گفتمان
2.88K subscribers
468 photos
361 videos
233 files
433 links
@goftman_nokhbegan : ارتباط با مدیر

اینستاگرام : instagram.com/goftman_ir

کست باکس : castbox.fm/channel/goftman_ir-id4289831?country=ir

وب سایت : goftman.ir
Download Telegram
#رویای_علم (2)

♦️بازخوانی ماهیت علم در رویکرد پوزتویستی

🔗 بخش اول (https://t.me/gnoe_ir/341)

🔻در اینجا به چند نمونه از گزاره های #حسی اشاره می کنیم:

▪️فیزیک: آن چوب که در آب قرار دارد به ظاهر شکسته می رسد.
▪️شیمی: کاغذ آغشته به لیتموس پس از فرورفتن در آن مایع (اسید) قرمز شد.
اکنون می توان این سوال را مطرح کرد، اگر علم بر تجربه بنا شده باشد، چگونه می توان از گزاره های جزئیه که از #مشاهده نتیجه می شوند به گزاره های کلیه که معرفت علمی را می سازند رسید؟ چگونه می توان مدعیات بسیار کلی را که در قالب نظریه ها طرح می شنوند را بر اساس شواهد تجربی محدودی توجیه کرد؟

🔽پاسخ معتقدان به این نگرش رایج از علم این است:
برای این که بتوان از تعدادی گزاره های حسی_جزئی به قانون های جهان شمول ( گزاره کلی) رسید باید شرایطی را رعایت کرد:

1- تعداد #گزاره ها زیاد باشد.
2- #مشاهدات باید تحت شرایط متنوعی تکرار شود.
3- هیچ یک از گزاره های حسی نباید با #قانون_های_جهان_شمول ماخوذ معارضه داشته باشد. برای مثال ما مجازیم که تعداد محدودی گزاره مشاهدتی راجع به قرمز شدن کاغذ لیتموس را پس از فرو رفتن در اسید به قانون کلی «اسیدها لیتموس را قرمز می کنند» تعمیم دهیم یا می توانیم تعدادی مشاهده درباره حرارت دادن فلزات را به قانون «فلزات در اثر حرارت انبساط می یابند» را تعمیم دهیم...

◀️ به چنین فرآیندی اگر طبق شرایط مذکور صورت گیرد #استدلال_استقرایی گویند، فرآیندی که طی آن گزاره ای کلی از تعدادی گزاره حسی- جزئی به دست آمده است و تبدیل به #قانون شده است. بنابر این نگاه و نگرش #پوزیتیویستی به علم، هر چه تعداد واقعیات تصدیق شده به واسطه آزمایش و مشاهده افزایش یابد و هرچه یافته های مشاهدتی با اصلاح تکنیک های مشاهدتی و آزمایشی #پیچیده تر و #دقیق تر شود، قوانین و نظریه های فراگیرتری ساخته خواهد شد؛ به عبارت دیگر خزانه یافته های مشاهدتی افزایش یابد. رشد علم به طور پیوسته و بالنده استمرار خواهد یافت...

🔸پس تا به این جا چند ویژگی از نگاه پوزیتیویستی به علم اشاره کردیم؛ 1️⃣ اینکه علم و معرفت از مشاهدات صرف و خالی الذهن شروع می شود . 2️⃣ این که به وسیله استقرار و تعدد آزمایشات و مشاهدات ( آن سه شرط مذکور) تبدیل به نظریه و قانون می شود.

🔻حال می خواهیم به ویژگی دیگر علم: «#قدرت_پیش_بینی» آن بپردازیم...
سعی می کنیم این ویژگی را بر روی مثال توضیح دهیم: به استدلال زیر توجه کنید:
1- آب نسبتا خالص در دمای صفر درجه سانتی گراد منجمد می شود ( پس از فرصت کافی)
2- رادیاتور ماشین من حاوی آب نسبتا خالص است.
3- اگر درجه حرارت از صفر درجه سانتی گراد پایین تر برود آب رادیاتور ماشین من منجمد خواهد شد.
طبق این استقرا هرگاه صدق (1) و (2) به واسطه مشاهده و استقرا اثبات شد، در آن صورت پیش بینی (3) را می توان از آن نتیجه گرفت.
یا به عبارت دیگر این معرفت علمی است که در حوزه علم نجوم، اخترشناس را قادر به پیش بینی زمان وقوع کسوف بعدی می کند و یا فیزیکدانی را قادر به پیش بینی و تبیین چرایی این پدیدار می کند که نقطه جوش آب در ارتفاعات بلند پایین تر از حد معمول است.

◀️پس #صدق گزاره های حسی را هر مشاهده گری ( دانشمندی ) می تواند با بکارگیری محاسه معمولی خود اثبات کند. به شرطی که هیچ عنصر شخصی- انفسی نباید اجازه دخالت در مشاهده ما پیدا کند.
اعتبار گزاره های مشاهدتی که به نحو صحیحی به دست می آیند بستگی به سلیقه، عقیده، امید و انتظارات و .. مشاهده گر نخواهند داشت.
همین مطلب در مورد استدلال استقرائی که به واسطه آن معرفت علمی ما از گزاره های مشاهدتی أخذ می شود نیز صادق است از همین روست که معتقدان تبیین #پوزیتیویستی از علم به معرفت خود یقین و اطمینان دارند.

#چیستی_علم
#علم_مدرن
#گفتمان_نخبگان_علوم_انسانی
🔻#داود_فیرحی

🔹اگر بخواهیم تاریخ اندیشه سیاسی معاصر ایران را حول یک واژه محوری بفهمیم، آن مفهوم «#قانون» است. با پایان یافتن دوره صفویه و نزدیک شدن به عصر مشروطه، نظم نظام سنتی دچار آشوب شد و رفته‌رفته «جنبش قانون‌گرایی» تحت‌تأثیر جریان جهانی شکل گرفت و جامعه ایرانی احساس کرد که نظام سنتی چندان نمی‌تواند کمک حال او باشد. بنابراین به‌تدریج از آن فاصله گرفت و به سراغ نظم جدیدی رفت که در مفهوم «قانون موضوعه» یافت. قانونی که برخلاف قانون طبیعی، فطری و دینی، قانونی انسان‌بنیاد است و از اساس، برگرفته از طبیعت یا دین آسمانی نیست.

🔸تا پیش از این وضع جدید، در الگوهای سنتی دو مبنا برای «قانون» وجود داشت؛ یکی «سنت‌های ایرانی» دوران پیش از اسلام و «#شریعت» دوره اسلامی و دیگری فرمان شاه یا حکم حاکم. بین این دو، «شریعت» پایه و اصل و «فرمان شاه» استثنا بود؛ یعنی در جایی که شریعت نمی‌توانست عمل کند، شاه ورود می‌کرد. اما چه در حکم یزدان و چه در فرمان شاه، قانون خاستگاهی «غیرپایه» و «بیرون از شهروند» داشت، یعنی از اراده خود شهروند ناشی نمی‌شد. درحالی‌که در #دولت_مدرن، قانون در هر صورت، چه فرمان یزدان باشد چه فرمان حاکم، باید تابعی از قانون موضوعه باشد که «خودبنیاد» و براساس «اراده شهروند» است.

🔹به‌این‌ترتیب، معمای ایران، چگونگی انتقال از «قانون‌های غیرپایه» به «قانون‌های خودبنیاد» شد. البته انتقال از مفهوم سنتی قانون به مفهوم نوین آن به‌هیچ‌وجه به آسانی صورت نگرفت و ذهن ایرانی، در مسیر دست‌یابی به نظم جدید و تکوین یافتن مفهوم «#قانون_موضوعه» در اندیشه‌اش، با تنش‌های بسیار زیادی مواجه شد. جامعه ایران در جریان مشروطه درحال گذار از یک نظم سنتی به نظمی جدید با ابزارها، مکانیزم‌ها، نهادها و انتظارات متفاوت بود. در این وضع، بحث اصلی دوره مشروطه این شد که چه بخش‌هایی از سنت را باید ترک کرد، چه بخش‌هایی از آن را باید به نظم جدید آورد و همچنین آن آورده‌ها را در کجا نشاند، لذاست که انقلاب مشروطه را نه یک انقلاب اجتماعی، بلکه یک «#انقلاب_فکری» است.
#گفتمان_نخبگان_علوم_انسانی

@goftman_ir
🔻#سید_حسین_شهرستانی

🔹تصادفی نیست که سرآغاز علم جديد با نگارش نخستین امیدنامه‌های عصر جدید همزمان است. این امیدنامه‌ها همان اتوپیاهای عصر رنسانس است که تألیف یکی از آنها به نام پدربزرگ علم جدید فرانسیس بیکن است. «آتلانتیس جديد» بیکن همچون «شهر آفتاب» کامپانلا و «اتوپیای» مور، تصویری آرمانی از آینده‌ای را ترسیم می‌کنند که در آن نیروهای طبیعت به سبب علم و مهارت فنی، فراچنگ انسان درآمده و زندگی اجتماعی به مدد نظمی آهنین سروسامان یافته است. این تصویر که در خود، همه‌ی روح «#ايده‌ی_ترقی» را به همراه دارد یکی از مهم ترین نیروهای پشتیبانی کنده‌ی «ایمان به علم جديد» در جوامع مدرن است.

🔸#علم_جدید جز به نیروی ایمان اجتماعی که شهروندان عصر مدرن را به تعبد، تسليم و تحسين خويش واداشت، نمی توانست چنین فتوحات عظیمی رقم زند و قرن ها یک تنه بر مسند عقل و آگاهی تکیه دهد و صورت های دیگر آگاهی را به تبعیدگاه‌های دور رهسپار کند. ایمان، نیروی علم جدید است و امید نیروی ایمان، آیا جز این است که نیروی ایمان به امید و «رجا» است؟ مگر نه آنکه به ما آموخته اند که هرکه به خدا امید نداشته باشد، ایمان ندارد؟ پیوند این دو مفهوم در مسیحیت نیز بسیار آشکار است.

🔹علم جدید با این ایمان امیدبخش آغاز شد و تداوم یافت که علم، انسان ها را به «#سعادت» می رساند. همچنین علم، زندگی مدنی و اجتماعی انسان‌ها را نیز به سعادت حقیقی می‌رساند. سعادت مدینه و جامعه چیست؟ پاسخ اتومی‌نویسان عصر جدید و فیلسوفان سیاسی رنسانس مثل ماکیاوللی و هابز در یک کلمه خلاصه می شود: «نظم» .

🔸پس سعادت افراد در گرو سعادت مدنی است و سعادت مدنی در گرو تحقق «نظم اجتماعی»؛ و علم آن نیروی محاسبه‎گری است که بالذات پراکندگی‌ها را به وحدت می‌رساند و به مدد قوانين علمی، نظم وجود را کشف کرده و به چنگ انسان می آورد. علم است که #قانون_طبیعت و تاریخ را محاسبه می‌کند و بدین ترتیب هر دو ساحت جهان طبیعی و جهان انسانی را به سامانی عقلانی و نظمی منطقی می‌رساند. لذا در نهایت «سعادت» برابر با نظم، انگاشته شده و نظم هم منطبق با روح عقل جديد، نظمی ریاضی‌وار و محاسبه‌پذير وتکنیکی تلقی می‌شود.

#گفتمان_نخبگان_علوم_انسانی
@goftman_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹آغاز تاريخ #يونان همچون آغاز تصوری تازه از آدمی و ارزش‌گذاری تازه به فرد انسانی نمایان است. این تصور تازه عينا برابر با این اندیشه است که روح هر فرد انسانی فی‌نفسه غایتی خاص و ارزشی بی‌کران است و این همان آرمانی است که در اثنای رستاخيز فرهنگی اروپا (رنسانس) و پس از آن، پدید آمد و به موجب آن هر فرد آدمی دارای استقلال روحی و درونی است؛ و چگونه ممکن بود قول به ارزش و اهمیت فرد آدمی بدون وقوف یونانیان بر ارزش حیثیت انسانی و به رسمیت شناختن این ارزش، قابل توجیه باشد؟ همه اقوام قوانینی برای خود به وجود آورده‌اند، ولی انسان یونانی در جست و جوی آن #قانون واحدی است که در درون خود اشياء جای دارد و در همه اشياء اثر می‌بخشد: انسان یونانی می‌کوشد تا زندگی و اندیشه آدمی را با آن قانون ساز کار کند. یونانیان فیلسوفان جهانند.

❇️ورنر یگر/ پایدیا/محمدحسن لطفی

#میثم_سفید_خوش
#گفتمان_نخبگان
@goftman_ir
گفتمان
🎥مرحوم دکتر داود #فیرحی 🔺️آغاز دگرگونی در مفهوم قانون با انقلاب در ماهیت دولت
مفهوم دولت، حکومت، قانون و حق در دوران مدرن دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. در گذشته، #دولت به عنوان یک اقتدار مطلق تلقی می‌شد که قدرت کنترل را بر همه جنبه‌های زندگی مردم داشت. اما با ظهور دموکراسی و فردگرایی، این دیدگاه تغییر کرده‌است.
در عصر مدرن، دولت و حکومت به عنوان یک قرارداد اجتماعی بین شهروندان و دولت آنها دیده می‌شود. حکومت مسئول حمایت از حقوق شهروندان و ارائه خدمات ضروری مانند مراقبت‌های بهداشتی، آموزشی و امنیتی است. همچنین انتظار می‌رود که دولت رشد اقتصادی را ارتقا دهد و محیطی باثبات برای رونق کسب و کار ایجاد کند. مفهوم دولت نیز در دوران مدرن تکامل یافته است. در گذشته، حکومت‌ها غالباً مستبد بودند و توسط یک فرد یا گروهی از مردم اداره می‌شدند. با این حال، با ظهور دموکراسی، دولت‌ها اکنون توسط شهروندان انتخاب می‌شوند و در برابر آنها پاسخگو هستند.
مفهوم #قانون نیز در دوران مدرن تغییر کرده است. در گذشته، قوانین اغلب مبتنی بر اصول دینی یا اخلاقی بوده و با مجازات اجرا می‌شدند. با این حال، در دوران مدرن قوانین بر اصول عقلانی مانند عدالت و برابری استوار است. قوانین همچنین از طریق سیستمی از دادگاه‌ها اجرا می‌شوند که انصاف و روند درست را تضمین می‌کنند.
سرانجام، مفهوم #حق در دوران مدرن دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. در گذشته، حق، اغلب به عنوان امتیازاتی تلقی می‌شد که توسط حاکمان یا مقامات مذهبی اعطا می‌شد. با این حال، با ظهور دموکراسی و #اومانیسم، اکنون حقوق به عنوان ذاتی برای همه افراد بدون توجه به موقعیت اجتماعی یا پیشینه آنها دیده می‌شود.

برای مطالعه بیشتر می‌توانید به منابع زیر مراجعه کنید:

📚 مجموعه آثار مرحوم دکتر فیرحی

📚 مجموعه 4 جلدی فهم جامعه مدرن

نشر: آگاه

📔قانون طبیعی: مقدمه‌ای بر فلسفه قانون

مؤلف: آلساندرو پاسرین‌دنتروس
ناشر: پیلهم
مترجم: هنری ملکمی

📒مفهوم قانون

مؤلف: هربرت‌لیونل‌آدولفوس هارت
ناشر: نشر نی
مترجم: محمد راسخ