This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اول صبح صدا نقارهت عشقه
کفشداری و صف شمارهت عشقه
میون زائرا اسارت عشقه
من با تو آقا، هیچ کم ندارم
فیلم قدیمی از حرم مطهر #امامرضا علیهالسلام بهسال ۱۳۴۰، همراه با نوای #نقارهخانه و تصویری از مرحوم حاجاحمد اقوامشکوهی، پیرترین نقارهزن حرم مطهر رضوی
The Holy Shrine of Imam Reza (AS) in 1961, with voice of the Drum House (Naqareh-Khaneh)
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
کفشداری و صف شمارهت عشقه
میون زائرا اسارت عشقه
من با تو آقا، هیچ کم ندارم
فیلم قدیمی از حرم مطهر #امامرضا علیهالسلام بهسال ۱۳۴۰، همراه با نوای #نقارهخانه و تصویری از مرحوم حاجاحمد اقوامشکوهی، پیرترین نقارهزن حرم مطهر رضوی
The Holy Shrine of Imam Reza (AS) in 1961, with voice of the Drum House (Naqareh-Khaneh)
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
بهمناسبت #دهۀ_کرامت، در آسایشگاهمان صحنهآرایی کردهاند و ابزار خادمی را به نمایش نشاندهاند: چوبپر، عودسوز، شمعدان و حالا این مهمانهای نورسیده، کرنا و نقارهای که از خدمت در #نقارهخانه بازنشسته شدهاند.
🔗 این هم ذکرهای پشتپردۀ نقارهزنی در حرم امامرضا علیهالسلام
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
🔗 این هم ذکرهای پشتپردۀ نقارهزنی در حرم امامرضا علیهالسلام
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
#خاطرات_خدمت_افتخاری | مادر
گوشی را یک لحظه از جیبم درآوردم ببینم ساعت چند است: یک تماس بیپاسخ از مامان. لابد میخواسته در برگشت از پرستاریِ نوبتی از مادرجان، برایش تاکسی اینترنتی بگیرم.
پای نقارهخانه که نمیشد گوشیبازی کرد. پاسبخش هم دمدست نبود تا چند دقیقه بهجایم خدمت کند. با انتظار مادر چه باید میکردم؟
ناگهان سید همپاس سررسید: «شما بفرمایید کنار آسانسور، چند دقیقه خودتان را گرم کنید. من جاتان میایستم.»
هوا چندان سرد نبود؛ ولی کنار آسانسور میشد به مادر خدمت کرد.
۸ بهمن ۱۴۰۱
#نقارهخانه • #مادر • #مادرجان
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
گوشی را یک لحظه از جیبم درآوردم ببینم ساعت چند است: یک تماس بیپاسخ از مامان. لابد میخواسته در برگشت از پرستاریِ نوبتی از مادرجان، برایش تاکسی اینترنتی بگیرم.
پای نقارهخانه که نمیشد گوشیبازی کرد. پاسبخش هم دمدست نبود تا چند دقیقه بهجایم خدمت کند. با انتظار مادر چه باید میکردم؟
ناگهان سید همپاس سررسید: «شما بفرمایید کنار آسانسور، چند دقیقه خودتان را گرم کنید. من جاتان میایستم.»
هوا چندان سرد نبود؛ ولی کنار آسانسور میشد به مادر خدمت کرد.
۸ بهمن ۱۴۰۱
#نقارهخانه • #مادر • #مادرجان
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
#خاطرات_خدمت_افتخاری | دودّودودودود!
- وِین...
دستش را قیف کرد و بر دهان گذاشت:
- ... دودّودودودود؟
مرد میانسال عرب در بست بالاخیابان پی نقارهخانه میگشت!
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
#بست_بالاخیابان • #بست_شیخ_طوسی • #نقارهخانه • #نقاره • #کرنا • #عرب
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
- وِین...
دستش را قیف کرد و بر دهان گذاشت:
- ... دودّودودودود؟
مرد میانسال عرب در بست بالاخیابان پی نقارهخانه میگشت!
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
#بست_بالاخیابان • #بست_شیخ_طوسی • #نقارهخانه • #نقاره • #کرنا • #عرب
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
#خاطرات_خدمت_افتخاری | جدایی
کشیک منتهی به شب نیمۀ شعبان به پاس آخر رسیده بود. پای نقارهخانه در آستانۀ نقارۀ غروبگاهی، گرفتار این بودم که هرگونه جدایی چقدر برایم سخت است و تلخ. و چرا جدایی از امام زمانه آن مایه قلبم را نمیفشارد؟!😔
۵ اسفند ۱۴۰۲
📷 اثر استاد محمود فرشچیان
#امامزمان(عج) • #انتظار • #موعود • #نیمۀ_شعبان • #نقارهخانه • #نقاره • #جدایی • #محمود_فرشچیان
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
کشیک منتهی به شب نیمۀ شعبان به پاس آخر رسیده بود. پای نقارهخانه در آستانۀ نقارۀ غروبگاهی، گرفتار این بودم که هرگونه جدایی چقدر برایم سخت است و تلخ. و چرا جدایی از امام زمانه آن مایه قلبم را نمیفشارد؟!😔
۵ اسفند ۱۴۰۲
📷 اثر استاد محمود فرشچیان
#امامزمان(عج) • #انتظار • #موعود • #نیمۀ_شعبان • #نقارهخانه • #نقاره • #جدایی • #محمود_فرشچیان
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
#خاطرات_خدمت_افتخاری
درخواست
فقط چند دقیقه از شروع نقارۀ عصرگاهی گذشته بود که همکار کشیک شب آمد تا پاس پلهبرقی بست پایین را ازم تحویل بگیرد: چند دقیقه زودتر از ساعت مقرر، چند دقیقه به شش عصر. و درخواستی داشت که تا آن روز نشنیده بودم:
- ای چند دِقیقه ره بیزحمت مِشه شما سر او پلهبرقی واستِن؟
- ای به چَشم.
- مُخوام هم رو به قبله باشُم، هم رو به حضرت.
- بهبه! ما رم دعا کنِن.
۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
#نقارهخانه • #نقاره • #نقارهخانه #بست_پایینخیابان • #بست_پایین • #بست_شیخ_حر_عاملی • #پلهبرقی • #قبله
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam
درخواست
فقط چند دقیقه از شروع نقارۀ عصرگاهی گذشته بود که همکار کشیک شب آمد تا پاس پلهبرقی بست پایین را ازم تحویل بگیرد: چند دقیقه زودتر از ساعت مقرر، چند دقیقه به شش عصر. و درخواستی داشت که تا آن روز نشنیده بودم:
- ای چند دِقیقه ره بیزحمت مِشه شما سر او پلهبرقی واستِن؟
- ای به چَشم.
- مُخوام هم رو به قبله باشُم، هم رو به حضرت.
- بهبه! ما رم دعا کنِن.
۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
#نقارهخانه • #نقاره • #نقارهخانه #بست_پایینخیابان • #بست_پایین • #بست_شیخ_حر_عاملی • #پلهبرقی • #قبله
💠 | بفرمایید زیارت |
@kaboutarharam