا» میرود. در همین فصل بهار، مهندسان اسکاندیناویایی دو شیفت کار میکردند تا پیش از پاییز، فاصله دویست مایلی میان دو سوی خط آهن را تکمیل نموده تا اعلیحضرت همایونی بتوانند با قطار از املاکشان در سواحل خزر به زمین هایشان در ساحل خلیج فارس برود. بودجه چند صد مایل اول، اسباب بازی گران قیمت شاهنشاه یعنی راهآهن، از مالیات سنگینی به دست آمده بود که دولت بر چای، نوشیدنی محبوب ایرانیها اعمال کرده بود. این مالیات پول کافی برای انجام همه ی طرح راه آهن را تامین نکرد؛ بنابراین بخش هایی از ذخایر نقره ایران را هم فروختند. ریال ایران بیش از نصف ارزشش را از دست داد و همین مسئله، دولت را ملزم کرد حق انحصاری واردات و صادرات را از آن خود کند... وسرانجام، در سالهای منتهی به دهه ۱۹۳۰میلادی و فقط کمی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، در ژانویه ۱۹۳۹( دی 1317 ه.ش) خط راه آهن #تبریز به شبکه ی سراسری ریلی ایران متصل گردید، که به نظر میرسد کمک شایانی به رهایی اقتصاد آذربایجان از حصار اقتصادی شوروی نکرده باشد.
جستاری در باب اقتصاد و جامعه #آذربایجان در عصر #رضاشاه #پهلوی - آروین قائمیان، نشر اینترنتی، تابستان ۱۴۰۰. صفحه ۱50 و 151