پایگاه تخصصی شبهه
486 subscribers
427 photos
4 videos
6 files
301 links
پاسخگو به شایعات و شبهات دینی

سایت تخصصی شبهه:
🌐 www.shobhe.net

پاسخگویی به سوالات و شبهات:
🆔 @shobhe_admin

تبادل و تبلیغات:
🆔 @shobhe_admin2

ما را دنبال کنید در:
سروش، گپ، فیسبوک، توئیتر، آپارات، لنزور
Download Telegram
💠نقد #اهل_سنت

🔻اهل سنت معاویه

🔸علامه #بیاضی از علمای بزرگ شیعه در قرن نهم در کتاب شریف «الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم» در وجه تسمیه عامه (اهل سنت) به اهل سنت میگوید: «در سالی که #معاویه سب و #لعن امیرالمومنین علیه السلام را سنت کرد آن سال #عام_السنه نامیده شد و کسانی که از این سنت معاویه در دشمنی با امیرالمومنین علیه السلام تبعیت کردند به اهل سنت مشهور شدند.»

▪️منبع: الصراط المستقیم: ج۳، ص۸۴
....................................
🌐 @Shobhe_Net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)


🔻اعتراف ابوبکر، به جنایتی بزرگ در حق خاندان وحی و رسالت

🔸ابوبکر که در دیگر در بستر مرگ افتاده بود، لب به اعترافی بزرگ می گشاید؛ او می گوید:

🔸«ولیتنی لم أفتش بیت #فاطمه بنت رسول الله و أدخله الرجال و لو کان اغلق علی حرب» [منبع: تاریخ یعقوبی: جلد٢، ص١١۵]

🔸یعنی: «ای کاش من خانه ی فاطمه (س) دختر پیامبر(ص) را نگشوده بودم و مردان را به خانه ی او نریخته بودم گرچه در آن خانه به منظور جنگ با من بسته شده بود!»


🔹و البته تاریخ گواه آن بوده است که امیرالمومنین علی علیه السلام هرگز، آغازگر هیچ جنگی نبوده اند و اگر قرار بر وقوع جنگی بود، حتما هجوم و قتل جنین و هتک حرمت به #حضرت_فاطمه سلام الله علیها، که منجر به شهادت ایشان شد؛ بهانه و دلیل خوبی برای آغاز #جنگ بشمار می رفت. که تاریخ گواه آن است در این باره جنگی در نگرفت، بلکه این #ابوبکر بود که پایه گذار جنگ هایی چون، صفین، جمل و نهروان شد...

....................................
🌐 @Shobhe_Net
💠 نقد #اهل_سنت

🔻نقدی بر نظریه «#عدالت_صحابه» و شخصیت «ابوهریره»

🔸ابوهریره ، از اصحاب و دارای بیشترین نقل روایت نزد اهل تسنن می باشد،... #ابوهریره به نقل از «صحیح بخاری» مهم ترین کتاب اهل تسنن، اعترافی عجیب و تأمل برانگیز نموده است:

🔸او چنین نقل می کند: «حدثنا عمر بن حفص حدثنا أبی حدثنا الأعمش حدثنا أبو صالح قال حدثنی أبو هریرة رضی الله عنه قال قال النبی صلى الله علیه وسلم أفضل الصدقة ما ترک غنى والید العلیا خیر من الید السفلى وابدأ بمن تعول تقول المرأة إما أن تطعمنی وإما أن تطلقنی ویقول العبد أطعمنی واستعملنی ویقول الابن أطعمنی إلى من تدعنی .فقالوا یا أبا هریرة سمعت هذا من رسول الله صلى الله علیه وسلم قال لا هذا من کیس أبی هریرة» [1]

🔸ابوهریره گفت: رسول خدا فرمودند : بهترین صدقه آن است که سبب بی نیازی شود و دست بالاتر (دهنده) بهتر از دست پایین تر است؛ و در ابتدا به کسی کمک نما که عیال وار باشد؛ زن می گوید یا به من غذا بده یا من را طلاق بده و بنده می گوید به من غذا بده و از من کار بخواه و فرزند می گوید: به من غذا بده؛ من را به که واگذارمی کنی؟ گفتند: ای ابو هریره این را از رسول خدا شنیدی؟ پاسخ داد: خیر این از جیب (کیسه) ابوهریره است!!.

🔸آیا بنا بر نظریهء عدالت صحابه ، چنین فردی که بر رسول خدا دروغ می بندد عادل است و مذمتی بر او راه ندارد؟

🔹نکته: ابو هریره کمتر از ۳ سال قبل از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله اسلام آورد و اهل مدینه نیز نبود ولی ۵۳۷۴ روایت از قول او بیان شده است!

__پی نوشت______________
[1] صحیح البخاری: ج5، ص2048، کتاب النفقات باب وجوب النفقة على الآهل والعیال.
....................................
🌐 @shobhe_net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)
🔻پاسخ امام جواد (ع) به احادیث جعلی در منابع اهل سنت

🔸نقل شده است که پس از آن که مأمون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مأمون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحیی عرض کرد: ای پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتی که (در مدارک اهل سنت) نقل شده است: که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: «یا محمد! خدا به شما سلام می رساند و می گوید: "من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟"». نظر شما درباره این حدیث چیست؟

🔹امام فرمود: «من منکر فضیلت #ابوبکر نیستم، ولی کسی که این خبر را نقل می کند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر فرمود: کسانی که بر من دروغ می بندند، بسیار شده اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس بعمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.»

🔹امام جواد علیه السلام افزود: «این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: "وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاْءِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" ما انسان را آفریدیم و می دانیم در دلش چه چیز می گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟! این عقلاً محال است.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که: ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند.»

🔹حضرت فرمود: «درباره این حدیث نیز باید دقت شود، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرّب درگاه الهی اند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولی ابوبکر و عمر مشرک بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، امّا اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده اند، بنابراین محال است که خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.»


🔸یحیی گفت: «همچنین روایت شده است که: ابوبکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند درباره این حدیث چه می گویید؟»

🔹حضرت فرمود: «این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمی شود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این روایت را بنی امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام(ص) درباره امام حسن و حسین(ع) نقل شده است که حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند ، جعل کرده اند.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرّب خدا، آدم، محمد(ص) و همه انبیاء و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور #بهشت با نور اینها روشن نمی شود، ولی با نور #عمر روشن می گردد؟!»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: اگر من به پیامبری مبعوث نمی شدم، حتما عمر مبعوث می شد.»

🔹امام فرمود: «کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است: "وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ..." به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح... از این آیه صریحا برمی آید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث می کند که بیشتر عمر خود را با #شرک به خدا سپری کرده است؟! و نیز پیامبر فرمود: در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم.»


🔸باز یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آن که گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است، یعنی نبوّت از من به آنها منتقل شده است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوّت خود شک کند، خداوند می فرماید: اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی برمی گزیند. (بنابراین، با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد).»

🔻متن کامل+پی نوشت
🌐 http://shobhe.net/Archives/3467
...................................
🌐 @Shobhe_Net
💠 پرسش و پاسخ

🔻 پرسش:
آيا در منابع عامه به #فرار خلفاي سه گانه در جنگ #خندق از برابر #عمرو_بن_عبدود اشاره شده است؟


🔻 پاسخ:
👇 جريان مبارز طلبيدن عمرو بن عبدود در منابع اهل سنت نقل شده است، از جمله:

🔸 1_ السنن الكبری ‌به نقل از ابن اسحاق چنين آورده است: عمرو بن عبدود، در #جنگ خندق بيرون آمد و فرياد برآورد: چه كسي به مبارزه در مي آيد؟ علي (ع) برخاست و گفت: اي پيامبر خدا، من هماورد اويم، سپس پيامبر (ص) فرمود: «او عمرو است. بنشين!» [این اتفاق سه مرتبه تکرار شد، تا اینکه در بار سوم پیامبر] فرمود او «عمرو است» علي (ع) گفت: حتي اگر عمرو باشد. پس پيامبر اسلام به او اجازه داد و علي (ع) به سوي او رفت و..»

🔸 2_ مستدرك صحيحين از ابن اسحاق روايت كرده است كه: عمروبن عبدود در جنگ بدر نيز شركت كرده بود و جراحت برداشت و به همين جهت در جنگ احد شركت نكرد و در جنگ خندق براي انتقام به ميدان آمد و رجز خوانی كرد كه: كيست با من هماوردی كند علي (ع) برخاست. رسول الله (ص)، علي (ع) را اجازه داد تا آنجا كه می گويد: علي (ع) پس از نبرد به طرف رسول خدا (ص) رفت در حالي كه رويش مي درخشيد #عمربن_خطاب پرسيد؟ چرا زره او را برنداشتی؟ زره او در عرب نظيري نداشت.

🔸 3_ در كتاب المغازی محمد بن عمر واقدی چنين آورده است: «عكرمة بن ابی جهل» ، «نوفل بن عبدا...» ، «ضرار بن خطاب» و «هبيرة بن ابي وهب» و «عمرو بن عبدود» از خندق عبور كردند، در اين موقع عمروبن عبدود شروع به مبارز طلبي كرد و رجز مي خواند علی (ع) برخاست و خطاب به رسول خدا (ص) گفت من با او مبارزه خواهم كرد و تا سه مرتبه اين امر تكرار شد و به واسطه شجاعت و اهميت عمرو گويی بر سر مسلمانان مرغ نشسته و همگی سكوت كرده بودند... علی (ع) به نبرد عمرو رفت و پس از رد و بدل شدن سخنانی، عمرو گفت برگرد كه تو تازه جوانی و من مي خواهم با دو سالخورده قريش كه #ابوبكر و عمرند، بستيزم، علی (ع) فرمود: به هر حال من تو را به مبارزه دعوت می كنم.»


🔻 نتيجه گيری
🔸 با بررسی منابع متعدد #اهل_سنت به اين نتيجه مي رسيم كه: خلفا در غزوه خندق حضور داشتند ولي جرأت مبارزه با عمرو بن عبدود را نداشتند از اين رو به رجز خوانی هاي عمرو بن عبدود پاسخي ندادند و مانند ديگر مسلمانان از ترس در سكوت فروفته بودند. در حقيقت نه تنها فرار كردند، بلكه خليفه دوم از شجاعت عبدود سخنراني نموده و روحيه مسلمانان را تخريب مي نمود.

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3778
...............................
🌐 @shobhe_net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)

🔻سوال:
سنت پيامبر (ص) در مورد #اسيران و مرتدين چه بود كه ابوبكر آن را درباره فجائه سلميه رعايت نكرد و وي را آتش زد؟


🔻پاسخ:
🔸 #فجائه نام أياس بن عبدالله از قبيله بني سليم بود، مردم او را به خاطر كثرت دزدی و راهزنی و اينكه ناگهان خون كسی را مي ریخت، فجائه لقب داده بودند.

🔸 در آن زمان كه افراد قبيله بني سليم #مرتد شدند، او نيز به تبعيت از ايشان مرتد شد. در دوران خلافت ابوبكر گروهی از مرتدان ومدعيان پيامبری شروع به مخالفت با حكومت زمان نمودند؛ ابوبكر لشگری را به فرماندهی خالد بن وليد براي سركوبی آنان فرستاد تا اوضاع را آرام نمایند.

🔸 فجائه پس از شكست در #جنگ به همراه عده‌ای ديگر از مرتدان فرار كرد و به مدينه آمد و نزد ابوبكر رفت و به دروغ ادعای مسلمانی كرد و با فريب دادن ابوبكر به بهانه سركوبی و از بین بردن مرتدان، وسايل جنگی و اسب و آذوقه و چند نفر از مسلمانان را براي جنگ از او گرفت، ولي در ميان راه دوستان خود را خبر كرد تا به او بپيوندند و مسلمانانی را كه همراه او بودند، شهيد كرده و با تجهيزاتی كه گرفته بودند به غارت و قتل پرداختند و قبائل عرب را محل تاخت و تاز خود قرار دادند.

🔸 چون خبر اين جريان به ابوبكر رسيداو نامه ای به خالد بن وليد نوشت ‌كه فجائه را هر چه زودتر دستگير و با حالت اسارت به مدينه بفرستد. خالد هم شخصی به نام طريفه برادر مَعن بن واثله را مأمور كرد تا فرمان ابوبكر را اجرا نمايد.

🔸 ميان طريفه و فجائه جنگ سختی در گرفت و بسياری از مسلمانان در اين جنگ به شهادت رسيدند، ناگهان عده‌ای از مرتدان به مسلمانان پيوستند و اين سبب شد كه قواي فجائه و مرتدان شكست بخورند و در نتيجه فجائه دستگير شد و به مدينه فرستاده شد. پس از ورود به مدينه او را نزد ابوبكر بردند و ابوبكر بدون اينكه با او سخنی بگويد به طريفه دستور داد تا در بقيع آتش بزرگي برافروزد و فجائه را در حالي كه دستانش به گردنش بسته است در آتش بياندازد.

🔸 اسلام و روش و سنت پيامبر اكرم (ص) چنين عملي را مورد پذيرش قرار نمي دهد و ابوبكر به خاطر فريبی كه از فجائه خورده و نكوهشی كه از سوي مردم شامل حال او شده بود از روي عصبانيت اين دستور را صادر كرد؛ در حالي كه از نظر اسلام براي شخصی كه مرتد شده است و با مسلمانان جنگيده است و عده‌اي از آنان را هم كشته باشد، اين گونه حكمي نمی باشد و اين نوع حكم كردن ابوبكر مطابق با دستورات قرآن و پيامبر(ص) نبوده است.

🔸 بديهي است كسي كه ادعاي جانشينی پيامبر(ص) را دارد و خود را خليفه مسلمين می داند ، بايد مطابق دستور پيامبر عمل نمايد[1].

🔸 لازم به ذكر است #ابوبكر هنگام مرگ از جمله اموری كه از آن‌ها اظهار ندامت كرده همين سوزاندن فجائه سلميه بود.[2]

پی نوشت______________
[1] رک : ابن اثير ، الكامل في التاريخ ، بيروت، دارصادر، 1385، ج2، ص350 .
[2] طبري، تاريخ الطبري، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ دوم، 1408 هـ ، ج 2، ص353.
................................
🌐 @shobhe_net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)

🔻پرسش:
به چه علت #ابوبكر در حج عمل قرباني را انجام نمي‌داد؟


🔻پاسخ:
🔸 گفتني است بسياري از كتب روايي اهل سنت اين خبر را نقل كرده‌اند،[1] و برخي از آنان گفته‌اند كه شخصيت‌هاي ناقل اين خبر مورد اطمينان و صحت هستند.[2]

🔸 اما متن خبر اين است كه ابوبكر و عُمر در مناسك حج خويش عمل #قربانی را انجام نمی دادند چون از اين ترس داشتند كه اگر آنان قرباني را انجام دهند مردم گمان كنند اين عمل سنت و واجب است.

🔸 از متن روايت بر مي‌آيد كه آن دو اين عمل را در زمان خلافت خويش ترك كرده‌اند. اما دليل اين كار همان‌طور كه در متن روايت ذكر شده اين بود كه چون اين قرباني در مناسك #حج عمل واجبی نيست اين ترس وجود دارد كه اگر اين‌ها كه خليفه مسلمانان هستند آن را انجام دهند مردم گمان كنند عمل واجبی است و از آن‌ها تبعيت كرده و قربانی را انجام دهند.

🔸 اما همان‌طور كه مي‌دانيم به اتفاق همه مسلمانان عمل قربانی جزء واجبات مناسك حج است و حتي اگر آنان كه گمان داشتند اين عمل مستحب است، نبايد با اين توجيه آن را ترك مي كردند چرا كه بر اين اساس می بايست همه مستحبات ترك مي‌شد در حالي كه در مستحب انجام آن توجيح دارد نه ترك.[3]


پی نوشت____________
[1] محمد بن ادريس الشافعي، الام، بيروت، دارالفكر، چاپ دوم، 1403ه‍، ج 2، ص 246.
الطبراني، المعجم الكبير، دار احياء التراث العربي، چاپ دوم، ج3، ص182.
احمد بن حنبل، العلل، بيروت، دارالخاني، چاپ الاولي، 1408ه‍ ، ج 3، ص 337.
[2] الهيثمي، مجمع الزوايد، دارالكتب العلميه، بيروت، 1408ه‍ ، ج 4، ص 18.
[3] ر. ك علامه اميني، الغدير، دارالكتاب العربي، چاپ الثالثه، 1387ه‍ ، ج 6، ص 167، 168.
.................................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ

🔻 سوال:
اگر حضرت #علی (ع) جانشین پیامبر اکرم (ص) است، چرا نامی از ایشان در #قرآن نیامده است؟


🔻 پاسخ:
🔸 این سوال زیاد پرسیده می شود اما باید گفت فرض این سوال از اساس صحیح نبوده و نمی توان گفت که نام ایشان در قرآن نیامده است بلکه طبق راویت حفص از عاصم که قرآن مکتوب مطابق آن نگاشته شده، اندیشمندان شیعه و اهل تسنن یک آیه را روایت کردند که نام حضرت در آن عنوان شده است و سوای آن، روایات، روایات متعددی از بزرگانی مانند شیخ صدوق، ابن شهر آشوب و عده کثیر دیگری موجود است که در مقام نظر حکم به این موضوع می کنند.

🔻 سوال:
کدام آیه است که نام #حضرت_علی (ع) در آن ذکر شده است؟


🔻 پاسخ:
🔸 آیه 50 سوره مبارکه مریم: «وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا» یعنی: و به آنان از رحمت خود [چیزها] بخشیدیم و بر ایشان نامی نیک و آوازه ای بلند بر جای گذاشتیم.

🔸 اما ماجرا در این آیه به این ترتیب است که حضرت ابراهیم (ع) از خداوند لسان صدقی را می خواهد که در آیه 84 سوره شعرا به آن اشاره شده است: «وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ» و استجابت آن در آیه 50 سوره مریم ذکر می شود. استجابت این دعا نه تنها برای ابراهیم (ع) بلکه برای اسحاق و یعقوب (ع) و البته به نظر می رسد تمام پیامبران صورت گرفت. اما روایت در این زمینه بسیار است و در منابع شیعه، چهارده روایت، در منابع اهل تسنن یک روایت و در منابع زیدیه یک یا دو روایت پیرموان این موضوع به چشم می خورد.

🔻به چند روایت در این زمینه اشاره بفرمایید:

🔸 روایت صحیح السند شیخ صدوق در کمال الدین:
امام صادق (ع) می فرمایند: پس از آنکه #ابراهیم (ع) برای دومین بار از مصر خارج شد و غیبت نمود، گفت:«و از شما و [از] آنچه غیر از خدا مى‏خوانید، کناره مى‏گیرم و پروردگارم را مى‏خوانم. امیدوارم که در خواندن پروردگارم ناامید نباشم.» (مریم/48) پس خداوند بعد از این دعای ابراهیم (ع) فرمود: «و چون از آنان و [از] آنچه به جاى خدا مى‏پرستیدند، کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و هر کدام را پیامبر گردانیدیم. (مریم/49) و از جانب رحمتان بدانها بخشیدیم و برای ایشان لسان صدقی قرار دادیم که علی ع(ع) است.» [و این جمله بدین معناست که خداوند از آن لفظِ (علیّاً) علی (ع) را قصد کرده است. زیرا ابراهیم (ع) از خداوند خواسته بود که برای او در میان آیندگان زبان راستینی قرار دهد. پس خداوند عزوجل برای او و اسحاق و یعقوب لسان صدقی را قرار داد که «علی» است، یعنی #علی_بن_ابیطالب (ع) است.]

🔻 از این دست روایات در منابع #اهل_سنت نیز ذکر شده است از جمله:
🔹 1_ الحافظ الحاکم الحسکانی ، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج‏1، ص: 463
🔹 2_ شهاب الدین شافعی، توضیح الدلائل، ص 164


🔻توضیحات مفصل و بیشتر در:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3840
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ

🔻پرسش:
درباره مسلمان شدن #عمربن_خطاب کدام روايت صحيح است؟


🔻پاسخ:
🔸 در مورد اسلام آوردن عمر اقوال مختلفي نقل شده است، گاهي نيز مطالب اغراق آميزي در اين زمينه بيان شده است. امّا آنچه از اين اقوال صحيح تر به نظر مي رسد، که هم منابع شيعه و هم منابع #اهل_سنت آن را آورده اند، اين قول هست که سيره ابن هشام آن را نقل کرده است.

🔸 روابط عمر با مسلمانان در آغاز اسلام بسيار تيره بود، به گونه اي که از دشمنان سرسخت پيامبر (ص) به شمار مي رفت. با هجرت عده اي از مسلمانان به حبشه و اوضاع آشفته مکه، عمر سخت عصباني بود زيرا مي ديد دو دستگي و تفرقه ميان اهل مکه حکم فرما است از اين جهت با خود انديشيد و به اين نتيجه رسيد که ريشه اين اختلافات را با کشتن پيامبر اکرم قطع نمايد. با همين قصد به خانه ارقم بن ابي ارقم که پيامبر و عده اي از مسلمانان در آن حضور داشتند حرکت کرد. نُعيم بن عبدالله که مسلمان شده بود امّا اسلام خود را از عمر مخفي نگه داشته بود و از بستگان عمر بود، در ميانه راه به او برخورد و سؤال کرد. به کجا مي روي؟

🔸 عمر گفت: مي خواهم بروم «محمّد» را که باعث پراکندگي قريش شده، به قتل برسانم. نعيم گفت: غرور تو را گرفته است، گمان مي کني اولاد عبد مناف تو را زنده مي گذارند؟ اگر راست مي گويي بهتر است به فکر خويشان خود باشي، زيرا خواهرت «فاطمه» و شوهر او مسلمان شده اند، عمر وقتي اين خبر را شنيد با عصبانيت به طرف خانه خواهرش حرکت کرد، همين که نزديک خانه آمد زمزمه کسي را شنيد که قرآن مي خواند. افراد خانه همين که متوجه ورود #عمر شدند، خباب بن ارت که نزد آنها بود و به آنها قرآن ياد مي داد، را از ترس پنهان کردند، فاطمه هم صفحه اي را که آيات قرآن در آن نوشته شده بود مخفي کرد.

🔸 عمر گفت: اين زمزمه اي که به گوش مي رسيد چه بود؟ گفتند: کدام زمزمه؟ عمر گفت: به من اطلاع داده اند که شما دو نفر پيرو دين محمّد شده ايد. سپس به طرف شوهرخواهرش «سعيد» حمله ور شد و او را زير ضربات خود گرفت، فاطمه به ياري شوهرش برخاست، عمر خواهر خود را نيز مورد حمله قرار داد و سر او را با نوک شمشير سخت مجروح کرد. وقتي کار به اين جا کشيد، خواهر گفت: آري ما مسلمان شده ايم و به خداي يگانه ايمان آورده ايم. هر کاري مي خواهي بکن.

🔸 عمر چون سر خون آلود خواهرش را ديد از کرده خود پشيمان شد، و به خواهرش گفت: صفحه اي که از روي آن مي خوانديد، نشانم بدهيد. فاطمه گفت: مي ترسم آن را پاره کني. عمر متعهد شد که پاره نکند و آن را برگرداند. پس لوحي را به دست او دادند که در آن آياتي از سوره مبارکه «طه» نوشته شده بود پس از قرائت اين آيات بليغ، فصيح و محکم عمر تحت تأثير قرار گرفت و تصميم گرفت به سوي همان خانه اي که پيامبر (ص) در آن بود برود. وقتي به در خانه ابن ابي ارقم رسيد و در زد، مردي از ياران پيامبر از روزنه در، عمر را ديد که با خود شمشير به همراه دارد، موضوع را به اطلاع پيامبر رساند.

🔸 #حمزه گفت: يا رسول الله اجازه بدهيد، وارد شود اگر با حُسن نيت وارد شد او را مي پذيريم و در غير اين صورت او را مي کشيم. هنگامي که عمر وارد شد، گفت: يا رسول الله آمده ام تا به خدا و پيامبرش ايمان بياورم و در محضر گروهي از ياران رسول خدا (ص) #اسلام آورد.»

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3723
▪️[منبع: سایت اندیشه قم]
...............................
🌐 @shobhe_net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)

🔻اولین شکاف در اسلام، در منابع اهل سنت
🔸 بعد از 1400 سال از ظهور اسلام، وقتی به بررسی این آیین جهانی می پردازیم، از اختلافات شدید بین مذاهب، آگاه می شویم، و شاید این سوال برای هر صاحب عقلی پیش بیاید که علت این اختلافات چیست؟

🔸 شاید بسیار جالب باشد بدانیم، اولین اختلاف و ریشه تمام تفاوت ها در یک واقعه تاریخی است... این واقعه در مکتب تشیع، کاملا مشخص و واضح است. منابع معتبر شیعی، با صراحت این واقعه را بعد از رحلت پیامبر اکرم، و ماجرای سقیفه و انتصاب جانشینی برای رسول خدا معرفی کرده اند. اما جالب تر می شود اگر بدانید که در منابع اهل سنت نیز دلیل این اختلاف، همین واقعه بیان شده است؛ برای مثال می توان اشاره کرد به روایت:

🔸 قال رسول الله (ص): «اول ثلمه فی الاسلام مخالفه علی»

🔸 پیامبر اکرم فرمودند: اولین شکافی که در اسلام وارد آمد مخالفت با علی علیه السلام بود.

🔻منابع:
▪️ ینابیع المودة: ص۲۵۸
▪️ المناقب المرتضویه: ص۱۱۵
.................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)

🔻 متن منتشر شده در فضای مجازی:
کربلای سال شصت و یک هجری را رها کنید و به کربلای ایران بنگرید. کربلا اینجاست. شمر اینجاست . خولی اینجاست. سرهای به نیزه شده اینجاست. اسیر اینجاست. زنان و طفلان پای برهنه و گریزان اینجایند. (محمد نوریزاد)


🔻 پاسخ:
🔸 در کربلای سال 61 هجری، مردی میانسال به نام حسین بن علی علیه السلام، با اهل و عیالش، به سمت سرزمینی در حال حرکت بود، که 30 هزار نفر او را محاصره کردند؛ صد و اندی شیعه، در مقابل 30 هزار سنی متعصب... ماجراهای ریز و درشت این واقعه، به قدری سخت و خونین و ناجوانمردانه است که از حوصله این مختصر خارج است، کافی است بر مقاتل مروری داشته باشید تا متوجه شوید، این سنیان متعصب، از فحش و ناسزا گرفته، تا تکه تکه کردن جسد و قطع انگشت به هوس انگشتر و... دریغ نکردند.

🔸 واقعه #عاشورا، تنها و تنها یک جنگ مثل احد وخیبر و خندق نبود؛ بلکه یک کشتار به واسطه و مقاصد خاص بود که مرور آن، دانشگاهی است برای بشر امروزی و مسلمانان کنونی.

🔸 همواره این سوال مطرح است که، #شیعه یا سنی، این ماجرا، خود یکی از مسائلی است که گویای این حقیقت است. گویای این مطلب است که خلفاء اهل سنت، با پیامبر، ائمه و دوستداران آنان چه کردند.

🔸 کاملا واضح و مبرهن است که #اهل_سنت، در گی حذف این لکه ننگ از دامن خود و خلیفه خود هستند؛ به همین جهت، حفظ این واقعه، برای شیعیان بسیار حیاتی است. علامه امینی درباره مراسم عزاداری اعراب در حرم امام حسین در روز عاشورا (قمه زنی) در پاسخ به یکی از بزرگان اهل سنت که پرسید: این چه مراسمی است؟ فرمودند: «در روز غدیر، سخت نگرفتیم، انکار کردید، در قضیه شهادت سیدالشهدا؛ ابدا کوتاه نمی آییم»

🔸 جالب است بدانیم حادثه عاشورا در اسلام و حتی غیر اسلام، از واقعه های مهمی چون بعثت، غدیر خم و ... شهرت بیشتری دارد، و این شهرت همانی است که خداوند متعال، برای حیات دین حقیقی (تشیع) تقدیر کرده است.

🔸 البته حادثه عاشورا، پیام های متعددی دارد، از جمله پیام های آن، مبارزه با #ظلم و دستگاه ستم است، و این کلام، منافاتی با سخنان آقای نوریزاد ندارد؛ اما هدف ایشان از بیان این مطالب، این مورد نیست، بلکه ایشان و امثال افراد اینچنینی، که دُم برای صاحبان بی دین خود (صاحبان شر) تکان می دهند؛ مبارزه با اصل فرهنگ عاشوراست. وجود فرهنگ عاشورا و زنده ماندن آن، برای این طایفه، سدی است برای عدم تحقق خواسته هایشان.

🔸 برفرض بپذیریم که قاتل و مقتول، ظالم و مظلوم هایی در این عصر وجود داشته باشند، اما ظلمی که روا می شود و قتلی که صورت می گیرد، هرگز با قتل سال 61 هجری در کربلا، برابری ندارد. ضمن اینکه رها کردن واقعه ای مهم در تاریخ، مثل رها کردن اعتقادی عمیق است و دلیلی برای رها کردن این واقعه مهم تاریخی نیست... به همین جهت، به پابوسان بهائیت باید گفت: «شما ایدولوژی اسلام را نفهمیدید... که اینطور جاهلانه به نقد مفاد آن می پردازید».
..............................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به شبهات (#قرآنی)

🔻 متن شبهه:
#برهان_پیاز : مسلمانان؛ آیا میدانستید الله در کتابش (قرآن) حتی یک آیه در رابطه با مهدی و امامان شیعه نیاورده، درحالی که درباره پیاز و خیار آیه نازل کرده است؟ وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها هنگامی که گفتید ای موسی ما بر غذای یک جور نمی توانیم بسازیم، پس دعا کن پروردگارت برای ما از زمین سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز بیرون آورد! ایا این بدان معنا نیست که محمد به هیچ عنوان قصد ساختن مذهب جدیدی را نداشته و ادعای ارتباط با خدا و... سرفا جهت بالا بردن مقام و رسیدن به خواسته های نفسانی و جنسی وی بوده؟



🔻 پاسخ:
🔸 در رد برهان پیاز می گوییم: قرآن کریم، کتابی است که حاوی محتوای تاریخی، اعتقادی، فقهی و اخلاقی است. این کتاب، در هر زمینه ای، مطالب ناب و متقنی را بیان کرده است، که از چشم هیچ محقق منصفی دور نخواهد ماند. و شاهد این ادعا، اذعان بزرگان در هر رشته ای، به اعجوبه بودن این کتاب در نوع خود است.

🔸 اما نقد برهان پیاز، که نشانه جهل نویسنده به محتوای اسلام و مخصوصا تشیع است را در چند پرسش و پاسخ جواب می دهیم:

🔻 1_ آیا قرآن کریم، درباره مساله ولایت و امامت، سخن به میان آورده است یا خیر؟

🔸 در پاسخ می گوییم بله، #قرآن کریم بارها به مساله #امامت و ولایت اشاره داشته، و آیات متعددی درباره آن وجود دارد. از جمله: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء 59) در این آیه صراحتا از ولایت کسانی یاد شده است که نامشان اولی الامر است. / شایسته است تذکر داده شود که این مطلب (اشاره قرآن به ولایت داشتن برخی افراد) در بین شیعه و سنی اختلافی نبوده و از اهل سنت نیز به این معتقد اند. اختلاف بر سر تعیین شخص والی است.


🔻2_ آیا قرآن کریم، به اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، اشاره داشته است؟

🔸 در پاسخ می گوییم، بله. در آیات متعددی نسبت به اهل بیت پیامبر، اشاره شده است. از جمله #آیه_تطهیر و یا #آیه_مباهله. شاید بتوان گفت که بیش از یک پنجم قرآن کریم، از آیاتی در شان اهل بیت پیامبر، مساله ولایت و رهبری و احکام پیرامون آن است.


🔻3_ آیا قرآن کریم، به ولایت امامان بعد از پیامبر اشاره داشته است؟

🔸 در پاسخ می گوییم بله، هر چند صراحتا نامی از امامان بعد از پیامبر در قران کریم ذکر نشده است، اما به صورت کلی، از ولایت آنان به طور قطع، یاد شده است. از جمله این آیات، آیه «اِنّما وَلیّکم الله و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» (مائده 55) این آیه صراحتا از ولایت کسی یاد می کند که در رکوع نمازش، صدقه داده است. و تمام مفسرین #شیعه و برخی از مفسرین #اهل_سنت، صراحتا آیه را در شان #حضرت_علی علیه السلام می دانند که در مسجده در حال سجده صدقه داده است.

🔸 از این دست آیات متعدد است و استدلال های آن به طور مفصل در کتب اعتقادی شیعه بیان شده است.


🔻 4_ اگر مطلبی در قرآن کریم نباشد، دلالت بر بی اعتباری آن در اسلام دارد؟

🔸 در پاسخ می گوییم خیر، چرا که بسیاری از اعتقادات و احکام شرعیه، و حتی مطالب تاریخی، در قرآن کریم ذکر نشده اند، و یا به صورت تفصیل بیان نشده اند، مثلا در مورد کیفیت خواندن نماز، در قرآن کریم مطلبی ذکر نشده است، و فقط به خواندن آن تصریح شده است؛ و به همین جهت است که سخنان و افعال پیامبر اکرم و معصومین علیهم السلام حجت اند.

🔸 در مساله امامت، روایات متعدد و کثیری ذکر شده است که تصریح در نام امامان دارد، از جمله خطبه #غدیر_خم، که اتفاقا، آیاتی در شان آن نازل شده است.


🔸 اما آیاتی که در متن شبهه مورد اشاره است (آیه پیاز و خیار) از جمله آیات تاریخی قرآن کریم است که به داستی از داستان های حضرت موسی علیه السلام اشاره دارد.


🔻بنابراین:
🔹 در قرآن کریم به مساله #ولایت، فضیلت اهل بیت پیامبر، داستان های آنان و همچنین امامت امامان بعد از پیامبر اشاره شده است که به نمونه هایی از آن اشاره شد. ضمن آنکه، اسلام، یک برنامه جامع اعتقادی_رفتاری است که از دو منبع نشات می گیرد: قرآن و روایات صحیحه.
...............................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)

🔻 متن شبهه:
روافض روايتى دارند با اين مضمون : هر ادعاى مشاهده امام زمان كند در ادعايش دروغگو است، وسيأتي إلى شيعتي من يدعي المشاهدة ألا فمن ادعى المشاهدة قبل خروج السفياني والصيحة فهو كذاب مفتر ولا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم (الإحتجاج - أبي منصور أحمد بن علي بن أبي طالب الطبرسي - ج ١ - الصفحة ٤٧٨) روافض مقلد قول مراجع خود را باور كردند و از جيب خود به روايت اضافه كردند منظور روايت مشاهده همراه با ادعاى نيابت است. هر كس ادعاى مشاهده همراه #نيابت كند شامل آن روايت ميشود. سوال كجاى روايت گفته نيابت ؟ ادعاى نيابت را از كجاى روايت آورديد ؟


🔻 پاسخ:
🔸 این شبهه ایست که، از جانب اهل سنت، بر شیعیان وارد شده است؛ در پاسخ این شبهه، می گوییم، نویسنده شبهه، به طور کلی (یا از روی جهل و یا از روی تعصب) سعی در کتمان حقیقت دارد. این در حالی است که برای نقد یک روایت و یا مذهب و دیدگاه، باید به طور مفصل آن روایت، دیدگاه و مذهب را شناخته باشیم.

اما حقیقت مطلب:
🔸 رویت #امام_زمان علیه السلام، به دو صورت متصور است:

🔹 1_ رویت به صورت موقت و اصطلاحا کرامتی، که در این صورت، ملاقات امام زمان علیه السلام، به خواست و لطف حضرت بستگی دارد. و تکرار دفعات ملاقات، زمان آن و شرایط و مکان ملاقات، به خواست حضرت خواهد بود و نه شخص ملاقات کننده.

🔹 2_ رویت به صورت دائمی و یا به صورتی که شخص ملاقات کننده، زمان و مکان و شرایط و دفعات را تعیین بنماید.

🔸 دسته اول، به کرات، در تاریخ یاد شده است. و علماء و صالحین کثیری، به این ملاقات ها، دست پیدا کرده اند.

🔸 اما دسته دوم، تنها برای نواب خاص حضرت حجت علیه السلام امکانش محقق است و برای دیگران صورت نمی گیرد.

🔸 اما روایتی که در متن شبهه بیان شده است، مشعر به نوع دوم #ملاقات و رویت است. چرا که این متن، در آخرین نامه و توقیع حضرت به آخرین نائب خاصشان (علی بن محمد سمری) بیان فرمودند که: «وسياتي شيعتي من يدعي المشاهدة الا فمن ادعي المشاهدة قبل خروج السفياني والصيحة فهو كذاب مفتر ...» یعنی: چه بسا افرادي از شيعيان ادعا كنند كه مرا مشاهده نموده اند، آگاه باشيد هر كس قبل از خروج سفيان و صيحه آسماني، چنين ادعايي كند دروغگو و افترا زننده است...

🔸 از قرائن کاملا واضح است که حضرت، نوع دوم را مدنظر دارند و این #توقیع (نامه) برای تکذیب کسانی است که ادعای نیابت می کنند.

🔸 ضمن آنکه باید متذکر بشویم، ادعای ملاقات و رویت حضرت، یا با نیت خاصی صورت می گیرد و یا بدون هیچ گونه نیتی است. که در صورت دوم، ابدا کذب و راستگویی در ادعا، معنایی ندارد چرا که هدفی وجود ندارد. اما اگر هدف و نیتی در پشت این ادعا باشد؛ بسته به آن نیت و هدف باید نسبت به راستگویی و دروغگویی حکم کرد. برای مثال: اگر کسی بگوید حضرت حجت را دیدم، و حضرت به من گفت فلان حکم شرعی صحیح است نه فلان حکم شرعی. این ادعا، باطل است، ولو اگر شخص عادل باشد. به همین جهت، رویت حضرت حجت، اعتبار شرعی ندارد و حجیت نخواهد داشت، بجز برای خود شخص رویت کننده.

🔸 امید است، #اهل_سنت، به جای نقد غیر منصفانه و متعصبانه و جاهلانه، کمی واقعگرا تر، به قضایای شرعی و تاریخی، دقت کافی نمایند تا حقیقت، چون خورشیدی درخشان، مشخص گردد.
...............................
🌐 @shobhe_net
💠 پرسش و پاسخ

🔻 سوال:
ایمان حضرت نرجس خاتون (مادر #امام_زمان علیه السلام) چطور اثبات می شود و آیا روایتی برای ایمان ایشان وارد شده است؟


🔻 پاسخ:
🔸 داستان اسلام آوردن مادر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ، مهاجرت او از روم به بغداد به عنوان اسیر جنگی، و ازدواج وی با امام حسن عسکری علیه السّلام از زیباتراین داستانهایی است که به طور معجزه گونه ای رخ داده است این داستان در چند روایت بیان گشته است، که در ذیل به یکی از روایت اشاره می کنیم:

🔻 روایت از کتاب غیبت شیخ طوسی:
🔸 شیخ طوسی از بشر بن سلیمان نقل می کند ... #امام_هادی (ع) نامه ای به زبان رومی نوشتند و مهر خویش را بر آن زد، ... امام هادی علیه السلام نشانی های نرجس خاتون را برای بشیر بن سلیمان بیان میکند ... تو در این موقع نزد فروشنده برو و بگو ...

🔸 بشیر بن سلیمان می‌گوید:«تمام آنچه را که مولایم امام هادی (ع) دستور داده بود ‚ مو به مو انجام دادم. وقتی نامه را به دست آن کنیز دادم، به شدت گریست و به عمر بن یزید گفت:«مرا به صاحب این نامه بفروش»

🔸 بشیر بن سلیمان نقل می کند که با شگفتی به او گفتم:« ای بانو، تو که مولای مرا ندیده‌ای و او را نمی‌شناسی نامه‌ای را می‌بوسی که صاحبش را نمی شناسی؟»

🔸 آن بانو پاسخ داد::« اى عاجز و ناتوان از شناخت مقام اولاد پیامبران ، من مولایت را می‌شناسم!به او گفتم :«چگونه ممکن است که شما در روم باشید، و مولای من در سامرا و آن وقت ایشان را دیده باشید و بشناسید؟» بانو گفت : اگر مایلی خوب گوش کن و به گفتارم دل بسپار تا سرگذشت خود را برایت شرح دهم...

🔸 پس از آنکه حضرت محمد (ص) در خواب، مرا به ازدواج امام حسن عسکری (ع) در آورد، عشق و علاقه به ابو محمد لحظه به لحظه در دلم زیادتر می‌شد و خورد و خواب نداشتم.

🔸 چهارده روز پس از آن در خواب دیدم که حضرت زهرا، به دامان فاطمه چنگ زدم و گریه‌کنان، از این که امام حسن عسکری (ع) از دیدار و ملاقات با من خودداری می کند، گِله و شکایت کردم.

🔸 حضرت فاطمه (س) فرمود:« تا وقتی بر دین مسیحیت هستی، فرزندم #حسن_عسکری به دیدار تو نخواهد آمد. خواهرم، مریم، نیز از دین و مذهب تو تبری می جوید. اگر خواهان خشنودی خدا و حضرت عیسی (ع) هستی و شوق دیدار امام حسن عسکری علیه السلام را در دل داری، بگو: اشهد ان لا اله الا الله و ان ابی محمداً رسول الله.» هنگامی که این شهادتین را بر زبان جاری کردم، حضرت فاطمه مرا در آغوش گرفت، به سینه چسباند، دلداری ام داد و فرمود:« اکنون منتظر دیدار فرزندم باش. من او را به سوی تو خواهم فرستاد.»

🔸 ... [روایت طولانی است]

🔸 حضرت هادی (ع) فرموند: او (امام حسن عسکری) را میشناسی؟ عرض کرد :چگونه او را نمیشناسم و حال آنکه از شبی که به دست حضرت فاطمه زهرا (س) مسلمان شده ام شبی نیست که او به دیدن من نیاید.

🔸 حضرت امام هادی (ع) به حضرت حکیمه فرمودند : خواهرم او را به خانه خود ببر و مسائل و احکام اسلام را به او تعلیم ده. او همسر فرزندم حسن (ع) و مادرقائم آل محمد(ص) است.


🔻 توضیح روایت:
در روایت مذکور، در پنج مورد، به صراحت از اسلام آوردن حضرت #نرجس_خاتون یاد شده است:

🔹 1_ #حضرت_زهرا (س)، ایشان را در روم، و در رویا، به اسلام دعوت کردند و ایشان پذیرفتند.

🔹 2_ حضرت هادی (ع)، پس از مشاهده ایشان، درباره عزت اسلام و ذلت نصرانیت سوال کردند.

🔹 3_ حضرت نرجس خاتون، صراحتا اسلام آوردن خود را تاکید می کنند.

🔹 4_ حضرت هادی علیه السلام ایشان را به آموزش احکام اسلام امر می کنند.

🔹 5_ حضرت هادی (ع) ایشان را به عقد امام حسن عسکری (ع) در می آورند. و پر واضح است که عقد دائم تنها بین مسلمان جایز است و با غیر مسلمان عقد دائم صحیح نیست.


🔻 بنابراین:
🔹 اسلام آوردن حضرت نرجس خاتون، جای هیچگونه شک و تردیدی ندارد و #اهل_سنت متعصب، بدون هیچگونه تحقیقی درباره مذهب تشیع، اقدام به نقد آن می کنند. که این نشات گرفته از تعصب آنان است.

🔻مطالعه بیشتر+پی نوشت و منابع:
🌐 http://shobhe.net/Archives/3909

پی نوشت_______
[1] . الغيبة (للطوسي): كتاب الغيبة للحجة، النص، ص:208.

.................................
🌐 @shobhe_net
💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)

🔻 متن شبهه:
روافض روايتى دارند با اين مضمون : هر ادعاى مشاهده امام زمان كند در ادعايش دروغگو است، وسيأتي إلى شيعتي من يدعي المشاهدة ألا فمن ادعى المشاهدة قبل خروج السفياني والصيحة فهو كذاب مفتر ولا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم (الإحتجاج - أبي منصور أحمد بن علي بن أبي طالب الطبرسي - ج ١ - الصفحة ٤٧٨) روافض مقلد قول مراجع خود را باور كردند و از جيب خود به روايت اضافه كردند منظور روايت مشاهده همراه با ادعاى نيابت است. هر كس ادعاى مشاهده همراه #نيابت كند شامل آن روايت ميشود. سوال كجاى روايت گفته نيابت ؟ ادعاى نيابت را از كجاى روايت آورديد ؟


🔻 پاسخ:
🔸 این شبهه ایست که، از جانب اهل سنت، بر شیعیان وارد شده است؛ در پاسخ این شبهه، می گوییم، نویسنده شبهه، به طور کلی (یا از روی جهل و یا از روی تعصب) سعی در کتمان حقیقت دارد. این در حالی است که برای نقد یک روایت و یا مذهب و دیدگاه، باید به طور مفصل آن روایت، دیدگاه و مذهب را شناخته باشیم.

اما حقیقت مطلب:
🔸 رویت #امام_زمان علیه السلام، به دو صورت متصور است:

🔹 1_ رویت به صورت موقت و اصطلاحا کرامتی، که در این صورت، ملاقات امام زمان علیه السلام، به خواست و لطف حضرت بستگی دارد. و تکرار دفعات ملاقات، زمان آن و شرایط و مکان ملاقات، به خواست حضرت خواهد بود و نه شخص ملاقات کننده.

🔹 2_ رویت به صورت دائمی و یا به صورتی که شخص ملاقات کننده، زمان و مکان و شرایط و دفعات را تعیین بنماید.

🔸 دسته اول، به کرات، در تاریخ یاد شده است. و علماء و صالحین کثیری، به این ملاقات ها، دست پیدا کرده اند.

🔸 اما دسته دوم، تنها برای نواب خاص حضرت حجت علیه السلام امکانش محقق است و برای دیگران صورت نمی گیرد.

🔸 اما روایتی که در متن شبهه بیان شده است، مشعر به نوع دوم #ملاقات و رویت است. چرا که این متن، در آخرین نامه و توقیع حضرت به آخرین نائب خاصشان (علی بن محمد سمری) بیان فرمودند که: «وسياتي شيعتي من يدعي المشاهدة الا فمن ادعي المشاهدة قبل خروج السفياني والصيحة فهو كذاب مفتر ...» یعنی: چه بسا افرادي از شيعيان ادعا كنند كه مرا مشاهده نموده اند، آگاه باشيد هر كس قبل از خروج سفيان و صيحه آسماني، چنين ادعايي كند دروغگو و افترا زننده است...

🔸 از قرائن کاملا واضح است که حضرت، نوع دوم را مدنظر دارند و این #توقیع (نامه) برای تکذیب کسانی است که ادعای نیابت می کنند.

🔸 ضمن آنکه باید متذکر بشویم، ادعای ملاقات و رویت حضرت، یا با نیت خاصی صورت می گیرد و یا بدون هیچ گونه نیتی است. که در صورت دوم، ابدا کذب و راستگویی در ادعا، معنایی ندارد چرا که هدفی وجود ندارد. اما اگر هدف و نیتی در پشت این ادعا باشد؛ بسته به آن نیت و هدف باید نسبت به راستگویی و دروغگویی حکم کرد. برای مثال: اگر کسی بگوید حضرت حجت را دیدم، و حضرت به من گفت فلان حکم شرعی صحیح است نه فلان حکم شرعی. این ادعا، باطل است، ولو اگر شخص عادل باشد. به همین جهت، رویت حضرت حجت، اعتبار شرعی ندارد و حجیت نخواهد داشت، بجز برای خود شخص رویت کننده.

🔸 امید است، #اهل_سنت، به جای نقد غیر منصفانه و متعصبانه و جاهلانه، کمی واقعگرا تر، به قضایای شرعی و تاریخی، دقت کافی نمایند تا حقیقت، چون خورشیدی درخشان، مشخص گردد.
...............................
🌐 @shobhe_net
💠 #نقد (اهل سنت)
#تحریف شدن #قرآن در عقاید #اهل_سنت (قسمت دوم)

🔸اهل سنت و مخصوصا طایفه وهابیت بارها و بارها، با ادعاهای بی اساس و استناد به احادیث و منابع ضعیف و اقوال شاذ، تشیع را متهم به تحریف قرآن کریم می کنند.

🔸در این مختصر، اقوال و اسنادی را به صورت مختصر از منابع معتبر و اقوال صحیح اهل سنت نقل می کنیم. تا مشخص کنیم برخلاف تشیع که معتقد به عدم تحریف قران است و قرآن را یک کتاب می داند که رسول خدا آن را جمع آوری کرده و به عنوان کتاب خداوند برای بشر قرار داده است؛ اهل سنت معتقد به تحریف شده بودن قرآن می باشند.

🔻در قسمت اول به 6 مورد از دلایل تحریف بودن قرآن در منابع اهل سنت اشاره کردیم، اکنون ادامه می دهیم که:

7_ نقل می کنند که عمر بن خطاب از شخصی سوال کرد: «كم تعدون سورة الأحزاب؟ قلت ثنتين أو ثلاثا و سبعين، قال إن كانت لتقارب سورة البقرة.» عمربن خطاب پرسید: سوره احزاب كه در قرآن است چند آيه دارد؟ گفتم 72 يا 73 آيه دارد؛ عمر گفت: سوره احزاب در زمان رسول اكرم هم سطح سوره بقره آيه داشت.

🔸امام قرطبي، از مفسران بزرگ و بنام اهل سنت، كه تمام مذاهب چهارگانه او را قبول دارند، مي گويد: «در زمان حجاج بن يوسف ثقفي، ايشان تمام حفاظ و قراء و نويسندگان قرآن را جمع كرد، براي اينكه به او خبر بدهند كه اين قرآن چند حرف دارد؛ راوي سلام ابو محمد الحماني مي گويد، من خودم هم بودم و شمردم و اعلام كردم كه جناب آقاي حجاج، قرآن عثمان كه الآن ما داريم مي خوانيم، 340 هزار و 740 حرف دارد.

🔸بنابراین قرآني كه در زمان عمربن خطاب بوده است، 340 هزار و 740 حرف بيشتر نداشته؛ ولي عمربن خطاب مي گويد يك ميليون و 27 هزار حرف داشته است؛ سوال اینجاست که دو سوم قرآن حذف شده اس و این آیات کجا رفتند؟

8_ عکرمه از بزرگان اهل سنت نیز می گوید: «كانت سورة الأحزاب مثل سورة البقرة أو أطول و كان فيها آية الرجم.» سوره احزاب مانند سوره بقره بود، شايد هم طولاني تر و آيه رجم هم (كه قبلا قرائت شد) در اين سوره احزاب بود.

9_ حاکم نیشابوری از ابی بن کعب، با سند موثق نقل می کند که: «قال كانت سورة الأحزاب توازي سورة البقرة» سوره احزاب با سوره بقره موازي است.

10_ عبدالوهاب شعراني (متوفاي 973) از علمای بزرگ اهل سنت، در كتاب الكبريت الأحمر در حاشيه اليواقيت و الجواهر مي گويد: «و لولا ما يسبق للقلوب الضعيفة و وضع الحكمة في غير أهلها، لبينت جميع ما سقط من مصحف عثمان.» اگر واقعا من احساس مي كردم برخي از قلب هاي ضعيف مسلمان ها لغزش پيدا نمي كند و اينها در عقيده شان متزلزل نمي شوند، بيان مي كردم آن آياتي را كه از مصحف عثمان ساقط شده.

11_ آلوسي (متوفاي1270) که از متصبان و مفسران بنام اهل سنت محسوب می شود صراحتا می گوید: «والروايات في هذا الباب (تحریف)، أكثر من أن تحصي.» روايات ما در كتب أهل سنت در باب تحريف قرآن، قابل شمارش نيست.

12_ ابو داود سجستاني (متوفاي 316) از بزرگان اهل سنت،‌ كتابي با عنوان «المصاحف» را تالیف کرده است که در آن تحریف شده بودن قرآن را از دیدگاه اهل سنت ثابت نموده است.

13_ در قرن اخیر شخصی به نام "محمد الخطيب" از علماي دانشگاه الأزهر مصر، كتابي با نام «الفرقان في تحريف القرآن»، تالیف کرده اند. این کتاب در زمان حیات شیخ شلتوت، مفتی اعظم مصر اجازه چاپ نداشت ولی بعد از او چاپ شد.

🔸اهل سنت برای این روایات و مدارک، توجیحاتی می کنند که صحیح نیست، و با عقل و نقل سازگاری ندارد.

🔻برای مطالعه منابع و متون عربی مراجعه کنید به
🌐 http://shobhe.net/Archives/3126
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 #نقد (اهل سنت)
#تحریف شدن #قرآن در عقاید #اهل_سنت (قسمت اول)

🔸اهل سنت و مخصوصا طایفه وهابیت بارها و بارها، با ادعاهای بی اساس و استناد به احادیث و منابع ضعیف و اقوال شاذ، تشیع را متهم به تحریف قرآن کریم می کنند.

🔸در این مختصر، اقوال و اسنادی را به صورت مختصر از منابع معتبر و اقوال صحیح اهل سنت نقل می کنیم. تا مشخص کنیم برخلاف تشیع که معتقد به عدم تحریف قران است و قرآن را یک کتاب می داند که رسول خدا آن را جمع آوری کرده و به عنوان کتاب خداوند برای بشر قرار داده است؛ اهل سنت معتقد به تحریف شده بودن قرآن می باشند.

🔻برای مشخص شدن تحریف شده بودن قران در دیدگاه اهل سنت و وهابیت به موارد زیر اشاره می کنیم:

1_ عایشه به صراحت می گوید: «قالت كان في ما أنزل من القرآن عشر رضعات معلومات يحرمن ثم نسخن بخمس معلومات فتوفي رسول الله و هن فيما يقرأ من القرآن.» چنين آيه اي در قرآن داشتيم كه اگر يك فرزندي ده مرتبه شير از يك خانمي بمكد و بخورد، اين باعث محرميت مي شود؛ بعد اين آيه نسخ شد و آيه ديگري آمد كه اگر پنج بار يك طفل نوزاد، از هر خانمي شير بخورد، اين طفل، فرزند رضاعي او مي شود؛ و روزي كه رسول اكرم از دنيا رفت، اين آيه را مردم قرائت مي كردند و در قرآن بود.

🔸و از آنجا که در قرآن کریم، عبارت «عشر رضعات معلومات» و «خمس رضعات معلومات» وجود ندارد، پس باید اهل سنت بپذیرند که قرآن تحریف شده است.

2_ سیوطی می آورد که: «بسند موثق عن عمر بن لخطاب، قالََ: القرآن ألف ألف و سبع و عشرون حرف.» با سند موثق از عمر بن خطاب نقل شده است که او گفته است: قرآني كه بر رسول اكرم نازل شد، يك ميليون و 27 هزار حرف داشته است.

3_ از عمر بن خطاب نقل شده است که در خطبه خود گفت: «يكي از آياتي كه خداوند بر رسول اكرم نازل كرد، آيه رجم است؛ ما اين آيه را قرائت كرديم و درباره اش تفكر و درك كرديم و پذيرفتيم؛ رسول اكرم رجم كرد و ما هم رجم كرديم ... »

🔸و یقینا چون آیه رجم اکنون در قرآن موجود ندارد، پس قرآن تحریف شده است.

4_ عمر بن خطاب گفت: «والذي نفسي بيده لولا أن يقول الناس زاد عمر في كتاب الله، لكتبتها.» قسم به كسي كه جانم در دست اوست، اگر نمي ترسيدم از اينكه مردم بگويند عمر يك آيه در قرآن اضافه كرده،‌ اين آيه رجم را قطعا در قرآن اضافه مي كردم.

🔸صحيح ترمزي مي گويد این روايت حسن است. متقي هندي نیز در كنزالعمال حديث فوق را آورده و مي گويد هذا صحيح و همچنين احمد ابن ادريس شافعي صراحت دارد بر اين روایت.

5_ عایشه گوید:«قد نزلت آية الرجم و رضاعة الكبيرة عشرا و لقد كان في صحيفة تحت سريرتي، فلما مات رسول الله (صلي الله عليه و سلم) تشاغلنا بموته، دخل داجن فأكلها.» در زمان رسول اكرم نازل شد آيه رجم و رضاعه كبير، و اين را نوشته بوديم در برگه اي و من زير تختم گذاشته بودم، وقتي رسول اكرم از دنيا رفت، ما مشغول دفن او بوديم كه يك بزي آمد و آن آيه را خورد.

6_ ابوموسی اشعری که از بزرگان اهل سنت و مقدسات آنان است می گوید: «يك سوره اي بود كه ما تشبيه مي كرديم آن را از نظر طول و شدت، به سوره برائت و آن را فراموش كرديم؛ غير از اينكه فقط يك آيه اش را حفظم و آن هم اين است كه اگر فرزند آدم دو دره بزرگ مال داشته باشد، دنبال يك دره ديگري هم مي رود و پر نمي كند شكم فرزند آدم را غير از خاك؛ يك سوره ديگري هم حذف شده است كه ما آن را تشبيه مي كرديم به مسبحات، و فقط يك آيه از آن را حفظم و آن اين است كه اي كساني كه ايمان اورده ايد، چرا چيزي را مي گوئيد كه انجام نمي دهيد خودتان و ... .»

📎ادامه دارد...
🔻برای مطالعه منابع و متون عربی مراجعه کنید به
🌐 http://shobhe.net/Archives/3126
...................................
🌐 @shobhe_net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)

🔻اولین شکاف در اسلام، در منابع اهل سنت
🔸 بعد از 1400 سال از ظهور اسلام، وقتی به بررسی این آیین جهانی می پردازیم، از اختلافات شدید بین مذاهب، آگاه می شویم، و شاید این سوال برای هر صاحب عقلی پیش بیاید که علت این اختلافات چیست؟

🔸 شاید بسیار جالب باشد بدانیم، اولین اختلاف و ریشه تمام تفاوت ها در یک واقعه تاریخی است... این واقعه در مکتب تشیع، کاملا مشخص و واضح است. منابع معتبر شیعی، با صراحت این واقعه را بعد از رحلت پیامبر اکرم، و ماجرای سقیفه و انتصاب جانشینی برای رسول خدا معرفی کرده اند. اما جالب تر می شود اگر بدانید که در منابع اهل سنت نیز دلیل این اختلاف، همین واقعه بیان شده است؛ برای مثال می توان اشاره کرد به روایت:

🔸 قال رسول الله (ص): «اول ثلمه فی الاسلام مخالفه علی»

🔸 پیامبر اکرم فرمودند: اولین شکافی که در اسلام وارد می شود، مخالفت با علی بن ابی طالب علیه السلام است.

🔻منابع:
▪️ ینابیع المودة: ص۲۵۸
▪️ المناقب المرتضویه: ص۱۱۵
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)

🔻توهین عمربن خطاب به رسول خدا (ص)
🔸 محمد #غزالی، از عرفاء صوفی اهل سنت در کتاب سرّ العالمین خود می‌نویسد: «ولما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم قال قبل وفاته ائتوا بدواه وبیضاء لأزیل لکم إشکال الأمر واذکر لکم من المستحق لها بعدی. قال عمر دعوا الرجل فإنه لیهجر.»[سرّ العالمین، جلد ۱ ، صفحه ۱۸]

🔸 یعنی: رسول خدا صلی الله علیه - وآله- قبل از آنکه از دنیا بروند فرمودند: کاغذ و دواتی بیاورید تا نزاع و اختلاف در خلافت را از بین ببرم و شخصی را که سزاوار خلافت بعد از من است معرفی کنم. عمر گفت: این مرد را رها کنید که به تأکید #هذیان می‌گوید.

🔻 این روایت، در منابع دست اول اهل سنت نیز نقل شده است؛ اما سوال اینجاست که:

🔹 آیا هذیان گفتن رسول خدا، با مقام نبوت او سازگاری دارد؟

🔹 آیا این تهمت #عمربن_خطاب، با آیه «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ» سازگاری دارد؟
.................................
🌐 @shobhe_net
💠 نقد ادیان و مذاهب (#اهل_سنت)
🔻پاسخ امام جواد (ع) به احادیث جعلی در منابع اهل سنت

🔸نقل شده است که پس از آن که مأمون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مأمون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحیی عرض کرد: ای پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتی که (در مدارک اهل سنت) نقل شده است: که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: «یا محمد! خدا به شما سلام می رساند و می گوید: "من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟"». نظر شما درباره این حدیث چیست؟

🔹امام فرمود: «من منکر فضیلت #ابوبکر نیستم، ولی کسی که این خبر را نقل می کند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر فرمود: کسانی که بر من دروغ می بندند، بسیار شده اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس بعمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.»

🔹امام جواد علیه السلام افزود: «این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: "وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاْءِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ" ما انسان را آفریدیم و می دانیم در دلش چه چیز می گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟! این عقلاً محال است.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که: ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند.»

🔹حضرت فرمود: «درباره این حدیث نیز باید دقت شود، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرّب درگاه الهی اند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولی ابوبکر و عمر مشرک بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، امّا اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده اند، بنابراین محال است که خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.»


🔸یحیی گفت: «همچنین روایت شده است که: ابوبکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند درباره این حدیث چه می گویید؟»

🔹حضرت فرمود: «این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمی شود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این روایت را بنی امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام(ص) درباره امام حسن و حسین(ع) نقل شده است که حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند ، جعل کرده اند.»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرّب خدا، آدم، محمد(ص) و همه انبیاء و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور #بهشت با نور اینها روشن نمی شود، ولی با نور #عمر روشن می گردد؟!»


🔸یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: اگر من به پیامبری مبعوث نمی شدم، حتما عمر مبعوث می شد.»

🔹امام فرمود: «کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است: "وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ..." به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح... از این آیه صریحا برمی آید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث می کند که بیشتر عمر خود را با #شرک به خدا سپری کرده است؟! و نیز پیامبر فرمود: در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم.»


🔸باز یحیی گفت: «روایت شده است که پیامبر فرمود: هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آن که گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است، یعنی نبوّت از من به آنها منتقل شده است.»

🔹حضرت فرمود: «این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوّت خود شک کند، خداوند می فرماید: اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی برمی گزیند. (بنابراین، با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد).»

🔻متن کامل+پی نوشت
🌐 http://shobhe.net/Archives/3467
...................................
🌐 @Shobhe_Net