Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼ترانه : گریز
🎙️با صدای : ابی
همیشه
چیزهایی که نداشتهام را
بسیار دوست داشتهام،
همچون تو
که بسیار دوری
که بسیار ندارمات... .
#پابلو_نرودا
@berkeyekashii
چیزهایی که نداشتهام را
بسیار دوست داشتهام،
همچون تو
که بسیار دوری
که بسیار ندارمات... .
#پابلو_نرودا
@berkeyekashii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد…
🎙️با صدای: فروغ فرخزاد
بخشی از شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد | از دفتر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
@berkeyekashii
🎙️با صدای: فروغ فرخزاد
بخشی از شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد | از دفتر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژدهها دادست
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار دامادست
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
#حافظ
@berkeyekashii
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژدهها دادست
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار دامادست
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
#حافظ
@berkeyekashii
ما توکل کرده بودیم
این ولی
کافی نبود
نیل تَر بود
عصا خشک
و پیمبر ِما نابلد...
#حسين_جنتی
@berkeyekashii
این ولی
کافی نبود
نیل تَر بود
عصا خشک
و پیمبر ِما نابلد...
#حسين_جنتی
@berkeyekashii
ای سرزمین
کدام فرزندها ،
در کدام نسل ،
تو را آزاد و سربلند ،
با چشمان باور خود
خواهند دید ؟
ای مادر ، ای ایران
جانِ زخمی تو
در کدام روز هفته
التیام خواهد پذیرفت ؟
چشمان ما
به راه عافیت تو سپید شد
ای ما نثار عافیت تو…
#محمود_دولت_آبادی
@berkeyekashii
کدام فرزندها ،
در کدام نسل ،
تو را آزاد و سربلند ،
با چشمان باور خود
خواهند دید ؟
ای مادر ، ای ایران
جانِ زخمی تو
در کدام روز هفته
التیام خواهد پذیرفت ؟
چشمان ما
به راه عافیت تو سپید شد
ای ما نثار عافیت تو…
#محمود_دولت_آبادی
@berkeyekashii
Forwarded from 💠 برکه کاشی 💠
به اولین صبح
پس از پایان جنگ میمانی
آرامی و زیبا
اما
غمگین
به اولین صبحانه
در اولین روز صلح شبیهی
شیرینی و دلچسب
اما
تنها با گریه میتوان تورا چشید …
#حسین_آذری
@berkeyekashii
پس از پایان جنگ میمانی
آرامی و زیبا
اما
غمگین
به اولین صبحانه
در اولین روز صلح شبیهی
شیرینی و دلچسب
اما
تنها با گریه میتوان تورا چشید …
#حسین_آذری
@berkeyekashii
کسی نمیداند
جادهها برای چه طولانی اند
شب برای چه دراز
هوا چرا بارانیست
ایستگاهها چرا خالی ؟؟
کسی نمیداند
فصل ها
برگ ها
هفتههای هزار روزه
خوابهای هزار پاره
انفجارِ بی طنینِ یک بغض
چه ربطی به کوچه دارد
چه ربطی به انتظاری سوخته
به ابهامِ مرگ آورِ یک تاخیر
به حافظه ی خونینِ یک مسافر دارد…
#نیکی_فیروزکوهی
@berkeyekashii
جادهها برای چه طولانی اند
شب برای چه دراز
هوا چرا بارانیست
ایستگاهها چرا خالی ؟؟
کسی نمیداند
فصل ها
برگ ها
هفتههای هزار روزه
خوابهای هزار پاره
انفجارِ بی طنینِ یک بغض
چه ربطی به کوچه دارد
چه ربطی به انتظاری سوخته
به ابهامِ مرگ آورِ یک تاخیر
به حافظه ی خونینِ یک مسافر دارد…
#نیکی_فیروزکوهی
@berkeyekashii
با لب هایم نه !
من همیشه تو را...
با چشم هایم می بوسم...
آرام تر...
گرم تر...
عاشقانه تر...
@berkeyekashii
من همیشه تو را...
با چشم هایم می بوسم...
آرام تر...
گرم تر...
عاشقانه تر...
@berkeyekashii
چقدر خسته ام از این دقیقه های پاپَتی
از امتـدادِ خستـه ى کلافِ بی عدالتـی
چقدر سرسپرده ى دروغ دلقکان شدن
چقدر خام عشوه ى عروسکان ساعتی
همیشه صِفر سهم ما و بیست حق دیگران
به جرم دست و پا زدن در این کلاس لعنتی
کلاغ پر، پرنده پر،ستاره پر، فرشته پر
از این زمین یخ زده،از این هوای لعنتى…
@berkeyekashii
از امتـدادِ خستـه ى کلافِ بی عدالتـی
چقدر سرسپرده ى دروغ دلقکان شدن
چقدر خام عشوه ى عروسکان ساعتی
همیشه صِفر سهم ما و بیست حق دیگران
به جرم دست و پا زدن در این کلاس لعنتی
کلاغ پر، پرنده پر،ستاره پر، فرشته پر
از این زمین یخ زده،از این هوای لعنتى…
@berkeyekashii
تو بستـی چشمـتو دنیـا پُـر از تیتـراژ پایـان شد
جهان یه فیلم کوتاه بود که از چشم تو اکران شد.
@berkeyekashii
جهان یه فیلم کوتاه بود که از چشم تو اکران شد.
@berkeyekashii
هزار آینه جاریست هزار آینه اینک
به همسراییِ قلبِ تو میتپد با شوق
زمین تهیست زِ رندان همین تویی تنها
که عاشقانهترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ در صَحاری شب
"حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی"
#شفیعی_کدکنی
@berkeyekashii
به همسراییِ قلبِ تو میتپد با شوق
زمین تهیست زِ رندان همین تویی تنها
که عاشقانهترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ در صَحاری شب
"حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی"
#شفیعی_کدکنی
@berkeyekashii
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت ،
سرها در گریبان است .
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را .
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند ،
که ره تاریک و لغزان است .
وگر دست ِ محبت سوی کس یازی ،
به اکراه آورد دست از بغل بیرون ؛
که سرما سخت سوزان است .
نفس ، کز گرمگاه سینه میآید برون ، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر ِ پیرهن چرکین !
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد !
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای!
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم .
منم من ، سنگ تیپاخوردهی رنجور .
منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمهی ناجور .
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم .
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم .
حریفا ! میزبانا !
میهمان سال و ماهت پشت در
چون موج میلرزد .
تگرگی نیست ، مرگی نیست .
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است .
من امشب آمدستم وام بگزارم.
حسابت را کنار جام بگذارم .
چه میگویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت میدهد
بر آسمان این سرخی ِ بعد از سحرگه نیست .
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی ِ سرد ِ زمستان است .
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی ِ مرگ اندود ، پنهان است .
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ،
شب با روز یکسان است .
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت .
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان ،
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین ،
درختان اسکلتهای بلور آجین .
زمین دلمرده ، سقفِ آسمان کوتاه ،
غبارآلوده مهر و ماه ،
زمستان است .
#مهدی_اخوان_ثالث
@berkeyekashii
سرها در گریبان است .
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را .
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند ،
که ره تاریک و لغزان است .
وگر دست ِ محبت سوی کس یازی ،
به اکراه آورد دست از بغل بیرون ؛
که سرما سخت سوزان است .
نفس ، کز گرمگاه سینه میآید برون ، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر ِ پیرهن چرکین !
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد !
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای!
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم .
منم من ، سنگ تیپاخوردهی رنجور .
منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمهی ناجور .
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم .
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم .
حریفا ! میزبانا !
میهمان سال و ماهت پشت در
چون موج میلرزد .
تگرگی نیست ، مرگی نیست .
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است .
من امشب آمدستم وام بگزارم.
حسابت را کنار جام بگذارم .
چه میگویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت میدهد
بر آسمان این سرخی ِ بعد از سحرگه نیست .
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی ِ سرد ِ زمستان است .
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی ِ مرگ اندود ، پنهان است .
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ،
شب با روز یکسان است .
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت .
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان ،
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین ،
درختان اسکلتهای بلور آجین .
زمین دلمرده ، سقفِ آسمان کوتاه ،
غبارآلوده مهر و ماه ،
زمستان است .
#مهدی_اخوان_ثالث
@berkeyekashii