پایگاه تخصصی شبهه
486 subscribers
427 photos
4 videos
6 files
301 links
پاسخگو به شایعات و شبهات دینی

سایت تخصصی شبهه:
🌐 www.shobhe.net

پاسخگویی به سوالات و شبهات:
🆔 @shobhe_admin

تبادل و تبلیغات:
🆔 @shobhe_admin2

ما را دنبال کنید در:
سروش، گپ، فیسبوک، توئیتر، آپارات، لنزور
Download Telegram
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)


🔻اعتراف ابوبکر، به جنایتی بزرگ در حق خاندان وحی و رسالت

🔸ابوبکر که در دیگر در بستر مرگ افتاده بود، لب به اعترافی بزرگ می گشاید؛ او می گوید:

🔸«ولیتنی لم أفتش بیت #فاطمه بنت رسول الله و أدخله الرجال و لو کان اغلق علی حرب» [منبع: تاریخ یعقوبی: جلد٢، ص١١۵]

🔸یعنی: «ای کاش من خانه ی فاطمه (س) دختر پیامبر(ص) را نگشوده بودم و مردان را به خانه ی او نریخته بودم گرچه در آن خانه به منظور جنگ با من بسته شده بود!»


🔹و البته تاریخ گواه آن بوده است که امیرالمومنین علی علیه السلام هرگز، آغازگر هیچ جنگی نبوده اند و اگر قرار بر وقوع جنگی بود، حتما هجوم و قتل جنین و هتک حرمت به #حضرت_فاطمه سلام الله علیها، که منجر به شهادت ایشان شد؛ بهانه و دلیل خوبی برای آغاز #جنگ بشمار می رفت. که تاریخ گواه آن است در این باره جنگی در نگرفت، بلکه این #ابوبکر بود که پایه گذار جنگ هایی چون، صفین، جمل و نهروان شد...

....................................
🌐 @Shobhe_Net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)
🔻پاسخ امام جواد (ع) به احادیث جعلی در منابع اهل سنت

🔸نقل شده است که پس از آن که مأمون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مأمون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحیی عرض کرد: ای پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتی که (در مدارک اهل سنت) نقل شده است: که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: «یا محمد! خدا به شما سلام می رساند و می گوید: "من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟"». نظر شما درباره این حدیث چیست؟

🔹امام فرمود: «من منکر فضیلت #ابوبکر نیستم، ولی کسی که این خبر را نقل می کند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر فرمود: کسانی که بر من دروغ می بندند، بسیار شده اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس بعمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.»

🔹امام جواد علیه السلام افزود: «این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: "وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاْءِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" ما انسان را آفریدیم و می دانیم در دلش چه چیز می گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟! این عقلاً محال است.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که: ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند.»

🔹حضرت فرمود: «درباره این حدیث نیز باید دقت شود، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرّب درگاه الهی اند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولی ابوبکر و عمر مشرک بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، امّا اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده اند، بنابراین محال است که خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.»


🔸یحیی گفت: «همچنین روایت شده است که: ابوبکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند درباره این حدیث چه می گویید؟»

🔹حضرت فرمود: «این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمی شود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این روایت را بنی امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام(ص) درباره امام حسن و حسین(ع) نقل شده است که حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند ، جعل کرده اند.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرّب خدا، آدم، محمد(ص) و همه انبیاء و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور #بهشت با نور اینها روشن نمی شود، ولی با نور #عمر روشن می گردد؟!»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: اگر من به پیامبری مبعوث نمی شدم، حتما عمر مبعوث می شد.»

🔹امام فرمود: «کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است: "وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ..." به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح... از این آیه صریحا برمی آید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث می کند که بیشتر عمر خود را با #شرک به خدا سپری کرده است؟! و نیز پیامبر فرمود: در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم.»


🔸باز یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آن که گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است، یعنی نبوّت از من به آنها منتقل شده است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوّت خود شک کند، خداوند می فرماید: اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی برمی گزیند. (بنابراین، با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد).»

🔻متن کامل+پی نوشت
🌐 http://shobhe.net/Archives/3467
...................................
🌐 @Shobhe_Net
🌹 چند دقیقه با ما

🔻17 ماه #رمضان (قتل عایشه)
🔸 در شب 17 ماه رمضان در سال 58 هـ [1] در مدینه، عایشه دختر #ابوبکر به دست معاویه کشته شد.

🔸 پیامبر صلّی الله علیه و آله دوست داشت تا زنده است مرگ و دفن عایشه را ببیند. [2]

🔸 ابن ابی الحدید می گوید : «اگر خلیفه ی دوّم به جای علی علیه السلام بود هر آینه عایشه را قطعه قطعه می کرد ولی علی علیه السلام حکیمی برد بار بود.» [3]

🔸 #معاویه چون خواست برای پسرش #یزید از مردم بیعت بگیرد، #عایشه انکار آن کرد و معاویه را تهدید کرد و گفت :

🔸 برادرم محمّد را کُشتی، و برای یزید بیعت می گیری ؟

🔸 معاویه ترسید که مبادا او ایجاد فتنه کند. لذا در خانه ی خود چاهی کَند و آن را پُر از آهک کرد و فرشی قیمتی بر روی آن پهن نمود و تختی بر آن نهاد و عایشه را وقت نماز عشا به خانه ی خود خواند.

🔸 وقتی عایشه وارد شد، معاویه او را به نشستن بر آن تخت تعارف کرد. همین که روی آن نشست فرو رفت و به چاه افتاد.

🔸 معاویه در چاه چندین نیزه ی مسموم تعبیه کرده بود و هنگامی که عایشه در چاه افتاد فوراً کار او ساخته شد. [4]


🔹 وقتی حضرت زهرا علیها السلام به شهادت رسید، همسران رسول خدا صلّی الله علیه و آله برای سر سلامتی امیر المؤمنین علیه السلام آمدند جز عایشه که اظهار مریضی کرد و سخنی گفت که دلالت بر خوشحالی او داشت. [5]

__پی نوشت_____________
[1]. مستدرک حاکم : ج 4، ص 6. و ... .
[2]. سبعة من السلف : ص 267. و ... .
[3]. بحار الأنوار : ج 33، ص 93. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید : ج 17، ص 254.
[4]. کامل بهائی : ج 2، ص 270. و ... .
[5]. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید : ج 9، ص 198. و ... .
................................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ

🔻پرسش:
آيا #توهين به خلفاي سه گانه يا بعضي از آنها جايز است؟


🔻پاسخ:
🔸 پيش از آنکه به پاسخ اصلي بپردازيم نکاتي را که اساس و زير بناي اين بحث را تشکيل مي دهد، متذکر مي شويم تا آنگاه از آنها نتيجه بگيريم

👈ريشه و معناي لغوي اهانت و اقسام آن
🔸 اهانت از ماده هَوْن به معناي سبک کردن و خوار کردن، پست کردن، سست کردن و ضعيف کردن است.

👈اقسام اهانت
🔸 اهانت را مي توان به دو قسم تقسيم نمود:
🔸 1ـ اهانتي که همراه با تنقيص يعني همراه با مذمت کردن، ناقص شمردن، هتک کردن باشد اين سبّ است و سبّ هم حرام است؛
🔸 2ـ اهانتي که همراه با تنقيص نباشد در اين صورت سبّ نيست.

👈سبّ و اهانت از نظر حکم شرعي
🔸 #سب کردن مؤمن حرام است و بر اين مطلب دليل هاي چهارگانه يعني کتاب و سنت و اجماع و عقل دلالت مي کند.

🔸 در روايتي از نبي اکرم (ص) مي خوانيم که فرمود: «سباب المؤمن فسوق و قتاله کفر و اکل لحمه معصية و حرمة ماله کحرمة دمه؛ سبّ کردن مؤمن فسوق و بيرون شدن از فرمان خداست و جنگ و قتال بامومن کفر است و غيبت کردن او معصيت است و مالش مثل خونش محترم است».

🔸 البته توجه به اين نکته لازم است که در روايات لفظ مؤمن به کار رفته و اين اخص از مسلمان است که بررسي اين مورد به جاي خود موکول مي گردد.


👈مستثنيات سبّ محرّم
🔸 شکي در اين نيست که سبّ کردن #مؤمن حرام است جز اينکه مواردي از اين حکم استثناء شده است که سبّ آنها حرام نباشد از جمله آنها مبدع و بدعت گذار است.

🔸 #بدعت از ماده بَدْع به معناي اختراع تازه که قبلاً نبوده است و در اصطلاح: بدعت در دين يعني چيزي را که جزء دين نيست به دين نسبت دادن و در آن وارد کردن

👈دليل بر عدم حرمت سبّ بدعت گذار
🔸 رواياتي است که در مورد اهل بدعت وارد شده است که دلالت بر عدم حرمت سبّ آنها مي کند.

🔸 داود بن سرحان از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «رسول اللّه (ص) فرمودند: بعد از من وقتي اهل ريب و بدعت گذار را ديديد، اظهار برائت کنيد و از آنها دوري جوئيد و آنها را بيشتر سبّ کنيد». اين روايت به وضوح و روشني دلالت مي کند بر اينکه سبّ و دشنام دادن بدعت گذار جايز است.


👈کلام اميرالمؤمنين عليه السلام درباره بدعت هاي #ابوبکر و #عمر و #عثمان
🔸 سليم بن قيس در کتاب اسرار آل محمد (ع) يک روايت تقريباً طولاني را از اميرالمؤمنين (ع) درباره بدعت هاي ابوبکر و عمر و عثمان که حديث هيجدهم اين کتاب باشد نقل مي کند ؛ سليم بن قيس مي گويد: از اميرالمؤمنين (ع) شنيدم که فرمود: پيامبر (ص) فرمود:

🔸 دو مريضند که سير نمي شوند... علما دو نوعند.... تا مي رسد به اينجا و مي گويد: سپس حضرت رو به عده اي از اهل بيت و شيعيانش کرد و فرمود: به خدا قسم از حاکمان قبل از من کارهاي بزرگي سر زده که در آنها عمداً با پيامبر (ص) مخالفت کرده اند. اگر مردم را بر ترک آنها و برگرداندن آنها از موقعيت کنوني به صورتي که در زمان پيامبر (ص) اجرا مي شد وادار کنم، لشکر من از اطرافم پراکنده مي شوند بطوري که در لشکرگاهم جز خود و عدّه کمي از شيعيانم که فضيلت و امامت مرا از روي کتاب خدا و سنّت پيامبرش (ص)ـ نه از راه ديگري ـ معتقدند کسي باقي نمي ماند!!

🔸 چگونه مي بينيد اگر درباره مقام ابراهيم عليه السلام دستور دهم و آن را به مکاني که پيامبر صلي الله عليه وآله در آن قرار دارد برگردانم و فدک را به وارثان فاطمه (س) باز گردانم وصاع و مدّ پيامبر (ص) را به صورتي که بود برگردانم و زمين هايي که پيامبر (ص) تعيين کرده بود به اهلش بدهم و خانه جعفر بن ابي طالب را به وارثان او برگردانم و آنرا از مسجد جدا کرده خراب نمايم و قضاوت هايي را که حاکمان قبل از من به ظلم قضاوت کرده اند برگردانم و از آنچه از زمين خيبر قسمت شده بازگردانم و فرزندان بني ثعلب را اسير کنم و به مردم دستور دهم که در ماه رمضان جز نماز واجب را به جماعت نخوانند،

🔸 در اين صورت بعضي از افراد لشکر که همراه من مي جنگند خواهند گفت: واي بر اهل اسلام! همانطوري که گفتند: سنّت عمر را تغيير مي دهي و ما را از اينکه در ماه رمضان نماز مستحبي بخوانيم منع مي نمايي؟! بطوري که ترسيدم در لشکرم شورش کنند.

🔸 چه سخت است بر من آنچه از اين امّت بعد از پيامبرشان از اختلاف و اطاعت از رهبران ضلالت و دعوت کنندگان به آتش ديده ام.

🔹 از مطالب ياد شده به خوبي استفاده مي شود که ابوبکر و عمر و عثمان بدعت گذار بودند و پرواضح است که بدعت گذار نمي تواند مؤمن باشد.

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3721
▪️[منبع: سایت اندیشه قم]
................................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ

🔻 پرسش:
آيا سه #خليفه اول مسلمان بوده اند؟ اگر بودند چرا به سخنان پيامبر گوش ندادند؟


🔻 پاسخ:
🔸 در سؤال فوق، احتمالاً منظور از «گوش ندادن به سخنان پيامبر (ص)» تخلف آنان در مورد جانشينی حضرت علي (ع) مي باشد از اين رو به نكاتي در اين مورد اشاره مي شود.

🔸 اولاً داشتن عنوان و اسم مسلمان دال بر مسلمان واقعی و مؤمن بودن فرد نيست.

🔸 ثانياً هر كس كه عنوان مسلمانی را دارد ديگر نمی توان گفت كه از او هيچ خطائی سر نمي زند و البته تأثير خطا، خود داراي مراتبی است كه بيان خواهد شد.

🔸 ثالثاً: در صدر اسلام غير از خلفای سه گانه، مسلمانان در موارد متعددی به سخنان پيامبر (ص) گوش نداده اند. اما درباره اينكه چه انگيزه يا انگيزه هايی سبب شد كه سخنان پيامبر (ص) توسط خلفای سه گانه مورد بی توجهی قرار گيرد شايد بتوان گفت: قدرت طلبی، دنياطلبی و حرص و #حسد و سياست منفي (غلط) و انگيزه های ديگری از اين سنخ موجب اين امر شد.


🔻 اما انگيزه خلفا از نافرماني در برابر دستورات پيامبر چه بود؟

1_ قدرت طلبی:
🔸 قدرت طلبی و رسيدن به مقام دنيوی انگيزه بسيار قوی ای بود كه موجب شد خلفا برخلاف دستورات پيامبر (ص) عمل كنند. چرا #عمربن_خطاب در روز پنج شنبه آخر عمر پيامبر (ص) اجازه نداد كه قلم و كاغذي براي رسول خدا بياورند. #عمر می گويد: «رسول خدا (ص) تصميم داشت به هنگام بيماريش تصريح به نام علی بكند ولی من نگذاشتم.»

2_ حسادت:
🔸 حضرت علی (ع) در جواب يكی از يارانش كه پرسيد: «چگونه خويشاوندان شما اين مقام را از شما گرفتند با اينكه از همه سزاوارتر بوديد حضرت فرمود: ... اين امتيازی بود كه حسد عده ای را برانگيخت و سخت به آن حرص ورزيدند.»

3_ نفاق:
🔸 از جمله موارد دیگری که در انحراف خلفاء موثر بود، #نفاق و دشمنی دیرینه ی آنان با رسول خدا بود، ماجرای ترور های مکرر رسول الله (ص)، که در آخرین مرحله، پیامبر اکرم مسموم شدند و از دنیا رفتند، نشانه نفاق در بین خلفاست. #حذیفه_بن_یمان، معروف به حذیفه منافق شناس، درباره نفاق #ابوبکر، عمر و #عثمان نقل می کند که عده ای منافق در برگشت از جنگ #تبوک، قصد #ترور پیامبر را داشتند که نیت پلیدشان عملی نشد.

🔸 هر چند در روایت #حذیفه، نام این افراد مشخص نیست، اما ابن حزم اندلسی (از علماء اهل سنت) چنین می آورد که: «ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر صلي الله عليه وآله را داشتند و مي‌خواستند آن حضرت را از گردنه‌اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.»

🔸 از این دست موارد، که نشانه نفاق خلفاست، کم نبوده و بسیار اند.

🔹 بنابراين به طور خلاصه می توان گفت كه دنيا طلبی، حرص، كسب مقامات دنيوی، حسادت، #سياست باطل كه همه چيز را وارونه می ساخت و البته نفاق از انگيزه های اصلی بودند كه اين خلفای را وادار می كرد كه سخنان پيامبر (ص) را ناديده بگيرند.

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3782
.................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)

🔻 متن شبهه:
در اصول کافی باب بَابُ الدُّعَاءِ عَلَى الْعَدُوِّ ( نفرین بر دشمن) روایت طولانی است که امام دعا میکند برای نابودی مخالف و سبب می شود مثانه طرف مقابل شکاف بردارد و بترکد و بمیرد! حضرت صادق (ع) سر (از سجده) برداشت و فرمود: من خدا را به دعائى خواندم و خداى عزوجل فرشته‏اى فرستاد که با میلى آهنین چنان بر سر او زد که مثانه‏اش از آن ضربت شکافت و مرد. (اصول کافى جلد 4 صفحه: 278 روایة: 5). حال چطور ائمه تشیع برای مخالفین خود ( فرض بر قبول اختلاف ) مانند شیخین و حضرت عثمان طلحه زبیر و ‌.... دعای ترکیدن مثانه نخواندند؟؟؟



🔻پاسخ:
ابتدا متن کامل روایت منقول در اصول کافی:
🔸 «از حماد، از مسمعى، گويد: چون داود بن على، معلّى بن خنيس را كشت، امام صادق(ع) فرمود: هر آينه به درگاه خدا نفرين كنم بر كسى كه وابسته مرا كشته و مال مرا ربوده، داود بن على به او گفت: تو مرا به نفرين تهديد مى‏كنى؟ حماد گويد: مسمعى گفت كه: معتب (خادم امام صادق) براى من باز گفت كه: امام صادق علیه السلام در آن شب پيوسته در ركوع و سجود بود و چون هنگام سحر شد شنيدمش كه در سجده مى ‏فرمود: «بار خدايا! من از تو خواستارم به نيروى نيرومندت و به جلالت شديدت كه همه آفريده‏هاى تو در برابر آن خوارند كه رحمت فرستى بر محمد و آل محمد و بگيرى او را هم اكنون هم اكنون» و سر خود را از سجده برنداشته بود كه فرياد شيون را از خانه داود بن على شنيدم و امام صادق(ع) سر برداشت و فرمود: راستى كه من خدا را به دعائى خواندم و خداوند عز و جل فرشته‏اى را فرستاد كه عصاى آهنين بر سر او زد چنانچه مثانه‏اش تركيد و مرد.»

توضیحاتی درباره روایت:
🔸 معلی بن خنیس، از یاران و اصحاب حضرت صادق(ع) بوده است که توسط ایشان، آزاد شده و روایاتی را نیز از حضرت نقل کرده اند. داود بن علی، برای یافتن یاران و اصحاب حضرت صادق(ع)، معلی بن خنیس را حبس نمود، سپس او را شکنجه کرد تا نام اصحاب حضرت را از او جویا شود، اما معلی بن خنیس انکار کرد و در نهایت فرمود: اگر نامشان در زیر پایم باشد، آن را به تو نمی گویم. در نهایت داود بن علی، معلی را سر برید، و جسدش را به دار آویخت.

🔸 این رفتار علی بن داود بر امام صادق گران آمد، و وعده نفرین به داود بن علی داد؛ و داود بن علی نیز از وعده نفرین امام صادق خشمگین شد. و در نهایت امام صادق او را نفرین کرد و او به #هلاکت رسید.

🔸 اما نویسنده شبهه، با قیاس کردن این نفرین و عدم نفرین سایر خلفاء و دشمنان اهل بیت، می خواهد عدم دشمنی انان را برداشت کند. که در رد این ادعا میگویم:

🔹 اولا: دشمنی افرادی چون ابوبکر، عمربن خطاب و عثمان و اتباعهم، بر هر دانش پژوه و اسلام شناسی، پوشیده نیست. از توطئه برای قتل نبی مکرم اسلام، تا اقدامات خصمانه و جاهلانه انان، از قبیل سقیفه بنی ساعده، هجوم به بیت فاطمه زهرا(س)، کتک زدن ایشان، غصب فدک، ایجاد تفکری که در نهایت منجر به قتل امام حسین علیه السلام شد و ... همگی دلالت می کند بر اینکه این افراد دشمنان سر سخت اهل بیت (ع) بوده اند.

🔸 برای اثبات این ادعا، کافی است منابع شیعه را بررسی کنیم. از جواز لعن این افراد گرفته، تا بیان دشمنی هایشان در منابع تاریخی و ... همگی دلالت بر اثبات دشمنی این افراد است.

🔹 دوما: نفرین کردن، غیر از دشمن بودن است؛ و لازمه دشمن بودن، نفرین شدن نیست. در طول تاریخ، پیامبر گرامی اسلام، دشمنان زیادی داشتند، از ابوسفیان و کفار قریش گرفته تا یهودیان خیبر و مردم عادی جاهل در قریه های اطراف مکه. اما چه تعداد از این دشمنان، مورد نفرین پیامبر قرار گرفتند؟ آیا پیامبر گرامی اسلام، هند جگر خوار را نفرین کردند؟ و آیا خداوند متعال در قرآن همه دشمنان پیامبر را مانند ابولهب، مورد نفرین قرار دادند؟

🔸 بنابراین، اینکه برخی دشمنان حضرات معصومین، مورد نفرین حضرات قرار نگیرند، جای تعجب ندارد؛ و یحتمل، حکمتی دارد. و شاید در همینجا اگر داود بن علی نیز، نفرین حضرت را مورد تمسخر قرار نمی دادند، شاید مشمول نفرین نمی شدند.

🔹 سوما: حضرات معصومین، در تاریخ مکررا برخی از دشمنانشان را مورد نفرین قرار داده اند؛ برای مثال:

1_ نفرین پیامبر بر #معاویه بن ابوسفیان.
2_ نفرین حضرت علی(ع) بر #انس_بن_مالک، بابت تکذیب یک روایت (این روایت باید در مقابل زبیر و طلحه اقامه می شد)
3_ تهدید به نفرین حضرت فاطمه زهرا(س)، نسبت به #ابوبکر و جماعت #سقیفه.
4_ نفرین #حضرت_زهرا (س) نسبت به پاره شدن شکم #عمربن_خطاب (که چنین شد)

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3899
...............................
🌐 @shobhe_net
🌹 چند دقیقه با ما

🔻 از مظلومیت‌های خاتم الانبیاء

🔹 یکی از مصادیق مظلومیت رسول خاتم صلی الله علیه وآله این است که بعضی از همسران‌ شان، ایشان را می‌ آزردند و خیانت‌ هایی مانند افشای اسرار ایشان می‌ کردند.

🔹 در منابع معتبر اهل تسنن آمده که #عمربن_خطاب گفت: روزی بر #عایشه وارد شدم و به او گفتم: ای دختر #ابوبکر ! به من خبر رسیده که تو پیامبر خدا را می‌ رنجانی؛ عایشه گفت: تو با من چه‌ کار داری؟ تو مراقب عیب‌های خودت باش!

📚 از کتاب " سيری در آیات ولایت و امامت " آیت الله یثربی مدظله
...............................
🌐 @shobhe_net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)
🔻پاسخ امام جواد (ع) به احادیث جعلی در منابع اهل سنت

🔸نقل شده است که پس از آن که مأمون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مأمون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحیی عرض کرد: ای پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتی که (در مدارک اهل سنت) نقل شده است: که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: «یا محمد! خدا به شما سلام می رساند و می گوید: "من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟"». نظر شما درباره این حدیث چیست؟

🔹امام فرمود: «من منکر فضیلت #ابوبکر نیستم، ولی کسی که این خبر را نقل می کند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر فرمود: کسانی که بر من دروغ می بندند، بسیار شده اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس بعمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.»

🔹امام جواد علیه السلام افزود: «این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: "وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاْءِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" ما انسان را آفریدیم و می دانیم در دلش چه چیز می گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟! این عقلاً محال است.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که: ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند.»

🔹حضرت فرمود: «درباره این حدیث نیز باید دقت شود، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرّب درگاه الهی اند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولی ابوبکر و عمر مشرک بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، امّا اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده اند، بنابراین محال است که خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.»


🔸یحیی گفت: «همچنین روایت شده است که: ابوبکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند درباره این حدیث چه می گویید؟»

🔹حضرت فرمود: «این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمی شود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این روایت را بنی امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام(ص) درباره امام حسن و حسین(ع) نقل شده است که حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند ، جعل کرده اند.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرّب خدا، آدم، محمد(ص) و همه انبیاء و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور #بهشت با نور اینها روشن نمی شود، ولی با نور #عمر روشن می گردد؟!»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: اگر من به پیامبری مبعوث نمی شدم، حتما عمر مبعوث می شد.»

🔹امام فرمود: «کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است: "وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ..." به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح... از این آیه صریحا برمی آید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث می کند که بیشتر عمر خود را با #شرک به خدا سپری کرده است؟! و نیز پیامبر فرمود: در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم.»


🔸باز یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آن که گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است، یعنی نبوّت از من به آنها منتقل شده است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوّت خود شک کند، خداوند می فرماید: اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی برمی گزیند. (بنابراین، با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد).»

🔻متن کامل+پی نوشت
🌐 http://shobhe.net/Archives/3467
...................................
🌐 @Shobhe_Net