پایگاه تخصصی شبهه
486 subscribers
427 photos
4 videos
6 files
301 links
پاسخگو به شایعات و شبهات دینی

سایت تخصصی شبهه:
🌐 www.shobhe.net

پاسخگویی به سوالات و شبهات:
🆔 @shobhe_admin

تبادل و تبلیغات:
🆔 @shobhe_admin2

ما را دنبال کنید در:
سروش، گپ، فیسبوک، توئیتر، آپارات، لنزور
Download Telegram
💠 پرسش و پاسخ کوتاه

🔻سوال
چرا پيامبر (ص) دختران خود را به عمر و عثمان داد؟


🔻پاسخ
🔸دخترانی كه زن #عمر و #عثمان شدند نه دختران پيغمبر صلوات الله عليه و آله بودند نه دختران حضرت #خديجه بلكه دختران خواهر خديجه و دختر خوانده پيغمبر بوده اند و حضرت خديجه جوان بود و باكره كه زن آن حضرت شد.

▪️ پاسخگو: حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی دام ظله
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ

🔻پرسش:
آيا #توهين به خلفاي سه گانه يا بعضي از آنها جايز است؟


🔻پاسخ:
🔸 پيش از آنکه به پاسخ اصلي بپردازيم نکاتي را که اساس و زير بناي اين بحث را تشکيل مي دهد، متذکر مي شويم تا آنگاه از آنها نتيجه بگيريم

👈ريشه و معناي لغوي اهانت و اقسام آن
🔸 اهانت از ماده هَوْن به معناي سبک کردن و خوار کردن، پست کردن، سست کردن و ضعيف کردن است.

👈اقسام اهانت
🔸 اهانت را مي توان به دو قسم تقسيم نمود:
🔸 1ـ اهانتي که همراه با تنقيص يعني همراه با مذمت کردن، ناقص شمردن، هتک کردن باشد اين سبّ است و سبّ هم حرام است؛
🔸 2ـ اهانتي که همراه با تنقيص نباشد در اين صورت سبّ نيست.

👈سبّ و اهانت از نظر حکم شرعي
🔸 #سب کردن مؤمن حرام است و بر اين مطلب دليل هاي چهارگانه يعني کتاب و سنت و اجماع و عقل دلالت مي کند.

🔸 در روايتي از نبي اکرم (ص) مي خوانيم که فرمود: «سباب المؤمن فسوق و قتاله کفر و اکل لحمه معصية و حرمة ماله کحرمة دمه؛ سبّ کردن مؤمن فسوق و بيرون شدن از فرمان خداست و جنگ و قتال بامومن کفر است و غيبت کردن او معصيت است و مالش مثل خونش محترم است».

🔸 البته توجه به اين نکته لازم است که در روايات لفظ مؤمن به کار رفته و اين اخص از مسلمان است که بررسي اين مورد به جاي خود موکول مي گردد.


👈مستثنيات سبّ محرّم
🔸 شکي در اين نيست که سبّ کردن #مؤمن حرام است جز اينکه مواردي از اين حکم استثناء شده است که سبّ آنها حرام نباشد از جمله آنها مبدع و بدعت گذار است.

🔸 #بدعت از ماده بَدْع به معناي اختراع تازه که قبلاً نبوده است و در اصطلاح: بدعت در دين يعني چيزي را که جزء دين نيست به دين نسبت دادن و در آن وارد کردن

👈دليل بر عدم حرمت سبّ بدعت گذار
🔸 رواياتي است که در مورد اهل بدعت وارد شده است که دلالت بر عدم حرمت سبّ آنها مي کند.

🔸 داود بن سرحان از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «رسول اللّه (ص) فرمودند: بعد از من وقتي اهل ريب و بدعت گذار را ديديد، اظهار برائت کنيد و از آنها دوري جوئيد و آنها را بيشتر سبّ کنيد». اين روايت به وضوح و روشني دلالت مي کند بر اينکه سبّ و دشنام دادن بدعت گذار جايز است.


👈کلام اميرالمؤمنين عليه السلام درباره بدعت هاي #ابوبکر و #عمر و #عثمان
🔸 سليم بن قيس در کتاب اسرار آل محمد (ع) يک روايت تقريباً طولاني را از اميرالمؤمنين (ع) درباره بدعت هاي ابوبکر و عمر و عثمان که حديث هيجدهم اين کتاب باشد نقل مي کند ؛ سليم بن قيس مي گويد: از اميرالمؤمنين (ع) شنيدم که فرمود: پيامبر (ص) فرمود:

🔸 دو مريضند که سير نمي شوند... علما دو نوعند.... تا مي رسد به اينجا و مي گويد: سپس حضرت رو به عده اي از اهل بيت و شيعيانش کرد و فرمود: به خدا قسم از حاکمان قبل از من کارهاي بزرگي سر زده که در آنها عمداً با پيامبر (ص) مخالفت کرده اند. اگر مردم را بر ترک آنها و برگرداندن آنها از موقعيت کنوني به صورتي که در زمان پيامبر (ص) اجرا مي شد وادار کنم، لشکر من از اطرافم پراکنده مي شوند بطوري که در لشکرگاهم جز خود و عدّه کمي از شيعيانم که فضيلت و امامت مرا از روي کتاب خدا و سنّت پيامبرش (ص)ـ نه از راه ديگري ـ معتقدند کسي باقي نمي ماند!!

🔸 چگونه مي بينيد اگر درباره مقام ابراهيم عليه السلام دستور دهم و آن را به مکاني که پيامبر صلي الله عليه وآله در آن قرار دارد برگردانم و فدک را به وارثان فاطمه (س) باز گردانم وصاع و مدّ پيامبر (ص) را به صورتي که بود برگردانم و زمين هايي که پيامبر (ص) تعيين کرده بود به اهلش بدهم و خانه جعفر بن ابي طالب را به وارثان او برگردانم و آنرا از مسجد جدا کرده خراب نمايم و قضاوت هايي را که حاکمان قبل از من به ظلم قضاوت کرده اند برگردانم و از آنچه از زمين خيبر قسمت شده بازگردانم و فرزندان بني ثعلب را اسير کنم و به مردم دستور دهم که در ماه رمضان جز نماز واجب را به جماعت نخوانند،

🔸 در اين صورت بعضي از افراد لشکر که همراه من مي جنگند خواهند گفت: واي بر اهل اسلام! همانطوري که گفتند: سنّت عمر را تغيير مي دهي و ما را از اينکه در ماه رمضان نماز مستحبي بخوانيم منع مي نمايي؟! بطوري که ترسيدم در لشکرم شورش کنند.

🔸 چه سخت است بر من آنچه از اين امّت بعد از پيامبرشان از اختلاف و اطاعت از رهبران ضلالت و دعوت کنندگان به آتش ديده ام.

🔹 از مطالب ياد شده به خوبي استفاده مي شود که ابوبکر و عمر و عثمان بدعت گذار بودند و پرواضح است که بدعت گذار نمي تواند مؤمن باشد.

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3721
▪️[منبع: سایت اندیشه قم]
................................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ

🔻 پرسش:
آيا سه #خليفه اول مسلمان بوده اند؟ اگر بودند چرا به سخنان پيامبر گوش ندادند؟


🔻 پاسخ:
🔸 در سؤال فوق، احتمالاً منظور از «گوش ندادن به سخنان پيامبر (ص)» تخلف آنان در مورد جانشينی حضرت علي (ع) مي باشد از اين رو به نكاتي در اين مورد اشاره مي شود.

🔸 اولاً داشتن عنوان و اسم مسلمان دال بر مسلمان واقعی و مؤمن بودن فرد نيست.

🔸 ثانياً هر كس كه عنوان مسلمانی را دارد ديگر نمی توان گفت كه از او هيچ خطائی سر نمي زند و البته تأثير خطا، خود داراي مراتبی است كه بيان خواهد شد.

🔸 ثالثاً: در صدر اسلام غير از خلفای سه گانه، مسلمانان در موارد متعددی به سخنان پيامبر (ص) گوش نداده اند. اما درباره اينكه چه انگيزه يا انگيزه هايی سبب شد كه سخنان پيامبر (ص) توسط خلفای سه گانه مورد بی توجهی قرار گيرد شايد بتوان گفت: قدرت طلبی، دنياطلبی و حرص و #حسد و سياست منفي (غلط) و انگيزه های ديگری از اين سنخ موجب اين امر شد.


🔻 اما انگيزه خلفا از نافرماني در برابر دستورات پيامبر چه بود؟

1_ قدرت طلبی:
🔸 قدرت طلبی و رسيدن به مقام دنيوی انگيزه بسيار قوی ای بود كه موجب شد خلفا برخلاف دستورات پيامبر (ص) عمل كنند. چرا #عمربن_خطاب در روز پنج شنبه آخر عمر پيامبر (ص) اجازه نداد كه قلم و كاغذي براي رسول خدا بياورند. #عمر می گويد: «رسول خدا (ص) تصميم داشت به هنگام بيماريش تصريح به نام علی بكند ولی من نگذاشتم.»

2_ حسادت:
🔸 حضرت علی (ع) در جواب يكی از يارانش كه پرسيد: «چگونه خويشاوندان شما اين مقام را از شما گرفتند با اينكه از همه سزاوارتر بوديد حضرت فرمود: ... اين امتيازی بود كه حسد عده ای را برانگيخت و سخت به آن حرص ورزيدند.»

3_ نفاق:
🔸 از جمله موارد دیگری که در انحراف خلفاء موثر بود، #نفاق و دشمنی دیرینه ی آنان با رسول خدا بود، ماجرای ترور های مکرر رسول الله (ص)، که در آخرین مرحله، پیامبر اکرم مسموم شدند و از دنیا رفتند، نشانه نفاق در بین خلفاست. #حذیفه_بن_یمان، معروف به حذیفه منافق شناس، درباره نفاق #ابوبکر، عمر و #عثمان نقل می کند که عده ای منافق در برگشت از جنگ #تبوک، قصد #ترور پیامبر را داشتند که نیت پلیدشان عملی نشد.

🔸 هر چند در روایت #حذیفه، نام این افراد مشخص نیست، اما ابن حزم اندلسی (از علماء اهل سنت) چنین می آورد که: «ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر صلي الله عليه وآله را داشتند و مي‌خواستند آن حضرت را از گردنه‌اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.»

🔸 از این دست موارد، که نشانه نفاق خلفاست، کم نبوده و بسیار اند.

🔹 بنابراين به طور خلاصه می توان گفت كه دنيا طلبی، حرص، كسب مقامات دنيوی، حسادت، #سياست باطل كه همه چيز را وارونه می ساخت و البته نفاق از انگيزه های اصلی بودند كه اين خلفای را وادار می كرد كه سخنان پيامبر (ص) را ناديده بگيرند.

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3782
.................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به شبهات (#تاریخی)

🔻متن پرسش:
برخی برای اثبات رضایت #حضرت_على ‏علیه السلام از خلفا در صدد تمسك به كلمات حضرت برآمده و مى‏ گویند: امام ‏علیه السلام عملكرد آن‏ها را مورد ستایش قرار داده است، و لذا كسی حق ندارد آن‏ها را مذمّت كند. ما در این مبحث در صدد برآمدیم تا كلماتی را كه به آن‏ها استدلال نموده ‏اند بررسی كرده و مشاهده نماییم كه آیا سند آن‏ها صحیح است و نیز آیا دلالت بر مدعای آنان دارد و یا خیر؟


🔻پاسخ:
🔸 برخی مى‏ گویند: حضرت در خطبه ‏ای (در #نهج_البلاغه) عثمان و عملكرد او را نیز تمجید كرده است آنجا كه مى‏ فرماید: «... و ما ابن ابی قحافة و لا ابن الخطاب أولی بعمل الحقّ منك ... » یعنی: «... و پسر ابوقحافه و پسر خطاب در كار حق از تو سزاوارتر نبودند. تو از آنان به رسول خدا نزدیك‏تری كه خویشاوند پیامبرى، داماد او شدی و آنان نشدند.»

🔸 در پاسخ می گوییم: حضرت‏ علیه السلام گویا در صدد نصیحت به عثمان است و با این تعبیرات مى‏ خواهد عواطف او را تحریك كند تا سنت را بر پا كرده و بدعت‏ها را از بین ببرد. و این معنا با ملاحظه صدر و ذیل كلام امام روشن مى‏ شود. و به تعبیر دیگر: حضرت در صدد بازگرداندن خلافت اسلامی به جایگاه اصیل آن است.

🔸 تأیید این مطلب این‏كه حضرت امیر علیه السلام در مواضع دیگر از نهج البلاغه اشاره به اعمال عثمان كرده و او را مورد اعتراض قرار داده است.

🔸 حضرت‏ در خطبه #شقشقیه درباره #عثمان مى ‏فرماید: «... الی ان قام ثالث القوم نافجاً حِضنیه بین نثیله و مُعْتَلَفه و قام معه بنو ابیه یخضمون مال اللَّه خِضمة الإبل نبْتَة الربیع الی ان انتكث فتله واجهز علیه عمله و كبّت به بطنته...» یعنی «تا سوّمین به مقصود رسید و همچون چارپا بتاخت و خود را در كشتزار مسلمانان انداخت و پیاپی دو پهلو را آكنده كرد و تهی ساخت. خویشاوندانش با او ایستادند و بیت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر كه مهار برد و گیاه بهاران چرد، چندان اسراف ورزید كه كار به دست و پایش بپیچید و پرخوری به خواری و خواری به نگونساری كشید...».

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3660
.................................
🌐 @shobhe_net
💠 #یادداشت

🔻نقش على (ع) در #وحدت جامعه
🔸 كسى را نمى‏ توان يافت كه چون #امام_على عليه السلام خواهان خير و #صلاح امت بوده باشد؛ چرا كه او همواره بر آن بود تا مسير تاريخ را در بستر واقعى آن به جريان اندازد. اگر چه مردم در انتخاب و گزينش رهبرى راه خطايى را پيمودند، اين چيزى نبود كه امام را وادارد تا تصميم عجولانه بگيرد؛ زيرا امام به فراست، تبعات جانبى اين دگرگونى را دريافته بود.

🔸 عامه مردم از وجود فرصت طلبان كاملا بى اطلاع بودند، از اين رو، هم در انتخاب خليفه و هم در روش عزل وى اشتباه كردند وشايد در موقعيت و جو آن چنانى، هر كسى جاى آنان مى‏ بود همين تصميم را اتخاذ مى‏ كرد؛ زيرا #عثمان بارها پيمان بست و نقض پيمان كرد. عثمان به وضوح احساس مى‏ كرد كه على عليه السلام خير و صلاح وى را مى‏ خواهد؛ جز اين كه اوضاعى كه بر خليفه حاكم بود، مانع مى‏ شد روابط آن دو گرم و دوستانه باشد.

🔸 ابن قتيبه مى‏ گويد: «روزى عثمان به على عليه السلام گفت: اى ابو الحسن، نمى‏ دانم طالب مرگت هستم، يا زندگى تو را خواهانم. به خدا! اگر بميرى نمى‏ خواهم بعد از تو براى ديگران بمانم، زيرا كسى را چون تو نخواهم يافت»

🔸 #جرج_جرداق مى‏ گويد: «در جريان #حصر سراى عثمان، فرزندان على عليه السلام حسن وحسين عليهم السلام به دفاع از وى پرداختند؛ اين در حالى بود كه بنى اميه پنهانى از وى گريختند و در شام به معاويه پيوستند.»

🔸 مسعودى مى‏ گويد: «علاوه بر فرزندان، كسان خود را نيز فرستاد». مؤلف الفخرى مى‏ گويد: «على عليه السلام در رديف مدافعان و ياران عثمان بود و عثمان براى دفع مردم از او كمك مى‏ خواست واو نيز به دفع آنان قيام كرد. عاقبت چون عثمان را محاصره نمودند على عليه السلام فرزند خود حسن عليه السلام را به يارى او فرستاد كه او جهت دفاع از عثمان سخت كوشيد، چندان كه عثمان او را قسم داد كه از دفاع دست بردارد.»

🔸 طبرى و اين قتيبه آورده‏ اند: «چون عثمان در محاصره مخالفين بود، شورشيان آب را بر وى بستند و كسى جرأت نمى‏كرد كه به آنان آب برساند، تا اين كه عثمان از پشت بام خانه‏ اش از على عليه السلام خواست تا به خانه‏ اش آب برساند كه على عليه السلام هم چند مشك آب برايش فرستاد.»

▪️ [منبع: تاريخ ولايت در نيم قرن اول (حسين ذاكر خطير): ص 112]

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3685
................................
🌐 @shobhe_net